emailconfirmed
۲٬۵۷۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
در باور امامخمینی امام معصوم(ع) از نگاه شیعه انسان کامل و خلیفه خدا در ملک و ملکوت <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۵.</ref> و جانشین پیامبر(ص) تا [[روز قیامت]] در میان مردم <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۵۷۶.</ref> است و افزون بر جانشینی پیامبر(ص) در تبلیغ دین، نماینده وی در قضاوت و اداره نظام سیاسی نیز میباشد <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۵۷۶؛ امامخمینی، بدائع الدرر، ۱۰۵ ـ ۱۰۷؛ امامخمینی، ولایت فقیه، ۷۵ ـ ۷۶.</ref>؛ البته تأکید بر ولایت و نصب علی(ع) به جانشینی در [[حدیث غدیر]]، به معنای حکومت و ولایت امر است، نه مقام معنوی؛ زیرا قضیه حکومت، قابل نصب است و مقامات معنوی، قابل نصب نیستند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۱۳.</ref>. | در باور امامخمینی امام معصوم(ع) از نگاه شیعه انسان کامل و خلیفه خدا در ملک و ملکوت <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۵.</ref> و جانشین پیامبر(ص) تا [[روز قیامت]] در میان مردم <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۵۷۶.</ref> است و افزون بر جانشینی پیامبر(ص) در تبلیغ دین، نماینده وی در قضاوت و اداره نظام سیاسی نیز میباشد <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۵۷۶؛ امامخمینی، بدائع الدرر، ۱۰۵ ـ ۱۰۷؛ امامخمینی، ولایت فقیه، ۷۵ ـ ۷۶.</ref>؛ البته تأکید بر ولایت و نصب علی(ع) به جانشینی در [[حدیث غدیر]]، به معنای حکومت و ولایت امر است، نه مقام معنوی؛ زیرا قضیه حکومت، قابل نصب است و مقامات معنوی، قابل نصب نیستند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۱۳.</ref>. | ||
امامخمینی مانند برخی دیگر از علمای شیعه <ref>کاشفالغطاء، اصل الشیعة و اصولها، ۶۱ ـ ۶۲ و ۶۸.</ref> امامت را از اصول مذهب میداند نه از اصول دین؛ از اینرو، منکر امامت، خارج از [[اسلام]] نیست و احکام اسلام بر او جاری میشود <ref>امامخمینی، الطهاره، ۳/۴۴۱.</ref>؛ اما اعتقاد به [[ولایت اهل بیت(ع)]] برای قبولی اعمال از ضروریات مذهب شیعه است <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۵۷۶ ـ ۵۷۷.</ref> {{ببینید|امامت}}. افزون بر موارد یادشده بخشی از مهمترین محورهای عقاید شیعه عبارتاند از: | امامخمینی مانند برخی دیگر از علمای شیعه <ref>کاشفالغطاء، اصل الشیعة و اصولها، ۶۱ ـ ۶۲ و ۶۸.</ref> امامت را از اصول مذهب میداند نه از اصول دین؛ از اینرو، منکر امامت، خارج از [[اسلام]] نیست و احکام اسلام بر او جاری میشود <ref>امامخمینی، الطهاره، ۳/۴۴۱.</ref>؛ اما اعتقاد به [[ولایت اهل بیت(ع)]] برای قبولی اعمال از ضروریات مذهب شیعه است <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۵۷۶ ـ ۵۷۷.</ref> {{ببینید|امامت}}. | ||
