پرش به محتوا

مجتبی تهرانی: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۴۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ تیر ۱۴۰۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
| تاریخ تولد        =۱۳۱۶ش
| تاریخ تولد        =۱۳۱۶ش
| زادگاه            =تهران
| زادگاه            =تهران
| تاریخ وفات        =
| تاریخ وفات        =دی ۱۳۹۱
| شهر وفات          =
| شهر وفات          =
| تاریخ شهادت      =
| تاریخ شهادت      =
خط ۲۳: خط ۲۳:
| اجازه روایت به    =
| اجازه روایت به    =
| اجازه اجتهاد به  =
| اجازه اجتهاد به  =
| تالیفات          =
| تالیفات          = تحقیق کتب المکاسب، البیع، الرسائل و مناسک حج امام‌خمینی، حاشیه بر توضیح المسائل امام‌خمینی، سلوک عاشورایی، رسایل بندگی، اخلاق الهی و شرح خطبه فدکیه حضرت زهرا
| سایر              =
| سایر              =تدریس
| سیاسی            =
| سیاسی            =مبارزه با [[رژیم پهلوی]] و ترویج [[مرجعیت امام‌خمینی]]
| اجتماعی          =
| اجتماعی          =تأسیس کتابخانه ولیعصر در قم و  اقامه نماز جماعت در مسجد جامع بازار تهران
| امضا              =
| امضا              =
| وبگاه رسمی        =
| وبگاه رسمی        =
خط ۳۸: خط ۳۸:
مجتبی کلاس‌های ابتدایی را در دبستان محمدی گذراند و کلاس دوم تا ششم را به مدت دو سال به پایان برد. آنگاه به تحصیل علوم اسلامی روی آورد. وی در سال ۱۳۲۴ش به مدرسه حاج ابوالفتح تهران رفت و صرف و نحو را نزد شیخ احمد سعیدی و کتاب جامع‌المقدمات را پیش [[محمدصادق تهرانی|شیخ محمدصادق تهرانی]] خواند. در سال ۱۳۳۱ش برای ادامه تحصیل به حوزه مشهد رفت.<ref>روحانی، «حاج‌آقا مجتبی تهرانی، شاگرد دلباخته مکتب امام»، ص۲۸.</ref> و از محضر [[محمدتقی ادیب نیشابوری]] مدت چهار سال بهره برد.<ref>انصاری، «درگذشتگان: آیت‌الله تهرانی»، ص۱۱۳.</ref> هم‌زمان نزد برخی دیگر از استادان حوزه علمیه مشهد کتاب‌های سیوطی، مغنی، مطول، حاشیه و عروض و قافیه را فراگرفت. کتاب معالم را نیز نزد سیدجلال مدرس یزدی به پایان برد. در سال ۱۳۳۴ش به حوزه قم رفت و کتاب‌های شرح لمعه و قوانین را نزد [[محمدتقی ستوده]]، رسایل را نزد [[عبدالجواد جبل‌عاملی|شیخ عبدالجواد جبل‌عاملی]]، مکاسب را نزد [[علی‌اکبر مشکینی|میرزا علی‌اکبر مشکینی]] و کفایه و بخشی از مکاسب را نزد [[میرزا محمد مجاهدی]] خواند. منظومه و اشارات را نزد [[حسینعلی منتظری]] و اسفار را هم نزد [[سیدمحمدحسین طباطبایی|علامه سیدمحمدحسین طباطبایی]] فراگرفت.
