confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸
ویرایش
جز (added Category:مقالههای جلد پنجم دانشنامه using HotCat) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''سیدحسن خمینی'''، نوه [[امامخمینی]]، استاد [[حوزه علمیه قم]] و تولیت حرم و [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی]]. | '''سیدحسن خمینی'''، نوه [[امامخمینی]]، استاد [[حوزه علمیه قم]] و تولیت حرم و [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی]]. | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
سیدحسن خمینی (مصطفوی)، اول مرداد ۱۳۵۱ش/ ۱۱ جمادیالثانی ۱۳۹۲ق در [[قم]] زاده شد<ref>طباطبایی، فاطمه، اقلیم خاطرات، ص۱۷۸.</ref>. پدرش [[سیداحمد خمینی]]، دومین پسر و آخرین فرزند امامخمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران است که پس از درگذشت [[سیدمصطفی خمینی]]، مسئولیت دفتر و بیت امامخمینی و تمام امور مربوط به ایشان را بر عهده داشت.<ref>← مقاله خمینی، سیداحمد.</ref> مادر وی [[سیدهفاطمه طباطبایی]]، فرزند [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]]<ref>← مقاله سلطانی طباطبایی، سیدمحمدباقر.</ref> و سیدهصدیقه صدر، فرزند سیدصدرالدین صدر و نوه سیدحسین قمی معروف به «حاج آقاحسین قمی» است<ref>مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی؛ طباطبایی، فاطمه، اقلیم خاطرات، ص۵۰.</ref> که هر دو از عالمان برجسته و مراجع تقلید بودند و امامخمینی نیز در اشعار خود به خاندان سلطانی و صدر اشاره کردهاست<ref>امامخمینی، دیوان امام، ص۱۹۷ و ۲۰۵.</ref>. | سیدحسن خمینی (مصطفوی)، اول مرداد ۱۳۵۱ش/ ۱۱ جمادیالثانی ۱۳۹۲ق در [[قم]] زاده شد<ref>طباطبایی، فاطمه، اقلیم خاطرات، ص۱۷۸.</ref>. پدرش [[سیداحمد خمینی]]، دومین پسر و آخرین فرزند امامخمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران است که پس از درگذشت [[سیدمصطفی خمینی]]، مسئولیت دفتر و [[بیت امامخمینی]] و تمام امور مربوط به ایشان را بر عهده داشت.<ref>← مقاله خمینی، سیداحمد.</ref> مادر وی [[سیدهفاطمه طباطبایی]]، فرزند [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]]<ref>← مقاله سلطانی طباطبایی، سیدمحمدباقر.</ref> و سیدهصدیقه صدر، فرزند [[سیدصدرالدین صدر]] و نوه [[سیدحسین قمی]] معروف به «حاج آقاحسین قمی» است<ref>مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی؛ طباطبایی، فاطمه، اقلیم خاطرات، ص۵۰.</ref> که هر دو از عالمان برجسته و مراجع تقلید بودند و امامخمینی نیز در اشعار خود به خاندان سلطانی و صدر اشاره کردهاست<ref>امامخمینی، دیوان امام، ص۱۹۷ و ۲۰۵.</ref>. | ||
سیدهفاطمه طباطبایی به دلیل علاقه به تحصیلات [[فلسفه|فلسفی]] و [[عرفان|عرفانی]]، از محضر امامخمینی بهره میبرد و در مواردی از ایشان بیان مطالب عرفانی را درخواست میکرد و امامخمینی نیز در پاسخ، نکاتی را یادآور میشد.<ref>← مقاله طباطبایی، سیدهفاطمه.</ref> | سیدهفاطمه طباطبایی به دلیل علاقه به تحصیلات [[فلسفه|فلسفی]] و [[عرفان|عرفانی]]، از محضر امامخمینی بهره میبرد و در مواردی از ایشان بیان مطالب عرفانی را درخواست میکرد و امامخمینی نیز در پاسخ، نکاتی را یادآور میشد.<ref>← مقاله طباطبایی، سیدهفاطمه.</ref> | ||
خط ۷: | خط ۷: | ||
با تولد سیدحسن خمینی نام «یاسر» که در فضای سیاسی آن دوره یادآور مجاهدتهای صحابی پیامبر اکرم(ص) یاسر پدر عمار بود، از سوی پدر و مادر او برگزیده شد؛ اما امامخمینی که این نام را غیر متعارف و مایه حرف و حدیث میدانست و به گفته سیداحمد خمینی، گمان میکرد نامگذاری به دلیل نام «یاسر عرفات» بودهاست<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴۵۳/۲.