۲۱٬۲۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== تولد و خاندان == | == تولد و خاندان == | ||
سیدمهدی مرعشی در سال ۱۳۰۴ش در [[نجف|شهر نجف اشرف]] و در خانوادهای با پیشینه درخشان علمی و مذهبی به دنیا آمد. او به خاندان سادات مرعشی منتسب بود و نسب او به سیدقوامالدین مرعشی، بنیانگذار سلسله مرعشیان در مازندران میرسید. پدر او سیدمحمدرضا مرعشی از روحانیان برجسته نجف اشرف و جدش محمدباقر مرعشی، از شاگردان شیخ مرتضی انصاری بود که پس از اخذ اجازه از شیخ انصاری، در رفسنجان مقیم شده بود و از عالمان بانفوذ و صاحبنام آن سامان محسوب میشد | سیدمهدی مرعشی در سال ۱۳۰۴ش در [[نجف|شهر نجف اشرف]] و در خانوادهای با پیشینه درخشان علمی و مذهبی به دنیا آمد. او به خاندان سادات مرعشی منتسب بود و نسب او به سیدقوامالدین مرعشی، بنیانگذار سلسله مرعشیان در مازندران میرسید. پدر او سیدمحمدرضا مرعشی از روحانیان برجسته نجف اشرف و جدش محمدباقر مرعشی، از شاگردان شیخ مرتضی انصاری بود که پس از اخذ اجازه از شیخ انصاری، در رفسنجان مقیم شده بود و از عالمان بانفوذ و صاحبنام آن سامان محسوب میشد<ref>شریفرازی، ج۲، ص۶۰.</ref> و اکنون مزارش در علیآباد رفسنجان محل زیارت عامه است.<ref>«درگذشتگان: آیتالله مرعشی»، ص۱۱۰.</ref> مادرش نیز دختر سیداسدالله شیرازی، برادر میرزا محمدتقی شیرازی بزرگ بود. | ||
== تحصیل == | == تحصیل == | ||
سیدمهدی با برادرش سیدکاظم از نظر قیافه همسان بودند، بهگونهای که تشخیص و تمییز آن دو از یکدیگر دشوار بود. آن دو در سراسر دوران تحصیل با هم بودند؛ تا پنجسالگی در نجف اشرف مقیم بودند و پس از رحلت پدر، در ۱۳۰۸ش همراه با خانواده به علیآباد سادات در شهر رفسنجان رفتند و دوران ابتدایی را در آن منطقه گذراندند. آن دو در سال ۱۳۱۳ش راهی قم شدند و مورد توجه شیخ عبدالکریم حائری یزدی قرار گرفتند. | سیدمهدی با برادرش سیدکاظم از نظر قیافه همسان بودند، بهگونهای که تشخیص و تمییز آن دو از یکدیگر دشوار بود. آن دو در سراسر دوران تحصیل با هم بودند؛ تا پنجسالگی در نجف اشرف مقیم بودند و پس از رحلت پدر، در ۱۳۰۸ش همراه با خانواده به علیآباد سادات در شهر رفسنجان رفتند و دوران ابتدایی را در آن منطقه گذراندند. آن دو در سال ۱۳۱۳ش راهی [[قم]] شدند و مورد توجه [[عبدالکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائری یزدی]] قرار گرفتند. | ||
سیدمهدی مرعشی همراه با برادرش | سیدمهدی مرعشی همراه با برادرش [[سیدکاظم مرعشی|سیدکاظم]]، در [[حوزه علمیه قم]] ادبیات را نزد جعفر صبوری قمی خواند و آنگاه در درس شرح لمعه [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]] و [[سیدرضا بهاءالدینی]] شرکت کرد. سپس در درس رسایل و مکاسب [[مرتضی حائری یزدی]] حضور یافت و بخش دیگری از مکاسب را هم پیش [[سیدمحمد محقق داماد]] خواند. همزمان در درس کفایه [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] نیز شرکت میکرد. مدتی هم در درس تفسیر قرآن سیدمحمدباقر قزوینی حضور یافت. درس فلسفه را هم نزد میرزا مهدی امامی مازندرانی آموخت.<ref>«درگذشتگان: آیتالله مرعشی»، ص۱۱۰.</ref> و آنگاه در درس منظومه [[امامخمینی]] شرکت کرد. او همراه با برادرش از شاگردان خصوصی امامخمینی بود.<ref>سلسله موی دوست، ص۲۲۲؛ خاطرات آیتالله...، ص۳۱.</ref> [[مسلم ملکوتی]] در خاطرات خود از حضور سیدمهدی و برادرش سیدکاظم مرعشی در آن درس در ۱۳۲۳-۱۳۲۴ش سخن میگوید.<ref>خاطرات آیتالله...، ص۳۱.</ref> بنابراین میتوان احتمال داد که آنان پیش از آن تاریخ در [[درس فلسفه امامخمینی]] حضور مییافتند و سالها از آن درس بهره میبردند. | ||
