Image-reviewer، confirmed، templateeditor
۷۲۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
== شکلگیری== | == شکلگیری== | ||
جامعه روحانیت مبارز به عنوان یک تشکیلات، در ماههای پایانی [[رژیم پهلوی]] و اوجگیری [[انقلاب اسلامی]] شکل گرفت.<ref>هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۳۲۲.</ref> اما از آغاز نهضت امامخمینی در سال ۱۳۴۱ روحانیان مبارز با صدور بیانیههایی مانند اعتراض به تصویب طرح انجمنهای ایالتی و ولایتی،<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۵۲ ـ ۵۳.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|انجمنهای ایالتی و ولایتی}} محکومیت حمله رژیم پهلوی به [[مدرسه فیضیه|فیضیه]] در فروردین [[۱۳۴۲]] <ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۴/۳۹ ـ ۴۰.</ref> و پس از آن قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲، در واکنش به اقدامات رژیم پهلوی، حضور فعال داشتند.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۴/۸۶ و ۸۹.</ref> در همین دوره، تشکیلاتی یازدهنفره از روحانیان مبارز، متشکل از [[حسینعلی منتظری]]، [[علی مشکینی]]، [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، [[سیدعلی خامنهای]]، [[اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[علی قدوسی]]، [[ابراهیم امینی]]، [[محمدتقی مصباح یزدی]]، [[سیدمحمد خامنهای]]، [[احمد آذری قمی]] و [[مرتضی حائری یزدی]] برای ساماندهی مبارزات و با پوشش اصلاح حوزه شکل گرفت.<ref>منتظری، خاطرات آیتالله منتظری، ۱/۲۰۹، ۲۱۱ و ۲۱۳؛ هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۱۹۵.</ref> ادامه جلسات همفکری روحانیان، سنگ بنای تشکیل جامعه روحانیت<ref>مهدوی کنی، خاطرات، ۱۶۵ و ۱۷۱ ـ ۱۷۲؛ کردی، جامعه روحانیت، ۹۶.</ref> و نیز تشکیل جامعه مدرسین حوزه علمیه قم شد.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱/۵۵.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|جامعه مدرسین حوزه علمیه قم}} انتشار نشریات بعثت و انتقام که بعضی اعضای جامعه روحانیت نیز در آن مشارکت داشتند، ثمره همین جلسات بود.<ref>کردی، جامعه روحانیت، ۷۵.</ref> پس از تبعید امامخمینی صدور اعلامیه از سوی روحانیان مبارز، در شرایط تبعید و خفقان موجود، موجب تحرک دوباره مبارزه شد.<ref>هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۲۲۶ ـ ۲۲۸.</ref> این روحانیان در سال [[۱۳۵۲]]، با استفاده از تجربیات خود در مبارزات، تشکیلات «جامعه روحانیت مبارز» را با هدف هدایت فعالیت انقلابیان مذهبی به صورت غیر رسمی شکل دادند.<ref>سلیمی بنی و مظفری، جامعه روحانیت، ۳۱.</ref> | جامعه روحانیت مبارز به عنوان یک تشکیلات، در ماههای پایانی [[رژیم پهلوی]] و اوجگیری [[انقلاب اسلامی]] شکل گرفت.<ref>هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۳۲۲.