۲۱٬۱۴۹
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== معنی == | == معنی == | ||
شطرنج معرب کلمه «شترنگ» فارسی پهلوی<ref>دهخدا، لغتنامه، ۹/۱۲۵۹۴.</ref> و بازی معروف دونفرهای است که با حرکتدادن مهرههای سیاه و سفید با نامهای معین بر روی صفحهای منقسم به خانههایی به همین دو رنگ انجام میشود.<ref>مصاحب، دایرةالمعارف فارسی، ۲/۱۴۷۳؛ خلف تبریزی، برهان قاطع، ۳/۱۲۵۴.</ref> تاریخ و محل پیدایش شطرنج بهدرستی معلوم نیست؛ اما بیتردید در کشورهایی مانند [[ایران]] و [[هند]] سابقهای طولانی داشتهاست؛ چنانچه برخی پیدایش شطرنج در هند را دیدگاه مقبول دانستهاند که بهتدریج وارد ایران شده و پس از آن در میان عربها و سایر ملل اروپایی رایج شدهاست.<ref>مصاحب، دایرةالمعارف فارسی، ۲/۱۴۷۵؛ آدینفر، دایرةالمعارف مصور، ۸۰۱.</ref> پس از آنکه مسلمانان ایران را فتح کردند، شطرنج از دربار ساسانیان به دربار برخی از [[خلفای اسلامی]] راه یافت. به [[خلفای عباسی]] مانند | شطرنج معرب کلمه «شترنگ» فارسی پهلوی<ref>دهخدا، لغتنامه، ۹/۱۲۵۹۴.</ref> و بازی معروف دونفرهای است که با حرکتدادن مهرههای سیاه و سفید با نامهای معین بر روی صفحهای منقسم به خانههایی به همین دو رنگ انجام میشود.<ref>مصاحب، دایرةالمعارف فارسی، ۲/۱۴۷۳؛ خلف تبریزی، برهان قاطع، ۳/۱۲۵۴.</ref> تاریخ و محل پیدایش شطرنج بهدرستی معلوم نیست؛ اما بیتردید در کشورهایی مانند [[ایران]] و [[هند]] سابقهای طولانی داشتهاست؛ چنانچه برخی پیدایش شطرنج در هند را دیدگاه مقبول دانستهاند که بهتدریج وارد ایران شده و پس از آن در میان عربها و سایر ملل اروپایی رایج شدهاست.<ref>مصاحب، دایرةالمعارف فارسی، ۲/۱۴۷۵؛ آدینفر، دایرةالمعارف مصور، ۸۰۱.</ref> پس از آنکه مسلمانان ایران را فتح کردند، شطرنج از دربار ساسانیان به دربار برخی از [[خلفای اسلامی]] راه یافت. به [[خلفای عباسی]] مانند هارون و مأمون نسبت داده شده که به بازی و ترویج آن پرداختهاند.<ref>ابراهیم حسن، تاریخ اسلام، ۲/۴۴۴.</ref> برخی معتقدند این بازی را نخستین بار اسپانیاییها یا ایتالیاییها فرا گرفتند و سپس به [[فرانسه]]، [[انگلستان]] و شمال اروپا راه یافت. بازی شطرنج در تاریخ طولانیاش دستخوش تغییراتی شدهاست. خاستگاه برخی از این تغییرات را مربوط به اروپا و در قرنهای پانزده و شانزده میلادی دانستهاند.<ref>آدینفر، دایرةالمعارف مصور، ۸۰۲.</ref> | ||
== شطرنج در منابع روایی و فقهی == | == شطرنج در منابع روایی و فقهی == | ||
