Image-reviewer، confirmed، templateeditor
۷۲۱
ویرایش
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
به فاصله کوتاهی از اعلام فعالیت، برخی اعضای جبهه ملی سوم ازجمله بازرگان، ملکی و فروهر در شرایطی که مصمم به رفع نواقص گذشته و تحرک دوباره بودند، بازداشت شدند. این مسئله باعث از هم پاشیدن جبهه ملی سوم در زمانی بسیار کوتاه شد؛ هرچند این جبهه در این مدت کوتاه نیز اقداماتی مانند نامه به [[دبیرکل سازمان ملل]] در خصوص نبود آزادی سیاسی در ایران و چند اعلامیه دیگر در فعالیت خود ثبت کرد.<ref>باوریان، تعامل جبهه ملی با جنبش اسلامی ایران، ۱۱۹ـ۱۲۰.</ref> مصدق هم نتوانست آرزوهای خود در جبهه سوم را تحقق بخشد و در ۱۴ اسفند ۱۳۴۵ در [[احمد آباد کرج|احمدآباد]] درگذشت.<ref>شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب و جناحهای سیاسی ایران امروز، ۶۲۵.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|محمد مصدق}} | به فاصله کوتاهی از اعلام فعالیت، برخی اعضای جبهه ملی سوم ازجمله بازرگان، ملکی و فروهر در شرایطی که مصمم به رفع نواقص گذشته و تحرک دوباره بودند، بازداشت شدند. این مسئله باعث از هم پاشیدن جبهه ملی سوم در زمانی بسیار کوتاه شد؛ هرچند این جبهه در این مدت کوتاه نیز اقداماتی مانند نامه به [[دبیرکل سازمان ملل]] در خصوص نبود آزادی سیاسی در ایران و چند اعلامیه دیگر در فعالیت خود ثبت کرد.<ref>باوریان، تعامل جبهه ملی با جنبش اسلامی ایران، ۱۱۹ـ۱۲۰.</ref> مصدق هم نتوانست آرزوهای خود در جبهه سوم را تحقق بخشد و در ۱۴ اسفند ۱۳۴۵ در [[احمد آباد کرج|احمدآباد]] درگذشت.<ref>شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب و جناحهای سیاسی ایران امروز، ۶۲۵.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|محمد مصدق}} | ||
==جبهه ملی چهارم== | ==جبهه ملی چهارم== | ||
سنگ بنای جبهه چهارم نامه معروف سه نفره بختیار، سنجابی و فروهر در خرداد ۱۳۵۶ به محمدرضا پهلوی بود که ضمن تأکید بر شکست اصلاحات مد نظر وی، به [[استبداد]] و نقض قوانین اشاره کردند و خواستار اجرای کامل [[قانون اساسی]] و مفاد [[اعلامیه حقوق بشر]] شدند.<ref>باقی، بررسی انقلاب ایران، ۲۱۵؛ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۶۱۹؛ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۶۰۴.</ref> مرداد ۱۳۵۶ با آغاز دولت [[جمشید آموزگار]]<ref>مرداد ۱۳۵۶ـشهریور ۱۳۵۷ | سنگ بنای جبهه چهارم نامه معروف سه نفره بختیار، سنجابی و فروهر در خرداد ۱۳۵۶ به محمدرضا پهلوی بود که ضمن تأکید بر شکست اصلاحات مد نظر وی، به [[استبداد]] و نقض قوانین اشاره کردند و خواستار اجرای کامل [[قانون اساسی]] و مفاد [[اعلامیه حقوق بشر]] شدند.<ref>باقی، بررسی انقلاب ایران، ۲۱۵؛ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۶۱۹؛ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۶۰۴.</ref> مرداد ۱۳۵۶ با آغاز دولت [[جمشید آموزگار]]<ref>مرداد ۱۳۵۶ـشهریور ۱۳۵۷.</ref> فضای سیاسی کشور نسبت به پیش بازتر شد و پس از آزادی اعضای جبهه ملی، دور جدید مبارزات آنان<ref>شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب و جناحهای سیاسی ایران امروز، ۶۲۶.</ref> به رهبری سنجابی با نام (اتحادیه نیروهای جبهه ملی) آغاز گردید.<ref>صمدیپور، جبهه ملی ایران، ۱۴۶؛ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۶۰۵.</ref><br> | ||