</ref>، در نامهای از [[نجف]] در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۳۵۱ به فرزند خود خاطرنشان کرد که این نام انتخاب خوبی نبودهاست. ایشان با تأکید بر اینکه یکی از حقوق فرزندان بر پدر انتخاب نام خوب است، انتخاب نام غیر متعارف را که مایه حرف و حدیث دیگران شود، خلاف عقل شمرده با این حال آنان را در این انتخاب آزاد گذاشت<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴۵۳/۲.</ref>. با بهدرازاکشیدن موضوع نامگذاری، امامخمینی در نامه دیگری در ۲۲ آذر ۱۳۵۱ با تأکید بر عدم وسواس در انتخاب نامی که غیر متعارف نباشد، نام «حسن» را، در صورتی که مایل باشند، بسیار خوب شمرد و با این حال تأکید کرد هر نامی را که برگزینند، آنان نیز قبول دارند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴۷۲/۲.</ref> و از این رو این نام برگزیده شد. | با تولد سیدحسن خمینی نام «یاسر» که در فضای سیاسی آن دوره یادآور مجاهدتهای صحابی پیامبر اکرم(ص) یاسر پدر عمار بود، از سوی پدر و مادر او برگزیده شد؛ اما امامخمینی که این نام را غیر متعارف و مایه حرف و حدیث میدانست و به گفته سیداحمد خمینی، گمان میکرد نامگذاری به دلیل نام «یاسر عرفات» بودهاست<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴۵۳/۲.</ref>، در نامهای از [[نجف]] در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۳۵۱ به فرزند خود خاطرنشان کرد که این نام انتخاب خوبی نبودهاست. ایشان با تأکید بر اینکه یکی از حقوق فرزندان بر پدر انتخاب نام خوب است، انتخاب نام غیر متعارف را که مایه حرف و حدیث دیگران شود، خلاف عقل شمرده با این حال آنان را در این انتخاب آزاد گذاشت<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴۵۳/۲.</ref>. با بهدرازاکشیدن موضوع نامگذاری، امامخمینی در نامه دیگری در ۲۲ آذر ۱۳۵۱ با تأکید بر عدم وسواس در انتخاب نامی که غیر متعارف نباشد، نام «حسن» را، در صورتی که مایل باشند، بسیار خوب شمرد و با این حال تأکید کرد هر نامی را که برگزینند، آنان نیز قبول دارند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴۷۲/۲.</ref> و از این رو این نام برگزیده شد. | ||
===سکونت در عراق=== | ===سکونت در عراق=== | ||
سیدحسن خمینی در یکسالگی، همراه پدر و مادر از راه لبنان به [[نجف|نجف اشرف]] برده شد و حدود هفت ماه آنجا بود<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹۲/۲، ۲۰۷ و ۳۰۱.</ref>. او در سال ۱۳۵۶ بار دیگر همراه خانواده به عراق سفر کرد و هنگام درگذشت مشکوک عموی خود [[سیدمصطفی خمینی]] در نجف بود<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳۸۰/۲ و ۳۹۲.</ref> و با تصمیم [[سیداحمد خمینی]] به ماندن در نجف به دلیل ضرورت حضور در کنار [[امامخمینی]]، همراه خانواده در نجف ماند. | سیدحسن خمینی در یکسالگی، همراه پدر و مادر از راه [[لبنان]] به [[نجف|نجف اشرف]] برده شد و حدود هفت ماه آنجا بود<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹۲/۲، ۲۰۷ و ۳۰۱.</ref>. او در سال ۱۳۵۶ بار دیگر همراه خانواده به [[عراق]] سفر کرد و هنگام درگذشت مشکوک عموی خود [[سیدمصطفی خمینی]] در نجف بود<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳۸۰/۲ و ۳۹۲.</ref> و با تصمیم [[سیداحمد خمینی]] به ماندن در نجف به دلیل ضرورت حضور در کنار [[امامخمینی]]، همراه خانواده در نجف ماند. | ||
===حضور در پاریس=== | ===حضور در پاریس=== | ||
با هجرت امامخمینی به پاریس در مهر ۱۳۵۷، سیدحسن خمینی همراه مادر به [[قم]] بازگشت<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴۰۰/۲ و ۴۳۰.</ref> و اوایل دی ۱۳۵۷، با مادر و پدربزرگ خود، [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی|سلطانی طباطبایی]]، به دیدار امامخمینی در پاریس رفت و این سفر تا بهمن ۱۳۵۷ و زمان بازگشت امامخمینی به | با هجرت امامخمینی به پاریس در مهر ۱۳۵۷، سیدحسن خمینی همراه مادر به [[قم]] بازگشت<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴۰۰/۲ و ۴۳۰.</ref> و اوایل دی ۱۳۵۷، با مادر و پدربزرگ خود، [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی|سلطانی طباطبایی]]، به دیدار امامخمینی در پاریس رفت و این سفر تا بهمن ۱۳۵۷ و زمان بازگشت امامخمینی به [[ایران]]، ادامه داشت<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴۶۲/۲، ۴۶۵ و ۵۴۴.</ref>. | ||
