پرش به محتوا

سیدحسین شیخ‌الاسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۵: خط ۳۵:


== تحصیل ==
== تحصیل ==
شیخ‌الاسلامی خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه‌های زادگاهش آموخت. سپس به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و ادبیات عرب را پیش آقایان شیخ قاسم رفیعی، سیدحسین صعودی و سیدالیاس شیخ‌الاسلامی خواند و جلد اول شرح لمعه را نزد شیخ علی تالهی فراگرفت. آنگاه برای تکمیل تحصیلات حوزوی راه قم را در پیش گرفت و در حوزه علمیه آن شهر در درس سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی (کفایه‌الاصول)، محمدتقی ستوده (جلد دوم شرح لمعه)، شیخ جعفر سبحانی (مکاسب) و ناصر مکارم شیرازی (مکاسب)، حسین نوری همدانی (رسایل)، میرزا علی‌اکبر مشکینی و محمدحسن تقدیری (کفایه) حضور یافت. سپس به تحصیل دروس خارج فقه و اصول پرداخت.<ref>خادمیان دامغانی، ص۲۹۱-۲۹۳.</ref> و مدت یک سال از درس خارج فقه آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی بهره‌مند شد. پس از آن مدت سه سال در درس خارج اصول امام‌خمینی شرکت کرد.<ref>خادمیان دامغانی، ص۲۹۱-۲۹۳؛ «درگذشتگان: آیت‌الله...»، ص۱۲۸.</ref> درباره سال‌های حضور او در درس امام‌خمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی به احتمال فراوان در خلال سال‌های ۱۳۴۰-۱۳۴۳ در درس امام‌خمینی حضور می‌یافته است. او هم‌زمان با حضور در درس امام‌خمینی، از درس خارج فقه و اصول آیات سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی، سیدمحمد محقق داماد، شیخ عباسعلی شاهرودی و حسینعلی منتظری هم سود می‌برد.<ref>خادمیان دامغانی، ص۲۹۳.</ref>
شیخ‌الاسلامی خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه‌های زادگاهش آموخت. سپس به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و ادبیات عرب را پیش آقایان شیخ قاسم رفیعی، سیدحسین صعودی و سیدالیاس شیخ‌الاسلامی خواند و جلد اول شرح لمعه را نزد شیخ علی تالهی فراگرفت. آنگاه برای تکمیل تحصیلات حوزوی راه [[قم]] را در پیش گرفت و در [[حوزه علمیه قم|حوزه علمیه آن شهر]] در درس [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]] (کفایه‌الاصول)، [[محمدتقی ستوده]] (جلد دوم شرح لمعه)، [[جعفر سبحانی|شیخ جعفر سبحانی]] (مکاسب) و [[ناصر مکارم شیرازی]] (مکاسب)، [[حسین نوری همدانی]] (رسایل)، [[علی‌اکبر مشکینی|میرزا علی‌اکبر مشکینی]] و محمدحسن تقدیری (کفایه) حضور یافت. سپس به تحصیل دروس خارج فقه و اصول پرداخت.<ref>خادمیان دامغانی، ص۲۹۱-۲۹۳.</ref> و مدت یک سال از درس خارج فقه [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی]] بهره‌مند شد. پس از آن مدت سه سال در [[درس خارج اصول امام‌خمینی]] شرکت کرد.<ref>خادمیان دامغانی، ص۲۹۱-۲۹۳؛ «درگذشتگان: آیت‌الله...»، ص۱۲۸.</ref> درباره سال‌های حضور او در درس [[امام‌خمینی]] گزارش دقیقی در دست نیست، ولی به احتمال فراوان در خلال سال‌های ۱۳۴۰-۱۳۴۳ در درس امام‌خمینی حضور می‌یافته است. او هم‌زمان با حضور در درس امام‌خمینی، از درس خارج فقه و اصول آیات [[سیدمحمدرضا گلپایگانی|سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی]]، [[سیدمحمد محقق داماد]]، [[عباسعلی شاهرودی|شیخ عباسعلی شاهرودی]] و [[حسینعلی منتظری]] هم سود می‌برد.<ref>خادمیان دامغانی، ص۲۹۳.</ref>