در روایات بسیاری از شطرنج نکوهش شده و با تعبیرهای گوناگونی از آن نهی شدهاست و در اکثر منابع روایی [[شیعه]] و [[سنی]]، باب ویژهای به آن اختصاص یافتهاست.<ref>کلینی، الکافی، ۶/۴۳۵–۴۳۷؛ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۷/۳۱۸–۳۲۶؛ بیهقی، السنن الکبری، ۱۰/۲۱۱–۲۱۳؛ متقی هندی، کنز العمال، ۱۵/۲۱۵–۲۱۸ و ۲۲۵–۲۲۶؛ وزارة الاوقاف، الموسوعة الفقهیة الکویتیه، ۳۵/۲۶۹–۲۷۲.</ref> همچنین واژه «میسر» که [[قرآن]] آن را در کنار خمر آورده و از آن با عنوان «عمل پلید شیطانی» یاد کرده،<ref>مائده، ۹۰.</ref> به شطرنج، نرد و ابزار دیگر [[قمار]] تطبیق شدهاست.<ref>کلینی، الکافی، ۶/۴۳۵؛ ابنکثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۳/۱۶۰.</ref> در حدیثی از [[امامصادق(ع)]] بازی با شطرنج معادل [[شرک]] و جایگاه بازیکنندگان با آن، آتش جهنم بیان شدهاست.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۷/۳۲۳.</ref> | در روایات بسیاری از شطرنج نکوهش شده و با تعبیرهای گوناگونی از آن نهی شدهاست و در اکثر منابع روایی [[شیعه]] و [[سنی]]، باب ویژهای به آن اختصاص یافتهاست.<ref>کلینی، الکافی، ۶/۴۳۵–۴۳۷؛ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۷/۳۱۸–۳۲۶؛ بیهقی، السنن الکبری، ۱۰/۲۱۱–۲۱۳؛ متقی هندی، کنز العمال، ۱۵/۲۱۵–۲۱۸ و ۲۲۵–۲۲۶؛ وزارة الاوقاف، الموسوعة الفقهیة الکویتیه، ۳۵/۲۶۹–۲۷۲.</ref> همچنین واژه «میسر» که [[قرآن]] آن را در کنار خمر آورده و از آن با عنوان «عمل پلید شیطانی» یاد کرده،<ref>مائده، ۹۰.</ref> به شطرنج، نرد و ابزار دیگر [[قمار]] تطبیق شدهاست.<ref>کلینی، الکافی، ۶/۴۳۵؛ ابنکثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۳/۱۶۰.</ref> در حدیثی از [[امامصادق(ع)]] بازی با شطرنج معادل [[شرک]] و جایگاه بازیکنندگان با آن، آتش جهنم بیان شدهاست.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۷/۳۲۳.</ref> | ||
با توجه به روایات یادشده، فقها در مباحث | با توجه به روایات یادشده، فقها در مباحث بیع و [[مکاسب محرمه]] و غیر آن، در بحث قمار به بررسی حکم بازی شطرنج،<ref>سید مرتضی، رسائل، ۱/۲۹۵؛ طوسی، الخلاف، ۶/۳۰۲–۳۰۳؛ نجفی، جواهر الکلام، ۴۱/۴۳–۴۶.</ref> [[خرید و فروش]] و ساخت و نگهداری آن<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۲۲/۲۵؛ انصاری، کتاب المکاسب، ۱/۳۷۳.</ref> پرداختهاند {{ببینید|قمار}}. بازی شطرنج در صورتی که همراه با شرطبندی، یعنی برد و باخت مالی باشد، به اتفاق نظر فقهای شیعه و بیشتر فقهای اهل سنت، از مصادیق قمار بوده، [[حرام]] است.<ref>← طوسی، الخلاف، ۶/۳۰۲؛ حلی، شرائع الاسلام، ۴/۱۱۷؛ عاملی، مفتاح الکرامة، ۱۲/۱۸۵–۱۸۶.</ref> | ||
در برخی آثار، این حکم در نزد [[اهل سنت]] نیز اجماعی دانسته شدهاست.<ref>وزارة الاوقاف، الموسوعة الفقهیة الکویتیه، ۳۵/۲۶۹.</ref> در فرضی که بدون برد و باخت مالی باشد، دو رویکرد فقهی دیده میشود: با توجه به روایاتی که از خود شطرنج و بازی با آن نهی میکند،<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۷/۳۱۸–۳۲۶.</ref> حکم به حرمت شطرنج، به فقهای شیعه نسبت داده شدهاست<ref>شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴/۱۷۶.