پرش به محتوا

سیدمحمدرضا یاسینی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۴: خط ۳۴:
سیدمحمدرضا یاسینی در سال ۱۳۱۰ در کنگاور در یک خانواده روحانی متولد شد. او تا هفت‌سالگی در کنگاور بود و پس از آن همراه خانواده به کرمانشاه مهاجرت کرد و در آنجا دوران ابتدایی را گذراند. از سال ۱۳۲۴ش و از چهارده‌سالگی به تشویق شیخ فرج‌الله میموندی، از علمای سرشناس آن منطقه، برای تحصیل علوم دینی به مسجد حاج شهبازخان کرمانشاه رفت و درس‌های ابتدایی حوزه و صرف و نحو را نزد سیدحسین لاری، سیدمحمود لاری و سیدجواد نجومی خواند. کتاب‌های سیوطی، مغنی و مطول را هم در همان‌جا و نزد استادان آن مدرسه فراگرفت و پس از آن در درس فقه شیخ حسن علامی و سیدمحمد میبدی شرکت کرد و کتاب شرح لمعه و شرایع را نزد این دو استاد و نیز شیخ احمد آل آقا آموخت. در سال ۱۳۳۶ش برای ادامه تحصیل به [[عراق]] رفت و در [[حوزه علمیه نجف|حوزه علمیه نجف اشرف]] مدت دو سال مشغول تحصیل شد و درس‌های رسایل و مکاسب را نزد [[سیداسدالله مدنی تبریزی]] و شیخ علی فلسفی گذراند. بعد از فراغت از این دروس، در امتحانی که به دستور [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی]] برگزار می‌شد، شرکت کرد و پس از آن در درس خارج فقه [[سیدحسن بجنوردی|آیت‌الله سیدحسن موسوی بجنوردی]] در بحث رضاع شرکت کرد.
سیدمحمدرضا یاسینی در سال ۱۳۱۰ در کنگاور در یک خانواده روحانی متولد شد. او تا هفت‌سالگی در کنگاور بود و پس از آن همراه خانواده به کرمانشاه مهاجرت کرد و در آنجا دوران ابتدایی را گذراند. از سال ۱۳۲۴ش و از چهارده‌سالگی به تشویق شیخ فرج‌الله میموندی، از علمای سرشناس آن منطقه، برای تحصیل علوم دینی به مسجد حاج شهبازخان کرمانشاه رفت و درس‌های ابتدایی حوزه و صرف و نحو را نزد سیدحسین لاری، سیدمحمود لاری و سیدجواد نجومی خواند. کتاب‌های سیوطی، مغنی و مطول را هم در همان‌جا و نزد استادان آن مدرسه فراگرفت و پس از آن در درس فقه شیخ حسن علامی و سیدمحمد میبدی شرکت کرد و کتاب شرح لمعه و شرایع را نزد این دو استاد و نیز شیخ احمد آل آقا آموخت. در سال ۱۳۳۶ش برای ادامه تحصیل به [[عراق]] رفت و در [[حوزه علمیه نجف|حوزه علمیه نجف اشرف]] مدت دو سال مشغول تحصیل شد و درس‌های رسایل و مکاسب را نزد [[سیداسدالله مدنی تبریزی]] و شیخ علی فلسفی گذراند. بعد از فراغت از این دروس، در امتحانی که به دستور [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی]] برگزار می‌شد، شرکت کرد و پس از آن در درس خارج فقه [[سیدحسن بجنوردی|آیت‌الله سیدحسن موسوی بجنوردی]] در بحث رضاع شرکت کرد.