== فعالیت مبارزاتی ==
== فعالیت مبارزاتی ==
شیخ‌الاسلامی در دوران نهضت اسلامی امام‌خمینی، به مبارزه با حکومت پهلوی می‌پرداخت. ازجمله در جریان تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی در خرم‌آباد به سخنرانی علیه آن تصویب‌نامه دست زد و به همین سبب ساواک درصدد اخراج او از آن شهر برآمد که با مقاومت مردم روبرو شد. این سخنرانی‌ها باعث شد توسط ساواک ممنوع‌المنبر شود.<ref>خادمیان دامغانی، ص۳۰۰.</ref> پس از تبعید امام‌خمینی به عراق، همراه با روحانیان و طلاب علوم حوزوی حوزه علمیه قم در نامه‌ای به ایشان با عنوان «بزرگ مرجع عالم تشیع حضرت آیت‌الله‌العظمی آقای خمینی»، خرسندی خود را از حضور ایشان در عتبات عالیات ابراز و بر این نکته تأکید کردند که «ملت شریف مسلمان ایران و حوزه علمیه قم که از منویات مقدس آن قائد العظیم‌الشأن پیروی می‌کنند و برای تأمین و اجرای آن از هیچ‌گونه فداکاری دریغ ندارند».<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۷۸- ۱۷۳؛ سیر مبارزات امام‌خمینی در آیینه اسناد به روایت ساواک، ج۵، ص۳۷۲-۳۶۹.</ref> به همین سبب اداره کل سوم ساواک در نامه‌ای، از وی به‌عنوان یکی از «وعاظ ناراحت» نام برد و دستور داد از منبر رفتن او جلوگیری شود.<ref>سلیمی، ص۳۱۳-۳۱۵.</ref>
شیخ‌الاسلامی در دوران نهضت اسلامی امام‌خمینی، به مبارزه با [[حکومت پهلوی]] می‌پرداخت. ازجمله در جریان [[انجمن‌های ایالتی و ولایتی|تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی]] در خرم‌آباد به سخنرانی علیه آن تصویب‌نامه دست زد و به همین سبب [[ساواک]] درصدد اخراج او از آن شهر برآمد که با مقاومت مردم روبرو شد. این سخنرانی‌ها باعث شد توسط ساواک ممنوع‌المنبر شود.<ref>خادمیان دامغانی، ص۳۰۰.</ref> پس از تبعید امام‌خمینی به عراق، همراه با روحانیان و طلاب علوم حوزوی [[حوزه علمیه قم]] در نامه‌ای به ایشان با عنوان «بزرگ مرجع عالم تشیع حضرت آیت‌الله‌العظمی آقای خمینی»، خرسندی خود را از حضور ایشان در عتبات عالیات ابراز و بر این نکته تأکید کردند که «ملت شریف مسلمان ایران و حوزه علمیه قم که از منویات مقدس آن قائد العظیم‌الشأن پیروی می‌کنند و برای تأمین و اجرای آن از هیچ‌گونه فداکاری دریغ ندارند».<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۷۸- ۱۷۳؛ سیر مبارزات امام‌خمینی در آیینه اسناد به روایت ساواک، ج۵، ص۳۷۲-۳۶۹.</ref> به همین سبب اداره کل سوم ساواک در نامه‌ای، از وی به‌عنوان یکی از «وعاظ ناراحت» نام برد و دستور داد از منبر رفتن او جلوگیری شود.<ref>سلیمی، ص۳۱۳-۳۱۵.</ref>


