پرش به محتوا

سیدعبدالغنی موسوی اردبیلی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۵: خط ۳۵:
سیدعبدالغنی موسوی اردبیلی در سال ۱۲۹۹ش در اردبیل به دنیا آمد. پدرش‎ ‏سیدحسن اردبیلی از عالمان آن دیار بود.  
سیدعبدالغنی موسوی اردبیلی در سال ۱۲۹۹ش در اردبیل به دنیا آمد. پدرش‎ ‏سیدحسن اردبیلی از عالمان آن دیار بود.  


سیدعبدالغنی پس از طی ‏تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۱۵ش وارد مدرسه ملّا ابراهیم اردبیل شد.<ref>اردبیلی، مقدمه.</ref> و ادبیات را نزد سیدیونس افتخارالسادات (افتخار) و شیخ مهدی عالم آموخت و در منطق از درس شیخ غفور عاملی و سیدمسلم محدث خلخالی سود برد.<ref>جواهرکلام، ج۲، ص۲۷۳.</ref> بخش دیگری از مقدمات را نزد شیخ عبدالحسین لنکرانی آموخت و آنگاه از درس سطح سیدمحسن نجفی و ‎ ‏سیدابراهیم افتخارالعلما بهره برد. در سال ۱۳۱۸ش به قم رفت و در‎ ‏مدرسه فیضیه همراه با [[علی‌اکبر مشکینی|میرزا علی‌اکبر مشکینی]] و سیدعبدالعزیز موسوی اردبیلی به تکمیل تحصیلات حوزوی پرداخت و سطوح عالی را در محضر [[سیداحمد خوانساری]] و [[سیدمحمد داماد]] فراگرفت. سپس در درس خارج سیدمحمد حجت کوه‌کمری و سید‎ ‏حسین طباطبایی بروجردی شرکت جست. همچنین در درس فلسفه (اسفار و شرح منظومه) امام‌خمینی حضور یافت.<ref>اردبیلی، ص۱۵-۱۶ [مقدمه].</ref> حضور افراد در درس فوق مستلزم اشراف آنان بر مسائل علمی بود و به همین سبب امام‌خمینی از حضور افراد بیشتر در آن درس جلوگیری می‌کرد، ولی سیدعبدالغنی اردبیلی با اجازه امام‌خمینی و علی‌رغم مخالفت برخی از شاگردان امام‌خمینی، در آن درس حضور یافت و آن دروس را تقریر کرد.<ref>سلسله موی دوست، ص۲۲.</ref> امام‌خمینی پس از مشاهده تقریرات او، آن را تأیید کرد و آن را «بسیار خوب و جامع‌الاطراف» توصیف نمود و نکات اصلاحی را متذکر شد.<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۳۳.</ref>
سیدعبدالغنی پس از طی ‏تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۱۵ش وارد مدرسه ملّا ابراهیم اردبیل شد.<ref>اردبیلی، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، مقدمه.</ref> و ادبیات را نزد سیدیونس افتخارالسادات (افتخار) و شیخ مهدی عالم آموخت و در منطق از درس شیخ غفور عاملی و سیدمسلم محدث خلخالی سود برد.<ref>جواهرکلام، تربت پاکان قم، ج۲، ص۲۷۳.</ref> بخش دیگری از مقدمات را نزد شیخ عبدالحسین لنکرانی آموخت و آنگاه از درس سطح سیدمحسن نجفی و ‎ ‏سیدابراهیم افتخارالعلما بهره برد. در سال ۱۳۱۸ش به [[قم]] رفت و در‎ [[‏مدرسه فیضیه]] همراه با [[علی‌اکبر مشکینی|میرزا علی‌اکبر مشکینی]] و سیدعبدالعزیز موسوی اردبیلی به تکمیل تحصیلات حوزوی پرداخت و سطوح عالی را در محضر [[سیداحمد خوانساری]] و [[سیدمحمد داماد]] فراگرفت. سپس در درس خارج سیدمحمد حجت کوه‌کمری و [[سیدحسین بروجردی|سید‎ ‏حسین طباطبایی بروجردی]] شرکت جست. همچنین در درس فلسفه (اسفار و شرح منظومه) امام‌خمینی حضور یافت.<ref>اردبیلی، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، ص۱۵-۱۶ [مقدمه].</ref> حضور افراد در درس فوق مستلزم اشراف آنان بر مسائل علمی بود و به همین سبب [[امام‌خمینی]] از حضور افراد بیشتر در آن درس جلوگیری می‌کرد، ولی سیدعبدالغنی اردبیلی با اجازه امام‌خمینی و علی‌رغم مخالفت برخی از [[شاگردان امام‌خمینی]]، در آن درس حضور یافت و آن دروس را تقریر کرد.<ref>سلسله موی دوست، ص۲۲.</ref> امام‌خمینی پس از مشاهده تقریرات او، آن را تأیید کرد و آن را «بسیار خوب و جامع‌الاطراف» توصیف نمود و نکات اصلاحی را متذکر شد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۱، ص۳۳.</ref>


