۲۱٬۱۴۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات عالمان شیعه | {{جعبه اطلاعات عالمان شیعه | ||
| عنوان = | | عنوان =محمدهادی معرفت | ||
| تصویر = | | تصویر = | ||
| توضیح تصویر = | | توضیح تصویر = | ||
خط ۸: | خط ۸: | ||
| لقب = | | لقب = | ||
| نسب = | | نسب = | ||
| تاریخ تولد = | | تاریخ تولد =۱۳۰۹ش | ||
| زادگاه = | | زادگاه =کربلا | ||
| تاریخ وفات = | | تاریخ وفات = | ||
| شهر وفات = | | شهر وفات = | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
'''محمدهادی معرفت'''، از شاگردان درس خارج فقه امامخمینی. | '''محمدهادی معرفت'''، از شاگردان درس خارج فقه امامخمینی. | ||
محمدهادی معرفت در سال ۱۳۰۹ش در شهر کربلا به دنیا آمد. پدرش شیخ علی و جدش میرزا محمدعلی، از نوادگان شیخ عبدالعالی میسی اصفهانی، صاحب رساله میسیه و از خطبای بنام کربلا در آن دوران بود.<ref>عابدی میانجی، ص۳۹۶.</ref> | محمدهادی معرفت در سال ۱۳۰۹ش در شهر کربلا به دنیا آمد. پدرش شیخ علی و جدش میرزا محمدعلی، از نوادگان شیخ عبدالعالی میسی اصفهانی، صاحب رساله میسیه و از خطبای بنام کربلا در آن دوران بود.<ref>عابدی میانجی، محمدهادی معرفت مرزبان وحی، ص۳۹۶.</ref> | ||
معرفت از پنج سالگی خواندن و نوشتن را در مکتبخانهای در کربلا و نزد فردی به نام شیخ باقر (که از اصفهان به کربلا مهاجرت کرده و نظام جدید تأسیس نموده بود) فراگرفت. پس از آن مقدمات را نزد استاد حاج شیخ علیاکبر نائینی و پدرش آموخت. ادبیات و منطق را هم نزد پدرش و سید سعید تنکابنی، سید محمد شیرازی، شیخ محمدحسین مازندرانی، و سید مرتضی قزوینی فراگرفت و مقداری هم علوم فلکی و ریاضی را نزد برخی از استادان خواند. بعضی دیگر از دروس فقه و اصول و مبادی فلسفه را هم در حوزه علمیه کربلا و نزد شیخ محمد کلباسی، شیخ محمدحسین مازندرانی، شیخ محمد خطیب، حاجآقا سید حسن میر قزوینی، شیخ محمدرضا جرقویی اصفهانی، شیخ محمدمهدی کابلی و شیخ یوسف بیارجمندی خراسانی خواند و کتاب فصول، رسائل و مکاسب شیخ و یک دوره اصول خارج و مقدار زیادی خارج فقه را نزد بیارجمندی خراسانی گذراند. علاوه بر آن مطول را نیز نزد ایشان تعلیم یافت. | معرفت از پنج سالگی خواندن و نوشتن را در مکتبخانهای در کربلا و نزد فردی به نام شیخ باقر (که از اصفهان به کربلا مهاجرت کرده و نظام جدید تأسیس نموده بود) فراگرفت. پس از آن مقدمات را نزد استاد حاج شیخ علیاکبر نائینی و پدرش آموخت. ادبیات و منطق را هم نزد پدرش و سید سعید تنکابنی، سید محمد شیرازی، شیخ محمدحسین مازندرانی، و سید مرتضی قزوینی فراگرفت و مقداری هم علوم فلکی و ریاضی را نزد برخی از استادان خواند. بعضی دیگر از دروس فقه و اصول و مبادی فلسفه را هم در حوزه علمیه کربلا و نزد شیخ محمد کلباسی، شیخ محمدحسین مازندرانی، شیخ محمد خطیب، حاجآقا سید حسن میر قزوینی، شیخ محمدرضا جرقویی اصفهانی، شیخ محمدمهدی کابلی و شیخ یوسف بیارجمندی خراسانی خواند و کتاب فصول، رسائل و مکاسب شیخ و یک دوره اصول خارج و مقدار زیادی خارج فقه را نزد بیارجمندی خراسانی گذراند. علاوه بر آن مطول را نیز نزد ایشان تعلیم یافت. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