</ref> اما از آغاز نهضت امامخمینی در سال ۱۳۴۱ روحانیان مبارز با صدور بیانیههایی مانند اعتراض به تصویب طرح انجمنهای ایالتی و ولایتی،<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۵۲ ـ ۵۳.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|انجمنهای ایالتی و ولایتی}} محکومیت حمله رژیم پهلوی به [[مدرسه فیضیه|فیضیه]] در فروردین [[۱۳۴۲]] <ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۴/۳۹ ـ ۴۰.</ref> و پس از آن قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲، در واکنش به اقدامات رژیم پهلوی، حضور فعال داشتند.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۴/۸۶ و ۸۹.</ref> در همین دوره، تشکیلاتی یازدهنفره از روحانیان مبارز، متشکل از [[حسینعلی منتظری]]، [[علی مشکینی]]، [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، [[سیدعلی خامنهای]]، [[اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[علی قدوسی]]، [[ابراهیم امینی]]، [[محمدتقی مصباح یزدی]]، [[سیدمحمد خامنهای]]، [[احمد آذری قمی]] و [[مرتضی حائری یزدی]] برای ساماندهی مبارزات و با پوشش اصلاح حوزه شکل گرفت.<ref>منتظری، خاطرات آیتالله منتظری، ۱/۲۰۹، ۲۱۱ و ۲۱۳؛ هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۱۹۵.</ref> ادامه جلسات همفکری روحانیان، سنگ بنای تشکیل جامعه روحانیت<ref>مهدوی کنی، خاطرات، ۱۶۵ و ۱۷۱ ـ ۱۷۲؛ کردی، جامعه روحانیت، ۹۶.</ref> و نیز تشکیل جامعه مدرسین حوزه علمیه قم شد.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱/۵۵.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|جامعه مدرسین حوزه علمیه قم}} انتشار نشریات بعثت و انتقام که بعضی اعضای جامعه روحانیت نیز در آن مشارکت داشتند، ثمره همین جلسات بود.<ref>کردی، جامعه روحانیت، ۷۵.</ref> پس از تبعید امامخمینی صدور اعلامیه از سوی روحانیان مبارز، در شرایط تبعید و خفقان موجود، موجب تحرک دوباره مبارزه شد.<ref>هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۲۲۶ ـ ۲۲۸.</ref> این روحانیان در سال [[۱۳۵۲]]، با استفاده از تجربیات خود در مبارزات، تشکیلات «جامعه روحانیت مبارز» را با هدف هدایت فعالیت انقلابیان مذهبی به صورت غیر رسمی شکل دادند.<ref>سلیمی بنی و مظفری، جامعه روحانیت، ۳۱.</ref> | ||
از سوی دیگر، پس از پیام شفاهی امامخمینی به مرتضی مطهری مبنی بر حفظ نظم و انسجام فعالیتهای روحانیت در سراسر کشور و آگاهکردن مردم از اسلامیبودن نهضت و همچنین تأکید ایشان بر تعامل هرچه بیشتر روحانیت با دیگر جریانهای مذهبی و پررنگترکردن اسلامیت انقلاب <ref>موحدی ساوجی، خاطرات، ۲۱۰؛ کردی، جامعه روحانیت، ۷۶.</ref> مطهری پیگیر جلسات هماندیشی روحانیان مبارز شد.<ref>ناطق نوری، ۱/۱۱۱.</ref> و در بهار [[۱۳۵۶]] تشکیلات جدید با هدف رهبری نهضت، در [[تهران]] و شهرستانها با عنوان «جامعه روحانیت مبارز تهران» به صورت رسمی شکل گرفت و جلساتی را در تهران برگزار کرد.<ref>روحانی، ۴۲۷.