او آنگاه به تحصیل دروس خارج فقه و اصول پرداخت و همراه با برادرش سیدکاظم مرعشی، بخشی از درس خارج فقه را پیش سیدعلی یثربی کاشانی در قم و سپس در کاشان خواند و از درس آن مدرس برجسته استفاده فراوانی برد. سپس در درس خارج فقه (خارج بیع مکاسب و خیارات) سیدمحمد حجت کوهکمری حضور یافت.<ref>خاطرات آیتالله...، ص۳۱.</ref> و همزمان در درس خارج فقه سیدمحمدتقی خوانساری و خارج فقه و اصول سیدصدرالدین صدر نیز شرکت میکرد.<ref>انصاریان خوانساری، ص۳۶۰.</ref> از سال ۱۳۲۴ش در درس خارج فقه و اصول سیدحسین طباطبایی بروجردی حاضر شد و مدت شش سال از آن درسها بهرهمند شد. وی در سال ۱۳۳۰ش همراه برادرش راهی عراق شد و در حوزه علمیه نجف اشرف در درس سیدعبدالهادی شیرازی حضور یافت و مدت ده سال به استفاده از درس ایشان پرداخت و آنگاه با یکی از صبیههای آن مرجع ازدواج کرد (سیدکاظم مرعشی با صبیه دیگر آیتالله شیرازی ازدواج کرده بود). وی که از سیدمحمدتقی خوانساری اجازه اجتهاد و از سیدعبدالهادی شیرازی، مرعشی نجفی و آقابزرگ تهرانی اجازه روایت داشت، به تدریس در حوزه علمیه نجف اشرف ادامه داد و پس از مدتی تدریس دروس سطح، به تدریس درس خارج فقه و اصول پرداخت.<ref>«درگذشتگان: آیتالله مرعشی»، ص۱۱۰-۱۱۱.</ref> | او آنگاه به تحصیل دروس خارج فقه و اصول پرداخت و همراه با برادرش سیدکاظم مرعشی، بخشی از درس خارج فقه را پیش سیدعلی یثربی کاشانی در قم و سپس در کاشان خواند و از درس آن مدرس برجسته استفاده فراوانی برد. سپس در درس خارج فقه (خارج بیع مکاسب و خیارات) [[سیدمحمد حجت کوهکمری]] حضور یافت.<ref>خاطرات آیتالله...، ص۳۱.</ref> و همزمان در درس خارج فقه [[سیدمحمدتقی خوانساری]] و خارج فقه و اصول [[سیدصدرالدین صدر]] نیز شرکت میکرد.<ref>انصاریان خوانساری، ص۳۶۰.</ref> از سال ۱۳۲۴ش در درس خارج فقه و اصول [[سیدحسین طباطبایی بروجردی]] حاضر شد و مدت شش سال از آن درسها بهرهمند شد. وی در سال ۱۳۳۰ش همراه برادرش راهی عراق شد و در [[حوزه علمیه نجف|حوزه علمیه نجف اشرف]] در درس [[سیدعبدالهادی شیرازی]] حضور یافت و مدت ده سال به استفاده از درس ایشان پرداخت و آنگاه با یکی از صبیههای آن مرجع ازدواج کرد (سیدکاظم مرعشی با صبیه دیگر آیتالله شیرازی ازدواج کرده بود). وی که از سیدمحمدتقی خوانساری اجازه اجتهاد و از سیدعبدالهادی شیرازی، مرعشی نجفی و آقابزرگ تهرانی اجازه روایت داشت، به تدریس در حوزه علمیه نجف اشرف ادامه داد و پس از مدتی تدریس دروس سطح، به تدریس درس خارج فقه و اصول پرداخت.<ref>«درگذشتگان: آیتالله مرعشی»، ص۱۱۰-۱۱۱.</ref> | ||
او در تیر ۱۳۴۲ش و در جریان تحصن جمعی از روحانیان سراسر کشور در تهران در اعتراض به دستگیری و محاکمه احتمالی امامخمینی، همراه با جمعی از روحانیان مقیم نجف، در نامهای به سیدحسین | == فعالیت مبارزاتی == | ||
او در تیر ۱۳۴۲ش و در جریان تحصن جمعی از روحانیان سراسر کشور در تهران در اعتراض به دستگیری و محاکمه احتمالی امامخمینی، همراه با جمعی از روحانیان مقیم نجف، در نامهای به [[سیدحسین خادمی]]، از روحانیان متحصن در تهران، از تلاشهای او و دیگر روحانیان متحصن تقدیر کردند.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۹، ص۳۶.</ref> وی پس از استقرار امامخمینی در نجف اشرف، در پذیرش امامت جماعت [[مسجد شیخ انصاری]] توسط امامخمینی نقش داشت.<ref>صحیفه دل، ج۲، ص۱۲.</ref> و با آغاز تدریس خارج فقه (بیع مکاسب) ایشان در آن مسجد، مدتی هم در آن درس حضور یافت.<ref>صحیفه دل، ج۲، ص۶۶؛ سلسله موی دوست، ص۱۹۴.</ref> او همچنین از افراد مورد اعتماد امامخمینی بود و امام به افرادی که توسط اخوان مرعشی معرفی میشدند، اجازاتی در امور شرعیه میداد.<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۴۵۸-۴۵۹، ۴۶۲-۴۶۳، ۴۷۱-۴۷۲، ۴۷۴، ۴۸۴، ۴۹۳-۴۹۴، ۵۰۱- ۵۰۲، ۵۰۸.</ref> | |||
