۲۱٬۱۸۶
ویرایش
جز (added Category:پروژه شاگردان using HotCat) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
عمید زنجانی، عباسعلی؛ از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام خمینی. او در فروردین | {{جعبه اطلاعات عالمان شیعه | ||
| عنوان =عباسعلی عمید زنجانی | |||
| تصویر =عباسعلی عمید زنجانی.jpg | |||
| توضیح تصویر = | |||
| اندازه تصویر = | |||
| سرشناسی = | |||
| نام کامل = | |||
| لقب = | |||
| نسب = | |||
| تاریخ تولد =۱۳۱۶ش | |||
| زادگاه =زنجان | |||
| تاریخ وفات = | |||
| شهر وفات = | |||
| تاریخ شهادت = | |||
| محل شهادت = | |||
| محل دفن = | |||
| خویشاوندان سرشناس = | |||
| استادان = | |||
| شاگردان = | |||
| محل تحصیل = | |||
| اجازه روایت از = | |||
| اجازه اجتهاد از = | |||
| اجازه روایت به = | |||
| اجازه اجتهاد به = | |||
| تالیفات = | |||
| سایر = | |||
| سیاسی = | |||
| اجتماعی = | |||
| امضا = | |||
| وبگاه رسمی = | |||
}} | |||
عمید زنجانی، عباسعلی؛ از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام خمینی. | |||
او در فروردین ۱۳۱۶ش در زنجان به دنیا آمد (خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین عمید زنجانی، ۲۱). پدرش حاج علیاصغر از تاجران خوشنام و متدین زنجان و مادرش صبیه علامه میرزا عبدالمجید زنجانی، از شاگردان نامدار حکیم جلوه بود (انصاری قمی، ۱۴۳). او دوران ابتدایی و متوسطه را در زنجان (در دبیرستان توفیق آن شهر) گذراند. همزمان با تحصیل در دبیرستان، در مسجد سید آن شهر به فراگیری دروس حوزوی نیز میپرداخت (خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین عمید زنجانی، ۲۳-۲۵) و مقدمات را (سیوطی و بخشی از جامی) نزد عالمی به نام آقا شیخ محمد خواند. عمید زنجانی در سال ۱۳۳۱ ش راهی قم شد (همان، ۲۶). او در نخستین سالهای حضور در قم، کتابهای حاشیه، شرح شمسیه، شرح النضید، شرح مطامع و شرح منظومه و معانی بیان تا مطول را پیش استادان آن حوزه خواند، ولی در خاطراتش درباره استادان خود در درسهای فوق سخنی نگفته است (همان، ۲۸). سپس شرح لمعه را بهصورت خصوصی و نزد یکی از مدرسان حوزه علمیه قم خواند و آنگاه بخشی از منطق و لمعه را پیش شیخ ابوالفضل اردبیلی آموخت و مدتی هم در درس شیخ اسماعیل صائنی زنجانی حضور یافت. رسایل را هم نزد میرزا علیاکبر مشکینی خواند و مدت کوتاهی در درس رسایل سید عبدالکریم موسوی اردبیلی شرکت کرد (همان، ۳۳). کفایهالاصول را هم نزد آقایان میرزا محمد مجاهدی تبریزی، عبدالجواد جبل عاملی اصفهانی و سید محمدباقر سلطانی طباطبایی فراگرفت. در درس مکاسب هم از شاگردان آقایان ناصر مکارم شیرازی و ابوالقاسم خزعلی بود. مدت کوتاهی هم در درس مکاسب آیتالله شیخ عباسعلی شاهرودی شرکت کرد (همان، ۳۴-۳۵). | |||
