۲۱٬۱۴۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
نعمتالله صالحی پس از رحلت آیتالله بروجردی، به بیان مسائل شرعی از [[تحریرالوسیله|کتاب تحریرالوسیله امامخمینی]] پرداخت و بهخصوص در شهرکرد و شهرهای چهارمحال و بختیاری ایشان را بهعنوان [[مرجعیت|مرجع تقلید]] معرفی میکرد.<ref>شوکران اندیشه، ص۹۲-۹۳.</ref> وی در ۹ خرداد ۱۳۴۰ از [[امامخمینی]] اجازهای در تصدی امور حسبیه و شرعیه دریافت کرد.<ref>شوکران اندیشه، ص۸۳؛ اجازات امامخمینی، ص۶۳.</ref> با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امامخمینی، وارد جریان مبارزه با حکومت پهلوی شد و در جریان برگزاری همهپرسی (رفراندوم) موسوم به [[انقلاب سفید]]، به خوزستان رفت و درصدد توزیع اعلامیههای مراجع تقلید در منع شرکت در آن همهپرسی برآمد، ولی در پنجم بهمن ۱۳۴۱ بهاتفاق [[سیدمحمدرضا سعیدی]] در خرمشهر بازداشت و زندانی شد. مأموران مدرکی دال بر محکومیت او به دست نیاوردند، بنابراین او را آزاد کردند و به قم بازگرداندند.<ref>ایزدی، «مردی از تبار اصلاح دینی...»، ص۱۵.</ref> او در دوم فروردین ۱۳۴۲ در [[حمله رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه|حمله مأموران به مدرسه فیضیه]] حضور داشت.<ref>شوکران اندیشه، ص۱۷۱-۱۷۲.</ref> در ۱۵ تیر ۱۳۴۲ ش همراه با جمعی از علما و روحانیان نجفآباد، با ارسال تلگرافی به آیات امامخمینی، [[بهاءالدین محلاتی]] و [[سیدحسن قمی]]، حمایت و پشتیبانی خود را از آنان اعلام کردند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۸۳.</ref> در اسفند ۱۳۴۲ ش نیز همراه با جمعی از روحانیان مبارز نامهای به [[حسنعلی منصور]] نخستوزیر وقت ارسال کردند و با اشاره به برخی اقدامات خلاف قانون اساسی دوره امیر [[اسدالله علم]] و مخالفت با برخی از مصوبههای آن دوره، خواستار آزادی امامخمینی از حصر شدند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ص۱۰۹ـ۱۱۰؛ روحانی، بررسی و تحلیلی از نهضت امامخمینی، ج۱، ص۶۴۲.</ref> | نعمتالله صالحی پس از رحلت آیتالله بروجردی، به بیان مسائل شرعی از [[تحریرالوسیله|کتاب تحریرالوسیله امامخمینی]] پرداخت و بهخصوص در شهرکرد و شهرهای چهارمحال و بختیاری ایشان را بهعنوان [[مرجعیت|مرجع تقلید]] معرفی میکرد.<ref>شوکران اندیشه، ص۹۲-۹۳.</ref> وی در ۹ خرداد ۱۳۴۰ از [[امامخمینی]] اجازهای در تصدی امور حسبیه و شرعیه دریافت کرد.<ref>شوکران اندیشه، ص۸۳؛ اجازات امامخمینی، ص۶۳.</ref> با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امامخمینی، وارد جریان مبارزه با حکومت پهلوی شد و در جریان برگزاری همهپرسی (رفراندوم) موسوم به [[انقلاب سفید]]، به خوزستان رفت و درصدد توزیع اعلامیههای مراجع تقلید در منع شرکت در آن همهپرسی برآمد، ولی در پنجم بهمن ۱۳۴۱ بهاتفاق [[سیدمحمدرضا سعیدی]] در خرمشهر بازداشت و زندانی شد. مأموران مدرکی دال بر محکومیت او به دست نیاوردند، بنابراین او را آزاد کردند و به قم بازگرداندند.