۲۱٬۱۶۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
محمد فوزی در سال ۱۳۰۴ش در ارومیه متولد شد.<ref>راهنمای استفاده از صورت مشروح مذاکرات مجلس، ص۳۸۱.</ref> دوران ابتدایی و متوسطه را در ارومیه به پایان رسانید و در ۱۳۲۵ش با معدل بالا موفق به اخذ دیپلم متوسطه در رشته علوم طبیعی شد. او سپس به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و مقدمات را در حوزه علمیه ارومیه نزد عبدالمطلب فقیه اردوبادی، شیخ عزیز شبنم و میرزا ابوالحسن تاییدی خواند. سپس ریاست آن حوزه را بر عهده گرفت. او آنگاه در سال ۱۳۳۰ش راهی [[قم]] شد و در [[حوزه علمیه قم|حوزه علمیه آن شهر]] دروس سطح (مکاسب، رسایل و کفایهالاصول) را نزد [[علیاکبر مشکینی|میرزا علیاکبر مشکینی]]، [[احمد پایانی اردبیلی]]، محمدجواد خندقآبادی، میرزا محمد مجاهدی تبریزی، [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]] و [[محمد فکور یزدی]] به پایان رساند. سپس در درس خارج فقه و اصول [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]]، [[امامخمینی]] و [[سیدکاظم شریعتمداری]] شرکت کرد.<ref>الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ج۲، ص۳۴۰؛ الوانساز خویی، «میرزا محمد فوزی، مدیر فداکار»، ص۴۳۳-۴۳۴.</ref> درباره سالهای حضور او در درس خارج فقه یا خارج اصول یا هر دو درس امامخمینی گزارشی در دست نیست، ولی در گلشن ابرار آذربایجان بر حضور کوتاه او در درس ایشان تأکید شده است.<ref>الوانساز خویی، «میرزا محمد فوزی، مدیر فداکار»، ص۴۳۳-۴۳۴.</ref> او در سال ۱۳۴۰ش به ارومیه بازگشت.<ref>«میرزا محمد فوزی، مدیر فداکار»، ص۴۳۴؛ الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ج۲، ص۳۴ ۳۴۱.</ref> بنابراین میتوان احتمال داد که در نیمه دوم دهه ۱۳۳۰ش در آن درسها که در [[مسجد سلماسی قم]] برگزار میشد حضور مییافته است. او همزمان با تحصیل دروس خارج فقه و اصول، منظومه (قسمت حکمت) را نزد اسحاق آستارایی خواند و در اسفار از شاگردان [[سیدرضا صدر]] بود و [[تفسیر|تفسیر قرآن]] را هم پیش [[علامه طباطبایی|علامه سیدمحمدحسین طباطبایی]] خواند. او در قم از نزدیکان آیتالله بروجردی و مورد اعتماد و احترام ایشان و دیگر مراجع تقلید قم بود و از اغلب آنان اجازاتی دریافت کرده بود که از آن جمله میتوان به دریافت اجازهای در امور حسبیه از امامخمینی اشاره کرد.<ref>گلشن ابرار آذربایجان، ج۲، ص۳۴۰-۳۴۱.</ref> | محمد فوزی در سال ۱۳۰۴ش در ارومیه متولد شد.<ref>راهنمای استفاده از صورت مشروح مذاکرات مجلس، ص۳۸۱.