پرش به محتوا

رسول رضایی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۷۵۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ آذر ۱۴۰۳
اصلاح ارقام، اصلاح نویسه‌های عربی
(اصلاح ارقام)
 
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسه‌های عربی)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات عالمان شیعه
| عنوان            =  رسول رضایی
| تصویر            =
| توضیح تصویر      =
| اندازه تصویر      =
| سرشناسی          = روحانی مبارز، امام جمعه موقت گرگان
| نام کامل          = رسول رضایی
| لقب              =
| نسب              =
| تاریخ تولد        = ۱۳۱۲ ش
| زادگاه            = روستای پابند، بهشهر، مازندران
| تاریخ وفات        = اردیبهشت ۱۳۹۷
| شهر وفات          = گرگان
| تاریخ شهادت      =
| محل شهادت        =
| محل دفن          = امامزاده عبدالله، گرگان
| خویشاوندان سرشناس =
| استادان          = سیدسجاد علوی، سیدحسین نبوی، محمدرضا میبدی، میرزا علی مشکینی، سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی، سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی، امام‌خمینی
| شاگردان          =
| محل تحصیل        = حوزه علمیه گرگان، حوزه علمیه قم
| اجازه روایت از    =
| اجازه اجتهاد از  = امام‌خمینی
| اجازه روایت به    =
| اجازه اجتهاد به  =
| تالیفات          =
| سایر              =
| سیاسی            = فعال در نهضت امام‌خمینی، مبارز علیه حکومت پهلوی
| اجتماعی          = امام جمعه موقت گرگان، رئیس ستاد مبارزه با رباخواری، مسئول دادگاه‌های انقلاب اسلامی
| امضا              =
| وبگاه رسمی        =
}}
رسول رضایی، از شاگردان درس خارج فقه امام‌خمینی.  
رسول رضایی، از شاگردان درس خارج فقه امام‌خمینی.  


او در سال ۱۳۱۲ ش در روستای پابند از توابع شهرستان بهشهر مازندران به دنیا آمد. خواندن و نوشتن را در همان‌جا آموخت. آنگاه به مدرسه شیخ محمد کوهستانی در منطقه‌ کوهستان بهشهر رفت و مقدمات را در آن حوزه خواند. سپس راهی گرگان شد و مدت سه سال در حوزه علمیه آن شهر به تحصیل ادامه داد و از درس سیدسجاد علوی، سیدحسین نبوی و محمدرضا میبدی بهره‌مند شد. در سال ۱۳۲۹ ش به قم رفت و در حوزه علمیه قم، دروس عالی سطح را نزد میرزا علی مشكيني، سیدعبدالکريم موسوي اردبيلي و سیدمحمدباقر سلطاني طباطبایی تکمیل کرد. سپس به تحصیل دروس خارج فقه و اصول پرداخت و در سال ۱۳۳۸ در درس خارج فقه و اصول امام‌ خمینی در مسجد سلماسی قم شرکت کرد و تا ۱۳۴۰ در آن درس حضور یافت.<ref>صادقی اردستانی، ص۴-۲۱</ref>؛.<ref>«از پابند تا نهضت...»، ص۳.</ref> وی در ۱۳۴۱ ش به گرگان بازگشت و به امامت جمعه در مسجد سرخواجه گرگان پرداخت و مدتی بعد امامت جماعت مسجد مصلا را بر عهده گرفت و آنگاه در مسجد علوی به اقامه نماز جماعت پرداخت.<ref>صادقی اردستانی، ص۲۷-۴۸.</ref>