<ref>ایزدی، «مردی از تبار اصلاح دینی...»، ص۱۵.</ref> او در دوم فروردین ۱۳۴۲ در [[حمله رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه|حمله مأموران به مدرسه فیضیه]] حضور داشت.<ref>شوکران اندیشه، ص۱۷۱-۱۷۲.</ref> در ۱۵ تیر ۱۳۴۲ ش همراه با جمعی از علما و روحانیان نجفآباد، با ارسال تلگرافی به آیات امامخمینی، [[بهاءالدین محلاتی]] و [[سیدحسن قمی]]، حمایت و پشتیبانی خود را از آنان اعلام کردند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۸۳.</ref> در اسفند ۱۳۴۲ ش نیز همراه با جمعی از روحانیان مبارز نامهای به [[حسنعلی منصور]] نخستوزیر وقت ارسال کردند و با اشاره به برخی اقدامات خلاف قانون اساسی دوره امیر [[اسدالله علم]] و مخالفت با برخی از مصوبههای آن دوره، خواستار آزادی امامخمینی از حصر شدند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ص۱۰۹ـ۱۱۰؛ روحانی، بررسی و تحلیلی از نهضت امامخمینی، ج۱، ص۶۴۲.</ref> | ||
او پس از [[تبعید امامخمینی|تبعید امامخمینی به خارج از کشور]] نیز همراه با جمعی از روحانیان مبارز نامهای به امیرعباس هویدا نخستوزیر وقت نوشتند و در آن به اقدامات دولتهای پیشین در عدم توجه به آزادیهای سیاسی و ایجاد خفقان سیاسی از طریق دستگیری و تبعید فعالان سیاسی، تصویب برخی مصوبههای خلاف قانون اساسی و شرع و دستگیری و تبعید امامخمینی اعتراض کردند و خواستار آزادی ایشان و دیگر زندانیان سیاسی و همچنین الغای مصوبههای مغایر با شرع و قانون اساسی شدند.<ref>روحانی، بررسی و تحلیلی از نهضت امامخمینی، ج۱، ص۸۰۳ و نیز اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۲۹ـ۱۳۰.</ref> در همان زمان [[حکومت پهلوی]] روحانیان و وعاظ را تهدید کرد که درباره مسائل سیاسی ازجمله تبعید امامخمینی به خارج از کشور سخنی نگویند و همین مسئله باعث شد تا صالحی نجفآبادی همراه با جمعی دیگر از روحانیان مبارز در نامهای به آیات [[سیدمحمدهادی | او پس از [[تبعید امامخمینی|تبعید امامخمینی به خارج از کشور]] نیز همراه با جمعی از روحانیان مبارز نامهای به امیرعباس هویدا نخستوزیر وقت نوشتند و در آن به اقدامات دولتهای پیشین در عدم توجه به آزادیهای سیاسی و ایجاد خفقان سیاسی از طریق دستگیری و تبعید فعالان سیاسی، تصویب برخی مصوبههای خلاف قانون اساسی و شرع و دستگیری و تبعید امامخمینی اعتراض کردند و خواستار آزادی ایشان و دیگر زندانیان سیاسی و همچنین الغای مصوبههای مغایر با شرع و قانون اساسی شدند.<ref>روحانی، بررسی و تحلیلی از نهضت امامخمینی، ج۱، ص۸۰۳ و نیز اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۲۹ـ۱۳۰.