۲۱٬۱۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
== تولد و تحصیل == | == تولد و تحصیل == | ||
سیدمحمد صدر در ۱۷ | سیدمحمد صدر در ۱۷ ربیعالاول ۱۳۶۲ق در [[نجف اشرف]] به دنیا آمد. پدرش، سیدمحمدصادق صدر از عالمان نجف و منتسب به خاندان صدر و مادرش صبیه شیخ محمدرضا آل یاسین، از مراجع تقلید وقت در نجف اشرف بود.<ref>موجز عن حیاۀ آیتاللهالعظمی السیدالشهید محمد الصدر، ص۴؛ الوندی، سرو قامتان، ص۳-۴.</ref> او تنها فرزند خانواده بود.<ref>غروی، مع علماء النجف الاشرف، ج۲، ص۵۴۴.</ref> و تا یازدهسالگی نزد پدر و جدش خواندن و نوشتن را آموخت. آنگاه در سال ۱۳۷۳ق وارد [[حوزه علمیه نجف]] شد و مقدمات را در آنجا نزد پدرش سیدمحمدصادق صدر، سیدطالب رفاعی، شیخ حسن طرّاد عاملی، سیدمحمدتقی حکیم و شیخ محمدتقی ایروانی خواند. او در سال ۱۳۷۹ق وارد دانشکده فقه نجف شد و در آنجا فلسفه را پیش شیخ محمدرضا مظفر، اصول و فقه مقارن را نزد سیدمحمدتقی حکیم و فقه استدلالی را پیش محمدتقی ایروانی فراگرفت. دیگر استادان او در آن دانشگاه عبارت بودند از: سیدعبدالوهاب کربلایی (زبان انگلیسی)، حاتم کعبی (روانشناسی) و فاضل حسین (تاریخ).<ref>الوندی، سرو قامتان، ص۱۳-۱۴.</ref> | ||
پس از چهار سال تحصیل در دانشگاه فقه نجف اشرف، در ۱۳۸۳ق فارغالتحصیل شد و به حوزه علمیه نجف بازگشت و دروس حوزوی را پیش استادان آنجا ادامه داد. وی در این دوره، کتاب کفایهالاصول را نزد پسرعمویش [[سیدمحمدباقر صدر]] و کتاب مکاسب را نزد سیدمحمدتقی حکیم آموخت. همچنین بخشی از کتاب مکاسب را نزد [[صدرالدین بادکوبهای|شیخ صدرالدین بادکوبهای]] خواند. با پایان یافتن دروس سطح، در درس خارج فقه و اصول شرکت کرد و یک دوره کامل اصول و کتاب طهارت در فقه را نزد سیدمحمدباقر صدر فراگرفت. وی یکی از شاگردان مبرز صدر و یکی از چهار نفری بود (آیتالله سیدمحمود هاشمی، سیدکاظم حائری و شیخ زهیری) که درسهای ایشان را تقریر میکرد. مدتی هم در درس خارج فقه (مضاربه) [[سیدمحسن حکیم|سیدمحسن طباطبایی حکیم]] شرکت داشت. او یک دوره کامل اصول و مباحثی از خارج فقه را هم پیش [[سیدابوالقاسم خویی]] فراگرفت. مدتی هم از درس خارج فقه سیداسماعیل صدر بهرهمند شد. با تشکیل درس خارج فقه (بیع مکاسب) امامخمینی.<ref>موجز عن حیاۀ آیتاللهالعظمی السیدالشهید محمد الصدر، ص۴-۷.</ref> در مدرسه شیخ انصاری نجف اشرف از سال ۱۳۴۴ش، در آن درس هم شرکت کرد. درباره سالهای حضور او در درس امامخمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی تا آخرین روز حضور [[امامخمینی]] در نجف اشرف، در درس ایشان شرکت میکرد.<ref>الوندی، سرو قامتان، ص۱۷.</ref> وی به استادش امامخمینی بسیار احترام میگذاشت و از او با رمز أبی احمد یاد میکرد. امامخمینی تأثیر زیادی در اندیشه فقهی سیدمحمد صدر داشت و از امامخمینی در کنار آیات سیدمحمدباقر صدر، سیدمحسن حکیم و سیدابوالقاسم خویی بهعنوان افرادی که ایشان تحت تأثیر آنان بود یاد میشود.<ref>موجز عن حیاۀ آیتاللهالعظمی السیدالشهید محمد الصدر، ص۸.</ref> وی درسهای امامخمینی را که به زبان فارسی ایراد میشد، به زبان عربی برگرداند و در یازده مجلد نگاشت.