۲۱٬۳۰۵
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
عالمان دین، علاوه بر جنبههای ظاهری و فقهی عبادات، از ابعاد تربیتی و راز و رمزهای باطنی آن غفلت نکردهاند و به وجوه اخلاقی و عرفانی عبادات با اختلاف مبانی توجه ویژهای کردهاند. آثار بهجامانده از آنان دربارهٔ حقایق معنوی [[نماز]]، نشاندهنده اهتمام آنان به این امور است که ازجمله میتوان به رساله مستقل فی معرفة اسرار الصلاة [[ابنعربی]]؛ اسرار الصلاة و انوار الدعوات [[سیّدبنطاووس]]، التنبیهات العلیة علی وظایف الصلاة القلبیه [[شهید ثانی]]، اسرار العبادات و حقیقة الصلاة قاضیسعید قمی و اسرار الصلاة [[میرزاجواد ملکی تبریزی]] اشاره کرد.<ref>آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ۲/۴۷–۵۱.</ref> امامخمینی نیز کتاب سرّ الصلاة را در همین زمینه نگاشته و در ۲۱ [[ربیعالثانی]] ۱۳۵۸ق/ ۱۹ [[خرداد]] ۱۳۱۸ش در ۳۷سالگی از نگارش آن فارغ شدهاست.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۱۷.</ref> | عالمان دین، علاوه بر جنبههای ظاهری و فقهی عبادات، از ابعاد تربیتی و راز و رمزهای باطنی آن غفلت نکردهاند و به وجوه اخلاقی و عرفانی عبادات با اختلاف مبانی توجه ویژهای کردهاند. آثار بهجامانده از آنان دربارهٔ حقایق معنوی [[نماز]]، نشاندهنده اهتمام آنان به این امور است که ازجمله میتوان به رساله مستقل فی معرفة اسرار الصلاة [[ابنعربی]]؛ اسرار الصلاة و انوار الدعوات [[سیّدبنطاووس]]، التنبیهات العلیة علی وظایف الصلاة القلبیه [[شهید ثانی]]، اسرار العبادات و حقیقة الصلاة قاضیسعید قمی و اسرار الصلاة [[میرزاجواد ملکی تبریزی]] اشاره کرد.<ref>آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ۲/۴۷–۵۱.</ref> امامخمینی نیز کتاب سرّ الصلاة را در همین زمینه نگاشته و در ۲۱ [[ربیعالثانی]] ۱۳۵۸ق/ ۱۹ [[خرداد]] ۱۳۱۸ش در ۳۷سالگی از نگارش آن فارغ شدهاست.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۱۷.</ref> | ||
[[امامخمینی]] سه سال پس از نگارش این کتاب، [[کتاب آداب الصلاة]] را تألیف کرده و در آن با بیانی متناسب با سطح عموم مردم، نسبت به کتاب سرّ الصلاة، مقداری از آداب قلبی نماز را بازگفته است<ref>مؤسسه تنظیم، آداب الصلاة، ۷.</ref> {{ببینید|آداب الصلاة}}. ایشان انگیزه خود را از نگارش سرّ الصلاة، شرح برخی مقامات روحی [[اولیای خدا]] در این سلوک روحانی و معراج ایمانی خوانده<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۲.</ref> و بر آن است، بخشی از اسرار قلبی نماز را که معراج عارفان و سفر عاشقان است، بیان کند.<ref>مؤسسه تنظیم، سرّ الصلاة، ۲۸.</ref> از آنجاکه ایشان حقیقت و صورت ملکوتی نماز را دارای وحدت و بساطت میداند، چنین به نظر میرسد که نامگذاری کتاب به سرّ الصلاة، نه اسرار الصلاة، ناظر به همین نگاه باشد.<ref>جوادی آملی، مقدمه سرّ الصلاة تألیف امامخمینی، ۱۳.</ref> | [[امامخمینی]] سه سال پس از نگارش این کتاب، [[کتاب آداب الصلاة]] را تألیف کرده و در آن با بیانی متناسب با سطح عموم مردم، نسبت به کتاب سرّ الصلاة، مقداری از آداب قلبی نماز را بازگفته است<ref>مؤسسه تنظیم، آداب الصلاة، ۷.</ref> ({{ببینید|متن=ببینید|آداب الصلاة}}). ایشان انگیزه خود را از نگارش سرّ الصلاة، شرح برخی مقامات روحی [[اولیای خدا]] در این سلوک روحانی و معراج ایمانی خوانده<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۲.</ref> و بر آن است، بخشی از اسرار قلبی نماز را که معراج عارفان و سفر عاشقان است، بیان کند.<ref>مؤسسه تنظیم، سرّ الصلاة، ۲۸.</ref> از آنجاکه ایشان حقیقت و صورت ملکوتی نماز را دارای وحدت و بساطت میداند، چنین به نظر میرسد که نامگذاری کتاب به سرّ الصلاة، نه اسرار الصلاة، ناظر به همین نگاه باشد.<ref>جوادی آملی، مقدمه سرّ الصلاة تألیف امامخمینی، ۱۳.</ref> | ||