</ref> این جلسات با حضور افرادی چون مطهری، [[سیدمحمد حسینی بهشتی]]، [[محمد مفتح]]، [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]]، سیدمحمد موسوی خوئینی، [[مهدی شاهآبادی]]، [[عباسعلی عمید زنجانی]]، [[محمد امامی کاشانی]]، [[مصطفی ملکی]]، [[علیاکبر ناطق نوری]]، [[مهدی کروبی]]، [[سیدمحسن هزاوهای]]، [[سیدرضا اکرمی]]، [[محمدعلی موحدی کرمانی]]، [[عبدالمجید معادیخواه]]، [[حسن روحانی]]، [[سیدعبدالمجید ایروانی]]، [[علیاصغر مروارید]]، [[علی غیوری]]، [[حیدرعلی جلالی خمینی]]، [[سیدهاشم حمیدی همدانی]] و [[سیدمهدی امامجمارانی]] تشکیل میشد. برخی اعضا ازجمله هاشمی رفسنجانی، مهدوی کنی و محلاتی به علت حضور در [[زندان کمیته مشترک]] در این جلسات حضور نداشتند. ریاست جلسات نیز بر عهده مطهری بود؛<ref>کردی، جامعه روحانیت، ۶۵ ـ ۶۷؛ روحانی، ۴۲۷ ـ ۴۲۸ و ۴۳۰.</ref> و مهمترین تصمیمات مبارزاتی در جلسات جامعه روحانیت مبارز گرفته میشد.<ref>کردی، جامعه روحانیت، ۷۹.</ref> اما این تشکل پیش از پیروزی انقلاب با شخصیتهایی مانند مطهری و حسینی بهشتی شناخته میشد که بنیانگذاران اصلی این تشکل بودند و سازماندهی آن را بر عهده داشتند؛<ref>ناطق نوری، ۱/۱۱۱. | از سوی دیگر، پس از پیام شفاهی امامخمینی به مرتضی مطهری مبنی بر حفظ نظم و انسجام فعالیتهای روحانیت در سراسر کشور و آگاهکردن مردم از اسلامیبودن نهضت و همچنین تأکید ایشان بر تعامل هرچه بیشتر روحانیت با دیگر جریانهای مذهبی و پررنگترکردن اسلامیت انقلاب <ref>موحدی ساوجی، خاطرات، ۲۱۰؛ کردی، جامعه روحانیت، ۷۶.</ref> مطهری پیگیر جلسات هماندیشی روحانیان مبارز شد.<ref>ناطق نوری، ۱/۱۱۱.</ref> و در بهار [[۱۳۵۶]] تشکیلات جدید با هدف رهبری نهضت، در [[تهران]] و شهرستانها با عنوان «جامعه روحانیت مبارز تهران» به صورت رسمی شکل گرفت و جلساتی را در تهران برگزار کرد.<ref>روحانی، ۴۲۷.</ref> این جلسات با حضور افرادی چون مطهری، [[سیدمحمد حسینی بهشتی]]، [[محمد مفتح]]، [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]]، سیدمحمد موسوی خوئینی، [[مهدی شاهآبادی]]، [[عباسعلی عمید زنجانی]]، [[محمد امامی کاشانی]]، [[مصطفی ملکی]]، [[علیاکبر ناطق نوری]]، [[مهدی کروبی]]، [[سیدمحسن هزاوهای]]، [[سیدرضا اکرمی]]، [[محمدعلی موحدی کرمانی]]، [[عبدالمجید معادیخواه]]، [[حسن روحانی]]، [[سیدعبدالمجید ایروانی]]، [[علیاصغر مروارید]]، [[علی غیوری]]، [[حیدرعلی جلالی خمینی]]، [[سیدهاشم حمیدی همدانی]] و [[سیدمهدی امامجمارانی]] تشکیل میشد. برخی اعضا ازجمله هاشمی رفسنجانی، مهدوی کنی و محلاتی به علت حضور در [[زندان کمیته مشترک]] در این جلسات حضور نداشتند. ریاست جلسات نیز بر عهده مطهری بود؛<ref>کردی، جامعه روحانیت، ۶۵ ـ ۶۷؛ روحانی، ۴۲۷ ـ ۴۲۸ و ۴۳۰.</ref> و مهمترین تصمیمات مبارزاتی در جلسات جامعه روحانیت مبارز گرفته میشد.<ref>کردی، جامعه روحانیت، ۷۹.</ref> اما این تشکل پیش از پیروزی انقلاب با شخصیتهایی مانند مطهری و حسینی بهشتی شناخته میشد که بنیانگذاران اصلی این تشکل بودند و سازماندهی آن را بر عهده داشتند؛<ref>ناطق نوری، خاطرات، ۱/۱۱۱. | ||
