emailconfirmed
۲٬۵۷۶
ویرایش
(اصلاح ارقام) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''سقط جنین'''، [[حکم شرعی]] انداختن عمدی جنین، پیش از موعد طبیعی. | '''سقط جنین'''، [[حکم شرعی]] انداختن عمدی جنین، پیش از موعد طبیعی. | ||
==معنی== | ==معنی== | ||
سقط، به معنای افتادن از بالا به پایین است <ref>فراهیدی، العین، ۵/۷۱؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۷/۳۱۶.</ref>. جنین نیز از ریشه «جنّ» به معنای «پوشیدهبودن» است و چون جنین در رحم مادر از دیدهها پنهان و مخفی است، جنین نامیده شده است <ref>فراهیدی، العین، ۶/۲۱؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۱۳/۹۲ ـ ۹۳.</ref>. سقط جنین در کاربرد فقهی آن، به معنای انداختن جنین پیش از اتمام دوره جنینی است <ref>شهید ثانی، الروضة البهیة، ۸/۴۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۴/۱۱۰.</ref> و در زبان عربی از آن به «اجهاض» نیز تعبیر میشود <ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۷/۱۳۱؛ فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ۱۱۳.</ref>. با توجه به سخنان فقیهان که از منابع لغوی تأثیر گرفتهاند <ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۴۱۵؛ زبیدی، تاج العروس، ۱۰/۲۸۴.</ref>، میتوان آن را به خارج کردن غیر طبیعی جنین پیش از موعد طبیعی زایمان، به گونهای که زنده یا قابل زیستن نباشد، تعریف کرد. | سقط، به معنای افتادن از بالا به پایین است <ref>فراهیدی، العین، ۵/۷۱؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۷/۳۱۶.</ref>. جنین نیز از ریشه «جنّ» به معنای «پوشیدهبودن» است و چون جنین در رحم مادر از دیدهها پنهان و مخفی است، جنین نامیده شده است <ref>فراهیدی، العین، ۶/۲۱؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۱۳/۹۲ ـ ۹۳.</ref>. سقط جنین در کاربرد فقهی آن، به معنای انداختن جنین پیش از اتمام دوره جنینی است <ref>شهید ثانی، الروضة البهیة، ۸/۴۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۴/۱۱۰.</ref> و در [[زبان عربی]] از آن به «اجهاض» نیز تعبیر میشود <ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۷/۱۳۱؛ فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ۱۱۳.</ref>. با توجه به سخنان فقیهان که از منابع لغوی تأثیر گرفتهاند <ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۴۱۵؛ زبیدی، تاج العروس، ۱۰/۲۸۴.</ref>، میتوان آن را به خارج کردن غیر طبیعی جنین پیش از موعد طبیعی زایمان، به گونهای که زنده یا قابل زیستن نباشد، تعریف کرد. | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
بحث سقط جنین از گذشته در تمام ملل و ادیان الهی و غیر الهی مطرح بوده است. | بحث سقط جنین از گذشته در تمام ملل و [[ادیان الهی]] و غیر الهی مطرح بوده است. [[بقراط]]، پزشک مشهور [[یونان]] در سوگندنامه معروف خود، از سقط جنین به عنوان عملی نکوهیده یاد کرده و پزشکان را از این کار پرهیز داده است <ref>میثمی، سقط جنین، ۲۳.</ref>. قانون «حمورابی» که از قدیمیترین قوانین و مربوط به حدود چهارهزار سال پیش است، از سقط جنین نام برده و برای آن مجازات تعیین کرده است <ref>نوذری، سقط جنین در حقوق، ۴۵.