۲۱٬۱۹۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
سبحانی در سال ۱۳۲۵ برای ادامه تحصیل به [[قم]] رفت و رسائل را نزد [[میرزامحمد مجاهدی]] و [[میرزااحمد کافی]] و [[کفایة الاصول]] را نزد [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] فرا گرفت.<ref>رایحه، زندگینامه آیتالله العظمی سبحانی، ۷–۸.</ref> وی در درس [[تفسیر]]، منطق شفا و اشارات و [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] شرکت کرد و [[کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم]] ایشان را به عربی ترجمه کرد<ref>رایحه، زندگینامه آیتالله العظمی سبحانی، ۱۰؛ خسروشاهی، دربارهٔ علامه طباطبایی، ۳۶.</ref> که جلد اول آن با تقریظ طباطبایی به چاپ رسید.<ref>حوزه، پایگاه اطلاعرسانی، ۲/۳/۱۳۹۶ش.</ref> وی از سال ۱۳۲۹ در درس خارج فقه [[سیدحسین بروجردی]]، [[محمد حجت کوهکمری]] و [[سیدکاظم شریعتمداری]] شرکت کرد و از سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۷ تا پایان دوره اولِ درس خارج اصول امامخمینی حاضر بود<ref>حوزه، پایگاه اطلاعرسانی، ۲/۳/۱۳۹۶ش؛ رایحه، زندگینامه آیتالله العظمی سبحانی، ۷–۸.</ref> و دستنوشتههای خود<ref>تقریرات.</ref> از این درس را که امامخمینی آن را خواند و اصلاح و تأیید کرد، به نام [[تهذیب الاصول]] منتشر کرد.<ref>رایحه، زندگینامه آیتالله العظمی سبحانی، ۸؛ حوزه، پایگاه اطلاعرسانی، ۲/۳/۱۳۹۶ش.</ref> | سبحانی در سال ۱۳۲۵ برای ادامه تحصیل به [[قم]] رفت و رسائل را نزد [[میرزامحمد مجاهدی]] و [[میرزااحمد کافی]] و [[کفایة الاصول]] را نزد [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] فرا گرفت.<ref>رایحه، زندگینامه آیتالله العظمی سبحانی، ۷–۸.</ref> وی در درس [[تفسیر]]، منطق شفا و اشارات و [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] شرکت کرد و [[کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم]] ایشان را به عربی ترجمه کرد<ref>رایحه، زندگینامه آیتالله العظمی سبحانی، ۱۰؛ خسروشاهی، دربارهٔ علامه طباطبایی، ۳۶.</ref> که جلد اول آن با تقریظ طباطبایی به چاپ رسید.<ref>حوزه، پایگاه اطلاعرسانی، ۲/۳/۱۳۹۶ش.</ref> وی از سال ۱۳۲۹ در درس خارج فقه [[سیدحسین بروجردی]]، [[محمد حجت کوهکمری]] و [[سیدکاظم شریعتمداری]] شرکت کرد و از سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۷ تا پایان دوره اولِ درس خارج اصول امامخمینی حاضر بود<ref>حوزه، پایگاه اطلاعرسانی، ۲/۳/۱۳۹۶ش؛ رایحه، زندگینامه آیتالله العظمی سبحانی، ۷–۸.</ref> و دستنوشتههای خود<ref>تقریرات.</ref> از این درس را که امامخمینی آن را خواند و اصلاح و تأیید کرد، به نام [[تهذیب الاصول]] منتشر کرد.<ref>رایحه، زندگینامه آیتالله العظمی سبحانی، ۸؛ حوزه، پایگاه اطلاعرسانی، ۲/۳/۱۳۹۶ش.</ref> | ||
امامخمینی در دوره تحصیل سبحانی توجه خاصی به وی داشت و او را همچون فرزند خود [[سیدمصطفی خمینی|سیدمصطفی]] میدانست.<ref>جامعة المصطفی، ۲/۱۹.</ref> در تقریظی که ایشان در [[آبان]] ۱۳۳۴ بر کتاب [[تهذیب الاصول]] نوشت، جعفر سبحانی را دانشمند برجسته، | امامخمینی در دوره تحصیل سبحانی توجه خاصی به وی داشت و او را همچون فرزند خود [[سیدمصطفی خمینی|سیدمصطفی]] میدانست.<ref>جامعة المصطفی، ۲/۱۹.</ref> در تقریظی که ایشان در [[آبان]] ۱۳۳۴ بر کتاب [[تهذیب الاصول]] نوشت، جعفر سبحانی را دانشمند برجسته، پرهیزکار، صاحب اندیشه تابناک و رأی استوار خواندهاست که با استعدادی درخشان و سلیقهای خوش به نوشتن این کتاب پرداختهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۹–۴۰؛ امامخمینی، تهذیب الاصول، ۱/۸.