متکلمان شیعه با استناد به ادله عقلی و [[احادیث اهل بیت(ع)]] بر این عقیدهاند که صفات ذاتی خداوند ([[علم خدا|علم]] و [[قدرت الهی|قدرت]] و [[حیات خدا|حیات]]) عین ذات خداوندند و اگر مغایرتی هست، تنها از جهت مفهومی است <ref>مفید، اوائل المقالات، ۵۶؛ لاهیجی، گوهر مراد، ۲۴۱ ـ ۲۴۵؛ نراقی، جامع الافکار و ناقد الانظار، ۱/۱۶۷؛ طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۰۸.</ref>؛ اما برخی از [[اشاعره]] قائل به زیادت صفات الهی بر ذاتاند <ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۴/۷.</ref>. | افزون بر موارد یادشده بخشی از مهمترین محورهای عقاید شیعه عبارتاند از: | ||
# صفات خداوند: متکلمان شیعه با استناد به ادله عقلی و [[احادیث اهل بیت(ع)]] بر این عقیدهاند که صفات ذاتی خداوند ([[علم خدا|علم]] و [[قدرت الهی|قدرت]] و [[حیات خدا|حیات]]) عین ذات خداوندند و اگر مغایرتی هست، تنها از جهت مفهومی است <ref>مفید، اوائل المقالات، ۵۶؛ لاهیجی، گوهر مراد، ۲۴۱ ـ ۲۴۵؛ نراقی، جامع الافکار و ناقد الانظار، ۱/۱۶۷؛ طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۰۸.</ref>؛ اما برخی از [[اشاعره]] قائل به زیادت صفات الهی بر ذاتاند <ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۴/۷.</ref>. | |||
ضرورت [[بعثت پیامبران(ع)]] از مسائل مهم کلامی است و متکلمان شیعه بر این اعتقادند که بعثت انبیا(ع) در تمام زمانها واجب است <ref>حلی، کشف المراد، ۳۴۸؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیة، ۲۴۳.</ref>؛ برخلاف بعضی از [[معتزله]] که معتقدند تنها هنگامی واجب میشود که مصلحت ایجاب کند <ref>قاضیعبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ۳۸۸.</ref> و برخی از اشاعره نیز اصل وجوب بعثت را نمیپذیرند <ref>آمدی، ابکار الافکار فی اصول الدین، ۴/۲۷.</ref>. در اعتقاد به عصمت تنها برخی از علمای اهل سنت ضرورت عصمت از خطا و گناهانی را که سبب تنفر مردم از آنان گردد، چه پیش و چه پس از بعثت، برای پیامبران پذیرفتهاند <ref>زمخشری، الکشاف، ۴/۲۳۵.</ref>؛ اما شیعیان قائل به عصمت همه پیامبراناند <ref>حلی، انوار الملکوت، ۱۹۵ ـ ۱۹۶؛ حلی، الباب الحادیعشر، ۹.</ref>. به اعتقاد امامخمینی عصمت از کمال [[یقین]] و [[ایمان]] نشئت میگیرد و نوری باطنی است که شخص را از ارتکاب گناه باز میدارد و این در پیامبران(ع) و امامان معصوم(ع) محقق است <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۵۵۲.</ref> {{ببینید|عصمت}}. | # بعثت و عصمت پیامبران(ع): ضرورت [[بعثت پیامبران(ع)]] از مسائل مهم کلامی است و متکلمان شیعه بر این اعتقادند که بعثت انبیا(ع) در تمام زمانها واجب است <ref>حلی، کشف المراد، ۳۴۸؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیة، ۲۴۳.</ref>؛ برخلاف بعضی از [[معتزله]] که معتقدند تنها هنگامی واجب میشود که مصلحت ایجاب کند <ref>قاضیعبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ۳۸۸.</ref> و برخی از اشاعره نیز اصل وجوب بعثت را نمیپذیرند <ref>آمدی، ابکار الافکار فی اصول الدین، ۴/۲۷.</ref>. در اعتقاد به عصمت تنها برخی از علمای اهل سنت ضرورت عصمت از خطا و گناهانی را که سبب تنفر مردم از آنان گردد، چه پیش و چه پس از بعثت، برای پیامبران پذیرفتهاند <ref>زمخشری، الکشاف، ۴/۲۳۵.</ref>؛ اما شیعیان قائل به عصمت همه پیامبراناند <ref>حلی، انوار الملکوت، ۱۹۵ ـ ۱۹۶؛ حلی، الباب الحادیعشر، ۹.</ref>. به اعتقاد امامخمینی عصمت از کمال [[یقین]] و [[ایمان]] نشئت میگیرد و نوری باطنی است که شخص را از ارتکاب گناه باز میدارد و این در پیامبران(ع) و امامان معصوم(ع) محقق است <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۵۵۲.</ref> {{ببینید|عصمت}}. | ||