روحانی، ۴۳۲.</ref> و برخی از بیانیههای جامعه روحانیت مانند بیانیه مشترک جامعه روحانیت و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در پایان سال ۱۳۵۶ را مطهری تنظیم کرد.<ref>جوانمرد، ۱۹۴.</ref> | روحانی، ۴۳۲.</ref> و برخی از بیانیههای جامعه روحانیت مانند بیانیه مشترک جامعه روحانیت و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در پایان سال ۱۳۵۶ را مطهری تنظیم کرد.<ref>جوانمرد، ۱۹۴.</ref> | ||
نخستین مجمع عمومی جامعه روحانیت مبارز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در ششم شهریور [[۱۳۶۰]]، در محل [[مجلس شورای اسلامی]] با شرکت ۴۲ تن از روحانیان مبارز، تشکیل و شورای مرکزی آن تعیین شد که امامی کاشانی، محیالدین انواری، ایروانی، باهنر، جلالی خمینی، سیدعلی خامنهای، [[سیدهادی خسروشاهی]]، [[سیدمحمود دعایی]]، روحانی، [[عباسعلی سرفرازی]]، شاهآبادی، عمید زنجانی، غیوری، محلاتی، معادیخواه، ملکی، [[موحدی کرمانی]]، موسوی اردبیلی، مهدوی کنی، ناطق نوری و هاشمی رفسنجانی از اعضای آن بودند.<ref>سلیمی بنی و مظفری، جامعه روحانیت، ۳۲۱ ـ ۳۲۲؛ عمید زنجانی، ۲۵۰ ـ ۲۵۲.</ref> در نخستین کنگره این تشکل در مهر ۱۳۶۰، محمدرضا مهدوی کنی پس از استعفا از نخستوزیری، به عنوان نخستین دبیرکل جامعه روحانیت مبارز تهران انتخاب شد.<ref>هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۳۵۳.</ref>. از دیگر اعضا و فعالان جامعه روحانیت مبارز نیز میتوان به امامجمارانی، حمیدی همدانی، [[حسین راستی کاشانی]]، [[جعفر شجونی]]، [[سیدمهدی طباطبایی]]، [[هادی غفاری]]، کروبی، [[حسن لاهوتی]]، مروارید، مفتح، علی موحدی ساوجی، موسوی خوئینی، هزاوهای و [[سیدرضا یاسینی]] اشاره کرد.<ref>مهدوی کنی، خاطرات، ۱۶۹ ـ ۱۷۱؛ ناطق نوری، ۱/۱۱۲ ـ ۱۱۳؛ عمید زنجانی، ۲۵۱.</ref> | نخستین مجمع عمومی جامعه روحانیت مبارز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در ششم شهریور [[۱۳۶۰]]، در محل [[مجلس شورای اسلامی]] با شرکت ۴۲ تن از روحانیان مبارز، تشکیل و شورای مرکزی آن تعیین شد که امامی کاشانی، محیالدین انواری، ایروانی، باهنر، جلالی خمینی، سیدعلی خامنهای، [[سیدهادی خسروشاهی]]، [[سیدمحمود دعایی]]، روحانی، [[عباسعلی سرفرازی]]، شاهآبادی، عمید زنجانی، غیوری، محلاتی، معادیخواه، ملکی، [[موحدی کرمانی]]، موسوی اردبیلی، مهدوی کنی، ناطق نوری و هاشمی رفسنجانی از اعضای آن بودند.<ref>سلیمی بنی و مظفری، جامعه روحانیت، ۳۲۱ ـ ۳۲۲؛ عمید زنجانی، ۲۵۰ ـ ۲۵۲.</ref> در نخستین کنگره این تشکل در مهر ۱۳۶۰، محمدرضا مهدوی کنی پس از استعفا از نخستوزیری، به عنوان نخستین دبیرکل جامعه روحانیت مبارز تهران انتخاب شد.<ref>هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۳۵۳.</ref>. از دیگر اعضا و فعالان جامعه روحانیت مبارز نیز میتوان به امامجمارانی، حمیدی همدانی، [[حسین راستی کاشانی]]، [[جعفر شجونی]]، [[سیدمهدی طباطبایی]]، [[هادی غفاری]]، کروبی، [[حسن لاهوتی]]، مروارید، مفتح، علی موحدی ساوجی، موسوی خوئینی، هزاوهای و [[سیدرضا یاسینی]] اشاره کرد.<ref>مهدوی کنی، خاطرات، ۱۶۹ ـ ۱۷۱؛ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۱۱۲ ـ ۱۱۳؛ عمید زنجانی، ۲۵۱.</ref> | ||
