پرش به محتوا

سیدمجتبی رودباری: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۸۳ بایت اضافه‌شده ،  دیروز در ‏۲۲:۰۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:
| اجازه روایت به    =
| اجازه روایت به    =
| اجازه اجتهاد به  =
| اجازه اجتهاد به  =
| تالیفات          =
| تالیفات          = حقوق تجارت اسلامی، کتاب الحج در دو جلد و شرح بر کتاب لمعه
| سایر              =
| سایر              =برگزاری جلسات تفسیر و درس اخلاق در رشت
| سیاسی            =مبارزه با [[رژیم پهلوی]] و حمایت از [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت امام‌خمینی]]
| سیاسی            =مبارزه با [[رژیم پهلوی]] و حمایت از [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت امام‌خمینی]]
| اجتماعی          =
| اجتماعی          =احداث کتابخانه امیرالمؤمنین(ع) و مدرسه علمیه جامع در رشت بنیان
| امضا              =
| امضا              =
| وبگاه رسمی        =
| وبگاه رسمی        =
خط ۵۰: خط ۵۰:


=== خاطرات از درس امام‌خمینی ===
=== خاطرات از درس امام‌خمینی ===
رودباری یکی از افرادی بود که از امام‌خمینی برای تدریس در نجف اشرف دعوت کرد. خاطرات او دراین‌باره نشان از اهتمام امام‌خمینی به تربیت شاگردان دارد: <blockquote>«در ابتدای ورود امام به عراق جمعی از طلاب خدمتشان شرفیاب شدیم و از‎ ‏محضرشان تقاضا نمودیم برای ما درس بفرمایند. ایشان ضمن اینکه درخواست ما‎ ‏را اجابت فرمودند، گفتند سعی کنید دو باب فقه را خوب بخوانید، نخست ابوابی‎ ‏مانند طهارت و صلوه که مشتمل بر روایات زیادی است تا در فرض ثبوت و تعارض،‎ ‏راه‌های جمع و یا تأویل بین روایات متعارضه را فراگیرید و دیگر ابوابی مانند بیع که‎ ‏روایات وارده در آنها معدود است، تا بتوانید راه‌های استخراج قواعد کثیره را از‎ ‏همان روایات معدوده بیاموزید؛ کما اینکه تدوین کتاب مفصل و مبسوط مرحوم‎ ‏شیخ انصاری بر همین پایه و اساس است».<ref>۱۵ خرداد، ش۵ـ۶، ص۵۸؛ سلسله موی دوست، ص۱۱۲.</ref> </blockquote>رودباری سال‌ها از درس خارج فقه امام‌خمینی در [[مسجد شیخ انصاری]] بهره برد و آن درس را تقریر کرد.<ref>صحیفه دل، ص۹۰-۹۱.</ref> وی درباره نظم‌پذیری امام‌خمینی می‌گوید: <blockquote>«‏یک روز امام در موعد مقرر برای درس به مسجد شیخ انصاری تشریف آورده‎ ‏بودند، درحالی‌که هنوز همه شاگردان حضور نداشتند. ایشان پس از ورود به‎ ‏مسجد‏ ‏طبق معمول کنار منبر نشستند تا پس از لحظاتی برای تدریس به منبر تشریف ببرند. ولی چون با غیبت بعضی از شاگردان مواجه شدند، بدون اینکه به منبر‎ ‏تشریف ببرند به ما فرمودند: «امروز می‌خواهم به‌جای درس قضیه‌ای را برای شما‎ ‏بازگو کنم. من این مطلب را از استادم مرحوم شاه‌آبادی ـ رضوان‌الله تعالی علیه ـ نقل‎ ‏می‌کنم و ایشان از پدر بزرگوارش که از شاگردان مرحوم صاحب جواهر بودند نقل‎ ‏می‌نماید که می‌فرمود، صاحب جواهر دارای پسری بود که از فضلای بنام حوزه‎ ‏علمیه نجف به شمار می‌رفت و تصادفاً در حال حیات پدر فوت می‌کند. در روز‎ ‏تشییع با اینکه هاله‌ای از غم و اندوه سرتاسر نجف را گرفته بود، ولی بااین‌حال‎ ‏صاحب جواهر که خود صاحب عزا بود، از فرصت کوتاه استفاده کرده و تا جمع‎ ‏شدن علما و طلاب حوزه و اهالی نجف برای تشییع، نصف صفحه از کتاب جواهر‎ ‏را به رشته تحریر درآورد». امام سپس فرمود: «من که به شما نمی‌گویم به درس من‎ ‏بیایید؛ حال که خود شما بنا دارید در درس من شرکت کنید لااقل به بنای خودتان‎ ‏عمل کنید»».