پرش به محتوا

حسن نوری همدانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳: خط ۳۳:
'''حسن نوری همدانی''' از شاگردان درس کلام و خارج فقه و اصول امام‌خمینی
'''حسن نوری همدانی''' از شاگردان درس کلام و خارج فقه و اصول امام‌خمینی


او در سال ۱۳۰۲ش در خانواده‌ای روحانی در شهر همدان به دنیا آمد. پدرش، میرزا ابراهیم نوری، از روحانیان و مدرسان دروس دینی در همدان بود که در دوره رضاشاه برای در امان ماندن از سخت‌گیری‌های او علیه روحانیان، چندی را در روستای پاینده در نزدیکی همدان توطن گزیده بود و در آنجا به تبلیغ دین و ارشاد مردم می‌پرداخت.<ref>ادهم‌نژاد، «واعظ وارسته میرزا حسن نوری همدانی»، ص۱۱۴.</ref> حسن نوری خواندن و نوشتن را در همدان آموخت و سپس به تحصیل دروس حوزوی روی آورد. او وارد مدرسه علمیه آخوند همدان شد و در آنجا مقدمات و بخشی از دروس سطح را نزد پدرش و آخوند ملاعلی معصومی همدانی (آخوند همدانی) آموخت. در سال ۱۳۲۲ش همراه با برادرش حسین نوری همدانی راهی شهر قم شد و دوره سطح را در آنجا نزد استادان حوزه علمیه قم تکمیل کرد.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۹۴؛ صلاحی، مشاهیر و مفاخر شهرستان رزن، ج۲، ص۲۶۲-۲۶۳.</ref> او در کنار تحصیل دروس سطح، در درس شوارق امام‌خمینی که به گفته محمدعلی امینیان، درس خاصی بود و تعداد معدودی اجازه حضور در آن درس را داشتند، شرکت می‌کرد.<ref>رخ نگار در صفای آستانه، خاطرات آیت‌الله محمدعلی امینیان، ص۱۴۰.</ref> درباره سال دقیق حضور او در درس شوارق امام‌خمینی اطلاعاتی در دست نیست، ولی می‌توان احتمال داد که در نخستین سال‌های ورود حسن نوری همدانی به قم بوده است.
== زادگاه و خاندان ==
حسن نوری همدانی در سال ۱۳۰۲ش در خانواده‌ای روحانی در شهر همدان به دنیا آمد. پدرش، میرزا ابراهیم نوری، از روحانیان و مدرسان دروس دینی در همدان بود که در دوره رضاشاه برای در امان ماندن از سخت‌گیری‌های او علیه روحانیان، چندی را در روستای پاینده در نزدیکی همدان توطن گزیده بود و در آنجا به تبلیغ دین و ارشاد مردم می‌پرداخت.<ref>ادهم‌نژاد، «واعظ وارسته میرزا حسن نوری همدانی»، ص۱۱۴.</ref>  


نوری همدانی سپس در درس خارج فقه و اصول آیات سیدمحمد حجت کوه‌کمری، سیدحسین طباطبایی بروجردی (هجده سال)، سیدمحمد محقق داماد، امام‌خمینی و سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی شرکت کرد.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۹۴.</ref> درباره سال‌های حضور او در درس خارج فقه یا اصول یا هر دو درس امام‌خمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی شریف‌رازی از حضور او در «سال‌های متمادی» در درس امام‌خمینی سخن گفته است.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۹۴.</ref> بنابراین می‌توان احتمال داد که در دهه ۱۳۳۰ش در هر دو درس ایشان شرکت می‌کرده است. او از اصحاب خاص آیت‌الله مرعشی نجفی بود و هم‌زمان با حضور در درس ایشان، از درس فلسفه علامه سیدمحمدحسین طباطبایی هم استفاده می‌کرد.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۹۴.</ref> نوری همدانی در هنر خوشنویسی چیره‌دست بود و به سبب همین هنر،<ref>ادهم‌نژاد، «واعظ وارسته میرزا حسن نوری همدانی»، ص۱۲۰.</ref> در سال‌های جوانی در کنار آیت‌الله بروجردی به استنساخ آثار ایشان می‌پرداخت.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران، ص۲۹۳.</ref> وی سپس به یکی از کاتبان آیت‌الله بروجردی بدل شد و برخی از نامه‌های سیاسی ایشان را هم می‌نگاشت.<ref>ادهم‌نژاد، «واعظ وارسته میرزا حسن نوری همدانی»، ص۱۲۰.</ref>
== تحصیل ==
حسن نوری خواندن و نوشتن را در همدان آموخت و سپس به تحصیل دروس حوزوی روی آورد. او وارد مدرسه علمیه آخوند همدان شد و در آنجا مقدمات و بخشی از دروس سطح را نزد پدرش و آخوند ملاعلی معصومی همدانی (آخوند همدانی) آموخت. در سال ۱۳۲۲ش همراه با برادرش حسین نوری همدانی راهی شهر [[قم]] شد و دوره سطح را در آنجا نزد استادان [[حوزه علمیه قم]] تکمیل کرد.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۹۴؛ صلاحی، مشاهیر و مفاخر شهرستان رزن، ج۲، ص۲۶۲-۲۶۳.</ref> او در کنار تحصیل دروس سطح، در درس شوارق [[امام‌خمینی]] که به گفته [[محمدعلی امینیان]]، درس خاصی بود و تعداد معدودی اجازه حضور در آن درس را داشتند، شرکت می‌کرد.<ref>رخ نگار در صفای آستانه، خاطرات آیت‌الله محمدعلی امینیان، ص۱۴۰.</ref> درباره سال دقیق حضور او در درس شوارق امام‌خمینی اطلاعاتی در دست نیست، ولی می‌توان احتمال داد که در نخستین سال‌های ورود حسن نوری همدانی به قم بوده است.


میرزا حسن نوری همدانی ازجمله خطبای برجسته قم بود که از نخستین سال‌های تحصیل در قم، با سفر به شهرهای مختلف، به تبلیغ دین می‌پرداخت. ازجمله در سال ۱۳۲۷ ش به نهاوند رفت و همراه با افرادی چون حسین نوری همدانی، علی دوانی و علی‌اصغر مروارید، جلسات دینی در آن شهر را اداره می‌کرد.<ref>دوانی، ج ۶، ص۳۸۴.</ref> او همچنین در قم و در خانه‌های مراجع تقلید به منبر می‌رفت و سخنرانی می‌کرد.<ref>آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ص۱۳۶</ref> و به‌ویژه سخنران اصلی حسینیه آیت‌الله مرعشی نجفی بود.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۹۴.</ref> همچنین به تدریس فن خطابه در حوزه علمیه قم می‌پرداخت.<ref>ادهم‌نژاد، «واعظ وارسته میرزا حسن نوری همدانی»، ص۱۲۱.</ref> نوری همدانی اهتمام ویژه‌ای به تشکیل و اداره کانون‌های فرهنگی داشت و در سال ۱۳۳۷ ش مکتب ولیعصر (عج) را در قم بنیان نهاد. سپس کانون مهدیه را با هدف هدایت و راهنمایی جوانان تأسیس کرد و بر اساس اسناد ساواک، در سال ۱۳۴۵ش کانون قائمیه را هم در قم بنیان نهاده بود. این کانون با هدف برگزاری بحث‌های دینی برای دانش‌آموزان تأسیس شده بود و اغلب شرکت‌کنندگان آن دانش‌آموزان و دانشجویان بودند. کانون فوق فاقد مجوز قانونی بود و ساواک همواره او را برای دریافت مجوز تحت فشار قرار می‌داد. نوری همدانی در سال ۱۳۴۶ش اغلب کانون‌ها و انجمن‌های مذهبی قم چون کانون نقدی، کانون اثنی عشری، انجمن قائمیه و انجمن صادقیه را با هم ادغام کرد و انجمن‌های اسلامی قم را تشکیل داد و خود مسئولیت آن را بر عهده گرفت. این انجمن دارای دوشاخه مکتب ولیعصر و انجمن مهدیه بود. مکتب ولیعصر به جوانان مذهبی دبیرستان‌ها، ادارات، کسبه و بازار اختصاص داشت و هر جمعه شب در مکانی در کنار خانه میرزا حسن نوری تشکیل جلسه می‌داد و چند تن از جوانان، پیرامون موضوعات دینی، علمی، اخلاقی و فرهنگی ـ اجتماعی بحث می‌کردند و حسن نوری همدانی سخنران ثابت آن جلسات بود. گاهی هم یکی از نویسندگان به‌عنوان سخنران دعوت می‌شد. این انجمن در برگزاری اعیادی چون نیمه شعبان فعال بود و آن را با شکوه تمام برگزار می‌کرد. در کنار شاخه فوق، انجمن مهدیه، برای نوجوانان اختصاص داشت و صبحگاه هر جمعه در مکتب ولیعصر تشکیل می‌شد و سخنران آن نیز میرزا حسن نوری همدانی بود. به همین سبب، ساواک از او به‌عنوان گرداننده اصلی کانون‌های مذهبی قم نام می‌برد.<ref>آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref> این انجمن‌ها، فضای جالبی را در قم ایجاد کرده بود و در آنجا جوانان پرشور مذهبی تغذیه فکری می‌شدند. در برخی از جلسات آن انجمن‌ها، بالغ بر ۱۵۰ نفر شرکت می‌کردند که اغلب از جوانان فعال به شمار می‌رفتند.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران، ص۲۹۳.</ref> ساواک در گزارشی که از فعالیت‌های این انجمن‌ها تهیه کرد، اعلام نمود که «فعالیت‌های آن تحت مراقبت ساواک قرار دارد و عوامل و گردانندگان این کانون‌ها از طرفداران [امام] خمینی می‌باشند و در جلسه، به نحوی از انحاء ذکری از نامبرده به میان می‌آورند«.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران، ص۱۴۲.</ref> نوری همدانی به سبب این فعالیت بارها به ساواک احضار شد.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران، ص۱۳۶.</ref>
نوری همدانی سپس در درس خارج فقه و اصول آیات سیدمحمد حجت کوه‌کمری، [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]] (هجده سال)، سیدمحمد محقق داماد، امام‌خمینی و [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]] شرکت کرد.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۹۴.</ref> درباره سال‌های حضور او در درس خارج فقه یا اصول یا هر دو درس امام‌خمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی [[محمد شریف‌رازی|شریف‌رازی]] از حضور او در «سال‌های متمادی» در درس امام‌خمینی سخن گفته است.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۹۴.</ref> بنابراین می‌توان احتمال داد که در دهه ۱۳۳۰ش در هر دو درس ایشان شرکت می‌کرده است. او از اصحاب خاص آیت‌الله مرعشی نجفی بود و هم‌زمان با حضور در درس ایشان، از درس فلسفه [[علامه طباطبایی|علامه سیدمحمدحسین طباطبایی]] هم استفاده می‌کرد.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۹۴.</ref>  


او در ۱۳۴۴ش پس از تبعید امام‌خمینی به نجف اشرف، همراه با جمعی از مدرسان و محصلان حوزه علمیه قم نامه‌ای به امام‌خمینی ارسال کرد و در آن، انتقال ایشان از ترکیه به عتبات عالیات را مایه خرسندی دانست، ولی با اشاره به غیرقانونی بودن تبعید ایشان به خارج از کشور به سبب «دفاع از قرآن و حقوق ملت ایران اسلام و حمایت از استقلال و تمامیت ارضی کشور اسلامی ایران»، تنفر و تأثر خود را از تداوم تبعید ایشان اعلام کردند و بر پیروی خود از «منویات مقدس آن قائد عظیم‌الشأن» تأکید کردند و خواستار رفع موانع بازگشت ایشان به کشور شدند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۷۸- ۱۷۳؛ سیر مبارزات امام در آیینه...، ج۵، ص۳۷۲-۳۶۹؛ دوانی، ص۱۵۸-۱۶۳.</ref> تداوم فعالیت‌های سیاسی باعث شد تا او در ماه رمضان سال ۱۳۴۶ ش توسط ساواک ممنوع‌المنبر شود.<ref>دوانی، ص۱۵۰.</ref> ساواک در گزارشی دیگر در اردیبهشت ۱۳۴۷، از میرزا حسن نوری و برادرش حسین نوری همدانی به‌عنوان روحانیان افراطی نام برد و در همان سال نیز رفع ممنوعیت آنان از سخنرانی را به سپردن تعهد منوط کرد.<ref>دوانی، ص۱۶۲.</ref> او در آذر ۱۳۴۸ش به ساواک احضار شد.<ref>دوانی، ص۱۹۵.</ref> همچنین ساواک بارها به او درباره فعالیت‌های مکتب ولیعصر تذکر داد و در نهایت با توجه به نقش آن انجمن در باروری فکری طلاب جوان قم، آنجا را در سال ۱۳۵۵ ش تعطیل کرد.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران، ص۲۹۳.</ref> و حسن نوری همدانی هم توسط ساواک دستگیر و مدتی زندانی شد.<ref>ادهم‌نژاد، «واعظ وارسته میرزا حسن نوری همدانی»، ص۱۱۹.</ref> او پس از آزادی از زندان و در پی تعطیل شدن انجمن اسلامی ولی‌عصر (عج)، به کارهای تبلیغی دیگر مشغول گردید و با شیوه جدید به میدان مبارزه فرهنگی وارد شد. وی در مهر ۱۳۵۷ عامل توزیع اعلامیه مضره در مدرسه حجتیه شهر قم بود.<ref>انقلاب اسلامی به...، ج۱۲، ص۳۶۵.</ref>
== فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی قبل از انقلاب ==
نوری همدانی در هنر خوشنویسی چیره‌دست بود و به سبب همین هنر،<ref>ادهم‌نژاد، «واعظ وارسته میرزا حسن نوری همدانی»، ص۱۲۰.</ref> در سال‌های جوانی در کنار آیت‌الله بروجردی به استنساخ آثار ایشان می‌پرداخت.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران، ص۲۹۳.</ref> وی سپس به یکی از کاتبان آیت‌الله بروجردی بدل شد و برخی از نامه‌های سیاسی ایشان را هم می‌نگاشت.<ref>ادهم‌نژاد، «واعظ وارسته میرزا حسن نوری همدانی»، ص۱۲۰.</ref>


حسن نوری همدانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیت‌های فرهنگی ـ تبلیغی ادامه داد و در سال ۱۳۵۹ش به دستور امام‌خمینی برای تبلیغ و هدایت نیروهای مسلمان ساکن انگلستان، به آنجا اعزام شد و به راهنمایی اسلام‌دوستان (دانشجو و غیردانشجو) پرداخت. او پس از ورود به انگلستان و ابلاغ پیام رهبر انقلاب اسلامی، به سازمان‌دهی فکری ـ سیاسی نیروها پرداخت و محل زندگی و کار او، محفل اجتماع و برنامه‌ریزی برای پویاسازی اندیشه جوانان شد. ازجمله فعالیت‌های او در همان سال، برنامه اعتصاب در مقابل سفارت آمریکا در انگلیس بود که در روز اعتصاب و به هنگام فرارسیدن وقت نماز، اعتصاب‌کنندگان نماز جماعت را به امامت او در یکی از خیابان‌های لندن برگزار کردند. پس از آن به کشور بازگشت و به سخنرانی و تبلیغ دین ادامه داد و به شهرهای مختلف سفر می‌کرد.  
میرزا حسن نوری همدانی ازجمله خطبای برجسته قم بود که از نخستین سال‌های تحصیل در قم، با سفر به شهرهای مختلف، به تبلیغ دین می‌پرداخت. ازجمله در سال ۱۳۲۷ش به نهاوند رفت و همراه با افرادی چون [[حسین نوری همدانی]]، [[علی دوانی]] و [[علی‌اصغر مروارید]]، جلسات دینی در آن شهر را اداره می‌کرد.<ref>دوانی، ج ۶، ص۳۸۴.</ref> او همچنین در قم و در خانه‌های مراجع تقلید به منبر می‌رفت و سخنرانی می‌کرد.<ref>آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ص۱۳۶</ref> و به‌ویژه سخنران اصلی حسینیه آیت‌الله مرعشی نجفی بود.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۹۴.</ref> همچنین به تدریس فن خطابه در [[حوزه علمیه قم]] می‌پرداخت.<ref>ادهم‌نژاد، «واعظ وارسته میرزا حسن نوری همدانی»، ص۱۲۱.</ref>
 
نوری همدانی اهتمام ویژه‌ای به تشکیل و اداره کانون‌های فرهنگی داشت و در سال ۱۳۳۷ش مکتب ولیعصر (عج) را در قم بنیان نهاد. سپس کانون مهدیه را با هدف هدایت و راهنمایی جوانان تأسیس کرد و بر اساس اسناد ساواک، در سال ۱۳۴۵ش کانون قائمیه را هم در قم بنیان نهاده بود. این کانون با هدف برگزاری بحث‌های دینی برای دانش‌آموزان تأسیس شده بود و اغلب شرکت‌کنندگان آن دانش‌آموزان و دانشجویان بودند. کانون فوق فاقد مجوز قانونی بود و ساواک همواره او را برای دریافت مجوز تحت فشار قرار می‌داد. نوری همدانی در سال ۱۳۴۶ش اغلب کانون‌ها و انجمن‌های مذهبی قم چون کانون نقدی، کانون اثنی‌عشری، انجمن قائمیه و انجمن صادقیه را با هم ادغام کرد و انجمن‌های اسلامی قم را تشکیل داد و خود مسئولیت آن را بر عهده گرفت. این انجمن دارای دوشاخه مکتب ولیعصر و انجمن مهدیه بود. مکتب ولیعصر به جوانان مذهبی دبیرستان‌ها، ادارات، کسبه و بازار اختصاص داشت و هر جمعه شب در مکانی در کنار خانه میرزا حسن نوری تشکیل جلسه می‌داد و چند تن از جوانان، پیرامون موضوعات دینی، علمی، اخلاقی و فرهنگی ـ اجتماعی بحث می‌کردند و حسن نوری همدانی سخنران ثابت آن جلسات بود. گاهی هم یکی از نویسندگان به‌عنوان سخنران دعوت می‌شد. این انجمن در برگزاری اعیادی چون نیمه شعبان فعال بود و آن را با شکوه تمام برگزار می‌کرد. در کنار شاخه فوق، انجمن مهدیه، برای نوجوانان اختصاص داشت و صبحگاه هر جمعه در مکتب ولیعصر تشکیل می‌شد و سخنران آن نیز میرزا حسن نوری همدانی بود. به همین سبب، [[ساواک]] از او به‌عنوان گرداننده اصلی کانون‌های مذهبی قم نام می‌برد.<ref>آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref> این انجمن‌ها، فضای جالبی را در قم ایجاد کرده بود و در آنجا جوانان پرشور مذهبی تغذیه فکری می‌شدند. در برخی از جلسات آن انجمن‌ها، بالغ بر ۱۵۰ نفر شرکت می‌کردند که اغلب از جوانان فعال به شمار می‌رفتند.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران، ص۲۹۳.</ref> ساواک در گزارشی که از فعالیت‌های این انجمن‌ها تهیه کرد، اعلام نمود که «فعالیت‌های آن تحت مراقبت ساواک قرار دارد و عوامل و گردانندگان این کانون‌ها از طرفداران [امام] خمینی می‌باشند و در جلسه، به نحوی از انحاء ذکری از نامبرده به میان می‌آورند«.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران، ص۱۴۲.</ref> نوری همدانی به سبب این فعالیت بارها به ساواک احضار شد.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران، ص۱۳۶.</ref>
 
او در ۱۳۴۴ش پس از تبعید امام‌خمینی به نجف اشرف، همراه با جمعی از مدرسان و محصلان حوزه علمیه قم نامه‌ای به امام‌خمینی ارسال کرد و در آن، انتقال ایشان از ترکیه به عتبات عالیات را مایه خرسندی دانست، ولی با اشاره به غیرقانونی بودن [[تبعید امام‌خمینی|تبعید ایشان به خارج از کشور]] به سبب «دفاع از قرآن و حقوق ملت ایران اسلام و حمایت از [[استقلال]] و تمامیت ارضی کشور اسلامی ایران»، تنفر و تأثر خود را از تداوم تبعید ایشان اعلام کردند و بر پیروی خود از «منویات مقدس آن قائد عظیم‌الشأن» تأکید کردند و خواستار رفع موانع بازگشت ایشان به کشور شدند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۷۸- ۱۷۳؛ سیر مبارزات امام در آیینه...، ج۵، ص۳۷۲-۳۶۹؛ دوانی، ص۱۵۸-۱۶۳.</ref> تداوم فعالیت‌های سیاسی باعث شد تا او در ماه رمضان سال ۱۳۴۶ش توسط ساواک ممنوع‌المنبر شود.<ref>دوانی، ص۱۵۰.</ref> ساواک در گزارشی دیگر در اردیبهشت ۱۳۴۷، از میرزا حسن نوری و برادرش [[حسین نوری همدانی]] به‌عنوان روحانیان افراطی نام برد و در همان سال نیز رفع ممنوعیت آنان از سخنرانی را به سپردن تعهد منوط کرد.<ref>دوانی، ص۱۶۲.</ref> او در آذر ۱۳۴۸ش به ساواک احضار شد.<ref>دوانی، ص۱۹۵.</ref> همچنین ساواک بارها به او درباره فعالیت‌های مکتب ولیعصر تذکر داد و در نهایت با توجه به نقش آن انجمن در باروری فکری طلاب جوان قم، آنجا را در سال ۱۳۵۵ش تعطیل کرد.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران، ص۲۹۳.</ref> و حسن نوری همدانی هم توسط ساواک دستگیر و مدتی زندانی شد.<ref>ادهم‌نژاد، «واعظ وارسته میرزا حسن نوری همدانی»، ص۱۱۹.</ref> او پس از آزادی از زندان و در پی تعطیل شدن انجمن اسلامی ولی‌عصر (عج)، به کارهای تبلیغی دیگر مشغول گردید و با شیوه جدید به میدان مبارزه فرهنگی وارد شد. وی در مهر ۱۳۵۷ عامل توزیع اعلامیه مضره در مدرسه حجتیه شهر قم بود.<ref>انقلاب اسلامی به...، ج۱۲، ص۳۶۵.</ref>
 
== فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب ==
حسن نوری همدانی پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] به فعالیت‌های فرهنگی ـ تبلیغی ادامه داد و در سال ۱۳۵۹ش به دستور امام‌خمینی برای تبلیغ و هدایت نیروهای مسلمان ساکن [[انگلستان]]، به آنجا اعزام شد و به راهنمایی اسلام‌دوستان (دانشجو و غیردانشجو) پرداخت. او پس از ورود به انگلستان و ابلاغ پیام رهبر انقلاب اسلامی، به سازمان‌دهی فکری ـ سیاسی نیروها پرداخت و محل زندگی و کار او، محفل اجتماع و برنامه‌ریزی برای پویاسازی اندیشه جوانان شد. ازجمله فعالیت‌های او در همان سال، برنامه اعتصاب در مقابل سفارت آمریکا در انگلیس بود که در روز اعتصاب و به هنگام فرارسیدن وقت نماز، اعتصاب‌کنندگان [[نماز جماعت]] را به امامت او در یکی از خیابان‌های لندن برگزار کردند. پس از آن به کشور بازگشت و به سخنرانی و تبلیغ دین ادامه داد و به شهرهای مختلف سفر می‌کرد.  
==تألیفات==
==تألیفات==
همچنین به تألیف آثار علمی نیز می‌پرداخت و برخی از آثار او عبارت است از: ۱- مجموعه آثار شامل اشعار علمی ـ عرفانی. ۲ ـ پیروزی در سایه شکست (تاریخ انقلاب خونین حسینی (ع)). ۳ ـ توضیح المسائل جیبی (شامل فتاوای مراجع). ۴ ـ مجموعه آثار علمی ـ تاریخی (مجموعه سخنرانی‌های او در ۲۰ جلد). ۵ـ رجال آیت‌الله بروجردی (در هفت جلد). ۶- تنظیم فهرست کتابخانه آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۹۵.</ref>  
نوری همدانی همچنین به تألیف آثار علمی نیز می‌پرداخت و برخی از آثار او عبارت است از: ۱- مجموعه آثار شامل اشعار علمی ـ عرفانی. ۲ ـ پیروزی در سایه شکست (تاریخ انقلاب خونین حسینی (ع)). ۳ ـ توضیح المسائل جیبی (شامل فتاوای مراجع). ۴ ـ مجموعه آثار علمی ـ تاریخی (مجموعه سخنرانی‌های او در ۲۰ جلد). ۵ـ رجال آیت‌الله بروجردی (در هفت جلد). ۶- تنظیم فهرست کتابخانه آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۹۵.</ref>  
==درگذشت==
==درگذشت==
نوری همدانی در اواسط اسفندماه سال ۱۳۶۹ (قبل از ماه مبارک رمضان) در حالی که عازم سیرجان بود، در مسیر تهران ـ سیرجان و بین یزد و کرمان براثر تصادف درگذشت. پیکر او به قم منتقل و در جوار حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.<ref>صادقی، «حسن نوری همدانی، اسوه اخلاص»، ص۷۵-۷۷.</ref>
نوری همدانی در اواسط اسفندماه سال ۱۳۶۹ (قبل از ماه رمضان) در حالی که عازم سیرجان بود، در مسیر تهران ـ سیرجان و بین یزد و کرمان براثر تصادف درگذشت. پیکر او به [[قم]] منتقل و در جوار [[حرم حضرت معصومه(س]]) به خاک سپرده شد.<ref>صادقی، «حسن نوری همدانی، اسوه اخلاص»، ص۷۵-۷۷.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
۲۴٬۹۱۰

ویرایش