جبهه ملی، در اول شهریور ۱۳۵۷، مصاحبهای مطبوعاتی در خانه کریم سنجابی و با شرکت [[خبرنگاران]] داخلی و خارجی برگزار کرد و سنجابی به نمایندگی از جبهه ملی، نخست متنی درباره [[دیکتاتوری]] رژیم، تشریح شرایط کشور و حوادث اخیر، همچنین اهداف جبهه ملی خواند و سپس به پرسشهای خبرنگاران پاسخ داد؛ از جمله در پاسخ به پرسشی درباره نظر جبهه ملی درباره [[حکومت اسلامی]] و همراهی با روحانیت، تأکید کرد میان جبهه ملی و روحانیت ارتباط و همکاری برقرار است. او با رد ادعای کهنهپرستی روحانیان، کسانی مانند امامخمینی و [[سیدکاظم شریعتمداری]] را موافق اصلاحات در کشور معرفی کرد؛ همچنین تأکید کرد در صورتی که حکومتی منطبق با دموکراسی و قانون اساسی به وجود آید، خواست جبهه ملی درباره حکومت اسلامی که مورد نظر روحانیت است، نیز تأمین خواهد شد. سنجابی در این مصاحبه، با تکذیب هر گونه خرابکاری از سوی جبهه ملی، مبارزه جبهه ملی را قانونی و اصولی خواند و تأکید کرد هیچ ایرانی یا [[مسلمان|مسلمانی]] دست به فاجعه [[سینما رکس آبادان]] نمیزند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۶۰۵ـ۶۰۹.</ref> جبهه ملی در [[مرداد]] ۱۳۵۷، پس از فاجعه سینما رکس، در حمایت از نیروهای مذهبی، ادعای رژیم پهلوی درباره دخالت نیروهای مذهبی در این حادثه را رد کرد.<ref>دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۵/۲۳؛ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۵۹۴ـ۵۹۵.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|سینما رکس}} | براساس گزارش ساواک، جبهه ملی در سال ۱۳۵۷، توسط یک شورای ۲۴ نفره اداره میشد که در آن احزاب ایران، [[جامعه سوسیالیستی|جامعه سوسیالیستها]] و ملت ایران و بعضی اشخاص مستقل عضویت داشتند و داریوش فروهر، شاپور بختیار و کریم سنجابی از اعضای هیئت اجرایی پنجنفره آن بودند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۶۰۱.</ref> جبهه ملی چهارم، در زمان [[تحریم]] [[جشن نیمه شعبان]] از سوی امامخمینی در سال ۱۳۵۷، با ایشان همراهی کرده و ضمن تحریم جشن، در اعتراض به اقدامات رژیم تظاهرات برگزار کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۵۶۶ـ۵۷۲.</ref><br> | ||
با گسترش مبارزات، جبهه ملی چهارم در شرایطی که همچنان بر مبارزه در چارچوب قانون تأکید میکرد.<ref>صمدیپور، جبهه ملی ایران، ۱۴۸؛ شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب و جناحهای سیاسی ایران امروز، ۶۲۶..</ref> با واکنشهای مختلف به وقایع آن سالها، ازجمله درباره مقاله توهینآمیز روزنامه اطلاعات علیه امامخمینی، حادثه ۱۹ دی قم، حوادث [[تبریز]] و دیگر وقایع و کشتار مردم به دست محمدرضا پهلوی در سال ۱۳۵۷، فعالیت سیاسی خود را افزایش داد و با صدور اعلامیههایی، آنها را محکوم کرد.<ref>آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۶۲۳ـ۶۲۹.</ref> اعضای جبهه ملی هرچند به طور کلی بیشتر وارد مسائل غیرمذهبی میشدند، با گروههای مذهبی نیز در ارتباط بودند؛<ref>استمپل، درون انقلاب اسلامی، ۷۷ـ۷۸.</ref> اما امامخمینی که به طورکلی نگاه مثبتی به ملیگرایی نداشت و مصداق [[نژادپرستی]] میدانست،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۳۳۴.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|ملیگرایی}} در نامهای از [[نجف اشرف]] به برادر خود [[سیدمرتضی پسندیده]]، به وی خاطرنشان کرد که نمیتواند از افراد جبهه ملی، ازجمله بزرگ آنان (محمد مصدق) نام ببرد و از آنان ترویج کند و راه آنان از ایشان و یاران ایشان متفاوت است.