confirmed، مدیران رابط کاربری، مدیران
۱٬۴۰۰
ویرایش
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسههای عربی) |
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسههای عربی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات عالمان شیعه | |||
| عنوان =سیدعلیاکبر ابوترابیفرد | |||
| تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| اندازه تصویر = | |||
| سرشناسی = | |||
| نام کامل =سیدعلیاکبر ابوترابیفرد | |||
| لقب = | |||
| نسب = | |||
| تاریخ تولد =آبان ۱۳۱۸ش | |||
| زادگاه = قزوین | |||
| تاریخ وفات = | |||
| شهر وفات = | |||
| تاریخ شهادت = | |||
| محل شهادت = | |||
| محل دفن = | |||
| خویشاوندان سرشناس = | |||
| استادان = | |||
| شاگردان = | |||
| محل تحصیل = | |||
| اجازه روایت از = | |||
| اجازه اجتهاد از = | |||
| اجازه روایت به = | |||
| اجازه اجتهاد به = | |||
| تالیفات = | |||
| سایر = | |||
| سیاسی = | |||
| اجتماعی = | |||
| امضا = | |||
| وبگاه رسمی = | |||
}} | |||
'''سیدعلیاکبر ابوترابیفرد'''؛ از شاگردان درس خارج فقه [[امامخمینی]]. سیدعلیاکبر ابوترابیفرد در آبان ۱۳۱۸ش در خانوادهای با پیشینه درخشان علمی در شهر قزوین به دنیا آمد.<ref>قبادی، ص۲۳.</ref> نام خانوادگی او ابتدا علوی ابوترابی بود و سپس به ابوترابیفرد تغییر داد.<ref>قبادی، ص، ۳۳-۳۴.</ref> پدرش [[سیدعباس ابوترابیفرد]] از روحانیان شاخص قزوین و از شاگردان درس [[فلسفه]] امامخمینی بود و پدربزرگش [[سیدابوتراب]] معروف به مجتهد از روحانیان برجسته و شاخص و از [[مراجع تقلید]] صاحب رساله در قزوین بود که پس از سالها تحصیل در [[حوزه علمیه نجف]] و نزد استادانی چون آیات [[سیدابوالحسن اصفهانی]]، [[میرزا محمدحسین نائینی]] و آقا [[ضیاءالدین عراقی]]، به دستور آیتالله [[شیخ عبدالکریم حائری یزدی]] به زادگاهش بازگشته بود و به فعالیتهای دینی در آن سامان میپرداخت.<ref>قبادی، ص، ۲۳.</ref> سیدعلیاکبر ابوترابی تا سال پنجم ابتدایی در مدارس [[قم]] تحصیل کرد. آنگاه به قزوین رفت و دوره ابتدایی را در مدرسه مسعود آن شهر به پایان رساند. پس از پایان دوره ابتدایی بار دیگر به قم بازگشت و وارد دبیرستان دین دانش (به مدیریت [[سیدمحمد حسینی بهشتی]]) شد و تحصیلات متوسطه را در آنجا پی گرفت. ازجمله دبیران او در آنجا سیدمحمد حسینی بهشتی و [[محمد مفتح]] همدانی بودند. | '''سیدعلیاکبر ابوترابیفرد'''؛ از شاگردان درس خارج فقه [[امامخمینی]]. سیدعلیاکبر ابوترابیفرد در آبان ۱۳۱۸ش در خانوادهای با پیشینه درخشان علمی در شهر قزوین به دنیا آمد.<ref>قبادی، ص۲۳.</ref> نام خانوادگی او ابتدا علوی ابوترابی بود و سپس به ابوترابیفرد تغییر داد.<ref>قبادی، ص، ۳۳-۳۴.</ref> پدرش [[سیدعباس ابوترابیفرد]] از روحانیان شاخص قزوین و از شاگردان درس [[فلسفه]] امامخمینی بود و پدربزرگش [[سیدابوتراب]] معروف به مجتهد از روحانیان برجسته و شاخص و از [[مراجع تقلید]] صاحب رساله در قزوین بود که پس از سالها تحصیل در [[حوزه علمیه نجف]] و نزد استادانی چون آیات [[سیدابوالحسن اصفهانی]]، [[میرزا محمدحسین نائینی]] و آقا [[ضیاءالدین عراقی]]، به دستور آیتالله [[شیخ عبدالکریم حائری یزدی]] به زادگاهش بازگشته بود و به فعالیتهای دینی در آن سامان میپرداخت.