</ref>. در [[ایران باستان]] حفظ و [[تحکیم خانواده]] اهمیت خاصی داشته و آیین زرتشت سقط را اکیداً ممنوع اعلام کرده است <ref>آقایی، سقط جنین در دین زرتشتی، ۳۵۳.</ref>. [[دین یهود]] نیز بر اساس آموزههای [[تورات]]، بر این باور است که اگر کسی در جریان نزاعی جنین زنی را سقط کند، باید غرامت بپردازد <ref>کتاب مقدس، سفر خروج، ب۲۱، ۲۲.</ref> و بر اساس تلمود ـ دومین کتاب یهود ـ گرچه سقط جنین عملی [[حرام]] است؛ [[قتل عمد]] به حساب نمیآید <ref>← سلیمانی، سقط جنین در یهودیت و مسیحیت، ۳۶۲ ـ ۳۶۸.</ref>. در [[مسیحیت]]، نخستین منع صریح سقط جنین، در کتاب دیداخه که در اواخر سده نخست میلادی یا اوایل قرن دوم نوشته شده، آمده است؛ همچنین در تعالیم [[کلیسای کاتولیک]] رم، سقط جنین گناهی است که مرتکب آن مجازات خواهد شد <ref>سلیمانی، سقط جنین در یهودیت و مسیحیت، ۳۴۳ ـ ۳۴۸.</ref>. | ||
در شریعت مقدس اسلام نیز در برخی آیات <ref>حج، ۵؛ مؤمنون، ۱۴.</ref> و احادیث <ref>طوسی، تهذیب الأحکام، ۱۰/۲۸۵؛ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۹/۲۲۹.</ref>، به مراحل مختلف رشد جنین از هنگام لقاح تا تبدیلشدن به علقه، مضغه، شکلگیری استخوانها، روییدن گوشت بر آن و دمیدهشدن روح پس از چهارماهگی و حرمتِ افکندن جنین در مراحل مختلف و احکام مرتبط با آن، بیان شده است. | در شریعت مقدس [[اسلام]] نیز در برخی آیات <ref>حج، ۵؛ مؤمنون، ۱۴.</ref> و احادیث <ref>طوسی، تهذیب الأحکام، ۱۰/۲۸۵؛ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۹/۲۲۹.</ref>، به مراحل مختلف رشد جنین از هنگام لقاح تا تبدیلشدن به علقه، مضغه، شکلگیری استخوانها، روییدن گوشت بر آن و دمیدهشدن روح پس از چهارماهگی و حرمتِ افکندن جنین در مراحل مختلف و احکام مرتبط با آن، بیان شده است. | ||
سقط جنین پیوسته از بحثهای مهم و مورد ابتلا بوده است. این بحث در متون فقهی قدیم، بیشتر به اجمال در بحث دیات و ملحقات آن مطرح شده، تنها به بیان احکام سقط جنین و میزان دیه آن بسنده شده است <ref>← طوسی، الخلاف، ۵/۲۹۴ ـ ۲۹۵؛ حلی، محقق، ۴/۴۲ و ۲۶۳؛ شهید اول، اللمعة الدمشقیه، ۲۵۰؛ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۸/۲۱۱.</ref>؛ اما در عصر حاضر به دلیل مبتلابهبودن آن، امامخمینی <ref>← امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۶۸.</ref> و فقهای دیگر <ref>خویی، موسوعه، ۴۲/۴۹۰؛ روحانی، المسائل المستحدثه، ۲۰۴؛ مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۸۵.</ref> به صورت گسترده به بررسی این موضوع پرداختهاند. | سقط جنین پیوسته از بحثهای مهم و مورد ابتلا بوده است. این بحث در متون فقهی قدیم، بیشتر به اجمال در بحث دیات و ملحقات آن مطرح شده، تنها به بیان احکام سقط جنین و میزان [[دیه]] آن بسنده شده است <ref>← طوسی، الخلاف، ۵/۲۹۴ ـ ۲۹۵؛ حلی، محقق، ۴/۴۲ و ۲۶۳؛ شهید اول، اللمعة الدمشقیه، ۲۵۰؛ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۸/۲۱۱.</ref>؛ اما در عصر حاضر به دلیل مبتلابهبودن آن، امامخمینی <ref>← امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۶۸.</ref> و فقهای دیگر <ref>خویی، موسوعه، ۴۲/۴۹۰؛ روحانی، المسائل المستحدثه، ۲۰۴؛ مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۸۵.</ref> به صورت گسترده به بررسی این موضوع پرداختهاند. | ||