معرفت، همزمان با تحصیل، به تدریس و تحقیق اشتغال داشت و علاوه بر آن یک بار در هفته، جلسه دینی برای جوانان برگزار میکرد که با اقبال قابل توجهی روبرو شد. همگام با آن، با همکاری گروهی از فضلای حوزه (سید محمد شیرازی، سید عبدالرضا شهرستانی، سید محمدعلی بحرانی، شیخ محمدباقر محمودی و...) ماهنامه أجوبة المسائل الدینیه را بنیان نهاد و با اعلام: سؤالهای دینی شما را پاسخگو هستیم، مشغول به فعالیت شد و این ماهنامه بهویژه در دانشگاهها و حتی برخی دانشگاههای بزرگ خارج از کشور عراق با استقبال فراوان روبرو شد و سالیان دراز ادامه داشت. در کنار آن به نگارش مقالات تحقیقی، و علمی ـ دینی به زبان عربی دست زد و برخی از این مقالات به سبب اهمیت موضوع، در سالهای بعد بهصورت کتاب یا رساله چاپ و منتشر شد، از جمله مقالات حقوق زن در اسلام؛ ترجمه قرآن: امکان، نقد، ضرورت؛ دو فرقه شیخیّه: اسکویی، کریمخانی؛ اهمیت نماز و تأثیر آن در حیات فردی و اجتماعی. | معرفت، همزمان با تحصیل، به تدریس و تحقیق اشتغال داشت و علاوه بر آن یک بار در هفته، جلسه دینی برای جوانان برگزار میکرد که با اقبال قابل توجهی روبرو شد. همگام با آن، با همکاری گروهی از فضلای حوزه (سید محمد شیرازی، سید عبدالرضا شهرستانی، سید محمدعلی بحرانی، شیخ محمدباقر محمودی و...) ماهنامه أجوبة المسائل الدینیه را بنیان نهاد و با اعلام: سؤالهای دینی شما را پاسخگو هستیم، مشغول به فعالیت شد و این ماهنامه بهویژه در دانشگاهها و حتی برخی دانشگاههای بزرگ خارج از کشور عراق با استقبال فراوان روبرو شد و سالیان دراز ادامه داشت. در کنار آن به نگارش مقالات تحقیقی، و علمی ـ دینی به زبان عربی دست زد و برخی از این مقالات به سبب اهمیت موضوع، در سالهای بعد بهصورت کتاب یا رساله چاپ و منتشر شد، از جمله مقالات حقوق زن در اسلام؛ ترجمه قرآن: امکان، نقد، ضرورت؛ دو فرقه شیخیّه: اسکویی، کریمخانی؛ اهمیت نماز و تأثیر آن در حیات فردی و اجتماعی. | ||
محمدهادی معرفت در آغاز سال ۱۳۴۰ش برای تکمیل تحصیل به همراه خانواده به نجف اشرف رفت و در حوزه علمیه آنجا در دروس خارج فقه و اصول آیات سید محسن طباطبایی حکیم، سید ابوالقاسم موسوی خویی، میرزا باقر زنجانی، شیخ حسین حلّی و سید علی فانی اصفهانی حضور یافت.<ref>عابدی میانجی، ۳۹۶ـ۳۹۹؛ «بر ستیغ معرفت»، ص۱۶۱ـ۱۶۲؛ «شناختنامه آیتالله | محمدهادی معرفت در آغاز سال ۱۳۴۰ش برای تکمیل تحصیل به همراه خانواده به نجف اشرف رفت و در حوزه علمیه آنجا در دروس خارج فقه و اصول آیات سید محسن طباطبایی حکیم، سید ابوالقاسم موسوی خویی، میرزا باقر زنجانی، شیخ حسین حلّی و سید علی فانی اصفهانی حضور یافت.<ref>عابدی میانجی، ۳۹۶ـ۳۹۹؛ «بر ستیغ معرفت»، ص۱۶۱ـ۱۶۲؛ «شناختنامه آیتالله معرفت»؛ گلستانی، «زیستنامه و کتابشناسی توصیفی علامه استاد معرفت»، ص۲۹۷ـ۳۰۰.</ref> | ||