او در سال ۱۳۱۲ ش در روستای پابند از توابع شهرستان بهشهر مازندران به دنیا آمد. خواندن و نوشتن را در همان‌جا آموخت. آنگاه به مدرسه شیخ محمد کوهستانی در منطقه کوهستان بهشهر رفت و مقدمات را در آن حوزه خواند. سپس راهی گرگان شد و مدت سه سال در حوزه علمیه آن شهر به تحصیل ادامه داد و از درس سیدسجاد علوی، سیدحسین نبوی و محمدرضا میبدی بهره‌مند شد. در سال ۱۳۲۹ ش به قم رفت و در حوزه علمیه قم، دروس عالی سطح را نزد میرزا علی مشکینی، سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی و سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی تکمیل کرد. سپس به تحصیل دروس خارج فقه و اصول پرداخت و در سال ۱۳۳۸ در درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی در مسجد سلماسی قم شرکت کرد و تا ۱۳۴۰ در آن درس حضور یافت.<ref>صادقی اردستانی، ص۴-۲۱</ref>؛.<ref>«از پابند تا نهضت...»، ص۳.</ref> وی در ۱۳۴۱ ش به گرگان بازگشت و به امامت جمعه در مسجد سرخواجه گرگان پرداخت و مدتی بعد امامت جماعت مسجد مصلا را بر عهده گرفت و آنگاه در مسجد علوی به اقامه نماز جماعت پرداخت.<ref>صادقی اردستانی، ص۲۷-۴۸.</ref>


او پس از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور (۱۳ آبان ۱۳۴۳)، با برگزاری جلسات هفتگی در منزل خود، مسائل مربوط به نهضت امام‌خمینی را مطرح می‌کرد. سپس با انتقال اعلامیه‌های امام‌خمینی و دیگر روحانیان مبارز، آنها را در سطح شهر گرگان توزیع می‌نمود. در سال ۱۳۴۸ ش ساواک به فعالیت‌های او پی برد و خانه‌اش را مورد بازرسی قرار داد و پس از کشف مقادیری اعلامیه و بیانیه‌های سیاسی علیه حکومت پهلوی از آنجا، وی را به زندان ساواک منتقل کرد. او مدت ۲۰ روز در زندان انفرادی به سر برد و سپس به زندان ارتش گرگان منتقل شد و ۴ ماه در آنجا محبوس بود. آنگاه به ساری منتقل و در ساواک آنجا زندانی شد و در نهایت با وساطت محمد کوهستانی آزاد گردید.<ref>صادقی اردستانی، ص۲۷-۴۸</ref>;.<ref>خاطرات آیت‌الله نورمفیدی، ص۳۰۰.</ref> در سال ۱۳۴۹ ش با سیدکاظم نورمفیدی مرتبط بود.<ref>خاطرات آیت‌الله نورمفیدی، ص۳۰۰.</ref> در سال ۱۳۵۱ ش به حج رفت و اعلامیه‌های امام‌خمینی را در موسم حج توزیع کرد. در بازگشت به کشور در فرودگاه مهرآباد تهران دستگیر شد، ولی یک هفته بعد با وساطت آیت‌الله سیداحمد موسوی خوانساری آزاد گردید. پس از آن در گرگان تحت نظر مأموران ساواک قرار داشت.<ref>«گفتگو با حجت...»، ص۳.</ref>
او پس از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور (۱۳ آبان ۱۳۴۳)، با برگزاری جلسات هفتگی در منزل خود، مسائل مربوط به نهضت امام‌خمینی را مطرح می‌کرد. سپس با انتقال اعلامیه‌های امام‌خمینی و دیگر روحانیان مبارز، آنها را در سطح شهر گرگان توزیع می‌نمود. در سال ۱۳۴۸ ش ساواک به فعالیت‌های او پی برد و خانه‌اش را مورد بازرسی قرار داد و پس از کشف مقادیری اعلامیه و بیانیه‌های سیاسی علیه حکومت پهلوی از آنجا، وی را به زندان ساواک منتقل کرد. او مدت ۲۰ روز در زندان انفرادی به سر برد و سپس به زندان ارتش گرگان منتقل شد و ۴ ماه در آنجا محبوس بود. آنگاه به ساری منتقل و در ساواک آنجا زندانی شد و در نهایت با وساطت محمد کوهستانی آزاد گردید.