</ref> دوران ابتدایی و متوسطه را در ارومیه به پایان رسانید و در ۱۳۲۵ش با معدل بالا موفق به اخذ دیپلم متوسطه در رشته علوم طبیعی شد. او سپس به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و مقدمات را در حوزه علمیه ارومیه نزد عبدالمطلب فقیه اردوبادی، شیخ عزیز شبنم و میرزا ابوالحسن تاییدی خواند. سپس ریاست آن حوزه را بر عهده گرفت. او آنگاه در سال ۱۳۳۰ش راهی [[قم]] شد و در [[حوزه علمیه قم|حوزه علمیه آن شهر]] دروس سطح (مکاسب، رسایل و کفایهالاصول) را نزد [[علیاکبر مشکینی|میرزا علیاکبر مشکینی]]، [[احمد پایانی اردبیلی]]، محمدجواد خندقآبادی، میرزا محمد مجاهدی تبریزی، [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]] و [[محمد فکور یزدی]] به پایان رساند. سپس در درس خارج فقه و اصول [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]]، [[امامخمینی]] و [[سیدکاظم شریعتمداری]] شرکت کرد.<ref>الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ج۲، ص۳۴۰؛ الوانساز خویی، «میرزا محمد فوزی، مدیر فداکار»، ص۴۳۳-۴۳۴.</ref> درباره سالهای حضور او در درس خارج فقه یا خارج اصول یا هر دو درس امامخمینی گزارشی در دست نیست، ولی در گلشن ابرار آذربایجان بر حضور کوتاه او در درس ایشان تأکید شده است.<ref>الوانساز خویی، «میرزا محمد فوزی، مدیر فداکار»، ص۴۳۳-۴۳۴.</ref> او در سال ۱۳۴۰ش به ارومیه بازگشت.<ref>«میرزا محمد فوزی، مدیر فداکار»، ص۴۳۴؛ الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ج۲، ص۳۴ ۳۴۱.</ref> بنابراین میتوان احتمال داد که در نیمه دوم دهه ۱۳۳۰ش در آن درسها که در [[مسجد سلماسی قم]] برگزار میشد حضور مییافته است. او همزمان با تحصیل دروس خارج فقه و اصول، منظومه (قسمت حکمت) را نزد اسحاق آستارایی خواند و در اسفار از شاگردان [[سیدرضا صدر]] بود و [[تفسیر|تفسیر قرآن]] را هم پیش [[علامه طباطبایی|علامه سیدمحمدحسین طباطبایی]] خواند. او در قم از نزدیکان آیتالله بروجردی و مورد اعتماد و احترام ایشان و دیگر مراجع تقلید قم بود و از اغلب آنان اجازاتی دریافت کرده بود که از آن جمله میتوان به دریافت اجازهای در امور حسبیه از امامخمینی اشاره کرد.<ref>گلشن ابرار آذربایجان، ج۲، ص۳۴۰-۳۴۱.</ref> | ||
میرزا محمد فوزی همزمان با تحصیل در [[حوزه علمیه قم]]، به تدریس در آن حوزه میپرداخت. او با توجه به تسلطی که بر زبان فرانسه داشت، به تدریس آن زبان و همچنین مسائل روز و علوم جدید در آنجا میپرداخت و [[حسین نوری همدانی]]، [[اکبر هاشمی رفسنجانی]]، سیدمهدی روحانی، [[میرزا علی احمدی میانجی]] و... ازجمله شاگردان او در آن درسها بودند.<ref>گلشن ابرار آذربایجان، ج۲، ص۴۳۱؛ الوانساز خویی، «میرزا محمد فوزی، مدیر فداکار»، ص۴۳۴ | == تدریس == | ||
میرزا محمد فوزی همزمان با تحصیل در [[حوزه علمیه قم]]، به تدریس در آن حوزه میپرداخت. او با توجه به تسلطی که بر زبان فرانسه داشت، به تدریس آن زبان و همچنین مسائل روز و علوم جدید در آنجا میپرداخت و [[حسین نوری همدانی]]، [[اکبر هاشمی رفسنجانی]]، سیدمهدی روحانی، [[میرزا علی احمدی میانجی]] و... ازجمله شاگردان او در آن درسها بودند.<ref>گلشن ابرار آذربایجان، ج۲، ص۴۳۱؛ الوانساز خویی، «میرزا محمد فوزی، مدیر فداکار»، ص۴۳۴.</ref> | |||
