پرش به محتوا

عباس ایزدی نجف‌آبادی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:
}}'''عباس ایزدی نجف‌آبادی'''، از شاگردان درس اخلاق، فلسفه و خارج فقه و اصول امام‌خمینی.  
}}'''عباس ایزدی نجف‌آبادی'''، از شاگردان درس اخلاق، فلسفه و خارج فقه و اصول امام‌خمینی.  


او در سال ۱۳۰۱ ش در نجف‌آباد به دنیا آمد. دوران ابتدایی را در زادگاهش طی کرد.<ref>ایزدی، ص۱۱.</ref> سپس به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و مقدمات را در حوزه علمیه نجف‌آباد و نزد علی منتظری، شیخ احمد ریاضی و شیخ ابراهیم ریاضی فراگرفت.<ref>کاظمینی، ج۱، ص۱۱۹.</ref> سپس به اصفهان رفت و در حوزه علمیه آن شهر بخشی از دروس سطح را نزد آقا رحیم ارباب، شیخ احمد فیاض و مجدالعلما نجفی آموخت.<ref>مهدوی، ج۴، ص۶۷.</ref> در سال ۱۳۱۸ ش برای تکمیل علوم حوزوی به قم رفت و امام‌خمینی یکی از ممتحنان در آزمون او برای دریافت شهریه بود.<ref>پابه‌پای آفتاب، ج۳، ص۲۸۵.</ref> وی از همان سال نخست، در درس اخلاق امام‌خمینی که روزهای پنج‌شنبه و جمعه در مدرسه فیضیه تشکیل می‌شد شرکت کرد. همچنین در نخستین سال‌های دهه ۱۳۲۰ ش از معدود افرادی بود که در درس فلسفه امام‌خمینی حضور می‌یافت؛ امام‌خمینی در آن سال‌ها منظومه ملاهادی سبزواری را در مدرسه فیضیه و اسفار اربعه‎ ‏صدرالمتألهین را در منزلشان تدریس می‌کردند. ایشان درخصوص حضور افراد در آن دو درس سخت‌گیری داشتند، چراکه معتقد بودند به دلیل سطح این درس‌ها‏،‏ هرکسی نباید در آن شرکت کند و ازاین‌رو به‌دشواری شاگردان جدید را‎ ‏می‌پذیرفتند و به همین سبب افراد شاخصی چون مرتضی‎ ‏مطهری، حسینعلی منتظری، مهدی حائری یزدی و شیخ عبدالجواد جبل عاملی در آن درس حضور می‌یافتند. عباس ایزدی از طریق مرتضی مطهری به امام‌خمینی معرفی شد و پس از موافقت امام‌خمینی، در آن درس‌ها شرکت کرد.<ref>پابه‌پای آفتاب، ج۳، ص۲۸۱-۲۸۲؛ سلسله موی دوست، ص۴۱-۴۳.</ref>
== تولد و تحصیل ==
عباس ایزدی در سال ۱۳۰۱ش در نجف‌آباد به دنیا آمد. دوران ابتدایی را در زادگاهش طی کرد.<ref>ایزدی، ص۱۱.</ref> سپس به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و مقدمات را در حوزه علمیه نجف‌آباد و نزد علی منتظری، شیخ احمد ریاضی و شیخ ابراهیم ریاضی فراگرفت.<ref>کاظمینی، ج۱، ص۱۱۹.</ref> سپس به اصفهان رفت و در حوزه علمیه آن شهر بخشی از دروس سطح را نزد آقا رحیم ارباب، شیخ احمد فیاض و مجدالعلما نجفی آموخت.<ref>مهدوی، ج۴، ص۶۷.</ref> در سال ۱۳۱۸ش برای تکمیل علوم حوزوی به [[قم]] رفت و [[امام‌خمینی]] یکی از ممتحنان در آزمون او برای دریافت شهریه بود.<ref>پابه‌پای آفتاب، ج۳، ص۲۸۵.</ref> وی از همان سال نخست، در [[درس اخلاق امام‌خمینی]] که روزهای پنج‌شنبه و جمعه در [[مدرسه فیضیه]] تشکیل می‌شد شرکت کرد. همچنین در نخستین سال‌های دهه ۱۳۲۰ش از معدود افرادی بود که در درس فلسفه امام‌خمینی حضور می‌یافت؛ امام‌خمینی در آن سال‌ها منظومه ملاهادی سبزواری را در مدرسه فیضیه و اسفار اربعه‎ ‏صدرالمتألهین را در منزلشان تدریس می‌کردند. ایشان درخصوص حضور افراد در آن دو درس سخت‌گیری داشتند، چراکه معتقد بودند به دلیل سطح این درس‌ها‏،‏ هرکسی نباید در آن شرکت کند و ازاین‌رو به‌دشواری شاگردان جدید را‎ ‏می‌پذیرفتند و به همین سبب افراد شاخصی چون [[مرتضی‎ ‏مطهری]]، [[حسینعلی منتظری]]، [[مهدی حائری یزدی]] و [[عبدالجواد جبل‌عاملی|شیخ عبدالجواد جبل‌عاملی]] در آن درس حضور می‌یافتند. عباس ایزدی از طریق مرتضی مطهری به امام‌خمینی معرفی شد و پس از موافقت امام‌خمینی، در آن درس‌ها شرکت کرد.