پرش به محتوا

سیدعبدالله زبرجد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۱: خط ۴۱:


===دستگیری امام‌خمینی===
===دستگیری امام‌خمینی===
در روز ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ وقتی خبر دستگیری امام‌خمینی به شیراز رسید، علمای شیراز ازجمله آیات [[سیدعبدالحسین دستغیب]] و [[بهاءالدین محلاتی]] با اعلامیه‌ای بازاریان را به بستن بازار در اعتراض به اقدام رژیم ترغیب کردند و وی از طرف علمای مزبور مأمور ابلاغ پیام علما به بازاریان شد. در ۱۶ خرداد ۱۳۴۲ در حالی ‌که در بازار پیام علما را به بازاریان می‌‌‌‌‌‌‌‌رساند و آنان را به بستن مغازه‌ها تشویق می‌کرد، ‌توسط مأمورین رژیم در مدرسه باباخان که محل توزیع اعلامیه‌ها بود دستگیر شد. وی ابتدا در زندان شهربانی و سپس در زندان [[ارگ کریمخان|ارگ کریمخانی]] محبوس شد و مورد شکنجه قرار گرفت تا اینکه پس از دو ماه حبس آزاد شد <ref>خاطرات ۱۵ خرداد... شیراز، دفتر اول، ۱۳۵ ـ ۱۳۶.</ref>.
در روز ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ وقتی خبر دستگیری امام‌خمینی به شیراز رسید، علمای شیراز ازجمله آیات [[سیدعبدالحسین دستغیب]] و [[بهاءالدین محلاتی]] با اعلامیه‌ای بازاریان را به بستن بازار در اعتراض به اقدام رژیم ترغیب کردند و وی از طرف علمای مزبور مأمور ابلاغ پیام علما به بازاریان شد. در ۱۶ خرداد ۱۳۴۲ در حالی ‌که در بازار پیام علما را به بازاریان می‌‌‌‌‌‌‌‌رساند و آنان را به بستن مغازه‌ها تشویق می‌کرد، ‌توسط مأمورین رژیم در مدرسه باباخان که محل توزیع اعلامیه‌ها بود دستگیر شد. وی ابتدا در زندان شهربانی و سپس در زندان [[ارگ کریمخان|ارگ کریمخانی]] محبوس شد و مورد شکنجه قرار گرفت تا اینکه پس از دو ماه حبس آزاد شد <ref>خاطرات ۱۵ خرداد... شیراز، دفتر اول، ص۱۳۵ ـ ۱۳۶.</ref>.