==تحصیلات== | ==تحصیلات== | ||
خمینی تحصیلات ابتدایی خود را اول مهر ۱۳۵۷، در مدرسه علوی نجف اشرف آغاز کرد و با بازگشت به ایران به دلیل رویدادهای انقلاب که به تعطیلی بسیاری از مدرسههای ایران نیز انجامید، از ادامه تحصیل بازماند. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تحصیلات خود را نخست در مدارس نوزده دی (داریوش سابق) و پارس در قم ادامه داد و پس از آن به دلیل انتقال امامخمینی و خانواده ایشان به تهران و سکونت در [[جماران]]، در مدرسههای نیکان تهران و حبیببنمظاهر جماران پی گرفت. خروج مقطعی او از مدرسه نیکان، به دلیل مسائل امنیتی و همزمان با اوجگیری ترورهای سازمان مجاهدین خلق اتفاق افتاد، اما پس از این دوره، مقاطع راهنمایی و دبیرستان را نیز در همین مدرسه گذراند. | خمینی تحصیلات ابتدایی خود را اول مهر ۱۳۵۷، در مدرسه علوی نجف اشرف آغاز کرد و با بازگشت به ایران به دلیل رویدادهای انقلاب که به تعطیلی بسیاری از مدرسههای ایران نیز انجامید، از ادامه تحصیل بازماند. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تحصیلات خود را نخست در مدارس نوزده دی (داریوش سابق) و پارس در قم ادامه داد و پس از آن به دلیل انتقال [[امامخمینی]] و خانواده ایشان به [[تهران]] و سکونت در [[جماران]]، در مدرسههای نیکان تهران و حبیببنمظاهر جماران پی گرفت. خروج مقطعی او از مدرسه نیکان، به دلیل مسائل امنیتی و همزمان با اوجگیری ترورهای [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] اتفاق افتاد، اما پس از این دوره، مقاطع راهنمایی و دبیرستان را نیز در همین مدرسه گذراند. | ||
وی از آذر ۱۳۶۶ تا فروردین ۱۳۶۷، زمانی که دانشآموز سال دوم دبیرستان بود، در جبهههای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران حضور یافت و همزمان با روزهای موشکباران تهران، برای حضور در امتحانات پایان سال تحصیلی به تهران بازگشت. | وی از آذر ۱۳۶۶ تا فروردین ۱۳۶۷، زمانی که دانشآموز سال دوم دبیرستان بود، در جبهههای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران حضور یافت و همزمان با روزهای موشکباران تهران، برای حضور در امتحانات پایان سال تحصیلی به تهران بازگشت. | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
او به دلیل توصیه چندباره امامخمینی برای تحصیل علوم دینی، پس از رحلت ایشان از مهر ۱۳۶۸، دبیرستان را رها و تحصیلات حوزوی را در [[حوزه علمیه قم]] آغاز کرد. درسهای باقیمانده از دبیرستان را نیز به صورت متفرقه گذراند و در سال ۱۳۶۹، در رشته ریاضی دیپلم گرفت.<ref>مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی؛ ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۵۸.</ref> | او به دلیل توصیه چندباره امامخمینی برای تحصیل علوم دینی، پس از رحلت ایشان از مهر ۱۳۶۸، دبیرستان را رها و تحصیلات حوزوی را در [[حوزه علمیه قم]] آغاز کرد. درسهای باقیمانده از دبیرستان را نیز به صورت متفرقه گذراند و در سال ۱۳۶۹، در رشته ریاضی دیپلم گرفت.<ref>مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی؛ ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۵۸.</ref> | ||
خمینی در قم با اقامت در خانه جد مادری خود، سلطانی | خمینی در قم با اقامت در خانه جد مادری خود، [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی|سلطانی طباطبایی]]، نخست در مدرسه رضویه و مدرسه کرمانیها، درسهای مقدمات را تا سال ۱۳۷۱ گذراند و در این سال، درسهای دوره سطح حوزه را آغاز کرد. او در ۱۴ شهریور ۱۳۷۲ (هفدهم ربیعالاول ۱۴۱۴ق)، به دست سلطانی طباطبایی، پدربزرگ خود به لباس روحانیت درآمد.<ref>مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی.</ref> | ||