<ref>پابه‌پای آفتاب، ج۳، ص۲۸۱-۲۸۲؛ سلسله موی دوست، ص۴۱-۴۳.</ref>


ایزدی هم‌زمان با حضور در درس اخلاق و فلسفه امام‌خمینی، به تحصیل دروس سطح عالیه در حوزه علمیه قم می‌پرداخت و آن دروس را نزد شیخ عبدالرزاق نائینی، آیت‌الله سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی و آیت‌الله سیدمحمد محقق داماد آموخت.<ref>کاظمینی، ج۱، ص۱۱۹.</ref> هم‌زمان از سال‌های ۱۳۲۱-۱۳۲۲ ش به تدریس مقدمات دروس حوزوی در حوزه علمیه قم نیز اشتغال داشت.<ref>خاطرات آیت‌الله...، ص۵۳.</ref> وی آنگاه در درس خارج فقه آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی شرکت کرد<ref>کاظمینی، ج ۱، ص۱۱۹.</ref> و با آغاز درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی، از نخستین افرادی بود که در آن درس حضور یافت.<ref>خاطرات آیت‌الله...، ص۸۶.</ref> از دیگر استادان او در درس خارج فقه و اصول می‌توان به آیات سیدمحمد محقق داماد و سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی اشاره کرد.<ref>کاظمینی، ج۱، ص۱۱۹.</ref> وی از سال ۱۳۲۹ در جلسات هفتگی که با محوریت علامه طباطبایی و با حضور افرادی چون حسینعلی منتظری، ابراهیم امینی، انصاری شیرازی، حسین نوری همدانی و... با هدف پاسخ‌گویی به شبهات و اشکالات عقیدتی ـ فکری و مقابله با مکتب‌های الحادی تشکیل می‌شد شرکت می‌کرد.<ref>خاطرات آیت‌الله...، ص۱۰۷-۱۰۸.</ref> سپس همراه با ابراهیم امینی، حسینعلی منتظری و... گروه بحث و تحقیق درباره مسائل فکری را در حوزه علمیه قم تشکیل داد.<ref>خاطرات آیت‌الله...، ص۱۴۷-۱۴۸.</ref>
ایزدی هم‌زمان با حضور در درس اخلاق و [[درس فلسفه امام‌خمینی|فلسفه امام‌خمینی]]، به تحصیل دروس سطح عالیه در [[حوزه علمیه قم]] می‌پرداخت و آن دروس را نزد شیخ عبدالرزاق نائینی، [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی|آیت‌الله سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]] و [[سیدمحمد محقق داماد|آیت‌الله سیدمحمد محقق داماد]] آموخت.<ref>کاظمینی، ج۱، ص۱۱۹.</ref> هم‌زمان از سال‌های ۱۳۲۱-۱۳۲۲ش به تدریس مقدمات دروس حوزوی در حوزه علمیه قم نیز اشتغال داشت.<ref>خاطرات آیت‌الله...، ص۵۳.</ref> وی آنگاه در درس خارج فقه آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی شرکت کرد<ref>کاظمینی، ج ۱، ص۱۱۹.</ref> و با آغاز [[درس خارج فقه امام‌خمینی|درس خارج فقه]] و [[درس خارج اصول امام‌خمینی|اصول امام‌خمینی]]، از نخستین افرادی بود که در آن درس حضور یافت.<ref>خاطرات آیت‌الله...، ص۸۶.</ref> از دیگر استادان او در درس خارج فقه و اصول می‌توان به آیات سیدمحمد محقق داماد و [[سیدمحمدرضا گلپایگانی|سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی]] اشاره کرد.