معرفت با ورود امام خمینی به نجف اشرف در سال ۱۳۴۴ و آغاز تدریس درس خارج فقه (بیع مکاسب) در مسجد شیخ انصاری، در آن درس هم حضور یافت. او درباره آغاز درس امام خمینی در نجف اشرف و تأثیر آن درس میگوید «اوایلی که امام به نجف تشریف آوردند از ایشان خواهش شد درس را شروع بفرمایند، امام سؤال کردند: «بیشتر روی قواعد بحث کنیم، یا روی روایات و نقل اقوال؟ همۀ رفقا به اتفاق گفتند که: ما بیشتر مایلیم از قواعد شروع کنیم. یعنی همان کاری که شیخ در کتاب مکاسب کرده است، چون ایشان از بیع شروع کردند. آنوقت ایشان تحولی در نجف (حداقل در ما) ایجاد کردند که موجب شیفتگی ما به خودشان شد که روز به روز بیشتر میشد. تا آن زمان مسئله اقوال بزرگان در فقه، بهعنوان حریمی مقدس بود. مثلاً اگر میگفتیم: این نظریۀ مرحوم نائینی است، برای دلیل کافی بود. اینقدر مسئله شخصیت بر آراء اثر میگذاشت. این در واقع فقه را از صورت تحقیقی بهصورت تقلیدی درمیآورد. میگویند بعد از شیخ، تا قبل از ابن ادریس، فقه صورت تقلیدی به خود گرفته بود. آن بزرگ آمد و این حریم را درید و تحقیق را شروع کرد. اخیراً فقه، واقعاً رنگ تقلیدی به خود گرفته بود. مثلاً اگر گفته میشد کلام، کلام مرحوم آقاضیاء یا مرحوم نائینی یا شیخ حبیبالله رشتی یا فشارکی اصفهانی یا میرزا یا شیخ است، انتساب قول به این گویندهها، یک نوع حریم ایجاد میکرد. لذا طلبههایی مانند ما این جرئت را به خود نمیدادند که رأیی برخلاف رأی بزرگان دهند یا تحقیق کنند، ولی امام یک تحول ایجاد کردند، یعنی راه مناقشه در کلام بزرگان را باز کردند و حریم را شکستند و به عالم تحقیق و فقاهت این درس را دادند که باید حریم کلام بزرگان را شکست (برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج۵، ص۱۰۸ـ۱۰۹)... زیرا احترام به کلام بزرگان، مناقشه کردن در کلام آنهاست والّا انسان که در کلام هر کسی مناقشه نمیکند. فرض کنید یک آدمی که به فقاهت معروف نیست، کسی قبولش ندارد و کلامش مطرح نخواهد شد، هیچوقت و در هیچ جا. پس اینکه ما کلام بزرگان را مطرح میکنیم و مناقشه میکنیم، احترام به بزرگان است نه اینکه ما بگوییم این کلام چون کلام ایشان است باید دربست پذیرفت. خلاصه این جرئت و شجاعت را ایشان داشتند که در کلام بزرگان مناقشه بکنند. اینکه حق را و حقیقت را آنجوری که هست بیان کنند و در واقع، راه اجتهادی را که تشیع و فقهای تشیع میگویند مفتوح است، احیاء کنند و این ستودنی است. به معنای حقیقی ایشان با آن شهامتی که داشتند تحول در شاگردها ایجاد کردند. این یکی از ویژگیهای بسیار مهم جنبههای علمی ایشان است که من سراغ دارم».<ref>«مصاحبه با حضرت آیةالله محمدهادی معرفت»، ص۱۳۵ـ۱۵۲.