وی همچنین در جلسات تدریس اخلاق امام‌خمینی که در [[کتابخانه مدرسه فیضیه]] و با حضور جمعی از روحانیان و نیز بازاریان قم تشکیل می‌شد شرکت می‌کرد.<ref>سلسله موی دوست، ص۲۲۱.</ref> سیدعبدالغنی اردبیلی با آغاز [[درس خارج اصول امام‌خمینی]]، در آن درس هم حضور یافت و در مجموع پنج سال از دروس خارج اصول، فلسفه،‎ ‏عرفان و [[درس اخلاق امام‌خمینی|اخلاق امام‌خمینی]] استفاده کرد.‏ ‏وی از افراد مورد توجه حضرت امام‌خمینی بود و علاوه بر [[درس فلسفه امام‌خمینی|درس فلسفه (شرح منظومه و اسفار) امام‌خمینی]]، دیگر درس‌های ایشان را تقریر کرد و در پاره‌ای موارد به نظر امام‌خمینی رساند. وی در سال ۱۳۳۰<ref>اردبیلی، ص۱۵-۱۶ [مقدمه].</ref> به تقاضای جمعی از اهالی شهر اردبیل، به زادگاهش بازگشت.<ref>رازی، ج۲، ص۲۱۴.</ref> و به تدریس علوم حوزوی در مدرسه ملا ابراهیم آن شهر پرداخت.<ref>جواهرکلام، ج۲، ص۲۷۳.</ref> او در اردبیل فلسفه تدریس می‌کرد و طلبه‌های فاضلی در درس ایشان شرکت می‌کردند. وی همچنین در مسجد جامع اردبیل و مسجد خیرآباد که به خیر معروف است، نماز جماعت اقامه می‌کرد.<ref>آیت‌الله سیدعبدالکریم...، ص۱۴۵.</ref>
وی همچنین در جلسات تدریس اخلاق امام‌خمینی که در [[کتابخانه مدرسه فیضیه]] و با حضور جمعی از روحانیان و نیز بازاریان قم تشکیل می‌شد شرکت می‌کرد.<ref>سلسله موی دوست، ص۲۲۱.</ref> سیدعبدالغنی اردبیلی با آغاز [[درس خارج اصول امام‌خمینی]]، در آن درس هم حضور یافت و در مجموع پنج سال از دروس خارج اصول، فلسفه،‎ ‏عرفان و [[درس اخلاق امام‌خمینی|اخلاق امام‌خمینی]] استفاده کرد.‏ ‏وی از افراد مورد توجه حضرت امام‌خمینی بود و علاوه بر [[درس فلسفه امام‌خمینی|درس فلسفه (شرح منظومه و اسفار) امام‌خمینی]]، دیگر درس‌های ایشان را تقریر کرد و در پاره‌ای موارد به نظر امام‌خمینی رساند. وی در سال ۱۳۳۰<ref>اردبیلی، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، ص۱۵-۱۶ [مقدمه].</ref> به تقاضای جمعی از اهالی شهر اردبیل، به زادگاهش بازگشت.<ref>رازی، آثار الحجه، ج۲، ص۲۱۴.</ref> و به تدریس علوم حوزوی در مدرسه ملا ابراهیم آن شهر پرداخت.<ref>جواهرکلام، تربت پاکان قم، ج۲، ص۲۷۳.</ref> او در اردبیل فلسفه تدریس می‌کرد و طلبه‌های فاضلی در درس ایشان شرکت می‌کردند. وی همچنین در مسجد جامع اردبیل و مسجد خیرآباد که به خیر معروف است، نماز جماعت اقامه می‌کرد.<ref>آیت‌الله سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی در نگاه دیگران، ص۱۴۵.</ref>


== فعالیت مبارزاتی ==
== فعالیت مبارزاتی ==
