|
|
خط ۷۵: |
خط ۷۵: |
| == درگذشت == | | == درگذشت == |
| غلامحسین جمی سرانجام در سال ۱۳۸۷، در ۸۳ سالگی در بیمارستان امامخمینی آبادان درگذشت و بنا به وصیت خود، پیکرش به [[نجف اشرف]] منتقل شد و در قبرستان [[وادیالسلام]] به خاک سپرده شد.<ref>جمهوری اسلامی، خبرگزاری.</ref> یادداشتهای روزانه جنگ ازجمله آثار نوشتاری وی است که به همراه خاطرات دیگران دربارهٔ او با نام «نوشتم تا بماند» منتشر شدهاست. وی در ۲۹ سالگی با دختر یکی از سادات بوشهری ازدواج کرد و ثمره آن چهار پسر و دو دختر بود.<ref>جمی، خاطرات، ۲۸–۲۹.</ref> | | غلامحسین جمی سرانجام در سال ۱۳۸۷، در ۸۳ سالگی در بیمارستان امامخمینی آبادان درگذشت و بنا به وصیت خود، پیکرش به [[نجف اشرف]] منتقل شد و در قبرستان [[وادیالسلام]] به خاک سپرده شد.<ref>جمهوری اسلامی، خبرگزاری.</ref> یادداشتهای روزانه جنگ ازجمله آثار نوشتاری وی است که به همراه خاطرات دیگران دربارهٔ او با نام «نوشتم تا بماند» منتشر شدهاست. وی در ۲۹ سالگی با دختر یکی از سادات بوشهری ازدواج کرد و ثمره آن چهار پسر و دو دختر بود.<ref>جمی، خاطرات، ۲۸–۲۹.</ref> |
|
| |
| == عبدالرسول قائمی ==
| |
| [[پرونده:تصویری از عبدالرسول قائمی.jpg|بندانگشتی|تصویری از عبدالرسول قائمی]]
| |
| '''معرفی اجمالی'''
| |
|
| |
| عبدالرسول قائمی در سال ۱۲۷۵ش در دیزچه اصفهان به دنیا آمد و در نوزده سالگی برای تحصیل علوم دینی به حوزه علمیه اصفهان رفت. وی در ادامه به [[قم]] رفت و در درس عبدالکریم حائری حاضر شد. او سپس به نجف رفت و از دروس میرزامحمدحسین نائینی، ضیاءالدین عراقی و سیدابوالحسن اصفهانی بهره برد.
| |
|
| |
| قائمی در سال ۱۳۱۵ برای تبلیغ به آبادان رفت که منبرهای او با استقبال مردم مواجه شد و از سیدابوالحسن اصفهانی خواستند که او در آبادان بماند و ایشان پس از دریافت دو نامه از استاد خود، در آبادان سکونت اختیار کرد و در مبارزه با افکار کسروی و نیز در [[ملی شدن صنعت نفت]] فعال بود.
| |
|
| |
| قائمی در نهضت امامخمینی نیز فعال بود و در رأس روحانیون آبادان قرارداشت و با تدبیری که داشت پناهگاهی برای مبارزان بود و در خروج مخفی مبارزان به عراق و آوردن اعلامیههای امامخمینی به ایران نقش زیادی داشت.
| |
|
| |
| قائمی تا سال ۱۳۶۰ در آبادان سکونت داشت ولی دوازده سال آخر عمر خود را به اصفهان برگشت و به اقامه جماعت و تفسیر قرآن اشتغال داشت و در سال ۱۳۷۲ و در ۹۷ سالگی در اصفهان درگذشت و طبق وصیت او در قم و در یکی از حجرههای حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.