<ref>کاظمینی، ج۱، ص۱۱۹.</ref> وی از سال ۱۳۲۹ در جلسات هفتگی که با محوریت [[علامه طباطبایی]] و با حضور افرادی چون حسینعلی منتظری، [[ابراهیم امینی]]، انصاری شیرازی، [[حسین نوری همدانی]] و... با هدف پاسخ‌گویی به شبهات و اشکالات عقیدتی ـ فکری و مقابله با مکتب‌های الحادی تشکیل می‌شد شرکت می‌کرد.<ref>خاطرات آیت‌الله...، ص۱۰۷-۱۰۸.</ref> سپس همراه با ابراهیم امینی، حسینعلی منتظری و... گروه بحث و تحقیق درباره مسائل فکری را در حوزه علمیه قم تشکیل داد.<ref>خاطرات آیت‌الله...، ص۱۴۷-۱۴۸.</ref>


ایزدی نجف‌آبادی در سال ۱۳۳۸ ش به نجف‌آباد بازگشت و به تدریس علوم حوزوی و تبلیغ احکام دین در زادگاهش مشغول شد. او در آن شهر به‌عنوان نماینده آیت‌الله بروجردی و امام‌خمینی شناخته می‌شد.<ref>مهدوی، ج۴، ص۶۷.</ref> وی با آغاز مبارزات روحانیت علیه حکومت پهلوی به رهبری امام‌خمینی، با صدور اعلامیه‌هایی به صف مبارزان پیوست. در ۱۵ تیر ۱۳۴۲ ش همراه با جمعی از علما و روحانیان نجف‌آباد، با ارسال تلگرافی به آیات امام‌خمینی، بهاءالدین محلاتی و سیدحسن قمی، حمایت و پشتیبانی خود را از آنان اعلام کرد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۸۳.</ref> پس از تبعید امام‌خمینی به ترکیه، همراه با جمعی از روحانیان نجف‌آباد در نامه‌ای خطاب به امام‌خمینی که از طریق سفارت ایران در ترکیه ارسال شد، تبعید ایشان «به دست استعمار» را برخلاف قانون دانست و پشتیبانی خود را از ایشان اعلام کرد. سپس همراه با جمعی از روحانیان نجف‌آباد در نامه‌ای به آیات سیدکاظم شریعتمداری، سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی و سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی، تأثر خود را از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور اعلام کرد و خواستار تلاش آنان برای آزادی ایشان شد.<ref>سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج۳، ص۵۴-۵۵.</ref> همچنین همراه با دیگر روحانیان نجف‌آباد، تلگرام مشابهی را به آیت‌الله سیدمحسن طباطبایی حکیم<ref>سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج۳، ص۷۱.</ref> و آیت‌الله سیدمحمدهادی حسینی میلانی ارسال کرد.<ref>سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج۳، ص۷۴-۷۵.</ref> آنگاه در نامه‌ای دیگر به آیت‌الله مرعشی نجفی، ضمن ابراز تأثر شدید از تبعید امام‌خمینی، خواستار تلاش ایشان برای آزادی امام شد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۲۶.</ref> در سال ۱۳۴۴ و پس از انتقال امام‌خمینی به عراق و حضور ایشان در نجف اشرف، خرسندی و مسرت خود را از حضور ایشان در جوار حرم علوی اعلام کرد و خواستار رفع موانع و بازگشت امام‌خمینی به کشور شد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۷۹؛ دوانی، ج۵، ص۱۶۵.</ref> در تیر ۱۳۴۶ و در پی دستگیری و حبس حسینعلی منتظری در زندان قزل‌قلعه تهران، همراه با جمعی از علمای نجف‌آباد با سیدحسین خادمی، سیدعلی بهبهانی و سیدمحمدرضا خراسانی از روحانیان شاخص اصفهان دیدار کرد و خواستار تلاش برای آزادی منتظری از زندان شد. پس از این اقدام، ساواک او را توبیخ کرد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۹، ص۱۶۸.