پرش به محتوا

سیدجلیل حسینی زرآبادی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۸: خط ۳۸:


== تحصیل ==
== تحصیل ==
سیدجلیل زرآبادی خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه‌ای در قزوین آموخت.<ref>«مصاحبه با آیت‌الله سیدجلیل زرآبادی»، ص۲۷-۲۸.</ref> سپس مقدمات را در آنجا و نزد پدرش خواند.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج‌۹، ص۱۷۱.</ref> وی که پس از درگذشت پدرش تحت تربیت شیخ علی‌اکبر الهیان از عالمان نامی قزوین قرار گرفته بود ابتدا به مدرسه ملاوردی خان قزوین رفت و سپس در مدرسه التفاتیه قزوین.<ref>صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۳۶.</ref> که زیر نظر آقا عماد حاج سیدجوادی اداره می‌شد، به تحصیل ادامه داد<ref>«مصاحبه با آیت‌الله سیدجلیل زرآبادی»، ص۲۸.</ref> او در آن مدرسه مقدمات و منطق را نزد آقا عماد حاج سیدجوادی تکمیل کرد.<ref>صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۳۶.</ref> و هم‌زمان از درس‌های اخلاق دائی‌اش شیخ مجتبی قزوینی، صاحب اثر بیان القرآن بهره‌مند شد.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۹، ص۱۷۱.</ref> سپس شرح لمعه را نزد میرزا عبدالرحیم سامت قزوینی خواند و به‌احتمال، در درس معالم و رسایل از شاگردان شیخ علی‌اکبر الهیان بود. آنگاه سطوح عالی را نزد آیات سیدابوالحسن رفیعی قزوینی، شیخ یحیی مفیدی و سیدهبه‌الله تلاتری تکمیل کرد و از آیت‌الله رفیعی قزوینی اجازه اجتهاد دریافت کرد. او در سال ۱۳۲۷ش، به قم رفت و در مدرسه فیضیه در حجره شیخ حسن لاهوتی سکنی گزید. وی در قم ابتدا در درس خارج فقه آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی حضور یافت و سپس در درس خارج فقه و اصول آیات سیدمحمدتقی موسوی خوانساری، سیدمحمد حجت کوه‌کمری، شیخ عباسعلی شاهرودی و سیدمحمد محقق داماد یزدی شرکت کرد. وی آنگاه به درس خارج اصول امام‌خمینی راه یافت و هفت.<ref>«مصاحبه با آیت‌الله سیدجلیل زرآبادی»، ص۳۰.</ref> یا هشت سال در آن درس حاضر شد.<ref>صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۳۸؛ شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۹، ص۱۷۲.</ref> وی درباره درس امام‌خمینی می‌گوید: «وقتی که با درس مرحوم امام‌خمینی آشنا شدم، آن درس مرا مجذوب کرد و میخکوب شدم و مدت هفت سال در درس ایشان شرکت کردم».<ref>«مصاحبه با آیت‌الله سیدجلیل زرآبادی»، ص۳۰.</ref>
سیدجلیل زرآبادی خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه‌ای در قزوین آموخت.<ref>«مصاحبه با آیت‌الله سیدجلیل زرآبادی»، ص۲۷-۲۸.</ref> سپس مقدمات را در آنجا و نزد پدرش خواند.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج‌۹، ص۱۷۱.</ref> وی که پس از درگذشت پدرش تحت تربیت شیخ علی‌اکبر الهیان از عالمان نامی قزوین قرار گرفته بود ابتدا به مدرسه ملاوردی خان قزوین رفت و سپس در مدرسه التفاتیه قزوین<ref>صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۳۶.</ref> که زیر نظر آقا عماد حاج سیدجوادی اداره می‌شد، به تحصیل ادامه داد<ref>«مصاحبه با آیت‌الله سیدجلیل زرآبادی»، ص۲۸.