امامخمینی در کتاب تحریر الوسیله این مسئله را همراه احکام مراحل ششگانه آن مطرح کرده <ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۶۸.</ref> و نیز در پاسخ به پرسشهایی که از ایشان درباره این موضوع شده، به آن پرداخته است <ref>امامخمینی، استفتائات، ۳/۲۸۱ ـ ۲۸۷ و ۲۹۱.</ref>. قانون مجازات اسلامی نیز در مادههای ۴۸۷ تا ۴۹۳ و ۶۲۲ تا ۶۲۴ به احکام سقط جنین پرداخته، برای تمام مراحل ششگانه از نطفه لقاحیافته تا هنگام تولد، دیه معین کرده است؛ حتی برای سقط جنینی که از زنا بهوجود آمده، کیفر و مجازات معرفی کرده است. | [[امامخمینی]] در [[کتاب تحریر الوسیله]] این مسئله را همراه احکام مراحل ششگانه آن مطرح کرده <ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۶۸.</ref> و نیز در پاسخ به پرسشهایی که از ایشان درباره این موضوع شده، به آن پرداخته است <ref>امامخمینی، استفتائات، ۳/۲۸۱ ـ ۲۸۷ و ۲۹۱.</ref>. قانون مجازات اسلامی نیز در مادههای ۴۸۷ تا ۴۹۳ و ۶۲۲ تا ۶۲۴ به احکام سقط جنین پرداخته، برای تمام مراحل ششگانه از نطفه لقاحیافته تا هنگام تولد، دیه معین کرده است؛ حتی برای سقط جنینی که از زنا بهوجود آمده، کیفر و مجازات معرفی کرده است. | ||
==حکم سقط جنین== | ==حکم سقط جنین== | ||
فقها بدون هیچ اختلافی، سقط جنین را در حال اختیار حرام دانستهاند <ref>نجفی، جواهر الکلام، ۴/۱۵۴؛ حکیم، منهاج الصالحین، ۲/۳۰۰؛ خویی، منهاج الصالحین، ۲/۲۸۴.</ref>. امامخمینی نیز بر حرمت سقط جنین تصریح کرده است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۶۴.</ref>. به نظر میرسد به سبب وضوح مسئله، ایشان و بیشتر فقیهان، دلیلی بر حرمت سقط جنین ذکر نکردهاند؛ در این خصوص افزون بر عموم برخی آیات قرآن کریم که از قتل نفس محترمه نهی کردهاند <ref>انعام، ۱۵۱؛ اسراء، ۳۱.</ref>، روایات بسیاری وجود دارند که حرمت سقط جنین را به طور خاص مطرح کرده، آن را در تمام مراحل ممنوع و حرام دانستهاند <ref>← مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۸۸.</ref>؛ از آن جمله روایت اسحاقبنعمار است که در آن از امامکاظم(ع) درباره حکم سقط جنین با دارو در صورت ترس زن از ادامه حاملگی سؤال شده است و امام(ع) در پاسخ، آن را حتی در مرحله نطفه جایز ندانسته، منشأ خلقت انسانبودن نطفه را دلیل آورده است <ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۹/۲۶.</ref>. در روایت دیگری نیز به این موضوع تصریح شده است <ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲/۳۳۸.</ref> و برخی این حکم را مطابق عقل دانستهاند؛ زیرا سقط جنین مصداق ظلم بوده و ظلم عقلاً قبیح است <ref>مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۸۶.</ref>. فقها به سایر احکام سقط جنین نیز و پس از دمیدهشدن روح در جنین پرداختهاند: | فقها بدون هیچ اختلافی، سقط جنین را در حال اختیار حرام دانستهاند <ref>نجفی، جواهر الکلام، ۴/۱۵۴؛ حکیم، منهاج الصالحین، ۲/۳۰۰؛ خویی، منهاج الصالحین، ۲/۲۸۴.</ref>. امامخمینی نیز بر حرمت سقط جنین تصریح کرده است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۶۴.</ref>. به نظر میرسد به سبب وضوح مسئله، ایشان و بیشتر فقیهان، دلیلی بر حرمت سقط جنین ذکر نکردهاند؛ در این خصوص افزون بر عموم برخی [[آیات قرآن کریم]] که از [[قتل نفس]] محترمه نهی کردهاند <ref>انعام، ۱۵۱؛ اسراء، ۳۱.