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۴۳۹.</ref> | جبهه ملی، در اول شهریور ۱۳۵۷، مصاحبهای مطبوعاتی در خانه کریم سنجابی و با شرکت [[خبرنگاران]] داخلی و خارجی برگزار کرد و سنجابی به نمایندگی از جبهه ملی، نخست متنی درباره [[دیکتاتوری]] رژیم، تشریح شرایط کشور و حوادث اخیر، همچنین اهداف جبهه ملی خواند و سپس به پرسشهای خبرنگاران پاسخ داد؛ از جمله در پاسخ به پرسشی درباره نظر جبهه ملی درباره [[حکومت اسلامی]] و همراهی با روحانیت، تأکید کرد میان جبهه ملی و روحانیت ارتباط و همکاری برقرار است. او با رد ادعای کهنهپرستی روحانیان، کسانی مانند امامخمینی و [[سیدکاظم شریعتمداری]] را موافق اصلاحات در کشور معرفی کرد؛ همچنین تأکید کرد در صورتی که حکومتی منطبق با دموکراسی و قانون اساسی به وجود آید، خواست جبهه ملی درباره حکومت اسلامی که مورد نظر روحانیت است، نیز تأمین خواهد شد. سنجابی در این مصاحبه، با تکذیب هر گونه خرابکاری از سوی جبهه ملی، مبارزه جبهه ملی را قانونی و اصولی خواند و تأکید کرد هیچ ایرانی یا [[مسلمان|مسلمانی]] دست به فاجعه [[سینما رکس آبادان]] نمیزند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۶۰۵ـ۶۰۹.</ref> جبهه ملی در [[مرداد]] ۱۳۵۷، پس از فاجعه سینما رکس، در حمایت از نیروهای مذهبی، ادعای رژیم پهلوی درباره دخالت نیروهای مذهبی در این حادثه را رد کرد.<ref>دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۵/۲۳؛ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۵۹۴ـ۵۹۵.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|سینما رکس}}<br> | ||
با بودن رهبری امامخمینی، جبهه ملی با وجود گسترش فعالیتهایش، نفوذ چندانی در میان مردم نداشت؛<ref>شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب و جناحهای سیاسی ایران امروز، ۶۲۶.</ref> به همین دلیل پس از وقایع [[شهریور]] ۱۳۵۷، بهناچار مواضع تندتری در پیش گرفت و ضمن اینکه خواستار از میانرفتن کامل استبداد بود، با تأکید بر تحقق خواستههای خود در چارچوب قانون به مواضع مردم و امامخمینی نزدیکتر شد<ref>مرکز بررسی اسناد، جبهه ملی به روایت اسناد ساواک، ۱/۱۴.</ref> و پس از [[محاصره]] خانه امامخمینی در [[عراق]]، با صدور اعلامیه به اقدامات دولت عراق اعتراض کرد؛<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/ ۶۱۷ـ۶۱۸.</ref> با این حال، این جبهه به دلیل نبود طرز تفکر یکسان و نداشتن تشکیلاتی نظاممند و ضعف مدیریتی نتوانست کاری از پیش ببرد.<ref>باوریان، تعامل جبهه ملی با جنبش اسلامی ایران، ۱۵۲.</ref> | با گسترش مبارزات، جبهه ملی چهارم در شرایطی که همچنان بر مبارزه در چارچوب قانون تأکید میکرد.<ref>صمدیپور، جبهه ملی ایران، ۱۴۸؛ شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب و جناحهای سیاسی ایران امروز، ۶۲۶..</ref> با واکنشهای مختلف به وقایع آن سالها، ازجمله درباره مقاله توهینآمیز روزنامه اطلاعات علیه امامخمینی، حادثه ۱۹ دی قم، حوادث [[تبریز]] و دیگر وقایع و کشتار مردم به دست محمدرضا پهلوی در سال ۱۳۵۷، فعالیت سیاسی خود را افزایش داد و با صدور اعلامیههایی، آنها را محکوم کرد.<ref>آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۶۲۳ـ۶۲۹.</ref> اعضای جبهه ملی هرچند به طور کلی بیشتر وارد مسائل غیرمذهبی میشدند، با گروههای مذهبی نیز در ارتباط بودند؛<ref>استمپل، درون انقلاب اسلامی، ۷۷ـ۷۸.