# عدم تحریف قرآن: از نگاه شیعه [[قرآنِ کریم]] موجود [[معجزه]] جاویدان پیامبر(ص) و به دور از هر گونه تحریف و تغییر و دگرگونی است <ref>مفید، اوائل المقالات، ۸۱ ـ ۸۲.</ref> و روایاتی که جز این را نشان میدهد نوعاً مورد قبول نیست یا بر معانی دیگری بار میشود. امامخمینی نیز بر این نظر تأکید دارد {{ببینید|تحریفناپذیری قرآن}}. | |||
از نگاه شیعه [[قرآنِ کریم]] موجود [[معجزه]] جاویدان پیامبر(ص) و به دور از هر گونه تحریف و تغییر و دگرگونی است <ref>مفید، اوائل المقالات، ۸۱ ـ ۸۲.</ref> و روایاتی که جز این را نشان میدهد نوعاً مورد قبول نیست یا بر معانی دیگری بار میشود. امامخمینی نیز بر این نظر تأکید دارد {{ببینید|تحریفناپذیری قرآن}}. | # نفی جبر و تفویض: اعتقاد به نفی جبر و [[تفویض]] و اثبات امر بین الامرین <ref>کلینی، الکافی، ۱/۱۵۵؛ مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ۱/۴۶ ـ ۴۷.</ref>، چنانکه امامخمینی نیز تأکید دارد، به معنای مجبورنبودن بندگان در انجام اعمال و اصالت عدل و حرمت عقل و شخصیت مختار انسان و نظام حکیمانه جهان بدون خدشه به توحید ذاتی یا افعالی <ref>امامخمینی، تقریرات، ۲/۳۱۹ و ۳۲۱؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱/۵۳ ـ ۵۴؛ آشتیانی، مقدمه مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه، ۸۴.</ref> از دیگر باورهای شیعه است و این باور حد وسط میان دیدگاه معتزله و جبرگرایی اشاعره است <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۵۶۳ ـ ۵۶۴.</ref> {{ببینید|جبر و اختیار}}. | ||
# شفاعت، توسل و تبرک: اعتقاد به شفاعت، [[توسل]] و کمک خواستن از اولیای الهی، ازجمله اعتقادات شیعه به حساب میآید <ref>مرعشی، سیدنورالله، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ۱/۳۲۶؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳/۱۳۰ ـ ۱۳۱؛ سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۳/۵۵۵ و ۴/۱۰۰ ـ ۱۰۱، ۳۷۴.</ref>. دیگر مذاهب اسلامی به شفاعت پیامبر(ص) در قیامت باور دارند <ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۵/۱۵۷ ـ ۱۵۸.</ref> و توسل نیز در میان آنان رایج است. امامخمینی شفاعت را دخالت دادن دیگری در کار خدا نمیداند و بر آن است که شفاعت درجهای است که خدا به بندگان خاص خود داده که به سبب آن درجه، شفاعت آنان را در حق دیگران میپذیرد <ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۷۷ ـ ۷۹؛ امامخمینی، تقریرات، ۳/۲۶۸.</ref> {{ببینید|شفاعت}}. به اعتقاد ایشان تبرک و توسل به اولیای الهی(ع) و زیارت اهل قبور شرک نیست؛ زیرا [[شرک]] به معنای طلب از غیر خداوند است، به اعتبار اینکه برای او قدرت مستقلی فرض شود <ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۳۰ ـ ۴۰.