</ref>، روایات بسیاری وجود دارند که حرمت سقط جنین را به طور خاص مطرح کرده، آن را در تمام مراحل ممنوع و حرام دانستهاند <ref>← مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۸۸.</ref>؛ از آن جمله روایت اسحاقبنعمار است که در آن از [[امامکاظم(ع)]] درباره حکم سقط جنین با دارو در صورت ترس زن از ادامه حاملگی سؤال شده است و امام(ع) در پاسخ، آن را حتی در مرحله نطفه جایز ندانسته، منشأ خلقت انسانبودن نطفه را دلیل آورده است <ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۹/۲۶.</ref>. در روایت دیگری نیز به این موضوع تصریح شده است <ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲/۳۳۸.</ref> و برخی این حکم را مطابق عقل دانستهاند؛ زیرا سقط جنین مصداق ظلم بوده و ظلم عقلاً قبیح است <ref>مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۸۶.</ref>. فقها به سایر احکام سقط جنین نیز و پس از دمیدهشدن روح در جنین پرداختهاند: | ||
===پیش از دمیدهشدن روح=== | ===پیش از دمیدهشدن روح=== | ||
از نظر فقها سقط جنین پیش از دمیدهشدن روح، در صورتی که حفظ جان مادر، وابسته به آن باشد، جایز است <ref>فاضل لنکرانی، جامع المسائل، ۱/۴۶۲؛ مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۹۳.</ref>؛ حتی برخی صرف خوف از خطر جانی را نیز مجوز سقط جنین دانستهاند؛ زیرا معتقدند عقلا خوف را هم مانند یقین، راه رسیدن به واقع میدانند <ref>مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۹۲؛ بنیهاشمی، توضیح المسائل محشی، ۲/۹۰۱.</ref>. امامخمینی در این فرض، در پاسخ به پرسشی، سقط جنین را برای زنی که یک ماه و نیم از حاملگی او میگذرد و ادامه حاملگی برای او خطر جانی دارد، جایز دانسته است <ref>امامخمینی، استفتائات، ۳/۲۹۱.</ref>؛ همچنین برخی فقها <ref>فاضل لنکرانی، جامع المسائل، ۱/۴۶۰؛ مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۹۳.</ref> همسو با امامخمینی <ref>امامخمینی، استفتائات، ۳/۲۸۸.</ref> ادامه بارداری را هرچند خطر جانی به همراه نداشته باشد، در صورت بهمخاطرهافتادن سلامتی مادر (مانند بیماری شدید یا نقص عضو مادر) درست ندانسته، سقط جنین را پیش از دمیدهشدن روح، جایز دانستهاند. امامخمینی در صورت ناقصالخلقهبودن جنین، سقط آن را جایز ندانسته است <ref>امامخمینی، استفتائات، ۳/۲۸۷ و ۲۹۰ ـ ۲۹۱.</ref>. در مقابل، برخی شاگردان ایشان <ref>فاضل لنکرانی، جامع المسائل، ۲/۳۹۴.</ref> و برخی معاصران <ref>مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۹۳ ـ ۲۹۴؛ خامنهای، اجوبة الاسفتائات، ۲/۳۱.</ref>، سقط در این مورد را تجویز کردهاند. دلیل عمده قائلان به جواز، قاعده اضطرار و نفی عسر و حرج است <ref>فاضل لنکرانی، جامع المسائل، ۲/۳۹۴؛ مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۹۳ ـ ۲۹۴؛ خامنهای، اجوبة الاسفتائات، ۲/۳۱.</ref>. | از نظر فقها سقط جنین پیش از دمیدهشدن روح، در صورتی که حفظ جان مادر، وابسته به آن باشد، جایز است <ref>فاضل لنکرانی، جامع المسائل، ۱/۴۶۲؛ مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۹۳.</ref>؛ حتی برخی صرف خوف از خطر جانی را نیز مجوز سقط جنین دانستهاند؛ زیرا معتقدند عقلا خوف را هم مانند یقین، راه رسیدن به واقع میدانند <ref>مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۹۲؛ بنیهاشمی، توضیح المسائل محشی، ۲/۹۰۱.