</ref> اما امامخمینی که به طورکلی نگاه مثبتی به ملیگرایی نداشت و مصداق [[نژادپرستی]] میدانست،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۳۳۴.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|ملیگرایی}} در نامهای از [[نجف اشرف]] به برادر خود [[سیدمرتضی پسندیده]]، به وی خاطرنشان کرد که نمیتواند از افراد جبهه ملی، ازجمله بزرگ آنان (محمد مصدق) نام ببرد و از آنان ترویج کند و راه آنان از ایشان و یاران ایشان متفاوت است.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۴۳۹.</ref><br> | ||
با بودن رهبری امامخمینی، جبهه ملی با وجود گسترش فعالیتهایش، نفوذ چندانی در میان مردم نداشت؛<ref>شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب و جناحهای سیاسی ایران امروز، ۶۲۶.</ref> به همین دلیل پس از وقایع [[شهریور]] ۱۳۵۷، بهناچار مواضع تندتری در پیش گرفت و ضمن اینکه خواستار از میانرفتن کامل استبداد بود، با تأکید بر تحقق خواستههای خود در چارچوب قانون به مواضع مردم و امامخمینی نزدیکتر شد<ref>مرکز بررسی اسناد، جبهه ملی به روایت اسناد ساواک، ۱/۱۴.</ref> و پس از [[محاصره]] خانه امامخمینی در [[عراق]]، با صدور اعلامیه به اقدامات دولت عراق اعتراض کرد؛<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/ ۶۱۷ـ۶۱۸.</ref> با این حال، این جبهه به دلیل نبود طرز تفکر یکسان و نداشتن تشکیلاتی نظاممند و ضعف مدیریتی نتوانست کاری از پیش ببرد.<ref>باوریان، تعامل جبهه ملی با جنبش اسلامی ایران، ۱۵۲.</ref><br> | |||
با مطرحشدن تشکیل [[شورای سلطنت]]، سنجابی و بازرگان برای اطلاع و هماهنگی با امامخمینی رهبر جریان اسلامی به [[فرانسه]] مسافرت کردند تا از دیدگاههای ایشان مطلع شوند. نخست، فروهر و بازرگان و سپس سنجابی در [[نوفل لوشاتو]] به حضور امامخمینی رفتند.<ref>شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب و جناحهای سیاسی ایران امروز، ۶۲۶ـ۶۲۷.</ref> پس از این دیدار، سنجابی با طرح یک اعلامیهای سهمادهای مواضع جبهه ملی و [[نهضت اسلامی]] را اعلام کرد. این اعلامیه عبارت بود از: | با مطرحشدن تشکیل [[شورای سلطنت]]، سنجابی و بازرگان برای اطلاع و هماهنگی با امامخمینی رهبر جریان اسلامی به [[فرانسه]] مسافرت کردند تا از دیدگاههای ایشان مطلع شوند. نخست، فروهر و بازرگان و سپس سنجابی در [[نوفل لوشاتو]] به حضور امامخمینی رفتند.<ref>شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب و جناحهای سیاسی ایران امروز، ۶۲۶ـ۶۲۷.</ref> پس از این دیدار، سنجابی با طرح یک اعلامیهای سهمادهای مواضع جبهه ملی و [[نهضت اسلامی]] را اعلام کرد. این اعلامیه عبارت بود از: | ||
# سلطنت کنونی، با نقض مداوم قوانین اساسی و [[ظلم و ستم]] و ترویج [[فساد]] و تسلیم در برابر سیاستهای بیگانه، فاقد پایگاه قانونی و [[شرع|شرعی]] است. | # سلطنت کنونی، با نقض مداوم قوانین اساسی و [[ظلم و ستم]] و ترویج [[فساد]] و تسلیم در برابر سیاستهای بیگانه، فاقد پایگاه قانونی و [[شرع|شرعی]] است. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۹: | ||
# نظام حکومت ملی ایران، باید براساس موازین اسلام و دموکراسی و استقلال و مراجعه به اخذ آرای عمومی تعیین شود؛<ref>بازرگان، خاطرات بازرگان، ۲/۲۵۸ـ۲۶۴؛ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۶۴۲.