۵۷۲
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «'''نظارت'''، مراقبت و ارزیابی فعالیتها در نظام مدیریتی، برای جلوگیری از انحراف و فساد. «نظارت» از ماده «نظر» به معنای نگاه، معاینهکردن و تأمل و دقت در امری، اعم از مادی و معنوی<ref> مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، 12/184.</ref> و مراقبت در اج...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''نظارت'''، مراقبت و ارزیابی فعالیتها در نظام مدیریتی، برای جلوگیری از انحراف و فساد. | '''نظارت'''، مراقبت و ارزیابی فعالیتها در نظام مدیریتی، برای جلوگیری از انحراف و فساد. | ||
==مفهومشناسی== | |||
«نظارت» از ماده «نظر» به معنای نگاه، معاینهکردن و تأمل و دقت در امری، اعم از مادی و معنوی<ref> مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، 12/184.</ref> و مراقبت در اجرای امری<ref> دهخدا، لغتنامه دهخدا، لغتنامه دهخدا، 13/19946.</ref> است. ناظر به کسی گفته میشود که برای نظارت و رسیدگی به کاری تعیین شده است<ref> عمید، فرهنگ فارسی، 1149 ـ 1150.</ref>. نظارت به دو قسم کلی درونی و بیرونی تقسیم شده است. نظارت بیرونی با زندگی اجتماعی و سیاسی انسانها ارتباط دارد و برای سالمسازی و رشد و بالندگی جامعه و تحقق آرمانها و مهار صاحبان قدرت، اهمیت ویژهای دارد<ref> جوان آراسته، گزینش رهبر و نظارت بر او، 181.</ref>. | «نظارت» از ماده «نظر» به معنای نگاه، معاینهکردن و تأمل و دقت در امری، اعم از مادی و معنوی<ref> مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، 12/184.</ref> و مراقبت در اجرای امری<ref> دهخدا، لغتنامه دهخدا، لغتنامه دهخدا، 13/19946.</ref> است. ناظر به کسی گفته میشود که برای نظارت و رسیدگی به کاری تعیین شده است<ref> عمید، فرهنگ فارسی، 1149 ـ 1150.</ref>. نظارت به دو قسم کلی درونی و بیرونی تقسیم شده است. نظارت بیرونی با زندگی اجتماعی و سیاسی انسانها ارتباط دارد و برای سالمسازی و رشد و بالندگی جامعه و تحقق آرمانها و مهار صاحبان قدرت، اهمیت ویژهای دارد<ref> جوان آراسته، گزینش رهبر و نظارت بر او، 181.</ref>. | ||
خط ۷: | خط ۹: | ||
اصل نظارت و کنترل که رکن پنجم مدیریت است، به تکمیل و اجرای درست چهار رکن دیگر یعنی تنظیم برنامه، سازماندهی، فرماندهی و هماهنگی کمک میکند<ref> هایلینگز، 50 ـ 51.</ref>. دولت و نظام سیاسی به شکل یک ساختار مدیریتی کلان، بیش از هر نظام مدیریتی دیگر، برای رسیدن به کارایی، هماهنگی اداری و پاسخگویی مقامات، نیازمند نظارت است<ref> بال، سیاست و حکومت جدید، 262 ـ 263.</ref>. نگاه [[امامخمینی]] به مسئله نظارت به طور عمده، فقهی و اخلاقی است که در اینجا به آن پرداخته شده است. | اصل نظارت و کنترل که رکن پنجم مدیریت است، به تکمیل و اجرای درست چهار رکن دیگر یعنی تنظیم برنامه، سازماندهی، فرماندهی و هماهنگی کمک میکند<ref> هایلینگز، 50 ـ 51.</ref>. دولت و نظام سیاسی به شکل یک ساختار مدیریتی کلان، بیش از هر نظام مدیریتی دیگر، برای رسیدن به کارایی، هماهنگی اداری و پاسخگویی مقامات، نیازمند نظارت است<ref> بال، سیاست و حکومت جدید، 262 ـ 263.</ref>. نگاه [[امامخمینی]] به مسئله نظارت به طور عمده، فقهی و اخلاقی است که در اینجا به آن پرداخته شده است. | ||
پیشینه | == پیشینه == | ||