</ref>؛ چنانکه برخی حرامبودن شطرنج را در این فرض حکمی دانستهاند که کسی با آن مخالفت نکردهاست.<ref>نراقی، مستند الشیعة فی أحکام الشریعه، ۱۴/۱۰۵.</ref> سخن فقهای پیشین از این جهت که آیا شطرنج ذاتاً حرام است یا به سبب ابزار قماربودن، ساکت است و نمیتوان عبارتی را یافت که با صراحت بر این امر دلالت کند؛ اما [[سیداحمد خوانساری]] در حرمت بازی بدون برد و باخت مالی، اشکال کرده و نهی از شطرنج را مخصوص صورتی دانستهاست که با شرطبندی مالی همراه باشد<ref>خوانساری، جامع المدارک، ۳/۲۷–۲۸.</ref>؛ چنانکه این گفته در میان اهلسنت نیز معروف است.<ref>نووی، روضة الطالبین، ۸/۲۰۳؛ وزارة الاوقاف، الموسوعة الفقهیة الکویتیه، ۳۵/۲۶۹–۲۷۰.</ref> | در برخی آثار، این حکم در نزد [[اهل سنت]] نیز اجماعی دانسته شدهاست.<ref>وزارة الاوقاف، الموسوعة الفقهیة الکویتیه، ۳۵/۲۶۹.</ref> در فرضی که بدون برد و باخت مالی باشد، دو رویکرد فقهی دیده میشود: با توجه به روایاتی که از خود شطرنج و بازی با آن نهی میکند،<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۷/۳۱۸–۳۲۶.</ref> حکم به حرمت شطرنج، به فقهای شیعه نسبت داده شدهاست<ref>شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴/۱۷۶.</ref>؛ چنانکه برخی حرامبودن شطرنج را در این فرض حکمی دانستهاند که کسی با آن مخالفت نکردهاست.<ref>نراقی، مستند الشیعة فی أحکام الشریعه، ۱۴/۱۰۵.</ref> سخن فقهای پیشین از این جهت که آیا شطرنج ذاتاً [[حرام]] است یا به سبب ابزار قماربودن، ساکت است و نمیتوان عبارتی را یافت که با صراحت بر این امر دلالت کند؛ اما [[سیداحمد خوانساری]] در حرمت بازی بدون برد و باخت مالی، اشکال کرده و نهی از شطرنج را مخصوص صورتی دانستهاست که با شرطبندی مالی همراه باشد<ref>خوانساری، جامع المدارک، ۳/۲۷–۲۸.</ref>؛ چنانکه این گفته در میان اهلسنت نیز معروف است.<ref>نووی، روضة الطالبین، ۸/۲۰۳؛ وزارة الاوقاف، الموسوعة الفقهیة الکویتیه، ۳۵/۲۶۹–۲۷۰.</ref> | ||
[[امامخمینی]] مسائل مربوط به شطرنج را در کتاب فقه استدلالی مکاسب محرمه، در بحث قمار و ابزار آن بهتفصیل مطرح کردهاست. ایشان در این کتاب، همانند مشهور فقیهان شیعه، بازی با شطرنج را چه با شرطبندی و چه بدون شرطبندی حرام دانستهاست؛ اگرچه بر خلاف نظر برخی از فقها<ref>کرکی، جامع المقاصد، ۴/۲۴.</ref> معتقد است عنوان قمار، از نظر [[عرف]] بر بازی با ابزار قمار به همراه شرطبندی گفته میشود و بر بازی بدون شرطبندی، صدق نمیکند.<ref>امامخمینی، مکاسب، ۲/۸.</ref> امامخمینی در نهایت با استناد به اطلاق احادیثی که در نکوهش شطرنج وارد شدهاست، حرمت بازیِ بدون شرطبندی با ابزار قمار را اثبات میکند.<ref>امامخمینی، مکاسب، ۲/۱۶–۲۳.