مجتبی کلاس‌های ابتدایی را در دبستان محمدی گذراند و کلاس دوم تا ششم را به مدت دو سال به پایان برد. آنگاه به تحصیل علوم اسلامی روی آورد. وی در سال ۱۳۲۴ش به مدرسه حاج ابوالفتح تهران رفت و صرف و نحو را نزد شیخ احمد سعیدی و کتاب جامع‌المقدمات را پیش [[محمدصادق تهرانی|شیخ محمدصادق تهرانی]] خواند. در سال ۱۳۳۱ش برای ادامه تحصیل به حوزه مشهد رفت.<ref>روحانی، «حاج‌آقا مجتبی تهرانی، شاگرد دلباخته مکتب امام»، ص۲۸.</ref> و از محضر [[محمدتقی ادیب نیشابوری]] مدت چهار سال بهره برد.<ref>انصاری، «درگذشتگان: آیت‌الله تهرانی»، ص۱۱۳.</ref> هم‌زمان نزد برخی دیگر از استادان حوزه علمیه مشهد کتاب‌های سیوطی، مغنی، مطول، حاشیه و عروض و قافیه را فراگرفت. کتاب معالم را نیز نزد سیدجلال مدرس یزدی به پایان برد. در سال ۱۳۳۴ش به حوزه قم رفت و کتاب‌های شرح لمعه و قوانین را نزد [[محمدتقی ستوده]]، رسایل را نزد [[عبدالجواد جبل‌عاملی|شیخ عبدالجواد جبل‌عاملی]]، مکاسب را نزد [[علی‌اکبر مشکینی|میرزا علی‌اکبر مشکینی]] و کفایه و بخشی از مکاسب را نزد [[میرزا محمد مجاهدی]] خواند. منظومه و اشارات را نزد [[حسینعلی منتظری]] و اسفار را هم نزد [[سیدمحمدحسین طباطبایی|علامه سیدمحمدحسین طباطبایی]] فراگرفت.


وی از سال ۱۳۳۷ش در درس خارج فقه [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی]] شرکت کرد. هم‌زمان در درس خارج فقه و اصول [[امام‌خمینی]] نیز حضور یافت.<ref>روحانی، «حاج‌آقا مجتبی تهرانی، شاگرد دلباخته مکتب امام»، ص۲۸.</ref> همچنین وی از درس خارج فقه و اصول آیات [[سیدمحمدرضا گلپایگانی|سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی]]، [[سیدمحمد محقق داماد]] و حسن فرید اراکی (درس صلوه) بهره می‌برد. او آنگاه راهی نجف اشرف شد و در حوزه علمیه آن شهر، سه سال نیز در درس خارج فقه (صلوه) [[سیدابوالقاسم خویی|آیت‌الله سیدابوالقاسم موسوی خویی]] شرکت کرد. یک دوره اصول را نیز (به جز باب «استصحاب» و «تنبیهات») نزد آیت‌الله میرزا باقر زنجانی خواند. با تشکیل [[درس خارج فقه امام‌خمینی]] در [[مسجد شیخ انصاری نجف اشرف]] در سال ۱۳۴۴ش، در آن درس نیز شرکت کرد و جمعاً به مدت یازده سال در قم و نجف از درس‌های خارج فقه و اصول امام‌خمینی بهره‌مند گردید.<ref>روحانی، «حاج‌آقا مجتبی تهرانی، شاگرد دلباخته مکتب امام»، ص۲۸-۳۰.</ref> وی درباره ویژگی‌های درس امام‌خمینی می‌گوید: <blockquote>«امام حوزه درسی منظمی داشتند. حضورشان در درس لحظه‌ای پس‌وپیش نمی‌شد»؛.<ref>روحانی، «حاج‌آقا مجتبی تهرانی، شاگرد دلباخته مکتب امام»، ص۴۷.</ref> «درس امام مجتهدپرور بود. امام به شاگرد میدان می‌داد حرف بزند، فکر بکند، درس ایشان سازنده بود؛ مهلت تأمل و تفکر به طلبه می‌داد. در درس نظر خود را صریح بیان نمی‌کرد، می‌پیچاند و مبهم می‌گذاشت تا شاگرد غور و بررسی کند و به یک نظر متقن برسد».<ref>روحانی، «حاج‌آقا مجتبی تهرانی، شاگرد دلباخته مکتب امام»، ص۴۷.</ref> </blockquote>