== فعالیت سیاسی اجتماعی == | |||
او پس از سالها تحصیل و تدریس در قم، در سال ۱۳۴۰ش به دستور [[سیدکاظم شریعتمداری|آیتالله شریعتمداری]] به ارومیه بازگشت.<ref>شریفرازی، گنجینه دانشمندان، ج۵، ص۲۰۱.</ref> و به فعالیتهای دینی در آن شهر پرداخت. ازجمله [[نماز جماعت]] را در مساجد آقاعلیاشرف و لطفعلیخان اقامه میکرد.<ref>الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ج۲، ص۳۴۱.</ref> محمد فوزی پس از بازگشت به ارومیه، در اداره حوزه علمیه ارومیه سهیم بود و همزمان به تدریس در آنجا میپرداخت. او سپس مدرسه علمیه محمدیه را در ارومیه بنیان نهاد و ضمن تدریس، آن مدرسه را اداره میکرد. | |||
او در سالهای ۱۳۴۴-۱۳۵۷ش [[مدرسه محمدیه]] را به یکی از کانونهای فعالیت سیاسی علیه حکومت پهلوی تبدیل کرد که اعلامیههای امامخمینی در آنجا توزیع میشد و وی در آنجا به ایراد سخنرانیهای انتقادی میپرداخت. به همین سبب این مدرسه زیر کنترل [[ساواک]] قرار داشت و نیروهای [[حکومت پهلوی]] بارها به این مدرسه یورش بردند و برخی از طلاب آن مدرسه را دستگیر و زندانی کردند. یکی دیگر از اقدامات محمد فوزی در ارومیه، احداث تالار مهدیه در آن شهر بود. این تالار که به شکل مدرنی احداث شده بود، به مرکزی برای سخنرانیهای مذهبی تبدیل شده بود. او علاوه بر تأسیس دو مدرسه و تالار فوق، در رسیدگی به وضعیت ارومیه و روستاهای اطراف و تأسیس برخی نهادهای اقتصادی ـ اجتماعی فعال بود و جایگاه والایی در میان مردم یافته بود. از جمله آن فعالیتها میتوان به تأسیس کانون خیریه انصار، قبرستان باغ رضوان ارومیه، بازسازی امامزادهها در روستاهای بکشلو و دیزج تلکو (در اطراف ارومیه)، احداث مسجد فاطمیه در یکی از محلات اعیاننشین ارومیه، احداث چهل خانه برای نیازمندان در شهر ارومیه.<ref>قاسمپور، ۱۳۹۲، ص۳۴۸-۳۵۱.</ref> ساخت مدرسهای اسلامی در سال ۱۳۴۱ش، تعمیر اساسی مسجد اسماعیلبیگ ارومیه، ساخت اولیه بیمارستان توانبخشی (شهید بهشتی) ارومیه، توسعه کتابخانه مسجد جامع آن شهر، تعمیر اساسی مسجد لطفعلی خان، ساخت مسجد فاطمیه در ارومیه، ساخت مدرسه دخترانه در مسجد حاج عبدالله ارومیه، ساخت یک باب حمام عمومی در بکشلو چایی، ساخت ساختمانی دوطبقه برای زائران امامزاده آن روستا، آسفالت کردن جاده امامزاده بکشلو چایی به ارومیه، ساخت یک باب حمام در روستای کشتیبان ارومیه، ساخت کتابخانهای در مسجد لطفعلیخان، تعمیر و توسعه مسجد آقاعلیاشرف، خرید ۶۷ باب منزل مسکونی برای طلاب و سادات، تأسیس مدرسه دخترانه در جوار مسجد لطفعلیخان، ساخت شهرک ولیعصر در جنب باغ رضوان آن شهر و تهیه وسایل خانگی و جهیزیه برای افراد مستمند در ارومیه اشاره کرد. این اقدامات تحسین برخی از روحانیان برجسته را در پی داشت. ازجمله [[مرتضی مطهری]] در سال ۱۳۵۵ش به ارومیه رفت و پس از بازدید از مدرسه محمدیه، مدیریت او را ستود.