<ref>قبادی، ص، ۲۳.</ref> سیدعلیاکبر ابوترابی تا سال پنجم ابتدایی در مدارس [[قم]] تحصیل کرد. آنگاه به قزوین رفت و دوره ابتدایی را در مدرسه مسعود آن شهر به پایان رساند. پس از پایان دوره ابتدایی بار دیگر به قم بازگشت و وارد دبیرستان دین دانش (به مدیریت [[سیدمحمد حسینی بهشتی]]) شد و تحصیلات متوسطه را در آنجا پی گرفت. ازجمله دبیران او در آنجا سیدمحمد حسینی بهشتی و [[محمد مفتح]] همدانی بودند. | ||
او پس از پایان سیکل اول متوسطه، وارد دبیرستان حکیم نظامی قم شد و پس از یکسال تحصیل در آن دبیرستان با تشویق برخی از دوستانش به دبیرستان نیروی هوایی یا آموزشگاه خلبانی در قم رفت و دیپلم متوسطه خود را از همانجا اخذ کرد. پس از پایان دوره متوسطه مدتی وارد دانشکده خلبانی شد، ولی به سبب جو حاکم بر آنجا و همچنین عدم رضایت پدرش، از تحصیل در رشته خلبانی انصراف داد و به قم بازگشت.<ref>قبادی، ص، ۳۶-۳۷.</ref> آنگاه تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل راهی آلمان شود.<ref>قبادی، ص، ۴۲-۴۳.</ref> اما پیشنهاد پدرش برای ورود به [[حوزه علمیه]] و تحصیل دروس حوزوی باعث شد از عزیمت به آلمان منصرف و راهی [[مشهد]] شود. ابوترابیفرد در آنجا ابتدا در درس [[علیاکبر الهی خراسانی]] شرکت کرد و ادبیات را نزد او آموخت. ادبیات را هم پیش [[محمدتقی ادیب نیشابوری]] خواند. شرح لمعه را هم نزد [[سیداحمد مدرس یزدی]] فراگرفت. همزمان در جلسات درس اخلاق و معارف حاج [[شیخ مجتبی قزوینی]] شرکت میکرد.<ref>قبادی، ص، ۴۴-۴۷.</ref> پس از دو سال تحصیل در مدرسه نواب مشهد، راهی قم شد و بقیه لمعه را در [[مدرسه حجتیه]] نزد [[شیخ علیپناه اشتهاردی]] آموخت. آنگاه در درس مکاسب [[اشتهاردی]] حضور یافت. مقداری از مکاسب و همچنین کتاب رسایل را نزد عالمی به نام حاج [[سیدعلی لنگرودی]] آموخت. سپس پای درس کفایهالاصول [[میرزا علیاکبر مشکینی]] نشست. آنگاه از درس کفایهالاصول شیخ [[حسین وحید خراسانی]] بهرهمند شد که آن درس با عزیمت وحید خراسانی به نجف ناتمام ماند.<ref>قبادی، ص، ۴۸-۴۹.</ref> سیدعلیاکبر ابوترابی در آن سالها به فعالیتهای سیاسی نیز میپرداخت. او که متأثر از فضای سیاسی وقت و فعالیتهای جمعیت فدائیان اسلام بود، به آن تشکل سیاسی گرایش داشت. با آغاز [[نهضت امامخمینی]] وارد فعالیتهای سیاسی علیه حکومت پهلوی شد.<ref>قبادی، ص، ۵۰-۵۱.</ref> و در سوم بهمن ۱۳۴۱، در راهپیمایی مردم قم علیه سفر [[محمدرضاشاه]] به آن شهر در جریان رفراندوم موسوم به [[انقلاب سفید]] حضور داشت. ازجمله شعارهایی که در آن راهپیمایی سر داده میشد شعار «ما تابع قرآنیم و رفراندوم نمیخواهیم» بود. در آن روز طاق نصرتی که برای استقبال از محمدرضاشاه برپا شده بود ویران شد.<ref>قبادی، ص، ۵۵.</ref> در همان زمان در جلساتی که در منزل امامخمینی تشکیل میشد شرکت میکرد. همچنین در سخنرانیهای ایشان در [[مسجد اعظم]] قم حضور مییافت.