سیدمهدی مرعشی در ۱۳۵۵ش و در پی سختگیری رژیم بعث به طلاب علوم حوزوی، دستگیر شد، ولی مدتی بعد آزاد گردید.<ref>خاطرات سالهای نجف، ج۱، ص۱۶۸.</ref> پس از مهاجرت امامخمینی به فرانسه در مهر ۱۳۵۷، همراه با فضلا و مدرسان حوزه علمیه نجف اشرف با ارسال نامهای به «یگانه زعیم باکفایت عالم اسلام، مرجع تقلید جهان تشیع، حضرت آیتاللهالعظمی خمینی»، تأثر خود را از هجرت ناگهانی ایشان از نجف به پاریس اعلام کردند و جدایی از «افاضات عالیه و رهبریهای خردمندانه و حکیمانه آن حضرت» را دردناکترین مصیبت و خسارتی جبرانناپذیر دانستند و سقوط نظام شاهنشناهی و بازگشت دلاورانه امامخمینی به کشور را مسئلت کردند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۴۰۷-۴۰۸.</ref> سپس همراه با جمعی از مدرسان و فضلای حوزه علمیه نجف اشرف در نامهای به والری ژیسکاردستن، رئیسجمهور فرانسه، امامخمینی را با عنوان «روح، قلب، جان و امید ۳۵ میلیون توده بهپاخاسته ایران» معرفی و اعلام کردند «اکنون ۳۵ میلیون ایرانی و فزونی از ۲۰۰ میلیون شیعه و ۷۰۰ میلیون مسلمان غیور و هزاران آزادیخواه پیرو هر مسلک و مرام که باشند، در سراسر جهان چشم به طرز رفتار و برخورد شما با شخصیت بزرگ سیاسی دوختهاند». آنان در آن نامه از رئیسجمهور فرانسه خواستند از ایجاد هرگونه محدودیت و مانعی بر سر راه امامخمینی بپرهیزد تا ایشان برای تحقق بخشیدن به آرمانهای بلند ملی، انسانی و اسلامی خویش به مبارزاتشان ادامه دهند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۴۰۹؛ دوانی، ج۸، ص۳۶۰-۳۶۱.</ref> | سیدمهدی مرعشی در ۱۳۵۵ش و در پی سختگیری رژیم بعث به طلاب علوم حوزوی، دستگیر شد، ولی مدتی بعد آزاد گردید.<ref>خاطرات سالهای نجف، ج۱، ص۱۶۸.</ref> پس از مهاجرت امامخمینی به فرانسه در مهر ۱۳۵۷، همراه با فضلا و مدرسان حوزه علمیه نجف اشرف با ارسال نامهای به «یگانه زعیم باکفایت عالم اسلام، مرجع تقلید جهان تشیع، حضرت آیتاللهالعظمی خمینی»، تأثر خود را از هجرت ناگهانی ایشان از نجف به پاریس اعلام کردند و جدایی از «افاضات عالیه و رهبریهای خردمندانه و حکیمانه آن حضرت» را دردناکترین مصیبت و خسارتی جبرانناپذیر دانستند و سقوط نظام شاهنشناهی و بازگشت دلاورانه امامخمینی به کشور را مسئلت کردند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۴۰۷-۴۰۸.</ref> سپس همراه با جمعی از مدرسان و فضلای حوزه علمیه نجف اشرف در نامهای به والری ژیسکاردستن، رئیسجمهور فرانسه، امامخمینی را با عنوان «روح، قلب، جان و امید ۳۵ میلیون توده بهپاخاسته ایران» معرفی و اعلام کردند «اکنون ۳۵ میلیون ایرانی و فزونی از ۲۰۰ میلیون شیعه و ۷۰۰ میلیون مسلمان غیور و هزاران آزادیخواه پیرو هر مسلک و مرام که باشند، در سراسر جهان چشم به طرز رفتار و برخورد شما با شخصیت بزرگ سیاسی دوختهاند». آنان در آن نامه از رئیسجمهور فرانسه خواستند از ایجاد هرگونه محدودیت و مانعی بر سر راه امامخمینی بپرهیزد تا ایشان برای تحقق بخشیدن به آرمانهای بلند ملی، انسانی و اسلامی خویش به مبارزاتشان ادامه دهند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۴۰۹؛ دوانی، ج۸، ص۳۶۰-۳۶۱.</ref> |