۲۴٬۹۰۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
| محل دفن = | | محل دفن = | ||
| خویشاوندان سرشناس = | | خویشاوندان سرشناس = | ||
| استادان = علیاکبر برهان، سیدجواد حسینی، | | استادان = علیاکبر برهان، سیدجواد حسینی، میرزاعلی فلسفی، [[سیدابوالقاسم خویی]]، [[سیدمحمد روحانی]]، [[سیدنصرالله مستنبط]]، و... | ||
| شاگردان = | | شاگردان = | ||
| محل تحصیل = تهران، قم، نجف | | محل تحصیل = تهران، قم، نجف | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
مهاجر در آن سالها ابتدا همراه با احمد نیکبین، گروه «اخوان المؤمنین» را در تهران تشکیل داد و سپس همراه با صادق امانی، گروه «شیعیان» را تشکیل داد و به فعالیت در آن تشکل پرداخت. سپس برای تکمیل تحصیلات حوزوی به [[قم]] رفت، ولی مدت کوتاهی بعد در سال ۱۳۳۲ش راه [[عراق]] را در پیش گرفت.<ref>«آیتالله کاشانی، فدائیان...»، ص۳۷۷-۳۷۸.</ref> او در سال ۱۳۳۴ش بهقصد اقامت در مدینه منوره، به [[عربستان]] رفت و پس از شش ماه اقامت در آن شهر، درصدد تأسیس حوزه علمیه برآمد، ولی به دلیل عدم تمدید مجوز اقامت در آن کشور، از عربستان اخراج شد <ref>«آیتالله کاشانی، فدائیان...»، ص۳۸۰-۳۸۱.</ref> و در سال ۱۳۳۵ش به کشور بازگشت. او از آن سال به سبب شکست مالی برادرش، با هدف کمک به او، به مدت چهار سال به کسبوکار در بازار تهران پرداخت.<ref>«آیتالله کاشانی، فدائیان...»، ص۳۸۳-۳۸۴.</ref> در آن مدت با شهید صادق امانی همکاری میکرد و درصدد برنامهریزی برای ترور [[محمدرضاشاه]] بود. مهاجر پس از جبران شکست مالی برادرش در سال ۱۳۴۱ش، دوباره به عراق بازگشت و تحصیل دروس حوزوی را از سر گرفت، بنابراین از همکاری با شهید صادق امانی بازماند. این همکاری باعث شد تا در جریان ترور حسنعلی منصور، متهم به تهیه اسلحه برای «هیئتهای مؤتلفه اسلامی» <ref>«آیتالله کاشانی، فدائیان...»، ص۳۸۸.</ref> و همکاری با آنان برای ترور منصور و همچنین تلاش برای گرفتن فتوی در این زمینه متهم شود <ref>سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد، ج۳، ص۱۹۷.</ref> موضوعی که او آن را رد میکند.<ref>«آیتالله کاشانی، فدائیان...»، ص۳۸۸.</ref> | مهاجر در آن سالها ابتدا همراه با احمد نیکبین، گروه «اخوان المؤمنین» را در تهران تشکیل داد و سپس همراه با صادق امانی، گروه «شیعیان» را تشکیل داد و به فعالیت در آن تشکل پرداخت. سپس برای تکمیل تحصیلات حوزوی به [[قم]] رفت، ولی مدت کوتاهی بعد در سال ۱۳۳۲ش راه [[عراق]] را در پیش گرفت.<ref>«آیتالله کاشانی، فدائیان...»، ص۳۷۷-۳۷۸.</ref> او در سال ۱۳۳۴ش بهقصد اقامت در مدینه منوره، به [[عربستان]] رفت و پس از شش ماه اقامت در آن شهر، درصدد تأسیس حوزه علمیه برآمد، ولی به دلیل عدم تمدید مجوز اقامت در آن کشور، از عربستان اخراج شد <ref>«آیتالله کاشانی، فدائیان...»، ص۳۸۰-۳۸۱.</ref> و در سال ۱۳۳۵ش به کشور بازگشت. او از آن سال به سبب شکست مالی برادرش، با هدف کمک به او، به مدت چهار سال به کسبوکار در بازار تهران پرداخت.<ref>«آیتالله کاشانی، فدائیان...»، ص۳۸۳-۳۸۴.</ref> در آن مدت با شهید صادق امانی همکاری میکرد و درصدد برنامهریزی برای ترور [[محمدرضاشاه]] بود. مهاجر پس از جبران شکست مالی برادرش در سال ۱۳۴۱ش، دوباره به عراق بازگشت و تحصیل دروس حوزوی را از سر گرفت، بنابراین از همکاری با شهید صادق امانی بازماند. این همکاری باعث شد تا در جریان ترور حسنعلی منصور، متهم به تهیه اسلحه برای «هیئتهای مؤتلفه اسلامی» <ref>«آیتالله کاشانی، فدائیان...»، ص۳۸۸.</ref> و همکاری با آنان برای ترور منصور و همچنین تلاش برای گرفتن فتوی در این زمینه متهم شود <ref>سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد، ج۳، ص۱۹۷.</ref> موضوعی که او آن را رد میکند.<ref>«آیتالله کاشانی، فدائیان...»، ص۳۸۸.</ref> | ||
او در [[حوزه علمیه نجف اشرف]] شرح لمعه را نزد شیخ علیاکبر اراکی خواند و در رسایل و مکاسب از شاگردان میرزا علی فلسفی بود. آنگاه در درس خارج فقه | او در [[حوزه علمیه نجف اشرف]] شرح لمعه را نزد شیخ علیاکبر اراکی خواند و در رسایل و مکاسب از شاگردان میرزا علی فلسفی بود. آنگاه در درس خارج فقه [[سیدابوالقاسم خویی|آیتالله سیدابوالقاسم موسوی خویی]] شرکت کرد و یک دوره کامل بحث امربهمعروف را هم نزد [[سیدمحمد روحانی|آیتالله سیدمحمد روحانی]] گذراند. در درس عقاید هم از محضر [[سیدنصرالله مستنبط]] بهره برد.<ref>«آیتالله کاشانی، فدائیان...»، ص۳۶۶-۳۶۷.</ref> | ||
او در آبان ۱۳۴۳ نوار سخنرانی امامخمینی را به عراق منتقل و آن را در [[کربلا]] و نجف توزیع کرد. پس از ورود [[امامخمینی]] به عراق، در مراسم استقبال از ایشان و نیز دید و بازدیدهای ایشان با مراجع تقلید مقیم نجف اشرف حضور داشت و سپس در خدمت امامخمینی قرار گرفت<ref>«بازخوانی تحولات اجتماعی...»، ص۳۵۶-۳۵۸.</ref> و با آغاز درس خارج فقه ایشان (مکاسب) در آن درس حضور یافت <ref>«بازخوانی تحولات اجتماعی...»، ص۳۶۳.</ref> و در ۲۹ آبان ۱۳۴۵ از امامخمینی اجازه دخالت در امور شرعیه و حسبیه دریافت کرد. امام در این نامه قید کرده بودند که «معروف هستند» <ref>صحیفه امام، ج۱، ص۴۵۷.</ref> و همین تعبیر نشان از شناخت امامخمینی از او دارد. وی همچنین در درس ولایتفقیه ایشان در ۱۳۴۸ حاضر بود<ref>«بازخوانی تحولات اجتماعی...»، ص۳۶۳.</ref> و از شاگردان معروف امامخمینی محسوب میشد <ref>خاطرات حجتالاسلام محتشمیپور، ص۵۰۴-۵۰۵.</ref> همچنین در آن سالها اداره مدارس آیتالله بروجردی و سیدنجف اشرف را بر عهده داشت و درصدد تصفیه آن مدارس از طلاب غیرمحصل برآمد و به همین علت شایعاتی علیه او در نجف به راه افتاد.<ref>همان، ۳۶۴-۳۶۸.</ref> | == حمایت از نهضت امامخمینی == | ||
مهاجر در معرفی امامخمینی بهعنوان مرجع تقلید اعلم فعال بود و [[وجوهات شرعی]] را به ایشان میرساند. او در آبان ۱۳۴۳ نوار سخنرانی امامخمینی را به عراق منتقل و آن را در [[کربلا]] و نجف توزیع کرد. پس از ورود [[امامخمینی]] به عراق، در مراسم استقبال از ایشان و نیز دید و بازدیدهای ایشان با مراجع تقلید مقیم نجف اشرف حضور داشت و سپس در خدمت امامخمینی قرار گرفت<ref>«بازخوانی تحولات اجتماعی...»، ص۳۵۶-۳۵۸.</ref> و با آغاز درس خارج فقه ایشان (مکاسب) در آن درس حضور یافت <ref>«بازخوانی تحولات اجتماعی...»، ص۳۶۳.</ref> و در ۲۹ آبان ۱۳۴۵ از امامخمینی اجازه دخالت در امور شرعیه و حسبیه دریافت کرد. امام در این نامه قید کرده بودند که «معروف هستند» <ref>صحیفه امام، ج۱، ص۴۵۷.</ref> و همین تعبیر نشان از شناخت امامخمینی از او دارد. وی همچنین در درس ولایتفقیه ایشان در ۱۳۴۸ حاضر بود<ref>«بازخوانی تحولات اجتماعی...»، ص۳۶۳.</ref> و از شاگردان معروف امامخمینی محسوب میشد <ref>خاطرات حجتالاسلام محتشمیپور، ص۵۰۴-۵۰۵.</ref> همچنین در آن سالها اداره مدارس آیتالله بروجردی و سیدنجف اشرف را بر عهده داشت و درصدد تصفیه آن مدارس از طلاب غیرمحصل برآمد و به همین علت شایعاتی علیه او در نجف به راه افتاد.<ref>همان، ۳۶۴-۳۶۸.</ref> | |||
مهاجر در ۱۳۴۶ش در توزیع [[پیامها و اعلامیههای امامخمینی|اعلامیههای امامخمینی]] در موسم حج حضور داشت. در سال ۱۳۴۹ش وقتی [[محمدرضا ناصری قوچانی|محمدرضا ناصری]] توسط پلیس عربستان سعودی دستگیر شد، در آزادی او نقش داشت<ref>خاطرات حجتالاسلام محتشمیپور، ص۳۵۹.</ref> در آن دوره به پیشنهاد [[سیدمصطفی خمینی]] و معرفی سیدموسی اصفهانی، دوره آموزش نظامی را در ارتش عراق گذراند و سپس به [[لبنان]] رفت و در آموزش نظامی ایرانیان مخالف [[حکومت پهلوی]] فعال بود و با [[جلالالدین فارسی]] همکاری میکرد <ref>خاطرات حجتالاسلام محتشمیپور، ص۳۶۰-۳۶۲.</ref> در سال ۱۳۴۹ش، درسهای ولایتفقیه امامخمینی را همراه با جلالالدین فارسی در لبنان منتشر کرد <ref>«بازخوانی تحولات اجتماعی...»، ص۳۶۳.</ref> او در لبنان به همکاری با [[امامموسی صدر]] در مجلس شیعیان و سیدحسن شیرازی در مدرسه امام مهدی پرداخت <ref>یاران امام...، کتاب ۱۷، ج۲، ص۱۶.</ref> به همین سبب برای مخفی کردن هویتش، ابتدا نام مستعار دادگر را برای خود برگزید و سپس نام خود را به مهاجر تغییر داد.<ref>شهید آیتالله...، ص۳۰۶.</ref> او در لبنان میزبان سیدمصطفی خمینی میشد و فرزند امام در سال ۱۳۵۲ دو بار میهمان او بود <ref>شهید آیتالله...، ص۳۰۶، ۳۲۱.</ref> وی همچنین مؤسسه انتشاراتی دارالکتاب را در لبنان تأسیس کرد <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۳۷، ص۲۲۸.</ref> | مهاجر در ۱۳۴۶ش در توزیع [[پیامها و اعلامیههای امامخمینی|اعلامیههای امامخمینی]] در موسم حج حضور داشت. در سال ۱۳۴۹ش وقتی [[محمدرضا ناصری قوچانی|محمدرضا ناصری]] توسط پلیس عربستان سعودی دستگیر شد، در آزادی او نقش داشت<ref>خاطرات حجتالاسلام محتشمیپور، ص۳۵۹.</ref> در آن دوره به پیشنهاد [[سیدمصطفی خمینی]] و معرفی سیدموسی اصفهانی، دوره آموزش نظامی را در ارتش عراق گذراند و سپس به [[لبنان]] رفت و در آموزش نظامی ایرانیان مخالف [[حکومت پهلوی]] فعال بود و با [[جلالالدین فارسی]] همکاری میکرد <ref>خاطرات حجتالاسلام محتشمیپور، ص۳۶۰-۳۶۲.</ref> در سال ۱۳۴۹ش، درسهای ولایتفقیه امامخمینی را همراه با جلالالدین فارسی در لبنان منتشر کرد <ref>«بازخوانی تحولات اجتماعی...»، ص۳۶۳.</ref> او در لبنان به همکاری با [[امامموسی صدر]] در مجلس شیعیان و سیدحسن شیرازی در مدرسه امام مهدی پرداخت <ref>یاران امام...، کتاب ۱۷، ج۲، ص۱۶.</ref> به همین سبب برای مخفی کردن هویتش، ابتدا نام مستعار دادگر را برای خود برگزید و سپس نام خود را به مهاجر تغییر داد.<ref>شهید آیتالله...، ص۳۰۶.</ref> او در لبنان میزبان سیدمصطفی خمینی میشد و فرزند امام در سال ۱۳۵۲ دو بار میهمان او بود <ref>شهید آیتالله...، ص۳۰۶، ۳۲۱.</ref> وی همچنین مؤسسه انتشاراتی دارالکتاب را در لبنان تأسیس کرد <ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۳۷، ص۲۲۸.</ref> |