۲۸٬۴۲۹
ویرایش
جز (added Category:مقاله های نیازمند ارزیابی using HotCat) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''امامیه''': مکتب کلامی شیعیان، منسوب به امامان معصوم (ع) | '''امامیه''': مکتب کلامی شیعیان، منسوب به امامان معصوم(ع) | ||
کلام شیعی در عصر [[امامان معصوم(ع)]] سامانیافته نبود و متکلمان شیعی در آن دوران، به دلیل نیازهای زمانی به بحث درباره موضوعات و مسائل ویژهای میپرداختند. سامانیافتن کلام شیعی در [[عصر غیبت]] به دست متکلمانی چون ابراهیم نوبختی، [[شیخ صدوق]]، [[شیخ مفید]]، [[سید مرتضی]] و [[شیخ طوسی]] تحقق یافت.<ref>جبرئیلی، ساختار کلام شیعی، ۱۲۷ ـ ۱۲۸.</ref> | کلام شیعی در عصر [[امامان معصوم(ع)]] سامانیافته نبود و متکلمان شیعی در آن دوران، به دلیل نیازهای زمانی به بحث درباره موضوعات و مسائل ویژهای میپرداختند. سامانیافتن کلام شیعی در [[عصر غیبت]] به دست متکلمانی چون ابراهیم نوبختی، [[شیخ صدوق]]، [[شیخ مفید]]، [[سید مرتضی]] و [[شیخ طوسی]] تحقق یافت.<ref>جبرئیلی، ساختار کلام شیعی، ۱۲۷ ـ ۱۲۸.</ref> | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
۳. امامت: مسئله [[امامت]] یکی از مسائل مهم و اصلی [[مذهب شیعه]] است که با ادله متعدد عقلی و نقلی آن را اثبات کردهاند.<ref>مفید، النکت الاعتقادیه، ۳۹؛ مفید، الافصاح، ۲۷ ـ ۲۹؛ سید مرتضی، الشافی فی الامامه، ۱/۴۷؛ حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ۳۶۲ ـ ۳۶۳؛.</ref> امامخمینی نیز درباره امامت افزون بر گرایش کلامی، به بُعد عرفانی و اجتماعی آن نیز پرداخته است و در برخی آثار خویش در ردّ شبهاتی که بعضی منحرفان مطرح کردهاند، بهتفصیل به این موضوع پرداخته است.<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۱۰۵ ـ ۱۶۵.</ref> ایشان امامت را یک اصل الهی برخاسته از متن دین برای راهبری جامعه میداند که بدون آن [[سعادت]] تحقق نمییابد، و این اصل را از [[اصول مذهب شیعه|اصول مذهب]] میشمارد<ref>امام خمینی، کتاب الطهاره، ۳/۴۴۱.</ref> و بر این باور است که مقام امامت صرفاً یک مقام اعتباری نیست؛<ref>امامخمینی، تقریرات، ۳/۳۵۲.</ref> بلکه یک منصب حقیقی الهی است که [[پیامبر(ص)]] از طرف [[خداوند]] مأمور به نصب و جعل و تصریح به آن میشود.<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۱۹۷؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۲۱ و ۲۰/۱۱۲.</ref>{{ببینید|امامت|مشروعیت}} | ۳. امامت: مسئله [[امامت]] یکی از مسائل مهم و اصلی [[مذهب شیعه]] است که با ادله متعدد عقلی و نقلی آن را اثبات کردهاند.<ref>مفید، النکت الاعتقادیه، ۳۹؛ مفید، الافصاح، ۲۷ ـ ۲۹؛ سید مرتضی، الشافی فی الامامه، ۱/۴۷؛ حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ۳۶۲ ـ ۳۶۳؛.</ref> امامخمینی نیز درباره امامت افزون بر گرایش کلامی، به بُعد عرفانی و اجتماعی آن نیز پرداخته است و در برخی آثار خویش در ردّ شبهاتی که بعضی منحرفان مطرح کردهاند، بهتفصیل به این موضوع پرداخته است.<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۱۰۵ ـ ۱۶۵.</ref> ایشان امامت را یک اصل الهی برخاسته از متن دین برای راهبری جامعه میداند که بدون آن [[سعادت]] تحقق نمییابد، و این اصل را از [[اصول مذهب شیعه|اصول مذهب]] میشمارد<ref>امام خمینی، کتاب الطهاره، ۳/۴۴۱.</ref> و بر این باور است که مقام امامت صرفاً یک مقام اعتباری نیست؛<ref>امامخمینی، تقریرات، ۳/۳۵۲.</ref> بلکه یک منصب حقیقی الهی است که [[پیامبر(ص)]] از طرف [[خداوند]] مأمور به نصب و جعل و تصریح به آن میشود.<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۱۹۷؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۲۱ و ۲۰/۱۱۲.</ref>{{ببینید|امامت|مشروعیت}} | ||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
== منابع == | |||
[[رده:مقاله های نیازمند ارزیابی]] | [[رده:مقاله های نیازمند ارزیابی]] |