یاسینی در سال ۱۳۴۲ به کرمانشاه بازگشت و در همان سال راهی [[قم]] شد و در درس‌های خارج آیت‌الله بروجردی شرکت کرد و حدود شش ماه از درس‌های ایشان بهره برد. پس از رحلت آیت‌الله بروجردی در درس خارج اصول [[امام‌خمینی]]، [[سیدکاظم شریعتمداری|آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری]]، سیدمحمد محقق داماد و درس فقه سایر علما شرکت کرد.<ref>انصاری، «درگذشتگان: حجت‌الاسلام یاسینی»، ص۱۷۹؛ «نگاهی به زندگی امام جماعت مسجد حضرت ابوالفضل(ع) ستارخان؛ حجت‌الاسلام یاسینی به لقاءالله پیوست».</ref> با استناد به این گزارش می‌توان گفت که او از اوایل سال ۱۳۴۰ش در درس خارج اصول امام‌خمینی که در [[مسجد اعظم قم]] برگزار می‌شد، حضور می‌یافته و این حضور تا سال ۱۳۴۲ش که امام‌خمینی از کشور تبعید شد، ادامه داشته است. او هم‌زمان درس فلسفه و کتاب اشارات را تا نمط نهم نزد حسینعلی منتظری خواند.<ref>«نگاهی به زندگی امام جماعت مسجد حضرت ابوالفضل(ع) ستارخان؛ حجت‌الاسلام یاسینی به لقاءالله پیوست»</ref>
یاسینی در سال ۱۳۴۲ به کرمانشاه بازگشت و در همان سال راهی [[قم]] شد و در درس‌های خارج آیت‌الله بروجردی شرکت کرد و حدود شش ماه از درس‌های ایشان بهره برد. پس از رحلت آیت‌الله بروجردی در درس خارج اصول [[امام‌خمینی]]، [[سیدکاظم شریعتمداری|آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری]]، سیدمحمد محقق داماد و درس فقه سایر علما شرکت کرد.<ref>انصاری، «درگذشتگان: حجت‌الاسلام یاسینی»، ص۱۷۹؛ «نگاهی به زندگی امام جماعت مسجد حضرت ابوالفضل(ع) ستارخان؛ حجت‌الاسلام یاسینی به لقاءالله پیوست».</ref> با استناد به این گزارش می‌توان گفت که او از اوایل سال ۱۳۴۰ش در درس خارج اصول امام‌خمینی که در [[مسجد اعظم قم]] برگزار می‌شد، حضور می‌یافته و این حضور تا سال ۱۳۴۲ش که امام‌خمینی از کشور تبعید شد، ادامه داشته است. او هم‌زمان درس فلسفه و کتاب اشارات را تا نمط نهم نزد حسینعلی منتظری خواند.<ref>«نگاهی به زندگی امام جماعت مسجد حضرت ابوالفضل(ع) ستارخان؛ حجت‌الاسلام یاسینی به لقاءالله پیوست».</ref>


سیدمحمدرضا یاسینی از دوران ملی شدن صنعت نفت در سال ۱۳۲۹ش به مبارزه با حکومت پهلوی می‌پرداخت و با جمعیت فدائیان اسلام از [[سیدابوالقاسم کاشانی|آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی]] طرفداری می‌کرد. با آغاز [[نهضت اسلامی]] به رهبری امام‌خمینی هم به مبارزه با [[حکومت پهلوی]] ادامه داد. یکی از فعالیت‌های او انتقال [[پیام‌ها و اعلامیه‌های امام‌خمینی|اعلامیه‌های امام‌خمینی]] به کرمانشاه بود. ازجمله در آذر ۱۳۴۱ش وقتی درصدد انتقال اعلامیه‌های روحانیت مبارز به کرمانشاه بود توسط ساواک همدان دستگیر و پس از مدتی آزاد شد.<ref>یاران امام به...، قامت استوار...، ج۲، ص۶۳.</ref>  