</ref> {{ببینید|وهابیت|شرک}}. | |||
اعتقاد به نفی جبر و [[تفویض]] و اثبات امر بین الامرین <ref>کلینی، الکافی، ۱/۱۵۵؛ مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ۱/۴۶ ـ ۴۷.</ref>، چنانکه امامخمینی نیز تأکید دارد، به معنای مجبورنبودن بندگان در انجام اعمال و اصالت عدل و حرمت عقل و شخصیت مختار انسان و نظام حکیمانه جهان بدون خدشه به توحید ذاتی یا افعالی <ref>امامخمینی، تقریرات، ۲/۳۱۹ و ۳۲۱؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱/۵۳ ـ ۵۴؛ آشتیانی، مقدمه مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه، ۸۴.</ref> از دیگر باورهای شیعه است و این باور حد وسط میان دیدگاه معتزله و جبرگرایی اشاعره است <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۵۶۳ ـ ۵۶۴.</ref> {{ببینید|جبر و اختیار}}. | # بداء: [[بداء]] به معنای ظاهرشدن اراده خداوند طبق تغییر اوضاع و شرایط است <ref>زمر، ۴۷ ـ ۴۸؛ کلینی، الکافی، ۱/۱۴۶ ـ ۱۴۹.</ref>. امامخمینی بداء را منطبق بر اراده الهی میداند که انسان از آن مطلع نیست، بدون اینکه در اراده خداوند تغییری حاصل شده باشد <ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۸۳ ـ ۸۹.</ref> {{ببینید|قضا و قدر}}. | ||
# عصمت امام(ع): به باور امامیه، چنانکه امامخمینی نیز بر آن تأکید کرده است <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۵۵۲.</ref>، امام(ع) همانند پیامبر(ص) معصوم است <ref>حلی، انوار الملکوت، ۲۰۵؛ حلی، الباب الحادیعشر، ۱۱.</ref>. | |||
اعتقاد به شفاعت، [[توسل]] و کمک خواستن از اولیای الهی، ازجمله اعتقادات شیعه به حساب میآید <ref>مرعشی، سیدنورالله، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ۱/۳۲۶؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳/۱۳۰ ـ ۱۳۱؛ سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۳/۵۵۵ و ۴/۱۰۰ ـ ۱۰۱، ۳۷۴.</ref>. دیگر مذاهب اسلامی به شفاعت پیامبر(ص) در قیامت باور دارند <ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۵/۱۵۷ ـ ۱۵۸.</ref> و توسل نیز در میان آنان رایج است. امامخمینی شفاعت را دخالت دادن دیگری در کار خدا نمیداند و بر آن است که شفاعت درجهای است که خدا به بندگان خاص خود داده که به سبب آن درجه، شفاعت آنان را در حق دیگران میپذیرد <ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۷۷ ـ ۷۹؛ امامخمینی، تقریرات، ۳/۲۶۸.</ref> {{ببینید|شفاعت}}. به اعتقاد ایشان تبرک و توسل به اولیای الهی(ع) و زیارت اهل قبور شرک نیست؛ زیرا [[شرک]] به معنای طلب از غیر خداوند است، به اعتبار اینکه برای او قدرت مستقلی فرض شود <ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۳۰ ـ ۴۰.</ref> {{ببینید|وهابیت|شرک}}. | # مهدویت: مهدویت از مباحث مهم و ویژه مذهب شیعه است <ref>← حر عاملی، اثبات الهداه، ۵/۲۸۰ ـ ۲۸۴؛ طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۹۲ ـ ۱۹۶.</ref> و شیعیان برآناند که دوازدهمین خلیفه، حضرت مهدی موعود(ع) فرزند حسنبنعلی عسکری(ع) به دنیا آمده و اکنون به سبب آمادهنبودن شرایط ظهور، از دیدهها غایب است <ref>مفید، الرسالة الثانیه، ۱۱ ـ ۱۶؛ مفید، النکت الاعتقادیه، ۴۴ ـ ۴۵؛ طوسی، تلخیص الشافی، ۴/۲۱۶.</ref>. به باور امامخمینی یکی از عوامل [[غیبت امام زمان(ع)]] ذخیرهبودن ایشان از سوی خداوند برای اجرای عدالت در جهان است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۴۸۰ ـ ۴۸۱ و ۱۹/۲۴۶.</ref> {{ببینید|مهدویت}}. | ||
# عدالت حاکم: شیعه چنانکه امامخمینی نیز آورده است <ref>امامخمینی، مکاسب، ۲/۱۵۹؛ امامخمینی، ولایت فقیه، ۷۱ ـ ۹۳.</ref>، [[عدالت]] را از شرایط حاکم و ولیّ امر مسلمانان میداند و معتقد است که اطاعت از حاکمِ غیر عادل جایز نیست <ref>نجفی، جواهر، ۲۱/۴۰۴.</ref> {{ببینید|امامت}}. | |||
[[بداء]] به معنای ظاهرشدن اراده خداوند طبق تغییر اوضاع و شرایط است <ref>زمر، ۴۷ ـ ۴۸؛ کلینی، الکافی، ۱/۱۴۶ ـ ۱۴۹.</ref>. امامخمینی بداء را منطبق بر اراده الهی میداند که انسان از آن مطلع نیست، بدون اینکه در اراده خداوند تغییری حاصل شده باشد <ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۸۳ ـ ۸۹.</ref> {{ببینید|قضا و قدر}}. | # نفی غلوّ: کسانی که پیامبر(ص) یا ائمه(ع) را بالاتر از جایگاهشان میبرند و خدا میخوانند، در مذهب شیعه [[کافر]] و بیرون از دایره اسلام شمرده شدهاند <ref>مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ۱۳۱؛ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۱۵.</ref>. امامخمینی از امامباقر(ع) روایتی <ref>کلینی، الکافی، ۲/۷۵.</ref> را شاهد آورده است که آن حضرت به شیعیان سفارش کرده در حد وسط حرکت کنند تا غالیان و افراد تندرو و افرادی که از حد اعتدال عقب افتادهاند، به آنان رجوع کنند <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۵۷۱.</ref>. | ||
به باور امامیه، چنانکه امامخمینی نیز بر آن تأکید کرده است <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۵۵۲.</ref>، امام(ع) همانند پیامبر(ص) معصوم است <ref>حلی، انوار الملکوت، ۲۰۵؛ حلی، الباب الحادیعشر، ۱۱.</ref>. | |||
مهدویت از مباحث مهم و ویژه مذهب شیعه است <ref>← حر عاملی، اثبات الهداه، ۵/۲۸۰ ـ ۲۸۴؛ طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۹۲ ـ ۱۹۶.</ref> و شیعیان برآناند که دوازدهمین خلیفه، حضرت مهدی موعود(ع) فرزند حسنبنعلی عسکری(ع) به دنیا آمده و اکنون به سبب آمادهنبودن شرایط ظهور، از دیدهها غایب است <ref>مفید، الرسالة الثانیه، ۱۱ ـ ۱۶؛ مفید، النکت الاعتقادیه، ۴۴ ـ ۴۵؛ طوسی، تلخیص الشافی، ۴/۲۱۶.</ref>. به باور امامخمینی یکی از عوامل [[غیبت امام زمان(ع)]] ذخیرهبودن ایشان از سوی خداوند برای اجرای عدالت در جهان است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۴۸۰ ـ ۴۸۱ و ۱۹/۲۴۶.</ref> {{ببینید|مهدویت}}. | |||
شیعه چنانکه امامخمینی نیز آورده است <ref>امامخمینی، مکاسب، ۲/۱۵۹؛ امامخمینی، ولایت فقیه، ۷۱ ـ ۹۳.</ref>، [[عدالت]] را از شرایط حاکم و ولیّ امر مسلمانان میداند و معتقد است که اطاعت از حاکمِ غیر عادل جایز نیست <ref>نجفی، جواهر، ۲۱/۴۰۴.</ref> {{ببینید|امامت}}. | |||