<ref>الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ج۲، ص۳۴۲-۳۴۳؛ الوانساز خویی، «میرزا محمد فوزی، مدیر فداکار»، ص۴۳۷-۴۳۵.</ref> | فوزی با آغاز [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی]] در سال ۱۳۴۱ش، به مبارزه با حکومت پهلوی روی آورد و جلسات روحانیان مبارز ارومیه اغلب در خانه او برگزار میشد. در بهمن ۱۳۴۱ ([[انقلاب سفید|رفراندوم انقلاب سفید]])، او همراه با روحانیان ارومیه تصمیم گرفتند یکی از روحانیان آن شهر را برای بیان اعتراض خود علیه آن همهپرسی به قم اعزام کنند. در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، علمای ارومیه پس از اطلاع از [[دستگیری امامخمینی]]، برای رایزنی درباره نحوه واکنش به آن اتفاق، در خانه او اجتماع کردند و به همین سبب [[ساواک]] او را احضار کرد. سپس فوزی و دیگر [[روحانیان]] را تهدید کرد در صورت تداوم فعالیتهای سیاسی، از ارومیه تبعید خواهند شد. فوزی پس از [[تبعید امامخمینی|تبعید امامخمینی به خارج از کشور]]، همراه با برخی از روحانیان، به آن اعتراض کرد و به همین علت توسط ساواک ممنوعالمنبر شد.<ref>سلیمی، مبارزات روحانیون و وعاظ مساجد به روایت اسناد، ص۳۱۵؛ قاسمپور، ۱۳۹۲، ج۱، ص۴۸۷.</ref> او پس از عزیمت امامخمینی به عراق، تلگرافی به ایشان ارسال و از حضور ایشان در [[نجف اشرف]] اظهار خرسندی کرد.<ref>سیر مبارزات امام...، ج۵، ص۲۹۵-۲۹۹.</ref> ساواک ارومیه در گزارشی از وضعیت او در سال ۱۳۴۴ش، از او بهعنوان یکی از روحانیان مخالف نام برد و در گزارشی دیگر اعلام کرد که «او بهطور کلی با وضع موجود کشور موافق نیست و شخص باسوادی است و در بین روحانیون مخالف محبوبیت دارد و طرفدار روحانیت است».<ref>قاسمپور، ۱۳۸۹، ص۲۹۰.</ref> او که نماینده رسمی آیتالله شریعتمداری در ارومیه بود.<ref>شریفرازی، گنجینه دانشمندان، ج۵، ص۲۰۱.</ref> در اواخر دهه ۱۳۴۰ ش به عراق سفر کرد و در همان سفر، نمایندگی شرعی امامخمینی در ارومیه را هم دریافت کرد. همچنین از سوی [[سیدابوالقاسم خویی]]، [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]] و [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] اجازاتی داشت و نماینده آنان در ارومیه محسوب میشد.<ref>قاسمپور، ۱۳۹۰، ج۱، ص۳۵۰.</ref> | ||
او در سالهای ۱۳۴۴-۱۳۵۷ش [[مدرسه محمدیه]] را به یکی از کانونهای فعالیت سیاسی علیه حکومت پهلوی تبدیل کرد که [[پیامها و اعلامیههای امامخمینی|اعلامیههای امامخمینی]] در آنجا توزیع میشد و وی در آنجا به ایراد سخنرانیهای انتقادی میپرداخت. به همین سبب این مدرسه زیر کنترل [[ساواک]] قرار داشت و نیروهای [[حکومت پهلوی]] بارها به این مدرسه یورش بردند و برخی از طلاب آن مدرسه را دستگیر و زندانی کردند. | |||