سیدمحمدرضا یاسینی از دوران ملی شدن صنعت نفت در سال ۱۳۲۹ش به مبارزه با حکومت پهلوی می‌پرداخت و با جمعیت فدائیان اسلام از [[سیدابوالقاسم کاشانی|آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی]] طرفداری می‌کرد. با آغاز [[نهضت اسلامی]] به رهبری امام‌خمینی هم به مبارزه با [[حکومت پهلوی]] ادامه داد. یکی از فعالیت‌های او انتقال [[پیام‌ها و اعلامیه‌های امام‌خمینی|اعلامیه‌های امام‌خمینی]] به کرمانشاه بود. ازجمله در آذر ۱۳۴۱ش وقتی درصدد انتقال اعلامیه‌های روحانیت مبارز به کرمانشاه بود توسط ساواک همدان دستگیر و پس از مدتی آزاد شد.<ref> یاران امام به روایت اسناد ساواک، قامت استوار شهید حجت‌الاسلام شیخ فضل‌الله مهدیزاده محلاتی، ج۲، ص۶۳.</ref>  


در جریان موسوم به لیله‌الضرب که برخی از طلاب طرفدار امام‌خمینی ازجمله [[مهدی کروبی|شیخ مهدی کروبی]] به جرم اعتراض به [[دستگیری امام‌خمینی|دستگیری]] و [[تبعید امام‌خمینی|تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور]] مورد ضرب و شتم قرار گرفتند، حضور داشت و از سخنگویان طلاب معترض بود.<ref>در وادی عشق، ص۱۴۴-۱۴۵.</ref> او در دی ۱۳۴۴ با دعوت [[غلامحسین جعفری همدانی]] به تهران رفت و به سخنرانی در مسجد گرمخانه تهران پرداخت.<ref>یاران امام به...، آیت‌الله حاج شیخ...، ص۵۶.</ref> وی در آن مسجد به بیان مسائل انتقادی و ازجمله انتقاد از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور و سیاست‌های حکومت پهلوی می‌پرداخت و به همین علت [[ساواک]] در گزاشی، تداوم سخنرانی یاسینی در مسجد گرمخانه را به صلاح تشخیص نداد و خواستار جلوگیری از این سخنرانی‌ها شد.<ref>یاران امام به...، آیت‌الله حاج شیخ، ص۵۸.</ref> این سخنرانی‌ها و دیگر فعالیت‌های سیاسی باعث شد تا ساواک تهران در نامه‌ای به ساواک قم خواستار دستگیری و یا تبعید او شود.<ref>یاران امام به...، آیت‌الله محمد مهدی...، ص۹۰.</ref> و در پی این دستور و همچنین به دلیل نقشی که در انتقال اعلامیه‌های امام‌خمینی به شهرهای دیگر داشت، در همان سال دستگیر و مدتی زندانی شد. پس از آزادی به فعالیت‌های سیاسی در تهران ادامه داد و ساواک در گزارشی او را یکی از روحانیان مخالف حکومت پهلوی نامید که در سخنرانی‌هایش به تجلیل از امام‌خمینی می‌پردازد. به همین علت در همان سال ممنوع‌المنبر شد.<ref>یاران امام به...، آیت‌الله محمد مهدی...، ص۹۰؛ یاران امام به...، قامت استوار...، ج۲، ص۶۳.</ref>
در جریان موسوم به لیله‌الضرب که برخی از طلاب طرفدار امام‌خمینی ازجمله [[مهدی کروبی|شیخ مهدی کروبی]] به جرم اعتراض به [[دستگیری امام‌خمینی|دستگیری]] و [[تبعید امام‌خمینی|تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور]] مورد ضرب و شتم قرار گرفتند، حضور داشت و از سخنگویان طلاب معترض بود.<ref>در وادی عشق، ص۱۴۴-۱۴۵.</ref> او در دی ۱۳۴۴ با دعوت [[غلامحسین جعفری همدانی]] به تهران رفت و به سخنرانی در مسجد گرمخانه تهران پرداخت.<ref>یاران امام به...، آیت‌الله حاج شیخ...، ص۵۶.</ref> وی در آن مسجد به بیان مسائل انتقادی و ازجمله انتقاد از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور و سیاست‌های حکومت پهلوی می‌پرداخت و به همین علت [[ساواک]] در گزاشی، تداوم سخنرانی یاسینی در مسجد گرمخانه را به صلاح تشخیص نداد و خواستار جلوگیری از این سخنرانی‌ها شد.<ref>یاران امام به...، آیت‌الله حاج شیخ، ص۵۸.</ref> این سخنرانی‌ها و دیگر فعالیت‌های سیاسی باعث شد تا ساواک تهران در نامه‌ای به ساواک قم خواستار دستگیری و یا تبعید او شود.<ref>یاران امام به...، آیت‌الله محمد مهدی...، ص۹۰.</ref> و در پی این دستور و همچنین به دلیل نقشی که در انتقال اعلامیه‌های امام‌خمینی به شهرهای دیگر داشت، در همان سال دستگیر و مدتی زندانی شد. پس از آزادی به فعالیت‌های سیاسی در تهران ادامه داد و ساواک در گزارشی او را یکی از روحانیان مخالف حکومت پهلوی نامید که در سخنرانی‌هایش به تجلیل از امام‌خمینی می‌پردازد. به همین علت در همان سال ممنوع‌المنبر شد.<ref>یاران امام به...، آیت‌الله محمد مهدی...، ص۹۰؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، قامت استوار شهید حجت‌الاسلام شیخ فضل‌الله مهدیزاده محلاتی، ج۲، ص۶۳.</ref>


یاسینی سخنران اصلی برخی از مجالسی بود که به مناسبت‌های مختلف و با هدف تجلیل از امام‌خمینی توسط روحانیان مبارز برگزار می‌شد. ازجمله سخنران جشن نیمه شعبان ۱۳۴۴ش بود و در آن سخنرانی خواستار بازگرداندن امام‌خمینی به کشور شد.<ref>خاطرات و مبارزات شهید محلاتی، ص۶۷ـ۶۸.</ref> بر اساس اسناد ساواک، در گزارشی در سال ۱۳۴۶ش اعلام شد که او در مدرسه آیت‌الله بروجردی کرمانشاه حضور دارد و از امام‌خمینی دفاع می‌کند.<ref>سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد ساواک، ج۹، ص۴۰۱.</ref> این گزارش نشان می‌دهد که وی در آن سال‌ها در کرمانشاه مقیم شده بود. یکی از اقدامات او در کرمانشاه، دریافت وجوهات شرعی از مردم و ارسال آن به امام‌خمینی بود.<ref>سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد ساواک، ج۱۵، ص۴۷.</ref> و همین گزارش مبین فعالیت‌های او برای تثبیت [[مرجعیت امام‌خمینی]] نیز بود. در سال ۱۳۴۹ش به احتمال زیاد به تهران بازگشت و در آنجا با شیخ فضل‌الله مهدی‌زاده محلاتی همکاری می‌کرد.<ref>یاران امام به...، قامت استوار...، ج۲، ص۶۳.</ref> وقتی در سال ۱۳۵۱ش جمعی از اعضای [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] دستگیر شدند، به آن اعتراض کرد و به همین علت در همان سال دستگیر و در زندان قزل‌قلعه زندانی شد.<ref>یاران امام به...، قامت استوار...، ص۱۹۸.</ref> و پس از چند روز از زندان آزاد گردید.<ref>یاران امام به...، قامت استوار، ج ۲، ص۲۱۸.</ref> یاسینی در سال ۱۳۵۶ش پس از آزادی از زندان محکوم به اقامت در تهران و عدم خروج از حوزه¬ قضایی تهران شد و پس آن در محافل و مجالس دینی تهران به تبلیغ پرداخت. او در سال‌های ۱۳۵۶-۱۳۵۷ش همراه با روحانیان مبارز تهران اعلامیه‌هایی را در انتقاد از حکومت پهلوی و حمایت از امام‌خمینی و مبارزات مردم ایران امضا می‌کرد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۴۲ـ۲۴۳، ۲۵۵ ـ ۲۵۶، ۲۶۴ ـ ۲۶۶، ۲۸۱ ـ ۲۸۳، ۳۰۸ ـ ۳۰۹، ۳۲۳ ـ ۳۲۵، ۳۶۸ ـ ۳۷۱، ۳۸۵ ـ ۳۸۶، ۴۲۱ ـ ۴۲۲، ۴۵۳ ـ ۴۵۶، ۴۶۷ ـ ۴۷۰، ۴۸۳ ـ ۴۸۷، ۴۹۹ ـ ۵۰۰، ۵۰۹ ـ ۵۱۲، ۵۱۳ ـ ۵۱۷.</ref>
