پرش به محتوا

قاعده تجاوز: تفاوت میان نسخه‌ها

۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ اسفند ۱۴۰۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۰: خط ۱۰:
در اثبات مفاد قاعده تجاوز علاوه بر روایات به [[اجماع]] و [[سیره عقلا]] نیز استناد شده است:  
در اثبات مفاد قاعده تجاوز علاوه بر روایات به [[اجماع]] و [[سیره عقلا]] نیز استناد شده است:  


# اجماع: تمام فقها بر اصل این قاعده اتفاق نظر دارند و اختلاف نظر آنان در فروع و مصادیق این قاعده است؛<ref>نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۱۲/۳۱۲.</ref> هرچند به لحاظ مدرکی‌بودنِ چنین اجماعی ارزش مستقل ندارد.  
* اجماع: تمام فقها بر اصل این قاعده اتفاق نظر دارند و اختلاف نظر آنان در فروع و مصادیق این قاعده است؛<ref>نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۱۲/۳۱۲.</ref> هرچند به لحاظ مدرکی‌بودنِ چنین اجماعی ارزش مستقل ندارد.
# سیره عُقلا: از نظر بعضی فقها، سیره عقلا بر حکم به صحت عمل پس از گذشت آن، جاری است<ref>مکارم شیرازی، القواعد الفقهیه، ۱/۲۲۰.</ref> و این سیره را برگرفته از اصل صحت دانسته‌اند، بر این مبنا که اصل صحت علاوه بر فعل غیر، فعل خود شخص را نیز شامل می‌شود.<ref>مکارم شیرازی، القواعد الفقهیه، ۱/۲۲۰.</ref>
* سیره عُقلا: از نظر بعضی فقها، سیره عقلا بر حکم به صحت عمل پس از گذشت آن، جاری است<ref>مکارم شیرازی، القواعد الفقهیه، ۱/۲۲۰.</ref> و این سیره را برگرفته از اصل صحت دانسته‌اند، بر این مبنا که اصل صحت علاوه بر فعل غیر، فعل خود شخص را نیز شامل می‌شود.<ref>مکارم شیرازی، القواعد الفقهیه، ۱/۲۲۰.</ref>


امام‌خمینی در اثبات این قاعده به روایات متعددی استناد کرده است؛<ref>امام‌خمینی، الاستصحاب، ۳۰۶ ـ ۳۱۱.</ref> ازجمله در صحیحه زراره آمده است [[امام‌صادق(ع)]] شکی را که پس از خروج از یک جزء و داخل‌شدن در جزء دیگر پدید آمده باشد؛ بی‌اعتبار دانسته و اثری را بر آن مترتب نمی‌داند.<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ۸/۲۳۷ ـ ۲۳۸.</ref> از نگاه ایشان اگرچه بعضی از این روایات مربوط به [[نماز]] است، اما ذیل این دسته از روایات، بیانی کلی وجود دارد که در جمیع ابواب [[عبادات]] جاری است.<ref>امام‌خمینی، الاستصحاب، ۳۰۷ و ۳۱۹ ـ ۳۲۰.</ref>
امام‌خمینی در اثبات این قاعده به روایات متعددی استناد کرده است؛<ref>امام‌خمینی، الاستصحاب، ۳۰۶ ـ ۳۱۱.</ref> ازجمله در صحیحه زراره آمده است [[امام‌صادق(ع)]] شکی را که پس از خروج از یک جزء و داخل‌شدن در جزء دیگر پدید آمده باشد؛ بی‌اعتبار دانسته و اثری را بر آن مترتب نمی‌داند.<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ۸/۲۳۷ ـ ۲۳۸.</ref> از نگاه ایشان اگرچه بعضی از این روایات مربوط به [[نماز]] است، اما ذیل این دسته از روایات، بیانی کلی وجود دارد که در جمیع ابواب [[عبادات]] جاری است.<ref>امام‌خمینی، الاستصحاب، ۳۰۷ و ۳۱۹ ـ ۳۲۰.</ref>