نظارت و کنترل در میان سومریان، مصریان، چینیها و ایرانیان باستان رایج بوده است و آثار کتابهای باقیمانده از آن دوران، پر از مفاهیمی چون برنامهریزی، تقسیم کار، کنترل و نظارت و [[رهبری امام|رهبری]] است<ref> محسن شیخی، نظارت و بازرسی، 26 ـ 27.</ref>. در غرب، در قرون وسطا، حکومتهای استبدادی زیر پرچم حمایت کلیسا، به عنوان جانشین خدا حکومت میکردند و در مقابل مردم پاسخگو نبودند؛ از اینرو در فلسفه سیاسی معاصر تلاش شد با نظریه تفکیک قوا و تمرکززدایی از قدرت سیاسی، قدرت میان قوای سهگانه پخش شود<ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ه ـ ح.</ref>. تا زمینههای فساد و سوء استفاده از قدرت از میان برود <ref>ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، ج.</ref>. {{ببینید| قوای سهگانه}} | |||
نظارت در نظام مدیریتی اسلام، یکی از عناصر اصلی اداره امور جامعه است و با شیوههای مدیریتی جدید مطابقت دارد، بهویژه نظارت همگانی و متقابل مردم و دولت، از اهمیت بسزایی برخوردار است و ناشی از میزان درجه و اعتبار جایگاه مردم در نظام سیاسی اسلام است<ref> ملکافضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم(ص)، 84.</ref>. | نظارت در نظام مدیریتی اسلام، یکی از عناصر اصلی اداره امور جامعه است و با شیوههای مدیریتی جدید مطابقت دارد، بهویژه نظارت همگانی و متقابل مردم و دولت، از اهمیت بسزایی برخوردار است و ناشی از میزان درجه و اعتبار جایگاه مردم در نظام سیاسی اسلام است<ref> ملکافضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم(ص)، 84.</ref>. | ||
امامخمینی با تأکید بر اهمیت نظارت، آن را از بزرگترین عوامل تضمینکننده امنیت جامعه به شمار میآورْد<ref> امامخمینی، صحیفه، 4/248.</ref> و مهمترین هدف آن را پیشگیری از غارتگری و ظلم میدانست<ref> امامخمینی، صحیفه، 11/165.</ref> و بر آن بود که سهلانگاری در امر نظارت، تباهی و فساد<ref> امامخمینی، صحیفه، 15/17.</ref> و ضررهای جبرانناپذیری را به همراه میآورد<ref> امامخمینی، صحیفه، 5/497.</ref>. جایگاه رأی مردم در اندیشه ایشان، نشانه اهمیت نقش نظارتی مردم است<ref> امامخمینی، صحیفه، 4/160 و 248.</ref>. از نگاه ایشان، شرط پیروزی نهایی و رسیدن به تمام اهداف، نظارت مردم بر اعمال و رفتار مسئولان است<ref> امامخمینی، صحیفه، 15/16 ـ 17 و 16/21 ـ 23.</ref>. | امامخمینی با تأکید بر اهمیت نظارت، آن را از بزرگترین عوامل تضمینکننده امنیت جامعه به شمار میآورْد<ref> امامخمینی، صحیفه، 4/248.</ref> و مهمترین هدف آن را پیشگیری از غارتگری و ظلم میدانست<ref> امامخمینی، صحیفه، 11/165.</ref> و بر آن بود که سهلانگاری در امر نظارت، تباهی و فساد<ref> امامخمینی، صحیفه، 15/17.</ref> و ضررهای جبرانناپذیری را به همراه میآورد<ref> امامخمینی، صحیفه، 5/497.</ref>. جایگاه رأی مردم در اندیشه ایشان، نشانه اهمیت نقش نظارتی مردم است<ref> امامخمینی، صحیفه، 4/160 و 248.</ref>. از نگاه ایشان، شرط پیروزی نهایی و رسیدن به تمام اهداف، نظارت مردم بر اعمال و رفتار مسئولان است<ref> امامخمینی، صحیفه، 15/16 ـ 17 و 16/21 ـ 23.</ref>. | ||
نظارت در آموزههای اسلامی | == نظارت در آموزههای اسلامی == | ||
یکی از مهمترین ابعاد زندگی اجتماعی انسان، نوع رابطه متقابل افراد جامعه و گروه زمامداران است. در اسلام، حکومت امانتی است که خدا و مردم به افرادی سپردهاند و آن افراد، مأمور حفظ و نگهداری از این امانتاند و درباره آن، بازخواست خواهند شد<ref> ملکافضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم(ص)، 65.</ref>؛ چنانکه خداوند درباره چگونگی انجام رسالت، از پیامبران(ع) سؤال خواهد کرد<ref> اعراف، 6.</ref>. در آموزههای دینی، نظارت [[انسان]] بر خود(نظارت درونی) با مفهوم تقوا، بیان شده است<ref> اعراف، 201.</ref> و برای تقویت تقوای درونی، از نظارت خداوند بر بشر<ref> نساء، 1.</ref> و علم او به اعمال پیدا و پنهان انسان<ref> نحل، 19.</ref> و همچنین از نزدیکی پروردگار به بندگان خود<ref> ق، 16.</ref>، سخن به میان آمده است. افزون بر این، خداوند، فرشتگانی بر انسان گمارده، تا همه اعمال او را ثبت کنند<ref> ق، 18؛ انفطار، 10 ـ 12.</ref>. | |||