</ref> او در آن مدرسه مقدمات و منطق را نزد آقا عماد حاج سیدجوادی تکمیل کرد.<ref>صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۳۶.</ref> و هم‌زمان از درس‌های اخلاق دائی‌اش شیخ مجتبی قزوینی، صاحب اثر بیان القرآن بهره‌مند شد.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۹، ص۱۷۱.</ref> سپس شرح لمعه را نزد میرزا عبدالرحیم سامت قزوینی خواند و به‌احتمال، در درس معالم و رسایل از شاگردان شیخ علی‌اکبر الهیان بود. آنگاه سطوح عالی را نزد آیات [[سیدابوالحسن رفیعی قزوینی]]، شیخ یحیی مفیدی و سیدهبه‌الله تلاتری تکمیل کرد و از آیت‌الله رفیعی قزوینی [[اجازه اجتهاد]] دریافت کرد. او در سال ۱۳۲۷ش، به [[قم]] رفت و در [[مدرسه فیضیه]] در حجره شیخ حسن لاهوتی سکنی گزید. وی در قم ابتدا در درس خارج فقه [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی]] حضور یافت و سپس در درس خارج فقه و اصول آیات [[سیدمحمدتقی خوانساری|سیدمحمدتقی موسوی خوانساری]]، سیدمحمد حجت کوه‌کمری، شیخ عباسعلی شاهرودی و سیدمحمد محقق داماد یزدی شرکت کرد. وی آنگاه به درس خارج اصول امام‌خمینی راه یافت و هفت.<ref>«مصاحبه با آیت‌الله سیدجلیل زرآبادی»، ص۳۰.</ref> یا هشت سال در آن درس حاضر شد.<ref>صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۳۸؛ شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۹، ص۱۷۲.</ref> وی درباره درس [[امام‌خمینی]] می‌گوید: <blockquote>«وقتی که با درس مرحوم امام‌خمینی آشنا شدم، آن درس مرا مجذوب کرد و میخکوب شدم و مدت هفت سال در درس ایشان شرکت کردم».<ref>«مصاحبه با آیت‌الله سیدجلیل زرآبادی»، ص۳۰.</ref></blockquote>زرآبادی هم‌زمان با تحصیل دروس خارج فقه و اصول، در درس اسفار علامه سیدمحمدحسین طباطبایی تبریزی نیز شرکت کرد و هشت سال از آن درس استفاده می‌کرد.<ref>«مصاحبه با آیت‌الله سیدجلیل زرآبادی»، ص۳۱.</ref> مدتی هم از درس فلسفه میرزا مهدی مازندرانی بهره‌مند گردید. او در دوران تحصیل درس خارج، هم‌مباحثه [[سیدمحمدرضا سعیدی]] بود و درس امام‌خمینی را با او مباحثه می‌کرد. علاوه بر آن، با [[سیدمصطفی خمینی]] نیز رابطه دوستی داشت.<ref>صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۳۷-۱۳۸.</ref> او که از افراد مورد اعتماد [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله بروجردی]] بود، در ۱۳۳۷ش با دریافت اجازه‌نامه شرعی از آیت‌الله بروجردی به‌عنوان نماینده ایشان به شهر آستانه اشرفیه در استان گیلان اعزام شد.<ref>صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۳۸.</ref> وی پس از سه سال اقامت در آستانه اشرفیه، در ۱۳۴۰ش به قزوین بازگشت و به تدریس دروس دینی پرداخت.<ref>صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۴۰.</ref> بنابراین می‌توان احتمال داد که از سال‌های پایانی دهه ۱۳۲۰ش تا سال ۱۳۳۷ش در درس خارج اصول امام‌خمینی که ابتدا در [[مسجد محمدیه]] و سپس در [[مسجد سلماسی قم]] برگزار می‌شد شرکت می‌کرده است. وی که از آیت‌الله بروجردی، [[سیدابوالقاسم خویی|سیدابوالقاسم موسوی خویی]] و [[امام‌خمینی]] اجازه دخالت در امور حسبیه دریافت کرده بود، به تدریس [[تفسیر قرآن]] در مسجد زینل قزوین می‌پرداخت.