</ref> در همان زمان [[حکومت پهلوی]] روحانیان و وعاظ را تهدید کرد که درباره مسائل سیاسی ازجمله تبعید امامخمینی به خارج از کشور سخنی نگویند و همین مسئله باعث شد تا صالحی نجفآبادی همراه با جمعی دیگر از روحانیان مبارز در نامهای به آیات [[سیدمحمدهادی میلانی]] و [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]]، نظر آنان را دراینباره و سختیها و مشقات تبلیغ دین در آن دوره جویا شوند.<ref>آیتاللهالعظمی سید...، ص۲۶۵ ـ ۲۶۹.</ref> سپس همراه با جمعی از علما و فضلای حوزه علمیه قم، با ارسال نامهای به امامخمینی، ادامه تبعید آن مرجع عالیقدر را که به خاطر دفاع از قرآن و حقوق ملت اسلام و حمایت از استقلال و تمامیت ارضی کشور اسلامی ایران بود، «موجب تأثر و تنفر عموم ملت ایران» دانستند و اعلام کردند «ملت شریف مسلمان ایران و حوزه علمیه قم که از منویات مقدس آن قائد عظیمالشأن پیروی میکنند و برای تأمین و اجرای آن از هیچگونه فداکاری دریغ ندارند، انتظار دارند که بهزودی موانع بر طرف شود تا با مراجعت حضرتعالی به [[حوزه علمیه قم]] و با تدبیرات خردمندانه و رهبریهای ارزنده آن زعیم عالیقدر، مصالح عالیه اسلام و ایران و حقوق از دست رفته ملت تأمین گردد».<ref>دوانی، ج۵، ص۱۵۸-۱۵۹؛ خسروشاهی، ص۹۴-۱۰۰؛ روحانی، بررسی و تحلیلی از نهضت امامخمینی، ج۱، ص۸۷۶ـ۸۷۷؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۷۸ـ۱۷۳.</ref> پس از دستگیری حسینعلی منتظری و عبدالرحیم ربانی شیرازی توسط نیروهای امنیتی در همان سال، همراه حدود ۵۰۰ نفر از طلاب قم به منزل [[میرزا هاشم آملی|آیتالله میرزا هاشم آملی]] رفتند و یحیی انصاری از ایشان تقاضا کرد که برای آزادی دستگیرشدگان اقدام کند.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۶، ص۵۰ و ۵۳.</ref> به دنبال آن، تعدادی از مدرسان و محصلان حوزه علمیه قم ازجمله [[یحیی انصاری شیرازی|یحیی انصاری]] طی نامه سرگشادهای به مراجع عراق و ایران، خواهان اقدام آنها در حمایت از روحانیان ایران در مقابل دولت شدند.<ref>دوانی، ج۵، ص۱۷۸-۱۷۷؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۹۸-۱۹۵.</ref> | ||
صالحی نجفآبادی در خرداد ۱۳۴۹ همراه با برخی از مدرسان حوزه علمیه قم در نامهای به «حضرت آیتاللهالعظمی مرجع بزرگ شیعه آقای خمینی» درگذشت آیتالله حکیم را تسلیت گفتند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۲۲؛ سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد، ج۵، ص۳۶۶؛ روحانی، بررسی و تحلیلی از نهضت امامخمینی، ج۲، ص۵۷۶-۵۷۷.</ref> صالحی نجفآبادی در پاسخ نامه جمعی از فضلا و محصلین حوزه علمیه قم دراینباره نوشت: «صلاحیت مرجعیت عامه حضرت آیتاللهالعظمی آقای خمینی مدظلهالعالی از قضایایی است که قیاسهاتها معها و کالنار علی المنار و الشمس فی رائقه النهار. تأیید، ترویج و تقویت معظمله وظیفه شرعی هر فرد مسلمان و علاقهمند به اسلام و مصالح مسلمین است».<ref>شوکران اندیشه، ص۹۴.