</ref> اما بازرگان پس از دیدار با امامخمینی و روبهروشدن با مواضع قاطع و روشن ایشان، صدور اعلامیه را به بازگشت به ایران و مشورت با دوستان و اعضای نهضت آزادی واگذاشت.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۲۵۹ و ۲۶۴.</ref>{{ببینید|متن=ببینید| مهدی بازرگان}} | # نظام حکومت ملی ایران، باید براساس موازین اسلام و دموکراسی و استقلال و مراجعه به اخذ آرای عمومی تعیین شود؛<ref>بازرگان، خاطرات بازرگان، ۲/۲۵۸ـ۲۶۴؛ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۶۴۲.</ref> اما بازرگان پس از دیدار با امامخمینی و روبهروشدن با مواضع قاطع و روشن ایشان، صدور اعلامیه را به بازگشت به ایران و مشورت با دوستان و اعضای نهضت آزادی واگذاشت.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۲۵۹ و ۲۶۴.</ref>{{ببینید|متن=ببینید| مهدی بازرگان}} | ||
سنجابی و بازرگان پس از دیدار با امامخمینی و مذاکره درباره اوضاع ایران و وضعیت اعتصابها، با توجه به تأکید و عزم امامخمینی بر کناررفتن محمدرضا پهلوی، تصمیم به همراهی با ایشان گرفتند.<ref>شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب و جناحهای سیاسی ایران امروز، ۶۲۶ـ۶۲۷؛ صمدیپور، جبهه ملی ایران، ۱۵۲ـ۱۵۴.</ref> دیدار امامخمینی با برخی اعضای جبهه ملی در محافل مختلفِ خبری، بازتاب گستردهای داشت.<ref>صمدیپور، جبهه ملی ایران، ۱۵۴.</ref> امامخمینی مصاحبههایی را با شبکههای مختلف دراینباره انجام داد و در زمینه نزدیکشدن به جبهه ملی اعلام کرد، هر کس در محکومکردن [[سلطنت ظالم|سلطنتِ ظالم]]، استقامت داشته و با ملت هماهنگ باشد، ملت او را فراموش نخواهد کرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۳۶۳.</ref> و هر کس با استقلال مملکت، آزادی همهجانبه و [[جمهوری اسلامی]] مخالفت کند، هیچ ارتباطی با آنها نخواهد داشت.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۵۰۱.</ref> ایشان دیدار با سنجابی را تنها یک گفتگو برای طرح مسائل خواند و با توجه به اینکه جبهه ملی، امامخمینی را رهبر خود معرفی کرده بود، ایشان خود را تنها رهبر مذهبی شمرد که مورد پذیرش مردم است و رهبری جبهه را تکذیب<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۷۱.</ref> و اعلام کرد هر کس بتواند با خواستههای نهضت اسلامیِ مردم هماهنگ شود، میتواند با انقلاب همراه باشد؛ در غیر این صورت میان مردم جایی نخواهد داشت.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۱۷۵.</ref> ایشان همچنین تأکید کرد نظر مثبتی درباره جبهه ملی ندارد؛ هرچند آن را نفی هم نمیکند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۲۹۸.</ref> | سنجابی و بازرگان پس از دیدار با امامخمینی و مذاکره درباره اوضاع ایران و وضعیت اعتصابها، با توجه به تأکید و عزم امامخمینی بر کناررفتن محمدرضا پهلوی، تصمیم به همراهی با ایشان گرفتند.<ref>شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب و جناحهای سیاسی ایران امروز، ۶۲۶ـ۶۲۷؛ صمدیپور، جبهه ملی ایران، ۱۵۲ـ۱۵۴.</ref> دیدار امامخمینی با برخی اعضای جبهه ملی در محافل مختلفِ خبری، بازتاب گستردهای داشت.<ref>صمدیپور، جبهه ملی ایران، ۱۵۴.</ref> امامخمینی مصاحبههایی را با شبکههای مختلف دراینباره انجام داد و در زمینه نزدیکشدن به جبهه ملی اعلام کرد، هر کس در محکومکردن [[سلطنت ظالم|سلطنتِ ظالم]]، استقامت داشته و با ملت هماهنگ باشد، ملت او را فراموش نخواهد کرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۳۶۳.