</ref> | معرفت با ورود امام خمینی به نجف اشرف در سال ۱۳۴۴ و آغاز تدریس درس خارج فقه (بیع مکاسب) در مسجد شیخ انصاری، در آن درس هم حضور یافت. او درباره آغاز درس امام خمینی در نجف اشرف و تأثیر آن درس میگوید «اوایلی که امام به نجف تشریف آوردند از ایشان خواهش شد درس را شروع بفرمایند، امام سؤال کردند: «بیشتر روی قواعد بحث کنیم، یا روی روایات و نقل اقوال؟ همۀ رفقا به اتفاق گفتند که: ما بیشتر مایلیم از قواعد شروع کنیم. یعنی همان کاری که شیخ در کتاب مکاسب کرده است، چون ایشان از بیع شروع کردند. آنوقت ایشان تحولی در نجف (حداقل در ما) ایجاد کردند که موجب شیفتگی ما به خودشان شد که روز به روز بیشتر میشد. تا آن زمان مسئله اقوال بزرگان در فقه، بهعنوان حریمی مقدس بود. مثلاً اگر میگفتیم: این نظریۀ مرحوم نائینی است، برای دلیل کافی بود. اینقدر مسئله شخصیت بر آراء اثر میگذاشت. این در واقع فقه را از صورت تحقیقی بهصورت تقلیدی درمیآورد. میگویند بعد از شیخ، تا قبل از ابن ادریس، فقه صورت تقلیدی به خود گرفته بود. آن بزرگ آمد و این حریم را درید و تحقیق را شروع کرد. اخیراً فقه، واقعاً رنگ تقلیدی به خود گرفته بود. مثلاً اگر گفته میشد کلام، کلام مرحوم آقاضیاء یا مرحوم نائینی یا شیخ حبیبالله رشتی یا فشارکی اصفهانی یا میرزا یا شیخ است، انتساب قول به این گویندهها، یک نوع حریم ایجاد میکرد. لذا طلبههایی مانند ما این جرئت را به خود نمیدادند که رأیی برخلاف رأی بزرگان دهند یا تحقیق کنند، ولی امام یک تحول ایجاد کردند، یعنی راه مناقشه در کلام بزرگان را باز کردند و حریم را شکستند و به عالم تحقیق و فقاهت این درس را دادند که باید حریم کلام بزرگان را شکست (برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج۵، ص۱۰۸ـ۱۰۹)... زیرا احترام به کلام بزرگان، مناقشه کردن در کلام آنهاست والّا انسان که در کلام هر کسی مناقشه نمیکند. فرض کنید یک آدمی که به فقاهت معروف نیست، کسی قبولش ندارد و کلامش مطرح نخواهد شد، هیچوقت و در هیچ جا. پس اینکه ما کلام بزرگان را مطرح میکنیم و مناقشه میکنیم، احترام به بزرگان است نه اینکه ما بگوییم این کلام چون کلام ایشان است باید دربست پذیرفت. خلاصه این جرئت و شجاعت را ایشان داشتند که در کلام بزرگان مناقشه بکنند. اینکه حق را و حقیقت را آنجوری که هست بیان کنند و در واقع، راه اجتهادی را که تشیع و فقهای تشیع میگویند مفتوح است، احیاء کنند و این ستودنی است. به معنای حقیقی ایشان با آن شهامتی که داشتند تحول در شاگردها ایجاد کردند. این یکی از ویژگیهای بسیار مهم جنبههای علمی ایشان است که من سراغ دارم».<ref>«مصاحبه با حضرت آیةالله محمدهادی معرفت»، ص۱۳۵ـ۱۵۲.</ref> | ||