</ref>. امامخمینی در این فرض، در پاسخ به پرسشی، سقط جنین را برای زنی که یک ماه و نیم از حاملگی او میگذرد و ادامه حاملگی برای او خطر جانی دارد، جایز دانسته است <ref>امامخمینی، استفتائات، ۳/۲۹۱.</ref>؛ همچنین برخی فقها <ref>فاضل لنکرانی، جامع المسائل، ۱/۴۶۰؛ مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۹۳.</ref> همسو با امامخمینی <ref>امامخمینی، استفتائات، ۳/۲۸۸.</ref> ادامه بارداری را هرچند خطر جانی به همراه نداشته باشد، در صورت بهمخاطرهافتادن سلامتی مادر (مانند بیماری شدید یا نقص عضو مادر) درست ندانسته، سقط جنین را پیش از دمیدهشدن روح، جایز دانستهاند. امامخمینی در صورت ناقصالخلقهبودن جنین، سقط آن را جایز ندانسته است <ref>امامخمینی، استفتائات، ۳/۲۸۷ و ۲۹۰ ـ ۲۹۱.</ref>. در مقابل، برخی شاگردان ایشان <ref>فاضل لنکرانی، جامع المسائل، ۲/۳۹۴.</ref> و برخی معاصران <ref>مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۹۳ ـ ۲۹۴؛ خامنهای، اجوبة الاسفتائات، ۲/۳۱.</ref>، سقط در این مورد را تجویز کردهاند. دلیل عمده قائلان به جواز، قاعده [[اضطرار]] و نفی [[عسر و حرج]] است <ref>فاضل لنکرانی، جامع المسائل، ۲/۳۹۴؛ مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۹۳ ـ ۲۹۴؛ خامنهای، اجوبة الاسفتائات، ۲/۳۱.</ref>. | ||
امامخمینی مانند دیگر فقیهان <ref>← بنیهاشمی، توضیح المسائل محشی، ۲/۴۹۸.</ref>، سقط جنین زنی را که از زنا آبستن شده، جایز نمیدانند؛ هرچند به باور برخی، در فرض مشقت فراوان یا ضرر غیر قابل تحمل، سقط این جنین پیش از دمیدهشدن روح جایز است <ref>امامخمینی، توضیح المسائل، ۳۸۶.</ref>. | امامخمینی مانند دیگر فقیهان <ref>← بنیهاشمی، توضیح المسائل محشی، ۲/۴۹۸.</ref>، سقط جنین زنی را که از زنا آبستن شده، جایز نمیدانند؛ هرچند به باور برخی، در فرض مشقت فراوان یا ضرر غیر قابل تحمل، سقط این جنین پیش از دمیدهشدن روح جایز است <ref>امامخمینی، توضیح المسائل، ۳۸۶.</ref>. | ||
===پس از دمیدهشدن روح=== | ===پس از دمیدهشدن روح=== | ||
امامخمینی سقط جنین را پس از دمیدهشدن روح، حتی در شرایط اضطراری و عروض عناوین ثانوی، جایز ندانسته، آن را منحصر به پیش از دمیدهشدن روح میداند <ref>امامخمینی، استفتائات، ۳/۲۸۶.</ref>. سایر فقیهان معاصر نیز آن را حرام شمردهاند <ref>خویی، موسوعه، ۹/۳۱۷؛ منتظری، رساله استفتائات، ۱/۲۰۴ ـ ۲۰۵.</ref> و برخی از آنان پس از دمیدهشدن روح نیز در مواردی ـ مانند حفظ جان مادر ـ سقط را مجاز دانستهاند <ref>مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۹۴.</ref>؛ زیرا چنین مواردی از مصادیق تزاحم حفظ جان مادر و جنین است و بر اساس نظر برخی، جان مادر اهمیت بیشتری دارد <ref>مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۹۴ ـ ۲۹۵.</ref>. | [[امامخمینی]] سقط جنین را پس از دمیدهشدن روح، حتی در شرایط اضطراری و عروض عناوین ثانوی، جایز ندانسته، آن را منحصر به پیش از دمیدهشدن روح میداند <ref>امامخمینی، استفتائات، ۳/۲۸۶.</ref>. سایر فقیهان معاصر نیز آن را [[حرام]] شمردهاند <ref>خویی، موسوعه، ۹/۳۱۷؛ منتظری، رساله استفتائات، ۱/۲۰۴ ـ ۲۰۵.</ref> و برخی از آنان پس از دمیدهشدن روح نیز در مواردی ـ مانند حفظ جان مادر ـ سقط را مجاز دانستهاند <ref>مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۹۴.</ref>؛ زیرا چنین مواردی از مصادیق تزاحم حفظ جان مادر و جنین است و بر اساس نظر برخی، جان مادر اهمیت بیشتری دارد <ref>مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۹۴ ـ ۲۹۵.</ref>. | ||