====اساتید==== | ====اساتید==== | ||
استادان او در این دوره، محسن دوزدوزانی، احمد پایانی، [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی|سلطانی طباطبایی]]، رضا | استادان او در این دوره، محسن دوزدوزانی، احمد پایانی، [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی|سلطانی طباطبایی]]، [[رضا استادی]]، سیدرضا حسینی اسحاقنیا و [[سیدمحمد موسوی بجنوردی]] بودند؛ چنانکه در درس خارج فقه و اصول [[سیدعلی محقق داماد]]، [[محمد فاضل لنکرانی]]، [[سیدموسی شبیری زنجانی]] و [[حسین وحید خراسانی]] شرکت کرد و بیشترین بهره را در این دوره از محقق داماد برد که شامل یازده سال دوره کامل اصول فقه از آغاز تا پایان و چهار سال خارج فقه میشد. | ||
وی همچنین به صورت محدود از درس سیدعبدالکریم موسوی | وی همچنین به صورت محدود از درس [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]]، [[یوسف صانعی]] و [[محمد مؤمن]] بهره بردهاست. وی [[فلسفه|فلسفه اسلامی]] را با فراگیری بدایة الحکمه نزد قاسم جوادی آغاز کرد و پس از آن پنج سال، شرح منظومه سبزواری را به صورت خصوصی از درس حسینی اسحاقنیا فراگرفت. باب حادی عشر و شرح تجرید را در کلام و مقدمه قیصری بر شرح فصوصالحکم را در عرفان نظری نیز پای درس همین استاد فراگرفت. در عرفان عملی نیز منازل السائرین خواجهعبدالله انصاری را نزد [[یحیی انصاری شیرازی]] فراگرفت و دو سال نیز از درس اسفار [[عبدالله جوادی آملی]] بهره برد.<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۵۸؛ مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی؛ پایگاه اطلاعرسانی، سیدحسن خمینی.</ref> | ||
==تدریس== | ==تدریس== | ||
خمینی از سال ۱۳۷۱ تدریس در حوزه را آغاز و تا سال ۱۳۷۶، بخشی از مقدمات را در مدرسه کرمانیهای قم تدریس کرد.<ref>مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی.</ref> از سال ۱۳۷۹ به تدریس دروس مختلف سطح در حوزه علمیه قم مشغول شد و این روند تا سال ۱۳۸۹ و آغاز تدریس خارج اصول فقه ادامه یافت. در این مدت وی کتابهای مختلفِ مکاسب، رسائل و کفایة الاصول را تدریس میکرد. | خمینی از سال ۱۳۷۱ تدریس در حوزه را آغاز و تا سال ۱۳۷۶، بخشی از مقدمات را در مدرسه کرمانیهای قم تدریس کرد.<ref>مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی.</ref> از سال ۱۳۷۹ به تدریس دروس مختلف سطح در [[حوزه علمیه قم]] مشغول شد و این روند تا سال ۱۳۸۹ و آغاز تدریس خارج اصول فقه ادامه یافت. در این مدت وی کتابهای مختلفِ مکاسب، رسائل و کفایة الاصول را تدریس میکرد. | ||
وی از سال ۱۳۹۲، تدریس خارج فقه را با موضوع مکاسب محرمه شروع کرد که هر دو تدریس اصول و فقه، همچنان ادامه دارد<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۵۸؛ پایگاه اطلاعرسانی، سیدحسن خمینی.</ref> و از درسهای پررونق حوزه به شمار میرود. | وی از سال ۱۳۹۲، تدریس خارج فقه را با موضوع مکاسب محرمه شروع کرد که هر دو تدریس اصول و فقه، همچنان ادامه دارد<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۵۸؛ پایگاه اطلاعرسانی، سیدحسن خمینی.</ref> و از درسهای پررونق حوزه به شمار میرود. | ||
وی همچنین از سال ۱۳۸۵ تدریس [[فلسفه]] را با شرح منظومه ملاهادی سبزواری آغاز کرد و این درس در سال ۱۳۹۱ به پایان رسید<ref>پایگاه اطلاعرسانی، سیدحسن خمینی.</ref>؛ چنانکه از آذر ۱۳۹۱ تا اسفند ۱۳۹۲، مقدمه قیصری بر شرح فصوصالحکم را تدریس کردهاست. | وی همچنین از سال ۱۳۸۵ تدریس [[فلسفه]] را با شرح منظومه ملاهادی سبزواری آغاز کرد و این درس در سال ۱۳۹۱ به پایان رسید<ref>پایگاه اطلاعرسانی، سیدحسن خمینی.</ref>؛ چنانکه از آذر ۱۳۹۱ تا اسفند ۱۳۹۲، مقدمه قیصری بر شرح فصوصالحکم را تدریس کردهاست.<ref>خمینی، ۱۴.</ref> | ||