وی از سال ۱۳۳۷ش در درس خارج فقه [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی]] شرکت کرد. هم‌زمان در درس خارج فقه و اصول [[امام‌خمینی]] نیز حضور یافت.<ref>روحانی، «حاج‌آقا مجتبی تهرانی، شاگرد دلباخته مکتب امام»، ص۲۸.</ref> همچنین وی از درس خارج فقه و اصول آیات [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، [[سیدمحمد محقق داماد]] و حسن فرید اراکی (درس صلوه) بهره می‌برد. او آنگاه راهی نجف اشرف شد و در حوزه علمیه آن شهر، سه سال نیز در درس خارج فقه (صلوه) [[سیدابوالقاسم خویی|آیت‌الله سیدابوالقاسم موسوی خویی]] شرکت کرد. یک دوره اصول را نیز (به جز باب «استصحاب» و «تنبیهات») نزد آیت‌الله میرزا باقر زنجانی خواند. با تشکیل [[درس خارج فقه امام‌خمینی]] در [[مسجد شیخ انصاری نجف اشرف]] در سال ۱۳۴۴ش، در آن درس نیز شرکت کرد و جمعاً به مدت یازده سال در قم و نجف از درس‌های خارج فقه و اصول امام‌خمینی بهره‌مند گردید.<ref>روحانی، «حاج‌آقا مجتبی تهرانی، شاگرد دلباخته مکتب امام»، ص۲۸-۳۰.</ref> وی درباره ویژگی‌های درس امام‌خمینی می‌گوید: <blockquote>«امام حوزه درسی منظمی داشتند. حضورشان در درس لحظه‌ای پس‌وپیش نمی‌شد»؛.<ref>روحانی، «حاج‌آقا مجتبی تهرانی، شاگرد دلباخته مکتب امام»، ص۴۷.</ref> «درس امام مجتهدپرور بود. امام به شاگرد میدان می‌داد حرف بزند، فکر بکند، درس ایشان سازنده بود؛ مهلت تأمل و تفکر به طلبه می‌داد. در درس نظر خود را صریح بیان نمی‌کرد، می‌پیچاند و مبهم می‌گذاشت تا شاگرد غور و بررسی کند و به یک نظر متقن برسد».<ref>روحانی، «حاج‌آقا مجتبی تهرانی، شاگرد دلباخته مکتب امام»، ص۴۷.</ref> </blockquote>


== ترویج مرجعیت امام‌خمینی ==
== ترویج مرجعیت امام‌خمینی ==
خط ۴۴: خط ۴۴:


== مبارزه علیه رژیم پهلوی و حمایت از نهضت امام‌خمینی ==
== مبارزه علیه رژیم پهلوی و حمایت از نهضت امام‌خمینی ==
آقامجتبی به‌واسطه تعلق به خاندانی با ریشه‌های عمیق سیاسی و مذهبی، از دوران جوانی وارد فعالیت‌های سیاسی شد. در جریان بازگشت [[سیدابوالقاسم کاشانی|آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی]] از تبعید، به نمایندگی از پدرش در مراسم استقبال از ایشان در فرودگاه مهرآباد شرکت کرد. با آغاز [[انجمن‌های ایالتی و ولایتی|غائله تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی]] در سال ۱۳۴۱ش، به مبارزه با آن پرداخت و در تظاهرات مردم تهران در روز ۲ بهمن۱۳۴۱ که با همراهی [[سیداحمد خوانساری|آیت‌الله سیداحمد خوانساری]] برپا شد، شرکت داشت. سپس همراه با تظاهرکنندگان وارد بیت [[سیدمحمد بهبهانی|آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی]] شد و در همان‌جا شاهد یورش وحشیانه نیروهای انتظامی شاه به تظاهرکنندگان بود. او که در چاپ و انتشار [[پیام‌ها و اعلامیه‌های امام‌خمینی|اعلامیه‌های امام‌خمینی]] نقش محوری داشت، در سال ۱۳۴۲ش درصدد انتشار [[رساله توضیح المسائل امام‌خمینی|رساله توضیح‌المسائل امام‌خمینی]] برآمد و با کسب موافقت [[امام‌خمینی]]، آن را در روز هشتم محرم [۱۱ خرداد۴۲] انتشار داد و به این ترتیب رساله امام‌خمینی در دسترس مقلدان ایشان قرار گرفت. شیخ مجتبی تهرانی در پی [[دستگیری امام‌خمینی|دستگیری امام]] در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، در راه واداشتن دیگر علما و روحانیان