</ref> به این سبب تحت تعقیب قرار گرفت و مدت چهار ماه متواری بود.<ref>شوکران اندیشه، ص۱۷۴-۱۷۵.</ref> او از افراد مورد اعتماد امامخمینی بود و ایشان به یکی از افرادی که توسط صالحی نجفآبادی معرفی شده بود، اجازهای در امور حسبیه و شرعیه داده بود.<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۴۹۹.</ref> | صالحی نجفآبادی در خرداد ۱۳۴۹ همراه با برخی از مدرسان حوزه علمیه قم در نامهای به «حضرت آیتاللهالعظمی مرجع بزرگ شیعه آقای خمینی» درگذشت آیتالله حکیم را تسلیت گفتند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۲۲؛ سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد، ج۵، ص۳۶۶؛ روحانی، بررسی و تحلیلی از نهضت امامخمینی، ج۲، ص۵۷۶-۵۷۷.</ref> صالحی نجفآبادی در پاسخ نامه جمعی از فضلا و محصلین حوزه علمیه قم دراینباره نوشت: «صلاحیت مرجعیت عامه حضرت آیتاللهالعظمی آقای خمینی مدظلهالعالی از قضایایی است که قیاسهاتها معها و کالنار علی المنار و الشمس فی رائقه النهار. تأیید، ترویج و تقویت معظمله وظیفه شرعی هر فرد مسلمان و علاقهمند به اسلام و مصالح مسلمین است».<ref>شوکران اندیشه، ص۹۴.</ref> به این سبب تحت تعقیب قرار گرفت و مدت چهار ماه متواری بود.<ref>شوکران اندیشه، ص۱۷۴-۱۷۵.</ref> او از افراد مورد اعتماد امامخمینی بود و ایشان به یکی از افرادی که توسط صالحی نجفآبادی معرفی شده بود، اجازهای در امور حسبیه و شرعیه داده بود.<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۴۹۹.</ref> | ||
== نگارش کتاب شهید جاوید == | == نگارش کتاب شهید جاوید == | ||
صالحی نجفآبادی ازجمله نویسندگان پرکار حوزه بود و یکی از تألیفات او که بحثهای زیادی را در محافل حوزوی برانگیخت، انتشار [[شهید جاوید (کتاب)|کتاب شهید جاوید]] بود. او در این کتاب، هدف امام حسین(ع) از قیام علیه یزید بن معاویه را تلاش برای برقراری حکومت اسلامی معرفی کرد. این ادعا که از نظر برخی متفکران حوزوی، انکار علم امام بود، به بحثهای دامنهداری میان نویسندگان و پژوهشگران مذهبی و همچنین وعاظ انجامید. در این میان، تقریظ آیات [[حسینعلی منتظری]] و [[علیاکبر مشکینی]]، دو تن از روحانیان مبارز وقت بر این کتاب باعث شد تا ساواک از این اختلافها استفاده کند و بر بحثهای مطرحشده درباره این کتاب دامن بزند؛ بنابراین بخش وسیعی از علما، روحانیان و واعظان به مخالفت با شهید جاوید پرداختند و کتابهایی را دراینباره نوشتند. به نوشته یکی از پژوهشگران، در فضای پرسروصدای سالهای ۱۳۴۹ ش تا ۱۳۵۲ ش، صالحی نجفآبادی به شخصیتی با موافقان افراطی و مخالفان افراطی روبرو بود.<ref>شوکران اندیشه، ص۲۵۸-۳۶۲؛ ایزدی، «مردی از تبار اصلاح دینی...»، ص۱۵.