وی در جایی دیگر میگوید: «وقتی امام پای بحث و درس مینشستند، آقایان، فضلا و علما، چه عرب و چه عجم میآمدند. امام به آنان مجال بحث میدادند. بعضیها میگفتند این شیوه را در قم نداشتهاند، بلکه این روش را در نجف افتتاح کردند که در جلسه عمومی اجازه میدادند بحث شود. گاهی امام خودشان هم وارد بحث میشدند و اجازه میدادند به امثال بنده که با ایشان مثلاً بحث کنیم. در همین بحثها وقتیکه بین رفقا بحث بود ایشان سکوت میکردند و گوش میدادند و وارد بحث نمیشدند، مگر اینکه بگوییم: آقا شما چه میفرمایید؟ آنوقت ایشان وارد بحث میشدند. وقتی وارد میشدند، جدی وارد بحث میشدند، نه اینکه بخواهند ما را اقناع کنند یا مثلاً از بحث در بروند. این روشهایی که ایشان داشتند برای ما کاملاً افتخارآمیز و حیاتبخش و آموزنده بود».<ref>برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج۵، ص۹۳.</ref> معرفت در جایی دیگر دراینباره میگوید: «حضرت امام در طرح کردن آراء بزرگان و گسترش در نقد و بررسی آن ویژگی خاصی داشت. ایشان بر این باور بودند ـ و چنین هم تربیت نمودند ـ که قداست تنها از آن اقوال معصومین است. آری اقوال بزرگان احترام دارد نه قداست و احترام آن در آن است که به نقد و بررسی آن پرداخته شود نه آنکه تعبداً پذیرفته شود، و با شایستگی لازم به این کار میپرداخت و از سؤال و جواب و نقض و ابرام شاگردان استقبال مینمود و در این راه شاگردانی نقّاد و روشنگر تربیت نمود.<ref>بر ستیغ معرفت، ص۱۶۳؛ «شناختنامه آیتالله | وی در جایی دیگر میگوید: «وقتی امام پای بحث و درس مینشستند، آقایان، فضلا و علما، چه عرب و چه عجم میآمدند. امام به آنان مجال بحث میدادند. بعضیها میگفتند این شیوه را در قم نداشتهاند، بلکه این روش را در نجف افتتاح کردند که در جلسه عمومی اجازه میدادند بحث شود. گاهی امام خودشان هم وارد بحث میشدند و اجازه میدادند به امثال بنده که با ایشان مثلاً بحث کنیم. در همین بحثها وقتیکه بین رفقا بحث بود ایشان سکوت میکردند و گوش میدادند و وارد بحث نمیشدند، مگر اینکه بگوییم: آقا شما چه میفرمایید؟ آنوقت ایشان وارد بحث میشدند. وقتی وارد میشدند، جدی وارد بحث میشدند، نه اینکه بخواهند ما را اقناع کنند یا مثلاً از بحث در بروند. این روشهایی که ایشان داشتند برای ما کاملاً افتخارآمیز و حیاتبخش و آموزنده بود».<ref>برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج۵، ص۹۳.</ref> معرفت در جایی دیگر دراینباره میگوید: «حضرت امام در طرح کردن آراء بزرگان و گسترش در نقد و بررسی آن ویژگی خاصی داشت. ایشان بر این باور بودند ـ و چنین هم تربیت نمودند ـ که قداست تنها از آن اقوال معصومین است. آری اقوال بزرگان احترام دارد نه قداست و احترام آن در آن است که به نقد و بررسی آن پرداخته شود نه آنکه تعبداً پذیرفته شود، و با شایستگی لازم به این کار میپرداخت و از سؤال و جواب و نقض و ابرام شاگردان استقبال مینمود و در این راه شاگردانی نقّاد و روشنگر تربیت نمود.<ref>بر ستیغ معرفت، ص۱۶۳؛ «شناختنامه آیتالله معرفت»؛ گلستانی، «زیستنامه و کتابشناسی توصیفی علامه استاد معرفت»، ص۳۰۰.</ref> | ||