به پشتیبانی از امام، سخت در تلاش و تکاپو بود. او در گام نخست با چند تن از علما و روحانیان مبارز مانند آقایان مشکینی، [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]] و [[سیدمحمدرضا سعیدی]] نشست‌هایی منظم و پیگیر برگزار کرد و به رایزنی پرداخت. واداشتن علما و مراجع قم و دیگر شهرستان‌ها به هجرت به تهران از موضوعاتی بود که نامبردگان روی آن پای فشردند و در مهاجرت علمای بلاد به تهران در اعتراض به دستگیری امام‌خمینی نقش داشتند. پس از آن مجتبی تهرانی برای پیشبرد اهداف و برنامه‌های مبارزاتی خود بر آن شد که در تهران بماند و همراه با علمای مهاجر در تعقیب اهداف مبارزاتی آنان فعال بود. از دیگر برنامه‌های او پیشنهاد تأیید [[مرجعیت امام‌خمینی]] از سوی دیگر علما و مراجع بود. او به همراه چند تن از علما به دیدار مراجع تقلید وقت رفتند و تأییدیه مرجعیت امام‌خمینی را از آنان اخذ کردند.<ref>روحانی، «حاج‌آقا مجتبی تهرانی، شاگرد دلباخته مکتب امام»، ص۳۱-۳۶.</ref> در مهر ۱۳۴۲ همراه با جمعی از روحانیان و مدرسان [[حوزه علمیه قم]]، در نامه‌ای به هیئت دولت و با اشاره به آغاز سال تحصیلی حوزه علمیه قم، خواستار آزادی امام‌خمینی به‌عنوان یکی از مدرسان برجسته آن حوزه شدند.<ref>سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج ۲، ص۸۰-۸۲.</ref> در پی صدور حکم اعدام برای ۶ تن از متهمان قتل [[حسنعلی منصور]]، استادان و افاضل حوزه قم در منازل شماری از مراجع برای نجات آنان از اعدام به تحصن دست زدند. آقامجتبی بر آن شد که دراین‌باره از مراجع نجف کمک بگیرد. وی درحالی‌که حامل چهار نامه و یک پیام شفاهی از مراجع تقلید قم بود از راه قاچاق رهسپار عراق شد و نامه‌ها را به مراجع تقلید در [[حوزه علمیه نجف]] ازجمله آیات [[سیدمحسن حکیم|سیدمحسن طباطبایی حکیم]] و سیدمحمود حسینی شاهرودی تقدیم کرد.<ref>روحانی، «حاج‌آقا مجتبی تهرانی، شاگرد دلباخته مکتب امام»، ص۳۶-۳۸.</ref>
آقامجتبی به‌واسطه تعلق به خاندانی با ریشه‌های عمیق سیاسی و مذهبی، از دوران جوانی وارد فعالیت‌های سیاسی شد. در جریان بازگشت [[سیدابوالقاسم کاشانی]] از تبعید، به نمایندگی از پدرش در مراسم استقبال از ایشان در فرودگاه مهرآباد شرکت کرد. با آغاز [[انجمن‌های ایالتی و ولایتی|غائله تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی]] در سال ۱۳۴۱ش، به مبارزه با آن پرداخت و در تظاهرات مردم تهران در روز ۲ بهمن۱۳۴۱ که با همراهی [[سیداحمد خوانساری]] برپا شد، شرکت داشت. سپس همراه با تظاهرکنندگان وارد بیت [[سیدمحمد بهبهانی]] شد و در همان‌جا شاهد یورش وحشیانه نیروهای انتظامی شاه به تظاهرکنندگان بود. او که در چاپ و انتشار [[پیام‌ها و اعلامیه‌های امام‌خمینی|اعلامیه‌های امام‌خمینی]] نقش محوری داشت، در سال ۱۳۴۲ش درصدد انتشار [[رساله توضیح المسائل امام‌خمینی|رساله توضیح‌المسائل امام‌خمینی]] برآمد و با کسب موافقت [[امام‌خمینی]]، آن را در روز هشتم محرم [۱۱ خرداد۴۲] انتشار داد و به این ترتیب رساله امام‌خمینی در دسترس مقلدان ایشان قرار گرفت. شیخ مجتبی تهرانی در پی [[دستگیری امام‌خمینی|دستگیری امام]] در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، در