یکی دیگر از اقدامات محمد فوزی در ارومیه، احداث تالار مهدیه در آن شهر بود. این تالار که به شکل مدرنی احداث شده بود، به مرکزی برای سخنرانیهای مذهبی تبدیل شده بود. او علاوه بر تأسیس دو مدرسه و تالار فوق، در رسیدگی به وضعیت ارومیه و روستاهای اطراف و تأسیس برخی نهادهای اقتصادی ـ اجتماعی فعال بود و جایگاه والایی در میان مردم یافته بود. از جمله آن فعالیتها میتوان به تأسیس کانون خیریه انصار، قبرستان باغ رضوان ارومیه، بازسازی امامزادهها در روستاهای بکشلو و دیزج تلکو (در اطراف ارومیه)، احداث مسجد فاطمیه در یکی از محلات اعیاننشین ارومیه، احداث چهل خانه برای نیازمندان در شهر ارومیه.<ref>قاسمپور، ۱۳۹۲، ص۳۴۸-۳۵۱.</ref> ساخت مدرسهای اسلامی در سال ۱۳۴۱ش، تعمیر اساسی مسجد اسماعیلبیگ ارومیه، ساخت اولیه بیمارستان توانبخشی (شهید بهشتی) ارومیه، توسعه کتابخانه مسجد جامع آن شهر، تعمیر اساسی مسجد لطفعلی خان، ساخت مسجد فاطمیه در ارومیه، ساخت مدرسه دخترانه در مسجد حاج عبدالله ارومیه، ساخت یک باب حمام عمومی در بکشلو چایی، ساخت ساختمانی دوطبقه برای زائران امامزاده آن روستا، آسفالت کردن جاده امامزاده بکشلو چایی به ارومیه، ساخت یک باب حمام در روستای کشتیبان ارومیه، ساخت کتابخانهای در مسجد لطفعلیخان، تعمیر و توسعه مسجد آقاعلیاشرف، خرید ۶۷ باب منزل مسکونی برای طلاب و سادات، تأسیس مدرسه دخترانه در جوار مسجد لطفعلیخان، ساخت شهرک ولیعصر در جنب باغ رضوان آن شهر و تهیه وسایل خانگی و جهیزیه برای افراد مستمند در ارومیه اشاره کرد. این اقدامات تحسین برخی از روحانیان برجسته را در پی داشت. ازجمله [[مرتضی مطهری]] در سال ۱۳۵۵ش به ارومیه رفت و پس از بازدید از مدرسه محمدیه، مدیریت او را ستود.<ref>الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ج۲، ص۳۴۲-۳۴۳؛ الوانساز خویی، «میرزا محمد فوزی، مدیر فداکار»، ص۴۳۷-۴۳۵.</ref> | |||
[[محمد شریفرازی|شریفرازی]] در سال ۱۳۵۲ش (سال انتشار کتاب گنجینه دانشمندان) اینگونه از فعالیتهای او سخن گفته است: محمد فوزی «خدمات ارزنده دینی و اجتماعی بسیاری از قبیل بناء مساجد و حمام و غیره در شهر و حومه آن نموده و اکنون به اقامه جماعت و تبلیغ احکام و تنویر افکار و نشر معارف حقه اثنیعشریه در آن منطقه حساس مرزی که از طرفی مرز اسلام و کفر و از سمتی هممرز ولایت و تسنن است اشتغال دارند».<ref>شریفرازی، گنجینه دانشمندان، ج۵، ص۲۰۱.</ref> در آن سالها او همراه با دیگر روحانیان ارومیه، جلسات بحث و بررسی با محوریت [[قرآن]] و [[نهجالبلاغه]] برگزار میکردند و بر اساس هماهنگی، نتیجه بحثهای مطرحشده در آن جلسات را در مساجد ارومیه مطرح مینمودند.<ref>قاسمپور، ۱۳۹۲، ج۱، ص۳۵۷.</ref> | [[محمد شریفرازی|شریفرازی]] در سال ۱۳۵۲ش (سال انتشار کتاب گنجینه دانشمندان) اینگونه از فعالیتهای او سخن گفته است: محمد فوزی «خدمات ارزنده دینی و اجتماعی بسیاری از قبیل بناء مساجد و حمام و غیره در شهر و حومه آن نموده و اکنون به اقامه جماعت و تبلیغ احکام و تنویر افکار و نشر معارف حقه اثنیعشریه در آن منطقه حساس مرزی که از طرفی مرز اسلام و کفر و از سمتی هممرز ولایت و تسنن است اشتغال دارند».