او همزمان فلسفه و حکمت متعالیه را نزد غلامرضا رضوانی آموخت و در کنار تحصیل، به تدریس هم میپرداخت. همزمان با گروهی از فضلای حوزه از جمله سید جمالالدین خویی (فرزند برومند آیتالله خویی)، سید محمد نوری، سید عبدالعزیز طباطبائی، شیخ محمدرضا جعفری اشکوری، دکتر محمد صادقی (صاحب تفسیر) و استاد عمید زنجانی، جلسات هفتگی تشکیل میداد و پیرامون مباحث مختلف به بحث و تحقیق میپرداخت. معرفت رشته علوم قرآنی را برگزید و پایه تحقیقاتش در این رشته شد.<ref>عابدی میانجی، ص۴۰۶؛ بر ستیغ معرفت، ص۱۶۲؛ «شناختنامه آیتالله | او همزمان فلسفه و حکمت متعالیه را نزد غلامرضا رضوانی آموخت و در کنار تحصیل، به تدریس هم میپرداخت. همزمان با گروهی از فضلای حوزه از جمله سید جمالالدین خویی (فرزند برومند آیتالله خویی)، سید محمد نوری، سید عبدالعزیز طباطبائی، شیخ محمدرضا جعفری اشکوری، دکتر محمد صادقی (صاحب تفسیر) و استاد عمید زنجانی، جلسات هفتگی تشکیل میداد و پیرامون مباحث مختلف به بحث و تحقیق میپرداخت. معرفت رشته علوم قرآنی را برگزید و پایه تحقیقاتش در این رشته شد.<ref>عابدی میانجی، محمدهادی معرفت مرزبان وحی، ص۴۰۶؛ بر ستیغ معرفت، ص۱۶۲؛ «شناختنامه آیتالله معرفت»؛ گلستانی، «زیستنامه و کتابشناسی توصیفی علامه استاد معرفت»، ص۳۰۰.</ref> او علاوه به نوشتن مقالات در مجلات (از جمله مجله اجوبة المسائل الدینیه)، کتابهای زیادی را نگاشت و برخی از این آثار عبارت است از: کتاب تناسخ الارواح، در ردّ نظریه تناسخ که به نام بازگشت روح به زبان فارسی هم انتشار یافت. رسالهای در قضای فوائت (نمازهای فوت شده) به نام تمهید القواعد (تقریر درس حضرت استاد آیتالله خویی)، التمهید فی علوم القرآن در ۱۰ جلد، التفسیر و المفسرون در دو جلد. علاوه بر جلسات درسی روزانه، در روزهای پنجشنبه و جمعه به اتفاق غلامرضا رضوانی و سید محمدحسن قدیری به گفتگو و بحث پیرامون مسائل میپرداخت.<ref>«شناخت نامه آیتالله معرفت» بر ستیغ معرفت، ص۱۶۳.</ref> | ||
معرفت در سال ۱۳۵۱ ش و با اجبار حکومت بعث عراق از آن کشور اخراج شد و به ایران آمد و در قم مستقر شد و در حوزه علمیه آنجا در درس خارج اصول آیتالله میرزا هاشم آملی حضور یافت و مدتی هم از درسهای آیات شیخ محمدعلی اراکی و سید ابوالقاسم کوکبی بهره برد.<ref> | معرفت در سال ۱۳۵۱ ش و با اجبار حکومت بعث عراق از آن کشور اخراج شد و به ایران آمد و در قم مستقر شد و در حوزه علمیه آنجا در درس خارج اصول آیتالله میرزا هاشم آملی حضور یافت و مدتی هم از درسهای آیات شیخ محمدعلی اراکی و سید ابوالقاسم کوکبی بهره برد.<ref>عابدی میانجی، محمدهادی معرفت مرزبان وحی، ص۴۰۰.</ref> و بقیه اوقات را به تدریس و تحقیق پرداخت. | ||
== تألیفات == | == تألیفات == | ||