<ref>صادقی اردستانی، ص۲۷-۴۸</ref>;.<ref>خاطرات آیت‌الله نورمفیدی، ص۳۰۰.</ref> در سال ۱۳۴۹ ش با سیدکاظم نورمفیدی مرتبط بود.<ref>خاطرات آیت‌الله نورمفیدی، ص۳۰۰.</ref> در سال ۱۳۵۱ ش به حج رفت و اعلامیه‌های امام‌خمینی را در موسم حج توزیع کرد. در بازگشت به کشور در فرودگاه مهرآباد تهران دستگیر شد، ولی یک هفته بعد با وساطت آیت‌الله سیداحمد موسوی خوانساری آزاد گردید. پس از آن در گرگان تحت نظر مأموران ساواک قرار داشت.<ref>«گفتگو با حجت...»، ص۳.</ref>
خط ۷: خط ۳۸:
او در سال ۱۳۵۶ ش به مبارزات خود علیه حکومت پهلوی شدت بخشید. در سال ۱۳۵۶ ش و پس از درگذشت سیدمصطفی خمینی، همراه با روحانیان مبارز گرگان چون سیدکاظم نورمفیدی و سیدحبیب‌الله طاهری گرگانی، با صدور اعلامیه‌ای، مردم را برای شرکت در مجلس ختم «فرزند مرجع تقلید عالم تشیع» در مسجد گلشن گرگان در ۱۱ آبان ۱۳۵۶ دعوت کردند.<ref>خاطرات آیت‌الله نورمفیدی، ص۳۱۹.</ref> آنان سپس از شهربانی درخواست کردند تا مجوز برگزاری مجلس فوق صادر شود که با این درخواست موافقت شد، ولی در نهایت شهربانی از برگزاری مجلس فوق جلوگیری کرد.<ref>شهید آیت‌الله سیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ص۴۴۴.</ref> پس از سرکوبی تظاهرات مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶، همراه با سیدکاظم نورمفیدی و سیدمحمد رئیسی، در تشویق روحانیان به عدم برگزاری نماز جماعت در اعتراض به حکومت پهلوی فعال بود.<ref>خاطرات آیت‌الله نورمفیدی، ص۳۲۰.</ref> در برگزاری چهلم شهدای ۲۹ بهمن تبریز هم نقش داشت.<ref>خاطرات آیت‌الله نورمفیدی، ص۳۲۰.</ref> براثر این فعالیت‌ها، کمیسیون امنیت اجتماعی گرگان در ۲ خرداد ۱۳۵۷ از وی به‌عنوان یکی از روحانیان محرک مردم نام برد.<ref>خاطرات آیت‌الله نورمفیدی، ص۳۵۱</ref>;.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۶، ص۲۹.</ref>
او در سال ۱۳۵۶ ش به مبارزات خود علیه حکومت پهلوی شدت بخشید. در سال ۱۳۵۶ ش و پس از درگذشت سیدمصطفی خمینی، همراه با روحانیان مبارز گرگان چون سیدکاظم نورمفیدی و سیدحبیب‌الله طاهری گرگانی، با صدور اعلامیه‌ای، مردم را برای شرکت در مجلس ختم «فرزند مرجع تقلید عالم تشیع» در مسجد گلشن گرگان در ۱۱ آبان ۱۳۵۶ دعوت کردند.<ref>خاطرات آیت‌الله نورمفیدی، ص۳۱۹.</ref> آنان سپس از شهربانی درخواست کردند تا مجوز برگزاری مجلس فوق صادر شود که با این درخواست موافقت شد، ولی در نهایت شهربانی از برگزاری مجلس فوق جلوگیری کرد.<ref>شهید آیت‌الله سیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ص۴۴۴.</ref> پس از سرکوبی تظاهرات مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶، همراه با سیدکاظم نورمفیدی و سیدمحمد رئیسی، در تشویق روحانیان به عدم برگزاری نماز جماعت در اعتراض به حکومت پهلوی فعال بود.