</ref> او در ۲۲/۴/۱۳۴۷ پس از محکومیت حسینعلی منتظری و عبدالرحیم ربانی شیرازی به حبس، همراه با روحانیت مبارز نجف‌آباد در نامه‌ای به آیت‌الله سیداحمد خوانساری و محمدتقی فلسفی، اعتراض مردم نجف‌آباد را به آن حکم اعلام کرد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۱۹.</ref>
== مبارزه علیه رژیم پهلوی و حمایت از نهضت امام‌خمینی ==
ایزدی نجف‌آبادی در سال ۱۳۳۸ش به نجف‌آباد بازگشت و به تدریس علوم حوزوی و تبلیغ احکام دین در زادگاهش مشغول شد. او در آن شهر به‌عنوان نماینده [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله بروجردی]] و [[امام‌خمینی]] شناخته می‌شد.<ref>مهدوی، ج۴، ص۶۷.</ref> وی با آغاز مبارزات [[روحانیت]] علیه [[حکومت پهلوی]] به رهبری امام‌خمینی، با صدور اعلامیه‌هایی به صف مبارزان پیوست. در ۱۵ تیر ۱۳۴۲ش همراه با جمعی از علما و روحانیان نجف‌آباد، با ارسال تلگرافی به آیات امام‌خمینی، [[بهاءالدین محلاتی]] و [[سیدحسن قمی]]، حمایت و پشتیبانی خود را از آنان اعلام کرد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۸۳.</ref> پس از [[تبعید امام‌خمینی|تبعید امام‌خمینی به ترکیه]]، همراه با جمعی از روحانیان نجف‌آباد در نامه‌ای خطاب به امام‌خمینی که از طریق سفارت ایران در ترکیه ارسال شد، تبعید ایشان «به دست استعمار» را برخلاف قانون دانست و پشتیبانی خود را از ایشان اعلام کرد. سپس همراه با جمعی از روحانیان نجف‌آباد در نامه‌ای به آیات [[سیدکاظم شریعتمداری]]، [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]] و [[سیدمحمدرضا گلپایگانی|سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی]]، تأثر خود را از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور اعلام کرد و خواستار تلاش آنان برای آزادی ایشان شد.<ref>سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج۳، ص۵۴-۵۵.</ref> همچنین همراه با دیگر روحانیان نجف‌آباد، تلگرام مشابهی را به [[سیدمحسن حکیم|آیت‌الله سیدمحسن طباطبایی حکیم]]<ref>سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج۳، ص۷۱.</ref> و [[سیدمحمدهادی میلانی|آیت‌الله سیدمحمدهادی حسینی میلانی]] ارسال کرد.<ref>سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج۳، ص۷۴-۷۵.</ref> آنگاه در نامه‌ای دیگر به آیت‌الله مرعشی نجفی، ضمن ابراز تأثر شدید از تبعید امام‌خمینی، خواستار تلاش ایشان برای آزادی امام شد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۲۶.</ref> در سال ۱۳۴۴ و پس از انتقال امام‌خمینی به عراق و حضور ایشان در نجف اشرف، خرسندی و مسرت خود را از حضور ایشان در جوار [[حرم علوی]] اعلام کرد و خواستار رفع موانع و [[بازگشت امام‌خمینی به ایران|بازگشت امام‌خمینی به کشور]] شد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۷۹؛ دوانی، ج۵، ص۱۶۵.