پرش به محتوا

سیدمحمدحسین مرتضوی لنگرودی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
| وبگاه رسمی        =
| وبگاه رسمی        =
}}
}}
'''سیدمحمدحسین مرتضوی لنگرودی'''، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی.  
'''سیدمحمدحسین مرتضوی لنگرودی'''، از [[شاگردان درس خارج فقه امام‌خمینی|شاگردان درس خارج فقه]] و [[درس خارج اصول امام‌خمینی|اصول امام‌خمینی]].  


== تولد ==
== تولد ==
او در سال ۱۳۰۷ش در شهر نجف اشرف به دنیا آمد. پدرش سیدمرتضی حسینی لنگرودی، یکی از مراجع تقلید عصر خود و از مدرسان دروس عالی در [[حوزه علمیه قم]] بود.
او در سال ۱۳۰۷ش در شهر [[نجف|نجف اشرف]] به دنیا آمد. پدرش سیدمرتضی حسینی لنگرودی، یکی از مراجع تقلید عصر خود و از مدرسان دروس عالی در [[حوزه علمیه قم]] بود.


== تحصیل ==
== تحصیل ==
خط ۴۳: خط ۴۳:
سیدمحمدحسین مرتضوی در جریان دخالت اوقاف در امور مدارس دینی از طریق امتحان‌گیری از طلاب، در برابر خواست حکومت مقاومت و از دخالت اوقاف در امور آن مدرسه جلوگیری کرد.<ref>آیت‌الله‌العظمی سیدمحمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۴۴۵.</ref> وقتی دخالت‌های اوقاف در امور آن مدرسه فزونی گرفت، در پاسخ به اعتراض طلاب، رسماً اعلام نمود که در امور آن مدرسه دخالتی ندارد و به این ترتیب مخالفت خود را با اقدامات اوقاف اعلام کرد. دخالت اوقاف در امور آن مدرسه به اندازه‌ای بود که جمعی از محصلان آن مدرسه با ارسال نامه‌هایی به [[سیدمحسن حکیم|سیدمحسن طباطبایی حکیم]]، خواستار تذکر به اوقاف مبنی بر عدم مداخله در امور آن مدرسه شدند. آنان در آن نامه تأکید کردند که «محمدحسین لنگرودی چون خیلی خوش‌بین به وعده‌های ادارات دولتی خاصه اوقاف نبوده، از حضور در جلسه امتحانی که از طرف آقایان معظم الیهما تشکیل شده بود و از ایشان هم دعوت به عمل آمده بود، عذر خواستند».<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ص۲۱۴ـ۲۱۷.</ref> این گزارش نشان از موضع او نسبت به دخالت‌های اوقاف در امور مدرسه فوق دارد. رئیس ساواک تهران در گزارشی درباره خودداری [[طلاب]] آن مدرسه از شرکت در امتحان مقررشده توسط اوقاف، سیدمحمدحسین مرتضوی را محرک آنان معرفی کرد و تأکید نمود «سیدمحمدحسین لنگرودی از روحانیون ناراحت و مشکوک می‌باشد که در مواقع مقتضی علیه دولت تبلیغ می‌کند. ضمناً اعمال و رفتار وی تا حدودی تحت مراقبت می‌باشد».<ref>آیت‌الله‌العظمی سیدمحمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۴۴۵.</ref>  
سیدمحمدحسین مرتضوی در جریان دخالت اوقاف در امور مدارس دینی از طریق امتحان‌گیری از طلاب، در برابر خواست حکومت مقاومت و از دخالت اوقاف در امور آن مدرسه جلوگیری کرد.<ref>آیت‌الله‌العظمی سیدمحمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۴۴۵.</ref> وقتی دخالت‌های اوقاف در امور آن مدرسه فزونی گرفت، در پاسخ به اعتراض طلاب، رسماً اعلام نمود که در امور آن مدرسه دخالتی ندارد و به این ترتیب مخالفت خود را با اقدامات اوقاف اعلام کرد. دخالت اوقاف در امور آن مدرسه به اندازه‌ای بود که جمعی از محصلان آن مدرسه با ارسال نامه‌هایی به [[سیدمحسن حکیم|سیدمحسن طباطبایی حکیم]]، خواستار تذکر به اوقاف مبنی بر عدم مداخله در امور آن مدرسه شدند. آنان در آن نامه تأکید کردند که «محمدحسین لنگرودی چون خیلی خوش‌بین به وعده‌های ادارات دولتی خاصه اوقاف نبوده، از حضور در جلسه امتحانی که از طرف آقایان معظم الیهما تشکیل شده بود و از ایشان هم دعوت به عمل آمده بود، عذر خواستند».<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ص۲۱۴ـ۲۱۷.</ref> این گزارش نشان از موضع او نسبت به دخالت‌های اوقاف در امور مدرسه فوق دارد. رئیس ساواک تهران در گزارشی درباره خودداری [[طلاب]] آن مدرسه از شرکت در امتحان مقررشده توسط اوقاف، سیدمحمدحسین مرتضوی را محرک آنان معرفی کرد و تأکید نمود «سیدمحمدحسین لنگرودی از روحانیون ناراحت و مشکوک می‌باشد که در مواقع مقتضی علیه دولت تبلیغ می‌کند. ضمناً اعمال و رفتار وی تا حدودی تحت مراقبت می‌باشد».<ref>آیت‌الله‌العظمی سیدمحمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۴۴۵.</ref>  