آموزههای اسلامی شیوههایی را برای نظارت مردم و زمامداران بر یکدیگر توصیه کردهاند و به بعضی از آنها جنبه عبادی و واجب شرعی نیز بخشیدهاند<ref> ملکافضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم(ص)، 70.</ref>. از اینرو، از نظر امامخمینی، نظارت باید برای خدا، مصالح اسلام و کشور و به قصد هدایت، حفظ مصالح ملت و جلوگیری از انحراف باشد، نه عیبجویی و انتقامگیری و بر اساس دوستیها و دشمنیهای شخصی و گرایشهای درونی<ref>ملکافضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم(ص)، 18/466.</ref>. امر به معروف و نهی از منکر، از مبانی اندیشه سیاسی مسلمانان است و کارآمدترین ابزار نظارت متقابل دولت و مردم محسوب میشود و دارای جایگاه ویژهای در میان واجبات دینی است<ref> ملکافضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم(ص)، 80 ـ 81.</ref> و یکی از بخشهای قابل توجه در [[فقه]] اسلامی به شمار میرود<ref> نجفی، جواهر الکلام، 21/352 ـ 385.</ref>. قرآن کریم امت اسلام را به جهت پایبندی به اصل امر به معروف و نهی از منکر، بهترین امت معرفی کرده است<ref> آل عمران، 110.</ref> و علاوه بر لزوم تلاش همه مردم در این امر، از ضرورت سازماندهی گروهی ویژه برای اجراییکردن این فریضه در جامعه و مقابله با نابسامانیهای اجتماعی به عنوان وظیفهای حاکمیتی، سخن گفته<ref> آل عمران، 104؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 3/54 ـ 55.</ref> و ترک آن را در نابودی یک قوم، مؤثر شمرده است<ref> مطهری، مجموعه آثار، 2/501 ـ 502.</ref>. امامخمینی نیز به تفصیل به مسائل و احکام فقهی آن پرداخته است<ref> تحریر الوسیله، 1/439 ـ 468.</ref | آموزههای اسلامی شیوههایی را برای نظارت مردم و زمامداران بر یکدیگر توصیه کردهاند و به بعضی از آنها جنبه عبادی و واجب شرعی نیز بخشیدهاند<ref> ملکافضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم(ص)، 70.</ref>. از اینرو، از نظر امامخمینی، نظارت باید برای خدا، مصالح اسلام و کشور و به قصد هدایت، حفظ مصالح ملت و جلوگیری از انحراف باشد، نه عیبجویی و انتقامگیری و بر اساس دوستیها و دشمنیهای شخصی و گرایشهای درونی<ref>ملکافضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم(ص)، 18/466.</ref>. امر به معروف و نهی از منکر، از مبانی اندیشه سیاسی مسلمانان است و کارآمدترین ابزار نظارت متقابل دولت و مردم محسوب میشود و دارای جایگاه ویژهای در میان واجبات دینی است<ref> ملکافضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم(ص)، 80 ـ 81.</ref> و یکی از بخشهای قابل توجه در [[فقه]] اسلامی به شمار میرود<ref> نجفی، جواهر الکلام، 21/352 ـ 385.</ref>. قرآن کریم امت اسلام را به جهت پایبندی به اصل امر به معروف و نهی از منکر، بهترین امت معرفی کرده است<ref> آل عمران، 110.</ref> و علاوه بر لزوم تلاش همه مردم در این امر، از ضرورت سازماندهی گروهی ویژه برای اجراییکردن این فریضه در جامعه و مقابله با نابسامانیهای اجتماعی به عنوان وظیفهای حاکمیتی، سخن گفته<ref> آل عمران، 104؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 3/54 ـ 55.</ref> و ترک آن را در نابودی یک قوم، مؤثر شمرده است<ref> مطهری، مجموعه آثار، 2/501 ـ 502.</ref>. امامخمینی نیز به تفصیل به مسائل و احکام فقهی آن پرداخته است<ref> تحریر الوسیله، 1/439 ـ 468.</ref> {{ببینید|امر به معروف و نهی از منکر}} | ||
