پرش به محتوا

سیر و سلوک: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ آذر ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


== پیشینه ==
== پیشینه ==
[[قرآن کریم]] انسان را به سیر، مسافرت و عبرت‌آموزی از گذشتگان فرا می‌خوانند.<ref>انعام، ۱۱؛ نمل، ۶۹؛ عنکبوت، ۲۰؛ روم، ۴۲.</ref> عرفا برخی از آیات<ref>سبأ، ۱۹؛ عنکبوت، ۲۰.</ref> را به سیر انسان در وجود خود<ref>گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۳/۲۰۴.</ref> و سیر الی الله و فی الله<ref>ابن‌عربی، تفسیر، ۲/۱۶۴.</ref> تفسیر کرده‌اند. اصطلاحات سیر و سلوک، هجرت، اسفار اربعه، منازل و [[مقامات]] و مانند آن، در آثار [[عرفا]] جایگاه ویژه‌ای دارد.<ref>← ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۲/۳۸۲؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱/۱–۱۳؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۸۹ و ۱۷۴.</ref> این مسائل غالباً در عرفان عملی مطرح می‌شوند و بیشتر به سیر و سلوکِ طریق عرفانی و چگونگی وصول انسان به کمال نهایی می‌پردازند. عارفان در آغاز، تجربه‌های سلوکی خویش را در قالب احوال، منازل، مقامات و مراحل گوناگون آن بیان می‌کردند؛ چنان‌که [[شقیق بلخی]]، [[محاسبی]]، [[ذوالنون مصری]] و [[خراز|خرّاز]] از مراحل متعدد سلوک و طی طریق به سوی حق با تعبیرهای متفاوت سخن گفته‌اند.<ref>بیدارفر، مقدمه شرح منازل السائرین، ۷–۱۷.</ref> این امر با ظهور عارفانی چون [[سراج|سرّاج]]، [[کلاباذی]] و [[قشیری]] ادامه یافت و با منازل السائرین [[خواجه‌عبدالله انصاری]] بسط و ترتیب بیشتری پیدا کرد و با ظهور عرفان نظری در قرن هفتم، زبانی نو در توضیح و تبیین این مقامات گشوده شد<ref>یزدان‌پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۷۱–۷۲.</ref> {{ببینید|مقامات}}. برخی از فیلسوفان نیز به برخی مقامات و چگونگی سیر و سلوک در آثار خود اشاره کرده‌اند.<ref>ابن‌سینا، ۱۴۳–۱۴۹.</ref>
[[قرآن کریم]] انسان را به سیر، مسافرت و عبرت‌آموزی از گذشتگان فرا می‌خوانند.<ref>انعام، ۱۱؛ نمل، ۶۹؛ عنکبوت، ۲۰؛ روم، ۴۲.</ref> عرفا برخی از آیات<ref>سبأ، ۱۹؛ عنکبوت، ۲۰.</ref> را به سیر انسان در وجود خود<ref>گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۳/۲۰۴.</ref> و سیر الی الله و فی الله<ref>ابن‌عربی، تفسیر، ۲/۱۶۴.</ref> تفسیر کرده‌اند. اصطلاحات سیر و سلوک، هجرت، اسفار اربعه، منازل و [[مقامات]] و مانند آن، در آثار [[عرفا]] جایگاه ویژه‌ای دارد.<ref>← ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۲/۳۸۲؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱/۱–۱۳؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۸۹ و ۱۷۴.</ref> این مسائل غالباً در عرفان عملی مطرح می‌شوند و بیشتر به سیر و سلوکِ طریق عرفانی و چگونگی وصول [[انسان]] به کمال نهایی می‌پردازند. عارفان در آغاز، تجربه‌های سلوکی خویش را در قالب احوال، منازل، مقامات و مراحل گوناگون آن بیان می‌کردند؛ چنان‌که [[شقیق بلخی]]، [[محاسبی]]، [[ذوالنون مصری]] و [[خراز|خرّاز]] از مراحل متعدد سلوک و طی طریق به سوی حق با تعبیرهای متفاوت سخن گفته‌اند.<ref>بیدارفر، مقدمه شرح منازل السائرین، ۷–۱۷.</ref> این امر با ظهور عارفانی چون [[سراج|سرّاج]]، [[کلاباذی]] و [[قشیری]] ادامه یافت و با منازل السائرین [[خواجه‌عبدالله انصاری]] بسط و ترتیب بیشتری پیدا کرد و با ظهور عرفان نظری در قرن هفتم، زبانی نو در توضیح و تبیین این مقامات گشوده شد<ref>یزدان‌پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۷۱–۷۲.</ref> {{ببینید|مقامات}}. برخی از فیلسوفان نیز به برخی مقامات و چگونگی سیر و سلوک در آثار خود اشاره کرده‌اند.<ref>ابن‌سینا، ۱۴۳–۱۴۹.</ref>


عارفان دربارهٔ سیر و سلوک، کتاب‌ها و رساله‌های فراوانی نگاشته‌اند که ازجمله آنها رساله آداب العبادات شقیق بلخی، مقامات القلوب ابوالحسین نوری، منازل السائرین خواجه‌عبدالله انصاری است.<ref>بیدارفر، مقدمه شرح منازل السائرین، ۸–۱۸.</ref> [[ابن‌عربی]] نیز در آثار خود به بحث از اسفار، شناخت و اسرار آن پرداخته‌است.<ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۲/۳۸۲–۳۸۳.</ref> بعدها متأخران در این زمینه رساله‌هایی نگاشته‌اند که ازجمله آنها رساله سیر و سلوک [[محمد بیدآبادی]] و تحفة الملوک فی السیر و السلوک منسوب به [[سید مهدی بحرالعلوم]] است.
عارفان دربارهٔ سیر و سلوک، کتاب‌ها و رساله‌های فراوانی نگاشته‌اند که ازجمله آنها رساله آداب العبادات شقیق بلخی، مقامات القلوب ابوالحسین نوری، منازل السائرین خواجه‌عبدالله انصاری است.<ref>بیدارفر، مقدمه شرح منازل السائرین، ۸–۱۸.</ref> [[ابن‌عربی]] نیز در آثار خود به بحث از اسفار، شناخت و اسرار آن پرداخته‌است.<ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۲/۳۸۲–۳۸۳.</ref> بعدها متأخران در این زمینه رساله‌هایی نگاشته‌اند که ازجمله آنها رساله سیر و سلوک [[محمد بیدآبادی]] و تحفة الملوک فی السیر و السلوک منسوب به [[سید مهدی بحرالعلوم]] است.
۲۱٬۱۴۹

ویرایش