[[امام‌خمینی]] در ۴ مهر ۱۳۴۶ در نامه‌ای به مرتضوی لنگرودی، از مقاومت وی تقدیر کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۲، ص۱۵۳.</ref> مرتضوی نیز با ارسال نامه‌ای به امام‌خمینی، ایشان را در جریان اقدامات اوقاف علیه مدرسه مزبور قرار داد و نگرانی خود را از دخالت‌های اوقاف ابراز نمود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۲، ص۱۵۹.</ref> او سپس از امام‌خمینی برای پرداخت شهریه به طلاب آن مدرسه کمک خواست. این درخواست مورد قبول ایشان قرار گرفت و مبلغی را برای مرتضوی لنگرودی ارسال کرد. بر اساس گزارش [[ساواک]]، مقرر شده بود [[سیدصادق لواسانی]] ماهانه مبلغ یک‌هزار تومان برای پرداخت [[شهریه امام‌خمینی|شهریه]] در اختیار او قرار دهد.<nowiki><ref> سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ج۵، ص۴۷۶؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۹، ص۱۹۰.</ref></nowiki> بر اساس گزارش ساواک، وی با کمک امام‌خمینی امور مدرسه فوق را با موفقیت اداره می‌کرد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۹، ص۲۶۳.</ref> و «با طلابش، افکار [امام] خمینی را در بین مردم اشاعه» می‌داد.<ref>سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ج۶، ص۴۲۸.</ref> او پس از آن نیز به فعالیت‌های خود به‌خصوص در مدرسه ابوالفتح ادامه داد و در اغلب مسائل سیاسی حساس از امام‌خمینی استفتا می‌کرد. ازجمله در سال ۱۳۴۹ش درباره [[سربازی طلاب]] یا گرفتن معافیت، نامه‌ای به امام‌خمینی با عنوان «آیت‌الله‌العظمی سیدنا الخمینی» نوشت و از ایشان استفتا کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۲، ص۲۸۰.</ref> در پی بروز شایعاتی مبنی بر موافقت امام‌خمینی با دخالت اوقاف در امور مدرسه ابوالفتح تهران و یا داده شدن سرپرستی آن به فرد دیگری، امام‌خمینی با ارسال نامه‌ای به او، موارد فوق را تکذیب کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۲، ص۳۹۴.</ref>
[[امام‌خمینی]] در ۴ مهر ۱۳۴۶ در نامه‌ای به مرتضوی لنگرودی، از مقاومت وی تقدیر کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۲، ص۱۵۳.</ref> مرتضوی نیز با ارسال نامه‌ای به امام‌خمینی، ایشان را در جریان اقدامات اوقاف علیه مدرسه مزبور قرار داد و نگرانی خود را از دخالت‌های اوقاف ابراز نمود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۲، ص۱۵۹.</ref> او سپس از امام‌خمینی برای پرداخت شهریه به طلاب آن مدرسه کمک خواست. این درخواست مورد قبول ایشان قرار گرفت و مبلغی را برای مرتضوی لنگرودی ارسال کرد. بر اساس گزارش [[ساواک]]، مقرر شده بود [[سیدصادق لواسانی]] ماهانه مبلغ یک‌هزار تومان برای پرداخت [[شهریه امام‌خمینی|شهریه]] در اختیار او قرار دهد.<ref>سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ج۵، ص۴۷۶؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۹، ص۱۹۰.</ref> بر اساس گزارش ساواک، وی با کمک امام‌خمینی امور مدرسه فوق را با موفقیت اداره می‌کرد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۹، ص۲۶۳.</ref> و «با طلابش، افکار [امام] خمینی را در بین مردم اشاعه» می‌داد.<ref>سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ج۶، ص۴۲۸.</ref> او پس از آن نیز به فعالیت‌های خود به‌خصوص در مدرسه ابوالفتح ادامه داد و در اغلب مسائل سیاسی حساس از امام‌خمینی استفتا می‌کرد. ازجمله در سال ۱۳۴۹ش درباره [[سربازی طلاب]] یا گرفتن معافیت، نامه‌ای به امام‌خمینی با عنوان «آیت‌الله‌العظمی سیدنا الخمینی» نوشت و از ایشان استفتا کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۲، ص۲۸۰.</ref> در پی بروز شایعاتی مبنی بر موافقت امام‌خمینی با دخالت اوقاف در امور مدرسه ابوالفتح تهران و یا داده شدن سرپرستی آن به فرد دیگری، امام‌خمینی با ارسال نامه‌ای به او، موارد فوق را تکذیب کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۲، ص۳۹۴.</ref>