راه واداشتن دیگر علما و روحانیان به پشتیبانی از امام، سخت در تلاش و تکاپو بود. او در گام نخست با چند تن از علما و روحانیان مبارز مانند آقایان مشکینی، [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]] و [[سیدمحمدرضا سعیدی]] نشست‌هایی منظم و پیگیر برگزار کرد و به رایزنی پرداخت. واداشتن علما و مراجع قم و دیگر شهرستان‌ها به هجرت به تهران از موضوعاتی بود که نامبردگان روی آن پای فشردند و در مهاجرت علمای بلاد به تهران در اعتراض به دستگیری امام‌خمینی نقش داشتند. پس از آن مجتبی تهرانی برای پیشبرد اهداف و برنامه‌های مبارزاتی خود بر آن شد که در تهران بماند و همراه با علمای مهاجر در تعقیب اهداف مبارزاتی آنان فعال بود. از دیگر برنامه‌های او پیشنهاد تأیید [[مرجعیت امام‌خمینی]] از سوی دیگر علما و مراجع بود. او به همراه چند تن از علما به دیدار مراجع تقلید وقت رفتند و تأییدیه مرجعیت امام‌خمینی را از آنان اخذ کردند.<ref>روحانی، «حاج‌آقا مجتبی تهرانی، شاگرد دلباخته مکتب امام»، ص۳۱-۳۶.</ref> در مهر ۱۳۴۲ همراه با جمعی از روحانیان و مدرسان [[حوزه علمیه قم]]، در نامه‌ای به هیئت دولت و با اشاره به آغاز سال تحصیلی حوزه علمیه قم، خواستار آزادی امام‌خمینی به‌عنوان یکی از مدرسان برجسته آن حوزه شدند.<ref>سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج ۲، ص۸۰-۸۲.</ref> در پی صدور حکم اعدام برای شش تن از متهمان قتل [[حسنعلی منصور]]، استادان و افاضل حوزه قم در منازل شماری از مراجع برای نجات آنان از اعدام به تحصن دست زدند. آقامجتبی بر آن شد که دراین‌باره از مراجع نجف کمک بگیرد. وی درحالی‌که حامل چهار نامه و یک پیام شفاهی از مراجع تقلید قم بود از راه قاچاق رهسپار عراق شد و نامه‌ها را به مراجع تقلید در [[حوزه علمیه نجف]] ازجمله آیات [[سیدمحسن حکیم|سیدمحسن طباطبایی حکیم]] و سیدمحمود حسینی شاهرودی تقدیم کرد.<ref>روحانی، «حاج‌آقا مجتبی تهرانی، شاگرد دلباخته مکتب امام»، ص۳۶-۳۸.</ref>
===تأسیس کتابخانه ولیعصر در قم===
او پس از [[تبعید امام‌خمینی|تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور]]، مؤسسه‌ای مدرن و پیشرفته برای تحصیل و تدریس و مطالعه اهل علم و اندیشه در قم تأسیس کرد و ساختمانی را که به امام‌خمینی واگذار شده بود، با اجازه ایشان برای این منظور به تجهیزات لازم مجهز کرد. در گام نخست کتابخانه‌ای پدید آورد که بتواند نیازمندی‌های علمی و پژوهشی دانش‌پژوهان، اندیشمندان و پژوهشگران را برآورده کند؛ کتاب‌های زیادی با همت او خریداری و به این مرکز آورده شد. سالن‌های مطالعه و نیز سالن‌هایی برای تدریس استادان با شیوه‌ای نوین و مجهز آماده گردید. محمدحسن اعرابی (داماد امام) مسئولیت اجرایی و حسابداری آن مؤسسه را بر عهده گرفت و قرار شد برای خرید باغ اناری که در کنار آن مؤسسه واقع است اقدام کند. آقای لواسانی تأمین بودجه آن را عهده‌دار شد. برای هر بخش از این مؤسسه نام مناسبی در نظر گرفته شد، مانند دارالتدریس، دارالتحقیق و دارالمناظره. او سپس همراه با آقایان لواسانی و [[عبدالرحیم ربانی شیرازی|ربانی شیرازی]]، به عضویت هیئت‌مدیره آن درآمد.


