پرش به محتوا

سیدعباس میریونسی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح املا)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۷: خط ۳۷:
سیدعباس میریونسی خواندن و نوشتن را در زادگاهش فراگرفت. آنگاه به فراگیری دروس حوزوی پرداخت و بخشی از مقدمات را در اراک خواند. او در سال ۱۳۲۲ش راهی قم شد و مقدمات و سطح را نزد آقایان [[محمد صدوقی|شیخ محمد صدوقی یزدی]]، [[امام‌موسی صدر|سیدموسی صدر]]، [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]] و [[سیدمحمد محقق داماد]] تکمیل نمود. آنگاه به تحصیل دروس خارج روی آورد و از درس خارج فقه و اصول آیات [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]]، [[محمدعلی اراکی|شیخ محمدعلی اراکی]] و [[سیدمحمدرضا گلپایگانی|سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی]] بهره برد.<ref>شریف‌رازی، ج۶، ص۳۸۸.</ref> او همچنین شش سال از درس خارج فقه [[امام‌خمینی]] بهره برد و از مباحث محرمه آن درس که ابتدا در [[مسجد محمدیه]] و سپس [[مسجد سلماسی]] و آنگاه در [[مسجد اعظم قم]] برگزار می‌شد، بهره می‌برد.<ref>صحیفه دل، ج۲، ص۱۳۴.</ref>  
سیدعباس میریونسی خواندن و نوشتن را در زادگاهش فراگرفت. آنگاه به فراگیری دروس حوزوی پرداخت و بخشی از مقدمات را در اراک خواند. او در سال ۱۳۲۲ش راهی قم شد و مقدمات و سطح را نزد آقایان [[محمد صدوقی|شیخ محمد صدوقی یزدی]]، [[امام‌موسی صدر|سیدموسی صدر]]، [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]] و [[سیدمحمد محقق داماد]] تکمیل نمود. آنگاه به تحصیل دروس خارج روی آورد و از درس خارج فقه و اصول آیات [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]]، [[محمدعلی اراکی|شیخ محمدعلی اراکی]] و [[سیدمحمدرضا گلپایگانی|سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی]] بهره برد.<ref>شریف‌رازی، ج۶، ص۳۸۸.</ref> او همچنین شش سال از درس خارج فقه [[امام‌خمینی]] بهره برد و از مباحث محرمه آن درس که ابتدا در [[مسجد محمدیه]] و سپس [[مسجد سلماسی]] و آنگاه در [[مسجد اعظم قم]] برگزار می‌شد، بهره می‌برد.<ref>صحیفه دل، ج۲، ص۱۳۴.</ref>  