در اسفند ۱۳۴۳ ش و پس از تبعید امام‌خمینی (ره) به خارج از کشور، همراه با جمعی از علما و فضلای شیرازی حوزه‌ علمیه‌ قم چون [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و... در نامه‌ای خطاب به [[امیرعباس هویدا]]، نخست‌وزیر وقت، ‌به تبعید امام‌خمینی (ره) اعتراض کردند و آن را بر خلاف نص صریح قانون اساسی دانستند و خواستار آزادی معظم‌له از تبعید و بازگرداندن ایشان به کشور و همچنین آزادی دیگر زندانیان سیاسی دربند رژیم شدند <ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۴۶ ـ ۱۴۷ و نیز روحانی، ج ۱، ۸۰۴.</ref>. با انتقال امام‌خمینی (ره) به [[نجف|نجف اشرف]] نیز همراه با روحانیت مبارز سراسر کشور با ارسال نامه‌ای به معظم‌له ضمن اعتراض به تبعید معظم‌له، از حضور ایشان در نجف اشرف اظهار مسرت کرد <ref>خسروشاهی، ج ۳، ۹۴-۱۰۰؛ سیر مبارزات امام در آیینه اسناد ساواک، ج ۵، ۳۷۲ ـ ۳۶۹.</ref>.
در اسفند ۱۳۴۳ ش و پس از تبعید امام‌خمینی (ره) به خارج از کشور، همراه با جمعی از علما و فضلای شیرازی حوزه‌ علمیه‌ قم چون [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و... در نامه‌ای خطاب به [[امیرعباس هویدا]]، نخست‌وزیر وقت، ‌به تبعید امام‌خمینی (ره) اعتراض کردند و آن را بر خلاف نص صریح قانون اساسی دانستند و خواستار آزادی معظم‌له از تبعید و بازگرداندن ایشان به کشور و همچنین آزادی دیگر زندانیان سیاسی دربند رژیم شدند <ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۴۶ ـ ۱۴۷ و نیز روحانی، ج۱، ص۸۰۴.</ref>. با انتقال امام‌خمینی (ره) به [[نجف|نجف اشرف]] نیز همراه با روحانیت مبارز سراسر کشور با ارسال نامه‌ای به معظم‌له ضمن اعتراض به تبعید معظم‌له، از حضور ایشان در نجف اشرف اظهار مسرت کرد <ref>خسروشاهی، ج۳، ص۹۴-۱۰۰؛ سیر مبارزات امام در آیینه اسناد ساواک، ج۵، ص۳۷۲ ـ ۳۶۹.</ref>.
سیدعبدالله زبرجد به سبب این فعالیت‌ها چندین بار توسط شهربانی و [[ساواک]] احضار شد و مورد اعتراض و تذکر قرار گرفت <ref>آیت‌الله حاج شیخ...، ج ۲، ۹۰؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ۳۸۲.</ref>.
سیدعبدالله زبرجد به سبب این فعالیت‌ها چندین بار توسط شهربانی و [[ساواک]] احضار شد و مورد اعتراض و تذکر قرار گرفت <ref>آیت‌الله حاج شیخ...، ج۲، ص۹۰؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۳۸۲.</ref>.


===تدریس در مدرسه آقاباباخان===
===تدریس در مدرسه آقاباباخان===
[[پرونده:مدرسه آقامحمدخان - Copy.jpg|بندانگشتی]]
[[پرونده:مدرسه آقامحمدخان - Copy.jpg|بندانگشتی]]
او در ۱۳۴۵ ش به تدریس در مدرسه آقاباباخان شیراز پرداخت. زبرجد که در همان سال با صبیه‌ دستغیب ازدواج کرده بود، همراه با ایشان مدرسه مزبور را توسعه داد و آنجا را به پایگاهی برای فعالیت‌های سیاسی تبدیل کرد <ref>«شهید دستغیب از...»، ۳۰-۳۱.</ref>. او در ۲۹ فروردین ۱۳۴۶ از امام‌خمینی اجازه‌ای درباره دریافت وجوهات شرعیه دریافت کرد <ref>صحیفه امام، ج ۱، ۴۶۳.</ref> و مسئولیت توزیع شهریه در مدرسه آقاباباخان شیراز را بر عهده گرفت <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ۴۵۱.</ref>. وی در سال ۱۳۵۰ ش همراه با برخی دیگر از روحانیان شیراز، با انتصاب برخی از روحانیان توسط [[اوقاف]] به مدیریت مدارس دینی شیراز مخالف بود و به‌خصوص با انتصاب مدیر مدرسه علمیه آقا بابا خان شیراز مخالفت می‌کرد و طلاب را به مخالفت با نماینده‌ انتصابی سازمان اوقاف تشویق می‌کرد <ref>همان.</ref>. ساواک در گزارشی دراین‌باره اعلام کرد: «سیدعبدالله زبرجد و چند نفر طلبه دیگر به‌طور غیرمحسوس مزاحمت‌هایی برای روحانیان وابسته اوقاف که اصطلاحاً «مروجین مذهبی» نامیده می‌شدند و سایر روحانیون طرفدار دولت ایجاد می‌نموده است» <ref>همان، ۹۲.</ref> و در گزارشی دیگر از او به‌عنوان یکی از روحانیان «ناراحت‌تر و مؤثرتر» <ref>همان، ۱۰۷.</ref> و از افراد «مخالف و افراطی» <ref>همان، ۱۷۴.</ref> در مدرسه آقاباباخان نام برد و خواستار احضار او به ساواک <ref>همان، ۱۷۵-۱۷۶.</ref> و تذکر به او شد <ref>همان، ۱۰۸.</ref>.
او در ۱۳۴۵ ش به تدریس در مدرسه آقاباباخان شیراز پرداخت. زبرجد که در همان سال با صبیه‌ دستغیب ازدواج کرده بود، همراه با ایشان مدرسه مزبور را توسعه داد و آنجا را به پایگاهی برای فعالیت‌های سیاسی تبدیل کرد <ref>«شهید دستغیب از...»، ص۳۰-۳۱.</ref>. او در ۲۹ فروردین ۱۳۴۶ از امام‌خمینی اجازه‌ای درباره دریافت وجوهات شرعیه دریافت کرد <ref>صحیفه امام، ج۱، ص۴۶۳.</ref> و مسئولیت توزیع شهریه در مدرسه آقاباباخان شیراز را بر عهده گرفت <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۴۵۱.</ref>. وی در سال ۱۳۵۰ ش همراه با برخی دیگر از روحانیان شیراز، با انتصاب برخی از روحانیان توسط [[اوقاف]] به مدیریت مدارس دینی شیراز مخالف بود و به‌خصوص با انتصاب مدیر مدرسه علمیه آقا بابا خان شیراز مخالفت می‌کرد و طلاب را به مخالفت با نماینده‌ انتصابی سازمان اوقاف تشویق می‌کرد <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۴۵۱.</ref>. ساواک در گزارشی دراین‌باره اعلام کرد: «سیدعبدالله زبرجد و چند نفر طلبه دیگر به‌طور غیرمحسوس مزاحمت‌هایی برای روحانیان وابسته اوقاف که اصطلاحاً «مروجین مذهبی» نامیده می‌شدند و سایر روحانیون طرفدار دولت ایجاد می‌نموده است» <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۹۲.</ref> و در گزارشی دیگر از او به‌عنوان یکی از روحانیان «ناراحت‌تر و مؤثرتر» <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۱۰۷.</ref> و از افراد «مخالف و افراطی» <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۱۷۴.</ref> در مدرسه آقاباباخان نام برد و خواستار احضار او به ساواک <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۱۷۵-۱۷۶.</ref> و تذکر به او شد <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۱۰۸.</ref>.