</ref> در تیر ۱۳۴۶ و در پی دستگیری و حبس [[حسینعلی منتظری]] در زندان قزل‌قلعه تهران، همراه با جمعی از علمای نجف‌آباد با [[سیدحسین خادمی]]، سیدعلی بهبهانی و سیدمحمدرضا خراسانی از روحانیان شاخص اصفهان دیدار کرد و خواستار تلاش برای آزادی منتظری از زندان شد. پس از این اقدام، ساواک او را توبیخ کرد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۹، ص۱۶۸.</ref> او در ۲۲/۴/۱۳۴۷ پس از محکومیت حسینعلی منتظری و [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]] به حبس، همراه با روحانیت مبارز نجف‌آباد در نامه‌ای به [[سیداحمد خوانساری|آیت‌الله سیداحمد خوانساری]] و [[محمدتقی فلسفی]]، اعتراض مردم نجف‌آباد را به آن حکم اعلام کرد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۱۹.</ref>


وی پس از آن نیز به مبارزات خود ادامه داد و پس از درگذشت آیت‌الله سیدمحسن طباطبایی حکیم (۱۲ خرداد ۱۳۴۹ش)، مجلس بزرگداشتی برای آن مرجع در نجف‌آباد برگزار کرد و در جریان شهادت سیدمحمدرضا سعیدی (۲۰ خرداد ۱۳۴۹ش)، با برگزاری مجلس بزرگداشتی برای آن شهید، از امام‌خمینی به‌عنوان مرجع اعلم پس از آیت‌الله حکیم نام برد. پس از پایان سخنرانی، در مسیر بازگشت به خانه‌اش توسط نیروهای شهربانی دستگیر شد و در شهربانی نجف‌آباد مورد بازجویی قرار گرفت. پس از آن به ساواک اصفهان منتقل و چهار روز در کلانتری شماره دو اصفهان زندانی شد. آنگاه به دو سال تبعید در شهر زابل محکوم شد. وی پس از شش ماه تبعید در آن شهر، آزاد شد و به زادگاهش بازگشت.<ref>«مرحوم آیت‌الله آقای...»، ص۴۰-۴۳.</ref> او پس از بازگشت به نجف‌آباد، به مبارزات علیه حکومت پهلوی ادامه داد و در سال ۱۳۵۴ ش ساواک خواستار ممنوعیت او از سخنرانی شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۳۵، ص۱۴۶.</ref> وی در مرداد ۱۳۵۷ پس از دستگیری و تبعید سیدجلال‌الدین طاهری اصفهانی از اصفهان و شکل‌گیری تحصن مردم اصفهان در بیت سیدحسین خادمی در آن شهر، همراه با روحانیان نجف‌آباد، با صدور اعلامیه‌ای خطاب به مردم نجف‌آباد، تبعید طاهری اصفهانی را محکوم و از تحصن مردم و روحانیان اصفهان حمایت کرد و سپس از مردم نجف‌آباد خواست در حمایت از مردم اصفهان، ۱۴ مرداد ۱۳۵۷ را تعطیل کنند و از منزل‌ها بیرون نیایند تا «ماهیت مدعیان اسلام‌پناهی و گسترش آزادی و محیط باز سیاسی بیشتر و بهتر به جهانیان معرفی» شود.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۱۹، ص۳۳۶-۳۳۷.</ref> شورای تأمین استان اصفهان در جلسه سوم شهریور ۱۳۵۷، او را یکی از محرکان مردم در منطقه معرفی کرد و خواستار تعیین تکلیف او و چهار نفر دیگر شد و اعلام نمود که حضور او امنیت منطقه را به خطر خواهد انداخت.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۱۹، ص۴۲۹-۴۳۱.</ref> وی علی‌رغم این سخت‌گیری‌ها به مبارزاتش علیه حکومت پهلوی ادامه داد و به سبب تداوم این مبارزات، خانه و کتابخانه‌اش توسط عوامل حکومت پهلوی تخریب و به آتش کشیده شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۱۹، ص۳۳۷؛ اندرمانی، ص۲۰۴.</ref>