عباسعلی عمید زنجانی پس از اتمام دوره سطح، بهصورت آزمایشی در درسهای خارج فقه و اصول برخی از مراجع شرکت کرد و در نهایت درس امام خمینی را بهعنوان درس اصلی برگزید (همان، ۳۶) و از سال ۱۳۳۸ ش در آن درسها که آن روزها در مسجد سلماسی قم برگزار میشد شرکت کرد. او درباره چرایی انتخاب امام خمینی بهعنوان استاد خویش میگوید: «درس آن حضرت را به دو جهت درس اصلی خود قرار دادم؛ اولاً با چند درس خارج آشنایی پیدا کرده و بهترین را برگزیده بودم. ثانیاً درسی بود که حتی در زمان مرحوم آیتالله بروجردی درس ممتاز حوزه علمیه بود و در حقیقت درس رسمی حوزه علمیه قم و جایی بود که همه فضلا در آنجا جمع بودند. شاید نمیشد کسی را پیدا کرد که به نیت و انگیزهای غیر از تحصیل، در درس امام شرکت کرده باشد» (پابهپای آفتاب، ج ۵، ۸؛ حوزه، شماره ۳۷ ـ ۳۸، ص ۹۵). وی در خاطراتش، علاقه شخصی به امام خمینی و همچنین شوق به تحصیل را انگیزههای اصلی خود در انتخاب درس امام خمینی بیان کرده است (خاطرات حجتالاسلام...، ۴۸). او درباره ویژگیهای درس امام خمینی میگوید: «یکی از نکات برجسته درس این بود که سعی میکردند مطلب را خوب دریابند؛ یعنی قبل از اینکه مطلب را خوب دریابند، درباره آن بحث و بررسی نمیکردند. سخن از هرکه بود، امام خوب دقت میکردند تا بدانند مقصود گوینده چیست. من در حدیثی خواندهام که این خصلت، از خصوصیات اخلاقی پیامبر اکرم (ص) بود که با آن متانت و دقت نظر و علم غیبی که حضرت داشت، وقتی به سخنان دیگران گوش میداد، خوب گوش میداد؛ و گاه میشد که بنا بر بعضی از روایات، به طرف مقابل امر میفرمود که حرفش را تکرار کند تا پیامبر اکرم (ص) خاطرجمع شود مطلب او را دریافته است. این خصلت را من در درسشان و هم در برخوردهای معمولی در امام دیدهام. وقتی شخصی میخواست مطلبی را خدمت ایشان بگوید، با کمال دقت و با حواس کامل گوش میدادند. چون بسیاری از مفاسد از همین جا ناشی میشود که وقتی حرفی را به انسان میگویند، حواس انسان پرت شود و یا دقت نکند و حرف طرف را طور دیگری برداشت کند. به این ترتیب، خواه ناخواه در مورد آن، طور دیگری قضاوت خواهد کرد و نهایتاً برداشت او اشتباه خواهد بود». عمید زنجانی در ادامه دراینباره میگوید: «از خصوصیات درس امام، وسعت نظر و جولان فکری بود که در درسشان اعمال میکردند. خواه ناخواه طلبهها هم به آن عادت میکردند؛ یعنی درس ایشان بهگونهای نبود که شخص یک حرف را بشنود و یک حرف را تحلیل کند و درس تمام بشود. امام ضمن درس، نظرات مختلفی را مطرح میکردند که طلبه در تحقیق مطلب مجبور میشد نظرات مختلفی را ببیند و به نتیجه مطلوبی برسد. بعضی از استادان حرف خودشان را میزدند و احیاناً اگر هم متعرض حرف دیگران میشدند، بهصورت تبعی بود. ولی امام گاه در این شیوه تا آنجا پیش میرفتند که سخن و نظرات دیگران را محور قرار میدادند و حرف خود را به دنبال نقل نظرات دیگران مطرح میکردند. این در تحقیق مسائل تأثیر بسیاری داشت و طلبه عادت میکرد وقتی میخواهد در یک موضوع اظهارنظر کند، اول حرف دیگران را ببیند تا نهایتاً بتواند به نظری صحیح برسد» (سلسله موی دوست، ۱۵۸-۱۵۹). به باور او، «امام یکی از خصوصیاتش این بود که طلبه را متهور به بار میآورد. تهور علمی به طلبه میداد، طلبه را محقق و صاحبنظر به بار میآورد و بر سر طلبه نمیزد که حرف همین است که من میگویم، بلکه دست محقق را میگرفت و میگفت که تو هم فهم داری، میتوانی این را که میشنوی نقد کنی». ایشان به دو طریق این روحیه را در شاگردانش میدمید؛ اولاً خودش استادان و بزرگان را نقد میکرد و دیگر اینکه به طلبه مجال طرح نقد و اشکال را میداد (همان، ۶۴-۶۵). به باور عمید زنجانی، بسیاری از شاگردان امام خمینی هم به همین علت در درس ایشان حضور مییافتند: «بسیاری از فضلا فقط به این نیت به درس امام میآمدند که بتوانند خودشان را از چهارچوبهای تقلید بیرون بیاورند، چون در درس امام، طلبه، نقّاد و محقق بار میآمد. گاه میشد امام نظریاتی از بزرگان را مطرح میکردند؛ بزرگانی که اسمشان کافی است که انسان بیچونوچرا حرفشان را بپذیرد، لکن امام گاه تا یازده اشکال به سخنان آنها وارد میکردند. البته ما اساتیدی را نیز داشتیم که طلاب را جامد بار میآوردند؛ ولی امام سعی داشت کسانی را که در درس ایشان شرکت میکردند با روح نقد آشنا کند. گاه میشد درس یک ساعت که طول میکشید و کسی ایراد و اشکالی نمیکرد، خود امام میفرمودند: مجلس روضه که نیست که من بگویم شما گوش بدهید؛ بالاخره شما هم هستید، لااقل، بودن خودتان را در اینجا اعلان کنید که غیر از من هم کسی اینجا هست» (برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج ۵، ۹۰). با این حال، به باور او برخورد امام خمینی با شاگردان «بسیار متین و تشویقآمیز بود و سعی داشتند شخصیت علمی و اتکا به نفس را در استنباط علمی در شاگردان خود ایجاد کنند. در صحبتهای امام نسبت به شاگردانش، صداقت و دقت و رأفت خاصی دیده میشد که بیش از حدِ انجام وظیفه و یا رعایتِ آداب و احتراماتِ لازم بود» (صحیفه دل، ج ۱، ۱۲۳)، به همین سبب به باور او «درس امام خمینی روشن بود و طلبه درسخوان نمیتوانست از درس ایشان صرفنظر کند. درس ایشان ممتاز و به تمام معنا خالص بود» (خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین عمید زنجانی، ۶۳). | عباسعلی عمید زنجانی پس از اتمام دوره سطح، بهصورت آزمایشی در درسهای خارج فقه و اصول برخی از مراجع شرکت کرد و در نهایت درس امام خمینی را بهعنوان درس اصلی برگزید (همان، ۳۶) و از سال ۱۳۳۸ ش در آن درسها که آن روزها در مسجد سلماسی قم برگزار میشد شرکت کرد. او درباره چرایی انتخاب امام خمینی بهعنوان استاد خویش میگوید: «درس آن حضرت را به دو جهت درس اصلی خود قرار دادم؛ اولاً با چند درس خارج آشنایی پیدا کرده و بهترین را برگزیده بودم. ثانیاً درسی بود که حتی در زمان مرحوم آیتالله بروجردی درس ممتاز حوزه علمیه بود و در حقیقت درس رسمی حوزه علمیه قم و جایی بود که همه فضلا در آنجا جمع بودند. شاید نمیشد کسی را پیدا کرد که به نیت و انگیزهای غیر از تحصیل، در درس امام شرکت کرده باشد» (پابهپای آفتاب، ج ۵، ۸؛ حوزه، شماره ۳۷ ـ ۳۸، ص ۹۵). وی در خاطراتش، علاقه شخصی به امام خمینی و همچنین شوق به تحصیل را انگیزههای اصلی خود در انتخاب درس امام خمینی بیان کرده است (خاطرات حجتالاسلام...