زرآبادی هم‌زمان با تحصیل دروس خارج فقه و اصول، در درس اسفار علامه سیدمحمدحسین طباطبایی تبریزی نیز شرکت کرد و هشت سال از آن درس استفاده می‌کرد.<ref>«مصاحبه با آیت‌الله سیدجلیل زرآبادی»، ص۳۱.</ref> مدتی هم از درس فلسفه میرزا مهدی مازندرانی بهره‌مند گردید. او در دوران تحصیل درس خارج، هم‌مباحثه سیدمحمدرضا سعیدی بود و درس امام‌خمینی را با او مباحثه می‌کرد. علاوه بر آن، با سیدمصطفی خمینی نیز رابطه دوستی داشت.<ref>صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۳۷-۱۳۸.</ref> او که از افراد مورد اعتماد آیت‌الله بروجردی بود، در ۱۳۳۷ش با دریافت اجازه‌نامه شرعی از آیت‌الله بروجردی به‌عنوان نماینده ایشان به شهر آستانه اشرفیه در استان گیلان اعزام شد.<ref>صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۳۸.</ref> وی پس از سه سال اقامت در آستانه اشرفیه، در ۱۳۴۰ش به قزوین بازگشت و به تدریس دروس دینی پرداخت.<ref>صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۴۰.</ref> بنابراین می‌توان احتمال داد که از سال‌های پایانی دهه ۱۳۲۰ش تا سال ۱۳۳۷ش در درس خارج اصول امام‌خمینی که ابتدا در مسجد محمدیه و سپس در مسجد سلماسی قم برگزار می‌شد شرکت می‌کرده است. وی که از آیت‌الله بروجردی، سیدابوالقاسم موسوی خویی و امام‌خمینی اجازه دخالت در امور حسبیه دریافت کرده بود، به تدریس تفسیر قرآن در مسجد زینل قزوین می‌پرداخت. زرآبادی به انتقاد از حکومت پهلوی نیز می‌پرداخت و به همین سبب جلسات تدریس او حساسیت ساواک را برانگیخت و مزاحمت‌هایی را علیه او ایجاد می‌کرد.<ref>صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۳۸-۱۴۰.</ref>
== فعالیت مبارزاتی ==
زرآبادی به انتقاد از [[حکومت پهلوی]] نیز می‌پرداخت و به همین سبب جلسات تدریس او حساسیت [[ساواک]] را برانگیخت و مزاحمت‌هایی را علیه او ایجاد می‌کرد.<ref>صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۳۸-۱۴۰.</ref>


او در سال ۱۳۴۱ش و در جریان تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، با ارسال نامه‌هایی به محمدرضاشاه پهلوی و نخست‌وزیر وقت، خواستار الغای آن شد. در همان سال، یکی از جلسات هماهنگی برای مبارزه علیه آن تصویب‌نامه در قزوین در خانه او برگزار شد.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۲۶۲.</ref> وی در تیرماه ۱۳۴۲ و پس از حضور روحانیان سراسر کشور در تهران در اعتراض به دستگیری امام‌خمینی، همراه با روحانیان قزوین با ارسال نامه‌ای به آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری، ضمن تشکر از حضور او در تهران، حمایت خود را از اقدام روحانیان اعلام کرد.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۹۵.</ref> ساواک در دی‌ماه آن سال در گزارشی از وی به‌عنوان یکی از طرفداران امام‌خمینی نام برد.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۱۶۸.</ref> زرآبادی در ۱۳۴۹ش در جلسه‌ای که با حضور جمعی از فعالان سیاسی قزوین تشکیل شده بود، به بحث درباره کتاب ولایت‌فقیه امام‌خمینی پرداخت. ساواک در گزارشی که درباره آن جلسه تهیه کرد، از زرآبادی با عنوان یکی از روحانیان مخالف و طرفدار سرسخت امام‌خمینی نام برد و خواستار مراقبت از منزل او شد.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۲۹۶.</ref> او همچنین پس از رحلت آیت‌الله سیدمحسن طباطبایی حکیم، به ترویج مرجعیت امام‌خمینی پرداخت <ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۲۹۷.</ref> و در ارسال وجوهات شرعیه به امام‌خمینی فعال بود.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۳۰۱.</ref> علاوه بر آن، در سخنرانی‌هایش از امام‌خمینی با عنوان «زعیم شیعه».<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۳۰۴)</ref> و «آیت‌الله‌العظمی استاد معظم» نام می‌برد. به این خاطر به شهربانی احضار شد. ساواک در گزارشی، دستگیری او را با توجه به جایگاهی که میان مردم دارد، به مصلحت ندانست و به تذکر اکتفا کرد.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۳۱۷.</ref>