وی افزون بر علوم حوزوی دستی نیز در فراگیری علوم انسانی جدید داشتهاست و در این علوم به فلسفه غرب، فلسفه اخلاق، جامعهشناسی، علوم سیاسی، اقتصاد و تاریخ علاقهمند است؛ در ادبیات نیز تبحر دارد و افزون بر زبان عربی، به زبان انگلیسی نیز مسلط است.<ref>پایگاه اطلاعرسانی، سیدحسن خمینی.</ref> | وی افزون بر علوم حوزوی دستی نیز در فراگیری علوم انسانی جدید داشتهاست و در این علوم به فلسفه غرب، فلسفه اخلاق، جامعهشناسی، علوم سیاسی، اقتصاد و تاریخ علاقهمند است؛ در ادبیات نیز تبحر دارد و افزون بر زبان عربی، به زبان انگلیسی نیز مسلط است.<ref>پایگاه اطلاعرسانی، سیدحسن خمینی.</ref> | ||
==فعالیتها و مسئولیتها== | ==فعالیتها و مسئولیتها== | ||
پس از رحلت [[سیداحمد خمینی]] در سال ۱۳۷۳ و طبق وصیت او، سیدحسن خمینی مسئولیت تولیت [[حرم امامخمینی]] و [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی]] را برعهده گرفت. سیداحمد خمینی، در وصیتنامه خود فرزند خود را وصیّ خود قرار داد و همه امور حرم امامخمینی را پس از خود به او سپرد و از وی خواست در این مسئولیت از کمک و هدایت محمدعلی انصاری بهره گیرد؛ همچنین اختیار و مسئولیت چاپ اعلامیهها، کتابها و همه نوشتههای [[امامخمینی]] را پس از خود به وی سپرد.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، یاد یادگار امام، ص۱۵۶ - ۱۵۷</ref> | پس از رحلت [[سیداحمد خمینی]] در سال ۱۳۷۳ و طبق وصیت او، سیدحسن خمینی مسئولیت تولیت [[حرم امامخمینی]] و [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی]] را برعهده گرفت. سیداحمد خمینی، در وصیتنامه خود فرزند خود را وصیّ خود قرار داد و همه امور حرم امامخمینی را پس از خود به او سپرد و از وی خواست در این مسئولیت از کمک و هدایت [[محمدعلی انصاری]] بهره گیرد؛ همچنین اختیار و مسئولیت چاپ اعلامیهها، کتابها و همه نوشتههای [[امامخمینی]] را پس از خود به وی سپرد.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، یاد یادگار امام، ص۱۵۶ - ۱۵۷</ref> | ||
سیدحسن خمینی، در نامهای به رهبری نظام، [[سیدعلی خامنهای]]، تنفیذ وصیت پدر خود مبنی بر ریاست وی بر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی و نیز تولیت حرم ایشان را در صورت صلاحدید، درخواست کرد و رهبر انقلاب نیز در تاریخ دوم اردیبهشت ۱۳۷۴، با طلب رحمت و مغفرت برای سیداحمد خمینی، وصیت یادشده را تنفیذ کردهاست.<ref>خامنهای، سیدعلی، مکتوبات، نرمافزار حدیث ولایت، ۶/۱۳۷۴؛ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، آشنایی با مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ص۷.</ref> وی در این مسئولیت و به درخواست اعضای دفتر | سیدحسن خمینی، در نامهای به رهبری نظام، [[سیدعلی خامنهای]]، تنفیذ وصیت پدر خود مبنی بر ریاست وی بر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی و نیز تولیت حرم ایشان را در صورت صلاحدید، درخواست کرد و رهبر انقلاب نیز در تاریخ دوم اردیبهشت ۱۳۷۴، با طلب رحمت و مغفرت برای سیداحمد خمینی، وصیت یادشده را تنفیذ کردهاست.<ref>خامنهای، سیدعلی، مکتوبات، نرمافزار حدیث ولایت، ۶/۱۳۷۴؛ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، آشنایی با مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ص۷.</ref> وی در این مسئولیت و به درخواست اعضای [[دفتر امامخمینی]]، نامه دفاعیه امامخمینی از سیداحمد خمینی را که بنا به پیشنهاد خود سیداحمد، منتشر نشده بود، در [[صحیفه امامخمینی]] منتشر کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۹۰/۱۷ - ۹۳ و ۹۳ - پاورقی؛ ← مقاله خمینی، سیداحمد.</ref> | ||