<ref>شریفرازی، گنجینه دانشمندان، ج۵، ص۲۰۱.</ref> در آن سالها او همراه با دیگر روحانیان ارومیه، جلسات بحث و بررسی با محوریت [[قرآن]] و [[نهجالبلاغه]] برگزار میکردند و بر اساس هماهنگی، نتیجه بحثهای مطرحشده در آن جلسات را در مساجد ارومیه مطرح مینمودند.<ref>قاسمپور، ۱۳۹۲، ج۱، ص۳۵۷.</ref> | ||
محمد فوزی همچنین در کمک به فعالان سیاسی نقش زیادی داشت. او با توجه به جایگاهی که در ارومیه داشت، در آزادی زندانیان سیاسی نقش ایفا میکرد. همچنین با استفاده از امکانات مالی کانون خیریه انصار، در تأمین نیازهای برخی از زندانیان سیاسی فعال بود. علاوه بر آن، برخی از روحانیان و واعظان را برای تبلیغ و سخنرانی به ارومیه دعوت میکرد.<ref>قاسمپور، ۱۳۹۲، ج۱، ص۳۵۱.</ref> ازجمله میتوان به دعوت از [[مرتضی مطهری]]، [[علیاکبر مشکینی|میرزا علیاکبر مشکینی]]، [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]]<ref>قاسمپور، ۱۳۹۲، ج۱، ص۳۷۲.</ref> و [[فخرالدین حجازی]] اشاره کرد.<ref>قاسمپور، ۱۳۹۲، ج۱، ص۳۵۱.</ref> او همچنین در مساعدت به برخی از روحانیان تبعیدی به بعضی از شهرهای استان آذربایجان غربی چون مهاباد، پیرانشهر، سلماس و... نقش داشت و برخی از آنان را به ارومیه دعوت میکرد که از آن جمله میتوان به حضور [[ناصر مکارم شیرازی]] در خانه او در سال ۱۳۵۶ش اشاره کرد.<ref>آیتاللهالعظمی ناصر...، ج۲، ص۴۴۴.</ref> در سالهای ۱۳۵۶-۱۳۵۷ش نقش مهمی در رهبری مبارزات مردم ارومیه داشت.<ref>آیتاللهالعظمی ناصر...، ج۲، ص۳۵۱.</ref> پس از انتشار کتاب نهضت پانزدهساله و تعریضهایی که در آن به [[سیدکاظم شریعتمداری|آیتالله شریعتمداری]] شده بود، همراه با سیداکبر قرهباغی در نامهای به امامخمینی، ضمن ارائه گزارشی از آن تعریضها، خواستار وحدت و توجه هرچه بیشتر به این مسئله شد.<ref>الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ج۲، ۳۴۵-۳۴۶.</ref> پس از رحلت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]]، همراه با جمعی از روحانیان ارومیه، درصدد برنامهریزی برای برگزاری مجلس ختمی برای آن مرحوم در ارومیه برآمد.<ref>قاسمپور، انقلاب اسلامی در ارومیه، ج۲، ص۳۷۵-۳۷۶.</ref> در اردیبهشت ۱۳۵۷ و پس از حمله مأموران حکومت پهلوی به خانههای مراجع تقلید در قم، همراه با دیگر روحانیان ارومیه و به نشانه اعتراض، تصمیم گرفتند به مدت سه روز از اقامه [[نماز جماعت]] خودداری کنند.<ref>قاسمپور، انقلاب اسلامی در ارومیه، ج۲، ص۲۹.</ref> در تابستان همان سال، به مناسبت رحلت ملاعلی معصومی همدانی و شیخ احمد کافی، مجلس ختمی در مسجد اعظم ارومیه برگزار کرد و در آن مسجد، سخنران به انتقاد از حکومت پهلوی پرداخت و پس از پایان سخنرانی، تظاهراتی در ارومیه شکل گرفت.