==اساسنامه و اهداف== | ==اساسنامه و اهداف== | ||
جامعه روحانیت مبارز نخستین نمونه از فرایند جامعهپذیری منسجم [[روحانیت]] است که از لحاظ جناحبندی سیاسی، طرفدار امامخمینی بود و در فرایندهای سیاسی جامعه ایران نقش زیادی ایفا کرد.<ref>کردی، زندگی و مبارزات شهید بهشتی، ۹۵.</ref> [[شهید مطهری|مطهری]] در یادداشتی با عنوان «شورای روحانیت» که بهزعم برخی به پیشنویس اولیه اساسنامه پیش از انقلاب تعبیر شد.<ref>جوانمرد، ۲۱۸.</ref> تشکیل جامعه روحانیت را احساس وظیفه، به منظور حفظ میراث عظیم [[نبوت]]، اقامه [[دین]] و دفاع از آن دانست و ضمن عملیدانستن اهداف جامعه روحانیت با توجه به جریانهای موجود در جامعه، وظایف و اهداف این تشکل را توحید و مبارزه با افکار ماتریالیستی، مبارزه منطقی با هر گونه شبهه و دفاع از حریم اسلام، تحکیم و تبیین اصول اجتماعی و اقتصادی اسلام، مبارزه با بدعتهایی که سبب تنفر مردم از دین میشود، مبارزه با [[ظلم]] و دفاع از [[مظلوم]] و شناساندن مکتب اخلاقی اسلام عنوان کرد.<ref>مطهری، ۱۳۸ ـ ۱۳۹ و ۱۴۵ ـ ۱۴۶.</ref> پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پیش از تدوین [[قانون اساسی]]، پیشنویس اساسنامه جامعه روحانیت مبارز، با مشارکت مفتح، عمید زنجانی و هاشمی رفسنجانی نوشته شد.<ref>عمید زنجانی، ۲۴۵ ـ ۲۴۶.</ref> | جامعه روحانیت مبارز نخستین نمونه از فرایند جامعهپذیری منسجم [[روحانیت]] است که از لحاظ جناحبندی سیاسی، طرفدار امامخمینی بود و در فرایندهای سیاسی جامعه ایران نقش زیادی ایفا کرد.<ref>کردی، زندگی و مبارزات شهید بهشتی، ۹۵.</ref> [[شهید مطهری|مطهری]] در یادداشتی با عنوان «شورای روحانیت» که بهزعم برخی به پیشنویس اولیه اساسنامه پیش از انقلاب تعبیر شد.<ref>جوانمرد، ۲۱۸.</ref> تشکیل جامعه روحانیت را احساس وظیفه، به منظور حفظ میراث عظیم [[نبوت]]، اقامه [[دین]] و دفاع از آن دانست و ضمن عملیدانستن اهداف جامعه روحانیت با توجه به جریانهای موجود در جامعه، وظایف و اهداف این تشکل را توحید و مبارزه با افکار ماتریالیستی، مبارزه منطقی با هر گونه شبهه و دفاع از حریم اسلام، تحکیم و تبیین اصول اجتماعی و اقتصادی اسلام، مبارزه با بدعتهایی که سبب تنفر مردم از دین میشود، مبارزه با [[ظلم]] و دفاع از [[مظلوم]] و شناساندن مکتب اخلاقی اسلام عنوان کرد.<ref>مطهری، ۱۳۸ ـ ۱۳۹ و ۱۴۵ ـ ۱۴۶.</ref> پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پیش از تدوین [[قانون اساسی]]، پیشنویس اساسنامه جامعه روحانیت مبارز، با مشارکت مفتح، عمید زنجانی و هاشمی رفسنجانی نوشته شد.<ref>عمید زنجانی، ۲۴۵ ـ ۲۴۶.</ref> | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==انشعاب در جامعه روحانیت مبارز تهران== | ==انشعاب در جامعه روحانیت مبارز تهران== | ||
