پرش به محتوا

مواد ثلاث: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۰ بایت اضافه‌شده ،  دیروز در ‏۲۲:۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''مواد ثلاث'''، عناوین سه‌گانه وجوب، امکان و امتناع است که در منطق در باب قضایا و در فلسفه در مباحث امور عامه مورد توجه می‌باشند.
'''مواد ثلاث'''، عناوین سه‌گانه وجوب، امکان و امتناع است که در [[علم منطق|منطق]] در باب قضایا و در [[فلسفه]] در مباحث امور عامه مورد توجه می‌باشند.


==اهمیت و جایگاه مواد ثلاث==
==اهمیت و جایگاه مواد ثلاث==
مواد ثلاث در اصطلاح منطقی و فلسفی، عناوین سه‌گانه وجوب، امکان و امتناع است برای یک شیء که به آنها مواد قضیه نیز گفته می‌شود.<ref>طوسی، شرح الاشارات و التنبيهات، ج۱، ص۱۴۱؛ علامه حلی، جوهر النضيد، ص۶۱.</ref>
مواد ثلاث در اصطلاح منطقی و فلسفی، عناوین سه‌گانه وجوب، امکان و امتناع است برای یک شیء که به آنها مواد قضیه نیز گفته می‌شود.<ref>طوسی، شرح الاشارات و التنبيهات، ج۱، ص۱۴۱؛ علامه حلی، جوهر النضيد، ص۶۱.</ref> مسئله مواد ثلاث در منطق و فلسفه نقش بسیار مهمی در تحلیل براهین فلسفی دارند. کاربرد متفاوت مواد ثلاث در فلسفه و منطق را نخستین بار عضدالدین ایجی مطرح کرد.<ref>ایجی، شرح مواقف، ج۱، ص۳۳۴؛ پوربهرامی، معیاری برای تمایز مواد ثلاث، ص۱۲۸.</ref> این بحث میان [[حکما]] و متکلمان اسلامی مورد اختلاف است.<ref>تفتازانی، شرح مقاصد، ج۱، ص۲۶۷؛ علامه حلی، جوهر النضيد، ص۶۱ و ۱۰۶؛ ملاصدرا؛ التنقيح، ص۲۵؛ الحكمة المتعاليه، ج۱، ص۹۲.</ref> قواعد و مسائل فراوانی در مبحث مواد ثلاث فلسفی، مورد بحث قرار گرفته است که برخی از آنها افزون بر مبنای فلسفی ریشه قرآنی نیز دارند.<ref>ملاصدرا، اسرار الآیات، ص۴۴؛ المشاعر، ص۹؛ کرجی، شواهد قرآنی، ص۹۴.</ref> [[امام‌خمینی]] نیز در آثار خویش به بحث مواد ثلاث پرداخته و به برخی نتایج آن اشاره کرده است.<ref>امام‌خمینی، الطلب والاراده، ص۵۷-۵۸؛ و ۶۸-۶۹؛ انوارالهدایه، ج۱، ص۷۴؛ تقریرات فلسفه، ج۱، ص۴۵؛ تنقیح الأصول، ج۱، ص۲۳۱.</ref>
مسئله مواد ثلاث در منطق و فلسفه نقش بسیار مهمی در تحلیل براهین فلسفی دارند. کاربرد متفاوت مواد ثلاث در فلسفه و منطق را نخستین بار عضدالدین ایجی مطرح کرد.<ref>ایجی، شرح مواقف، ج۱، ص۳۳۴؛ پوربهرامی، معیاری برای تمایز مواد ثلاث، ص۱۲۸.</ref> این بحث میان حکما و متکلمان اسلامی مورد اختلاف است.<ref>تفتازانی، شرح مقاصد، ج۱، ص۲۶۷؛ علامه حلی، جوهر النضيد، ص۶۱ و ۱۰۶؛ ملاصدرا؛ التنقيح، ص۲۵؛ الحكمة المتعاليه، ج۱، ص۹۲.</ref> قواعد و مسائل فراوانی در مبحث مواد ثلاث فلسفی، مورد بحث قرار گرفته است که برخی از آنها افزون بر مبنای فلسفی ریشه قرآنی نیز دارند.<ref>ملاصدرا، اسرار الآیات، ص۴۴؛ المشاعر، ص۹؛ کرجی، شواهد قرآنی، ص۹۴.</ref>
امام‌خمینی نیز در آثار خویش به بحث مواد ثلاث پرداخته و به برخی نتایج آن اشاره کرده است.<ref>امام‌خمینی، الطلب والاراده، ص۵۷-۵۸؛ و ۶۸-۶۹؛ انوارالهدایه، ج۱، ص۷۴؛ تقریرات فلسفه، ج۱، ص۴۵؛ تنقیح الأصول، ج۱، ص۲۳۱.</ref>


==تقریر مواد ثلاث==
==تقریر مواد ثلاث==
مواد ثلات (وجوب، امکان، امتناع) یکی از بحث‌های مشترک بین فلسفه و منطق است. در منطق در باب قضايا و تقسیم آنها و جهات قضایا مطرح می‌باشد و در فلسفه در مباحث امور عامه و همچنین الالهيات مطرح می‌شود؛ البته در منطق نظر به مطلق قضایا است؛ امّا در فلسفه نظر به وجود خارجی است.<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، اساس الاقتباس، ص۱۰۳؛ مطهری، مجموعه آثار، ج۱۰، ص۶۱.</ref> مواد ثلاث در فلسفه آن است که هر مفهومی در مقایسه با وجود سه حالت دارد؛ یا وجود برای آن ضروری است یا ممتنع است یا ممکن، این تقسیم مبنای حل بسیاری از مسائل فلسفی است.<ref>خواجه نصیر طوسی، شرح الاشارات و التنبيهات، ج۱، ص۱۴۱؛ علامه حلی، الجوهر النضید، ص۶۱؛ عظیمی، حکمت متعالیه از دیدگاه امام‌خمینی، ص۴۵-۴۷.</ref>
مواد ثلات (وجوب، امکان، امتناع) یکی از بحث‌های مشترک بین فلسفه و منطق است. در منطق در باب قضايا و تقسیم آنها و جهات قضایا مطرح می‌باشد و در فلسفه در مباحث امور عامه و همچنین الالهيات مطرح می‌شود؛ البته در منطق نظر به مطلق قضایا است؛ امّا در فلسفه نظر به وجود خارجی است.<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، اساس الاقتباس، ص۱۰۳؛ مطهری، مجموعه آثار، ج۱۰، ص۶۱.</ref> مواد ثلاث در فلسفه آن است که هر مفهومی در مقایسه با وجود سه حالت دارد؛ یا وجود برای آن ضروری است یا ممتنع است یا ممکن، این تقسیم مبنای حل بسیاری از مسائل فلسفی است.<ref>خواجه نصیر طوسی، شرح الاشارات و التنبيهات، ج۱، ص۱۴۱؛ علامه حلی، الجوهر النضید، ص۶۱؛ عظیمی، حکمت متعالیه از دیدگاه امام‌خمینی، ص۴۵-۴۷.</ref>
امام‌خمینی نیز در تقریر مواد ثلاث، معتقد است هر چیزی که به عقل برسد و به تصور درآید، یکی از سه حالت را دارد یا وجودش حتمی و ضروری است (واجب) یا عدم برایش ضروری است (مثل شریک الباری) که هیچ‌گاه پا به عرصه وجود نخواهد گذاشت یا نه وجود و نه عدم برای او ضروری نیست؛ یعنی امکان که تمایلی به طرفین ندارد.<ref>امام‌خمينی، الطلب والاراده، ص۵۸-۵۹.</ref> به باور ایشان هر چیزی که به خیال و ذهن درآید یکی از سه قسم است و قسم چهاری متصور نیست؛ زیرا اگر قسم دیگری باشد، لازمه اش اجتماع نقيضين یا ارتفاع نقیضین است که محال است. البته این تقسیم در صورتی درست است که هر چیزی به لحاظ مفهومش ملاحظه شود؛ امّا اگر اشياء به لحاظ واقعیت و خارج لحاظ شوند، در این صورت هر ممکن متحققی یا واجب است یا ممتنع، و در خارج چیزی نداریم که نسبتش به وجود و عدم یکسان باشد، حتی کاربرد امتناع در اینجا از باب مسامحه است؛ زیرا در عالم خارج چیزی به نام ممتنع وجود ندارد.<ref>امام‌خمینی، الطلب والاراده، ص۵۸-۵۹.</ref>
 
امام‌خمینی نیز در تقریر مواد ثلاث، معتقد است هر چیزی که به عقل برسد و به تصور درآید، یکی از سه حالت را دارد یا وجودش حتمی و ضروری است (واجب) یا عدم برایش ضروری است (مثل شریک‌الباری) که هیچ‌گاه پا به عرصه وجود نخواهد گذاشت یا نه [[وجود]] و نه [[عدم]] برای او ضروری نیست؛ یعنی امکان که تمایلی به طرفین ندارد.<ref>امام‌خمينی، الطلب والاراده، ص۵۸-۵۹.</ref> به باور ایشان هر چیزی که به خیال و ذهن درآید یکی از سه قسم است و قسم چهاری متصور نیست؛ زیرا اگر قسم دیگری باشد، لازمه اش اجتماع نقيضين یا ارتفاع نقیضین است که محال است. البته این تقسیم در صورتی درست است که هر چیزی به لحاظ مفهومش ملاحظه شود؛ امّا اگر اشياء به لحاظ واقعیت و خارج لحاظ شوند، در این صورت هر ممکن متحققی یا واجب است یا ممتنع، و در خارج چیزی نداریم که نسبتش به وجود و عدم یکسان باشد، حتی کاربرد امتناع در اینجا از باب مسامحه است؛ زیرا در عالم خارج چیزی به نام ممتنع وجود ندارد.<ref>امام‌خمینی، الطلب والاراده، ص۵۸-۵۹.</ref>


==ملاک نیازمندی به علت==
==ملاک نیازمندی به علت==
یکی از مسائل مهم در فلسفه مسئله ملاک نیازی معلول به علت است، فلاسفه ملاک نیازمندی را امکان شیء معرفی کرده‌اند.<ref>طوسی، شرح الاشارات والتنبيهات، ج۳، ص۶۶-۷۵؛ ملاصدرا، الحكمة المتعاليه، ج۳، ص۲۵۲-۲۵۵.</ref> امام‌خمینی نیز ملاک نیازمندی شیء به علت را امکان معرفی می‌کند.<ref>امام‌خمینی، تقریرات فلسفه، ج۱، ص۴۳-۴۶.</ref> و معتقد است اگر یک شیء ضروری الوجود یا ضروری العدم باشد، بی‌نیاز از علت خواهد بود. به عبارت دیگر وقتی محمولی نسبت به موضوعی سنجیده می‌شود از سه حالت خارج نیست یا حمل آن ضروری است كه واجب است و از میان تمام موجودات تنها واجب الوجود است که وجود و وجوب برای او ضروری بوده و نیازمند به علت برای تحقق خارجی نیست. اما اگر عدم حمل ضروری باشد امتناع است و یا نسبت به موضوع ضرورتی ندارد، در حالت سوم، اگر محمول بخواهد حمل بر موضوع شده و موضوع به آن متصف گرد، بایستی علتی باشد تا آن را از حالت امکان خارج کرده، سبب اتصاف موضوع به آن شود. در غیراین صورت اگر بخواهد موضوع به محمول خود که نسبت به آن حالت امکانی دارد، بدون علت متصف شود، این بدان معناست که شیء بدون هیچ ترجیحی موجود شده است و این امر بر اساس استحاله ترجیح بلامرجع، محال است..<ref>امام‌خمینی، الطلب والاراده، ص۵۸- ۵۹ و ۶۱-۶۹.</ref> به اعتقاد امام‌خمینی ذاتیات و لوازم ذات از مصادیق حمل ضروری هستند و به همین جهت برای حمل بر موضوعات خود نیازمند علتی نیستند.<ref>الطلب والاراده، ص۶۹؛ تنقيح الاصول، ج۱، ص۲۳۱.</ref>
یکی از مسائل مهم در فلسفه مسئله ملاک نیازی معلول به [[علیت|علت]] است، فلاسفه ملاک نیازمندی را امکان شیء معرفی کرده‌اند.<ref>طوسی، شرح الاشارات والتنبيهات، ج۳، ص۶۶-۷۵؛ ملاصدرا، الحكمة المتعاليه، ج۳، ص۲۵۲-۲۵۵.</ref> امام‌خمینی نیز ملاک نیازمندی شیء به علت را امکان معرفی می‌کند<ref>امام‌خمینی، تقریرات فلسفه، ج۱، ص۴۳-۴۶.</ref> و معتقد است اگر یک شیء ضروری‌الوجود یا ضروری‌العدم باشد، بی‌نیاز از علت خواهد بود. به عبارت دیگر وقتی محمولی نسبت به موضوعی سنجیده می‌شود از سه حالت خارج نیست یا حمل آن ضروری است كه واجب است و از میان تمام موجودات تنها واجب‌الوجود است که وجود و وجوب برای او ضروری بوده و نیازمند به علت برای تحقق خارجی نیست. اما اگر عدم حمل ضروری باشد امتناع است و یا نسبت به موضوع ضرورتی ندارد، در حالت سوم، اگر محمول بخواهد حمل بر موضوع شده و موضوع به آن متصف گرد، بایستی علتی باشد تا آن را از حالت امکان خارج کرده، سبب اتصاف موضوع به آن شود. در غیراین صورت اگر بخواهد موضوع به محمول خود که نسبت به آن حالت امکانی دارد، بدون علت متصف شود، این بدان معناست که شیء بدون هیچ ترجیحی موجود شده است و این امر بر اساس استحاله ترجیح بلامرجع، محال است.<ref>امام‌خمینی، الطلب والاراده، ص۵۸- ۵۹ و ۶۱-۶۹.</ref> به اعتقاد امام‌خمینی ذاتیات و لوازم ذات از مصادیق حمل ضروری هستند و به همین جهت برای حمل بر موضوعات خود نیازمند علتی نیستند.<ref>الطلب والاراده، ص۶۹؛ تنقيح الاصول، ج۱، ص۲۳۱.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۲۶٬۶۵۸

ویرایش