سیدعبدالغنی اردبیلی پس از [[انجمن‌های ایالتی و ولایتی|تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی]] و صدور اعلامیه مراجع تقلید در لغو آن، همراه با روحانیان برجسته اردبیل چون سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی، سیدمحمد مسائلی و...، با ارسال تلگرافی به [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] از اقدام ایشان و دیگر مراجع تقلید حمایت کردند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۵.</ref> در فروردین ۱۳۴۲ و پس از [[حمله رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه|حمله مأموران حکومت پهلوی به مدرسه فیضیه]]، در تلگرافی دیگر به آیت‌الله گلپایگانی، هتک احترام [[حوزه علمیه قم]] را محکوم و ضمن همدردی با آسیب‌دیدگان آن واقعه، تأثر و انزجار خود را از «این‌گونه اعمال وحشیانه» ابراز نمود.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۶۰.</ref> در خرداد ۱۳۴۲ پس از اطلاع از [[دستگیری امام‌خمینی]] و سرکوب تظاهرات مردم تهران، جمعی از روحانیان اردبیل ازجمله [[سیدیونس یونسی]]، [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]]، ابوالقاسم توسلی، بیوک آقا مروج و... ابتدا در منزل او تجمع کردند و به رایزنی دراین‌باره پرداختند و در نهایت تصمیم گرفتند در اعتراض به اقدام [[حکومت پهلوی]]، در تلگراف‌خانه شهر تحصن کنند.<ref>فقیه جامع، ص۲۱۷.</ref> در مرداد همان سال نیز در جریان تحصن روحانیان سراسر کشور در تهران، همراه با سیدبهاءالدین اوستا (علم‌الهدی)، به تهران رفت.<ref>قیام ۱۵ خرداد به...، ج۸، ص۳۶۷.</ref> او در مهر ۱۳۴۲ هم همراه با روحانیان آذربایجان با ارسال نامه‌ای به [[سیدمحمدهادی میلانی]]، [[سیدکاظم شریعتمداری]]، [[امام‌خمینی]] و [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]]، مخالفت خود را با افتتاح [[مجلس شورای ملی|مجلسین شورای ملی]] و [[مجلس سنا|سنا]] اعلام کردند و آن را غیرقانونی دانستند و تأکید نمودند که نمایندگان انتخابی، تحمیلی‌اند، بنابراین قانونی نیستند. آنان در آن نامه بر تعطیلی بازارها در اعتراض به افتتاح مجلسین فوق تأکید نمودند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۰۸.</ref> او که در مسجد فیروزآباد اردبیل به اقامه [[نماز جماعت]] می‌پرداخت، در منابر خود وضعیت نامناسب اجتماعی و فرهنگی را مورد انتقاد قرار می‌داد و بر اساس اسناد [[ساواک]]، انتقادهای او در ابتدا بسیار تند بود، ولی همچنان غیرمستقیم و غیرعلنی به ذکر مطالب سیاسی همت می‌گمارد.<ref>قیام ۱۵ خرداد به...، ج۸، ص۳۶۷.</ref>
سیدعبدالغنی اردبیلی پس از [[انجمن‌های ایالتی و ولایتی|تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی]] و صدور اعلامیه مراجع تقلید در لغو آن، همراه با روحانیان برجسته اردبیل چون سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی، سیدمحمد مسائلی و...، با ارسال تلگرافی به [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] از اقدام ایشان و دیگر مراجع تقلید حمایت کردند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۵.</ref> در فروردین ۱۳۴۲ و پس از [[حمله رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه|حمله مأموران حکومت پهلوی به مدرسه فیضیه]]، در تلگرافی دیگر به آیت‌الله گلپایگانی، هتک احترام [[حوزه علمیه قم]] را محکوم و ضمن همدردی با آسیب‌دیدگان آن واقعه، تأثر و انزجار خود را از «این‌گونه اعمال وحشیانه» ابراز نمود.