پرش به محتوا

غلامحسین ابراهیمی دینانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
ابراهیمی دینانی، غلامحسین؛ از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام خمینی. غلامحسین ابراهیمی دینانی در سال ۱۳۱۳ در روستای دینان نزدیک درچه اصفهان به دنیا آمد. او دوران ابتدایی را در همانجا به پایان رساند. سپس تحصیلات حوزوی را با ورود به مدرسه نیمآورد اصفهان آغاز کرد و مقدمات را در آنجا خواند و ادبیات را پیش عباسعلی ادیب حبیب‌آبادی و شیخ محمدعلی حبیب‌آبادی و شرح لمعه و قوانین را نزد شیخ محمدحسن نجف‌آبادی فراگرفت (نصری، ۳۱ـ۳۲). وی در سال ۱۳۳۳ برای ادامه تحصیل راهی قم شد و در حوزه علمیه قم مکاسب را نزد حسینعلی منتظری خواند. در درس رسائل هم از شاگردان محمد فکور یزدی بود و کفایةالاصول را هم پیش آقایان سید محمدباقر سلطانی طباطبایی، میرزا محمد مجاهدی تبریزی و عبدالجواد جبل عاملی اصفهانی فراگرفت. سپس مدت کوتاهی در درس خارج فقه آیت‌الله سید حسین طباطبایی بروجردی شرکت کرد. مدت شش ماه هم در درس‌های خارج فقه و اصول آیت‌الله شیخ محمدعلی اراکی حاضر شد و هم‌زمان مدت یک سال هم از درس خارج فقه آیت‌الله سید محمد محقق داماد بهره‌مند شد. پس از آن به درس خارج فقه و اصول امام خمینی پیوست (همان، ۳۳ـ۳۴؛ گفتگو با فیلسوف گفتگو دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، ۱۶ـ۱۷). ابراهیمی دینانی به گفته خودش تا زمانی که امام خمینی در قم حضور داشت، در درس‌های ایشان شرکت می‌کرد (نصری، ۳۴). وی در جایی دیگر از حضور ده‌ساله در درس‌های امام خمینی سخن گفته است (امام به روایت دانشوران، ۴۳)، بنابراین می‌توان گفت که از سال ۱۳۳۳ تا سال ۱۳۴۳ که امام خمینی از کشور تبعید شد، در درس‌های ایشان در مساجد محمدیه، سلماسی و اعظم قم حضور می‌یافت.  
{{جعبه اطلاعات عالمان شیعه
| عنوان            =غلامحسین ابراهیمی دینانی
| تصویر            =
| توضیح تصویر      =
| اندازه تصویر      =
| سرشناسی          =
| نام کامل          =
| لقب              =
| نسب              =
| تاریخ تولد        =
| زادگاه            =
| تاریخ وفات        =
| شهر وفات          =
| تاریخ شهادت      =
| محل شهادت        =
| محل دفن          =
| خویشاوندان سرشناس =
| استادان          =
| شاگردان          =
| محل تحصیل        =
| اجازه روایت از    =
| اجازه اجتهاد از  =
| اجازه روایت به    =
| اجازه اجتهاد به  =
| تالیفات          =
| سایر              =
| سیاسی            =
| اجتماعی          =
| امضا              =
| وبگاه رسمی        =
}}
'''غلامحسین ابراهیمی دینانی'''، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام خمینی. غلامحسین ابراهیمی دینانی در سال ۱۳۱۳ در روستای دینان نزدیک درچه اصفهان به دنیا آمد. او دوران ابتدایی را در همانجا به پایان رساند. سپس تحصیلات حوزوی را با ورود به مدرسه نیمآورد اصفهان آغاز کرد و مقدمات را در آنجا خواند و ادبیات را پیش عباسعلی ادیب حبیب‌آبادی و شیخ محمدعلی حبیب‌آبادی و شرح لمعه و قوانین را نزد شیخ محمدحسن نجف‌آبادی فراگرفت (نصری، ۳۱ـ۳۲). وی در سال ۱۳۳۳ برای ادامه تحصیل راهی قم شد و در حوزه علمیه