پرش به محتوا

اسدالله نوراللهی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:
'''اسدالله نوراللهی'''، از شاگردان درس فلسفه و خارج اصول امام‌خمینی.  
'''اسدالله نوراللهی'''، از شاگردان درس فلسفه و خارج اصول امام‌خمینی.  


اسدالله نوراللهی نجف‌آبادی در سال ۱۲۹۶ش در نجف‌آباد اصفهان زاده شد.<ref>شریف‌رازی، ج۷، ص۳۱۶.</ref> او مقدمات را در حوزه علمیه نجف‌آباد نزد شیخ احمد حججی، شیخ ابراهیم ریاضی و سیدجعفر طباطبایی خواند.<ref>مهدوی، ج۱، ص۵۳۷.</ref> در ۱۷ سالگی به اصفهان رفت و در حوزه علمیه اصفهان<ref>شریف رازی، ج۷، ص۳۱۶</ref>، در درس شیخ محمدحسن عالم نجف‌آبادی، حاج‌آقا رحیم ارباب و میرزا علی‌آقا شیرازی حاضر شد.<ref>قاسمی، ج۵، ص۴۵۶.</ref> سپس به قم رفت و به تکمیل تحصیلاتش در حوزه علمیه آن شهر پرداخت. او ابتدا در درس فلسفه (منظومه ملاهادی سبزواری) امام‌خمینی شرکت کرد.<ref>قاسمی، ج۵، ص۴۵۶.</ref> سپس همراه با حسینعلی منتظری و علی‌اصغر احمدی شاهرودی، در درس شوارق آیت‌الله سیداحمد موسوی خوانساری حضور یافت.<ref>متن کامل خاطرات آیت‌الله منتظری به همراه پیوست‌ها، ص۴۱-۴۲.</ref> وی در کنار تحصیل، پیش از حضور آیت‌الله بروجردی در قم (۱۳۲۴ ش)، به تدریس لمعه در مدرسه خان قم پرداخت.<ref>خاطرات حجت‌الاسلام پورهادی، ص۱۱۰.</ref> او در سال ۱۳۲۴ ش و با آغاز درس خارج اصول امام‌خمینی، در آن درس شرکت کرد و از نخستین شاگردان امام‌خمینی بود و پس از حسینعلی منتظری و مرتضی مطهری، سومین نفری بود.<ref>سلسله موی دوست، ص۲۱۸</ref> که در درس خارج اصول امام‌خمینی در یکی از حجره‌های مدرسه فیضیه شرکت کرد.<ref>خبرگان ملت، ج۱، ص۱۶۸</ref> و همراه با آن دو، هسته اولیه نخستین درس خارج امام‌خمینی را تشکیل داد.<ref>سلسله موی دوست، ص۱۲۱.</ref> او همچنین از مستشکلان درس امام‌خمینی محسوب می‌شد. به گفته یدالله پورهادی، وی از شاگردان برجسته درس امام‌خمینی به شمار می‌رفت و در درس ایشان اشکالاتی را مطرح می‌کرد. امام‌خمینی هم به او احترام می‌گذاشت و ازجمله در مراسم ازدواج یکی از صبیه‌های او شرکت کرد.<ref>خاطرات حجت‌الاسلام پورهادی، ص۱۰۹-۱۱۰.</ref> سپس در درس خارج فقه و اصول آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی.<ref>قاسمی، ج۵، ص۴۵۶</ref> و درس خارج فقه (صلات) آیت‌الله سیدمحمد محقق داماد نیز که به‌صورت خصوصی در حجره مرتضی مطهری در مدرسه فیضیه برگزار می‌شد، شرکت می‌کرد.<ref>شبیری زنجانی، ج۳، ص۵۲۲.</ref>
== زادگاه ==
اسدالله نوراللهی نجف‌آبادی در سال ۱۲۹۶ش در نجف‌آباد اصفهان زاده شد.<ref>شریف‌رازی، ج۷، ص۳۱۶.</ref> او مقدمات را در حوزه علمیه نجف‌آباد نزد شیخ احمد حججی، شیخ ابراهیم ریاضی و سیدجعفر طباطبایی خواند.<ref>مهدوی، ج۱، ص۵۳۷.</ref> در ۱۷ سالگی به اصفهان رفت و در حوزه علمیه اصفهان،<ref>شریف رازی، ج۷، ص۳۱۶</ref> در درس شیخ محمدحسن عالم نجف‌آبادی، حاج‌آقا رحیم ارباب و میرزا علی‌آقا شیرازی حاضر شد.<ref>قاسمی، ج۵، ص۴۵۶.</ref>  