او پس از [[تبعید امام‌خمینی|تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور]]، مؤسسه‌ای مدرن و پیشرفته برای تحصیل و تدریس و مطالعه اهل علم و اندیشه در قم تأسیس کرد و ساختمانی را که به امام‌خمینی واگذار شده بود، با اجازه ایشان برای این منظور به تجهیزات لازم مجهز کرد. در گام نخست کتابخانه‌ای پدید آورد که بتواند نیازمندی‌های علمی و پژوهشی دانش‌پژوهان، اندیشمندان و پژوهشگران را برآورده کند؛ کتاب‌های زیادی با همت او خریداری و به این مرکز آورده شد. سالن‌های مطالعه و نیز سالن‌هایی برای تدریس استادان با شیوه‌ای نوین و مجهز آماده گردید. محمدحسن اعرابی (داماد امام) مسئولیت اجرایی و حسابداری آن مؤسسه را بر عهده گرفت و قرار شد برای خرید باغ اناری که در کنار آن مؤسسه واقع است اقدام کند. آقای لواسانی تأمین بودجه آن را عهده‌دار شد. برای هر بخش از این مؤسسه نام مناسبی در نظر گرفته شد، مانند دارالتدریس، دارالتحقیق و دارالمناظره. او سپس همراه با آقایان لواسانی و ربانی شیرازی، به عضویت هیئت‌مدیره آن درآمد. نام این مؤسسه طبق نظر امام‌خمینی «کتابخانه ولیعصر» گذاشته شد. در آن کتابخانه محلی برای تحقیق پیرامون مسائل اسلامی در نظر گرفته شده بود و از استادان حوزه قم دعوت به عمل آمد به‌جای درس گفتن در برخی منابر و مساجد، کلاس درس خود را در آن مرکز قرار دهند. این پیشنهاد با استقبال استادان و مدرسین حوزه قم روبه‌رو شد و بسیاری از آنان کلاس درس خود را به آن مؤسسه بردند. طلاب علوم اسلامی نیز برای مطالعه و مباحثه به آن مرکز روی آوردند و ناشران و نویسندگان هنگامی که از پدید آمدن چنین محل علمی آگاه شدند کتاب‌های خود را به آن هدیه کردند.
نام این مؤسسه طبق نظر امام‌خمینی «کتابخانه ولیعصر» گذاشته شد. در آن کتابخانه محلی برای تحقیق پیرامون مسائل اسلامی در نظر گرفته شده بود و از استادان حوزه قم دعوت به عمل آمد به‌جای درس گفتن در برخی منابر و مساجد، کلاس درس خود را در آن مرکز قرار دهند. این پیشنهاد با استقبال استادان و مدرسین حوزه قم روبه‌رو شد و بسیاری از آنان کلاس درس خود را به آن مؤسسه بردند. طلاب علوم اسلامی نیز برای مطالعه و مباحثه به آن مرکز روی آوردند و ناشران و نویسندگان هنگامی که از پدید آمدن چنین محل علمی آگاه شدند کتاب‌های خود را به آن هدیه کردند.


بیش از چند ماهی از بنیاد مؤسسه نگذشته بود که رژیم شاه از آن احساس خطر کرد ازاین‌رو، مأموران یک‌باره به آن مؤسسه یورش بردند؛ نخست همه اتاق‌ها، سالن‌ها و مخزن‌ها را لاک و مهر کردند و پس از گذشت چند روز، شبانه همه کتاب‌ها، وسایل و لوازم آن مؤسسه را با چند کامیون به تهران انتقال دادند و آن مؤسسه را برای همیشه تعطیل کردند.  
بیش از چند ماهی از بنیاد مؤسسه نگذشته بود که رژیم شاه از آن احساس خطر کرد ازاین‌رو، مأموران یک‌باره به آن مؤسسه یورش بردند؛ نخست همه اتاق‌ها، سالن‌ها و مخزن‌ها را لاک و مهر کردند و پس از گذشت چند روز، شبانه همه کتاب‌ها، وسایل و لوازم آن مؤسسه را با چند کامیون به تهران انتقال دادند و آن مؤسسه را برای همیشه تعطیل کردند.  