او در سال ۱۳۴۱ش و در جریان [[انجمن‌های ایالتی و ولایتی|تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی]]، با ارسال نامه‌هایی به [[محمدرضا پهلوی|محمدرضاشاه پهلوی]] و نخست‌وزیر وقت، خواستار الغای آن شد. در همان سال، یکی از جلسات هماهنگی برای مبارزه علیه آن تصویب‌نامه در قزوین در خانه او برگزار شد.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۲۶۲.</ref> وی در تیرماه ۱۳۴۲ و پس از حضور روحانیان سراسر کشور در تهران در اعتراض به [[دستگیری امام‌خمینی]]، همراه با روحانیان قزوین با ارسال نامه‌ای به [[سیدکاظم شریعتمداری|آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری]]، ضمن تشکر از حضور او در تهران، حمایت خود را از اقدام روحانیان اعلام کرد.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۹۵.</ref> ساواک در دی‌ماه آن سال در گزارشی از وی به‌عنوان یکی از طرفداران امام‌خمینی نام برد.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۱۶۸.</ref> زرآبادی در ۱۳۴۹ش در جلسه‌ای که با حضور جمعی از فعالان سیاسی قزوین تشکیل شده بود، به بحث درباره [[ولایت فقیه (کتاب)|کتاب ولایت‌فقیه امام‌خمینی]] پرداخت. ساواک در گزارشی که درباره آن جلسه تهیه کرد، از زرآبادی با عنوان یکی از روحانیان مخالف و طرفدار سرسخت امام‌خمینی نام برد و خواستار مراقبت از منزل او شد.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۲۹۶.</ref> او همچنین پس از رحلت [[سیدمحسن حکیم|آیت‌الله سیدمحسن طباطبایی حکیم]]، به ترویج [[مرجعیت امام‌خمینی]] پرداخت <ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۲۹۷.</ref> و در ارسال وجوهات شرعیه به امام‌خمینی فعال بود.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۳۰۱.</ref> علاوه بر آن، در سخنرانی‌هایش از امام‌خمینی با عنوان «زعیم شیعه».<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۳۰۴)</ref> و «آیت‌الله‌العظمی استاد معظم» نام می‌برد. به این خاطر به شهربانی احضار شد. ساواک در گزارشی، دستگیری او را با توجه به جایگاهی که میان مردم دارد، به مصلحت ندانست و به تذکر اکتفا کرد.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۳۱۷.</ref>


سیدجلیل زرآبادی از علمای طراز اول قزوین.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ص۹۳-۹۴ و ۲۵۸.</ref> و از اعضای هیئت علمیه آن شهر بود و در جلسات آن هیئت که به امور مذهبی و اجتماعی شهر قزوین می‌پرداخت شرکت<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۲.</ref> و اعلامیه‌هایی را همراه با آنان صادر می‌کرد. ازجمله در سال ۱۳۵۱ش پس از دستگیری دو تن از فعالان سیاسی در قزوین، در نامه‌ای به مقامات دولتی در قزوین، خواستار آزادی آنان شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ۶۲.</ref> بر اساس گزارش ساواک، به پیشنهاد او صندوق قرض‌الحسنه‌ای در قزوین زیر نظر هادی باریک‌بین تشکیل شد تا «به اشخاصی که مقلد [امام] خمینی هستند و وضع رضایت‌بخشی ندارند کمک گردد».<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۱۱.</ref> او همچنین در سازمان‌دهی جوانان طرفدار امام‌خمینی در قزوین نقش داشت و با استفاده از آنان، در ترویج مرجعیت امام‌خمینی در قزوین می‌کوشید.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۱۲۰.</ref> پس از سرکوبی تظاهرات مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶، همراه با جمعی از روحانیان قزوین با صدور اعلامیه‌ای، اقدام حکومت پهلوی را محکوم و به نشانه همدردی با بازماندگان تعطیل عمومی اعلام کرد.<ref>انقلاب اسلامی به. استان قزوین، ج۲، ص۴۳۰؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ص۱۱۸.