وی هر سال نوعاً یکی از سخنرانان اصلی مراسم سالگرد ارتحال امامخمینی بودهاست و نیز در طول سال، پذیرای گروههای مختلف مردم و میهمانان خارجی برای گفتوگو درباره موضوعات روز کشور است. او در این جایگاه همه همت و تلاش خود را برای ارتقا و اعتلای نام امامخمینی بهکار گرفتهاست.<ref>مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی.</ref> او همچنین عضو هیئت مؤسس و هیئت امنای دانشگاه آزاد اسلامی است و تا سال ۱۳۹۶، در این مسئولیت فعال بود.<ref>مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی.</ref> | وی هر سال نوعاً یکی از سخنرانان اصلی [[مراسم سالگرد ارتحال امامخمینی]] بودهاست و نیز در طول سال، پذیرای گروههای مختلف مردم و میهمانان خارجی برای گفتوگو درباره موضوعات روز کشور است. او در این جایگاه همه همت و تلاش خود را برای ارتقا و اعتلای نام امامخمینی بهکار گرفتهاست.<ref>مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی.</ref> او همچنین عضو هیئت مؤسس و هیئت امنای [[دانشگاه آزاد اسلامی]] است و تا سال ۱۳۹۶، در این مسئولیت فعال بود.<ref>مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی.</ref> | ||
==علاقه امامخمینی به سیدحسن== | ==علاقه امامخمینی به سیدحسن== | ||
خمینی که به دلیل همراهی و حضور مداوم پدر خود نزد | خمینی که به دلیل همراهی و حضور مداوم پدر خود نزد [[امامخمینی]]، در همه سالهای پس از انقلاب، ملازم و همراه امامخمینی بود و در سایه مهر ایشان تربیت میشد، نکات تربیتی فراوانی، از اخلاق و سلوک امامخمینی در خاطر دارد و در برخی مناسبتها از آن یاد کردهاست. | ||
او یکی از محبوبترین نوادگان نزد | او یکی از محبوبترین نوادگان نزد امامخمینی بود؛ چنانکه ایشان در همه نامههای خود به [[سیدهفاطمه طباطبایی]] در سالهای مبارزه و تبعید، جویای حال سیدحسن خمینی بود و در سالهای بعد با توصیههایی به او، مسیر زندگی و آینده وی را تعیین کرد. علاقه امامخمینی به تحصیل وی در علوم دینی، موجب شد حتی زمانی در یک روز سه بار از او بخواهد تا برای طلبگی اقدام کند.<ref>مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی.</ref> | ||
وی در کودکی به دلیل شعری که سروده بود، از امامخمینی جایزه گرفت و ایشان او را به سرودن شعر و خواندن آن برای وی تشویق کرد.<ref>پایگاه اطلاعرسانی، سیدحسن خمینی.</ref> امامخمینی همچنین در پایان نامهای به سیداحمد در سال ۱۳۶۳، سیدحسن و پدر و مادر او را با این تعبیر دعا کردهاست که خداوند احمد را نزد خود «محمود» و فاطمه را «مفطوم» (جداشده از آتش) و حسن را «احسن» سازد و یاسر را به «یُسر» برساند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵۲۱/۱۸.</ref> | وی در کودکی به دلیل شعری که سروده بود، از امامخمینی جایزه گرفت و ایشان او را به سرودن شعر و خواندن آن برای وی تشویق کرد.<ref>پایگاه اطلاعرسانی، سیدحسن خمینی.</ref> امامخمینی همچنین در پایان نامهای به [[سیداحمد خمینی|سیداحمد]] در سال ۱۳۶۳، سیدحسن و پدر و مادر او را با این تعبیر دعا کردهاست که خداوند احمد را نزد خود «محمود» و فاطمه را «مفطوم» (جداشده از آتش) و حسن را «احسن» سازد و یاسر را به «یُسر» برساند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵۲۱/۱۸.</ref> | ||
==ٰمعرفی سیره علمی و عملی امامخمینی== | ==ٰمعرفی سیره علمی و عملی امامخمینی== | ||
خمینی با اعتقاد به ضرورت گامنهادن در مسیر اندیشههای امامخمینی، برای ترسیم آیندهای روشنتر برای ایران و جهان اسلام، معرفی سیره علمی و عملی امامخمینی را وجهه همت خود ساختهاست<ref>پایگاه اطلاعرسانی، سیدحسن خمینی.</ref> و در همین راستا، عمده درس خارج فقه و اصول وی، به طرح دیدگاههای امامخمینی و بررسی و نقد آرای فقهی و اصولی ایشان اختصاص دارد و برخی از کتابهای امامخمینی مانند الطلب و | خمینی با اعتقاد به ضرورت گامنهادن در مسیر اندیشههای امامخمینی، برای ترسیم آیندهای روشنتر برای ایران و جهان اسلام، معرفی سیره علمی و عملی امامخمینی را وجهه همت خود ساختهاست<ref>پایگاه اطلاعرسانی، سیدحسن خمینی.</ref> و در همین راستا، عمده درس خارج فقه و اصول وی، به طرح دیدگاههای امامخمینی و بررسی و نقد آرای فقهی و اصولی ایشان اختصاص دارد و برخی از کتابهای امامخمینی مانند [[الطلب و الاراده (کتاب)|الطلب و الاراده]]، یا بعضی از آرا و متفرّدات فقهی، اصولی و [[فلسفه|فلسفی]] ایشان، مانند «طلوع فجر در لیالی مقمره»، «بلاد کبیره» و «خطابات قانونیه» و «وضع الفاظ برای روح معانی» را بهتفصیل و جداگانه تدریس کردهاست<ref>مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی.</ref> و برخی از این مباحث، به صورت کتاب منتشر شدهاند. | ||