میریونسی درباره اهمیت نظم نزد امام‌خمینی می‌گوید: <blockquote>«ایشان خود بسیار منظم بودند و مایل بودند دیگران هم منظم باشند. روزی‎ ‏در مسجد سلماسی خطاب به شاگردان فرمودند: من به کسی نمی‌گویم به‎ ‏درس من بیاید؛ ولی اگر می‌خواهید بیایید منظم باشید. شما اگر وقت‌شناس و‎ ‏منظم باشید باید تمامتان جلو در این مسجد به هم برسیدد، چون مسافت منزل تا‎ ‏اینجا را هم باید حساب کنید». </blockquote>او درباره برخورد امام‌خمینی با اشکال‌های مطرح‌شده توسط شاگردانش ضمن خاطره‌ای می‌گوید: <blockquote>«‏روزی در جلسه درس مطلبی را بیان فرمودند. یکی از آقایان اشکال کرد،‎ ‏ایشان توضیح داد، باز اشکال کرد و ایشان جواب داد و مطلب به درازا کشید...‎ ‏عاقبت ایشان با کمال اطمینان و با قاطعیت توأم با عصبانیت فرمودند: والله من‎ ‏هشت ساعت روی این مطلب کار کرده‌ام و تو از خواب پا شدی آمدی داری‎ ‏اشکال می‌کنی. در همین زمینه روزی پس از اشکال متعدد از ناحیه یکی از‎ ‏آقایان فرمودند (قریب به این مضمون) کتاب آداب المتعلمین را هم خوب بود می‌خواندید یا بخوانید».<ref>صحیفه دل، ج۲، ص۱۳۹-۱۴۰.</ref></blockquote>او که داماد شیخ آقابزرگ عراقی، عالم برجسته مقیم کنگاور بود.<ref>شریف‌رازی، ج۶، ص۳۸۸.</ref> در اوایل سال ۱۳۴۲ش و پس از فوت پدرش (سیدابوالفضل میریونسی).<ref>صحیفه دل، ج۲، ص۱۳۴-۱۳۵.</ref> با پیشنهاد عراقی.<ref>شریف‌رازی، ج ۶، ص۳۸۸.</ref> و نیز جمعی از مؤمنان کنگاور و به دستور امام‌خمینی، راهی آن شهر شد.<ref>صحیفه دل، ج۲، ص۱۳۴.</ref> و به اقامه نماز جماعت در یکی از مساجد آن شهر پرداخت.<ref>صحیفه دل، ج۲، ص۱۳۸.</ref> او ۱۳ دی ۱۳۴۷ اجازه‌ای در زمینه تصدی امور شرعیه و حسبیه از امام‌خمینی دریافت کرد.<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۲۱۶.</ref> امام‌خمینی ذیل معرف او مرقوم کرده بود: «معروف هستند».<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۴۸۵.</ref> و همین سند نشان از شناخت امام‌خمینی از او دارد.
میریونسی درباره اهمیت نظم نزد امام‌خمینی می‌گوید: <blockquote>«ایشان خود بسیار منظم بودند و مایل بودند دیگران هم منظم باشند. روزی‎ ‏در مسجد سلماسی خطاب به شاگردان فرمودند: من به کسی نمی‌گویم به‎ ‏درس من بیاید؛ ولی اگر می‌خواهید بیایید منظم باشید. شما اگر وقت‌شناس و‎ ‏منظم باشید باید تمامتان جلو در این مسجد به هم برسیدد، چون مسافت منزل تا‎ ‏اینجا را هم باید حساب کنید». </blockquote>او درباره برخورد امام‌خمینی با اشکال‌های مطرح‌شده توسط شاگردانش ضمن خاطره‌ای می‌گوید: <blockquote>«‏روزی در جلسه درس مطلبی را بیان فرمودند. یکی از آقایان اشکال کرد،‎ ‏ایشان توضیح داد، باز اشکال کرد و ایشان جواب داد و مطلب به درازا کشید...‎ ‏عاقبت ایشان با کمال اطمینان و با قاطعیت توأم با عصبانیت فرمودند: والله من‎ ‏هشت ساعت روی این مطلب کار کرده‌ام و تو از خواب پا شدی آمدی داری‎ ‏اشکال می‌کنی. در همین زمینه روزی پس از اشکال متعدد از ناحیه یکی از‎ ‏آقایان فرمودند (قریب به این مضمون) کتاب آداب المتعلمین را هم خوب بود می‌خواندید یا بخوانید».<ref>صحیفه دل، ج۲، ص۱۳۹-۱۴۰.</ref></blockquote>


میریونسی همچنین در کرمانشاه به فعالیت علیه حکومت پهلوی می‌پرداخت. به همین سبب در سه سال پایان حکومت پهلوی به سبب فعالیت‌های سیاسی ممنوع‌الخروج بود.<ref>صحیفه دل، ج۲، ص۱۳۸.</ref> او در اول بهمن ۱۳۵۷، همراه با روحانیان استان‌های ایلام و کرمانشاه با صدور اعلامیه‌ای خطاب به مردم و عشایر غرب کشور، خواستار هوشمندی در برابر توطئه‌های عوامل حکومت پهلوی برای ایجاد اختلاف و دودستگی میان مردم شدند و سپس بر اجرای بی‌درنگ دستورات امام‌خمینی تأکید کردند. آنان در ادامه خواستار انتشار اعلامیه‌ها و بیانیه‌هایی برای وادار کردن نمایندگان غرب کشور در مجلسیدن شورای ملی و سنا برای استعفا از نمایندگی شدند و آنگاه بر ضرورت اعلام همبستگی با پایگاه‌ها و پادگان‌های نظامی خصوصاً هوانیروز کرمانشاه تأکید نمودند و در پایان ضمن تقدیر از مجاهدت‌های افسران، درجه‌داران ارتش و دیگر نیروهای نظامی، از آنان خواستند به مقابله با توطئه‌های وابستگان حکومت پهلوی بپردازند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۵۴۰-۵۴۱.</ref>
== فعالیت سیاسی و اجتماعی ==
او که داماد شیخ آقابزرگ عراقی، عالم برجسته مقیم کنگاور بود.<ref>شریف‌رازی، ج۶، ص۳۸۸.</ref> در اوایل سال ۱۳۴۲ش و پس از فوت پدرش (سیدابوالفضل میریونسی)<ref>صحیفه دل، ج۲، ص۱۳۴-۱۳۵.</ref> با پیشنهاد عراقی<ref>شریف‌رازی، ج ۶، ص۳۸۸.</ref> و نیز جمعی از مؤمنان کنگاور و به دستور [[امام‌خمینی]]، راهی آن شهر شد<ref>صحیفه دل، ج۲، ص۱۳۴.</ref> و به اقامه نماز جماعت در یکی از مساجد آن شهر پرداخت.<ref>صحیفه دل، ج۲، ص۱۳۸.</ref> او ۱۳ دی ۱۳۴۷ اجازه‌ای در زمینه تصدی امور شرعیه و حسبیه از امام‌خمینی دریافت کرد.<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۲۱۶.</ref> امام‌خمینی ذیل معرف او مرقوم کرده بود: «معروف هستند».<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۴۸۵.</ref> و همین سند نشان از شناخت امام‌خمینی از او دارد.