از جمله کتابهای رسائل، مکاسب، کفایه و سپس خارج فقه و اصول را تدریس میکرد و مدتی هم در مدرسه حقانی به تدریس مسائل قرآنی بهویژه علوم قرآنی و فقه (مکاسب شیخ) و اصول (رسائل) اشتغال داشت. در کنار تدریس، به تألیف آثار علمی بهویژه در زمینه علوم قرآنی پرداخت و از جمله این آثار میتوان به التفسیر الاثری الجامع در شش جلد، شبهات و ردود حول القرآن الکریم، نقد شبهات پیرامون قرآن کریم، صیانة القرآن من التحریف، التفسیر و المفسرون فی ثوبة القشیب (با عنوان تفسیر و مفسران به فارسی برگردانده شده است)، علوم قرآنی، آموزش علوم قرآنی، تاریخ قرآن، پرتو ولایت، جامعه مدنی، تنزیه انبیاء، معارفی از قرآن، اهل البیت علیهمالسلام و القرآن الکریم، تناسب آیات، تفسیر سوره حجرات، تأویل قرآن در رویکردها و اندیشهها، التأویل فی مختلف المذاهب و الآراء، قرآن و فرهنگ زمانه، جمع و تنسیق روایات تفسیری فریقین (با همکاری دو گروه ۱۰ نفری از نخبگان حوزه و تربیت یافتگان مدرسه قرآنی)، حدیث لاتعاد، ولایة الفقیه ـ ابعادها و حدودها، مالکیّة الارض، مسائل فی القضاء به زبان عربی.<ref>عابدی میانجی، ص۴۰۸ـ۴۱۰؛ «بر ستیغ معرفت»، ص۱۶۳؛ گلستانی، ص۳۰۷ـ۳۲۱؛ «شناخت نامه آیتالله | از جمله کتابهای رسائل، مکاسب، کفایه و سپس خارج فقه و اصول را تدریس میکرد و مدتی هم در مدرسه حقانی به تدریس مسائل قرآنی بهویژه علوم قرآنی و فقه (مکاسب شیخ) و اصول (رسائل) اشتغال داشت. در کنار تدریس، به تألیف آثار علمی بهویژه در زمینه علوم قرآنی پرداخت و از جمله این آثار میتوان به التفسیر الاثری الجامع در شش جلد، شبهات و ردود حول القرآن الکریم، نقد شبهات پیرامون قرآن کریم، صیانة القرآن من التحریف، التفسیر و المفسرون فی ثوبة القشیب (با عنوان تفسیر و مفسران به فارسی برگردانده شده است)، علوم قرآنی، آموزش علوم قرآنی، تاریخ قرآن، پرتو ولایت، جامعه مدنی، تنزیه انبیاء، معارفی از قرآن، اهل البیت علیهمالسلام و القرآن الکریم، تناسب آیات، تفسیر سوره حجرات، تأویل قرآن در رویکردها و اندیشهها، التأویل فی مختلف المذاهب و الآراء، قرآن و فرهنگ زمانه، جمع و تنسیق روایات تفسیری فریقین (با همکاری دو گروه ۱۰ نفری از نخبگان حوزه و تربیت یافتگان مدرسه قرآنی)، حدیث لاتعاد، ولایة الفقیه ـ ابعادها و حدودها، مالکیّة الارض، مسائل فی القضاء به زبان عربی.<ref>عابدی میانجی، محمدهادی معرفت مرزبان وحی، ص۴۰۸ـ۴۱۰؛ «بر ستیغ معرفت»، ص۱۶۳؛ گلستانی، «زیستنامه و کتابشناسی توصیفی علامه استاد معرفت»، ص۳۰۷ـ۳۲۱؛ «شناخت نامه آیتالله معرفت.</ref> | ||
=== آثار چاپ نشده === | === آثار چاپ نشده === | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
== درگذشت == | == درگذشت == | ||
محمدهادی معرفت در ۲۹ دی ۱۳۸۵ در قم از دنیا رفت و پیکرش پس از تشییع در قم و اقامه نماز توسط آیتالله سید موسی شبیری زنجانی در مسجد بالاسر حرم حضرت فاطمه معصومه (س) به خاک سپرده شد.<ref>عابدی میانجی، ص۴۱۰.</ref> | محمدهادی معرفت در ۲۹ دی ۱۳۸۵ در قم از دنیا رفت و پیکرش پس از تشییع در قم و اقامه نماز توسط آیتالله سید موسی شبیری زنجانی در مسجد بالاسر حرم حضرت فاطمه معصومه (س) به خاک سپرده شد.<ref>عابدی میانجی، محمدهادی معرفت مرزبان وحی، ص۴۱۰.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |