۲۶٬۵۵۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
}} | }} | ||
'''سیدمصطفی خمینی''' | '''سیدمصطفی خمینی'''، یکی از علمای مبارز خمین و پدر امامخمینی. | ||
== تولد و خاندان == | |||
سیدمصطفی خمینی فرزند سیداحمد در ۲۹ رجب ۱۲۷۸ق/ ۲۹ بهمن ۱۲۴۱ در محله رازی [[خمین]] زاده شد. در هشتسالگی پدرش درگذشت. مادر او سکینهخانم دختر محمدحسین بیک کمرهای و خواهر یوسفخان بود و بیش از این، از زندگی او خبری در دست نیست<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۸۴؛ پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۴۲–۴۳؛ ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۵۸۰.</ref> و بنا به نقلی سکینهخانم دختر یوسفخان بود.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ج۱، ص۳۶.</ref>{{ببینید|اجداد امامخمینی}} | سیدمصطفی خمینی فرزند سیداحمد در ۲۹ رجب ۱۲۷۸ق/ ۲۹ بهمن ۱۲۴۱ در محله رازی [[خمین]] زاده شد. در هشتسالگی پدرش درگذشت. مادر او سکینهخانم دختر محمدحسین بیک کمرهای و خواهر یوسفخان بود و بیش از این، از زندگی او خبری در دست نیست<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۸۴؛ پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۴۲–۴۳؛ ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۵۸۰.</ref> و بنا به نقلی سکینهخانم دختر یوسفخان بود.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ج۱، ص۳۶.</ref>{{ببینید|اجداد امامخمینی}} | ||
سیدمصطفی بخشی از علوم دینی را در مکتبخانه زادگاهش و بخشی را نزد | == تحصیل == | ||
سیدمصطفی بخشی از علوم دینی را در مکتبخانه زادگاهش و بخشی را نزد میرزااحمد خوانساری خواند. قرائن نشان میدهند وی پس از بهپایانبردن درسهای اولیه برای ادامه تحصیل به [[اصفهان]] رفتهاست. محمدتقی نجفی معروف به آقانجفی اصفهانی و محمدباقر فشارکی اصفهانی از استادان وی بودهاند<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۸۵.</ref> حدود سال ۱۳۰۰ق با [[هاجرخانم|هاجرآغاخانم]] دختر میرزااحمد مجتهد ساکن خمین، نوه حاجمحمدحسین خوانساری [[ازدواج]] کرد و در سال ۱۳۰۵ق برای ادامه تحصیل به [[نجف]] رفت و به [[اجتهاد|درجه اجتهاد]] رسید؛<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ج۱، ص۳۶؛ گلی زواره، فرازهای فروزان، پژوهشی در سیره اخلاقی، ص۲۳.</ref> سپس به خمین بازگشت و مرجع امور دینی مردم شد. | |||
== همسر و فرزندان == | |||
خمینی سه همسر دایمی و یک همسر موقت داشت: [[هاجرخانم|حاجیه آغاخانم]] دختر میرزااحمد، گوهرملک تاجخانم و عقبیخانم دختر فتحاللهخان همسران دایمی وی بودهاند. شش فرزند وی، مولود آغاخانم، [[سیدمرتضی پسندیده]]، سیدنورالدین هندی، فاطمهخانم، آغازادهخانم و [[سیدروحالله خمینی|سیدروحالله]]، فرزندان او از هاجر بودند.<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۷۴–۷۵.</ref> | |||
== فعالیت سیاسی و اجتماعی == | |||
سیدمصطفی ملقب به فخرالمجتهدین،<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص۷۲.</ref> در زادگاه خود به فعالیتهای تبلیغی و اجتماعی پرداخت. در کنار درس و بحث، کشاورزی و باغداری میکرد<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۸۶–۸۷.</ref> خانوادههای بسیاری از سفره وی نان میخوردند. او با مردم رفتاری کریمانه داشت و در برابر تعدیات والیان و خوانهای ستمکار و اشرار و یاغیان میایستاد<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۷۸–۷۹.</ref> خانهاش پناهگاه متظلمان بود و افراد ستمدیده در سرای وی بست مینشستند؛ از اینرو گروهی از سوارکاران و تفنگداران وابسته به خود داشت. به مهر و امضایش در قبالجات و مرافعات استناد میشد<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۸۷–۸۹.</ref> و تولیت بخشی از [[وقف|اوقاف]] خمین بر عهده وی بود.<ref>مرادینیا، آقاسیدمصطفی، ص۶۹.</ref> | سیدمصطفی ملقب به فخرالمجتهدین،<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص۷۲.</ref> در زادگاه خود به فعالیتهای تبلیغی و اجتماعی پرداخت. در کنار درس و بحث، کشاورزی و باغداری میکرد<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۸۶–۸۷.</ref> خانوادههای بسیاری از سفره وی نان میخوردند. او با مردم رفتاری کریمانه داشت و در برابر تعدیات والیان و خوانهای ستمکار و اشرار و یاغیان میایستاد<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۷۸–۷۹.</ref> خانهاش پناهگاه متظلمان بود و افراد ستمدیده در سرای وی بست مینشستند؛ از اینرو گروهی از سوارکاران و تفنگداران وابسته به خود داشت. به مهر و امضایش در قبالجات و مرافعات استناد میشد<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۸۷–۸۹.</ref> و تولیت بخشی از [[وقف|اوقاف]] خمین بر عهده وی بود.<ref>مرادینیا، آقاسیدمصطفی، ص۶۹.</ref> | ||
== شهادت == | |||
سیدمصطفی افزون بر رفتوآمد با بزرگان منطقه، با برخی از بزرگان تهران و سران [[حکومت قاجار]] نیز ارتباط داشت. این اقتدار<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۹۱.</ref> و شیوه زندگی بر برخی از اربابهای منطقه دشوار میآمد و در پی آن بودند او را از میان بردارند<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۱۰۳؛ پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۷۸–۷۹.</ref> تا آنکه در راه خمین به اراک و در سال ۱۳۲۰ق. جعفرقلیخان و رضاقلیسلطان از خانهای خمین او را به [[شهادت]] رساندند.<ref>قادری، خمینی روحالله زندگی امامخمینی بر اساس اسناد و خاطرات و خیال، ج۱، ص۱۲۲.</ref> | سیدمصطفی افزون بر رفتوآمد با بزرگان منطقه، با برخی از بزرگان تهران و سران [[حکومت قاجار]] نیز ارتباط داشت. این اقتدار<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۹۱.</ref> و شیوه زندگی بر برخی از اربابهای منطقه دشوار میآمد و در پی آن بودند او را از میان بردارند<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۱۰۳؛ پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۷۸–۷۹.</ref> تا آنکه در راه خمین به اراک و در سال ۱۳۲۰ق. جعفرقلیخان و رضاقلیسلطان از خانهای خمین او را به [[شهادت]] رساندند.<ref>قادری، خمینی روحالله زندگی امامخمینی بر اساس اسناد و خاطرات و خیال، ج۱، ص۱۲۲.</ref> | ||
امامخمینی هنگام شهادت پدر، کودکی ششماهه بود<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۵۸۴.</ref> مردم یک هفته در خمین و اطراف آن برای سیدمصطفی عزاداری کردند<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۱۰۶.</ref> پیکرش پس از تشییع در محل مرقد آقا (محل دفن حاجآقامحسن اراکی، از علمای معروف منطقه) در اراک به امانت گذاشته شد؛ سپس به [[نجف اشرف]] منتقل و در آنجا دفن شد<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۸۲.</ref> برخی از نشریات آن روز نیز چگونگی کشتهشدن سیدمصطفی را گزارش کردند<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۱۰۷–۱۰۸.</ref> صاحبهخانم خواهر سیدمصطفی، به همراه همسرش هاجر و عموی وی فضلالله رجایی با فرزندان خردسال سیدمصطفی، برای پیگیری مجازات قاتل از خمین به تهران آمدند و توانستند با عینالدوله (صدر اعظم) و محمدعلیمیرزا (ولیعهد) دیدار کنند و سرانجام با پیگیری علمای تهران بهویژه فعالیتهای | [[امامخمینی]] هنگام شهادت پدر، کودکی ششماهه بود<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۵۸۴.</ref> مردم یک هفته در خمین و اطراف آن برای سیدمصطفی عزاداری کردند<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۱۰۶.</ref> پیکرش پس از تشییع در محل مرقد آقا (محل دفن حاجآقامحسن اراکی، از علمای معروف منطقه) در اراک به امانت گذاشته شد؛ سپس به [[نجف اشرف]] منتقل و در آنجا دفن شد.<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۸۲.</ref> | ||
برخی از نشریات آن روز نیز چگونگی کشتهشدن سیدمصطفی را گزارش کردند<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۱۰۷–۱۰۸.</ref> صاحبهخانم خواهر سیدمصطفی، به همراه همسرش هاجر و عموی وی فضلالله رجایی با فرزندان خردسال سیدمصطفی، برای پیگیری مجازات قاتل از خمین به تهران آمدند و توانستند با عینالدوله (صدر اعظم) و محمدعلیمیرزا (ولیعهد) دیدار کنند و سرانجام با پیگیری علمای تهران بهویژه فعالیتهای سیدمحمد کمرهای از علمای تهران، جعفرقلیخان در چهارم ربیعالاول ۱۳۲۳ق در میدان توپخانه [[قصاص]] شد<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۸۷–۸۹؛ جرفادقانی، علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ص۳۱۹.</ref>؛ اما رضاقلی پیش از بازداشت مرده بود<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۸۵.</ref> [[امامخمینی]] در برخی نوشتهها، خود را «ابنالشهید روحالله الموسوی خمینی» نامیده<ref>ربانی خلخالی، شهدای روحانیت شیعه، ج۱، ص۱۱۱.</ref> و آقاسیدحسین قمی نیز از سیدمصطفی به «شهید گلوله اشقیا و اشرار» تعبیر کردهاست.<ref>مرادینیا، آقاسیدمصطفی مجتهد کمره شهید تیر اشقیاء و اشرار، ص۷۰.</ref> | |||
اجازههای اجتهاد و اوراق و کتابهای باقیمانده از سیدمصطفی، پیش از [[انقلاب اسلامی]] به دست [[ساواک]] از میان رفت.<ref>رجائینژاد، یازدهم بهمن، ص۲۶.</ref> | اجازههای اجتهاد و اوراق و کتابهای باقیمانده از سیدمصطفی، پیش از [[انقلاب اسلامی]] به دست [[ساواک]] از میان رفت.<ref>رجائینژاد، یازدهم بهمن، ص۲۶.</ref> | ||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
== منابع == | |||
[[رده:مقاله های نیازمند ارزیابی]] | [[رده:مقاله های نیازمند ارزیابی]] |