زبرجد همچنین در دعوت برخی از روحانیان مبارز به آن مدرسه نقش داشت که از آن جمله می‌توان به دعوت ازآیت‌الله [[بهاءالدین محلاتی|بهاء‌الدین محلاتی]] در جشن‌های مذهبی اشاره کرد <ref>همان، ۱۳۱.</ref>. پس از دستگیری و تبعید مجدالدین محلاتی ـ فرزند آیت‌الله بهاء‌الدین محلاتی ـ که با هدف فشار بر آیت‌الله محلاتی صورت گرفته بود، همراه با روحانیان شیراز در خانه‌ او حضور یافت و پشتیبانی خود را از ایشان اعلام کرد <ref>همان، ۱۶۴.</ref>. بر اساس اسناد ساواک، او همراه با تنی چند از روحانیان شیراز پس از دستگیری [[سیدعبدالحسین دستغیب|دستغیب]]، با آیت‌الله محلاتی دیدار کردند. آیت‌الله محلاتی در آن دیدار صدور حکم جهاد را عملی ندانست <ref>همان،۳۷۷.</ref> و همین گزارش نشان می‌دهد که آنان چنان خواسته‌ای را از آیت‌الله محلاتی داشتند.
زبرجد همچنین در دعوت برخی از روحانیان مبارز به آن مدرسه نقش داشت که از آن جمله می‌توان به دعوت از [[بهاءالدین محلاتی|آیت‌الله بهاء‌الدین محلاتی]] در جشن‌های مذهبی اشاره کرد <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۱۳۱.</ref>. پس از دستگیری و تبعید مجدالدین محلاتی ـ فرزند آیت‌الله بهاء‌الدین محلاتی ـ که با هدف فشار بر آیت‌الله محلاتی صورت گرفته بود، همراه با روحانیان شیراز در خانه‌ او حضور یافت و پشتیبانی خود را از ایشان اعلام کرد <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۱۶۴.</ref>. بر اساس اسناد ساواک، او همراه با تنی چند از روحانیان شیراز پس از دستگیری [[سیدعبدالحسین دستغیب|دستغیب]]، با آیت‌الله محلاتی دیدار کردند. آیت‌الله محلاتی در آن دیدار صدور حکم جهاد را عملی ندانست <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۳۷۷.</ref> و همین گزارش نشان می‌دهد که آنان چنان خواسته‌ای را از آیت‌الله محلاتی داشتند.