امامخمینی این کتاب را با استناد به [[آیات]] و [[روایات]] واردشده دربارهٔ اسرار [[نماز]] تألیف کرده<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، جم.</ref> و با استفاده عرفانی از آنها، بهویژه از روایات، به تبیین وجوه عرفانی مربوط به اسرار نماز پرداخته که اوج راز و رمز آن در شهود خداوند نهفتهاست.<ref>جوادی آملی، مقدمه سرّ الصلاة تألیف امامخمینی، ۱۰.</ref> ایشان، جمع میان «غیب» و «شهادت» را بهوضوح بیان میکند {{ببینید|حضرات خمس}} و میکوشد آنچه را در این مسیر یافتهاست، به سالکان حق عرضه کند و با جمع میان [[شریعت]]، [[طریقت]] و [[حقیقت]] و با استنباط اسرار نماز از ظواهر احکام، آداب، شرایط، اجزا، ارکان، مقدمات و تعقیبات آن، نشان دهد تنها راه رسیدن به راز نماز، حفظ ظاهر آن است و طریقت و حقیقت جز از راه شریعت حاصل نمیشود؛ زیرا هر ظاهری باطنی دارد و بدون ظاهرِ درست، باطنِ کاملی به دست نمیآید<ref>جوادی آملی، مقدمه سرّ الصلاة تألیف امامخمینی، ۲۲.</ref> {{ببینید|شریعت، طریقت و حقیقت}}. | امامخمینی این کتاب را با استناد به [[آیات]] و [[روایات]] واردشده دربارهٔ اسرار [[نماز]] تألیف کرده<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، جم.</ref> و با استفاده عرفانی از آنها، بهویژه از روایات، به تبیین وجوه عرفانی مربوط به اسرار نماز پرداخته که اوج راز و رمز آن در شهود خداوند نهفتهاست.<ref>جوادی آملی، مقدمه سرّ الصلاة تألیف امامخمینی، ۱۰.</ref> ایشان، جمع میان «غیب» و «شهادت» را بهوضوح بیان میکند ({{ببینید|متن=ببینید|حضرات خمس}}) و میکوشد آنچه را در این مسیر یافتهاست، به سالکان حق عرضه کند و با جمع میان [[شریعت]]، [[طریقت]] و [[حقیقت]] و با استنباط اسرار نماز از ظواهر احکام، آداب، شرایط، اجزا، ارکان، مقدمات و تعقیبات آن، نشان دهد تنها راه رسیدن به راز نماز، حفظ ظاهر آن است و طریقت و حقیقت جز از راه شریعت حاصل نمیشود؛ زیرا هر ظاهری باطنی دارد و بدون ظاهرِ درست، باطنِ کاملی به دست نمیآید<ref>جوادی آملی، مقدمه سرّ الصلاة تألیف امامخمینی، ۲۲.</ref> ({{ببینید|متن=ببینید|شریعت، طریقت و حقیقت}}). | ||
کتاب سرّ الصلاة شامل مقدمه در شش فصل، دو مقاله در ۲۲ فصل و نیز خاتمه است. کتاب پس از نوشته آغازین در دو صفحه، حاوی [[دعا]] و ذکر انگیزه نگارش، در شش فصل سامان یافتهاست و به بیان مدارج مختلف انسان به اعتبارات مختلف میپردازد که میزان کمال انسانیت به اندازه عروج وی به معراج حقیقی و [[قرب معنوی]] با نردبان نماز است.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۶.</ref> امامخمینی به جامعیت نماز در میان عبادات میپردازد و میگوید نمازگزاران را نمازی مختص خود، به تبع مقام آنان در [[سیر الیالله]] است<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۵.</ref>؛ پس نماز سالک، بُراق عروج و پلکان وصول است؛ ولی نماز واصل و ولیّ کامل، نقشه تجلیات الهی است، بدون اینکه واصل در ترکیب آن روشی اعمال کند.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۱.</ref> ایشان در سرّ اجمالی نماز اهل معرفت، صورت مُلکی نماز را دارای اجزا میداند و صورت ملکوتی آن را دارای وحدت و بساطت که هر چه به افق کمال نزدیکتر شود، وحدتش کاملتر میگردد. ایشان در ادامه، دربارهٔ [[حضور قلب]]، مراتب و چگونگی حصول آن و امور مؤثر در تحصیل این حضور، مطالبی را به صورت راهکارهای عملی بیان میکند و از سالک میخواهد در زدودن ظلمات قلب کوشا باشد و تا وقت بر او تنگ نشدهاست، خانه قلب را یکسره به صاحبخانه واگذار کند.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۵–۳۳.</ref> | کتاب سرّ الصلاة شامل مقدمه در شش فصل، دو مقاله در ۲۲ فصل و نیز خاتمه است. کتاب پس از نوشته آغازین در دو صفحه، حاوی [[دعا]] و ذکر انگیزه نگارش، در شش فصل سامان یافتهاست و به بیان مدارج مختلف انسان به اعتبارات مختلف میپردازد که میزان کمال انسانیت به اندازه عروج وی به معراج حقیقی و [[قرب معنوی]] با نردبان نماز است.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۶.</ref> امامخمینی به جامعیت نماز در میان عبادات میپردازد و میگوید نمازگزاران را نمازی مختص خود، به تبع مقام آنان در [[سیر الیالله]] است<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۵.</ref>؛ پس نماز سالک، بُراق عروج و پلکان وصول است؛ ولی نماز واصل و ولیّ کامل، نقشه تجلیات الهی است، بدون اینکه واصل در ترکیب آن روشی اعمال کند.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۱.</ref> ایشان در سرّ اجمالی نماز اهل معرفت، صورت مُلکی نماز را دارای اجزا میداند و صورت ملکوتی آن را دارای وحدت و بساطت که هر چه به افق کمال نزدیکتر شود، وحدتش کاملتر میگردد. ایشان در ادامه، دربارهٔ [[حضور قلب]]، مراتب و چگونگی حصول آن و امور مؤثر در تحصیل این حضور، مطالبی را به صورت راهکارهای عملی بیان میکند و از سالک میخواهد در زدودن ظلمات قلب کوشا باشد و تا وقت بر او تنگ نشدهاست، خانه قلب را یکسره به صاحبخانه واگذار کند.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۵–۳۳.</ref> |