==دیه سقط جنین== | ==دیه سقط جنین== | ||
فقها به اتفاق آرا، قائل به وجوب دیه در صورت سقط جنین هستند <ref>نجفی، جواهر الکلام، ۴۳/۳۵۶.</ref>. مقدار دیه پیش از دمیدهشدن روح در هر مرحلهای متفاوت است. از نظر فقها <ref>شهید اول، اللمعة الدمشقیه، ۲۸۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ۴۳/۳۵۶.</ref>، دیه مراحل پیش از کاملشدن جنین که شامل چهار مرحله (نطفه، علقه، مضغه و عظام) است، در مقایسه با دیه جنین کاملی مشخص میشود که روح در آن دمیده نشده است؛ از اینرو دیه سقط جنین در مرحله نطفه بیست دینار (هر دینار برابر ۵۲۹/۲ گرم طلای خالص و برابر با هجده نخود و معادل یک مثقال شرعی طلای مسکوک است)، در مرحله علقه چهل دینار، در مرحله مضغه شصت دینار و در مرحلهای که گوشت او را نپوشانیده و استخوان است، هشتاد دینار و در مرحله جنین کامل که هنوز روح در آن دمیده نشده است، صد دینار است <ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۶۸.</ref>، اما اگر سقط جنین پس از دمیدهشدن روح باشد، دیه آن کامل است و برای جنین دختر پانصد دینار و جنین پسر هزار دینار پرداخت میشود <ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۶۸.</ref>؛ نیز چنانچه جنسیت آن معلوم نباشد، میانگین دو دیه پرداخت میشود <ref>حلی، محقق، ۴/۲۶۵.</ref>. | فقها به اتفاق آرا، قائل به وجوب [[دیه]] در صورت سقط جنین هستند <ref>نجفی، جواهر الکلام، ۴۳/۳۵۶.</ref>. مقدار دیه پیش از دمیدهشدن روح در هر مرحلهای متفاوت است. از نظر فقها <ref>شهید اول، اللمعة الدمشقیه، ۲۸۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ۴۳/۳۵۶.</ref>، دیه مراحل پیش از کاملشدن جنین که شامل چهار مرحله (نطفه، علقه، مضغه و عظام) است، در مقایسه با دیه جنین کاملی مشخص میشود که روح در آن دمیده نشده است؛ از اینرو دیه سقط جنین در مرحله نطفه بیست دینار (هر دینار برابر ۵۲۹/۲ گرم طلای خالص و برابر با هجده نخود و معادل یک مثقال شرعی طلای مسکوک است)، در مرحله علقه چهل دینار، در مرحله مضغه شصت دینار و در مرحلهای که گوشت او را نپوشانیده و استخوان است، هشتاد دینار و در مرحله جنین کامل که هنوز روح در آن دمیده نشده است، صد دینار است <ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۶۸.</ref>، اما اگر سقط جنین پس از دمیدهشدن روح باشد، دیه آن کامل است و برای جنین دختر پانصد دینار و جنین پسر هزار دینار پرداخت میشود <ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۶۸.</ref>؛ نیز چنانچه جنسیت آن معلوم نباشد، میانگین دو دیه پرداخت میشود <ref>حلی، محقق، ۴/۲۶۵.</ref>. | ||