نوراللهی همچنین از سال ۱۳۲۹ در جلسات هفتگی علامه طباطبایی که با حضور افرادی چون حسینعلی منتظری، مرتضی مطهری، عباس ایزدی، حسین نوری همدانی و... با هدف پاسخ‌گویی به شبهات و اشکالات عقیدتی ـ فکری و مقابله با مکتب‌های الحادی تشکیل می‌شد شرکت می‌کرد.<ref>خاطرات آیت‌الله ابراهیم امینی، ص۱۰۷-۱۰۸.</ref> علاوه بر آن همراه با مرتضی مطهری، حسینعلی منتظری، عباس ایزدی و ابراهیم امینی، جلساتی را با عنوان گروه بحث و تحقیق و با هدف بحث و بررسی درباره مسائل فکری در حوزه علمیه قم تشکیل می‌داد.<ref>همان، ص۱۴۷-۱۴۸.</ref> وی که از آیت‌الله عبدالنبی اراکی اجازه اجتهاد دریافت کرده بود.<ref>قاسمی، ج۵، ص۴۵۶</ref>، از سال‌های ۱۳۲۱-۱۳۲۲ به تدریس مقدمات در حوزه علمیه قم می‌پرداخت.<ref>خاطرات آیت‌الله ابراهیم امینی، ص۵۳.</ref> سپس دروس سطح را در حوزه علمیه قم آغاز کرد و به گفته مؤلف آثار الحجه که در ۱۳۳۲ ش منتشر شده است، در آن مقطع از مدرسان بنام دروس عالی سطح بود.<ref>رازی، ج۲، ص۳۷۳-۳۷۴</ref> و در درس او بالغ بر دویست نفر شرکت می‌کردند. او پس از مدتی راهی عراق شد و مدت سه سال در حوزه علمیه نجف اشرف در درس خارج آیت‌الله سیدابوالقاسم موسوی خویی حاضر شد. او در عراق گرفتار بیماری.<ref>قاسمی، ج۶، ص۴۵۶</ref> و ضعف اعصاب مغزی شد و به همین سبب به ملایر رفت و دو سال در آن شهر سکنی گزید. سپس به قم بازگشت و تدریس را پی گرفت و در نهایت در سال ۱۳۴۳ ش به تهران رفت و در مسجدی در سرآسیاب تهران (منطقه مهرآباد) به اقامه نماز و ترویج احکام دین پرداخت.<ref>شریف رازی، ج۷، ص۳۱۶.</ref>
سپس به [[قم]] رفت و به تکمیل تحصیلاتش در [[حوزه علمیه قم|حوزه علمیه آن شهر]] پرداخت. او ابتدا در درس فلسفه (منظومه ملاهادی سبزواری) [[امام‌خمینی]] شرکت کرد.<ref>قاسمی، ج۵، ص۴۵۶.</ref> سپس همراه با [[حسینعلی منتظری]] و [[علی‌اصغر احمدی شاهرودی]]، در درس شوارق [[سیداحمد خوانساری|آیت‌الله سیداحمد موسوی خوانساری]] حضور یافت.<ref>متن کامل خاطرات آیت‌الله منتظری به همراه پیوست‌ها، ص۴۱-۴۲.</ref>  


