پرش به محتوا

سوره عصر: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ بهمن ۱۴۰۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''سوره عصر'''،  
'''سوره عصر'''،  
==اهمیت و جایگاه سوره عصر==
==اهمیت و جایگاه سوره عصر==
والعصر در اصطلاح تفسیری به معنای سوگند به فشارها و مشکلاتی است که در طول زندگی بشر وجود دارد و منظور از «عصر» اشاره به عصر ظهور دین اسلام و بعثت پیامبر خاتم (ص)؛ یعنی عصر حاکمیت نور معرفت بر ظلمت جهالت و یا اشاره است به عصر ظهور و قیام حضرت مهدی (ع) و حاکمیت مطلق حق‌تعالی بر باطل.<ref>مکارم شیرازی، برگزیده تفسیر نمونه، ج۵، ص۵۷۴-۵۷۵؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۶۴، ص۵۹؛ انباری، کمال الدین، ج۲، ص۶۵۶.</ref>
والعصر در اصطلاح تفسیری به معنای سوگند به فشارها و مشکلاتی است که در طول زندگی بشر وجود دارد و منظور از «عصر» اشاره به عصر ظهور [[دین اسلام]] و بعثت [[پیامبر اکرم(ص)|پیامبر خاتم(ص)]]؛ یعنی عصر حاکمیت نور معرفت بر ظلمت جهالت و یا اشاره است به عصر ظهور و [[قیام حضرت مهدی(ع)]] و حاکمیت مطلق حق‌تعالی بر باطل.<ref>مکارم شیرازی، برگزیده تفسیر نمونه، ج۵، ص۵۷۴-۵۷۵؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۶۴، ص۵۹؛ انباری، کمال الدین، ج۲، ص۶۵۶.</ref>


در اهمیت و جایگاه این سوره در روایات آمده؛ هر کس سوره عصر را در نمازهای مستحبی قرائت کند خداوند در روز قیامت چهره‌اش نورانی و او را وارد بهشت می‌کند.<ref>صدوق، ثواب الاعمال، ص۱۲۵؛ مکارم شیرازی، برگزیده تفسیر نمونه، ج۵، ص۵۷۴-۵۷۵.</ref> اهل معرفت نیز به این سوره توجه ویژه‌ای دارند.<ref>کاشانی، تأویلات کاشانی، ج۲، ص۴۲۸؛ مدارج السالکین، ص۹)</ref> و معتقدند سالک باید در فشار بلا، مجاهده و ریاضت باشد تا قلب او تصفیه و به ملاقات حق‌تعالی برسد.<ref>کبری، تأویلات نجمیه، ج۶، ص۳۴۷؛ حقی، تفسیر روح البیان، ج۱، ص۳۷)</ref> جامعیّت این سوره به حدّی است که به باور برخی اهل معرفت تمام مقاصد قرآن در این سوره خلاصه شده است..<ref>مکارم شیرازی، برگزیده تفسیر نمونه، ج۵، ص۵۷۳-۵۷۵.</ref>
در اهمیت و جایگاه سوره عصر در روایات آمده؛ هر کس سوره عصر را در نمازهای مستحبی قرائت کند خداوند در روز قیامت چهره‌اش نورانی و او را وارد بهشت می‌کند.<ref>صدوق، ثواب الاعمال، ص۱۲۵؛ مکارم شیرازی، برگزیده تفسیر نمونه، ج۵، ص۵۷۴-۵۷۵.</ref> [[اهل معرفت]] نیز به این سوره توجه ویژه‌ای دارند<ref>کاشانی، تأویلات کاشانی، ج۲، ص۴۲۸؛ مدارج السالکین، ص۹.</ref> و معتقدند سالک باید در فشار بلا، مجاهده و [[ریاضت]] باشد تا قلب او تصفیه و به ملاقات حق‌تعالی برسد.<ref>کبری، تأویلات نجمیه، ج۶، ص۳۴۷؛ حقی، تفسیر روح البیان، ج۱، ص۳۷.</ref> جامعیّت این سوره به حدّی است که به باور برخی اهل معرفت تمام مقاصد قرآن در این سوره خلاصه شده است.<ref>مکارم شیرازی، برگزیده تفسیر نمونه، ج۵، ص۵۷۳-۵۷۵.</ref>[[امام‌خمینی]]، نیز در آثار خویش این سوره را مورد توجه قرارداده و با دو رویکرد فلسفی و عرفانی آن را تفسیر کرده است.<ref>امام‌خمینی، تعلیقات علی شرح فصوص  الحکم ومصباح الأنس، ص۱۲۵؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۸۴؛ صحیفه امام، ج۱۲، ص۴۲۳.</ref>
امام‌خمینی، نیز در آثار خویش این سوره را مورد توجه قرارداده و با دو رویکرد فلسفی و عرفانی آن را تفسیر کرده است.<ref>امام‌خمینی، تعلیقات علی شرح فصوص  الحکم ومصباح الأنس، ص۱۲۵؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۸۴؛ صحیفه امام، ج۱۲، ص۴۲۳.</ref>