[[پیامبر اکرم(ص)]] نظارت بر اعمال دیگران را وظیفهای همگانی میشمرد<ref> نهجالفصاحه، 611؛ مجلسی، بحار الانوار، 72/38.</ref> و خود به موضوع نظارت و بازرسی به هنگام [[حکومت]] در مدینه اهتمام داشت<ref> محسن شیخی، نظارت و بازرسی، 78.</ref>. امیرالمؤمنین علی(ع) نیز با تأکید بر ضرورت نظارت برای حفظ بیتالمال و ارزیابی رفتار کارگزاران با مردم<ref> نهج البلاغه، ن53، 462.</ref>، بنابر گزارش ناظران و بازرسانِ خود عمل میکرد<ref> محسن شیخی، نظارت و بازرسی، 82.</ref>. | [[پیامبر اکرم(ص)]] نظارت بر اعمال دیگران را وظیفهای همگانی میشمرد<ref> نهجالفصاحه، 611؛ مجلسی، بحار الانوار، 72/38.</ref> و خود به موضوع نظارت و بازرسی به هنگام [[حکومت]] در مدینه اهتمام داشت<ref> محسن شیخی، نظارت و بازرسی، 78.</ref>. امیرالمؤمنین علی(ع) نیز با تأکید بر ضرورت نظارت برای حفظ بیتالمال و ارزیابی رفتار کارگزاران با مردم<ref> نهج البلاغه، ن53، 462.</ref>، بنابر گزارش ناظران و بازرسانِ خود عمل میکرد<ref> محسن شیخی، نظارت و بازرسی، 82.</ref>. | ||
خط ۲۰: | خط ۲۴: | ||
از دیگر شیوههای نظارت مردم بر دولت، نصیحت پیشوایان به معنای خیرخواهی پیشوایان است<ref> ملکافضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم(ص)، 73.</ref>. در متون روایی، بهرسمیتشناختن حق نصیحت یکدیگر<ref> نهج البلاغه، خ207، 309.</ref>، رهبران مسلمانان<ref> کلینی، الکافی، 1/403.</ref> و انتقاد به کردار حاکمان<ref> نهج البلاغه، ن53، 457.</ref>، نشانه پذیرش اصل اساسی نظارت در اسلام است. در [[نظام اسلامی]]، حاکم در برابر اعمال و رفتار خود(بر محور قانون) در برابر خداوند و مردم مسئول است<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 75.</ref>. در دیدگاه امامخمینی نیز بنابر آموزههای دینی، همه مردم وظیفه دارند بر تمام ارکان حاکمیت ازجمله رهبری، نظارت و خطاها را گوشزد کنند<ref> امامخمینی، صحیفه، 8/5.</ref> و [[حکومت اسلامی]] در همه مراتب خود تحت نظارت و ارزیابی مردم قرار دارد<ref> امامخمینی، صحیفه، 4/160.</ref>؛ بر این اساس، اصل پاسخگویی زمامداران و مردم در برابر یکدیگر و در برابر خداوند، یکی از سنتهای الهی و از اصول مدیریت اسلامی است و بر آن تأکید شده است و نظارت، کارآمدترین ابزار در این زمینه است<ref> ملکافضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم(ص)، 66.</ref> که بقای [[اسلام]] و جامعه اسلامی را تضمین میکند<ref> مطهری، مجموعه آثار، 17/235.</ref>. مبنای نظارت بر حاکمان و مردم در حکومت اسلامی، احکام و موازین اسلامی است<ref> ملکافضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم(ص)، 69.</ref>. | از دیگر شیوههای نظارت مردم بر دولت، نصیحت پیشوایان به معنای خیرخواهی پیشوایان است<ref> ملکافضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم(ص)، 73.</ref>. در متون روایی، بهرسمیتشناختن حق نصیحت یکدیگر<ref> نهج البلاغه، خ207، 309.</ref>، رهبران مسلمانان<ref> کلینی، الکافی، 1/403.</ref> و انتقاد به کردار حاکمان<ref> نهج البلاغه، ن53، 457.