کسانی که پیامبر(ص) یا ائمه(ع) را بالاتر از جایگاهشان میبرند و خدا میخوانند، در مذهب شیعه [[کافر]] و بیرون از دایره اسلام شمرده شدهاند <ref>مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ۱۳۱؛ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۱۵.</ref>. امامخمینی از امامباقر(ع) روایتی <ref>کلینی، الکافی، ۲/۷۵.</ref> را شاهد آورده است که آن حضرت به شیعیان سفارش کرده در حد وسط حرکت کنند تا غالیان و افراد تندرو و افرادی که از حد اعتدال عقب افتادهاند، به آنان رجوع کنند <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۵۷۱.</ref>. | |||
در مجموع امامخمینی اعتقادات شیعه را نسبت به دیگران، به توحید نزدیکتر دیده و تأکید کرده است که شیعیان به دلیل پیوند با اهل بیت(ع)، از همه مردم در [[توحید]] و تقدیس خدا ممتازند و کتابهای اصول عقاید شیعه و صادرهشده از منبع وحی مانند [[الکافی|کافی]]، [[توحید صدوق]]، خطبهها و دعاهای ائمه معصوم(ع) در توحید و تقدیس خداوند شاهد بیسابقهبودن این علوم در میان بشر است و پس از قرآن کریم هیچکس نتوانسته خداوند را به مانند آنان تقدیس و تنزیه کند <ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۸۵.</ref>. در منابع روایی شیعه و اهل سنت نیز احادیثی مانند [[حدیث غدیر]] <ref>احمدابنحنبل، مسند، ۴/۳۶۶ و ۳۶۸ ـ ۳۷۰؛ مجلسی، بحار الانوار، ۳۷/۱۱۵.</ref>، [[حدیث ولایت]] <ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ۱۲/۷۸.</ref>، [[حدیث وصایت]] <ref>ابنعساکر، تاریخ مدینه الدمشق، ۴۲/۳۹۲.</ref> و [[حدیث منزلت]] <ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۸/۲۱۲.</ref> دلالت بر امامت و ولایت امیرالمؤمنین(ع) میکند. امامخمینی در آثار خود به برخی از آیات و روایات یادشده اشاره کرده است <ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۱۴۱ ـ ۱۵۰؛ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۱۲.</ref> {{ببینید|امامت}}. | در مجموع امامخمینی اعتقادات شیعه را نسبت به دیگران، به توحید نزدیکتر دیده و تأکید کرده است که شیعیان به دلیل پیوند با اهل بیت(ع)، از همه مردم در [[توحید]] و تقدیس خدا ممتازند و کتابهای اصول عقاید شیعه و صادرهشده از منبع وحی مانند [[الکافی|کافی]]، [[توحید صدوق]]، خطبهها و دعاهای ائمه معصوم(ع) در توحید و تقدیس خداوند شاهد بیسابقهبودن این علوم در میان بشر است و پس از قرآن کریم هیچکس نتوانسته خداوند را به مانند آنان تقدیس و تنزیه کند <ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۸۵.</ref>. در منابع روایی شیعه و اهل سنت نیز احادیثی مانند [[حدیث غدیر]] <ref>احمدابنحنبل، مسند، ۴/۳۶۶ و ۳۶۸ ـ ۳۷۰؛ مجلسی، بحار الانوار، ۳۷/۱۱۵.</ref>، [[حدیث ولایت]] <ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ۱۲/۷۸.</ref>، [[حدیث وصایت]] <ref>ابنعساکر، تاریخ مدینه الدمشق، ۴۲/۳۹۲.</ref> و [[حدیث منزلت]] <ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۸/۲۱۲.</ref> دلالت بر امامت و ولایت امیرالمؤمنین(ع) میکند. امامخمینی در آثار خود به برخی از آیات و روایات یادشده اشاره کرده است <ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۱۴۱ ـ ۱۵۰؛ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۱۲.</ref> {{ببینید|امامت}}. |