قم مکاسب را نزد حسینعلی منتظری خواند. در درس رسائل هم از شاگردان محمد فکور یزدی بود و کفایةالاصول را هم پیش آقایان سید محمدباقر سلطانی طباطبایی، میرزا محمد مجاهدی تبریزی و عبدالجواد جبل عاملی اصفهانی فراگرفت. سپس مدت کوتاهی در درس خارج فقه آیت‌الله سید حسین طباطبایی بروجردی شرکت کرد. مدت شش ماه هم در درس‌های خارج فقه و اصول آیت‌الله شیخ محمدعلی اراکی حاضر شد و هم‌زمان مدت یک سال هم از درس خارج فقه آیت‌الله سید محمد محقق داماد بهره‌مند شد. پس از آن به درس خارج فقه و اصول امام خمینی پیوست (همان، ۳۳ـ۳۴؛ گفتگو با فیلسوف گفتگو دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، ۱۶ـ۱۷). ابراهیمی دینانی به گفته خودش تا زمانی که امام خمینی در قم حضور داشت، در درس‌های ایشان شرکت می‌کرد (نصری، ۳۴). وی در جایی دیگر از حضور ده‌ساله در درس‌های امام خمینی سخن گفته است (امام به روایت دانشوران، ۴۳)، بنابراین می‌توان گفت که از سال ۱۳۳۳ تا سال ۱۳۴۳ که امام خمینی از کشور تبعید شد، در درس‌های ایشان در مساجد محمدیه، سلماسی و اعظم قم حضور می‌یافت.  
وی درباره نظم امام خمینی در تدریس می‌گوید: «بنده حدود ده سال در درس امام شرکت داشتم. در تمامی این مدت ‎ ‏حتی یک روز را به خاطر ندارم که ایشان ۵ دقیقه تأخیر داشته باشد. ‎ ‏رأس ساعت در کلاس درس حضور پیدا می‌کرد. درس ایشان در مسجد ‎ ‏سلماسی تشکیل می‌شد. اغلب طلبه‌ها نیز به‌موقع به کلاس می‌آمدند و ‎ ‏بعضی‌ها به‌تدریج ملحق می‌شدند. همه افراد در مسجد می‌نشستند.‎ ‏صندلی در کار نبود. همه دوزانو و پشت سر هم می‌نشستند. تقریباً تمام ‎ ‏فضای مسجد پر می‌شد. گاهی آن‌قدر شلوغ می‌شد که طلاب در پله‌ها ‎ ‏می‌نشستند. ایشان به‌موقع درس را آغاز و به‌موقع نیز ختم می‌کرد. به ‎ ‏طلاب اجازه می‌دادند تا سؤالات و اشکالات خویش را بپرسند، اما اگر ‎ ‏کسی می‌خواست با طرح سؤالات بی‌جا و بی‌مورد وقت دیگران را ‎ ‏تضییع کند با یک نهیب ساکتش می‌کردند و به اشکال او پاسخ مناسبی نمی‌دادند تا دیگر سخن نگوید، اما به طلاب فاضلی که اشکالات واقعی ‎ ‏مطرح می‌کردند به‌خوبی پاسخ می‌دادند» (امام به روایت دانشوران، ۴۳ـ۴۴).  
وی درباره نظم امام خمینی در تدریس می‌گوید: «بنده حدود ده سال در درس امام شرکت داشتم. در تمامی این مدت ‎ ‏حتی یک روز را به خاطر ندارم که ایشان ۵ دقیقه تأخیر داشته باشد. ‎ ‏رأس ساعت در کلاس درس حضور پیدا می‌کرد. درس ایشان در مسجد ‎ ‏سلماسی تشکیل می‌شد. اغلب طلبه‌ها نیز به‌موقع به کلاس می‌آمدند و ‎ ‏بعضی‌ها به‌تدریج ملحق می‌شدند. همه افراد در مسجد می‌نشستند.‎ ‏صندلی در کار نبود. همه دوزانو و پشت سر هم می‌نشستند. تقریباً تمام ‎ ‏فضای مسجد پر می‌شد. گاهی آن‌قدر شلوغ می‌شد که طلاب در پله‌ها ‎ ‏می‌نشستند. ایشان به‌موقع درس را آغاز و به‌موقع نیز ختم می‌کرد. به ‎ ‏طلاب اجازه می‌دادند تا سؤالات و اشکالات خویش را بپرسند، اما اگر ‎ ‏کسی می‌خواست با طرح سؤالات بی‌جا و بی‌مورد وقت دیگران را ‎ ‏تضییع کند با یک نهیب ساکتش می‌کردند و به اشکال او پاسخ مناسبی نمی‌دادند تا دیگر سخن نگوید، اما به طلاب فاضلی که اشکالات واقعی ‎ ‏مطرح می‌کردند به‌خوبی پاسخ می‌دادند» (امام به روایت دانشوران، ۴۳ـ۴۴).  
