۲۱٬۱۴۹
ویرایش
جز (added Category:پروژه شاگردان using HotCat) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
مدرسی | '''حیدرعلی مدرسی بهسودی'''، از شاگردان درس خارج فقه امامخمینی. | ||
او در سال ۱۳۱۴ ش در روستای حلواقل بهسود در ولایت میدان وردک افغانستان زاده شد. پدرش سیفعلی بهسودی در آن سامان به کشاورزی اشتغال داشت (میرحسینی، ۸۵-۸۶). حیدرعلی خواندن و نوشتن را در زادگاهش آموخت. سپس به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و بخشی از مقدمات را نزد سیدحسینعلی حسینی آموخت. آنگاه به کابل رفت و در حوزه علمیه آن شهر رسایل و مکاسب را نزد شیخ عزیزالله غزنوی خواند. منظومه ملاهادی سبزواری را هم پیش سیداحمد عالم فراگرفت و سپس در درس کفایهالاصول شهید سیدسرور واعظ بهسودی و سیدمیرعلی احمد حجت کابلی شرکت کرد (همان، ۸۷-۹۲؛ موسوینژاد، ۲۷۴). در بیستسالگی (۱۳۲۴ ش) برای تکمیل تحصیلات حوزوی راهی ایران شد و در حوزه علمیه مشهد مقدس بعضی از دروس را نزد شیخ محمدتقی ادیب نیشابوری و سیدعلی حجت هاشمی خواند (جواهرکلام، ج ۱، ۶۵۵-۶۵۶). در سال ۱۳۴۰ ش و پس از شش سال تحصیل در مشهد به عراق رفت و در حوزه علمیه نجف اشرف به تکمیل تحصیلات حوزوی پرداخت و کفایهالاصول و مکاسب را نزد شیخ صدرا بادکوبهای فراگرفت. رسایل را نزد حسن لبنانی خواند. آنگاه به تحصیل دروس خارج فقه و اصول پرداخت و خارج کفایه را نزد میرزا باقر زنجانی آموخت و در خارج فقه (مکاسب) از شاگردان امامخمینی بود (میرحسینی، ۹۴؛ موسوینژاد، ۲۷۵-۲۷۶؛ جواهرکلام، ج ۱، ۶۵۵-۶۵۷). او از شاگردان مورد اعتماد امامخمینی بود (موسوینژاد، ۲۸۰). درباره سالهای حضور او در درس خارج فقه (مکاسب) امامخمینی اطلاعی در دست نیست و به احتمال زیاد تا اخراج از عراق (۱۳۵۵ ش) در آن درس حضور مییافته است. همزمان در درس خارج فقه و خارج اصول (جلد دوم کفایهالاصول) آیتالله سیدابوالقاسم موسوی خویی و خارج اصول (جلد اول کفایهالاصول) آیتالله سیدمحمدباقر صدر شرکت کرد و یازده سال از آن دو درس بهرهمند میشد. سه ماه نیز در تعطیلات تابستان در درس عقاید آیتالله سیدمحسن طباطبایی حکیم در حرم مطهر امام علی (ع) حضور یافت. بخشی از حکمت و فلسفه را هم نزد شیخ صدرا بادکوبهای خواند و در شرح منظومه از شاگردان شیخ عباس قوچانی بود. تفسیر قرآن را هم نزد سیدمصطفی خمینی و سیدمحمدعلی لبنانی آموخت (موسوینژاد، ۲۷۵-۲۷۶؛ جواهرکلام، ج ۱، ۶۵۵-۶۵۷). | |||
مدرسی بهسودی همزمان با تحصیل، به تدریس دروسی چون حاشیه ملاعبدالله، اصول فقه، شرح لمعه و رسایل در حوزه علمیه نجف میپرداخت (موسوینژاد، ۲۷۷). او که از بزرگانی چون شیخ صدرا بادکوبهای اجازاتی دریافت کرده بود (همان، ۲۷۶)، در سال ۱۳۵۵ ش توسط رژیم بعث عراق از آن کشور اخراج شد و به افغانستان بازگشت و همراه با دو تن دیگر مدرسه علمیه مهدویه را در کابل بنیان نهاد. سپس مسجدی به همان نام را در کنار مدرسه فوق احداث کرد و به تدریس لمعه، مکاسب و کفایه در آنجا پرداخت (میرحسینی، ۹۵-۹۶؛ موسوینژاد، ۲۷۷) و بهعنوان وکیل خود در میان مردم قنبرعلی، دوست عطا و کابل به فعالیت پرداخت (صحیفه امام، ج ۳، ۲۸۹). | مدرسی بهسودی همزمان با تحصیل، به تدریس دروسی چون حاشیه ملاعبدالله، اصول فقه، شرح لمعه و رسایل در حوزه علمیه نجف میپرداخت (موسوینژاد، ۲۷۷). او که از بزرگانی چون شیخ صدرا بادکوبهای اجازاتی دریافت کرده بود (همان، ۲۷۶)، در سال ۱۳۵۵ ش توسط رژیم بعث عراق از آن کشور اخراج شد و به افغانستان بازگشت و همراه با دو تن دیگر مدرسه علمیه مهدویه را در کابل بنیان نهاد. سپس مسجدی به همان نام را در کنار مدرسه فوق احداث کرد و به تدریس لمعه، مکاسب و کفایه در آنجا پرداخت (میرحسینی، ۹۵-۹۶؛ موسوینژاد، ۲۷۷) و بهعنوان وکیل خود در میان مردم قنبرعلی، دوست عطا و کابل به فعالیت پرداخت (صحیفه امام، ج ۳، ۲۸۹). | ||
او در سال ۱۳۵۷ ش در پی سلطه کمونیستها بر افغانستان مجبور به ترک آن کشور شد و در ایران مقیم شد، ولی از مجاهدان افغانی بهویژه در جبهههای میدان و بهسود حمایت میکرد و با سازماندهی و اعزام روحانیان برای تبلیغ و ارشاد مجاهدان فعال بود. همچنین به جذب کمکهای مردمی در داخل و خارج از افغانستان برای مجاهدان میپرداخت. او پس از خروج نیروهای شوروی از افغانستان و آغاز جنگهای داخلی در آن کشور، آن جنگها را نامشروع دانست و ارتباط خود را با مجاهدان قطع کرد (میرحسینی، ۱۰۳-۱۰۴). بهسودی در سالهای ۱۳۵۷-۱۳۶۲ ش به تدریس منطق (حاشیه ملاعبدالله)، معالمالاصول، اصول فقه و شرح لمعه در مدرسه فیضیه قم پرداخت (موسوینژاد، ۲۷۷) و سپس دروسی چون شرح لمعه و اصول مظفر را تدریس میکرد و جمعیتی نزدیک به ۱۵۰ نفر در درس او شرکت میکردند. حیدرعلی مدرسی که از آیات خویی، صدرا بادکوبهای، [سیدمحمدباقر] صدر («درگذشتگان: درگذشت...»، ۱۱۲) و امامخمینی ( در تاریخ ۸ دی ۱۳۵۶) اجازاتی دریافت کرده بود (همان؛ صحیفه امام، ج۳، ۲۸۹) در سالهای ۱۳۶۲-۱۳۶۳ به پیشنهاد شورای مدیریت حوزه علمیه قم در حوزه علمیه گلباف به تدریس دروس حوزوی پرداخت (میرحسینی، ۹۸؛ موسوینژاد، ۲۷۷) و در سال ۱۳۶۳ ش به پیشنهاد شورای مدیریت حوزه علمیه قم و درخواست جمعی از فضلا، به شهر بم در استان کرمان رفت و مدیریت حوزه علمیه آن شهر را بر عهده گرفت (جواهرکلام، ج ۱، ۶۵۶). او در آن شهر، در حوزههای علمیه قائمیه و مکتب الزهرا به تدریس اصول فقه و شرح لمعه، رسایل، مکاسب و کفایه، حکمت و فلسفه میپرداخت و همزمان جلسات درس در زمینه اخلاق و عقاید نیز برگزار میکرد. علاوه بر آن، در مساجد جامع صاحبالزمان و امامخمینی نماز جماعت را اقامه میکرد و ضمن ایراد سخنرانیهای ارشادی و تبلیغ دین، بر حل مسائل اجتماعی در آن شهر اهتمام میورزید (میرحسینی، ۹۹؛ موسوینژاد، ۲۷۸). تألیفات او عبارت است از: هدایه الاصول فی شرح کفایهالاصول (تقریر درس شیخ صدرا بادکوبهای) در ۴ جلد. ۲- توضیح الحاشیه (شرحی بر حاشیه ملاعبدالله در علم منطق). ۳- شرح رسایل (فرائد الاصول). ۴- تقریر درس فقه آیتالله خویی (مخطوط). ۵- تقریر