</ref> ایشان در همین بحث به ذکر حدیث | [[امامخمینی]] مسائل مربوط به شطرنج را در کتاب فقه استدلالی مکاسب محرمه، در بحث قمار و ابزار آن بهتفصیل مطرح کردهاست. ایشان در این کتاب، همانند مشهور فقیهان شیعه، بازی با شطرنج را چه با شرطبندی و چه بدون شرطبندی حرام دانستهاست؛ اگرچه بر خلاف نظر برخی از فقها<ref>کرکی، جامع المقاصد، ۴/۲۴.</ref> معتقد است عنوان قمار، از نظر [[عرف]] بر بازی با ابزار قمار به همراه شرطبندی گفته میشود و بر بازی بدون شرطبندی، صدق نمیکند.<ref>امامخمینی، مکاسب، ۲/۸.</ref> امامخمینی در نهایت با استناد به اطلاق احادیثی که در نکوهش شطرنج وارد شدهاست، حرمت بازیِ بدون شرطبندی با ابزار قمار را اثبات میکند.<ref>امامخمینی، مکاسب، ۲/۱۶–۲۳.</ref> ایشان در همین بحث به ذکر حدیث زراره از [[امامصادق(ع)]] میپردازد که در آن شطرنج در کنار ابزار دیگر قمار ذکر شدهاست.<ref>کلینی، الکافی، ۶/۴۳۶.</ref> ایشان به استناد حدیث دیگری از [[امامکاظم(ع)]]، شطرنج را مانند نرد و برخی دیگر از ابزار قمار میداند و هر آنچه را با آن قمار کنند، «میسر» معرفی میکند.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۷/۳۲۳.</ref> از ظاهر کلام امامخمینی در ذیل این احادیث بر میآید که حکم حرمت به خود شطرنج تعلق نگرفتهاست، بلکه حکم دایر مدار عنوان ابزار قماربودن است<ref>امامخمینی، مکاسب، ۲/۱۸ و ۲۳.</ref> {{ببینید|قمار}}. | ||
== شطرنج در دوره جدید == | == شطرنج در دوره جدید == | ||
بهدنبال تحولاتی که در روزگار معاصر در شطرنج رخ داد و این بازی بهعنوان ورزش فکری شیوع یافت و از قمارخانهها به سالنهای ورزشی منتقل شد و از ابزار قماربودن به وسیلهای ورزشی تبدیل گردید، پرسشهای جدیدی مطرح شد. در سال ۱۳۶۷ از امامخمینی استفتا شد اگر شطرنج از زمره [[آلات قمار]] خارج گردد و صرفاً به صورت یک [[ورزش]] فکری بدون شرطبندی از آن استفاده شود، آیا همچنان بازی با آن حرام خواهد بود؟<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۲۹.</ref> طرح این پرسش را میتوان آغاز دوره جدید فقهی در مسئله شطرنج دانست. امامخمینی در پاسخ به این استفتا معتقد است چنانچه از نظر عرف احراز شود که شطرنج دیگر از آلات قمار نیست، بلکه تنها وسیلهای برای ورزش ذهن است، بازی با آن بدون شرطبندی همانند سایر بازیها حلال است.<ref>امامخمینی، صحیفه، استفتائات، ۲/۱۰.</ref> | بهدنبال تحولاتی که در روزگار معاصر در شطرنج رخ داد و این بازی بهعنوان ورزش فکری شیوع یافت و از قمارخانهها به سالنهای ورزشی منتقل شد و از ابزار قماربودن به وسیلهای ورزشی تبدیل گردید، پرسشهای جدیدی مطرح شد. در سال ۱۳۶۷ از امامخمینی [[استفتا]] شد اگر شطرنج از زمره [[آلات قمار]] خارج گردد و صرفاً به صورت یک [[ورزش]] فکری بدون شرطبندی از آن استفاده شود، آیا همچنان بازی با آن حرام خواهد بود؟<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۲۹.</ref> طرح این پرسش را میتوان آغاز دوره جدید فقهی در مسئله شطرنج دانست. امامخمینی در پاسخ به این استفتا معتقد است چنانچه از نظر عرف احراز شود که شطرنج دیگر از آلات قمار نیست، بلکه تنها وسیلهای برای ورزش ذهن است، بازی با آن بدون شرطبندی همانند سایر بازیها حلال است.<ref>امامخمینی، صحیفه، استفتائات، ۲/۱۰.</ref> | ||
در تبیین این فتوای امامخمینی علاوه بر استناد به دو حدیث یادشده از امامصادق (ع) و امامکاظم (ع)، میتوان گفت موضوع حرمت در برخی از دلایلی که حرمت بازی با شطرنج را اثبات میکند، ابزار قماربودن است و شطرنج با این عنوان که یکی از مصادیق ابزار قمار است، مشمول این ادله قرار گرفتهاست. ازجمله آنها آیه «میسر»<ref>مائده، ۹۰.</ref> و بعضی از احادیثی است که در تفسیر آن وارد شدهاست.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۷/۳۲۶.</ref> در برخی دیگر از ادله اگرچه شطرنج بهطور خاص، موضوع حرمت واقع شدهاست، بیشک در زمان صدور این احادیث، ارتکاز عرفی بر آن بودهاست که شطرنج از ابزارهای قمار است و با فرض خارجشدن شطرنج از ابزارهای ویژه قمار و تبدّل موضوع، دیگر دلیلی بر حرمت بازی با آن بدون شرطبندی وجود ندارد<ref>آذری قمی، شطرنج از دیدگاه اسلام، ۱۳۱.</ref>؛ از اینروی برخی قائلاند از سخنان فقهای پیشین مبنی بر حرمت شطرنج، نمیتوان نتیجه گرفت که ایشان شطرنج را بدون در نظر گرفتن قماریبودن آن حرام میدانستند.<ref>آذری قمی، شطرنج از دیدگاه اسلام، ۱۳۱.</ref> | در تبیین این فتوای امامخمینی علاوه بر استناد به دو حدیث یادشده از امامصادق (ع) و امامکاظم (ع)، میتوان گفت موضوع حرمت در برخی از دلایلی که حرمت بازی با شطرنج را اثبات میکند، ابزار قماربودن است و شطرنج با این عنوان که یکی از مصادیق ابزار قمار است، مشمول این ادله قرار گرفتهاست. ازجمله آنها آیه «میسر»<ref>مائده، ۹۰.</ref> و بعضی از [[حدیث|احادیثی]] است که در تفسیر آن وارد شدهاست.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۷/۳۲۶.</ref> در برخی دیگر از ادله اگرچه شطرنج بهطور خاص، موضوع حرمت واقع شدهاست، بیشک در زمان صدور این احادیث، ارتکاز عرفی بر آن بودهاست که شطرنج از ابزارهای قمار است و با فرض خارجشدن شطرنج از ابزارهای ویژه قمار و تبدّل موضوع، دیگر دلیلی بر حرمت بازی با آن بدون شرطبندی وجود ندارد<ref>آذری قمی، شطرنج از دیدگاه اسلام، ۱۳۱.</ref>؛ از اینروی برخی قائلاند از سخنان فقهای پیشین مبنی بر حرمت شطرنج، نمیتوان نتیجه گرفت که ایشان شطرنج را بدون در نظر گرفتن قماریبودن آن حرام میدانستند.<ref>آذری قمی، شطرنج از دیدگاه اسلام، ۱۳۱.</ref> | ||