میریونسی در سال ۱۳۵۸ش از سوی بعثه امام‌خمینی به حج اعزام شد.<ref>صحیفه دل، ج ۲، ص۱۴۰.</ref> او در نخستین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی با رأی مردم کنگاور به نمایندگی برگزیده شد.<ref>معرفی نمایندگان مجلس شورای اسلامی...، ص۱۱۵.</ref> میریونسی پس از پایان دوره اول مجلس شورای اسلامی به کنگاور بازگشت و در سال ۱۳۶۴ش به سمت امام جمعه آن شهر منصوب شد. در ۱۳۸۱ ش از امامت جمعه کنگاور استعفا داد و به اقامه نماز در یکی از مساجد کنگاور پرداخت. احداث مدرسه علمیه کنگاور، احداث مصلای کنگاور، تأسیس مدرسه خاتم‌الانبیاء و مسجد قمر بنی‌هاشم(ع) ازجمله فعالیت‌های اجتماعی اوست.<ref>کاظمینی، ص۹۱۱.</ref>
میریونسی همچنین در کرمانشاه به فعالیت علیه [[حکومت پهلوی]] می‌پرداخت. به همین سبب در سه سال پایان حکومت پهلوی به سبب فعالیت‌های سیاسی ممنوع‌الخروج بود.<ref>صحیفه دل، ج۲، ص۱۳۸.</ref> او در اول بهمن ۱۳۵۷، همراه با روحانیان استان‌های ایلام و کرمانشاه با صدور اعلامیه‌ای خطاب به مردم و عشایر غرب کشور، خواستار هوشمندی در برابر توطئه‌های عوامل حکومت پهلوی برای ایجاد اختلاف و دودستگی میان مردم شدند و سپس بر اجرای بی‌درنگ دستورات امام‌خمینی تأکید کردند. آنان در ادامه خواستار انتشار اعلامیه‌ها و بیانیه‌هایی برای وادار کردن نمایندگان غرب کشور در [[مجلس شورای ملی|مجلسین شورای ملی]] و [[مجلس سنا|سنا]] برای استعفا از نمایندگی شدند و آنگاه بر ضرورت اعلام همبستگی با پایگاه‌ها و پادگان‌های نظامی خصوصاً هوانیروز کرمانشاه تأکید نمودند و در پایان ضمن تقدیر از مجاهدت‌های افسران، درجه‌داران ارتش و دیگر نیروهای نظامی، از آنان خواستند به مقابله با توطئه‌های وابستگان حکومت پهلوی بپردازند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۵۴۰-۵۴۱.</ref>
 
میریونسی در سال ۱۳۵۸ش از سوی بعثه امام‌خمینی به حج اعزام شد.<ref>صحیفه دل، ج ۲، ص۱۴۰.</ref> او در نخستین دوره انتخابات [[مجلس شورای اسلامی]] با رأی مردم کنگاور به نمایندگی برگزیده شد.<ref>معرفی نمایندگان مجلس شورای اسلامی...، ص۱۱۵.</ref> میریونسی پس از پایان دوره اول مجلس شورای اسلامی به کنگاور بازگشت و در سال ۱۳۶۴ش به سمت امام جمعه آن شهر منصوب شد. در ۱۳۸۱ش از امامت جمعه کنگاور استعفا داد و به اقامه نماز در یکی از مساجد کنگاور پرداخت. احداث مدرسه علمیه کنگاور، احداث مصلای کنگاور، تأسیس مدرسه خاتم‌الانبیاء و مسجد قمر بنی‌هاشم(ع) ازجمله فعالیت‌های اجتماعی اوست.<ref>کاظمینی، ص۹۱۱.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
۲۱٬۲۱۷

ویرایش