<ref>قاسمپور، انقلاب اسلامی در ارومیه، ج۲، ص۳۶.</ref> او در آستانه ماه رمضان ۱۳۵۷ ش همراه با روحانیان ارومیه دست به ابتکار برای طرح مسائل مربوط به | محمد فوزی همچنین در کمک به فعالان سیاسی نقش زیادی داشت. او با توجه به جایگاهی که در ارومیه داشت، در آزادی زندانیان سیاسی نقش ایفا میکرد. همچنین با استفاده از امکانات مالی کانون خیریه انصار، در تأمین نیازهای برخی از زندانیان سیاسی فعال بود. علاوه بر آن، برخی از روحانیان و واعظان را برای تبلیغ و سخنرانی به ارومیه دعوت میکرد.<ref>قاسمپور، ۱۳۹۲، ج۱، ص۳۵۱.</ref> ازجمله میتوان به دعوت از [[مرتضی مطهری]]، [[علیاکبر مشکینی|میرزا علیاکبر مشکینی]]، [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]]<ref>قاسمپور، ۱۳۹۲، ج۱، ص۳۷۲.</ref> و [[فخرالدین حجازی]] اشاره کرد.<ref>قاسمپور، ۱۳۹۲، ج۱، ص۳۵۱.</ref> او همچنین در مساعدت به برخی از روحانیان تبعیدی به بعضی از شهرهای استان آذربایجان غربی چون مهاباد، پیرانشهر، سلماس و... نقش داشت و برخی از آنان را به ارومیه دعوت میکرد که از آن جمله میتوان به حضور [[ناصر مکارم شیرازی]] در خانه او در سال ۱۳۵۶ش اشاره کرد.<ref>آیتاللهالعظمی ناصر...، ج۲، ص۴۴۴.</ref> در سالهای ۱۳۵۶-۱۳۵۷ش نقش مهمی در رهبری مبارزات مردم ارومیه داشت.<ref>آیتاللهالعظمی ناصر...، ج۲، ص۳۵۱.</ref> پس از انتشار کتاب نهضت پانزدهساله و تعریضهایی که در آن به [[سیدکاظم شریعتمداری|آیتالله شریعتمداری]] شده بود، همراه با سیداکبر قرهباغی در نامهای به امامخمینی، ضمن ارائه گزارشی از آن تعریضها، خواستار وحدت و توجه هرچه بیشتر به این مسئله شد.<ref>الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ج۲، ۳۴۵-۳۴۶.</ref> پس از رحلت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]]، همراه با جمعی از روحانیان ارومیه، درصدد برنامهریزی برای برگزاری مجلس ختمی برای آن مرحوم در ارومیه برآمد.<ref>قاسمپور، انقلاب اسلامی در ارومیه، ج۲، ص۳۷۵-۳۷۶.</ref> در اردیبهشت ۱۳۵۷ و پس از حمله مأموران حکومت پهلوی به خانههای مراجع تقلید در قم، همراه با دیگر روحانیان ارومیه و به نشانه اعتراض، تصمیم گرفتند به مدت سه روز از اقامه [[نماز جماعت]] خودداری کنند.<ref>قاسمپور، انقلاب اسلامی در ارومیه، ج۲، ص۲۹.</ref> در تابستان همان سال، به مناسبت رحلت ملاعلی معصومی همدانی و شیخ احمد کافی، مجلس ختمی در مسجد اعظم ارومیه برگزار کرد و در آن مسجد، سخنران به انتقاد از حکومت پهلوی پرداخت و پس از پایان سخنرانی، تظاهراتی در ارومیه شکل گرفت.<ref>قاسمپور، انقلاب اسلامی در ارومیه، ج۲، ص۳۶.