===جشن هنر شیراز===
===جشن هنر شیراز===
او در مرداد آن سال و در آستانه برگزاری جشن هنر شیراز، در نامه‌ای به [[جمشید آموزگار]] نخست‌وزیر وقت و نصر اصفهانی، وزیر کشور وقت، با عنوان «تذکر علمای فارس به دولت وقت»، با اشاره به «افتضاح» پیش‌آمده در جشن هنر سال ۱۳۵۶ ش و انعکاس آن در نشریات و محافل عمومی، خواستار عدم برپایی آن جشن شدند <ref>همان، ۳۸۰؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ۵۵۵-۵۵۶.</ref>.
او در مرداد آن سال و در آستانه برگزاری جشن هنر شیراز، در نامه‌ای به [[جمشید آموزگار]] نخست‌وزیر وقت و نصر اصفهانی، وزیر کشور وقت، با عنوان «تذکر علمای فارس به دولت وقت»، با اشاره به «افتضاح» پیش‌آمده در جشن هنر سال ۱۳۵۶ ش و انعکاس آن در نشریات و محافل عمومی، خواستار عدم برپایی آن جشن شدند <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۳۸۰؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۵۵۵-۵۵۶.</ref>.


===استیضاح دولت وقت===
===استیضاح دولت وقت===
وی در ۱۳۵۷ ش همراه با روحانیت مبارز شیراز با صدور اعلامیه‌ای در قالب جامعه روحانیت شیراز، ادامه تبعید آیات [[عبدالرحیم ربانی شیرازی|عبدالرحیم ربانی]]، [[سیدمحمدرضا اصفهانی جهرمی]]، [[سیدمحمدعلی دستغیب|سیدمحمدعلی]] و [[سیدعلی‌اصغر دستغیب]] و سایر زندانیان را محکوم کردند و خواستار آزادی آنان از تبعید و زندان شدند <ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۳۱۸.</ref>.
وی در ۱۳۵۷ ش همراه با روحانیت مبارز شیراز با صدور اعلامیه‌ای در قالب جامعه روحانیت شیراز، ادامه تبعید آیات [[عبدالرحیم ربانی شیرازی|عبدالرحیم ربانی]]، [[سیدمحمدرضا اصفهانی جهرمی]]، [[سیدمحمدعلی دستغیب|سیدمحمدعلی]] و [[سیدعلی‌اصغر دستغیب]] و سایر زندانیان را محکوم کردند و خواستار آزادی آنان از تبعید و زندان شدند <ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۳۱۸.</ref>.


او در پی حمله مأموران رژیم به تظاهرات مردم در ۱۹ مرداد ۱۳۵۷ ش در شیراز ـ برابر با ۵ رمضان ـ و در اعتراض به آن اقدام رژیم، همراه با جمعی از علمای شیراز، ضمن محکومیت آن اقدام رژیم، ۲۱ مرداد ۱۳۵۷ را در آن شهر عزای عمومی اعلام کردند <ref>همان، ۳۵۸.</ref>. آنگاه همراه با روحانیت مبارز شیراز با صدور اعلامیه‌ای خطاب به مردم و با عنوان «استیضاح از رژیم غیرقانونی ایران»، حمله مأموران رژیم به [[مسجد نو]] شیراز و سرکوب تظاهرات مردم را محکوم و دولت وقت را استیضاح کردند <ref>همان، ۳۵۹؛ آیت‌الله حاج شیخ...، ج ۲، ۳۹۱.</ref>.
او در پی حمله مأموران رژیم به تظاهرات مردم در ۱۹ مرداد ۱۳۵۷ ش در شیراز ـ برابر با ۵ رمضان ـ و در اعتراض به آن اقدام رژیم، همراه با جمعی از علمای شیراز، ضمن محکومیت آن اقدام رژیم، ۲۱ مرداد ۱۳۵۷ را در آن شهر عزای عمومی اعلام کردند <ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۳۵۸.</ref>. آنگاه همراه با روحانیت مبارز شیراز با صدور اعلامیه‌ای خطاب به مردم و با عنوان «استیضاح از رژیم غیرقانونی ایران»، حمله مأموران رژیم به [[مسجد نو]] شیراز و سرکوب تظاهرات مردم را محکوم و دولت وقت را استیضاح کردند <ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۳۵۹؛ آیت‌الله حاج شیخ...، ج۲، ص۳۹۱.</ref>.


