۲۱٬۳۲۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== زادگاه و تحصیل == | == زادگاه و تحصیل == | ||
او در سال ۱۳۱۵ش در میبد استان یزد به دنیا آمد. در ۱۳۴۰ش راهی عراق شد و دو سال در کربلا به تحصیل دروس حوزوی پرداخت. آنگاه به نجف اشرف رفت و دوازده سال در حوزه علمیه نجف به تکمیل تحصیلات حوزوی پرداخت. امامی میبدی در جریان ورود امامخمینی به عراق، همراه با جمعی از طلاب علوم حوزوی از نجف اشرف به کربلا رفت و در مراسم استقبال از ایشان در کربلا حضور داشت و در طول اقامت پانزدهروزه امامخمینی در کربلا، در خدمت ایشان بود. وی از بدو ورود امامخمینی به نجف اشرف، در خدمت ایشان قرار گرفت.<ref>خاطرات سالهای نجف، ج۱، ص۶۹-۷۱.</ref> و در جریان بازدید ایشان از جامعه الدینیه النجف، به نمایندگی از سوی مدیر آن مدرسه به امامخمینی خیرمقدم گفت و ایشان را چنین مورد خطاب قرار داد: «ای که جمعیت کفر از شما واله و حیران گشتند، به مجلس ما خوش آمدید».<ref>خاطرات سالهای نجف، ج۱، ص۷۲.</ref> با آغاز درس خارج فقه امامخمینی در مسجد شیخ | او در سال ۱۳۱۵ش در میبد استان یزد به دنیا آمد. در ۱۳۴۰ش راهی [[عراق]] شد و دو سال در [[کربلا]] به تحصیل دروس حوزوی پرداخت. آنگاه به [[نجف اشرف]] رفت و دوازده سال در [[حوزه علمیه نجف]] به تکمیل تحصیلات حوزوی پرداخت. | ||
امامی میبدی در جریان ورود [[امامخمینی]] به عراق، همراه با جمعی از طلاب علوم حوزوی از نجف اشرف به کربلا رفت و در مراسم استقبال از ایشان در کربلا حضور داشت و در طول اقامت پانزدهروزه امامخمینی در کربلا، در خدمت ایشان بود. وی از بدو ورود امامخمینی به نجف اشرف، در خدمت ایشان قرار گرفت.<ref>خاطرات سالهای نجف، ج۱، ص۶۹-۷۱.</ref> و در جریان بازدید ایشان از جامعه الدینیه النجف، به نمایندگی از سوی مدیر آن مدرسه به امامخمینی خیرمقدم گفت و ایشان را چنین مورد خطاب قرار داد: «ای که جمعیت کفر از شما واله و حیران گشتند، به مجلس ما خوش آمدید».<ref>خاطرات سالهای نجف، ج۱، ص۷۲.</ref> با آغاز درس خارج فقه امامخمینی در [[مسجد شیخ انصاری]]، دو سال در درس امامخمینی شرکت کرد. وی همچنین از افرادی بود که در درس ولایتفقیه امامخمینی حاضر بود،<ref>خاطرات سالهای نجف، ج۱، ص۷۳.</ref> بنابراین میتوان گفت که در فاصله سالهای ۱۳۴۶-۱۳۵۰ش در درس خارج فقه امامخمینی حضور مییافت. او در خاطراتش گوشههایی از شیوه تدریس امامخمینی را تشریح کرده است؛ بر اساس خاطرات او، امامخمینی مدت یک ساعت درس را تدریس میکرد و سپس به اشکالها پاسخ میداد و پس از عزیمت به منزل، آن درس را مینوشت و منتشر میکرد. به باور او، حضور امامخمینی در نجف اشرف تحولی در وضعیت علمی آن شهر ایجاد کرد و بهویژه بحثهای اخلاقی ایشان در روز آخر درس که مصادف با آغاز ماه رمضان میشد، تأثیرگذار بود.<ref>خاطرات سالهای نجف، ج۱، ص۷۳-۷۴.</ref> وی در بهمن ۱۳۴۸ از امامخمینی اجازهای در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرد.<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۴۹۷.</ref> | |||
== فعالیت سیاسی و اجتماعی == | == فعالیت سیاسی و اجتماعی == | ||