در خرداد [[۱۳۶۶]]، به دلیل پارهای اختلافها و با درخواست خامنهای و هاشمی رفسنجانی از امامخمینی و موافقت ایشان،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۰/۲۷۵.</ref> فعالیت حزب جمهوری اسلامی متوقف شد. {{ببینید|متن=ببینید|حزب جمهوری اسلامی}} و تعطیلی آن جامعه روحانیت را فعالتر کرد؛ هرچند اختلافنظرها در بسیاری موارد همچنان به قوت خود باقی ماند.<ref>سلیمی بنی و مظفری، جامعه روحانیت، ۸۷ ـ ۸۸.</ref><br> | در خرداد [[۱۳۶۶]]، به دلیل پارهای اختلافها و با درخواست خامنهای و هاشمی رفسنجانی از امامخمینی و موافقت ایشان،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۰/۲۷۵.</ref> فعالیت حزب جمهوری اسلامی متوقف شد. {{ببینید|متن=ببینید|حزب جمهوری اسلامی}} و تعطیلی آن جامعه روحانیت را فعالتر کرد؛ هرچند اختلافنظرها در بسیاری موارد همچنان به قوت خود باقی ماند.<ref>سلیمی بنی و مظفری، جامعه روحانیت، ۸۷ ـ ۸۸.</ref><br> | ||
تمایزهای موجود در دیدگاه و روشها در میان اعضا، گاهی منجر به درگیریهای سیاسی در درون تشکیلات میشد.<ref>کردی، جامعه روحانیت، ۱۸۹.</ref> اوج اختلافها در آستانه انتخابات دوره سوم مجلس شورای اسلامی در معرفی نامزدهای انتخاباتی بود.<ref>کردی، جامعه روحانیت،۱۹۰.</ref> چنانکه در انتخابات مجلس دوم بر سر گنجاندن افرادی چون [[فخرالدین حجازی]]، مهدی کروبی و سیدمحمود دعایی در فهرست جامعه روحانیت اختلاف بود و حذف افرادی چون [[مرتضی الویری]] و هادی غفاری از فهرست نامزدی انتخابات مجلس سوم،<ref>شادلو، ۱۰۸ و ۱۱۱؛ ناطق نوری، ۲/۱۰۵.</ref> اعتراض گروه اقلیت و طرفداران آنان را در پی داشت. معترضانْ این اقدام را به منزله دستبرداشتن جامعه روحانیت از حمایت از انقلابیان اصیل تفسیر میکردند. اما اعتراضهای آنان مؤثر واقع نشد.<ref>کردی، جامعه روحانیت، ۱۹۱؛ محتشمیپور، ۳۷.</ref><br> | تمایزهای موجود در دیدگاه و روشها در میان اعضا، گاهی منجر به درگیریهای سیاسی در درون تشکیلات میشد.<ref>کردی، جامعه روحانیت، ۱۸۹.</ref> اوج اختلافها در آستانه انتخابات دوره سوم مجلس شورای اسلامی در معرفی نامزدهای انتخاباتی بود.<ref>کردی، جامعه روحانیت،۱۹۰.</ref> چنانکه در انتخابات مجلس دوم بر سر گنجاندن افرادی چون [[فخرالدین حجازی]]، مهدی کروبی و سیدمحمود دعایی در فهرست جامعه روحانیت اختلاف بود و حذف افرادی چون [[مرتضی الویری]] و هادی غفاری از فهرست نامزدی انتخابات مجلس سوم،<ref>شادلو، ۱۰۸ و ۱۱۱؛ ناطق نوری، خاطرات، ۲/۱۰۵.</ref> اعتراض گروه اقلیت و طرفداران آنان را در پی داشت. معترضانْ این اقدام را به منزله دستبرداشتن جامعه روحانیت از حمایت از انقلابیان اصیل تفسیر میکردند. اما اعتراضهای آنان مؤثر واقع نشد.<ref>کردی، جامعه روحانیت، ۱۹۱؛ محتشمیپور، ۳۷.</ref><br> | ||