</ref> برخی از روحانیان نقدهایی بر آن کتاب نوشتند که از آن جمله میتوان به آثار زیر اشاره کرد: پرتو حقیقت نوشته سیدمحمد نوری موسوی (اصفهان، حسینیه عمادزاده در ۴۸ صفحه)، جزوه حاج شیخ محمد کرمی (ضمیمه جزء دوم شرح نهجالبلاغه وی)، حسین و پذیرش دعوت محمدتقی صدیقین اصفهانی (انتشار در سال ۱۳۵۱)، یک بررسی مختصر پیرامون قیام مقدس شهید جاوید حسین بن علی (ع) (از سه نفر از فضلای حوزه قم: محمدحسین اشعری، حسین کریمی و سیدحسن آل طه)، راه سوم شیخ علی کاظمی (قم، ۱۳۹۱، در ۱۲۸ صفحه)، مقصد الحسین میرزا ابوالفضل زاهدی قمی (قم، ۱۳۵۰، ۵۶ صفحه)، افسانه کتاب (نقد شهید جاوید) عطایی خراسانی (بخشی از کتاب ۴۴۰ صفحهای او)، دفاع از حسین محمدعلی انصاری (قم، ۶۳۰ صفحه)، جواب او از کتاب او! (عبدالصاحب محمدمهدی مرتضوی لنگرودی، ۲۸۸ صفحه)، کتاب هفتساله چرا صدا درآورد (شیخ علیپناه اشتهاردی، ۴۴۰ صفحه)، سالار شهیدان حسین بن علی سیداحمد فهری (۴۰۲ صفحه)، پاسداران وحی (شهابالدین اشراقی و محمد فاضل لنکرانی، ۴۵۶ صفحه)، شهید آگاه صافی گلپایگانی (قم، | صالحی نجفآبادی ازجمله نویسندگان پرکار حوزه بود و یکی از تألیفات او که بحثهای زیادی را در محافل حوزوی برانگیخت، انتشار [[شهید جاوید (کتاب)|کتاب شهید جاوید]] بود. او در این کتاب، هدف امام حسین(ع) از قیام علیه یزید بن معاویه را تلاش برای برقراری حکومت اسلامی معرفی کرد. این ادعا که از نظر برخی متفکران حوزوی، انکار علم امام بود، به بحثهای دامنهداری میان نویسندگان و پژوهشگران مذهبی و همچنین وعاظ انجامید. در این میان، تقریظ آیات [[حسینعلی منتظری]] و [[علیاکبر مشکینی]]، دو تن از روحانیان مبارز وقت بر این کتاب باعث شد تا ساواک از این اختلافها استفاده کند و بر بحثهای مطرحشده درباره این کتاب دامن بزند؛ بنابراین بخش وسیعی از علما، روحانیان و واعظان به مخالفت با شهید جاوید پرداختند و کتابهایی را دراینباره نوشتند. به نوشته یکی از پژوهشگران، در فضای پرسروصدای سالهای ۱۳۴۹ ش تا ۱۳۵۲ ش، صالحی نجفآبادی به شخصیتی با موافقان افراطی و مخالفان افراطی روبرو بود.<ref>شوکران اندیشه، ص۲۵۸-۳۶۲؛ ایزدی، «مردی از تبار اصلاح دینی...»، ص۱۵.</ref> برخی از روحانیان نقدهایی بر آن کتاب نوشتند که از آن جمله میتوان به آثار زیر اشاره کرد: پرتو حقیقت نوشته سیدمحمد نوری موسوی (اصفهان، حسینیه عمادزاده در ۴۸ صفحه)، جزوه حاج شیخ محمد کرمی (ضمیمه جزء دوم شرح نهجالبلاغه وی)، حسین و پذیرش دعوت محمدتقی صدیقین اصفهانی (انتشار در سال ۱۳۵۱)، یک بررسی مختصر پیرامون قیام مقدس شهید جاوید حسین بن علی (ع) (از سه نفر از فضلای حوزه قم: محمدحسین اشعری، حسین کریمی و سیدحسن آل طه)، راه سوم شیخ علی کاظمی (قم، ۱۳۹۱، در ۱۲۸ صفحه)، مقصد الحسین میرزا ابوالفضل زاهدی قمی (قم، ۱۳۵۰، ۵۶ صفحه)، افسانه کتاب (نقد شهید جاوید) عطایی خراسانی (بخشی از کتاب ۴۴۰ صفحهای او)، دفاع از حسین محمدعلی انصاری (قم، ۶۳۰ صفحه)، جواب او از کتاب او! (عبدالصاحب محمدمهدی مرتضوی لنگرودی، ۲۸۸ صفحه)، کتاب هفتساله چرا صدا درآورد (شیخ علیپناه اشتهاردی، ۴۴۰ صفحه)، سالار شهیدان حسین بن علی سیداحمد فهری (۴۰۲ صفحه)، پاسداران وحی (شهابالدین اشراقی و محمد فاضل لنکرانی، ۴۵۶ صفحه)، شهید آگاه صافی گلپایگانی (قم، ۱۳۹۳ق).<ref>ابک، «صالحی نجفآبادی نویسنده شهید جاوید درگذشت»، ص۱.</ref> | ||