</ref> و هر کس با استقلال مملکت، آزادی همهجانبه و [[جمهوری اسلامی]] مخالفت کند، هیچ ارتباطی با آنها نخواهد داشت.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۵۰۱.</ref> ایشان دیدار با سنجابی را تنها یک گفتگو برای طرح مسائل خواند و با توجه به اینکه جبهه ملی، امامخمینی را رهبر خود معرفی کرده بود، ایشان خود را تنها رهبر مذهبی شمرد که مورد پذیرش مردم است و رهبری جبهه را تکذیب<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۷۱.</ref> و اعلام کرد هر کس بتواند با خواستههای نهضت اسلامیِ مردم هماهنگ شود، میتواند با انقلاب همراه باشد؛ در غیر این صورت میان مردم جایی نخواهد داشت.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۱۷۵.</ref> ایشان همچنین تأکید کرد نظر مثبتی درباره جبهه ملی ندارد؛ هرچند آن را نفی هم نمیکند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۲۹۸.</ref> | ||
گسترش اعتراضها و وخامت اوضاع، محمدرضا پهلوی را به رغم میل باطنی وادار به مذاکره و توافق با رهبران جبهه ملی و واگذاری بخشی از قدرت به نیروهای محافظهکار کرد.<ref>سیاوشی، لیبرال ناسیونالیسم در ایران، ۱۵۵.</ref> وی به ترتیبِ اولویت، پیشنهاد نخستوزیری را نخست به امینی و سپس به صدیقی و سنجابی داد که آنان نپذیرفتند؛<ref>فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ۱/۵۹۰ـ۵۹۱.</ref> اما در نهایت پس از دیدار بختیار با پهلوی و تعهد پهلوی به اینکه از ایران خارج شود و حکومت را به منتخبان مردم واگذارد، بختیار در حالیکه پذیرش پیشنهاد پهلوی را نخست مشروط به نظر شورای رهبری جبهه ملی اعلام کرده بود، پیش از اعلام نظر شورا پیشنهاد او را پذیرفت و نخستوزیر شد.<ref>شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب و جناحهای سیاسی ایران امروز، ۶۲۷.</ref> پذیرش نخستوزیری از سوی او واکنش تند جبهه ملی را در پی داشت و آنان ضمن محکومکردن اقدام وی، او را از جبهه ملی اخراج کردند.<ref>صمدیپور، جبهه ملی ایران، ۱۶۳.</ref> امامخمینی هم معتقد بود بختیار توفیقی کسب نخواهد کرد و با وی مخالفت کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۲۹۸.</ref> جبهه ملی در دوران نخستوزیری بختیار به مخالفت با او پرداخت و با برگزاری تظاهرات در ۴ بهمن ۱۳۵۷ عملکرد دولت او را محکوم و درباره بروز مشکل در ورود امامخمینی به کشور، به او هشدار داد.<ref>صمدیپور، جبهه ملی ایران، ۱۶۴.</ref>{{ببینید|متن=ببینید| شاپور بختیار}} | گسترش اعتراضها و وخامت اوضاع، محمدرضا پهلوی را به رغم میل باطنی وادار به مذاکره و توافق با رهبران جبهه ملی و واگذاری بخشی از قدرت به نیروهای محافظهکار کرد.<ref>سیاوشی، لیبرال ناسیونالیسم در ایران، ۱۵۵.</ref> وی به ترتیبِ اولویت، پیشنهاد نخستوزیری را نخست به امینی و سپس به صدیقی و سنجابی داد که آنان نپذیرفتند؛<ref>فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ۱/۵۹۰ـ۵۹۱.</ref> اما در نهایت پس از دیدار بختیار با پهلوی و تعهد پهلوی به اینکه از ایران خارج شود و حکومت را به منتخبان مردم واگذارد، بختیار در حالیکه پذیرش پیشنهاد پهلوی را نخست مشروط به نظر شورای رهبری جبهه ملی اعلام کرده بود، پیش از اعلام نظر شورا پیشنهاد او را پذیرفت و نخستوزیر شد.<ref>شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب و جناحهای سیاسی ایران امروز، ۶۲۷.</ref><br> | ||