از اینرو افرادی چون موسوی خوئینی و [[سیدمحمد خاتمی]]، با توجه به اختلافات دیگر که با اکثریت جامعه روحانیت داشتند، پیشنهاد انشعاب از جامعه را با کروبی مطرح کردند.<ref>ناطق نوری، ۲/۱۰۶ ـ ۱۰۵؛ محتشمیپور، ۳۷.</ref> و با آگاهی از موافقت امامخمینی، پیش از انتخابات دوره دوم مجلس سوم و به همراه تعدادی از روحانیان که عمدتاً از اعضای دفتر امامخمینی بودند، از جامعه روحانیت جدا شدند و با صدور بیانیهای در ۲۹ اسفند ۱۳۶۶ که اول فروردین [[۱۳۶۷]] منتشر شد، رسماً با عنوان «[[روحانیون مبارز]]» اعلام استقلال کردند و این عنوان، پس از مدت کوتاهی به «مجمع روحانیون مبارز تهران» تغییر پیدا کرد.<ref>سلیمی بنی و مظفری، جامعه روحانیت، ۹۰ و ۹۲؛ شادلو، ۱۱۶.</ref> امامخمینی نیز در ۲۵ فروردین ۱۳۶۷ در پاسخ به نامه اعضای مجمع روحانیون مبارز، انشعاب از تشکل به منظور اظهار نظر را به معنای اختلاف ندانست و برای روحانیون مبارز آرزوی موفقیت کرد.<ref>۲۱/۲۸</ref> {{ببینید|متن=ببینید|مجمع روحانیون مبارز تهران}} ایشان در پیام [[منشور روحانیت]] وجود هر گونه اختلاف در میان روحانیت را آغاز سوء استفاده دشمن دانست و به پرهیز از آن سفارش کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۸۶ ـ ۲۸۸.</ref><br> | از اینرو افرادی چون موسوی خوئینی و [[سیدمحمد خاتمی]]، با توجه به اختلافات دیگر که با اکثریت جامعه روحانیت داشتند، پیشنهاد انشعاب از جامعه را با کروبی مطرح کردند.<ref>ناطق نوری، خاطرات، ۲/۱۰۶ ـ ۱۰۵؛ محتشمیپور، ۳۷.</ref> و با آگاهی از موافقت امامخمینی، پیش از انتخابات دوره دوم مجلس سوم و به همراه تعدادی از روحانیان که عمدتاً از اعضای دفتر امامخمینی بودند، از جامعه روحانیت جدا شدند و با صدور بیانیهای در ۲۹ اسفند ۱۳۶۶ که اول فروردین [[۱۳۶۷]] منتشر شد، رسماً با عنوان «[[روحانیون مبارز]]» اعلام استقلال کردند و این عنوان، پس از مدت کوتاهی به «مجمع روحانیون مبارز تهران» تغییر پیدا کرد.<ref>سلیمی بنی و مظفری، جامعه روحانیت، ۹۰ و ۹۲؛ شادلو، ۱۱۶.</ref> امامخمینی نیز در ۲۵ فروردین ۱۳۶۷ در پاسخ به نامه اعضای مجمع روحانیون مبارز، انشعاب از تشکل به منظور اظهار نظر را به معنای اختلاف ندانست و برای روحانیون مبارز آرزوی موفقیت کرد.<ref>۲۱/۲۸</ref> {{ببینید|متن=ببینید|مجمع روحانیون مبارز تهران}} ایشان در پیام [[منشور روحانیت]] وجود هر گونه اختلاف در میان روحانیت را آغاز سوء استفاده دشمن دانست و به پرهیز از آن سفارش کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۸۶ ـ ۲۸۸.</ref><br> | ||
تصور عمومی مبنی بر نزدیکتربودن دیدگاه مجمع روحانیون مبارز به امامخمینی و اسلام ناب محمدی،<ref>سلیمی بنی و مظفری، مجمع روحانیون، ۱۶۰.</ref> موجب پیروزی قاطع این تشکل در مرحله دوم انتخابات مجلس در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۷ شد.<ref>سلیمی بنی و مظفری، جامعه روحانیت، ۱۵۲ و ۱۶۰؛ جمهوری اسلامی، ۲۵/۲/۱۳۶۷، ۱۲.