خمینی عقلانیت انسانی امامخمینی را نخستین رکن اندیشه ایشان میداند و بر این باور است که امامخمینی انسان دینداری بود که قواعد عقلانی را قواعدی الهی میدید که نباید از آن احتراز جست. وی خاطرنشان کردهاست که امامخمینی در گذار به عالم سیاست و جامعه نیز از مسیر دین عبور و آن را مسئولیتی شرعی تلقی کرد. نگاه امامخمینی به دین از نظر وی، نگاهی کاریکاتوری نبود و همه جنبهها و جزئیات دین، از فقه، اخلاق، عرفان و سیاست در نظر ایشان اهمیتی درخور داشت و پرداختن به هیچ یک از ابعاد دین، ایشان را از بعدی دیگر غافل نمیکرد<ref>مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی.</ref>. به باور وی انسانهای بزرگی چون | خمینی عقلانیت انسانی امامخمینی را نخستین رکن اندیشه ایشان میداند و بر این باور است که امامخمینی انسان دینداری بود که قواعد عقلانی را قواعدی الهی میدید که نباید از آن احتراز جست. وی خاطرنشان کردهاست که امامخمینی در گذار به عالم سیاست و جامعه نیز از مسیر دین عبور و آن را مسئولیتی شرعی تلقی کرد. نگاه امامخمینی به دین از نظر وی، نگاهی کاریکاتوری نبود و همه جنبهها و جزئیات دین، از فقه، اخلاق، عرفان و سیاست در نظر ایشان اهمیتی درخور داشت و پرداختن به هیچ یک از ابعاد دین، ایشان را از بعدی دیگر غافل نمیکرد<ref>مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی.</ref>. به باور وی انسانهای بزرگی چون [[امامخمینی]]، حوزه اشراقی دارند که مانند مغناطیس عمل میکند و کسانی که به حوزه اشراق او وارد میشوند، مانند برادههای آهن که در حوزه مغناطیسی نظم میگیرند، خواه ناخواه، از او تأثیر میپذیرند.<ref>پایگاه اطلاعرسانی، سیدحسن خمینی.</ref> | ||
خمینی معتقد است یکی از مسائل بسیار مهم در اندیشه سیاسی امامخمینی که تا حد زیادی نادیده مانده، نقش زمان و مکان و تأثیر آن در فقه اسلامی است. وی شخصیت امامخمینی و اندیشههای ایشان را یک مکتب فکری جامع میداند که نماد خودباوری و خوداتکایی برای مردم ایران و همه مسلمانان و آزادیخواهان جهان خواهد بود. | خمینی معتقد است یکی از مسائل بسیار مهم در اندیشه سیاسی امامخمینی که تا حد زیادی نادیده مانده، نقش زمان و مکان و تأثیر آن در فقه اسلامی است. وی شخصیت امامخمینی و اندیشههای ایشان را یک مکتب فکری جامع میداند که نماد خودباوری و خوداتکایی برای مردم ایران و همه مسلمانان و آزادیخواهان جهان خواهد بود. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
او با اتکا به این باور و نگاه جامع به اندیشههای امامخمینی، نظریه «اجتهاد در اندیشه امامخمینی» را طرح کرد و تلاش کرد در قالب سخنرانیها، مقالات و نوشتههای مختلف، به تبیین راهکارهای آن بپردازد. از نظر خمینی اجتهاد در دیدگاههای امامخمینی، اصول و روشی دارد که تنها در صورت رعایت آن، میتوان از تعارض در نقل قولها و تفسیرها جلوگیری کرد. | او با اتکا به این باور و نگاه جامع به اندیشههای امامخمینی، نظریه «اجتهاد در اندیشه امامخمینی» را طرح کرد و تلاش کرد در قالب سخنرانیها، مقالات و نوشتههای مختلف، به تبیین راهکارهای آن بپردازد. از نظر خمینی اجتهاد در دیدگاههای امامخمینی، اصول و روشی دارد که تنها در صورت رعایت آن، میتوان از تعارض در نقل قولها و تفسیرها جلوگیری کرد. | ||