<ref>همان، ص۱۱۲-۱۱۳؛ صحیفه دل، ج۱، ص۸۰-۸۱؛ برداشت‌هایی از سیره امام‌خمینی، ج۵، ص۱۱۷.</ref></blockquote>رودباری درباره اهمیت حدیث از نظر امام‌خمینی خاطره‌ای خواندنی دارد: «یک روز امام ضمن درسشان در نجف به طلاب فرمودند: <blockquote>«در میان علمای‎ ‏سلف‏ ‏اساساً حلقاتی به‌عنوان روخوانی روایات و احادیث متداول بود و‎ ‏نظر‏ ‏سابقین از این کار آن بود که حتی یک واو در روایات دخل و تصرفی نشود و‎ ‏زیاده و نقصانی صورت نگیرد، بلکه روایات به همان نحو که به ما رسیده مورد‎ ‏استفاده قرار گیرد». سپس از علامه محمدخان قزوینی نقل می‌کردند که او گفته بود‎ ‏اگر مرا تخطئه نکنند حتی حمد و سوره‌ام را در موقع نماز از روی قرآن‎ ‏می‌خوانم».<ref>همان، ص۵۹.</ref></blockquote>وی همچنین درباره ضرورت نگرش انتقادی به درس می‌گوید: <blockquote>«یک روز امام در مسجد اعظم قم ضمن درس به ما نصیحت می‌کردند و می‌فرمودند:‎ ‏همیشه گفتار استاد را با سوءظن تلقی کنید و زود تسلیم گفته‌های او نشوید، چون‎ ‏در غیر این صورت ملا بار نخواهید آمد... سعی کنید بعد از گفته‎ ‏استاد، یک نه بگویید و یک ان قلت بزنید». </blockquote>او سپس خاطره‌ای را از امام‌خمینی نقل می‌کند که گویای این رویکرد ایشان است: <blockquote>«امام برای تأیید گفتارشان فرمودند: آقای‎ ‏شیخ محمدعلی اراکی وقتی تقریرات درس مرحوم حاج شیخ (عبدالکریم حائری)‎ ‏را نوشتند و به ایشان ارائه نمودند، مرحوم حاج شیخ بعد از مطالعه به او فرمودند:‎ ‏خوب نوشتی، آنچه را که من گفتم به آن رسیدی و فهمیدی؛ ولی نوشته شما یک‎ ‏بدی دارد، لااقل می‌خواستی یک اشکال به گفتارم بنمایی. حرف‌های من وحی مُنزل‎ ‏نبود که قابل رد کردن نباشد».<ref>همان، ص۱۱۳؛ صحیفه دل، ج۱، ص۷۹-۸۰؛ ۱۵ خرداد؛ ش۵ـ۶، ص۵۸.</ref> </blockquote>او در نهایت به این جمع‌بندی می‌رسد که: <blockquote>«بحث امام بینی و بین الله آزاد بود... آزاد اندیشیدن یکی از روش‌های مهم امام بود. همیشه به ما نصیحت می‌فرمود: در نقادی‌ها سعی کنید اول به حرف طرف برسید».<ref>«نگاهی به علما و حوزه علمیه گیلان؛ آیت‌الله رودباری: مسئله هجرت باید احیا شود»، ص۲۱.</ref></blockquote>
رودباری یکی از افرادی بود که از امام‌خمینی برای تدریس در نجف اشرف دعوت کرد. خاطرات او دراین‌باره نشان از اهتمام امام‌خمینی به تربیت شاگردان دارد: <blockquote>«در ابتدای ورود امام به عراق جمعی از طلاب خدمتشان شرفیاب شدیم و از‎ ‏محضرشان تقاضا نمودیم برای ما درس بفرمایند. ایشان ضمن اینکه درخواست ما‎ ‏را اجابت فرمودند، گفتند سعی کنید دو باب فقه را خوب بخوانید، نخست ابوابی‎ ‏مانند طهارت و صلوه که مشتمل بر روایات زیادی است تا در فرض ثبوت و تعارض،‎ ‏راه‌های جمع و یا تأویل بین روایات متعارضه را فراگیرید و دیگر ابوابی مانند بیع که‎ ‏روایات وارده در آنها معدود است، تا بتوانید راه‌های استخراج قواعد کثیره را از‎ ‏همان روایات معدوده بیاموزید؛ کما اینکه تدوین کتاب مفصل و مبسوط مرحوم‎ ‏شیخ انصاری بر همین پایه و اساس است».<ref>۱۵ خرداد، ش۵ـ۶، ص۵۸؛ سلسله موی دوست، ص۱۱۲.</ref> </blockquote>رودباری سال‌ها از درس خارج فقه امام‌خمینی در [[مسجد شیخ انصاری]] بهره برد و آن درس را تقریر کرد.<ref>صحیفه دل، ص۹۰-۹۱.