==معنای «والعصر»==
==معنای «والعصر»==
امام‌خمینی، دو احتمال در معنای «والعصر» قائل است، یکی با رویکرد عرفانی و دیگری با رویکرد فلسفی بیان می‌شود. امّا احتمال اول: به باور ایشان همه عالم و موجودات در آن، عصاره انسان کامل هستند و خداوند به این عصاره قسم می‌خورد. ایشان دلیل استثنای مؤمنان از خسران را عمل صالح و تکیه بر حق و صبر می‌داند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه ج۱۲، ص۴۲۳.</ref> امّا احتمال دوم که رویکرد فلسفی است، به اعتقاد ایشان، هیولی که صف نعال وجود است و بیش از قوه وجودی نیست وقتی ترقی کرد و به مرتبه جسم مطلق رسید، وصف جسمیت در او به فعلیت می‌رسد و همینطور ترقی می‌کند به عنصریت، معدن، نبات و حیوان می‌رسد. وقتی انسان شد، آن مرتبه روح بشری از تمام موجودات عالم طبیعت جامع‌تر است و عصاره همه آنهاست؛ زیرا کمال همه جسم و معدن و عنصر و نبات و حیوان را دارا می‌باشد و مرید، مدرک و سمیع و بصیر است و نسخه عالم طبیعت است..<ref>امام‌خمینی، تقریرات فلسفه ج۲، ص۲۶۰.</ref>
امام‌خمینی، دو احتمال در معنای «والعصر» قائل است، یکی با رویکرد [[عرفان|عرفانی]] و دیگری با رویکرد [[فلسفه|فلسفی]] بیان می‌شود. امّا احتمال اول: به باور ایشان همه عالم و موجودات در آن، عصاره [[انسان کامل]] هستند و خداوند به این عصاره قسم می‌خورد. ایشان دلیل استثنای مؤمنان از خسران را عمل صالح و تکیه بر حق و [[صبر]] می‌داند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه ج۱۲، ص۴۲۳.</ref> امّا احتمال دوم که رویکرد فلسفی است، به اعتقاد ایشان، هیولی که صف نعال وجود است و بیش از قوه وجودی نیست وقتی ترقی کرد و به مرتبه جسم مطلق رسید، وصف جسمیت در او به فعلیت می‌رسد و همینطور ترقی می‌کند به عنصریت، معدن، نبات و حیوان می‌رسد. وقتی انسان شد، آن مرتبه روح بشری از تمام موجودات عالم طبیعت جامع‌تر است و عصاره همه آنهاست؛ زیرا کمال همه جسم و معدن و عنصر و نبات و حیوان را دارا می‌باشد و مرید، مدرک و سمیع و بصیر است و نسخه عالم طبیعت است..<ref>امام‌خمینی، تقریرات فلسفه ج۲، ص۲۶۰.</ref>