درس فقه (مکاسب) امامخمینی (مخطوط). ۶- تقریر درس مکاسب شیخ صدرا بادکوبهای (مخطوط). ۷- احوالات علما از زمان گذشته تاکنون (خطی). ۸- علل پیروزی انقلاب اسلامی در ۱۳۵۷ ش ( خطی). ۹- توضیح المسائل (خطی). ۱۰- یادداشتهای مختصری در فقه و اصول بهصورت متفرقه. ۱۱- توضیح مشکلات فی اللمعه. ۱۲- شرح بر منظومه ملاهادی سبزواری. (میرحسینی؛ ۱۰۱-۱۰۲؛ جواهرکلام، ج ۱، ۶۵۷). | او در سال ۱۳۵۷ ش در پی سلطه کمونیستها بر افغانستان مجبور به ترک آن کشور شد و در ایران مقیم شد، ولی از مجاهدان افغانی بهویژه در جبهههای میدان و بهسود حمایت میکرد و با سازماندهی و اعزام روحانیان برای تبلیغ و ارشاد مجاهدان فعال بود. همچنین به جذب کمکهای مردمی در داخل و خارج از افغانستان برای مجاهدان میپرداخت. او پس از خروج نیروهای شوروی از افغانستان و آغاز جنگهای داخلی در آن کشور، آن جنگها را نامشروع دانست و ارتباط خود را با مجاهدان قطع کرد (میرحسینی، ۱۰۳-۱۰۴). بهسودی در سالهای ۱۳۵۷-۱۳۶۲ ش به تدریس منطق (حاشیه ملاعبدالله)، معالمالاصول، اصول فقه و شرح لمعه در مدرسه فیضیه قم پرداخت (موسوینژاد، ۲۷۷) و سپس دروسی چون شرح لمعه و اصول مظفر را تدریس میکرد و جمعیتی نزدیک به ۱۵۰ نفر در درس او شرکت میکردند. حیدرعلی مدرسی که از آیات خویی، صدرا بادکوبهای، [سیدمحمدباقر] صدر («درگذشتگان: درگذشت...»، ۱۱۲) و امامخمینی ( در تاریخ ۸ دی ۱۳۵۶) اجازاتی دریافت کرده بود (همان؛ صحیفه امام، ج۳، ۲۸۹) در سالهای ۱۳۶۲-۱۳۶۳ به پیشنهاد شورای مدیریت حوزه علمیه قم در حوزه علمیه گلباف به تدریس دروس حوزوی پرداخت (میرحسینی، ۹۸؛ موسوینژاد، ۲۷۷) و در سال ۱۳۶۳ ش به پیشنهاد شورای مدیریت حوزه علمیه قم و درخواست جمعی از فضلا، به شهر بم در استان کرمان رفت و مدیریت حوزه علمیه آن شهر را بر عهده گرفت (جواهرکلام، ج ۱، ۶۵۶). او در آن شهر، در حوزههای علمیه قائمیه و مکتب الزهرا به تدریس اصول فقه و شرح لمعه، رسایل، مکاسب و کفایه، حکمت و فلسفه میپرداخت و همزمان جلسات درس در زمینه اخلاق و عقاید نیز برگزار میکرد. علاوه بر آن، در مساجد جامع صاحبالزمان و امامخمینی نماز جماعت را اقامه میکرد و ضمن ایراد سخنرانیهای ارشادی و تبلیغ دین، بر حل مسائل اجتماعی در آن شهر اهتمام میورزید (میرحسینی، ۹۹؛ موسوینژاد، ۲۷۸). تألیفات او عبارت است از: هدایه الاصول فی شرح کفایهالاصول (تقریر درس شیخ صدرا بادکوبهای) در ۴ جلد. ۲- توضیح الحاشیه (شرحی بر حاشیه ملاعبدالله در علم منطق). ۳- شرح رسایل (فرائد الاصول). ۴- تقریر درس فقه آیتالله خویی (مخطوط). ۵- تقریر درس فقه (مکاسب) امامخمینی (مخطوط). ۶- تقریر درس مکاسب شیخ صدرا بادکوبهای (مخطوط). ۷- احوالات علما از زمان گذشته تاکنون (خطی). ۸- علل پیروزی انقلاب اسلامی در ۱۳۵۷ ش ( خطی). ۹- توضیح المسائل (خطی). ۱۰- یادداشتهای مختصری در فقه و اصول بهصورت متفرقه. ۱۱- توضیح مشکلات فی اللمعه. ۱۲- شرح بر منظومه ملاهادی سبزواری. (میرحسینی؛ ۱۰۱-۱۰۲؛ جواهرکلام، ج ۱، ۶۵۷). |