پذیرش نخستوزیری از سوی او واکنش تند جبهه ملی را در پی داشت و آنان ضمن محکومکردن اقدام وی، او را از جبهه ملی اخراج کردند.<ref>صمدیپور، جبهه ملی ایران، ۱۶۳.</ref> امامخمینی هم معتقد بود بختیار توفیقی کسب نخواهد کرد و با وی مخالفت کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۲۹۸.</ref> جبهه ملی در دوران نخستوزیری بختیار به مخالفت با او پرداخت و با برگزاری تظاهرات در ۴ بهمن ۱۳۵۷ عملکرد دولت او را محکوم و درباره بروز مشکل در ورود امامخمینی به کشور، به او هشدار داد.<ref>صمدیپور، جبهه ملی ایران، ۱۶۴.</ref>{{ببینید|متن=ببینید| شاپور بختیار}}<br> | |||
امامخمینی پس از بازگشت به کشور، با پیشنهاد شورای انقلاب که به دستور ایشان در دی ۱۳۵۷ تشکیل شده بود<ref>باقی، بررسی انقلاب ایران، ۳۲۴.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|شورای انقلاب اسلامی}} بازرگان را نخستوزیر دولت موقت کرد؛<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۵۴.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|دولت موقت}} با تأکید بر اینکه نخستوزیر و اعضای شورای انقلاب نباید وابستگی به حزب یا گروه خاصی داشته باشند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۵۴.</ref> | امامخمینی پس از بازگشت به کشور، با پیشنهاد شورای انقلاب که به دستور ایشان در دی ۱۳۵۷ تشکیل شده بود<ref>باقی، بررسی انقلاب ایران، ۳۲۴.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|شورای انقلاب اسلامی}} بازرگان را نخستوزیر دولت موقت کرد؛<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۵۴.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|دولت موقت}} با تأکید بر اینکه نخستوزیر و اعضای شورای انقلاب نباید وابستگی به حزب یا گروه خاصی داشته باشند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۵۴.</ref> | ||
==جبهه ملی پس از پیروزی انقلاب== | ==جبهه ملی پس از پیروزی انقلاب== | ||
تجربه برخی اعضای جبهه ملی در دولت مصدق و گرایش مهدی بازرگان به سمت جبهه ملی، همچنین نپذیرفتن هیچ سمتی از جانب برخی انقلابیان، باعث شد بسیاری از مناصب مهم دولتی در دولت موقت به اعضای نهضت آزادی و جبهه ملی واگذار شود.<ref>صمدیپور، جبهه ملی ایران، ۱۶۹.</ref> ازجمله آنان میتوان به سنجابی ([[وزارت امور خارجه]])، [[سیداحمد صدر حاجسیدجوادی]] ([[وزارت کشور]])، [[سیداحمد مدنی]] ([[وزارت دفاع ملی]])، [[علی اردلان]] ([[وزارت اقتصاد و دارایی]])، [[اسدالله مبشری]] ([[وزارت دادگستری]])، داریوش فروهر ([[وزارت کار و امور اجتماعی]]) و [[حسن نزیه]] ([[وزارت نفت]]) اشاره کرد.<ref>اسماعیلی، دولت موقت، ۵۷ـ۶۰.</ref> | تجربه برخی اعضای جبهه ملی در دولت مصدق و گرایش مهدی بازرگان به سمت جبهه ملی، همچنین نپذیرفتن هیچ سمتی از جانب برخی انقلابیان، باعث شد بسیاری از مناصب مهم دولتی در دولت موقت به اعضای نهضت آزادی و جبهه ملی واگذار شود.<ref>صمدیپور، جبهه ملی ایران، ۱۶۹.</ref> ازجمله آنان میتوان به سنجابی ([[وزارت امور خارجه]])، [[سیداحمد صدر حاجسیدجوادی]] ([[وزارت کشور]])، [[سیداحمد مدنی]] ([[وزارت دفاع ملی]])، [[علی اردلان]] ([[وزارت اقتصاد و دارایی]])، [[اسدالله مبشری]] ([[وزارت دادگستری]])، داریوش فروهر ([[وزارت کار و امور اجتماعی]]) و [[حسن نزیه]] ([[وزارت نفت]]) اشاره کرد.<ref>اسماعیلی، دولت موقت، ۵۷ـ۶۰.</ref> |