<ref>موجز عن حیاۀ آیتاللهالعظمی السیدالشهید محمد الصدر، ص۲۳-۲۴؛ الوندی، سرو قامتان، ص۱۷.</ref> فاطمه صدر، دختر آیتالله صدر در مصاحبهای بر این باور است که ایشان نیمی از درس امامخمینی را نگاشت. به تصریح وی، این مجلدات در دست خاندان آیتالله صدر است.<ref>صدر، «آیتالله سیدمحمد صدر و اداره حوزه نجف»، ص۱۲۰.</ref> | پس از چهار سال تحصیل در دانشگاه فقه نجف اشرف، در ۱۳۸۳ق فارغالتحصیل شد و به حوزه علمیه نجف بازگشت و دروس حوزوی را پیش استادان آنجا ادامه داد. وی در این دوره، کتاب کفایهالاصول را نزد پسرعمویش [[سیدمحمدباقر صدر]] و کتاب مکاسب را نزد سیدمحمدتقی حکیم آموخت. همچنین بخشی از کتاب مکاسب را نزد [[صدرالدین بادکوبهای|شیخ صدرالدین بادکوبهای]] خواند. با پایان یافتن دروس سطح، در درس خارج فقه و اصول شرکت کرد و یک دوره کامل اصول و کتاب طهارت در فقه را نزد سیدمحمدباقر صدر فراگرفت. وی یکی از شاگردان مبرز صدر و یکی از چهار نفری بود (آیتالله سیدمحمود هاشمی، سیدکاظم حائری و شیخ زهیری) که درسهای ایشان را تقریر میکرد. مدتی هم در درس خارج فقه (مضاربه) [[سیدمحسن حکیم|سیدمحسن طباطبایی حکیم]] شرکت داشت. او یک دوره کامل اصول و مباحثی از خارج فقه را هم پیش [[سیدابوالقاسم خویی]] فراگرفت. مدتی هم از درس خارج فقه سیداسماعیل صدر بهرهمند شد. با تشکیل درس خارج فقه (بیع مکاسب) امامخمینی.<ref>موجز عن حیاۀ آیتاللهالعظمی السیدالشهید محمد الصدر، ص۴-۷.</ref> در مدرسه شیخ انصاری نجف اشرف از سال ۱۳۴۴ش، در آن درس هم شرکت کرد. درباره سالهای حضور او در درس امامخمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی تا آخرین روز حضور [[امامخمینی]] در نجف اشرف، در درس ایشان شرکت میکرد.<ref>الوندی، سرو قامتان، ص۱۷.</ref> وی به استادش امامخمینی بسیار احترام میگذاشت و از او با رمز أبی احمد یاد میکرد. امامخمینی تأثیر زیادی در اندیشه فقهی سیدمحمد صدر داشت و از امامخمینی در کنار آیات سیدمحمدباقر صدر، سیدمحسن حکیم و سیدابوالقاسم خویی بهعنوان افرادی که ایشان تحت تأثیر آنان بود یاد میشود.<ref>موجز عن حیاۀ آیتاللهالعظمی السیدالشهید محمد الصدر، ص۸.</ref> وی درسهای امامخمینی را که به زبان فارسی ایراد میشد، به زبان عربی برگرداند و در یازده مجلد نگاشت.<ref>موجز عن حیاۀ آیتاللهالعظمی السیدالشهید محمد الصدر، ص۲۳-۲۴؛ الوندی، سرو قامتان، ص۱۷.</ref> فاطمه صدر، دختر آیتالله صدر در مصاحبهای بر این باور است که ایشان نیمی از درس امامخمینی را نگاشت. به تصریح وی، این مجلدات در دست خاندان آیتالله صدر است.<ref>صدر، «آیتالله سیدمحمد صدر و اداره حوزه نجف»، ص۱۲۰.</ref> | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