نوراللهی با آغاز مبارزات امام‌خمینی علیه حکومت پهلوی، با امضای اعلامیه‌هایی به حمایت از ایشان پرداخت. در ۱۵ تیر ۱۳۴۲ همراه با جمعی از علما و روحانیان نجف‌آباد، در تلگرافی به امام‌خمینی از طریق رئیس فرمانداری نظامی تهران که رونوشت آن به آیات سیدبهاءالدین محلاتی و سیدحسن قمی نیز ارسال شد، حمایت و پشتیبانی خود را از مبارزات آنان اعلام کردند.<ref>دوانی، ج۴، ص۴۴۰؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۸۳.</ref> در ۸ مرداد همان سال نیز همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم در نامه‌ای سرگشاده به هیئت دولت، با اشاره به فرا رسیدن سال تحصیلی جدید، از تداوم حصر امام‌خمینی و حبس و زندانی شدن جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم انتقاد کردند و خواستار آزادی امام‌خمینی و دیگر روحانیان زندانی شدند.<ref>سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج۲، ص۸۸۰-۸۳.</ref> در اسفند ۱۳۴۲ نیز همراه با جمعی از فضلای حوزه علمیه قم در تلگرافی به هیئت دولت و خطاب به حسنعلی منصور، نخست‌وزیر وقت که رونوشت آن به آیات امام‌خمینی و سیدحسن قمی هم ارسال شد، با اشاره به «تجاوزهای» دولت سابق به «حریم مقدس دین و قانون اساسی، اصول دموکراسی و ساحت قدس روحانیت» و «کشتارهای وحشیانه، شکنجه‌های قرون وسطایی، سلب آزادی قلم و بیان و پر کردن زندان‌ها از افراد آزاده ملت»، اعلام کردند که ملت ایران و جامعه روحانیت دیگر تاب تحمل زندانی بودن «مرجع عالی‌قدر حضرت آیت‌الله‌العظمی خمینی و آیت‌الله قمی و حجت‌الاسلام طالقانی را ندارد» و در ادامه خواستار آزادی آنان و دیگر زندانیان سیاسی و لغو تصویب‌نامه‌های ضددینی شدند.<ref>همان، ج۲، ص۲۱۴-۲۱۵؛ روحانی، ج۱، ص۶۴۲.</ref> نوراللهی در تهران هم به فعالیت‌های سیاسی ادامه می‌داد و به‌ویژه در ۱۳۵۷، امضای او ذیل برخی از اعلامیه‌های روحانیان مبارز تهران دیده می‌شود.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۳۲۳ ـ ۳۲۵، ص۴۶۷ ـ ۴۷۰، ص۴۸۳ ـ ۴۸۷، ص۵۰۹ ـ ۵۱۲.</ref> شیخ اسدالله نوراللهی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به زادگاه خود بازگشت و به تدریس شرح لمعه، رسایل، مکاسب، کفایه و تفسیر و اقامه نماز جماعت در آن شهر پرداخت و در اوایل سال ۱۳۸۲ ش در نجف‌آباد درگذشت و در جنت الشهداء نجف‌آباد به خاک سپرده شد.<ref>قاسمی، ج۵، ص۴۵۷.</ref>
وی در کنار تحصیل، پیش از حضور [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله بروجردی]] در قم (۱۳۲۴ش)، به تدریس لمعه در مدرسه خان قم پرداخت.<ref>خاطرات حجت‌الاسلام پورهادی، ص۱۱۰.</ref> او در سال ۱۳۲۴ ش و با آغاز درس خارج اصول امام‌خمینی، در آن درس شرکت کرد و از نخستین [[شاگردان امام‌خمینی]] بود و پس از حسینعلی منتظری و [[مرتضی مطهری]]، سومین نفری بود.<ref>سلسله موی دوست، ص۲۱۸</ref> که در درس خارج اصول امام‌خمینی در یکی از حجره‌های [[مدرسه فیضیه]] شرکت کرد<ref>خبرگان ملت، ج۱، ص۱۶۸</ref> و همراه با آن دو، هسته اولیه نخستین درس خارج امام‌خمینی را تشکیل داد.<ref>سلسله موی دوست، ص۱۲۱.</ref> او همچنین از مستشکلان درس امام‌خمینی محسوب می‌شد. به گفته یدالله پورهادی، وی از شاگردان برجسته درس امام‌خمینی به شمار می‌رفت و در درس ایشان اشکالاتی را مطرح می‌کرد. امام‌خمینی هم به او احترام می‌گذاشت و ازجمله در مراسم ازدواج یکی از صبیه‌های او شرکت کرد.<ref>خاطرات حجت‌الاسلام پورهادی، ص۱۰۹-۱۱۰.</ref> سپس در درس خارج فقه و اصول [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی]]<ref>قاسمی، ج۵، ص۴۵۶</ref> و درس خارج فقه (صلات) آیت‌الله سیدمحمد محقق داماد نیز که به‌صورت خصوصی در حجره مرتضی مطهری در مدرسه فیضیه برگزار می‌شد، شرکت می‌کرد.<ref>شبیری زنجانی، ج۳، ص۵۲۲.</ref>
 
نوراللهی همچنین از سال ۱۳۲۹ در جلسات هفتگی [[علامه طباطبایی]] که با حضور افرادی چون حسینعلی منتظری، مرتضی مطهری، [[عباس ایزدی نجف‌آبادی|عباس ایزدی]]، [[حسین نوری همدانی]] و... با هدف پاسخ‌گویی به شبهات و اشکالات عقیدتی ـ فکری و مقابله با مکتب‌های الحادی تشکیل می‌شد شرکت می‌کرد.<ref>خاطرات آیت‌الله ابراهیم امینی، ص۱۰۷-۱۰۸.</ref> علاوه بر آن همراه با مرتضی مطهری، حسینعلی منتظری، عباس ایزدی و [[ابراهیم امینی]]، جلساتی را با عنوان گروه بحث و تحقیق و با هدف بحث و بررسی درباره مسائل فکری در [[حوزه علمیه قم]] تشکیل می‌داد.<ref>همان، ص۱۴۷-۱۴۸.</ref> وی که از [[عبدالنبی اراکی|آیت‌الله عبدالنبی اراکی]] اجازه اجتهاد دریافت کرده بود،<ref>قاسمی، ج۵، ص۴۵۶</ref>
 
از سال‌های ۱۳۲۱-۱۳۲۲ به تدریس مقدمات در حوزه علمیه قم می‌پرداخت.<ref>خاطرات آیت‌الله ابراهیم امینی، ص۵۳.</ref> سپس دروس سطح را در حوزه علمیه قم آغاز کرد و به گفته [[محمد شریف‌رازی|مؤلف آثار الحجه]] که در ۱۳۳۲ش منتشر شده است، در آن مقطع از مدرسان بنام دروس عالی سطح بود<ref>رازی، ج۲، ص۳۷۳-۳۷۴</ref> و در درس او بالغ بر دویست نفر شرکت می‌کردند. او پس از مدتی راهی [[عراق]] شد و مدت سه سال در [[حوزه علمیه نجف|حوزه علمیه نجف اشرف]] در درس خارج [[سیدابوالقاسم خویی|آیت‌الله سیدابوالقاسم موسوی خویی]] حاضر شد.
 
== فعالیت سیاسی و اجتماعی ==
نوراللهی در عراق گرفتار بیماری<ref>قاسمی، ج۶، ص۴۵۶</ref> و ضعف اعصاب مغزی شد و به همین سبب به ملایر رفت و دو سال در آن شهر سکنی گزید. سپس به قم بازگشت و تدریس را پی گرفت و در نهایت در سال ۱۳۴۳ش به تهران رفت و در مسجدی در سرآسیاب تهران (منطقه مهرآباد) به اقامه نماز و ترویج احکام دین پرداخت.<ref>شریف رازی، ج۷، ص۳۱۶.</ref>
 
نوراللهی با آغاز مبارزات [[امام‌خمینی]] علیه [[حکومت پهلوی]]، با امضای اعلامیه‌هایی به حمایت از ایشان پرداخت. در ۱۵ تیر ۱۳۴۲ همراه با جمعی از علما و روحانیان نجف‌آباد، در تلگرافی به امام‌خمینی از طریق رئیس فرمانداری نظامی تهران که رونوشت آن به آیات [[سیدبهاءالدین محلاتی]] و [[سیدحسن قمی]] نیز ارسال شد، حمایت و پشتیبانی خود را از مبارزات آنان اعلام کردند.<ref>دوانی، ج۴، ص۴۴۰؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۸۳.</ref>  
 
در ۸ مرداد همان سال نیز همراه با جمعی از مدرسان [[حوزه علمیه قم]] در نامه‌ای سرگشاده به هیئت دولت، با اشاره به فرا رسیدن سال تحصیلی جدید، از تداوم حصر امام‌خمینی و حبس و زندانی شدن جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم انتقاد کردند و خواستار آزادی امام‌خمینی و دیگر روحانیان زندانی شدند.<ref>سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج۲، ص۸۸۰-۸۳.</ref> در اسفند ۱۳۴۲ نیز همراه با جمعی از فضلای حوزه علمیه قم در تلگرافی به هیئت دولت و خطاب به [[حسنعلی منصور]]، نخست‌وزیر وقت که رونوشت آن به آیات امام‌خمینی و سیدحسن قمی هم ارسال شد، با اشاره به «تجاوزهای» دولت سابق به «حریم مقدس دین و قانون اساسی، اصول دموکراسی و ساحت قدس روحانیت» و «کشتارهای وحشیانه، شکنجه‌های قرون وسطایی، سلب آزادی قلم و بیان و پر کردن زندان‌ها از افراد آزاده ملت»، اعلام کردند که ملت ایران و جامعه [[روحانیت]] دیگر تاب تحمل زندانی بودن «مرجع عالی‌قدر حضرت آیت‌الله‌العظمی خمینی و آیت‌الله قمی و حجت‌الاسلام طالقانی را ندارد» و در ادامه خواستار آزادی آنان و دیگر زندانیان سیاسی و لغو تصویب‌نامه‌های ضددینی شدند.<ref>همان، ج۲، ص۲۱۴-۲۱۵؛ روحانی، ج۱، ص۶۴۲.</ref>  
 
نوراللهی در تهران هم به فعالیت‌های سیاسی ادامه می‌داد و به‌ویژه در ۱۳۵۷، امضای او ذیل برخی از اعلامیه‌های روحانیان مبارز تهران دیده می‌شود.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۳۲۳ ـ ۳۲۵، ص۴۶۷ ـ ۴۷۰، ص۴۸۳ ـ ۴۸۷، ص۵۰۹ ـ ۵۱۲.</ref>  
 
شیخ اسدالله نوراللهی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به زادگاه خود بازگشت و به تدریس شرح لمعه، رسایل، مکاسب، کفایه و تفسیر و اقامه نماز جماعت در آن شهر پرداخت.
 
== درگذشت ==
نوراللهی اوایل سال ۱۳۸۲ ش در نجف‌آباد درگذشت و در جنت الشهداء نجف‌آباد به خاک سپرده شد.<ref>قاسمی، ج۵، ص۴۵۷.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۲۳٬۶۸۲

ویرایش