</ref> در خرداد ۱۳۵۷ نیز در نامه‌ای به مراجع تقلید از اقدامات حکومت پهلوی انتقاد کردند.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۳، ص۱۴۲.</ref> همچنین پس از حمله مأموران دولتی به اجتماع اعتراضی مردم قزوین (که در اعتراض به دستگیری سیدعباس ابوترابی تجمع کرده بودند)، همراه با برخی از روحانیان شاخص قزوین با صدور اعلامیه‌ای آن اقدام را محکوم کردند.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۳، ص۳۲۱-۳۲۲؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ص۲۳۷-۲۳۸.</ref> در ده مهر آن سال و پس از محاصره بیت امام‌خمینی در نجف اشرف، همراه با جمعی از علمای قزوین در تلگرافی به سفارت عراق در تهران به آن اقدام اعتراض نمودند.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۲۴۷-۲۴۸.</ref>
سیدجلیل زرآبادی از علمای طراز اول قزوین.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ص۹۳-۹۴ و ۲۵۸.</ref> و از اعضای هیئت علمیه آن شهر بود و در جلسات آن هیئت که به امور مذهبی و اجتماعی شهر قزوین می‌پرداخت شرکت<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۲.</ref> و اعلامیه‌هایی را همراه با آنان صادر می‌کرد. ازجمله در سال ۱۳۵۱ش پس از دستگیری دو تن از فعالان سیاسی در قزوین، در نامه‌ای به مقامات دولتی در قزوین، خواستار آزادی آنان شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ۶۲.</ref>  
 
بر اساس گزارش ساواک، به پیشنهاد او صندوق قرض‌الحسنه‌ای در قزوین زیر نظر هادی باریک‌بین تشکیل شد تا «به اشخاصی که مقلد [امام] خمینی هستند و وضع رضایت‌بخشی ندارند کمک گردد».<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۱۱.</ref> او همچنین در سازمان‌دهی جوانان طرفدار امام‌خمینی در قزوین نقش داشت و با استفاده از آنان، در ترویج مرجعیت امام‌خمینی در قزوین می‌کوشید.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۱۲۰.</ref> پس از سرکوبی تظاهرات مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶، همراه با جمعی از روحانیان قزوین با صدور اعلامیه‌ای، اقدام حکومت پهلوی را محکوم و به نشانه همدردی با بازماندگان تعطیل عمومی اعلام کرد.<ref>انقلاب اسلامی به. استان قزوین، ج۲، ص۴۳۰؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ص۱۱۸.</ref> در خرداد ۱۳۵۷ نیز در نامه‌ای به مراجع تقلید از اقدامات حکومت پهلوی انتقاد کردند.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۳، ص۱۴۲.</ref> همچنین پس از حمله مأموران دولتی به اجتماع اعتراضی مردم قزوین (که در اعتراض به دستگیری [[سیدعباس ابوترابی‌فرد|سیدعباس ابوترابی]] تجمع کرده بودند)، همراه با برخی از روحانیان شاخص قزوین با صدور اعلامیه‌ای آن اقدام را محکوم کردند.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۳، ص۳۲۱-۳۲۲؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ص۲۳۷-۲۳۸.</ref> در ده مهر آن سال و پس از محاصره بیت امام‌خمینی در نجف اشرف، همراه با جمعی از علمای قزوین در تلگرافی به سفارت عراق در تهران به آن اقدام اعتراض نمودند.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۲۴۷-۲۴۸.</ref>
==درگذشت==
==درگذشت==
سیدجلیل زرآبادی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به تدریس و تبلیغ در قزوین ادامه داد و در تیر ۱۳۷۳ش در قزوین درگذشت و در آن شهر به خاک سپرده شد.<ref>صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۴۰.</ref>
سیدجلیل زرآبادی پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] به تدریس و تبلیغ در قزوین ادامه داد و در تیر ۱۳۷۳ش در قزوین درگذشت و در آن شهر به خاک سپرده شد.<ref>صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۴۰.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
۲۱٬۱۶۶

ویرایش