</ref> او در آستانه ماه رمضان ۱۳۵۷ ش همراه با روحانیان ارومیه دست به ابتکار برای طرح مسائل مربوط به نهضت اسلامی و [[امامخمینی]] زدند؛ آنان تصمیم گرفتند پس از پایان سخنرانیهای خود در مساجد ارومیه، همگی در مسجد اعظم حضور پیدا کنند و به سخنان سخنران اصلی که در آن جلسه انتخاب شده بود گوش فرادهند.<ref>قاسمپور، انقلاب اسلامی در ارومیه، ج۲، ص۴۳-۴۴.</ref> او در رمضان ۱۳۵۷ و پس از دستگیری [[غلامرضا حسنی]]، از روحانیان شاخص ارومیه، همراه با دیگر روحانیان ارومیه، با صدور اعلامیهای به حمایت از او پرداختند.<ref>قاسمپور، انقلاب اسلامی در ارومیه، ج۲، ص۳۸۴.</ref> | ||
== فعالیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی == | |||
محمد فوزی پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] همراه با جمعی از روحانیان و فعالان انقلابی ارومیه، [[شورای انقلاب اسلامی]] را در ارومیه تأسیس کردند و او ریاست آن شورا را بر عهده گرفت. سپس کمیته نگهبانان انقلاب اسلامی را در ارومیه بنیان نهاد. همچنین از اعضای شورای روحانیت شهر ارومیه بود.<ref>قاسمپور، انقلاب اسلامی در ارومیه، ج۲، ص۲۷۸-۲۷۹.</ref> او در اولین انتخابات [[مجلس خبرگان قانون اساسی]]، با رأی مردم استان آذربایجان غربی به نمایندگی انتخاب شد.<ref>راهنمای استفاده از صورت مشروح مذاکرات مجلس، ص۳۸۱.</ref> در مهر ۱۳۵۸ نیز با رأی مردم ارومیه به عضویت شورای شهر آن شهر انتخاب شد.<ref>«اسامی اعضای منتخب شوراهای شهر»، ص۱۱.</ref> او که از سوی آیتالله شریعتمداری مأمور به اقامه [[نماز جمعه]] در ارومیه شده بود.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۲۲۵؛ خاطرات مسلم ملکوتی، ص۲۲۹.</ref> در جریان غائله خلق مسلمان در ارومیه، به قم رفت و در آن شهر ماندگار شد و به تحقیق و تدریس مشغول شد.<ref>خاطرات حجتالاسلام ملاحسنی، ص۳۴.</ref> | محمد فوزی پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] همراه با جمعی از روحانیان و فعالان انقلابی ارومیه، [[شورای انقلاب اسلامی]] را در ارومیه تأسیس کردند و او ریاست آن شورا را بر عهده گرفت. سپس کمیته نگهبانان انقلاب اسلامی را در ارومیه بنیان نهاد. همچنین از اعضای شورای روحانیت شهر ارومیه بود.<ref>قاسمپور، انقلاب اسلامی در ارومیه، ج۲، ص۲۷۸-۲۷۹.</ref> او در اولین انتخابات [[مجلس خبرگان قانون اساسی]]، با رأی مردم استان آذربایجان غربی به نمایندگی انتخاب شد.<ref>راهنمای استفاده از صورت مشروح مذاکرات مجلس، ص۳۸۱.</ref> در مهر ۱۳۵۸ نیز با رأی مردم ارومیه به عضویت شورای شهر آن شهر انتخاب شد.<ref>«اسامی اعضای منتخب شوراهای شهر»، ص۱۱.</ref> او که از سوی آیتالله شریعتمداری مأمور به اقامه [[نماز جمعه]] در ارومیه شده بود.<ref>خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۲۲۵؛ خاطرات مسلم ملکوتی، ص۲۲۹.</ref> در جریان غائله خلق مسلمان در ارومیه، به قم رفت و در آن شهر ماندگار شد و به تحقیق و تدریس مشغول شد.<ref>خاطرات حجتالاسلام ملاحسنی، ص۳۴.</ref> | ||