، ۴۸). او درباره ویژگیهای درس امام خمینی میگوید: «یکی از نکات برجسته درس این بود که سعی میکردند مطلب را خوب دریابند؛ یعنی قبل از اینکه مطلب را خوب دریابند، درباره آن بحث و بررسی نمیکردند. سخن از هرکه بود، امام خوب دقت میکردند تا بدانند مقصود گوینده چیست. من در حدیثی خواندهام که این خصلت، از خصوصیات اخلاقی پیامبر اکرم (ص) بود که با آن متانت و دقت نظر و علم غیبی که حضرت داشت، وقتی به سخنان دیگران گوش میداد، خوب گوش میداد؛ و گاه میشد که بنا بر بعضی از روایات، به طرف مقابل امر میفرمود که حرفش را تکرار کند تا پیامبر اکرم (ص) خاطرجمع شود مطلب او را دریافته است. این خصلت را من در درسشان و هم در برخوردهای معمولی در امام دیدهام. وقتی شخصی میخواست مطلبی را خدمت ایشان بگوید، با کمال دقت و با حواس کامل گوش میدادند. چون بسیاری از مفاسد از همین جا ناشی میشود که وقتی حرفی را به انسان میگویند، حواس انسان پرت شود و یا دقت نکند و حرف طرف را طور دیگری برداشت کند. به این ترتیب، خواه ناخواه در مورد آن، طور دیگری قضاوت خواهد کرد و نهایتاً برداشت او اشتباه خواهد بود». عمید زنجانی در ادامه دراینباره میگوید: «از خصوصیات درس امام، وسعت نظر و جولان فکری بود که در درسشان اعمال میکردند. خواه ناخواه طلبهها هم به آن عادت میکردند؛ یعنی درس ایشان بهگونهای نبود که شخص یک حرف را بشنود و یک حرف را تحلیل کند و درس تمام بشود. امام ضمن درس، نظرات مختلفی را مطرح میکردند که طلبه در تحقیق مطلب مجبور میشد نظرات مختلفی را ببیند و به نتیجه مطلوبی برسد. بعضی از استادان حرف خودشان را میزدند و احیاناً اگر هم متعرض حرف دیگران میشدند، بهصورت تبعی بود. ولی امام گاه در این شیوه تا آنجا پیش میرفتند که سخن و نظرات دیگران را محور قرار میدادند و حرف خود را به دنبال نقل نظرات دیگران مطرح میکردند. این در تحقیق مسائل تأثیر بسیاری داشت و طلبه عادت میکرد وقتی میخواهد در یک موضوع اظهارنظر کند، اول حرف دیگران را ببیند تا نهایتاً بتواند به نظری صحیح برسد» (سلسله موی دوست، ۱۵۸-۱۵۹). به باور او، «امام یکی از خصوصیاتش این بود که طلبه را متهور به بار میآورد. تهور علمی به طلبه میداد، طلبه را محقق و صاحبنظر به بار میآورد و بر سر طلبه نمیزد که حرف همین است که من میگویم، بلکه دست محقق را میگرفت و میگفت که تو هم فهم داری، میتوانی این را که میشنوی نقد کنی». ایشان به دو طریق این روحیه را در شاگردانش میدمید؛ اولاً خودش استادان و بزرگان را نقد میکرد و دیگر اینکه به طلبه مجال طرح نقد و اشکال را میداد (همان، ۶۴-۶۵). به باور عمید زنجانی، بسیاری از شاگردان امام خمینی هم به همین علت در درس ایشان حضور مییافتند: «بسیاری از فضلا فقط به این نیت به درس امام میآمدند که بتوانند خودشان را از چهارچوبهای تقلید بیرون بیاورند، چون در درس امام، طلبه، نقّاد و محقق بار میآمد. گاه میشد امام نظریاتی از بزرگان را مطرح میکردند؛ بزرگانی که اسمشان کافی است که انسان بیچونوچرا حرفشان را بپذیرد، لکن امام گاه تا یازده اشکال به سخنان آنها وارد میکردند. البته ما اساتیدی را نیز داشتیم که طلاب را جامد بار میآوردند؛ ولی امام سعی داشت کسانی را که در درس ایشان شرکت میکردند با روح نقد آشنا کند. گاه میشد درس یک ساعت که طول میکشید و کسی ایراد و اشکالی نمیکرد، خود امام میفرمودند: مجلس روضه که نیست که من بگویم شما گوش بدهید؛ بالاخره