امامخمینی پس از ذکر احکام کلی دیه سقط جنین، فروعی نیز مطرح کرده است؛ ازجمله: اگر زنی جنین خود را سقط کند، باید دیه بپردازد و خود او از این دیه سهمی نمیبرد <ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۶۸ ـ ۵۶۹.</ref>؛ همچنین جنین سقطشده اگر دوقلو یا بیشتر باشد، به همان تعداد باید دیه پرداخت شود <ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۶۸ ـ ۵۶۹.</ref>. این دیه بر عهده مباشر به سقط است <ref>امامخمینی، استفتائات، ۳/۴۷۷.</ref>. برخی بر این باورند که پزشک در فرض رضایت و یا عدم رضایت والدین، محکوم به پرداخت دیه است <ref>مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۹۹.</ref> و احتمال دادهاند رضایت والدین به سقط، موجب سقوط حق دیه آنها میشود و پزشک ملزم به پرداخت دیه آنها نیست <ref>مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۹۹.</ref>. | امامخمینی پس از ذکر احکام کلی دیه سقط جنین، فروعی نیز مطرح کرده است؛ ازجمله: اگر زنی جنین خود را سقط کند، باید دیه بپردازد و خود او از این دیه سهمی نمیبرد <ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۶۸ ـ ۵۶۹.</ref>؛ همچنین جنین سقطشده اگر دوقلو یا بیشتر باشد، به همان تعداد باید دیه پرداخت شود <ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۶۸ ـ ۵۶۹.</ref>. این دیه بر عهده مباشر به سقط است <ref>امامخمینی، استفتائات، ۳/۴۷۷.</ref>. برخی بر این باورند که پزشک در فرض رضایت و یا عدم رضایت والدین، محکوم به پرداخت دیه است <ref>مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۹۹.</ref> و احتمال دادهاند رضایت والدین به سقط، موجب سقوط حق دیه آنها میشود و پزشک ملزم به پرداخت دیه آنها نیست <ref>مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۹۹.</ref>. | ||
==کفاره سقط جنین== | ==کفاره سقط جنین== | ||
از نظر امامخمینی <ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۶۸.</ref> و سایر فقها <ref>نجفی، جواهر الکلام، ۴۳/۳۶۴؛ خویی، موسوعه، ۴۲/۵۰۳.</ref>، اگر سقط جنین پیش از پیدایش روح باشد، کفارهای واجب نیست؛ زیرا کفاره مبتنی بر قتل است و بر سقط جنین پیش از پیدایش روح، قتل گفته نمیشود <ref>نجفی، جواهر الکلام، ۴۳/۳۶۴.</ref>؛ اما درصورتیکه سقط جنین عمدی و پس از دمیدهشدن روح باشد، اکثر فقهای امامیه قائل به وجوب کفاره جمع (آزادکردن یک برده، شصت روز روزه و غذادادن به شصت فقیر) هستند <ref>حلی، محقق، ۴/۲۶۳، شهید اول، اللمعة الدمشقیه، ۲۸۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ۴۳/۳۶۴ ـ ۳۶۶.</ref>. امامخمینی نیز وجوب کفاره را مشروط به علم به روحداشتن جنین دانسته، معتقد است به صرف حرکت جنین، این علم به دست نمیآید، مگر در صورتی که معلوم باشد حرکت جنین اختیاری است <ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۶۸.</ref>. در مقابل، برخی فقها قائلاند اسقاط جنین در هیچ حالی موجب کفاره نمیشود <ref>ابنادریس، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۳/۴۱۸؛ خویی، موسوعه، ۴۲/۵۰۳ ـ ۵۰۴.</ref>. | از نظر امامخمینی <ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۶۸.</ref> و سایر فقها <ref>نجفی، جواهر الکلام، ۴۳/۳۶۴؛ خویی، موسوعه، ۴۲/۵۰۳.</ref>، اگر سقط جنین پیش از پیدایش [[روح]] باشد، کفارهای واجب نیست؛ زیرا کفاره مبتنی بر قتل است و بر سقط جنین پیش از پیدایش روح، [[قتل]] گفته نمیشود <ref>نجفی، جواهر الکلام، ۴۳/۳۶۴.