امامی میبدی در مدت تحصیل در نجف اشرف، در مسافرتهایش به ایران در انتقال وجوهات شرعی به امامخمینی فعال بود.<ref>همان، ص۷۹-۸۰.</ref> همچنین رابط [[محمد صدوقی|شیخ محمد صدوقی یزدی]] و امامخمینی بود و شیخ محمد صدوقی، نامههایش را به امامخمینی به نام اسدالله امامی میبدی ارسال میکرد و امامی میبدی هم آن نامهها را خدمت امامخمینی تقدیم میکرد.<ref>همان، ص۸۵.</ref> امامی میبدی در سال ۱۳۵۳ش به زادگاهش بازگشت و به توصیه امامخمینی، مسجدی را در میبد بنا نهاد.<ref>خاطرات سالهای نجف، ج۱، ص۸۷.</ref> وی سپس در سال ۱۳۵۴ش حوزه علمیه میبد را بنیان نهاد و به اداره آن مدرسه پرداخت.<ref>خاطرات سالهای نجف، ج۱، ص۶۹.</ref> در دهم فروردین ۱۳۵۷ش پس از حمله مأموران حکومت پهلوی به تجمع مردم یزد در مدرسه روضه محمدیه یزد که با دعوت شیخ محمد صدوقی و برای گرامیداشت چهلمین روز شهدای تبریز (در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶) برگزار شده بود، همراه با روحانیت مبارز یزد اقدام مأموران در ضربوجرح مردان و زنان و کودکان و شهادت جمعی از مردم یزد را محکوم کردند.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲، ص۱۰۹-۱۱۲؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ج۲۶۰ـ۲۶۳.</ref> او در سال ۱۳۶۲ش به سبب خطای پزشکی فلج شد، ولی همچنان به اداره حوزه علمیه میبد ادامه داد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۶۹.</ref> و تا سال ۱۳۷۲ش ریاست حوزه علمیه حجت بن الحسن العسگری(ع) میبد را بر عهده داشت. | امامی میبدی در مدت تحصیل در نجف اشرف، در مسافرتهایش به ایران در انتقال [[وجوهات شرعی]] به امامخمینی فعال بود.<ref>همان، ص۷۹-۸۰.</ref> همچنین رابط [[محمد صدوقی|شیخ محمد صدوقی یزدی]] و امامخمینی بود و شیخ محمد صدوقی، نامههایش را به امامخمینی به نام اسدالله امامی میبدی ارسال میکرد و امامی میبدی هم آن نامهها را خدمت امامخمینی تقدیم میکرد.<ref>همان، ص۸۵.</ref> امامی میبدی در سال ۱۳۵۳ش به زادگاهش بازگشت و به توصیه امامخمینی، مسجدی را در میبد بنا نهاد.<ref>خاطرات سالهای نجف، ج۱، ص۸۷.</ref> وی سپس در سال ۱۳۵۴ش حوزه علمیه میبد را بنیان نهاد و به اداره آن مدرسه پرداخت.<ref>خاطرات سالهای نجف، ج۱، ص۶۹.</ref> در دهم فروردین ۱۳۵۷ش پس از حمله مأموران حکومت پهلوی به تجمع مردم یزد در مدرسه روضه محمدیه یزد که با دعوت شیخ محمد صدوقی و برای گرامیداشت چهلمین روز شهدای تبریز (در [[قیام ۲۹ بهمن تبریز|۲۹ بهمن ۱۳۵۶]]) برگزار شده بود، همراه با روحانیت مبارز یزد اقدام مأموران در ضربوجرح مردان و زنان و کودکان و شهادت جمعی از مردم یزد را محکوم کردند.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲، ص۱۰۹-۱۱۲؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ج۲۶۰ـ۲۶۳.</ref> او در سال ۱۳۶۲ش به سبب خطای پزشکی فلج شد، ولی همچنان به اداره حوزه علمیه میبد ادامه داد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۶۹.</ref> و تا سال ۱۳۷۲ش ریاست حوزه علمیه حجت بن الحسن العسگری(ع) میبد را بر عهده داشت. | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
اسدالله امامی میبدی در ۲۱ مرداد ۱۳۹۹ در میبد درگذشت.<ref>«[http://meybodema.ir/?p=74360 حجتالاسلاموالمسلمین سیداسدالله امامی میبدی دار فانی را وداع گفت]»، میبدما.</ref> | اسدالله امامی میبدی در ۲۱ مرداد ۱۳۹۹ در میبد درگذشت.<ref>«[http://meybodema.ir/?p=74360 حجتالاسلاموالمسلمین سیداسدالله امامی میبدی دار فانی را وداع گفت]»، میبدما.</ref> |