خط ۵۴: خط ۵۶:


=== بازگشت به ایران ===
=== بازگشت به ایران ===
وی در سال ۱۳۴۹ش به علت کسالت فرزندش به ایران بازگشت و به دستور امام‌خمینی، به اقامه نماز جماعت در مسجد جامع بازار تهران پرداخت.<ref>انصاری، «درگذشتگان: آیت‌الله تهرانی»، ص۱۱۳.</ref> او در تهران به تدریس رسایل، مکاسب و کفایه پرداخت و از سال ۱۳۵۵ ش تدریس خارج را آغاز کرد. نخست در مدرسه امام رضا(ع) درس می‌گفت. سپس محل تدریس را به مدرسه مروی انتقال داد. درس خارج را از طهارت و صلوه آغاز کرد و یک دوره [[ولایت فقیه|ولایت‌فقیه]] را نیز درس گفت. مکاسب محرمه را از آغاز تا پایان تدریس کرد. دو سال مسائل قضا و دو سال مباحث بیع را مورد بحث و درس قرار داد و نزدیک سی سال درس خارج گفت.<ref>روحانی، «حاج‌آقا مجتبی تهرانی، شاگرد دلباخته مکتب امام»، ص۴۴-۴۵.</ref> او در تهران از مروجین [[مرجعیت امام‌خمینی]] بود و به همین علت [[ساواک]] خواستار مراقبت از گفتار و رفتار او شده بود.<ref>پایگاه‌های انقلاب اسلامی: مسجد جامع، ج۲، ص۳۸۲.</ref> ساواک در سال ۱۳۵۴ش هم از وی به‌عنوان یکی از نمایندگان امام‌خمینی در تهران نام برد.<ref>پایگاه‌های انقلاب اسلامی: مسجد جامع، ج۲، ص۳۸۳.</ref> او پس از [[توهین روزنامه اطلاعات به امام‌خمینی]] در ۱۷ دی ۱۳۵۶، با ارسال نامه‌هایی به مراجع تقلید، آن اهانت را محکوم کرد.<ref>پایگاه‌های انقلاب اسلامی: مسجد جامع، ج۲، ص۴۱۳.</ref>در سال ۱۳۵۷ ش به عراق رفت و با امام‌خمینی دیدار کرد و پیام یکی از مقامات [[حکومت پهلوی]] را به ایشان رساند. در آن دیدار امام‌خمینی بر تداوم مبارزه تأکید کرد.<ref>روحانی، «حاج‌آقا مجتبی تهرانی، شاگرد دلباخته مکتب امام»، ص۴۴-۴۵.</ref>
وی در سال ۱۳۴۹ش به علت کسالت فرزندش به ایران بازگشت و به دستور امام‌خمینی، به اقامه نماز جماعت در مسجد جامع بازار تهران پرداخت.<ref>انصاری، «درگذشتگان: آیت‌الله تهرانی»، ص۱۱۳.</ref> او در تهران به تدریس رسایل، مکاسب و کفایه پرداخت و از سال ۱۳۵۵ ش تدریس خارج را آغاز کرد. نخست در مدرسه امام رضا(ع) درس می‌گفت. سپس محل تدریس را به مدرسه مروی انتقال داد. درس خارج را از طهارت و صلوه آغاز کرد و یک دوره [[ولایت فقیه|ولایت‌فقیه]] را نیز درس گفت. مکاسب محرمه را از آغاز تا پایان تدریس کرد. دو سال مسائل قضا و دو سال مباحث بیع را مورد بحث و درس قرار داد و نزدیک سی سال درس خارج گفت.<ref>روحانی، «حاج‌آقا مجتبی تهرانی، شاگرد دلباخته مکتب امام»، ص۴۴-۴۵.</ref> او در تهران از مروجین [[مرجعیت امام‌خمینی]] بود و به همین علت [[ساواک]] خواستار مراقبت از گفتار و رفتار او شده بود.<ref>پایگاه‌های انقلاب اسلامی: مسجد جامع، ج۲، ص۳۸۲.</ref> ساواک در سال ۱۳۵۴ش هم از وی به‌عنوان یکی از نمایندگان امام‌خمینی در تهران نام برد.<ref>پایگاه‌های انقلاب اسلامی: مسجد جامع، ج۲، ص۳۸۳.</ref> او پس از [[توهین روزنامه اطلاعات به امام‌خمینی]] در ۱۷ دی ۱۳۵۶، با ارسال نامه‌هایی به مراجع تقلید، آن اهانت را محکوم کرد.<ref>پایگاه‌های انقلاب اسلامی: مسجد جامع، ج۲، ص۴۱۳.</ref>در سال ۱۳۵۷ش به عراق رفت و با امام‌خمینی دیدار کرد و پیام یکی از مقامات [[حکومت پهلوی]] را به ایشان رساند. در آن دیدار امام‌خمینی بر تداوم مبارزه تأکید کرد.<ref>روحانی، «حاج‌آقا مجتبی تهرانی، شاگرد دلباخته مکتب امام»، ص۴۴-۴۵.</ref>


== تألیفات و درگذشت ==
== تألیفات و درگذشت ==
۱۹٬۱۴۱

ویرایش