یاسینی سخنران اصلی برخی از مجالسی بود که به مناسبت‌های مختلف و با هدف تجلیل از امام‌خمینی توسط روحانیان مبارز برگزار می‌شد. ازجمله سخنران جشن نیمه شعبان ۱۳۴۴ش بود و در آن سخنرانی خواستار بازگرداندن امام‌خمینی به کشور شد.<ref>خاطرات و مبارزات شهید محلاتی، ص۶۷ـ۶۸.</ref> بر اساس اسناد ساواک، در گزارشی در سال ۱۳۴۶ش اعلام شد که او در مدرسه آیت‌الله بروجردی کرمانشاه حضور دارد و از امام‌خمینی دفاع می‌کند.<ref>سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد ساواک، ج۹، ص۴۰۱.</ref> این گزارش نشان می‌دهد که وی در آن سال‌ها در کرمانشاه مقیم شده بود. یکی از اقدامات او در کرمانشاه، دریافت وجوهات شرعی از مردم و ارسال آن به امام‌خمینی بود.<ref>سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد ساواک، ج۱۵، ص۴۷.</ref> و همین گزارش مبین فعالیت‌های او برای تثبیت [[مرجعیت امام‌خمینی]] نیز بود. در سال ۱۳۴۹ش به احتمال زیاد به تهران بازگشت و در آنجا با شیخ فضل‌الله مهدی‌زاده محلاتی همکاری می‌کرد.<ref> یاران امام به روایت اسناد ساواک، قامت استوار شهید حجت‌الاسلام شیخ فضل‌الله مهدیزاده محلاتی، ج۲، ص۶۳.</ref> وقتی در سال ۱۳۵۱ش جمعی از اعضای [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] دستگیر شدند، به آن اعتراض کرد و به همین علت در همان سال دستگیر و در زندان قزل‌قلعه زندانی شد.<ref> یاران امام به روایت اسناد ساواک، قامت استوار شهید حجت‌الاسلام شیخ فضل‌الله مهدیزاده محلاتی، ج۲، ص۱۹۸.</ref> و پس از چند روز از زندان آزاد گردید.<ref> یاران امام به روایت اسناد ساواک، قامت استوار شهید حجت‌الاسلام شیخ فضل‌الله مهدیزاده محلاتی، ج۲، ص۲۱۸.</ref> یاسینی در سال ۱۳۵۶ش پس از آزادی از زندان محکوم به اقامت در تهران و عدم خروج از حوزه¬ قضایی تهران شد و پس آن در محافل و مجالس دینی تهران به تبلیغ پرداخت. او در سال‌های ۱۳۵۶-۱۳۵۷ش همراه با روحانیان مبارز تهران اعلامیه‌هایی را در انتقاد از حکومت پهلوی و حمایت از امام‌خمینی و مبارزات مردم ایران امضا می‌کرد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۴۲ـ۲۴۳، ۲۵۵ ـ ۲۵۶، ۲۶۴ ـ ۲۶۶، ۲۸۱ ـ ۲۸۳، ۳۰۸ ـ ۳۰۹، ۳۲۳ ـ ۳۲۵، ۳۶۸ ـ ۳۷۱، ۳۸۵ ـ ۳۸۶، ۴۲۱ ـ ۴۲۲، ۴۵۳ ـ ۴۵۶، ۴۶۷ ـ ۴۷۰، ۴۸۳ ـ ۴۸۷، ۴۹۹ ـ ۵۰۰، ۵۰۹ ـ ۵۱۲، ۵۱۳ ـ ۵۱۷.</ref>