برخی از علمای معاصر نیز تصریح کردهاند شطرنج ذاتاً حرام نیست، بلکه به دلیل ابزار قماربودن حرام است.<ref>سیستانی، استفتائات، ۵۱.</ref> پس بر خلاف نظر برخی از محققان،<ref>بجنوردی، نقش زمان و مکان، ۱۴/۹۰؛ گواهی، مبانی فقهی آراء خاص امامخمینی، ۲۳۵.</ref> این فتوای امامخمینی با مبنای ایشان در [[کتاب المکاسب المحرمه]] و مبنای سایر فقیهان پیش از ایشان که بازی بدون شرطبندی با شطرنج را حرام دانستهاند، منافات ندارد.<ref>موسوی اردبیلی، زمان و مکان و تحوّل موضوعات، ۱۴/۳۸۷؛ آذری قمی، شطرنج از دیدگاه اسلام، ۱۳۱.</ref> بر این اساس حکم جواز [[خرید و فروش]] و نگهداری و ساخت ابزار شطرنج نیز مبتنی بر فرض احراز خارجشدن شطرنج از ابزارهای قمار است و در صورت تحقق این شرط، تصرفات مذکور جایز است. برخی بر این مسئله تصریح کردهاند.<ref>خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ۲/۱۶–۱۷.</ref> در فرضی که شطرنج از ابزارهای قمار باشد، مانند سایر ابزار قمار، حکم خاص خود را خواهد داشت {{ببینید|قمار}}. | برخی از علمای معاصر نیز تصریح کردهاند شطرنج ذاتاً حرام نیست، بلکه به دلیل ابزار قماربودن حرام است.<ref>سیستانی، استفتائات، ۵۱.</ref> پس بر خلاف نظر برخی از محققان،<ref>بجنوردی، نقش زمان و مکان، ۱۴/۹۰؛ گواهی، مبانی فقهی آراء خاص امامخمینی، ۲۳۵.</ref> این فتوای امامخمینی با مبنای ایشان در [[کتاب المکاسب المحرمه]] و مبنای سایر فقیهان پیش از ایشان که بازی بدون شرطبندی با شطرنج را حرام دانستهاند، منافات ندارد.<ref>موسوی اردبیلی، زمان و مکان و تحوّل موضوعات، ۱۴/۳۸۷؛ آذری قمی، شطرنج از دیدگاه اسلام، ۱۳۱.</ref> بر این اساس حکم جواز [[خرید و فروش]] و نگهداری و ساخت ابزار شطرنج نیز مبتنی بر فرض احراز خارجشدن شطرنج از ابزارهای قمار است و در صورت تحقق این شرط، تصرفات مذکور جایز است. برخی بر این مسئله تصریح کردهاند.<ref>خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ۲/۱۶–۱۷.</ref> در فرضی که شطرنج از ابزارهای قمار باشد، مانند سایر ابزار قمار، حکم خاص خود را خواهد داشت {{ببینید|قمار}}. | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
فتوای امامخمینی، بازتاب گستردهای در محافل علمی و مذهبی داشت و از آنجا که این حکم، مخالف فتاوای فقها و احادیث حرمت شطرنج به نظر میرسید، نقدهایی را به دنبال داشت. این نقدها در نامه محمدحسن قدیری؛ یکی از [[شاگردان امامخمینی]] و از اعضای دفتر استفتای ایشان در [[قم]] {{ببینید|محمدحسن قدیری}} انعکاس یافتهاست. وی ضمن اشاره به برخی از [[احادیث]]، به فتوای یادشده اشکال میکند و فرض خارجشدن شطرنج از ابزار قمار را صرف ادعا میداند و در پایان، انتشار اینگونه فتواها را صلاح نمیبیند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۴۹–۱۵۰.