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۶۰.</ref> در خرداد ۱۳۴۲ پس از اطلاع از [[دستگیری امام‌خمینی]] و سرکوب تظاهرات مردم تهران، جمعی از روحانیان اردبیل ازجمله [[سیدیونس یونسی]]، [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]]، ابوالقاسم توسلی، بیوک آقا مروج و... ابتدا در منزل او تجمع کردند و به رایزنی دراین‌باره پرداختند و در نهایت تصمیم گرفتند در اعتراض به اقدام [[حکومت پهلوی]]، در تلگراف‌خانه شهر تحصن کنند.<ref>فقیه جامع، ص۲۱۷.</ref> در مرداد همان سال نیز در جریان تحصن روحانیان سراسر کشور در تهران، همراه با سیدبهاءالدین اوستا (علم‌الهدی)، به تهران رفت.<ref> قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ج۸، ص۳۶۷.</ref> او در مهر ۱۳۴۲ هم همراه با روحانیان آذربایجان با ارسال نامه‌ای به [[سیدمحمدهادی میلانی]]، [[سیدکاظم شریعتمداری]]، [[امام‌خمینی]] و [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]]، مخالفت خود را با افتتاح [[مجلس شورای ملی|مجلسین شورای ملی]] و [[مجلس سنا|سنا]] اعلام کردند و آن را غیرقانونی دانستند و تأکید نمودند که نمایندگان انتخابی، تحمیلی‌اند، بنابراین قانونی نیستند. آنان در آن نامه بر تعطیلی بازارها در اعتراض به افتتاح مجلسین فوق تأکید نمودند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۰۸.</ref> او که در مسجد فیروزآباد اردبیل به اقامه [[نماز جماعت]] می‌پرداخت، در منابر خود وضعیت نامناسب اجتماعی و فرهنگی را مورد انتقاد قرار می‌داد و بر اساس اسناد [[ساواک]]، انتقادهای او در ابتدا بسیار تند بود، ولی همچنان غیرمستقیم و غیرعلنی به ذکر مطالب سیاسی همت می‌گمارد.<ref> قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ج۸، ص۳۶۷.</ref>


== فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ==
== فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ==
سیدعبدالغنی موسوی اردبیلی در ۲۴ مهر ۱۳۵۷ و پس از [[هجرت امام‌خمینی به پاریس|مهاجرت امام‌خمینی به پاریس]]، همراه با جمعی از روحانیان اردبیل، در نامه‌ای به امام‌خمینی، تأسف «جامعه روحانیت اردبیل» را از هجرت ایشان به پاریس اعلام کردند.<ref>سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج۱۲، ص۴۲۷.</ref> او در سال ۱۳۶۳ش به درخواست سیدعبدالکریم موسوی‎ ‏اردبیلی، ریاست وقت دیوان عالی کشور، وارد دستگاه قضایی شد و در دیوان عالی کشور مشغول به فعالیت شد.<ref>اردبیلی، ص۱۵-۱۶ [مقدمه].</ref>
سیدعبدالغنی موسوی اردبیلی در ۲۴ مهر ۱۳۵۷ و پس از [[هجرت امام‌خمینی به پاریس|مهاجرت امام‌خمینی به پاریس]]، همراه با جمعی از روحانیان اردبیل، در نامه‌ای به امام‌خمینی، تأسف «جامعه روحانیت اردبیل» را از هجرت ایشان به پاریس اعلام کردند.<ref>سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج۱۲، ص۴۲۷.</ref> او در سال ۱۳۶۳ش به درخواست سیدعبدالکریم موسوی‎ ‏اردبیلی، ریاست وقت دیوان عالی کشور، وارد دستگاه قضایی شد و در دیوان عالی کشور مشغول به فعالیت شد.<ref>اردبیلی، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، ص۱۵-۱۶ [مقدمه].</ref>


== تألیفات ==
== تألیفات ==