<ref>خاطرات آیت‌الله نورمفیدی، ص۳۲۰.</ref> در برگزاری چهلم شهدای ۲۹ بهمن تبریز هم نقش داشت.<ref>خاطرات آیت‌الله نورمفیدی، ص۳۲۰.</ref> براثر این فعالیت‌ها، کمیسیون امنیت اجتماعی گرگان در ۲ خرداد ۱۳۵۷ از وی به‌عنوان یکی از روحانیان محرک مردم نام برد.<ref>خاطرات آیت‌الله نورمفیدی، ص۳۵۱</ref>;.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۶، ص۲۹.</ref>


رضایی در ۱۸ مهر ۱۳۵۷ و در تظاهرات مردم گرگان علیه اقدام رژیم بعث عراق در اخراج امام‌خمینی از آن کشور سخنرانی کرد و خواستار آزادی و بازگشت دو روحانی تبعیدی گرگانی (نورمفیدی و طاهری گرگانی) به گرگان شد.<ref>صادقی اردستانی، ص۸۳-۸۶</ref>;.<ref>خاطرات آیت‌الله نورمفیدی، ص۲۶۳.</ref> در محرم ۱۳۵۷ ش در حالی‌که ممنوع‌المنبر بود، به سخنرانی در مسجد علوی پرداخت و بارها از امام‌خمینی نام برد و حکومت پهلوی را مورد انتقاد قرار داد.<ref>«از پابند تا نهضت...»، ص۳.</ref> در آذر ۱۳۵۷ ش در تظاهرات مردم گرگان مورد حمله مأموران شهربانی گرگان قرار گرفت و در اثر ضرب و شتم آنان مصدوم شد و یک هفته در بیمارستان پهلوی (۵ آذر) گرگان بستری شد.<ref>«گفتگو با حجت...»، ص۳</ref>;.<ref>صادقی اردستانی، ص۸۳-۸۵.</ref> پس از آن همراه با جمعی از روحانیون مبارز گرگان در نامه‌ای به آیت‌الله سیدعبدالله شیرازی، از علمای مشهد، به تشریح حادثه ۵ آذر ۱۳۵۷ گرگان و حمله مأموران حکومت پهلوی به اجتماع تظاهركنندگان پرداخت و آن را محکوم کرد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۴۴۵-۴۴۶.</ref> بر اساس اسناد ساواک، وی یکی از محرکان اصلی حمله مردم به نیروهای پلیس و تظاهرات در آن حادثه بود.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱۷، ص۲۲۹.</ref>
رضایی در ۱۸ مهر ۱۳۵۷ و در تظاهرات مردم گرگان علیه اقدام رژیم بعث عراق در اخراج امام‌خمینی از آن کشور سخنرانی کرد و خواستار آزادی و بازگشت دو روحانی تبعیدی گرگانی (نورمفیدی و طاهری گرگانی) به گرگان شد.<ref>صادقی اردستانی، ص۸۳-۸۶</ref>;.<ref>خاطرات آیت‌الله نورمفیدی، ص۲۶۳.</ref> در محرم ۱۳۵۷ ش در حالی‌که ممنوع‌المنبر بود، به سخنرانی در مسجد علوی پرداخت و بارها از امام‌خمینی نام برد و حکومت پهلوی را مورد انتقاد قرار داد.<ref>«از پابند تا نهضت...»، ص۳.</ref> در آذر ۱۳۵۷ ش در تظاهرات مردم گرگان مورد حمله مأموران شهربانی گرگان قرار گرفت و در اثر ضرب و شتم آنان مصدوم شد و یک هفته در بیمارستان پهلوی (۵ آذر) گرگان بستری شد.<ref>«گفتگو با حجت...»، ص۳</ref>;.<ref>صادقی اردستانی، ص۸۳-۸۵.</ref> پس از آن همراه با جمعی از روحانیون مبارز گرگان در نامه‌ای به آیت‌الله سیدعبدالله شیرازی، از علمای مشهد، به تشریح حادثه ۵ آذر ۱۳۵۷ گرگان و حمله مأموران حکومت پهلوی به اجتماع تظاهرکنندگان پرداخت و آن را محکوم کرد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۴۴۵-۴۴۶.</ref> بر اساس اسناد ساواک، وی یکی از محرکان اصلی حمله مردم به نیروهای پلیس و تظاهرات در آن حادثه بود.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱۷، ص۲۲۹.</ref>