حسین شیخ‌الاسلامی پس از آن به فعالیت‌های سیاسی خود ادامه داد و با سفر به شهرهایی چون آبادان، خرم‌آباد، قم، بیجار، تویسرکان و... به سخنرانی‌های انتقادی می‌پرداخت. به همین سبب همواره تحت تعقیب ساواک قرار داشت. او در سال ۱۳۵۷ش به نمایندگی امام‌خمینی و آیت‌الله گلپایگانی به منطقه سرپل ذهاب و قصر شیرین در استان کرمانشاه رفت و مسئولیت رسیدگی به امور شرعی مردم آن شهر را بر عهده گرفت. علاوه بر آن در شهرهای سمنان، مرودشت، اروندکنار (آبادان)، خرمشهر، شهریار، تویسرکان، الیگودرز و خرم‌آباد به سخنرانی می‌پرداخت و در مرودشت با بهاییان منطقه مبارزه می‌کرد.<ref>خادمیان دامغانی، ص۲۹۸- ۲۹۷.</ref> او در سال ۱۳۵۷ ش در منطقه بیجار به سخنرانی می‌پرداخت و در این سخنرانی‌ها از حکومت پهلوی انتقاد می‌کرد. به همین علت مأموران درصدد دستگیری او برآمدند، ولی شیخ‌الاسلامی شبانه به زنجان رفت و تلاش مأموران حکومت پهلوی را ناکام گذاشت. سپس تحت تعقیب قرار گرفت و برای در امان ماندن از دست مأموران، به خمین رفت و میهمان سیدمرتضی پسندیده، برادر امام‌خمینی در آن شهر شد و زیر نظر ایشان به تبلیغ در آنجا ادامه داد.<ref>خادمیان دامغانی، ص۲۹۸.</ref> او پس از مدتی به تویسرکان رفت و در برگزاری تظاهرات مردم آن شهر نقش زیادی داشت. در جریان درگذشت سیدمهدی گلپایگانی، فرزند آیت‌الله گلپایگانی هم در تظاهرات مردم قم حضور داشت و از سخنرانان مراسم بزرگداشت آن مرحوم در حرم حضرت معصومه(س) بود و در این سخنرانی‌ها، به‌شدت از محمدرضاشاه انتقاد کرد. این سخنرانی‌ها باعث شد مأموران بار دیگر درصدد دستگیری او برآیند، ولی مقاومت شیخ‌الاسلامی در برابر مأموران، آنان را به انصراف از تصمیمشان واداشت.<ref>خادمیان دامغانی، ص۲۹۹-۳۰۰.</ref> یکی دیگر از فعالیت‌های شیخ‌الاسلامی دیدار با روحانیان تبعیدی در شهرهای مختلف بود که از آن جمله می‌توان به دیدار با حسین نوری همدانی اشاره کرد.<ref>خادمیان دامغانی، ص۲۹۹-۳۰۰.</ref>
حسین شیخ‌الاسلامی پس از آن به فعالیت‌های سیاسی خود ادامه داد و با سفر به شهرهایی چون آبادان، خرم‌آباد، قم، بیجار، تویسرکان و... به سخنرانی‌های انتقادی می‌پرداخت. به همین سبب همواره تحت تعقیب ساواک قرار داشت. او در سال ۱۳۵۷ش به نمایندگی امام‌خمینی و [[سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی|آیت‌الله گلپایگانی]] به منطقه سرپل ذهاب و قصر شیرین در استان کرمانشاه رفت و مسئولیت رسیدگی به امور شرعی مردم آن شهر را بر عهده گرفت. علاوه بر آن در شهرهای سمنان، مرودشت، اروندکنار (آبادان)، خرمشهر، شهریار، تویسرکان، الیگودرز و خرم‌آباد به سخنرانی می‌پرداخت و در مرودشت با [[بهائیت|بهاییان]] منطقه مبارزه می‌کرد.<ref>خادمیان دامغانی، ص۲۹۸- ۲۹۷.</ref>  
 
او در سال ۱۳۵۷ش در منطقه بیجار به سخنرانی می‌پرداخت و در این سخنرانی‌ها از [[حکومت پهلوی]] انتقاد می‌کرد. به همین علت مأموران درصدد دستگیری او برآمدند، ولی شیخ‌الاسلامی شبانه به زنجان رفت و تلاش مأموران حکومت پهلوی را ناکام گذاشت. سپس تحت تعقیب قرار گرفت و برای در امان ماندن از دست مأموران، به [[خمین]] رفت و میهمان [[سیدمرتضی پسندیده]]، برادر امام‌خمینی در آن شهر شد و زیر نظر ایشان به تبلیغ در آنجا ادامه داد.<ref>خادمیان دامغانی، ص۲۹۸.</ref> او پس از مدتی به تویسرکان رفت و در برگزاری تظاهرات مردم آن شهر نقش زیادی داشت. در جریان درگذشت سیدمهدی گلپایگانی، فرزند آیت‌الله گلپایگانی هم در تظاهرات مردم قم حضور داشت و از سخنرانان مراسم بزرگداشت آن مرحوم در [[حرم حضرت معصومه(س)]] بود و در این سخنرانی‌ها، به‌شدت از [[محمدرضا پهلوی|محمدرضاشاه]] انتقاد کرد. این سخنرانی‌ها باعث شد مأموران بار دیگر درصدد دستگیری او برآیند، ولی مقاومت شیخ‌الاسلامی در برابر مأموران، آنان را به انصراف از تصمیمشان واداشت.<ref>خادمیان دامغانی، ص۲۹۹-۳۰۰.</ref> یکی دیگر از فعالیت‌های شیخ‌الاسلامی دیدار با روحانیان تبعیدی در شهرهای مختلف بود که از آن جمله می‌توان به دیدار با [[حسین نوری همدانی]] اشاره کرد.<ref>خادمیان دامغانی، ص۲۹۹-۳۰۰.</ref>


== فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ==
== فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ==
شیخ‌الاسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نماینده ویژه امام‌خمینی برای رفع مشکلات اروندکنار در خوزستان بود. سپس به سرپل ذهاب رفت و سرپرستی کمیته انقلاب اسلامی آن شهر و همچنین شهرهای قصرشیرین و مرز خسروی را بر عهده گرفت. مدتی هم رابط امام‌خمینی در کردستان بود و سپس در سمت بازرس ویژه نیروی انتظامی در شهرهای اراک، بروجرد، خرم‌آباد، اصفهان، شیراز، جهرم، بوشهر، بندر دیر و کنگان خدمت کرد و مدتی هم به‌عنوان امام جمعه موقت تویسرکان، نماز جمعه را در آنجا اقامه می‌کرد. در همان زمان مدیریت کتابخانه حوزه علمیه تویسرکان را هم بر عهده داشت. با آغاز جنگ تحمیلی، در جبهه‌های جنگ حضور داشت.<ref>خادمیان دامغانی، ص۳۰۰-۳۰۱.</ref> شیخ‌الاسلامی سپس به قم بازگشت و مدتی هم مسئول امتحانات مدارس فیضیه، دارالشفا و آیت‌الله بروجردی (خان) بود. سپس مدیریت برخی از مدارس دینی قم ازجمله مدرسه آیت‌الله بروجردی، فیضیه، دارالشفا، مدرسه موسی بن جعفر(ع)، مدرسه امام صادق(ع)، مدرسه آیت‌الله گلپایگانی و مدرسه حاج سیدصادق را بر عهده گرفت.
شیخ‌الاسلامی پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] نماینده ویژه امام‌خمینی برای رفع مشکلات اروندکنار در خوزستان بود. سپس به سرپل ذهاب رفت و سرپرستی [[کمیته انقلاب اسلامی]] آن شهر و همچنین شهرهای قصرشیرین و مرز خسروی را بر عهده گرفت. مدتی هم رابط [[امام‌خمینی]] در کردستان بود و سپس در سمت بازرس ویژه نیروی انتظامی در شهرهای اراک، بروجرد، خرم‌آباد، اصفهان، شیراز، جهرم، بوشهر، بندر دیر و کنگان خدمت کرد و مدتی هم به‌عنوان امام جمعه موقت تویسرکان، نماز جمعه را در آنجا اقامه می‌کرد. در همان زمان مدیریت کتابخانه حوزه علمیه تویسرکان را هم بر عهده داشت. با آغاز [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ تحمیلی]]، در جبهه‌های جنگ حضور داشت.<ref>خادمیان دامغانی، ص۳۰۰-۳۰۱.</ref> شیخ‌الاسلامی سپس به قم بازگشت و مدتی هم مسئول امتحانات مدارس فیضیه، دارالشفا و آیت‌الله بروجردی (خان) بود. سپس مدیریت برخی از مدارس دینی قم ازجمله مدرسه آیت‌الله بروجردی، فیضیه، دارالشفا، مدرسه موسی بن جعفر(ع)، مدرسه امام صادق(ع)، مدرسه آیت‌الله گلپایگانی و مدرسه حاج سیدصادق را بر عهده گرفت.


== تألیفات ==
== تألیفات ==
خط ۴۹: خط ۵۱:


== خدمات عام‌المنفعه ==
== خدمات عام‌المنفعه ==
از فعالیت‌های عام‌المنفعه او می‌توان به احداث مسجد بزرگ روستای صرم قم، احداث غسال‌خانه در روستای ورجان آن شهر، احداث کتابخانه در اروندکنار، احداث قبرستان و غسال‌خانه در همان شهر، نوسازی مسجد روستای قاهان و تأسیس کتابخانه در مدرسه علمیه امام موسی بن جعفر(ع) اشاره کرد.<ref>خادمیان دامغانی، ص۳۰۱.</ref>
از فعالیت‌های عام‌المنفعه شیخ‌الاسلامی می‌توان به احداث مسجد بزرگ روستای صرم قم، احداث غسال‌خانه در روستای ورجان آن شهر، احداث کتابخانه در اروندکنار، احداث قبرستان و غسال‌خانه در همان شهر، نوسازی مسجد روستای قاهان و تأسیس کتابخانه در مدرسه علمیه امام موسی بن جعفر(ع) اشاره کرد.<ref>خادمیان دامغانی، ص۳۰۱.</ref>


== درگذشت ==
== درگذشت ==
حسین شیخ‌الاسلامی تویسرکانی در ۶ تیر ۱۳۹۰ در قم درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز جماعت توسط آیت‌الله لطف‌الله صافی گلپایگانی، در قبرستان شیخان به خاک سپرده شد.<ref>خادمیان دامغانی، ص۳۰۴.</ref>
حسین شیخ‌الاسلامی در ۶ تیر ۱۳۹۰ در [[قم]] درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز جماعت توسط [[لطف‌الله صافی گلپایگانی|آیت‌الله لطف‌الله صافی گلپایگانی]]، در قبرستان شیخان به خاک سپرده شد.<ref>خادمیان دامغانی، ص۳۰۴.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
۱۶٬۵۹۳

ویرایش