سیدمحمد صدر از بزرگانی اجازه روایت دریافت کرده بود، ازجمله آیات شیخ آقابزرگ تهرانی، سیدمحمدصادق صدر، داییاش شیخ مرتضی آل یاسین، پسرعمویش سیدحسین خادمالشریعه، سیدعبدالرزاق مقرّم (صاحب کتاب مقتل الحسین(ع))، سیدحسن خرسان، سیدعبدالاعلی سبزواری، سیدرضا صدر و حسین علی محفوظ. سپس از سیدمحمدباقر صدر و سیدابوالقاسم خویی اجازه اجتهاد دریافت نمود .<ref>موجز عن حیاۀ آیتاللهالعظمی السیدالشهید محمد الصدر، ص۱۰-۱۶.</ref> | سیدمحمد صدر از بزرگانی اجازه روایت دریافت کرده بود، ازجمله آیات شیخ آقابزرگ تهرانی، سیدمحمدصادق صدر، داییاش شیخ مرتضی آل یاسین، پسرعمویش سیدحسین خادمالشریعه، سیدعبدالرزاق مقرّم (صاحب کتاب مقتل الحسین(ع))، سیدحسن خرسان، سیدعبدالاعلی سبزواری، سیدرضا صدر و حسین علی محفوظ. سپس از سیدمحمدباقر صدر و سیدابوالقاسم خویی اجازه اجتهاد دریافت نمود .<ref>موجز عن حیاۀ آیتاللهالعظمی السیدالشهید محمد الصدر، ص۱۰-۱۶.</ref> | ||
سیدمحمد صدر سپس به تدریس در مدرسه العلوم الاسلامیه که توسط آیتالله حکیم تأسیس شده بود پرداخت .<ref>الوندی، سرو قامتان، ص۱۸.</ref> جایگاه علمی در فقه و اصول، باعث شهرت علمی او بین طلاب شد. ازاینرو در سال ۱۳۹۶ق به درخواست جمعی از طلاب و فضلای [[حوزه علمیه نجف]]، تدریس خارج فقه و اصول را شروع کرد. او در همان سال، درس استدلالی خارج فقه را بر اساس متن باب طهارت از کتاب المختصر النافع آغاز کرد. در سال ۱۴۱۰ق دور جدیدی از درس خارج را شروع کرد که تا آخر عمرش ادامه داشت. درس خارج اصول او بر اساس متن کتاب کفایهالاصول و خارج فقه او هماهنگ با متن کتاب شرایعالاسلام اثر محقق حلی بود. | سیدمحمد صدر سپس به تدریس در مدرسه العلوم الاسلامیه که توسط آیتالله حکیم تأسیس شده بود پرداخت.<ref>الوندی، سرو قامتان، ص۱۸.</ref> جایگاه علمی در فقه و اصول، باعث شهرت علمی او بین طلاب شد. ازاینرو در سال ۱۳۹۶ق به درخواست جمعی از طلاب و فضلای [[حوزه علمیه نجف]]، تدریس خارج فقه و اصول را شروع کرد. او در همان سال، درس استدلالی خارج فقه را بر اساس متن باب طهارت از کتاب المختصر النافع آغاز کرد. در سال ۱۴۱۰ق دور جدیدی از درس خارج را شروع کرد که تا آخر عمرش ادامه داشت. درس خارج اصول او بر اساس متن کتاب کفایهالاصول و خارج فقه او هماهنگ با متن کتاب شرایعالاسلام اثر محقق حلی بود. | ||
وی همزمان با تدریس فقه و اصول، روزهای پنجشنبه و جمعه هر هفته، همچنین ایام تعطیل حوزه، جلسات [[تفسیر|تفسیر قرآن]] برگزار میکرد. نواندیشی و جرئت در نقد آرای مفسران گذشته و تفسیر قرآن از آخر قرآن (سوره ناس) از ویژگیهای تفسیری او بود. او در کنار فعالیتهای علمی و فقهی، معارف الهی، علم، اخلاق و سیر و سلوک عرفانی را نزد یکی از کاسبهای نجف به نام حاج عبدالزّهره گرعاوی، از شاگردان شیخ محمدجواد انصاری همدانی فراگرفت.<ref>الوندی، سرو قامتان، ص۸۷.</ref> | وی همزمان با تدریس فقه و اصول، روزهای پنجشنبه و جمعه هر هفته، همچنین ایام تعطیل حوزه، جلسات [[تفسیر|تفسیر قرآن]] برگزار میکرد. نواندیشی و جرئت در نقد آرای مفسران گذشته و تفسیر قرآن از آخر قرآن (سوره ناس) از ویژگیهای تفسیری او بود. او در کنار فعالیتهای علمی و فقهی، معارف الهی، علم، اخلاق و [[سیر و سلوک|سیر و سلوک عرفانی]] را نزد یکی از کاسبهای نجف به نام حاج عبدالزّهره گرعاوی، از شاگردان شیخ محمدجواد انصاری همدانی فراگرفت.<ref>الوندی، سرو قامتان، ص۸۷.</ref> | ||