</ref>؛ اما درصورتیکه سقط جنین عمدی و پس از دمیدهشدن روح باشد، اکثر فقهای امامیه قائل به وجوب کفاره جمع (آزادکردن یک برده، شصت روز روزه و غذادادن به شصت [[فقیر]]) هستند <ref>حلی، محقق، ۴/۲۶۳، شهید اول، اللمعة الدمشقیه، ۲۸۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ۴۳/۳۶۴ ـ ۳۶۶.</ref>. امامخمینی نیز وجوب کفاره را مشروط به علم به روحداشتن جنین دانسته، معتقد است به صرف حرکت جنین، این علم به دست نمیآید، مگر در صورتی که معلوم باشد حرکت جنین اختیاری است <ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۶۸.</ref>. در مقابل، برخی فقها قائلاند اسقاط جنین در هیچ حالی موجب کفاره نمیشود <ref>ابنادریس، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۳/۴۱۸؛ خویی، موسوعه، ۴۲/۵۰۳ ـ ۵۰۴.</ref>. | ||
==قصاص در سقط جنین== | ==قصاص در سقط جنین== | ||
نظر مشهور فقهای امامیه <ref>خویی، موسوعه، ۴۲/۵۱۳.</ref> این است که اگر کسی زن حامله را بزند و حمل او سقط شود، ضارب، قاتل است و چنانچه جنایت عمدی و با قصد کشتن باشد، ضارب قصاص میشود <ref>حلی، محقق، ۴/۲۶۶؛ حلی، علامه، ۵/۶۳۰؛ نجفی، جواهر الکلام، ۴۳/۳۸۱.</ref>. به این حکم در ماده ۶۲۲ قانون مجازات اسلامی نیز تصریح شده است. برخی فقهای معاصر، حکم قصاص را مشروط به دمیدهشدن روح در جنین دانستهاند <ref>سبزواری، مهذّب الأحکام، ۲۹/۱۱۲؛ کاشانی، کتاب الدیات، ۷۳.</ref>؛ هرچند بسیاری از فقهای پیشین به این نکته تصریح نکردهاند <ref>امامی، زمان ولوج الروح فی الجنین، ۹۲.</ref>؛ در این میان، تنها سلار دیلمی تمامبودن خلقت جنین را شرط قصاص دانسته است <ref>امامی، زمان ولوج الروح فی الجنین، ۹۲.</ref>. در مقابل نظر مشهور، برخی فقها قائل به عدم قصاص شدهاند <ref>خویی، موسوعه، ۴۲/۸۵.</ref>. با توجه به اینکه امامخمینی درباره بالغی که مرتکب قتل طفلی شده، احتیاط مستحب را صرف نظرکردن ولی طفل از قصاص و اختیار دیه بر اساس مصالحه دانسته است <ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۴۹۷.</ref>، بعید نیست این نظر شامل سقط عمدی جنین نیز بشود. | نظر مشهور فقهای امامیه <ref>خویی، موسوعه، ۴۲/۵۱۳.</ref> این است که اگر کسی زن حامله را بزند و حمل او سقط شود، ضارب، قاتل است و چنانچه جنایت عمدی و با قصد کشتن باشد، ضارب [[قصاص]] میشود <ref>حلی، محقق، ۴/۲۶۶؛ حلی، علامه، ۵/۶۳۰؛ نجفی، جواهر الکلام، ۴۳/۳۸۱.</ref>. به این حکم در ماده ۶۲۲ قانون مجازات اسلامی نیز تصریح شده است. برخی فقهای معاصر، حکم قصاص را مشروط به دمیدهشدن روح در جنین دانستهاند <ref>سبزواری، مهذّب الأحکام، ۲۹/۱۱۲؛ کاشانی، کتاب الدیات، ۷۳.</ref>؛ هرچند بسیاری از فقهای پیشین به این نکته تصریح نکردهاند <ref>امامی، زمان ولوج الروح فی الجنین، ۹۲.</ref>؛ در این میان، تنها سلار دیلمی تمامبودن خلقت جنین را شرط قصاص دانسته است <ref>امامی، زمان ولوج الروح فی الجنین، ۹۲.</ref>. در مقابل نظر مشهور، برخی فقها قائل به عدم قصاص شدهاند <ref>خویی، موسوعه، ۴۲/۸۵.</ref>. با توجه به اینکه [[امامخمینی]] درباره بالغی که مرتکب قتل طفلی شده، احتیاط مستحب را صرف نظرکردن ولی طفل از قصاص و اختیار دیه بر اساس مصالحه دانسته است <ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۴۹۷.</ref>، بعید نیست این نظر شامل سقط عمدی جنین نیز بشود. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |