Image-reviewer، emailconfirmed، مدیران
۴٬۵۲۶
ویرایش
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
==ظهور و بطون قرآن== | ==ظهور و بطون قرآن== | ||
قرآن کریم تنها شامل یک سطح از معنا نیست که همگان به طور مساوی آن را درک کنند، بلکه این کتاب آسمانی دربردارنده لایهها و سطوح معانی گوناگون است.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۵۹ ـ ۶۲.</ref> مراد از ظهور در قرآن، معناى ظاهرى و ابتدایى است که از آیات به دست مىآید و مراد از بطون، معناى نهفته در آیات است که فراتر از مفهوم ظاهرى آیات است و این معناى باطنى، ممکن است به مفهوم ظاهرى آیه نزدیک باشد یا با آن فاصله داشته باشد؛<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۳/۷۴.</ref> چنانکه در بعضی روایات، عرض [[امانت و امانتداری|امانت]] در قرآن | قرآن کریم تنها شامل یک سطح از معنا نیست که همگان به طور مساوی آن را درک کنند، بلکه این کتاب آسمانی دربردارنده لایهها و سطوح معانی گوناگون است.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۵۹ ـ ۶۲.</ref> مراد از ظهور در قرآن، معناى ظاهرى و ابتدایى است که از آیات به دست مىآید و مراد از بطون، معناى نهفته در آیات است که فراتر از مفهوم ظاهرى آیات است و این معناى باطنى، ممکن است به مفهوم ظاهرى آیه نزدیک باشد یا با آن فاصله داشته باشد؛<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۳/۷۴.</ref> چنانکه در بعضی روایات، عرض [[امانت و امانتداری|امانت]] در قرآن<ref>احزاب، ۷۲.</ref> به [[ولایت امیرالمؤمنین(ع)]] تفسیر شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۴۱۳.</ref> اندیشمندان اسلامی نیز با تمسک به روایات، بر بطون و چندلایهبودنِ آیات قرآن تأکید کردهاند.<ref>قونوی، اعجاز البیان فی تفسیر امّ القرآن، ۱۲۸؛ آملی، تفسیر المحیط، ۱/۳۰۲ ـ ۳۰۶؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱/۳۰ ـ ۳۱؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۳/۷۲ ـ ۷۴.</ref> | ||
[[امامخمینی]] ظاهر و باطن قرآن و صورت و معنای آن را به بدن و روح [[تشبیه و تنزیه|تشبیه]] میکند که از هم قابل تفکیک نیستند.<ref>امامخمینی، دعاء السحر، ۶۲.</ref> به اعتقاد ایشان توقف بر ظواهر و عدم عبور و تجاوز از آن به باطن، موجب هلاکت و پایه جهل و نادانی میشود و اساس انکار [[نبوت]] و [[ولایت]] است؛<ref>امامخمینی، دعاء السحر، ۵۹ ـ ۶۰.</ref> به همین دلیل کسانی که تنها دعوت به ظاهر و صورت میکنند و مردم را از آداب باطنی باز میدارند و مانع رسیدن به انسانیت و وصول به حقتعالی هستند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۵۴.</ref> در مقابل، کسانی مانند جاهلان از [[صوفیه]] که رسیدن به باطن را از غیر ظاهر جستجو میکنند، بر [[صراط مستقیم]] نیستند؛ زیرا ظاهر، خود طریقی به سوی باطن است.<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۰۱؛ امامخمینی، دعاء السحر، ۶۲.</ref> | [[امامخمینی]] ظاهر و باطن قرآن و صورت و معنای آن را به بدن و روح [[تشبیه و تنزیه|تشبیه]] میکند که از هم قابل تفکیک نیستند.<ref>امامخمینی، دعاء السحر، ۶۲.</ref> به اعتقاد ایشان توقف بر ظواهر و عدم عبور و تجاوز از آن به باطن، موجب هلاکت و پایه جهل و نادانی میشود و اساس انکار [[نبوت]] و [[ولایت]] است؛<ref>امامخمینی، دعاء السحر، ۵۹ ـ ۶۰.</ref> به همین دلیل کسانی که تنها دعوت به ظاهر و صورت میکنند و مردم را از آداب باطنی باز میدارند و مانع رسیدن به انسانیت و وصول به حقتعالی هستند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۵۴.</ref> در مقابل، کسانی مانند جاهلان از [[صوفیه]] که رسیدن به باطن را از غیر ظاهر جستجو میکنند، بر [[صراط مستقیم]] نیستند؛ زیرا ظاهر، خود طریقی به سوی باطن است.<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۰۱؛ امامخمینی، دعاء السحر، ۶۲.</ref> |