پرش به محتوا

کمال نهایی: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۶ بایت اضافه‌شده ،  سه‌شنبهٔ ‏۰۰:۰۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''کمال نهایی''' انسان، کیفیتی است که با پیوستن به شیء ناقص آن را کامل می‌کند و در نهایت به عین الیقین، حق الیقین و فنای در ذات الهی منجر می‌شود.
'''کمال نهایی انسان'''، کیفیتی است که با پیوستن به شیء ناقص آن را کامل می‌کند و در نهایت به عین الیقین، حق الیقین و فنای در ذات الهی منجر می‌شود.


==اهمیت و جایگاه کمال نهایی==
==اهمیت و جایگاه کمال نهایی==
کمال در اصطلاح فلسفی عبارت است از این‌که آن شیء به مرحله‌ای برسد که غرض از آن، بر آن مترتب شود.<ref>مدنی شیرازی، ریاض السالکین، ج۵، ص۳۷۵؛ عبدالهی، کمال نهایی انسان، ص۳۱.</ref> بنابراین کمال، امری بیش از تمام است؛ زیرا تمام بر ناقص وارد می‌شود و آن را تمام می‌کند، ولی کمال بر تمام وارد می‌شود و اوصاف آن را کامل می‌کند.<ref>ملاصدرا، حاشیه بر الهیات شفا، ج۱، ص۴۲۰؛ مدنی شیرازی، ریاض السالکین، ج۵، ص۳۷۵.</ref>
کمال در اصطلاح [[فلسفه|فلسفی]] عبارت است از این‌که آن شیء به مرحله‌ای برسد که غرض از آن، بر آن مترتب شود.<ref>مدنی شیرازی، ریاض السالکین، ج۵، ص۳۷۵؛ عبدالهی، کمال نهایی انسان، ص۳۱.</ref> بنابراین کمال، امری بیش از تمام است؛ زیرا تمام بر ناقص وارد می‌شود و آن را تمام می‌کند، ولی کمال بر تمام وارد می‌شود و اوصاف آن را کامل می‌کند.<ref>ملاصدرا، حاشیه بر الهیات شفا، ج۱، ص۴۲۰؛ مدنی شیرازی، ریاض السالکین، ج۵، ص۳۷۵.</ref> فلاسفه اسلامی، انسان را در عالم هستی دارای کمال نهایی می‌داند که در سیر تکاملی به سوی آن در حرکت است.<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ص۶۴۴؛ طباطبائی، المیزان، ج۱، ص۶۶.</ref> تبیین کمال نهایی انسان دارای تأثیرات فراوانی است؛ از جمله تاثیرات آن بر علوم انسانی بر ارزش‌ها، مبانی و اصول علوم انسانی می‌باشد.<ref>عبدالهی، کمال نهایی، ص۱۷.</ref>
فلاسفه اسلامی، انسان را در عالم هستی دارای کمال نهایی می‌داند که در سیر تکاملی به سوی آن در حرکت است.<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ص۶۴۴؛ طباطبائی، المیزان، ج۱، ص۶۶.</ref> تبیین کمال نهایی انسان دارای تأثیرات فراوانی است؛ از جمله تاثیرات آن بر علوم انسانی بر ارزش‌ها، مبانی و اصول علوم انسانی می‌باشد.<ref>عبدالهی، کمال نهایی، ص۱۷.</ref>
 
امام‌خمینی نیز به مسئله کمال نهایی انسان در نگاه فلسفی توجه داشته و با توجه به آراء فلسفی و عرفانی خاص خویش دیدگاه‌های بدیع و خاصی را در این مورد به تصویر کشیده است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۰؛ ج۱۸، ص۱۵۹؛ تقریرات فلسفه، ج۲، ص۵۹۴-۵۹۶؛ ج۳، ص۴۶۶ و ۳۵۴؛ شرح چهل حدیث، ص۵۲۷.</ref>
امام‌خمینی نیز به مسئله کمال نهایی انسان در نگاه فلسفی توجه داشته و با توجه به آراء فلسفی و عرفانی خاص خویش دیدگاه‌های بدیع و خاصی را در این مورد به تصویر کشیده است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۰؛ ج۱۸، ص۱۵۹؛ تقریرات فلسفه، ج۲، ص۵۹۴-۵۹۶؛ ج۳، ص۴۶۶ و ۳۵۴؛ شرح چهل حدیث، ص۵۲۷.</ref>
==حقیقت کمال==
==حقیقت کمال==
حکمای الهی برای تبیین حقیقت و چیستی کمال، کمال را بر دو گونه تقسیم کرده‌اند؛ کمال اول همان است که نوعیت یک نوع با آن محقق می‌شود و کمال دوم عبارت است از هر فعل یا انفعالی که پس از تحقق نوعیت یک نوع بر آن مترتب می‌شود (ابن‌سینا، نفس شفاء، ص۱۰). بنابراین مقصود از کمال آن چیزی است که یک شیء به واسطه آن موجود بالفعل می‌شود.<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۸، ص۱۴-۲۳؛ ج۲، ص۳۰۵.</ref>؛ ازاین‌رو حکما، نفس انسانی را کمال اول بر جسم طبیعی می‌دانند که همه آثار حیاتی موجودات زنده به فعالیت نفس انجام می‌گیرد. از تعریف نفس به کمال اول به خوبی روشن می‌شود که کمال اول تمام کننده ذات نوع و فعلیت دهنده آن است.<ref>ملاصدرا، الحکمه المتعالیه، ج۸، ص۲۳؛ بنایی، تأثیر عرفان نظری بر نظام حکمت صدرایی، ص۳۹۲؛ ابن‌سینا، طبیعیات شفاء، ج۲، ص۱۰-۱۱.</ref>
حکمای الهی برای تبیین حقیقت و چیستی کمال، کمال را بر دو گونه تقسیم کرده‌اند؛ کمال اول همان است که نوعیت یک نوع با آن محقق می‌شود و کمال دوم عبارت است از هر فعل یا انفعالی که پس از تحقق نوعیت یک نوع بر آن مترتب می‌شود.<ref>ابن‌سینا، نفس شفاء، ص۱۰.</ref> بنابراین مقصود از کمال آن چیزی است که یک شیء به واسطه آن موجود بالفعل می‌شود؛<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۸، ص۱۴-۲۳؛ ج۲، ص۳۰۵.</ref> ازاین‌رو [[حکما]]، نفس انسانی را کمال اول بر جسم طبیعی می‌دانند که همه آثار حیاتی موجودات زنده به فعالیت [[نفس]] انجام می‌گیرد. از تعریف نفس به کمال اول به خوبی روشن می‌شود که کمال اول تمام کننده ذات نوع و فعلیت دهنده آن است.<ref>ملاصدرا، الحکمه المتعالیه، ج۸، ص۲۳؛ بنایی، تأثیر عرفان نظری بر نظام حکمت صدرایی، ص۳۹۲؛ ابن‌سینا، طبیعیات شفاء، ج۲، ص۱۰-۱۱.</ref>
امام‌خمینی نیز در بیان حقیقت کمال، معتقد است؛ کمال اول چیزی است که با پیوستن به شیء و ناقص آن را کامل می‌کند، همچنین کمال را کیفیتی می‌داند که اشیاء را از نقصان رهایی می‌دهد.<ref>امام‌خمینی، شرح دعای سحر، ص۶۵؛ تقریرات فلسفه، ج۲، ص۵۹۴-۵۹۶.</ref> توجه به عبارات امام‌خمینی این معنا را به ارمغان می‌آورد که ایشان معتقد است، کمال برای جسم و بدن، بدون نفس ممکن نیست؛ زیرا تبدیل قوه به فعل، خود کمال است و این امر در موجوداتی که از نفس برخوردارند روشن و قطعی است، پس نفس کمال اشیاء است.<ref>امام‌خمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۵۹۴-۵۹۵؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۵۲۹-۵۳۰.</ref> امام‌خمینی با توجه به مراتب مختلف نفس، نفس را به عنوان کمال برای جسم تعریف کرده، لکن هرگز به این مقدار اکتفا نکرده و معتقد است سیر کمالی نفس نامتناهی است و انسان حدّی ندارد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۰؛ شرح چهل حدیث، ص۱۲، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۸۷.</ref>
 
[[امام‌خمینی]] نیز در بیان حقیقت کمال، معتقد است؛ کمال اول چیزی است که با پیوستن به شیء و ناقص آن را کامل می‌کند، همچنین کمال را کیفیتی می‌داند که اشیاء را از نقصان رهایی می‌دهد.<ref>امام‌خمینی، شرح دعای سحر، ص۶۵؛ تقریرات فلسفه، ج۲، ص۵۹۴-۵۹۶.</ref> توجه به عبارات امام‌خمینی این معنا را به ارمغان می‌آورد که ایشان معتقد است، کمال برای جسم و بدن، بدون نفس ممکن نیست؛ زیرا تبدیل قوه به فعل، خود کمال است و این امر در موجوداتی که از نفس برخوردارند روشن و قطعی است، پس نفس کمال اشیاء است.<ref>امام‌خمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۵۹۴-۵۹۵؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۵۲۹-۵۳۰.</ref> امام‌خمینی با توجه به مراتب مختلف نفس، نفس را به عنوان کمال برای جسم تعریف کرده، لکن هرگز به این مقدار اکتفا نکرده و معتقد است سیر کمالی نفس نامتناهی است و انسان حدّی ندارد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۰؛ شرح چهل حدیث، ص۱۲، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۸۷.</ref>


==کمال عقل نظری و عملی==
==کمال عقل نظری و عملی==
برخی حکمای الهی کمال نفس انسان را به بُعد عقل نظری می‌داند؛ یعنی نفس انسان در مسیر تکاملی خود از عقل هیولانی به درآمده و عقل بالملکه و عقل بالفعل را پشت سر نهاده، سرانجام به کمال نهایی خود یعنی عقل مستفاد برسد؛ ازاین‌رو در حکمت متعالیه، یکی از اسباب تحصیل سعادت این است که عقل نظری به کمال نهایی خود برسد.<ref>ملاصدرا، شواهد الربوبیه، ص۲۰۶-۲۰۷ و ۲۵۰؛ الحکمة المتعالیه، ج۸، ص۱۳۲؛ ج۹، ص۷؛ المبدأ و المعاد، ص۴۴۷-۴۳۸.</ref> امام‌خمینی نیز به کمال عقل نظری و عقل عملی توجه داشته و آن را در بیان و آراء خود متذکر شده است، ایشان به صرافت غایت و کمال هر دو را یک چیز می‌داند و عقل نظری را با عقل عملی در غایت و کمال نهایی متحد می‌داند.<ref>امام‌خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۵۴ و ۴۵۳-۴۵۴.</ref> امام‌خمینی راه تحصیل سعادت را منوط به کمال نهایی قوای عقل نظری و عملی می‌داند و معتقد است برای رسیدن به سعادت درک حقیقت فقری اشیاء و انجام عمل صالح لازم است.<ref>امام‌خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۴۶۶؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۶۲۶.</ref>
برخی حکمای الهی کمال نفس انسان را به بُعد عقل نظری می‌داند؛ یعنی نفس انسان در مسیر تکاملی خود از عقل هیولانی به درآمده و عقل بالملکه و عقل بالفعل را پشت سر نهاده، سرانجام به کمال نهایی خود یعنی عقل مستفاد برسد؛ ازاین‌رو در [[حکمت متعالیه]]، یکی از اسباب تحصیل [[سعادت و شقاوت|سعادت]] این است که عقل نظری به کمال نهایی خود برسد.<ref>ملاصدرا، شواهد الربوبیه، ص۲۰۶-۲۰۷ و ۲۵۰؛ الحکمة المتعالیه، ج۸، ص۱۳۲؛ ج۹، ص۷؛ المبدأ و المعاد، ص۴۴۷-۴۳۸.</ref>  
ایشان برخلاف برخی حکما که قائلند عقل نظری بر عقل عملی تقدم دارد به تقدم عقل عملی تأکید دارد و بر این عقیده است که کمال نهایی انسان به عقل عملی است نه عقل نظری؛ زیرا نهایت کمال عقل نظری مرتبه علم الیقین؛ یعنی تحصیل یقین نظری به معارف و مبدأ و معاد است؛ اما عقل عملی در تکامل خود به مقامات عین الیقین و حق الیقین و سرانجام به فنای فی الله می‌رسد.<ref>امام‌خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۵۴؛ شرح چهل حدیث، ص۵۲۷؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۹.</ref>
 
امام‌خمینی نیز به کمال عقل نظری و عقل عملی توجه داشته و آن را در بیان و آراء خود متذکر شده است، ایشان به صرافت غایت و کمال هر دو را یک چیز می‌داند و عقل نظری را با عقل عملی در غایت و کمال نهایی متحد می‌داند.<ref>امام‌خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۵۴ و ۴۵۳-۴۵۴.</ref> امام‌خمینی راه تحصیل سعادت را منوط به کمال نهایی قوای عقل نظری و عملی می‌داند و معتقد است برای رسیدن به سعادت درک حقیقت فقری اشیاء و انجام عمل صالح لازم است.<ref>امام‌خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۴۶۶؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۶۲۶.</ref>
 
ایشان برخلاف برخی حکما که قائلند عقل نظری بر عقل عملی تقدم دارد به تقدم عقل عملی تأکید دارد و بر این عقیده است که کمال نهایی انسان به عقل عملی است نه عقل نظری؛ زیرا نهایت کمال عقل نظری مرتبه علم الیقین؛ یعنی تحصیل یقین نظری به معارف و مبدأ و معاد است؛ اما عقل عملی در تکامل خود به مقامات عین الیقین و حق الیقین و سرانجام به [[فنا|فنای فی‌الله]] می‌رسد.<ref>امام‌خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۵۴؛ شرح چهل حدیث، ص۵۲۷؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۹.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۲۷٬۰۳۵

ویرایش