</ref> سبحانی پس از [[حسینعلی منتظری]] و [[مرتضی مطهری]] مهمترین پرسشگر و اشکالکننده در درس امامخمینی بود. اشکالهایی که وی در درس مطرح میکرد، به صورت اشکال و جواب در کتاب تهذیب الاصول آمدهاست.<ref>سبحانی، حریم امام، ۸.</ref> وی که در درسهای اخلاق امامخمینی نیز حضور مییافت، خاطرنشان کردهاست کتاب [[شرح چهل حدیث امامخمینی]] عصاره درسهای اخلاقی آن زمان ایشان بودهاست که نخست منبع بحثها کتاب احیاء العلوم الدین غزالی بود؛ اما چون ایشان آن را مناسب ندید از کتاب [[وسائل الشیعه]] حر عاملی بهره گرفت.<ref>سبحانی، حریم امام، ۸.</ref> امامخمینی با معرفی سبحانی به افرادی اجازه [[امور حسبیه]] دادهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۵۸ و ۴۹۹.</ref> | ||
سبحانی همزمان با تحصیل به تدریس نیز میپرداخت؛ ازجمله هفت دوره رسائل [[شیخمرتضی انصاری]]، پنج دوره شرح منظومه و نیز اسفار و چند دوره مکاسب و کفایةالاصول را تدریس کرده و از سال ۱۳۵۴ به تدریس خارج فقه و اصول، علوم متفرقه مانند علم رجال و درایه پرداختهاست.<ref>حریم امام، صاحب الفکر الثاقب، ۵؛ حوزه، پایگاه اطلاعرسانی، ۲/۳/۱۳۹۶ش.</ref> | سبحانی همزمان با تحصیل به تدریس نیز میپرداخت؛ ازجمله هفت دوره رسائل [[شیخمرتضی انصاری]]، پنج دوره شرح منظومه و نیز اسفار و چند دوره مکاسب و کفایةالاصول را تدریس کرده و از سال ۱۳۵۴ به تدریس خارج فقه و اصول، علوم متفرقه مانند علم رجال و درایه پرداختهاست.<ref>حریم امام، صاحب الفکر الثاقب، ۵؛ حوزه، پایگاه اطلاعرسانی، ۲/۳/۱۳۹۶ش.</ref> | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
سبحانی در [[فروردین]] ۱۳۵۷ همراه گروهی از استادان و فضلای حوزه علمیه قم رفتار رژیم را با مردم و طلاب و محصلان حوزه علمیه قم در پی [[اهانت روزنامه اطلاعات به امامخمینی]] در [[۱۷ دی ۱۳۵۶]]، و چهلم شهدای [[۱۹ دی]] همان سال در قم و [[تبریز]] محکوم کردند.<ref>مرکز اسناد، ۳/۲۶۹–۲۷۲.</ref> در اردیبهشت ۱۳۵۷ او با جمعی از عالمان و استادان حوزه علمیه قم حمله مأموران رژیم پهلوی به خانه سیدکاظم شریعتمداری و سیدمحمدرضا گلپایگانی را که منجر به کشتهشدن دو نفر و مصدومشدن عدهای شد، باعث تنفر عمومی دانستند و عمل و رفتار آنان را وحشیانه خواندند<ref>مرکز اسناد، ۳/۲۹۱–۲۹۲.</ref>؛ همچنین در ۲۴ اردیبهشت همان سال حمله رژیم پهلوی را در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۷ به مدارس حوزه، خانههای مراجع و مردم و مکانهای عمومی که مراجع به مناسبت چهلم شهدای مردم [[یزد]]، [[جهرم]] و [[اهواز]]، مجلس عزاداری برگزار کرده بودند، عمل غیرانسانی و ناشی از ضعف رژیم در برابر مردم دانستند.<ref>مرکز اسناد، ۳/۲۹۶–۲۹۹.</ref> سبحانی که در مهر ۱۳۵۷ نام او از سوی [[ساواک]] در فهرست طرفداران امامخمینی ذکر شده،<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۱/۵۹۶–۵۹۹.</ref> ازجمله کسانی بود که در [[دانشگاه تهران]] در بهمن ۱۳۵۷ در اعتراض به اقدام رژیم پهلوی در ممانعت از ورود امامخمینی به کشور، تحصن کردند.<ref>مرکز بررسی اسناد، ۲۵/۱۳۲.</ref> | سبحانی در [[فروردین]] ۱۳۵۷ همراه گروهی از استادان و فضلای حوزه علمیه قم رفتار رژیم را با مردم و طلاب و محصلان حوزه علمیه قم در پی [[اهانت روزنامه اطلاعات به امامخمینی]] در [[۱۷ دی ۱۳۵۶]]، و چهلم شهدای [[۱۹ دی]] همان سال در قم و [[تبریز]] محکوم کردند.<ref>مرکز اسناد، ۳/۲۶۹–۲۷۲.</ref> در اردیبهشت ۱۳۵۷ او با جمعی از عالمان و استادان حوزه علمیه قم حمله مأموران رژیم پهلوی به خانه سیدکاظم شریعتمداری و سیدمحمدرضا گلپایگانی را که منجر به کشتهشدن دو نفر و مصدومشدن عدهای شد، باعث تنفر عمومی دانستند و عمل و رفتار آنان را وحشیانه خواندند<ref>مرکز اسناد، ۳/۲۹۱–۲۹۲.