مرتضوی لنگرودی در جریان برگزاری [[جشن تاج‌گذاری شاه]] در همان سال، در اقدام هماهنگ روحانیان مبارز تهران در اعتراض علیه آن جشن نقش داشت.<ref>سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ج۴، ص۲۷۶ و ۲۷۹؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۹، ص۱۵۵.</ref> مرتضوی پس از دستگیری و تبعید سیدصادق لواسانی، از اقدام [[حکومت پهلوی]] انتقاد کرد و آن را نشانه ترس آن حکومت دانست و تأکید کرد <blockquote>«این دستگاه چون خائف است، دست به هر اقدامی می‌زند، والا معنی ندارد چون مردم مسلمان {امام} خمینی را مجتهد می‌دانند و وجوه خود را به علت عدم دسترسی به ایشان، به نماینده او {سیدصادق لواسانی} می‌دهند و این کار جرم نیست، ولی آقای لواسانی را به این جرم که پول می‌گیرد و یا پول می‌دهد دستگیر می‌کنند».<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۹، ص۲۶۳.</ref></blockquote>بر اساس گزارش ساواک، وی پس از آن مسئولیت تقسیم [[شهریه امام‌خمینی]] در تهران را بر عهده داشت و به این سبب از طرف ساواک تحت کنترل قرار گرفت.<ref>سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد ساواک، ج۱۱، ص۴۲۶.</ref> او در ۱۳۵۲ با ارسال نامه‌ای به امام‌خمینی از برخی اقدامات [[حکومت پهلوی]] در هجمه به دین اظهار نگرانی کرده بود و امام‌خمینی نیز در پاسخ به نامه او، آن اقدامات را ناشی از سستی و ضعف علما در مبارزه با حکومت پهلوی دانسته و بر تداوم مبارزه تأکید کرده بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۳، ص۱۳.</ref> امام‌خمینی همچنین در زمستان ۱۳۵۲ در نامه‌ای به دامادشان [[محمدحسن اعرابی]]، محمدحسین مرتضوی لنگرودی را یکی از معتمدان خود در تهران معرفی کرده و خواستار ارسال وجوهات به او شده بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۳، ص۶۳.</ref> ایشان در نامه‌ای دیگر در همان سال و خطاب به سیداحمد خمینی در تهران، از سیدمحمدحسین مرتضوی به‌عنوان یکی از افراد مورد اعتماد خود در تهران نام برد.<ref>سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد ساواک، ج۷، ص۳۶۵.</ref>
مرتضوی لنگرودی در جریان برگزاری [[جشن تاج‌گذاری شاه]] در همان سال، در اقدام هماهنگ روحانیان مبارز تهران در اعتراض علیه آن جشن نقش داشت.<ref>سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ج۴، ص۲۷۶ و ۲۷۹؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۹، ص۱۵۵.</ref> مرتضوی پس از دستگیری و تبعید سیدصادق لواسانی، از اقدام [[حکومت پهلوی]] انتقاد کرد و آن را نشانه ترس آن حکومت دانست و تأکید کرد <blockquote>«این دستگاه چون خائف است، دست به هر اقدامی می‌زند، والا معنی ندارد چون مردم مسلمان {امام} خمینی را مجتهد می‌دانند و وجوه خود را به علت عدم دسترسی به ایشان، به نماینده او {سیدصادق لواسانی} می‌دهند و این کار جرم نیست، ولی آقای لواسانی را به این جرم که پول می‌گیرد و یا پول می‌دهد دستگیر می‌کنند».<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۹، ص۲۶۳.</ref></blockquote>بر اساس گزارش ساواک، وی پس از آن مسئولیت تقسیم [[شهریه امام‌خمینی]] در تهران را بر عهده داشت و به این سبب از طرف ساواک تحت کنترل قرار گرفت.<ref>سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد ساواک، ج۱۱، ص۴۲۶.</ref> او در ۱۳۵۲ با ارسال نامه‌ای به امام‌خمینی از برخی اقدامات [[حکومت پهلوی]] در هجمه به دین اظهار نگرانی کرده بود و امام‌خمینی نیز در پاسخ به نامه او، آن اقدامات را ناشی از سستی و ضعف علما در مبارزه با حکومت پهلوی دانسته و بر تداوم مبارزه تأکید کرده بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۳، ص۱۳.</ref> امام‌خمینی همچنین در زمستان ۱۳۵۲ در نامه‌ای به دامادشان [[محمدحسن اعرابی]]، محمدحسین مرتضوی لنگرودی را یکی از معتمدان خود در تهران معرفی کرده و خواستار ارسال وجوهات به او شده بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۳، ص۶۳.</ref> ایشان در نامه‌ای دیگر در همان سال و خطاب به [[سیداحمد خمینی]] در تهران، از سیدمحمدحسین مرتضوی به‌عنوان یکی از افراد مورد اعتماد خود در تهران نام برد.<ref>سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد ساواک، ج۷، ص۳۶۵.</ref>


== فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ==
== فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ==
۲۰٬۷۴۰

ویرایش