۱٬۷۶۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «'''ثالیس''': از حکمای قرن ششم پیش از میلاد و از نخستین بنیانگذاران حکمت یونان ثالیس /Thales: ثالیس ملطی که به نام تالیس، ثالیس و طالس نیز گفته شده است،<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۲/۳۷۴–۳۷۷؛ فروغی، سیر حکمت در اروپا، ۷؛ کاپلستون، تاریخ فلسفه، ۱/۳۱...» ایجاد کرد) |
جز (added Category:مقاله های نیازمند ارزیابی using HotCat) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
ثالیس /Thales: ثالیس ملطی که به نام تالیس، ثالیس و طالس نیز گفته شده است،<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۲/۳۷۴–۳۷۷؛ فروغی، سیر حکمت در اروپا، ۷؛ کاپلستون، تاریخ فلسفه، ۱/۳۱–۳۳.</ref> در قرن ششم پیش از میلاد میزیسته و از نخستین بنیانگذاران حکمت یونان شمرده شده است. وی در نجوم و طبیعیات صاحب نظر بود و برای عالم، مُبدعی در کمال خفا و کمون قائل بود. در طبیعیات [[آب]] را از آن جهت که قابل تمامی صور است، مخلوق اول و سرمنشأ همه مخلوقات میداند.<ref>کاپلستون، تاریخ فلسفه، ۱/۳۱–۳۳؛ عسکری و نصیری، خوانش و تفسیر حکمای مسلمان از پیشاسقراطیان ملطی، ۳۹–۴۲.</ref> | ثالیس /Thales: ثالیس ملطی که به نام تالیس، ثالیس و طالس نیز گفته شده است،<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۲/۳۷۴–۳۷۷؛ فروغی، سیر حکمت در اروپا، ۷؛ کاپلستون، تاریخ فلسفه، ۱/۳۱–۳۳.</ref> در قرن ششم پیش از میلاد میزیسته و از نخستین بنیانگذاران حکمت یونان شمرده شده است. وی در نجوم و طبیعیات صاحب نظر بود و برای عالم، مُبدعی در کمال خفا و کمون قائل بود. در طبیعیات [[آب]] را از آن جهت که قابل تمامی صور است، مخلوق اول و سرمنشأ همه مخلوقات میداند.<ref>کاپلستون، تاریخ فلسفه، ۱/۳۱–۳۳؛ عسکری و نصیری، خوانش و تفسیر حکمای مسلمان از پیشاسقراطیان ملطی، ۳۹–۴۲.</ref> | ||
به باور امامخمینی فیلسوفان پیش از اسلام سخنان مرموزی دارند که متأخران برای حل آنها احتمالاتی دادهاند. ایشان معتقد است ثالیس ملطی که یکی از حکمای سبعه است، بر این باور است که خدا عنصری ابداع کرد که در آن صورت تمام موجودات و معلومات موجود است. این عنصر یک «صَفو» دارد و یک «کدر»؛ آنچه از صفو آن پیدا شد، [[جسم]] است و آنچه از کدر او پیدا شد، جرم است و جرم فانی میشود و جسم فانی نمیشود. مقصود وی از جسم که در باطن است و لطیف و باقی است، جسم مثالی است که در [[عالم مثال]] برزخ است. ثالیس عقول و نفوس را مشتاق به عوالمی دیگر میداند و معتقد است بقا در نشئه دیگر است.<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۳۱.</ref> | به باور امامخمینی فیلسوفان پیش از اسلام سخنان مرموزی دارند که متأخران برای حل آنها احتمالاتی دادهاند. ایشان معتقد است ثالیس ملطی که یکی از حکمای سبعه است، بر این باور است که خدا عنصری ابداع کرد که در آن صورت تمام موجودات و معلومات موجود است. این عنصر یک «صَفو» دارد و یک «کدر»؛ آنچه از صفو آن پیدا شد، [[جسم]] است و آنچه از کدر او پیدا شد، جرم است و جرم فانی میشود و جسم فانی نمیشود. مقصود وی از جسم که در باطن است و لطیف و باقی است، جسم مثالی است که در [[عالم مثال]] برزخ است. ثالیس عقول و نفوس را مشتاق به عوالمی دیگر میداند و معتقد است بقا در نشئه دیگر است.<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۳۱.</ref> | ||
[[رده:مقاله های نیازمند ارزیابی]] |