</ref> وی درباره نظم‌پذیری امام‌خمینی می‌گوید: <blockquote>«‏یک روز امام در موعد مقرر برای درس به مسجد شیخ انصاری تشریف آورده‎ ‏بودند، درحالی‌که هنوز همه شاگردان حضور نداشتند. ایشان پس از ورود به‎ ‏مسجد‏ ‏طبق معمول کنار منبر نشستند تا پس از لحظاتی برای تدریس به منبر تشریف ببرند. ولی چون با غیبت بعضی از شاگردان مواجه شدند، بدون اینکه به منبر‎ ‏تشریف ببرند به ما فرمودند: «امروز می‌خواهم به‌جای درس قضیه‌ای را برای شما‎ ‏بازگو کنم. من این مطلب را از استادم مرحوم شاه‌آبادی ـ رضوان‌الله تعالی علیه ـ نقل‎ ‏می‌کنم و ایشان از پدر بزرگوارش که از شاگردان مرحوم صاحب جواهر بودند نقل‎ ‏می‌نماید که می‌فرمود، صاحب جواهر دارای پسری بود که از فضلای بنام حوزه‎ ‏علمیه نجف به شمار می‌رفت و تصادفاً در حال حیات پدر فوت می‌کند. در روز‎ ‏تشییع با اینکه هاله‌ای از غم و اندوه سرتاسر نجف را گرفته بود، ولی بااین‌حال‎ ‏صاحب جواهر که خود صاحب عزا بود، از فرصت کوتاه استفاده کرده و تا جمع‎ ‏شدن علما و طلاب حوزه و اهالی نجف برای تشییع، نصف صفحه از کتاب جواهر‎ ‏را به رشته تحریر درآورد». امام سپس فرمود: «من که به شما نمی‌گویم به درس من‎ ‏بیایید؛ حال که خود شما بنا دارید در درس من شرکت کنید لااقل به بنای خودتان‎ ‏عمل کنید»».<ref>همان، ص۱۱۲-۱۱۳؛ صحیفه دل، ج۱، ص۸۰-۸۱؛ برداشت‌هایی از سیره امام‌خمینی، ج۵، ص۱۱۷.</ref></blockquote>رودباری درباره اهمیت حدیث از نظر امام‌خمینی خاطره‌ای خواندنی دارد: «یک روز امام ضمن درسشان در نجف به طلاب فرمودند: <blockquote>«در میان علمای‎ ‏سلف‏ ‏اساساً حلقاتی به‌عنوان روخوانی روایات و احادیث متداول بود و‎ ‏نظر‏ ‏سابقین از این کار آن بود که حتی یک واو در روایات دخل و تصرفی نشود و‎ ‏زیاده و نقصانی صورت نگیرد، بلکه روایات به همان نحو که به ما رسیده مورد‎ ‏استفاده قرار گیرد». سپس از علامه محمدخان قزوینی نقل می‌کردند که او گفته بود‎ ‏اگر مرا تخطئه نکنند حتی حمد و سوره‌ام را در موقع نماز از روی قرآن‎ ‏می‌خوانم».<ref>همان، ص۵۹.</ref></blockquote>وی همچنین درباره ضرورت نگرش انتقادی به درس می‌گوید: <blockquote>«یک روز امام در مسجد اعظم قم ضمن درس به ما نصیحت می‌کردند و می‌فرمودند:‎ ‏همیشه گفتار استاد را با سوءظن تلقی کنید و زود تسلیم گفته‌های او نشوید، چون‎ ‏در غیر این صورت ملا بار نخواهید آمد... سعی کنید بعد از گفته‎ ‏استاد، یک نه بگویید و یک ان قلت بزنید». </blockquote>او سپس خاطره‌ای را از امام‌خمینی نقل می‌کند که گویای این رویکرد ایشان است: <blockquote>«امام برای تأیید گفتارشان فرمودند: آقای‎ ‏شیخ محمدعلی اراکی وقتی تقریرات درس مرحوم حاج شیخ (عبدالکریم حائری)‎ ‏را نوشتند و به ایشان ارائه نمودند، مرحوم حاج شیخ بعد از مطالعه به او فرمودند:‎ ‏خوب نوشتی، آنچه را که من گفتم به آن رسیدی و فهمیدی؛ ولی نوشته شما یک‎ ‏بدی دارد، لااقل می‌خواستی یک اشکال به گفتارم بنمایی. حرف‌های من وحی مُنزل‎ ‏نبود که قابل رد کردن نباشد».<ref>همان، ص۱۱۳؛ صحیفه دل، ج۱، ص۷۹-۸۰؛ ۱۵ خرداد؛ ش۵ـ۶، ص۵۸.</ref> </blockquote>او در نهایت به این جمع‌بندی می‌رسد که: <blockquote>«بحث امام بینی و بین الله آزاد بود... آزاد اندیشیدن یکی از روش‌های مهم امام بود. همیشه به ما نصیحت می‌فرمود: در نقادی‌ها سعی کنید اول به حرف طرف برسید».<ref>«نگاهی به علما و حوزه علمیه گیلان؛ آیت‌الله رودباری: مسئله هجرت باید احیا شود»، ص۲۱.</ref></blockquote>


۲۰٬۴۷۵

ویرایش