او در کنار تدریس و تحقیق، نماز جمعه را در مسجد کوفه اقامه میکرد. همچنین وکلای شرعی در شهرهای مختلف عراق تعیین کرده بود.<ref>غروی، مع علماء النجف الاشرف، ج۲، ص۵۴۴.</ref> وی به مبارزه با [[حزب بعث عراق|حکومت بعث عراق]] میپرداخت و به سبب افکار انقلابی و نزدیکی فکری و خویشاوندی با [[سیدمحمدباقر صدر]]، سه بار توسط حکومت بعثی عراق دستگیر و زندانی شد؛ اولین بار، سال ۱۳۵۱ش، بار دوم در سال ۱۳۵۳ش و همراه با ۱۵۰ نفر از شاگردان سیدمحمدباقر صدر و برخی از اعضای حزب الدعوة الاسلامیه و یک بار در ۱۳۷۰ش. پس از انتفاضه مردم عراق معروف به انتفاضه شعبانیه به خاطر فعالیتهای فرهنگی و سخنرانیهای آتشین علیه حکومت بعث عراق به همراه ۱۰۶ نفر دیگر از انقلابیون دستگیر و زندانی شد. او پس از آزادی از زندان، عُزلت و گوشهگیری اختیار کرد و وارد مسائل سیاسی نشد. همین امر باعث شد تا حکومت بعثی عراق او را بهعنوان مرجع رسمی شیعیان عراق معرفی نماید و اداره [[حوزه علمیه نجف|حوزه علمیه نجف اشرف]] را به او واگذار کند. پذیرش مرجعیت از طرف وی، موجی از مخالفتها را در پی داشت و بعضی او را به خاطر این اقدام سرزنش و او را وابسته و مرتبط با حکومت عراق معرفی کردند.<ref>صدر، «آیتالله سیدمحمد صدر و اداره حوزه نجف»، ص۱۱۵-۱۱۶.</ref> برخی دیگر او را به جبن و ترس و حتی همراهی با حکومت بعث عراق متهم کردند،<ref>غروی، مع علماء النجف الاشرف، ج۲، ص۵۴۴.</ref> ولی ایشان هدف از قبول [[مرجعیت]] را نه مشروعیت بخشیدن به نظام حاکم عراق بلکه رهبری مردم، اداره حوزه علمیه و کمک به [[مستضعفان|فقرا]] و نیازمندان میدانست. | او در کنار تدریس و تحقیق، نماز جمعه را در مسجد کوفه اقامه میکرد. همچنین وکلای شرعی در شهرهای مختلف عراق تعیین کرده بود.<ref>غروی، مع علماء النجف الاشرف، ج۲، ص۵۴۴.</ref> وی به مبارزه با [[حزب بعث عراق|حکومت بعث عراق]] میپرداخت و به سبب افکار انقلابی و نزدیکی فکری و خویشاوندی با [[سیدمحمدباقر صدر]]، سه بار توسط حکومت بعثی عراق دستگیر و زندانی شد؛ اولین بار، سال ۱۳۵۱ش، بار دوم در سال ۱۳۵۳ش و همراه با ۱۵۰ نفر از شاگردان سیدمحمدباقر صدر و برخی از اعضای حزب الدعوة الاسلامیه و یک بار در ۱۳۷۰ش. پس از انتفاضه مردم عراق معروف به انتفاضه شعبانیه به خاطر فعالیتهای فرهنگی و سخنرانیهای آتشین علیه حکومت بعث عراق به همراه ۱۰۶ نفر دیگر از انقلابیون دستگیر و زندانی شد. او پس از آزادی از زندان، عُزلت و گوشهگیری اختیار کرد و وارد مسائل سیاسی نشد. همین امر باعث شد تا حکومت بعثی عراق او را بهعنوان مرجع رسمی شیعیان عراق معرفی نماید و اداره [[حوزه علمیه نجف|حوزه علمیه نجف اشرف]] را به او واگذار کند. پذیرش مرجعیت از طرف وی، موجی از مخالفتها را در پی داشت و بعضی او را به خاطر این اقدام سرزنش و او را وابسته و مرتبط با حکومت عراق معرفی کردند.<ref>صدر، «آیتالله سیدمحمد صدر و اداره حوزه نجف»، ص۱۱۵-۱۱۶.</ref> برخی دیگر او را به جبن و ترس و حتی همراهی با حکومت بعث عراق متهم کردند،<ref>غروی، مع علماء النجف الاشرف، ج۲، ص۵۴۴.</ref> ولی ایشان هدف از قبول [[مرجعیت]] را نه مشروعیت بخشیدن به نظام حاکم عراق بلکه رهبری مردم، اداره حوزه علمیه و کمک به [[مستضعفان|فقرا]] و نیازمندان میدانست. |