تألیفات سیدعبدالغنی اردبیلی عبارت است از: تقریرات درس آیت‌الله سیدمحمد حجت کوه‌کمری، تفسیر سوره یوسف، الواجب النفسی و مقدمه واجب (تقریرات درس امام‌خمینی).<ref>جواهرکلام، ج۲، ص۲۷۳-۲۷۴.</ref> و تقریرات فلسفه امام‌خمینی (تقریرات آخرین دوره ‏شرح منظومه و مباحث نفس اسفار‏) در سه جلد.<ref>اردبیلی، ج۱، ص۱۷ [مقدمه].</ref>  
تألیفات سیدعبدالغنی اردبیلی عبارت است از: تقریرات درس آیت‌الله سیدمحمد حجت کوه‌کمری، تفسیر سوره یوسف، الواجب النفسی و مقدمه واجب (تقریرات درس امام‌خمینی)<ref>جواهرکلام، تربت پاکان قم، ج۲، ص۲۷۳-۲۷۴.</ref> و تقریرات فلسفه امام‌خمینی (تقریرات آخرین دوره ‏شرح منظومه و مباحث نفس اسفار‏) در سه جلد.<ref>اردبیلی، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، ج۱، ص۱۷ [مقدمه].</ref>  


== درگذشت ==
== درگذشت ==
سید عبدالغنی اردبیلی در هفتم خرداد‎ ‏سال ۱۳۶۹ در تهران درگذشت.<ref>اردبیلی، ص۱۵-۱۶ [مقدمه].</ref> و پیکرش پس از انتقال به [[قم]]، در قبرستان باغ بهشت آن شهر به خاک سپرده شد.<ref>جواهرکلام، ج۲، ص۲۷۴.</ref>
سید عبدالغنی اردبیلی در هفتم خرداد‎ ‏سال ۱۳۶۹ در تهران درگذشت.<ref>اردبیلی، ص۱۵-۱۶ [مقدمه].</ref> و پیکرش پس از انتقال به [[قم]]، در قبرستان باغ بهشت آن شهر به خاک سپرده شد.<ref>جواهرکلام، تربت پاکان قم، ج۲، ص۲۷۴.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۶۲: خط ۶۲:
* رازی، محمد (۱۳۳۲)، آثار الحجه یا اولین دائره‌المعارف حوزه علمیه قم، قم، کتابفروشی برقعی.
* رازی، محمد (۱۳۳۲)، آثار الحجه یا اولین دائره‌المعارف حوزه علمیه قم، قم، کتابفروشی برقعی.
* سلسله موی دوست: خاطرات دوران تدریس امام‌خمینی(س) به نقل از شاگردان، دوستان و منسوبین (۱۳۸۳)، به کوشش مجتبی فراهانی و با مقدمه عباسعلی عمید زنجانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی(س).
* سلسله موی دوست: خاطرات دوران تدریس امام‌خمینی(س) به نقل از شاگردان، دوستان و منسوبین (۱۳۸۳)، به کوشش مجتبی فراهانی و با مقدمه عباسعلی عمید زنجانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی(س).
* شریف‌رازی، محمد (۱۳۵۲)، گنجینه دانشمندان، ج۲، تهران، اسلامیه؛ فقیه جامع (۱۳۹۶)، به کوشش ناصر مکاریان و رضا بابایی، قم، مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌الله‌العظمی موسوی اردبیلی.
* شریف‌رازی، محمد (۱۳۵۲)، گنجینه دانشمندان، ج۲، تهران، اسلامیه.
* فقیه جامع (۱۳۹۶)، به کوشش ناصر مکاریان و رضا بابایی، قم، مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌الله‌العظمی موسوی اردبیلی.
* سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۱۲، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
* سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۱۲، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
* قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۷)، ج۸، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
* قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۷)، ج۸، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
{{پایان}}
{{پایان}}
[[رده:پروژه شاگردان]]
[[رده:پروژه شاگردان]]
۱۹٬۳۴۳

ویرایش