</ref> | فتوای امامخمینی، بازتاب گستردهای در محافل علمی و مذهبی داشت و از آنجا که این حکم، مخالف فتاوای فقها و احادیث حرمت شطرنج به نظر میرسید، نقدهایی را به دنبال داشت. این نقدها در نامه محمدحسن قدیری؛ یکی از [[شاگردان امامخمینی]] و از اعضای دفتر استفتای ایشان در [[قم]] {{ببینید|محمدحسن قدیری}} انعکاس یافتهاست. وی ضمن اشاره به برخی از [[احادیث]]، به فتوای یادشده اشکال میکند و فرض خارجشدن شطرنج از ابزار قمار را صرف ادعا میداند و در پایان، انتشار اینگونه فتواها را صلاح نمیبیند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۴۹–۱۵۰.</ref> | ||
امامخمینی در پاسخ به نامه، ضمن بیان اینکه لازمه عدم توجه به | امامخمینی در پاسخ به نامه، ضمن بیان اینکه لازمه عدم توجه به [[نقش زمان و مکان در اجتهاد|نقش زمان و مکان در حکم]] و جمود بر نصوص، نابودی نظام تمدن جدید و باقیماندن مردم بر کوخنشینی و صحرانشینی میداند، برای یادآوری سابقه اینگونه فتواها، وی را به کتاب جامع المدارک [[سیداحمد خوانساری]] ارجاع میدهد که ضمن خدشه در تمام ادله حرمت، بازی با شطرنج را بدون رهن [[جایز]] میداند.<ref>خوانساری، جامع المدارک، ۳/۲۷–۲۸.</ref> امامخمینی در پایان تأکید میکند بازی با شطرنج در صورتی که احراز شود در [[عرف]] از وسیله [[قمار]] خارج شدهاست، [[حلال]] است و در غیر این صورت بازی با آن [[حرام]] خواهد بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۵۱–۱۵۲.</ref> | ||
به دنبال فتوای امامخمینی افراد دیگری در فرض مذکور، حکم به حلیت شطرنج دادند.<ref>تبریزی، صراط النجاه، ۱/۳۷۵–۳۷۶؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ۱/۱۵۷؛ خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ۲/۵–۶.</ref> در مقابل، برخی در پاسخ به این استفتا، حکم به حرمت شطرنج کردند و میان خروج آن از ابزار قمار و عدم خروج، تفاوتی قائل نشدند.<ref>خویی، صراة النجاه، ۱/۳۷۵ و ۳/۲۲۸.</ref> آثار معدودی نیز در نقد فتوای امامخمینی نگاشته شد.<ref>← مظفری، حرمت بازی شطرنج، ۹۲.</ref> از بارزترین پیامدهای اجتماعی این حکم میتوان به برداشتهشدن محدودیتهای قانونی و ایجاد فدراسیون شطرنج در [[ایران]] و شرکت علاقهمندان در مسابقات داخلی و خارجی اشاره کرد. | به دنبال فتوای امامخمینی افراد دیگری در فرض مذکور، حکم به حلیت شطرنج دادند.<ref>تبریزی، صراط النجاه، ۱/۳۷۵–۳۷۶؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ۱/۱۵۷؛ خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ۲/۵–۶.</ref> در مقابل، برخی در پاسخ به این استفتا، حکم به حرمت شطرنج کردند و میان خروج آن از ابزار قمار و عدم خروج، تفاوتی قائل نشدند.<ref>خویی، صراة النجاه، ۱/۳۷۵ و ۳/۲۲۸.</ref> آثار معدودی نیز در نقد فتوای امامخمینی نگاشته شد.<ref>← مظفری، حرمت بازی شطرنج، ۹۲.</ref> از بارزترین پیامدهای اجتماعی این حکم میتوان به برداشتهشدن محدودیتهای قانونی و ایجاد فدراسیون شطرنج در [[ایران]] و شرکت علاقهمندان در مسابقات داخلی و خارجی اشاره کرد. |