ساواک در گزارشی، سیدعبدالله زبرجد را یکی از محرکان علمای شیراز ازجمله آیت‌الله محلاتی برای صدور اعلامیه علیه حکومت پهلوی نام برد <ref>همان، ۴۲۷.</ref>. به همین سبب خواستار دستگیری ۲۹ نفر از روحانیان ازجمله زبرجد شد، ولی ساواک شیراز در نامه‌ای به اداره کل سوم ساواک، خواستار خودداری از دستگیری آیت‌الله دستغیب و او شد <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ۵۶۵.</ref>. او در آن روزها در جلسات روحانیان مبارز شیراز برای اتخاذ تصمیمی مشترک شرکت می‌کرد <ref>همان، ۵۸۸.</ref> و در اغلب راهپیمایی‌ها و تظاهرات مردم شیراز، شرکت داشت <ref>«شهید دستغیب از...»، ۳۰-۳۱؛ سیر مبارزات یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج ۱۱، ۹۶.</ref>.
ساواک در گزارشی، سیدعبدالله زبرجد را یکی از محرکان علمای شیراز ازجمله آیت‌الله محلاتی برای صدور اعلامیه علیه حکومت پهلوی نام برد <ref>آیت‌الله حاج شیخ...، ج۲، ص۴۲۷.</ref>. به همین سبب خواستار دستگیری ۲۹ نفر از روحانیان ازجمله زبرجد شد، ولی ساواک شیراز در نامه‌ای به اداره کل سوم ساواک، خواستار خودداری از دستگیری آیت‌الله دستغیب و او شد <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۵۶۵.</ref>. او در آن روزها در جلسات روحانیان مبارز شیراز برای اتخاذ تصمیمی مشترک شرکت می‌کرد <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۵۸۸.</ref> و در اغلب راهپیمایی‌ها و تظاهرات مردم شیراز، شرکت داشت <ref>«شهید دستغیب از...»، ص۳۰-۳۱؛ سیر مبارزات یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۱۱، ص۹۶.</ref>.


==فعالیت‌های پس از انقلاب==
==فعالیت‌های پس از انقلاب==
سیدعبدالله زبرجد پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسئولیت حوزه علمیه محمودیه و تولیت آستانه امامزاده سیدعلاءالدین حسین (برادر حضرت شاهچراغ) را عهده‌دار بود و به اقامه نماز جماعت در مسجد حاج غنی شیراز می‌پرداخت <ref>آیت‌الله حاج شیخ...، ج ۲، ۹۰؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ۳۸۲.</ref>.
سیدعبدالله زبرجد پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسئولیت حوزه علمیه محمودیه و تولیت آستانه امامزاده سیدعلاءالدین حسین (برادر حضرت شاهچراغ) را عهده‌دار بود و به اقامه نماز جماعت در مسجد حاج غنی شیراز می‌پرداخت <ref>آیت‌الله حاج شیخ...، ج۲، ص۹۰؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۳۸۲.</ref>.


==درگذشت==
==درگذشت==
سیدعبدالله زبرجد در بهمن ۱۳۹۱ در شیراز درگذشت و پیکرش در حرم [[سیدعلاء‌الدین حسین]] به خاک سپرده شد <ref>«آیت‌الله زبرجد درگذشت»، ۱۱.</ref>.
سیدعبدالله زبرجد در بهمن ۱۳۹۱ در شیراز درگذشت و پیکرش در حرم [[سیدعلاء‌الدین حسین]] به خاک سپرده شد <ref>«آیت‌الله زبرجد درگذشت»، ص۱۱.</ref>.




خط ۷۴: خط ۷۴:
==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* آیت‌الله حاج شیخ بهاءالدین محلاتی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۰)، ج ۲، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی.
* آیت‌الله حاج شیخ بهاءالدین محلاتی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۰)، ج۲، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی.
* «آیت‌الله زبرجد درگذشت» (۱۳۹۱)، دوهفته‌نامه افق حوزه، سال یازدهم، شماره ۳۵۷، ۲۵ بهمن.
* «آیت‌الله زبرجد درگذشت» (۱۳۹۱)، دوهفته‌نامه افق حوزه، سال یازدهم، شماره ۳۵۷، ۲۵ بهمن.
* اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
* اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
* پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، «آیت‌الله زبرجد درگذشت»، hawzah.net و hawzahnews.com.
* پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، «آیت‌الله زبرجد درگذشت»، hawzah.net و hawzahnews.com.
* پایگاه اطلاع‌رسانی شبستان، «آیت‌الله زبرجد درگذشت»، www.shabestan.ir .
* پایگاه اطلاع‌رسانی شبستان، «آیت‌الله زبرجد درگذشت»، www.shabestan.ir .
* خبرگزاری بین‌المللی قرآنی، «آیت‌الله زبرجد به لقاءالله پیوست»، www.iqna.ir.
* خبرگزاری بین‌المللی قرآنی، «آیت‌الله زبرجد به لقاءالله پیوست»، www.iqna.ir.
* خاطرات قیام ۱۵ خرداد شیراز (۱۳۷۳)، دفتر اول به کوشش جلیل عرفان¬منش، تهران، حوزه¬ هنری سازمان تبلیغات اسلامی.
* خاطرات قیام ۱۵ خرداد شیراز (۱۳۷۳)، دفتر اول به کوشش جلیل عرفان¬منش، تهران، حوزه¬ هنری سازمان تبلیغات اسلامی.
* خسروشاهی، سید هادی (۱۳۹۰)، اسناد نهضت اسلامی، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
* خسروشاهی، سید هادی (۱۳۹۰)، اسناد نهضت اسلامی، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
* «شهید دستغیب از نگاه یاران در گفت‌وشنود با آیت‌الله سیدعبدالله زبرجد: عمل ایشان همه را به تقوی وامی‌داشت» (۱۳۸۹)، ماهنامه شاهد یاران، شماره ۵۳-۵۴، فروردین و اردیبهشت.
* «شهید دستغیب از نگاه یاران در گفت‌وشنود با آیت‌الله سیدعبدالله زبرجد: عمل ایشان همه را به تقوی وامی‌داشت» (۱۳۸۹)، ماهنامه شاهد یاران، شماره ۵۳-۵۴، فروردین و اردیبهشت.
* سیر مبارزات امام‌خمینی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۶)، ج ۵، تهران، مؤسسه¬ تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
* سیر مبارزات امام‌خمینی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۶)، ج۵، تهران، مؤسسه¬ تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
* سیر مبارزات یاران امام‌ در آینه اسناد (۱۳۹۳)، ج ۱۱، تهران، مؤسسه¬ تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
* سیر مبارزات یاران امام‌ در آینه اسناد (۱۳۹۳)، ج ۱۱، تهران، مؤسسه¬ تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
* صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
* صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
* یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب دهم: نفس مطمئنه، آیت‌الله شهید عبدالحسین دستغیب (۱۳۷۸)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
* یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب دهم: نفس مطمئنه، آیت‌الله شهید عبدالحسین دستغیب (۱۳۷۸)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.


confirmed، templateeditor
۳۰۶

ویرایش