از سوی دیگر، خمینی خاطرنشان کردهاست که اندیشه امامخمینی متولی خاصی ندارد و مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی نیز به هیچرو خود را مفسر انحصاری دیدگاههای امامخمینی نمیداند و اساساً برای ماندگاری راه امامخمینی به عنوان جریان زنده و پویا، راهی جز این نیست که اجازه اجتهاد در دیدگاههای ایشان، به همه داده شود؛ هرچند که برخی از این اجتهادها با دیدگاه افراد موافق نباشد. به باور او، امامخمینی «شمع فروزان در ظلمت غمگرفته مسلمانان» است که «خلقی را به نورالانوار رهنمون است».<ref>مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی؛ پایگاه اطلاعرسانی، سیدحسن خمینی.</ref> | از سوی دیگر، خمینی خاطرنشان کردهاست که اندیشه امامخمینی متولی خاصی ندارد و [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی]] نیز به هیچرو خود را مفسر انحصاری دیدگاههای امامخمینی نمیداند و اساساً برای ماندگاری راه امامخمینی به عنوان جریان زنده و پویا، راهی جز این نیست که اجازه اجتهاد در دیدگاههای ایشان، به همه داده شود؛ هرچند که برخی از این اجتهادها با دیدگاه افراد موافق نباشد. به باور او، امامخمینی «شمع فروزان در ظلمت غمگرفته مسلمانان» است که «خلقی را به نورالانوار رهنمون است».<ref>مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی؛ پایگاه اطلاعرسانی، سیدحسن خمینی.</ref> | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
خمینی به نگارش کتابهای علمی نیز اهتمام داشتهاست و از آن جمله میتوان به این موارد اشاره کرد: فرهنگ جامع فِرق اسلامی (سه جلد) که بر اساس یادداشتهای اولیه سیدمهدی روحانی و تحقیق و تکمیل خمینی تألیف شد و بسیاری از مدخلها یا ارجاعات آن از اوست، مبانی فقهی تنظیم خانواده، تحریر اختیار (سه جلد)، شرح رسالة الطلب و الاراده امامخمینی، تحریر توحید ( دو جلد) (تقریرات یکی از شاگردان از درس مقدمه قیصری بر شرح فصوص الحکم)، گوهر معنا، الافادات و الاستفادات (دو جلد) (تقریر سیدعلی خمینی)، آینه مسلمانی شامل مباحث اخلاقی و ده مقاله.<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ۶۵۹ و ۶۶۱؛ مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی.</ref>(خمینی، ۱۴). | خمینی به نگارش کتابهای علمی نیز اهتمام داشتهاست و از آن جمله میتوان به این موارد اشاره کرد: فرهنگ جامع فِرق اسلامی (سه جلد) که بر اساس یادداشتهای اولیه سیدمهدی روحانی و تحقیق و تکمیل خمینی تألیف شد و بسیاری از مدخلها یا ارجاعات آن از اوست، مبانی فقهی تنظیم خانواده، تحریر اختیار (سه جلد)، شرح رسالة الطلب و الاراده امامخمینی، تحریر توحید ( دو جلد) (تقریرات یکی از شاگردان از درس مقدمه قیصری بر شرح فصوص الحکم)، گوهر معنا، الافادات و الاستفادات (دو جلد) (تقریر سیدعلی خمینی)، آینه مسلمانی شامل مباحث اخلاقی و ده مقاله.<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ۶۵۹ و ۶۶۱؛ مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی.</ref>(خمینی، ۱۴). | ||
==خانواده== | ==خانواده== | ||
سیدحسن خمینی در ۲۴سالگی، با سیدهفاطمه موسوی فرزند سیدمحمد موسوی بجنوردی ازدواج کرده و دارای دو فرزند دختر و دو پسر است. پسر بزرگ او سیداحمد، در قم به تحصیل علوم دینی مشغول است. همچنین برادران سیدحسن خمینی، سیدرضا (یاسر) و سیدعلی به تحصیل و تدریس علوم دینی اشتغال دارند و از اساتید درسهای سطح میباشند<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ۶۵۹ و ۶۶۱؛ مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی؛ ← مقاله خانواده امامخمینی.</ref> | سیدحسن خمینی در ۲۴سالگی، با سیدهفاطمه موسوی فرزند [[سیدمحمد موسوی بجنوردی]] ازدواج کرده و دارای دو فرزند دختر و دو پسر است. پسر بزرگ او سیداحمد، در قم به تحصیل علوم دینی مشغول است. همچنین برادران سیدحسن خمینی، [[سیدیاسر خمینی|سیدرضا (یاسر)]] و [[سیدعلی خمینی|سیدعلی]] به تحصیل و تدریس علوم دینی اشتغال دارند و از اساتید درسهای سطح میباشند<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ۶۵۹ و ۶۶۱؛ مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی؛ ← مقاله خانواده امامخمینی.</ref> | ||
امامخمینی به خواهش عروس خود، [[سیدهفاطمه طباطبایی]]، قطعه شعری درباره این خانواده سرودهاست که چنین است: | امامخمینی به خواهش عروس خود، [[سیدهفاطمه طباطبایی]]، قطعه شعری درباره این خانواده سرودهاست که چنین است: |