وی در جریان بازگشت امام‌خمینی به کشور که فرودگاه به دستور بختيار بسته شده بود، همراه با دیگر فعالان سیاسی از ۶ بهمن در بیمارستان پهلوی (۵ آذر) متحصن شد که با بازگشت امام‌خمینی، این تحصن پایان یافت.<ref>«از پابند تا نهضت...»، ص۳.</ref> او در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی به بندر ترکمن رفت و در خلع سلاح برخی از خوانین منطقه نقش مهمی داشت.<ref>صادقی اردستانی، ص۹۳-۹۵.</ref>
وی در جریان بازگشت امام‌خمینی به کشور که فرودگاه به دستور بختیار بسته شده بود، همراه با دیگر فعالان سیاسی از ۶ بهمن در بیمارستان پهلوی (۵ آذر) متحصن شد که با بازگشت امام‌خمینی، این تحصن پایان یافت.<ref>«از پابند تا نهضت...»، ص۳.</ref> او در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی به بندر ترکمن رفت و در خلع سلاح برخی از خوانین منطقه نقش مهمی داشت.<ref>صادقی اردستانی، ص۹۳-۹۵.</ref>


وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با تشکیل حزب جمهوری اسلامی به عضویت آن حزب درآمد. سپس به ریاست ستاد مبارزه با رباخواری در شهرداری گرگان منصوب شد. در سال ۱۳۵۸ ش به فعالیت در دادگاه‌های انقلاب اسلامی گرگان پرداخت و در جریان غائله خلق ترکمن، به بندر ترکمن رفت و توسط مخالفان جمهوری اسلامی دستگیر و دو روز بعد آزاد شد. او تا سال ۱۳۶۱ در دادگاه انقلاب اسلامی مشغول به خدمت بود و در آن سال به ریاست دادگاه کیفری یک دادگستری استان مازندران منصوب شد. با آغاز جنگ تحمیلی، بارها در جبهه‌های جنگ حضور یافت و در حمیدیه اهواز مجروح شد و به درجه جانبازی نائل آمد. در سال ۱۳۶۸ ش مسئولیت دادگاه تجدیدنظر استان مازندران را عهده‌دار شد و تا اواخر سال ۱۳۷۹ در آن سمت بود. سپس به سمت حاکم شرع امور اراضی استان گلستان منصوب شد.<ref>«گفتگو با حجت...»، ص۳.</ref>
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با تشکیل حزب جمهوری اسلامی به عضویت آن حزب درآمد. سپس به ریاست ستاد مبارزه با رباخواری در شهرداری گرگان منصوب شد. در سال ۱۳۵۸ ش به فعالیت در دادگاه‌های انقلاب اسلامی گرگان پرداخت و در جریان غائله خلق ترکمن، به بندر ترکمن رفت و توسط مخالفان جمهوری اسلامی دستگیر و دو روز بعد آزاد شد. او تا سال ۱۳۶۱ در دادگاه انقلاب اسلامی مشغول به خدمت بود و در آن سال به ریاست دادگاه کیفری یک دادگستری استان مازندران منصوب شد. با آغاز جنگ تحمیلی، بارها در جبهه‌های جنگ حضور یافت و در حمیدیه اهواز مجروح شد و به درجه جانبازی نائل آمد. در سال ۱۳۶۸ ش مسئولیت دادگاه تجدیدنظر استان مازندران را عهده‌دار شد و تا اواخر سال ۱۳۷۹ در آن سمت بود. سپس به سمت حاکم شرع امور اراضی استان گلستان منصوب شد.<ref>«گفتگو با حجت...»، ص۳.</ref>
۲۴٬۹۰۵

ویرایش