<ref>قبادی، ص، ۵۷.</ref> او در روز دوم فروردین ۱۳۴۲ش در [[مدرسه فیضیه قم]] حضور داشت و شاهد حمله مأموران حکومت پهلوی به [[طلاب]] علوم حوزوی بود. وی برای در امان ماندن از دست مأموران حکومت پهلوی در یکی از حجرههای طبقه دوم مدرسه فیضیه پنهان شد.<ref>قبادی، ص، ۵۹.</ref> | او پس از پایان سیکل اول متوسطه، وارد دبیرستان حکیم نظامی قم شد و پس از یکسال تحصیل در آن دبیرستان با تشویق برخی از دوستانش به دبیرستان نیروی هوایی یا آموزشگاه خلبانی در قم رفت و دیپلم متوسطه خود را از همانجا اخذ کرد. پس از پایان دوره متوسطه مدتی وارد دانشکده خلبانی شد، ولی به سبب جو حاکم بر آنجا و همچنین عدم رضایت پدرش، از تحصیل در رشته خلبانی انصراف داد و به قم بازگشت.<ref>قبادی، ص، ۳۶-۳۷.</ref> آنگاه تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل راهی آلمان شود.<ref>قبادی، ص، ۴۲-۴۳.</ref> اما پیشنهاد پدرش برای ورود به [[حوزه علمیه]] و تحصیل دروس حوزوی باعث شد از عزیمت به آلمان منصرف و راهی [[مشهد]] شود. ابوترابیفرد در آنجا ابتدا در درس [[علیاکبر الهی خراسانی]] شرکت کرد و ادبیات را نزد او آموخت. ادبیات را هم پیش [[محمدتقی ادیب نیشابوری]] خواند. شرح لمعه را هم نزد [[سیداحمد مدرس یزدی]] فراگرفت. همزمان در جلسات درس اخلاق و معارف حاج [[شیخ مجتبی قزوینی]] شرکت میکرد.<ref>قبادی، ص، ۴۴-۴۷.</ref> پس از دو سال تحصیل در مدرسه نواب مشهد، راهی قم شد و بقیه لمعه را در [[مدرسه حجتیه]] نزد [[شیخ علیپناه اشتهاردی]] آموخت. آنگاه در درس مکاسب [[اشتهاردی]] حضور یافت. مقداری از مکاسب و همچنین کتاب رسایل را نزد عالمی به نام حاج [[سیدعلی لنگرودی]] آموخت. سپس پای درس کفایهالاصول [[میرزا علیاکبر مشکینی]] نشست. آنگاه از درس کفایهالاصول شیخ [[حسین وحید خراسانی]] بهرهمند شد که آن درس با عزیمت وحید خراسانی به نجف ناتمام ماند.<ref>قبادی، ص، ۴۸-۴۹.</ref> سیدعلیاکبر ابوترابی در آن سالها به فعالیتهای سیاسی نیز میپرداخت. او که متأثر از فضای سیاسی وقت و فعالیتهای جمعیت فدائیان اسلام بود، به آن تشکل سیاسی گرایش داشت. با آغاز [[نهضت امامخمینی]] وارد فعالیتهای سیاسی علیه حکومت پهلوی شد.<ref>قبادی، ص، ۵۰-۵۱.</ref> و در سوم بهمن ۱۳۴۱، در راهپیمایی مردم قم علیه سفر [[محمدرضاشاه]] به آن شهر در جریان رفراندوم موسوم به [[انقلاب سفید]] حضور داشت. ازجمله شعارهایی که در آن راهپیمایی سر داده میشد شعار «ما تابع قرآنیم و رفراندوم نمیخواهیم» بود. در آن روز طاق نصرتی که برای استقبال از محمدرضاشاه برپا شده بود ویران شد.<ref>قبادی، ص، ۵۵.</ref> در همان زمان در جلساتی که در منزل امامخمینی تشکیل میشد شرکت میکرد. همچنین در سخنرانیهای ایشان در [[مسجد اعظم]] قم حضور مییافت.<ref>قبادی، ص، ۵۷.</ref> او در روز دوم فروردین ۱۳۴۲ش در [[مدرسه فیضیه قم]] حضور داشت و شاهد حمله مأموران حکومت پهلوی به [[طلاب]] علوم حوزوی بود. وی برای در امان ماندن از دست مأموران حکومت پهلوی در یکی از حجرههای طبقه دوم مدرسه فیضیه پنهان شد.<ref>قبادی، ص، ۵۹.</ref> |