</ref> در میان دو مرحله انتخابات، مهدوی کنی به دلیل مصاحبههای برخی افراد که جامعه روحانیت را متهم به پیروی از اسلام امریکایی کرده بودند با امامخمینی دیدار کرد و ضمن گلایه از شرایط موجود از ایشان خواست تا نظر خود را اعلام کند. اما ایشان اظهار نظر دراینباره را به پس از انتخابات موکول کرد و پس از برگزاری انتخابات، با تأیید اعضای جامعه روحانیت و رد نسبت [[اسلام امریکایی]] به این تشکل، اعضای جامعه را از شاگردان خود خواند که به آنان علاقهمند است.<ref>مهدوی کنی، خاطرات، ۳۳۲ و ۳۳۵.</ref> ایشان همچنین در پیام «منشور روحانیت» با بیان اصول مشترک میان افراد با وجود اختلاف نظرها، یادآور شد آنان را به اسلام و [[قرآن]] وفادار میداند و تأیید میکند. ایشان ضمن تأکید بر وجود دشمنان مشترکِ بسیاری که باید در مقابلش قاطعانه ایستاد، خواستار برادری، تفکر و [[وحدت]] در مرحله سازندگی کشور شد.<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۷۸ و ۱۸۰.</ref> پس از پیام ایشان، جامعه روحانیت در پیامی اعلام کرد سخنان ایشان را به گوش جان میخرد و به ایشان اطمینان میدهد با وجود اختلاف سلیقه، در مسائل اصولی و اساسی انقلاب، همگی در صف واحد و یکپارچگی کامل خواهند بود.<ref>کردی، جامعه روحانیت، ۳۰۶ ـ ۳۰۷.</ref><br> | تصور عمومی مبنی بر نزدیکتربودن دیدگاه مجمع روحانیون مبارز به امامخمینی و اسلام ناب محمدی،<ref>سلیمی بنی و مظفری، مجمع روحانیون، ۱۶۰.</ref> موجب پیروزی قاطع این تشکل در مرحله دوم انتخابات مجلس در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۷ شد.<ref>سلیمی بنی و مظفری، جامعه روحانیت، ۱۵۲ و ۱۶۰؛ جمهوری اسلامی، ۲۵/۲/۱۳۶۷، ۱۲.</ref> در میان دو مرحله انتخابات، مهدوی کنی به دلیل مصاحبههای برخی افراد که جامعه روحانیت را متهم به پیروی از اسلام امریکایی کرده بودند با امامخمینی دیدار کرد و ضمن گلایه از شرایط موجود از ایشان خواست تا نظر خود را اعلام کند. اما ایشان اظهار نظر دراینباره را به پس از انتخابات موکول کرد و پس از برگزاری انتخابات، با تأیید اعضای جامعه روحانیت و رد نسبت [[اسلام امریکایی]] به این تشکل، اعضای جامعه را از شاگردان خود خواند که به آنان علاقهمند است.<ref>مهدوی کنی، خاطرات، ۳۳۲ و ۳۳۵.</ref> ایشان همچنین در پیام «منشور روحانیت» با بیان اصول مشترک میان افراد با وجود اختلاف نظرها، یادآور شد آنان را به اسلام و [[قرآن]] وفادار میداند و تأیید میکند. ایشان ضمن تأکید بر وجود دشمنان مشترکِ بسیاری که باید در مقابلش قاطعانه ایستاد، خواستار برادری، تفکر و [[وحدت]] در مرحله سازندگی کشور شد.<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۷۸ و ۱۸۰.</ref> پس از پیام ایشان، جامعه روحانیت در پیامی اعلام کرد سخنان ایشان را به گوش جان میخرد و به ایشان اطمینان میدهد با وجود اختلاف سلیقه، در مسائل اصولی و اساسی انقلاب، همگی در صف واحد و یکپارچگی کامل خواهند بود.<ref>کردی، جامعه روحانیت، ۳۰۶ ـ ۳۰۷.</ref><br> | ||
==جامعه روحانیت پس از امام خمینی== | ==جامعه روحانیت پس از امام خمینی== |