وی پس از آن نیز به مبارزات خود ادامه داد و پس از درگذشت آیت‌الله سیدمحسن طباطبایی حکیم (۱۲ خرداد ۱۳۴۹ش)، مجلس بزرگداشتی برای آن مرجع در نجف‌آباد برگزار کرد و در جریان شهادت [[سیدمحمدرضا سعیدی]] (۲۰ خرداد ۱۳۴۹ش)، با برگزاری مجلس بزرگداشتی برای آن شهید، از [[امام‌خمینی]] به‌عنوان مرجع اعلم پس از آیت‌الله حکیم نام برد. پس از پایان سخنرانی، در مسیر بازگشت به خانه‌اش توسط نیروهای شهربانی دستگیر شد و در شهربانی نجف‌آباد مورد بازجویی قرار گرفت. پس از آن به [[ساواک]] اصفهان منتقل و چهار روز در کلانتری شماره دو اصفهان زندانی شد. آنگاه به دو سال تبعید در شهر زابل محکوم شد. وی پس از شش ماه تبعید در آن شهر، آزاد شد و به زادگاهش بازگشت.<ref>«مرحوم آیت‌الله آقای...»، ص۴۰-۴۳.</ref> او پس از بازگشت به نجف‌آباد، به مبارزات علیه حکومت پهلوی ادامه داد و در سال ۱۳۵۴ ش ساواک خواستار ممنوعیت او از سخنرانی شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۳۵، ص۱۴۶.</ref> وی در مرداد ۱۳۵۷ پس از دستگیری و تبعید [[سیدجلال‌الدین طاهری اصفهانی]] از اصفهان و شکل‌گیری تحصن مردم اصفهان در بیت سیدحسین خادمی در آن شهر، همراه با روحانیان نجف‌آباد، با صدور اعلامیه‌ای خطاب به مردم نجف‌آباد، تبعید طاهری اصفهانی را محکوم و از تحصن مردم و روحانیان اصفهان حمایت کرد و سپس از مردم نجف‌آباد خواست در حمایت از مردم اصفهان، ۱۴ مرداد ۱۳۵۷ را تعطیل کنند و از منزل‌ها بیرون نیایند تا «ماهیت مدعیان اسلام‌پناهی و گسترش آزادی و محیط باز سیاسی بیشتر و بهتر به جهانیان معرفی» شود.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۱۹، ص۳۳۶-۳۳۷.</ref> شورای تأمین استان اصفهان در جلسه سوم شهریور ۱۳۵۷، او را یکی از محرکان مردم در منطقه معرفی کرد و خواستار تعیین تکلیف او و چهار نفر دیگر شد و اعلام نمود که حضور او امنیت منطقه را به خطر خواهد انداخت.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۱۹، ص۴۲۹-۴۳۱.</ref> وی علی‌رغم این سخت‌گیری‌ها به مبارزاتش علیه حکومت پهلوی ادامه داد و به سبب تداوم این مبارزات، خانه و کتابخانه‌اش توسط عوامل [[حکومت پهلوی]] تخریب و به آتش کشیده شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۱۹، ص۳۳۷؛ اندرمانی، ص۲۰۴.</ref>


ایزدی نجف‌آبادی پس پیروزی انقلاب اسلامی، از طرف امام‌خمینی به امامت جمعه نجف‌آباد منصوب شد. هم‌زمان نماینده ولی‌فقیه و ریاست حوزه علمیه نجف‌آباد را هم بر عهده گرفت.<ref>کاظمینی، ج۱، ص۱۱۹.</ref> او یک بار مورد سوءقصد منافقان قرار گرفت، اما آن سوءقصد نافرجام بود.<ref>ایزدی، ص۱۳.</ref> در سال‌های جنگ ایران و عراق، در جبهه‌های نبرد و در میان رزمندگان ایرانی حاضر می‌شد و در پشت جبهه هم برای کمک به رزمندگان تلاش می‌کرد. یکی از فرزندان او، احمد ایزدی در ۲۶ دی ۱۳۶۵ در جبهه‌های نبرد به شهادت رسید.<ref>مهدوی، ج۴، ص۶۷.</ref> ایزدی در دوره اول انتخابات مجلس خبرگان رهبری از طرف مردم اصفهان به نمایندگی برگزیده شد.<ref>خبرگان ملت، ج۱، ص۵۸۷.</ref> او در فروردین ۱۳۷۱ براثر سکته قلبی در بیمارستان خورشید اصفهان بستری شد و پس از دو ماه بستری در نهایت در ۸ خرداد سال ۱۳۷۱ ش درگذشت<ref>ایزدی، ص۱۴.</ref> و پیکرش در مدخل ورودی جنت‌الشهدا به خاک سپرده شد.
ایزدی نجف‌آبادی پس [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]]، از طرف [[امام‌خمینی]] به امامت جمعه نجف‌آباد منصوب شد. هم‌زمان نماینده ولی‌فقیه و ریاست حوزه علمیه نجف‌آباد را هم بر عهده گرفت.<ref>کاظمینی، ج۱، ص۱۱۹.</ref> او یک بار مورد سوءقصد منافقان قرار گرفت، اما آن سوءقصد نافرجام بود.<ref>ایزدی، ص۱۳.</ref> در سال‌های [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ ایران و عراق]]، در جبهه‌های نبرد و در میان رزمندگان ایرانی حاضر می‌شد و در پشت جبهه هم برای کمک به [[رزمندگان اسلام|رزمندگان]] تلاش می‌کرد. یکی از فرزندان او، احمد ایزدی در ۲۶ دی ۱۳۶۵ در جبهه‌های نبرد به شهادت رسید.<ref>مهدوی، ج۴، ص۶۷.</ref> ایزدی در دوره اول انتخابات [[مجلس خبرگان رهبری]] از طرف مردم اصفهان به نمایندگی برگزیده شد.<ref>خبرگان ملت، ج۱، ص۵۸۷.</ref>
 
از اقدامات ارزنده وی می‌توان به همکاری در تأسیس حوزه علمیه فاطمیه برای بانوان و همکاری در تأسیس حوزه علمیه جامعه الامام المنتظر در نجف‌آباد اشاره کرد.<ref>مهدوی، ج۴، ص۶۷.</ref>  


== تألیفات ==
== تألیفات ==
تألیفات عباس ایزدی نجف‌آبادی عبارت است از: ۱- شوق دیدار (قصه حضرت موسی در قرآن). ۲- آیینه حریم (شرح و تفسیر خطبه اول نهج‌البلاغه). ۳- کلیات اخلاق. ۴- شرح و تفسیر دعای افتتاح.<ref>مهدوی، ج۴، ص۶۸.</ref> همچنین از وی مجموعه مقالاتی درباره موضوعات مختلف ازجمله «شرح دعای ابوحمزه ثمالی»،<ref>پاسدار اسلام، فروردین ۱۳۶۷، شماره ۷۶ و...</ref> «نیکوکاران و بنیان‌گذاران خیر»،<ref>پاسدار اسلام، تیر ۱۳۶۷، شماره ۷۹.</ref> «سرانجام نیک»،<ref>پاسدار اسلام، مرداد ۱۳۶۷، شماره ۸۰.</ref> «کسالت در عبادت»،<ref>پاسدار اسلام، شهریور ۱۳۶۷، شماره ۸۱.</ref> «محدودیت علم»،<ref>پاسدار اسلام، خرداد ۱۳۶۸، شماره ۹۰.</ref> «راه مستقیم و راه کج»،<ref>پاسدار اسلام، آذر ۱۳۶۷، شماره ۸۴.</ref> «باب الله چیست؟»،<ref>پاسدار اسلام، آبان ۱۳۶۷، شماره ۸۳.</ref> و «تأثیر گناه بر قلب»<ref>پاسدار اسلام، مهر ۱۳۶۷، شماره ۸۲.</ref>  منتشر شده است. از اقدامات ارزنده وی می‌توان به همکاری در تأسیس حوزه علمیه فاطمیه برای بانوان و همکاری در تأسیس حوزه علمیه جامعه الامام المنتظر در نجف‌آباد اشاره کرد.<ref>مهدوی، ج۴، ص۶۷.</ref>
تألیفات عباس ایزدی نجف‌آبادی عبارت است از: ۱- شوق دیدار (قصه حضرت موسی در قرآن). ۲- آیینه حریم (شرح و تفسیر خطبه اول نهج‌البلاغه). ۳- کلیات اخلاق. ۴- شرح و تفسیر دعای افتتاح.<ref>مهدوی، ج۴، ص۶۸.</ref> همچنین از وی مجموعه مقالاتی درباره موضوعات مختلف ازجمله «شرح دعای ابوحمزه ثمالی»،<ref>پاسدار اسلام، فروردین ۱۳۶۷، شماره ۷۶ و...</ref> «نیکوکاران و بنیان‌گذاران خیر»،<ref>پاسدار اسلام، تیر ۱۳۶۷، شماره ۷۹.</ref> «سرانجام نیک»،<ref>پاسدار اسلام، مرداد ۱۳۶۷، شماره ۸۰.</ref> «کسالت در عبادت»،<ref>پاسدار اسلام، شهریور ۱۳۶۷، شماره ۸۱.</ref> «محدودیت علم»،<ref>پاسدار اسلام، خرداد ۱۳۶۸، شماره ۹۰.</ref> «راه مستقیم و راه کج»،<ref>پاسدار اسلام، آذر ۱۳۶۷، شماره ۸۴.</ref> «باب الله چیست؟»،<ref>پاسدار اسلام، آبان ۱۳۶۷، شماره ۸۳.</ref> و «تأثیر گناه بر قلب»<ref>پاسدار اسلام، مهر ۱۳۶۷، شماره ۸۲.</ref>  منتشر شده است.  
 
== درگذشت ==
عباس ایزدی در فروردین ۱۳۷۱ براثر سکته قلبی در بیمارستان خورشید اصفهان بستری شد و پس از دو ماه بستری در نهایت در ۸ خرداد سال ۱۳۷۱ ش درگذشت<ref>ایزدی، ص۱۴.</ref> و پیکرش در مدخل ورودی جنت‌الشهدا به خاک سپرده شد.


== پانویس ==
== پانویس ==
۲۵٬۴۴۳

ویرایش