== '''نکات کاربردی''' ==
== '''نکات کاربردی''' ==
* مشهور فقها مفاد این قاعده را منحصر به شک در اصل وجود عمل دانسته‌اند.<ref>نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۱۲/۳۱۲؛ بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۱/۳۲۰.</ref> امام‌خمینی همسو با مشهور به قرینه فهم عرفی و با استناد به برخی روایاتِ دیگر، مراد از شک در این روایات را شک در اصل وجود و انجام عمل می‌داند، نه شک در صحت یا شک در تحقق جزء یا شرط پیش از تجاوز از محل.<ref>امام‌خمینی، الاستصحاب، ۳۱۲ ـ ۳۱۳.</ref>  
* مشهور فقها مفاد این قاعده را منحصر به شک در اصل وجود عمل دانسته‌اند.<ref>نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۱۲/۳۱۲؛ بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۱/۳۲۰.</ref> امام‌خمینی همسو با مشهور به قرینه فهم عرفی و با استناد به برخی [[حدیث|روایاتِ]] دیگر، مراد از شک در این روایات را شک در اصل وجود و انجام عمل می‌داند، نه شک در صحت یا شک در تحقق جزء یا شرط پیش از تجاوز از محل.<ref>امام‌خمینی، الاستصحاب، ۳۱۲ ـ ۳۱۳.</ref>  
* امام‌خمینی همسو با اصولیان دیگر<ref>نایینی، فوائد الاصول، ۴/۶۲۷.</ref> بر این نظر است که بر اساس روایات باب و فهم [[عرف]] و عقلا، مقصود از گذشتن از محل، محل شرعی عمل است نه محلی که از روی عادت در آن فعلی انجام می‌گیرد؛ از این‌رو اگر کسی که در حال خشک‌کردن اعضای وضوست، در انجام‌دادن مسح پای چپ شک کند، در حالی‌که هنوز [[موالات]] در افعال [[وضو]] مختل نشده، باید پای چپ را [[مسح]] کند.<ref>امام‌خمینی، الاستصحاب، ۳۲۶ ـ ۳۲۷ و ۳۲۹.</ref>  
* امام‌خمینی همسو با اصولیان دیگر<ref>نایینی، فوائد الاصول، ۴/۶۲۷.</ref> بر این نظر است که بر اساس روایات باب و فهم [[عرف]] و عقلا، مقصود از گذشتن از محل، محل شرعی عمل است نه محلی که از روی عادت در آن فعلی انجام می‌گیرد؛ از این‌رو اگر کسی که در حال خشک‌کردن اعضای وضوست، در انجام‌دادن مسح پای چپ شک کند، در حالی‌که هنوز [[موالات]] در افعال [[وضو]] مختل نشده، باید پای چپ را [[مسح]] کند.<ref>امام‌خمینی، الاستصحاب، ۳۲۶ ـ ۳۲۷ و ۳۲۹.</ref>  
* امام‌خمینی بر این باور است که دخول در جزء بعدی (غیر) و عدم آن، مطلقاً نقشی در جریان قاعده ندارد؛ زیرا [[فلسفه]] تشریع قاعده، صدق توجه بیشتر (اَذکَر بودن) به عمل، در حین انجام آن است؛ بنابراین اگر از محل آن عمل عبور کرد، چه داخل در غیر شده باشد یا نه، موضوع قاعده محقق خواهد شد؛ هرچند ایشان در برخی موارد به سبب وجود دلایل خاص، انجام‌دادن عمل را در صورت عدم ورود در جزء بعدی، لازم می‌داند، مانند شک در [[سجود]] پیش از قیام.<ref>امام‌خمینی، الاستصحاب، ۳۲۹ ـ ۳۳۳.</ref>  
* امام‌خمینی بر این باور است که دخول در جزء بعدی (غیر) و عدم آن، مطلقاً نقشی در جریان قاعده ندارد؛ زیرا فلسفه تشریع قاعده، صدق توجه بیشتر (اَذکَر بودن) به عمل، در حین انجام آن است؛ بنابراین اگر از محل آن عمل عبور کرد، چه داخل در غیر شده باشد یا نه، موضوع قاعده محقق خواهد شد؛ هرچند ایشان در برخی موارد به سبب وجود دلایل خاص، انجام‌دادن عمل را در صورت عدم ورود در جزء بعدی، لازم می‌داند، مانند شک در [[سجود]] پیش از قیام.<ref>امام‌خمینی، الاستصحاب، ۳۲۹ ـ ۳۳۳.</ref>  
* برخی بر این نظرند که مفاد قاعده، عزیمت و بیانگر الزام به عدم اعتنای به شک است.<ref>نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۱۲/۳۲۲.</ref> امام‌خمینی نیز تصریح کرده است مفاد قاعده بیانگر الزام به عدم اعتنا به شک است نه رخصت؛ به همین دلیل در صورت انجام‌دادن جزء مشکوک، زیادی عمدی محسوب می‌گردد و مبطل نماز است.<ref>امام‌خمینی، الاستصحاب، ۳۳۳ ـ ۳۳۵.</ref>  
* برخی بر این نظرند که مفاد قاعده، عزیمت و بیانگر الزام به عدم اعتنای به شک است.<ref>نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۱۲/۳۲۲.</ref> امام‌خمینی نیز تصریح کرده است مفاد قاعده بیانگر الزام به عدم اعتنا به شک است نه رخصت؛ به همین دلیل در صورت انجام‌دادن جزء مشکوک، زیادی عمدی محسوب می‌گردد و مبطل نماز است.<ref>امام‌خمینی، الاستصحاب، ۳۳۳ ـ ۳۳۵.</ref>  
* از نظر امام‌خمینی قاعده تجاوز بر اصل [[استصحاب]] مقدم است؛ اگرچه بر وجه تقدم آن ثمره مهمی مترتب نمی‌شود.<ref>امام‌خمینی، الاستصحاب، ۳۵۵ ـ ۳۵۶؛ بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۱/۳۱۷.</ref>
* از نظر امام‌خمینی قاعده تجاوز بر اصل [[استصحاب]] مقدم است؛ اگرچه بر وجه تقدم آن ثمره مهمی مترتب نمی‌شود.<ref>امام‌خمینی، الاستصحاب، ۳۵۵ ـ ۳۵۶؛ بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۱/۳۱۷.</ref>
۲۷٬۲۷۱

ویرایش