</ref>؛ همچنین در ۲۴ اردیبهشت همان سال حمله رژیم پهلوی را در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۷ به مدارس حوزه، خانههای مراجع و مردم و مکانهای عمومی که مراجع به مناسبت چهلم شهدای مردم [[یزد]]، [[جهرم]] و [[اهواز]]، مجلس عزاداری برگزار کرده بودند، عمل غیرانسانی و ناشی از ضعف رژیم در برابر مردم دانستند.<ref>مرکز اسناد، ۳/۲۹۶–۲۹۹.</ref> سبحانی که در مهر ۱۳۵۷ نام او از سوی [[ساواک]] در فهرست طرفداران امامخمینی ذکر شده،<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۱/۵۹۶–۵۹۹.</ref> ازجمله کسانی بود که در [[دانشگاه تهران]] در بهمن ۱۳۵۷ در اعتراض به اقدام رژیم پهلوی در ممانعت از ورود امامخمینی به کشور، تحصن کردند.<ref>مرکز بررسی اسناد، ۲۵/۱۳۲.</ref> | ||
پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، سبحانی به توصیه امامخمینی<ref>حوزه، پایگاه اطلاعرسانی، ۲/۳/۱۳۹۶ش.</ref> نامزد انتخاباتی [[حزب جمهوری اسلامی]] شد و از حوزه [[استان آذربایجان شرقی]] به [[مجلس خبرگان قانون اساسی]] راه یافت.<ref>عابدی، جعفر سبحانی، ۵/۶۰۸؛ حیدری، حزب خلق مسلمان ایران، ۱۶۷.</ref> وی در تنظیم مواد قانون اساسی، هم در انتخاب عبارتها و هم در محتوا تأثیر بسزایی داشت و [[سیدمحمد حسینی بهشتی]] در | پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، سبحانی به توصیه امامخمینی<ref>حوزه، پایگاه اطلاعرسانی، ۲/۳/۱۳۹۶ش.</ref> نامزد انتخاباتی [[حزب جمهوری اسلامی]] شد و از حوزه [[استان آذربایجان شرقی]] به [[مجلس خبرگان قانون اساسی]] راه یافت.<ref>عابدی، جعفر سبحانی، ۵/۶۰۸؛ حیدری، حزب خلق مسلمان ایران، ۱۶۷.</ref> وی در تنظیم مواد قانون اساسی، هم در انتخاب عبارتها و هم در محتوا تأثیر بسزایی داشت و [[سیدمحمد حسینی بهشتی]] در مجلس خبرگان از دقت نظر وی تشکر کرد.<ref>عابدی، جعفر سبحانی، ۵/۶۰۸؛ حوزه، پایگاه اطلاعرسانی، ۲/۳/۱۳۹۶ش.</ref> | ||
از نظر سبحانی، امامخمینی شاگردپرور بود و درسها را با بیانی روشن و جذاب مطرح میکرد و در [[فقه]] به شیوه [[سید حسین بروجردی|بروجردی]] تدریس میکرد و با اینکه استاد [[فلسفه]] بود، مسائل هر علم را با مبانی آن به پایان میبرد و به دخالتدادن مباحث فلسفی در علم اصول انتقاد میکرد. وی افزودهاست که [[امامخمینی]] همچنین مخالف سکوت افراد در جلسات درس بود و اگر درس بدون اشکالکننده بود، نارحت میشد و تأکید میکرد برای شاگردانش مرثیه نمیخواند که همه ساکت باشند.<ref>سبحانی، حریم امام، ۸.</ref> وی خاطرنشان کردهاست که امامخمینی شخصیتی بود که به [[جامعه اسلامی]] هویتی نو بخشید و در مراحل علمی از همه پیشتاز بود و در مراحل اجتماعی و سیاسی فردی آگاه و آشنا به زمان بود.<ref>سبحانی، بررسی ابعاد، ۱۶–۱۷.</ref> | از نظر سبحانی، امامخمینی شاگردپرور بود و درسها را با بیانی روشن و جذاب مطرح میکرد و در [[فقه]] به شیوه [[سید حسین بروجردی|بروجردی]] تدریس میکرد و با اینکه استاد [[فلسفه]] بود، مسائل هر علم را با مبانی آن به پایان میبرد و به دخالتدادن مباحث فلسفی در علم اصول انتقاد میکرد. وی افزودهاست که [[امامخمینی]] همچنین مخالف سکوت افراد در جلسات درس بود و اگر درس بدون اشکالکننده بود، نارحت میشد و تأکید میکرد برای شاگردانش مرثیه نمیخواند که همه ساکت باشند.<ref>سبحانی، حریم امام، ۸.</ref> وی خاطرنشان کردهاست که امامخمینی شخصیتی بود که به [[جامعه اسلامی]] هویتی نو بخشید و در مراحل علمی از همه پیشتاز بود و در مراحل اجتماعی و سیاسی فردی آگاه و آشنا به زمان بود.<ref>سبحانی، بررسی ابعاد، ۱۶–۱۷.</ref> |