او پس از پیروزی انقلاب اسلامی بنا بر دلایلی از سیاست فاصله گرفت و به کار تبلیغ دین مشغول شد.<ref>«نگاهی به زندگی امام جماعت مسجد حضرت ابوالفضل(ع) ستارخان؛ حجت‌الاسلام یاسینی به لقاءالله پیوست».</ref> امام‌خمینی در سال ۱۳۶۴ اجازه‌ای در امور حسبیه به یاسینی داد.<ref>صحیفه امام، ج۱۹، ص۵۰۱.</ref> یاسینی سپس امام جماعت مسجد حضرت ابوالفضل(ع) را پذیرفت و در آنجا درس‌ها و مباحثی در زمینه¬ معارف اسلامی و تفسیر قرآن برگزار می‌کرد. هم‌زمان به تدریس در دانشکده روانشناسی دانشگاه علوم پزشکی ایران هم می‌پرداخت. تألیفات او عبارت است از: انسان در عرصه هستی، پدیده‌ای با مرز دو بی‌نهایت در دو مجلد (تدریس دروس روح‌شناسی در دانشکده روانشناسی دانشگاه علوم پزشکی ایران)، اسماءالحسنی در شناخت صفات جمال و جلال آفریدگار، جهان در قرآن کریم در چهار مجلد، تقوی در قرآن، خویشتن‌بانی و ایمان و عمل صالح در قرآن کریم.<ref>«نگاهی به زندگی امام جماعت مسجد حضرت ابوالفضل(ع) ستارخان؛ حجت‌الاسلام یاسینی به لقاءالله پیوست»؛ انصاری، «درگذشتگان: حجت‌الاسلام یاسینی»، ص۱۷۹.</ref> و شرح و تفسیر خطبه حضرت زهرا(س)<ref>(انصاری، «درگذشتگان: حجت‌الاسلام یاسینی»، ص۱۷۹.</ref>
او پس از پیروزی انقلاب اسلامی بنا بر دلایلی از سیاست فاصله گرفت و به کار تبلیغ دین مشغول شد.<ref>«نگاهی به زندگی امام جماعت مسجد حضرت ابوالفضل(ع) ستارخان؛ حجت‌الاسلام یاسینی به لقاءالله پیوست».</ref> امام‌خمینی در سال ۱۳۶۴ اجازه‌ای در امور حسبیه به یاسینی داد.<ref>صحیفه امام، ج۱۹، ص۵۰۱.</ref> یاسینی سپس امام جماعت مسجد حضرت ابوالفضل(ع) را پذیرفت و در آنجا درس‌ها و مباحثی در زمینه¬ معارف اسلامی و تفسیر قرآن برگزار می‌کرد. هم‌زمان به تدریس در دانشکده روانشناسی دانشگاه علوم پزشکی ایران هم می‌پرداخت.  
 
تألیفات او عبارت است از: انسان در عرصه هستی، پدیده‌ای با مرز دو بی‌نهایت در دو مجلد (تدریس دروس روح‌شناسی در دانشکده روانشناسی دانشگاه علوم پزشکی ایران)، اسماءالحسنی در شناخت صفات جمال و جلال آفریدگار، جهان در قرآن کریم در چهار مجلد، تقوی در قرآن، خویشتن‌بانی و ایمان و عمل صالح در قرآن کریم.<ref>«نگاهی به زندگی امام جماعت مسجد حضرت ابوالفضل(ع) ستارخان؛ حجت‌الاسلام یاسینی به لقاءالله پیوست»؛ انصاری، «درگذشتگان: حجت‌الاسلام یاسینی»، ص۱۷۹.</ref> و شرح و تفسیر خطبه حضرت زهرا(س)<ref>انصاری، «درگذشتگان: حجت‌الاسلام یاسینی»، ص۱۷۹.</ref>


== درگذشت ==
== درگذشت ==
سیدمحمدرضا یاسینی در ۱۸ آبان ۱۳۹۸ در تهران درگذشت و پیکرش پس از تشییع و اقامه نماز توسط سیدعلی قاضی عسگر در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در شهر ری به خاک سپرده شد.<ref>(انصاری، «درگذشتگان: حجت‌الاسلام یاسینی»، ص۱۷۹.</ref>
سیدمحمدرضا یاسینی در ۱۸ آبان ۱۳۹۸ در تهران درگذشت و پیکرش پس از تشییع و اقامه نماز توسط سیدعلی قاضی عسگر در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در شهر ری به خاک سپرده شد.<ref>انصاری، «درگذشتگان: حجت‌الاسلام یاسینی»، ص۱۷۹.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۲۱٬۱۸۸

ویرایش