خسران انسان
== خسران انسان ==
به اعتقاد افضل معرفت، بدون ایمان به خدای تعالی سلوک معنا و مفهومی ندارد.<ref>طوسی، اوصاف الاشراف، ص۹.</ref>؛ زیرا در قرآن نوعاً به همراه ایمان، عمل صالح نیز ذکر شده است چنانچه در سوره عصر سلوک با ایمان و عمل به همه کارهای صالح که جمع محلی به الف و لام «الصالحات» بر آن دلالت دارد، دو عامل از عوامل نجات انسان از خسران است.<ref>الدمشقی، مدارج السالکین، ص۹.</ref>
به اعتقاد افضل معرفت، بدون ایمان به خدای تعالی [[سیر و سلوک|سلوک]] معنا و مفهومی ندارد؛<ref>طوسی، اوصاف الاشراف، ص۹.</ref> زیرا در [[قرآن]] نوعاً به همراه [[ایمان و کفر|ایمان]]، عمل صالح نیز ذکر شده است چنانچه در سوره عصر سلوک با ایمان و عمل به همه کارهای صالح که جمع محلی به الف و لام «الصالحات» بر آن دلالت دارد، دو عامل از عوامل نجات انسان از خسران است.<ref>الدمشقی، مدارج السالکین، ص۹.</ref>
امام‌خمینی، نیز با استناد به سوره والعصر، معتقد است ورود به این دنیا خود حجاب است و کسی به رستگاری می‌رسد که از این حجاب عبور کند و به ولایت مطلقه و توحید حقیقی ایمان آورد و به آن عمل کند، در غیر این صورت ظلمات و احتجاب عالم طبیعت، او را مورد خسران قرار می‌دهد.<ref>امام‌خمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الإنس، ص۱۲۵.</ref>
 
ایشان معتقد است خسرانی که در این سوره توصیف شده به قدری برای انسان محجوب است که اگر اطلاع بر آن پیدا کند، آرام و قرار نخواهد داشت.<ref>امام‌خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۳۷۸-۳۷۹.</ref> انسانی که غرق مادیات است و قلب خود را ظلمانی کرده، نمی‌تواند خسران خود را بفهمد، زیرا فطرتی که براق سیر الی الله است و سرمایه وصول به کمال مطلق می‌باشد، اگر به شکوفایی نرسد، بالاترین خسران است و حسرتی از آن بالاتر نیست.<ref>امام‌خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۸۴-۸۵.</ref>
[[امام‌خمینی]]، نیز با استناد به سوره والعصر، معتقد است ورود به این دنیا خود حجاب است و کسی به رستگاری می‌رسد که از این حجاب عبور کند و به ولایت مطلقه و توحید حقیقی ایمان آورد و به آن عمل کند، در غیر این صورت ظلمات و احتجاب عالم طبیعت، او را مورد خسران قرار می‌دهد.<ref>امام‌خمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الإنس، ص۱۲۵.</ref>  
به باور امام‌خمینی، مفهوم خسران در این سوره بُعد معنوی و روحی است نه جسمانی؛ زیرا اصلاً خسران در جسم و بدن مطرح نیست؛ زیرا میزان سعادت انسان، ایمان و عمل صالح و صبر است و کسانی که ایمان ندارند غرق در خسران معنوی‌اند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه ج۷، ص۳۰۱-۳۰۲.</ref>
 
ایشان معتقد است خسرانی که در این سوره توصیف شده به قدری برای انسان محجوب است که اگر اطلاع بر آن پیدا کند، آرام و قرار نخواهد داشت.<ref>امام‌خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۳۷۸-۳۷۹.</ref> انسانی که غرق مادیات است و قلب خود را ظلمانی کرده، نمی‌تواند خسران خود را بفهمد، زیرا فطرتی که براق سیر الی‌الله است و سرمایه وصول به کمال مطلق می‌باشد، اگر به شکوفایی نرسد، بالاترین خسران است و حسرتی از آن بالاتر نیست.<ref>امام‌خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۸۴-۸۵.</ref> به باور امام‌خمینی، مفهوم خسران در این سوره بُعد معنوی و روحی است نه جسمانی؛ زیرا اصلاً خسران در جسم و بدن مطرح نیست؛ زیرا میزان سعادت انسان، ایمان و عمل صالح و صبر است و کسانی که ایمان ندارند غرق در خسران معنوی‌اند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه ج۷، ص۳۰۱-۳۰۲.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۲۷٬۲۷۱

ویرایش