شما هم هستید، لااقل، بودن خودتان را در اینجا اعلان کنید که غیر از من هم کسی اینجا هست» (برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج ۵، ۹۰). با این حال، به باور او برخورد امام خمینی با شاگردان «بسیار متین و تشویقآمیز بود و سعی داشتند شخصیت علمی و اتکا به نفس را در استنباط علمی در شاگردان خود ایجاد کنند. در صحبتهای امام نسبت به شاگردانش، صداقت و دقت و رأفت خاصی دیده میشد که بیش از حدِ انجام وظیفه و یا رعایتِ آداب و احتراماتِ لازم بود» (صحیفه دل، ج ۱، ۱۲۳)، به همین سبب به باور او «درس امام خمینی روشن بود و طلبه درسخوان نمیتوانست از درس ایشان صرفنظر کند. درس ایشان ممتاز و به تمام معنا خالص بود» (خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین عمید زنجانی، ۶۳). | ||
عمید زنجانی همزمان با حضور در درس امام خمینی، از سوی ایشان مأمور شده بود اطلاعات و اخبار مربوط به نجف اشرف و تحولات آن شهر را به اطلاع ایشان برساند (صحیفه دل، ج ۱، ۱۲۱-۱۲۲). او به توصیه امام خمینی در درس خارج فقه و اصول دیگر استادان حوزه علمیه هم حاضر شد. ازجمله در سالهای ۱۳۳۷-۱۳۴۰ ش در درس خارج فقه (کتاب قضا) آیتالله سید حسین طباطبایی بروجردی شرکت میکرد. مدتی هم در درس خارج فقه و اصول آیتالله سید محمد محقق داماد حضور یافت (خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین عمید زنجانی، ۵۳). دو سال هم در درس خارج [فقه یا اصول یا هر دو درس] آیتالله سید کاظم شریعتمداری شرکت داشت (همان، ۵۵) و درس فلسفه (قسمتی از اسفار و شفا) را هم پیش علامه سید محمدحسین طباطبایی خواند (همان، ۵۳). در کنار تحصیل، به تدریس در حوزه علمیه قم میپرداخت و شاگردان او اغلب از طلاب زنجانی و ترکزبان بودند (همان، ۳۹). عمید زنجانی همزمان با تحصیل در قم، تابستانها و در تعطیلات حوزه علمیه قم، به زنجان بازمیگشت و در آنجا به تحصیل هیئت و نجوم نزد شیخ محمدحسین اردبیلی میپرداخت (همان، ۴۲). | عمید زنجانی همزمان با حضور در درس امام خمینی، از سوی ایشان مأمور شده بود اطلاعات و اخبار مربوط به نجف اشرف و تحولات آن شهر را به اطلاع ایشان برساند (صحیفه دل، ج ۱، ۱۲۱-۱۲۲). او به توصیه امام خمینی در درس خارج فقه و اصول دیگر استادان حوزه علمیه هم حاضر شد. ازجمله در سالهای ۱۳۳۷-۱۳۴۰ ش در درس خارج فقه (کتاب قضا) آیتالله سید حسین طباطبایی بروجردی شرکت میکرد. مدتی هم در درس خارج فقه و اصول آیتالله سید محمد محقق داماد حضور یافت (خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین عمید زنجانی، ۵۳). دو سال هم در درس خارج [فقه یا اصول یا هر دو درس] آیتالله سید کاظم شریعتمداری شرکت داشت (همان، ۵۵) و درس فلسفه (قسمتی از اسفار و شفا) را هم پیش علامه سید محمدحسین طباطبایی خواند (همان، ۵۳). در کنار تحصیل، به تدریس در حوزه علمیه قم میپرداخت و شاگردان او اغلب از طلاب زنجانی و ترکزبان بودند (همان، ۳۹). عمید زنجانی همزمان با تحصیل در قم، تابستانها و در تعطیلات حوزه علمیه قم، به زنجان بازمیگشت و در آنجا به تحصیل هیئت و نجوم نزد شیخ محمدحسین اردبیلی میپرداخت (همان، ۴۲). |