او درباره توجه امام خمینی به فقه و اصول و پرهیز ایشان از پرداختن به فلسفه و عرفان در سال‌های حضورش در درس امام خمینی می‌گوید: «بنده در حدود ده سال افتخار شاگردی حضرت امام را در فقه و اصول دارم و تقریباً یک دوره کامل اصول از محضر ایشان استفاده کردم. در زمانی که من شاگرد ایشان بودم، مطلقاً نه فلسفه و عرفان تدریس می‌کردند و نه از آن سخنی به میان می‌آوردند، حتی اگر در این زمینه‌ها سؤال هم از ایشان می‌شد؛ به‌هیچ‌وجه پاسخ نمی‌گفتند، برخلاف فقه و اصول که ایشان در آن دوره به تدریس آن اشتغال داشتند و پاسخگوی همۀ سؤالات مربوط به این دو رشته بودند. با این حال، ما تعدادی بودیم که در روزهای عید ـ وقتی‌که برای زیارت ایشان می‌رفتیم ـ مسائل فلسفی و عرفانی خود را در قالب یک شبهۀ اعتقادی مطرح می‌کردیم، تا احساس تکلیف کنند و علی‌رغم این‌که جواب مسائل عرفانی و فلسفی را نمی‌دادند، به مسائل ما پاسخ می‌گفتند. در واقع، ما با طرح مسائل به این نحو می‌خواستیم نظر ایشان را در باب فلسفه و عرفان بدانیم، ولی ایشان، به فراست، اصل مسئله را درمی‌یافتند و نوعاً سکوت می‌کردند. در همان زمان اگر کسی یک فرع فقهی یا اصولی مطرح می‌کرد، امام وارد بحث می‌شدند» ( مجموعه آثار ۱۳: امام خمینی و اندیشه‌های اخلاقی ـ عرفانی (مصاحبه‌های علمی)، ۲۱).
او درباره توجه امام خمینی به فقه و اصول و پرهیز ایشان از پرداختن به فلسفه و عرفان در سال‌های حضورش در درس امام خمینی می‌گوید: «بنده در حدود ده سال افتخار شاگردی حضرت امام را در فقه و اصول دارم و تقریباً یک دوره کامل اصول از محضر ایشان استفاده کردم. در زمانی که من شاگرد ایشان بودم، مطلقاً نه فلسفه و عرفان تدریس می‌کردند و نه از آن سخنی به میان می‌آوردند، حتی اگر در این زمینه‌ها سؤال هم از ایشان می‌شد؛ به‌هیچ‌وجه پاسخ نمی‌گفتند، برخلاف فقه و اصول که ایشان در آن دوره به تدریس آن اشتغال داشتند و پاسخگوی همۀ سؤالات مربوط به این دو رشته بودند. با این حال، ما تعدادی بودیم که در روزهای عید ـ وقتی‌که برای زیارت ایشان می‌رفتیم ـ مسائل فلسفی و عرفانی خود را در قالب یک شبهۀ اعتقادی مطرح می‌کردیم، تا احساس تکلیف کنند و علی‌رغم این‌که جواب مسائل عرفانی و فلسفی را نمی‌دادند، به مسائل ما پاسخ می‌گفتند. در واقع، ما با طرح مسائل به این نحو می‌خواستیم نظر ایشان را در باب فلسفه و عرفان بدانیم، ولی ایشان، به فراست، اصل مسئله را درمی‌یافتند و نوعاً سکوت می‌کردند. در همان زمان اگر کسی یک فرع فقهی یا اصولی مطرح می‌کرد، امام وارد بحث می‌شدند» ( مجموعه آثار ۱۳: امام خمینی و اندیشه‌های اخلاقی ـ عرفانی (مصاحبه‌های علمی)، ۲۱).
۱۹٬۱۴۱

ویرایش