[[امامخمینی]] همچنین در سال ۱۳۵۲ش در نامه به سیداحمد خمینی به او توصیه کرد: «در اختلاف بین طلاب و اهل منبر» راجع به کتاب شهید جاوید وارد نشود.<ref>صحیفه امام، ج ۳، ص۱۸.</ref> در این میان، تبعید صالحی نجفآبادی در سال ۱۳۵۲ ش تا حدودی بحثها درباره کتاب شهید جاوید را تحتالشعاع قرار داد؛ در آن سال و در جریان کشف گروه ابوذر در نهاوند و ارتباط آنان به برخی از روحانیان مبارز، جمع کثیری از روحانیان ازجمله عبدالرحیم ربانی | امامخمینی در سال ۱۳۵۰ ش در نامهای به [[محمد یزدی|شیخ محمد یزدی]] با اشاره به اختلافات حوزه علمیه قم و اهل منبر درباره کتاب شهید جاوید، تأسف خود را ابراز و سپس خطاب به او تأکید کرد: <blockquote>«امروز که اصول احکام در دستبرد اجانب و نوکرهای آنهاست، بهجای وحدت کلمه، این نحو تفرق و توهین بعضی از بعضی و تکفیر بعضی موجب کمال تأسف است و کاشف از عدم رشد جامعه است. امثال جنابعالی کوشش کنید شاید موفق شوید آقایان را از این خواب گران بیدار کنید، قبل از اینکه همهچیز آنها به باد رفته باشد؛ اگر نرفته باشد».<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۳۴۱.</ref></blockquote>[[امامخمینی]] همچنین در سال ۱۳۵۲ش در نامه به [[سیداحمد خمینی]] به او توصیه کرد: «در اختلاف بین طلاب و اهل منبر» راجع به کتاب شهید جاوید وارد نشود.<ref>صحیفه امام، ج ۳، ص۱۸.</ref> در این میان، تبعید صالحی نجفآبادی در سال ۱۳۵۲ ش تا حدودی بحثها درباره کتاب شهید جاوید را تحتالشعاع قرار داد؛ در آن سال و در جریان کشف گروه ابوذر در نهاوند و ارتباط آنان به برخی از روحانیان مبارز، جمع کثیری از روحانیان ازجمله [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، [[حسینعلی منتظری]] و نعمتالله صالحی نجفآبادی دستگیر و محاکمه شدند و صالحی نجفآبادی در ۳۰ مردادماه ۱۳۵۲ به ابهر زنجان تبعید شد. در ابهر به سبب برخی فعالیتها به زنجان و سپس تهران احضار و در نهایت بار دیگر به ابهر باز گردانده شد. محل تبعید او سپس از ابهر به تویسرکان و پس از یک سال به مهاباد تغییر یافت. او در مهاباد به بحث با عالمان اهلسنت میپرداخت.<ref>صحیفه امام، ج ۳، ص۱۷۵-۲۰۲.</ref> در سال ۱۳۵۵ ش بار دیگر نام شهید جاوید بر سر زبانها افتاد؛ در آن سال، قتل [[سیدابوالحسن شمسآبادی]]، روحانی اصفهانی مخالف شهید جاوید، باعث شد تا بار دیگر بحثها پیرامون کتاب فوق و صالحی نجفآبادی مطرح شود.<ref>ایزدی، «مردی از تبار اصلاح دینی...»، ص۱۵.</ref> | ||
== سایر تألیفات == | == سایر تألیفات == |