| |
|
| |
|
| |
| '''عبدالرسول قائمی'''، در ۲۴ رمضان ۱۳۱۴ق/ ۱۰/۱۲/۱۲۷۵ش در دیزچه [[اصفهان]] به دنیا آمد.<ref>مرکز بررسی اسناد تاریخی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۹ و ۲.</ref> او در نوزدهسالگی برای تحصیل علوم دینی به [[حوزه علمیه اصفهان]] رفت و پس از فراگیری دورههای سطح و مقدمات نزد استادانی چون: سیداحمد دربامامی، علی یزدی، سیدعلی نجفآبادی، سیدمحمد نجفآبادی و [[سیدمحمدرضا خراسانی]]، به قم رفت و در درس [[عبدالکریم حائری یزدی]] حاضر شد.<ref>جمی، خاطرات، ۹.</ref> او سپس به نجف اشرف سفر کرد و در [[حوزه علمیه نجف]]، نزد [[میرزامحمدحسین نایینی]]، [[ضیاءالدین عراقی]] و سیدابوالحسن اصفهانی، بهره برد<ref>جمی، خاطرات، ۹.</ref>
| |
|
| |
| === مبارزات سیاسی ===
| |
| قائمی در سال ۱۳۱۵ و در اوج خفقان [[رضا پهلوی]]، برای تبلیغ چند ماهه به آبادان رفت. استقبال عمومی از منبرهای او و تقاضای متدینان شهر از [[مرجعیت|مرجع تقلید]] وقت، [[سیدابوالحسن اصفهانی]]، موجب شد قائمی پس از دریافت دو نامه از این استاد خود، عمل به دستور او را لازم بداند و به آبادان سفر کند. او در مدت کوتاهی، یگانه عالم آبادان شد.<ref>جمی، خاطرات، ۹–۱۱؛ طاهری خرمآبادی، خاطرات، ۲۸۰–۲۸۱.</ref> و تأثیر بهسزایی در مبارزه با پیروان [[سیداحمد کسروی]] و فرقه [[بهاییت]] در این شهر داشت.<ref>مرکز بررسی اسناد تاریخی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۱۱–۱۲.</ref> وی همچنین در متن مبارزه برای [[ملیشدن صنعت نفت|ملیکردن صنعت نفت]] حاضر بود و با [[سیدمجتبی نواب صفوی]] و [[فدائیان اسلام]] نیز ارتباط نزدیک داشت.<ref>طاهری خرمآبادی، خاطرات، ۱۴–۱۶.</ref>
| |
|
| |
| === حمایت از نهضت امامخمینی ===
| |
| قائمی از آغاز [[نهضت امامخمینی]] در سال ۱۳۴۱، با ایشان همراه بود و با صدور اعلامیههای مختلف، از نهضت حمایت میکرد.<ref>مرکز بررسی اسناد تاریخی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۱۱–۱۲. جم.</ref> در فروردین ۱۳۴۳، پس از آزادی [[امامخمینی]]، قائمی در تلگرامی، بازگشت ایشان به قم را تبریک گفت و ایشان نیز در پاسخ، از تلاش او در اعتلای اسلام قدردانی کرد و توفیق علمای اسلام را، از خداوند درخواست کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۵۱۵.</ref> ایشان همچنین در اسفند ۱۳۴۸، برای قائمی اجازهنامه شرعی در [[امور حسبیه]] صادر کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۹۸.</ref>{{سخ}}
| |
| قائمی در رأس روحانیان آبادان، افزون بر اینکه احیاکننده آبادان از جهت مسائل دینی و مذهبی بود، این شهر را به پل ارتباطی مبارزان داخل کشور با امامخمینی در [[نجف]] تبدیل کرد؛ چنانکه با تدبیر خاصی که داشت، پناهگاهی برای مبارزان و روحانیان مبارز بود و مزاحمتهای [[ساواک]] برای مبارزان را خنثی میکرد.<ref>جمی، خاطرات، ۸۹–۹۴.</ref> او افزون بر انتقال [[پیامها و اعلامیههای امامخمینی|پیامهای امامخمینی]]، در خروج مخفیانه مبارزان تحت تعقیب [[رژیم پهلوی]] از کشور، از راه آبادان و [[خرمشهر]]، نقش مؤثری داشت و مورد اعتماد امامخمینی بود؛ چنانکه نزدیکترین افراد [[خانواده امامخمینی|خانواده ایشان]] نیز با کمک وی از کشور خارج میشدند.<ref>جمی، خاطرات، ۹۳؛ طاهری خرمآبادی، خاطرات، ۲۸۱؛ مرکز بررسی اسناد تاریخی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، سیوسه و ۱۷۰.</ref>{{سخ}}
| |
| وی که یکی از نمایندگان امامخمینی در دریافت [[وجوه شرعی]] در استان خوزستان بود، به همین دلیل بیشتر مورد سوءظن و تعقیب ساواک بود.<ref>مرکز بررسی اسناد تاریخی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۴۶۷.</ref>
| |
| گستردگی اسناد موجود از ساواک که دربارهٔ پیگیری اقدامات قائمی وجود دارد، دستمایه تدوین و انتشار کتاب مستقلی از [[یاران امام (کتاب)|مجموعه یاران امام،]] در ۶۰۰ صفحه دربارهٔ وی شدهاست.<ref>مرکز بررسی اسناد تاریخی، یاران امام به روایت اسناد ساواک.</ref>
| |
| عبدالرسول قائمی که منشأ بسیاری از اقدامات فرهنگی و اجتماعی در آبادان بود، پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] و با آغاز [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]]، همچنان تا سال ۱۳۶۰ در آبادان ماند. پس از آن به دیار خود، اصفهان بازگشت و دوازده سال در این شهر به اقامه جماعت و [[تفسیر|تفسیر قرآن]] پرداخت. وی در چهارده بهمن ۱۳۷۲، در ۹۷ سالگی درگذشت و پیکرش پس از تشییع در اصفهان، برابر وصیت خودش به [[قم]] منتقل شد و در یکی از حجرههای صحن بزرگ [[حرم فاطمه معصومه(س)]] به خاک سپرده شد.<ref>مرکز بررسی اسناد تاریخی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۴۲–۴۷.</ref>
| |
|
| |
|
| == پانویس == | | == پانویس == |