</ref>، نشانه پذیرش اصل اساسی نظارت در اسلام است. در [[نظام اسلامی]]، حاکم در برابر اعمال و رفتار خود(بر محور قانون) در برابر خداوند و مردم مسئول است<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 75.</ref>. در دیدگاه امامخمینی نیز بنابر آموزههای دینی، همه مردم وظیفه دارند بر تمام ارکان حاکمیت ازجمله رهبری، نظارت و خطاها را گوشزد کنند<ref> امامخمینی، صحیفه، 8/5.</ref> و [[حکومت اسلامی]] در همه مراتب خود تحت نظارت و ارزیابی مردم قرار دارد<ref> امامخمینی، صحیفه، 4/160.</ref>؛ بر این اساس، اصل پاسخگویی زمامداران و مردم در برابر یکدیگر و در برابر خداوند، یکی از سنتهای الهی و از اصول مدیریت اسلامی است و بر آن تأکید شده است و نظارت، کارآمدترین ابزار در این زمینه است<ref> ملکافضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم(ص)، 66.</ref> که بقای [[اسلام]] و جامعه اسلامی را تضمین میکند<ref> مطهری، مجموعه آثار، 17/235.</ref>. مبنای نظارت بر حاکمان و مردم در حکومت اسلامی، احکام و موازین اسلامی است<ref> ملکافضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم(ص)، 69.</ref>. | ||
سازوکار نظارت بیرونی | == سازوکار نظارت بیرونی == | ||
در حوزه اندیشه سیاسی، برای مهار و کنترل قدرت، دو روش اساسی<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 146.</ref>، وجود دارد: | |||
=== مهار درونی قدرت === | |||
بر اساس این روش، [[حاکم]] باید دارای ویژگیها و اوصاف خاصی باشد که وی را از سوء استفاده از قدرت باز دارد و به سوی عدالت ببرد. امامخمینی معتقد بود حاکم اسلامی باید دارای [[عدالت]] و کمال اعتقادی و اخلاقی باشد<ref> امامخمینی، ولایت فقیه، 49.</ref>. | بر اساس این روش، [[حاکم]] باید دارای ویژگیها و اوصاف خاصی باشد که وی را از سوء استفاده از قدرت باز دارد و به سوی عدالت ببرد. امامخمینی معتقد بود حاکم اسلامی باید دارای [[عدالت]] و کمال اعتقادی و اخلاقی باشد<ref> امامخمینی، ولایت فقیه، 49.</ref>. | ||
=== نظارت بیرونی === | |||
در این روش، نهادهای خاصی برای جلوگیری از تمرکز قدرت و مهار آن تشکیل میشوند<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 146.</ref>. | |||
نظارت بیرونی در دو بخش نظارت عمومی و نهادی، قابل بررسی است: | |||
==== نظارت عمومی==== | |||
در فرهنگ اسلامی، نظارت عمومی در چهار شکل قابل بررسی است. از یک سو حاکم و مردم از حقوق و تکالیف متقابل برخوردارند و نصیحت و دلسوزی بر حاکم اسلامی از حقوق و وظایف مردم شمرده شده است<ref> نهج البلاغه، خ34، 57.</ref> و آنان از این رهگذر میتوانند به اصلاح جامعه کمک کنند<ref> ورعی، نظارت بر قدرت سیاسی، 6/281.</ref> و از سوی دیگر، حاکمان از آنجاکه متولی برآوردن امنیت و سلامت جامعهاند، نظارت بر جامعه و مردم را بر عهده دارند<ref> ملکافضلی، نظارت در سیره حکومتی پیامبر اکرم(ص)، 80.</ref>. | |||
نوع سوم، نظارت مردم بر یکدیگر است که در برابر هم، حقوق و تکالیف متقابل دارند و باید در مورد یکدیگر حساس باشند. پیششرط این حساسیت، مراقبت و نظارت هوشیارانه است<ref> منصورنژاد، فلسفه نظارت، 36.</ref>. امامخمینی بارها در سخنان خود بر وظیفه همگانی امر به معروف و نهی از منکر و مسئولیت نظارت مردم بر همدیگر تأکید کرده است<ref> امامخمینی، صحیفه، 8/388، 487 و 10/109.</ref>. چهارمین نوع نظارت، نظارت دولت بر دولت است که در دو سطح ساختاری و انفرادی محقق میشود. نظارت دولت بر ارکان دولت در نگاه دینی بهخصوص در سیره امیرالمؤمنین(ع) ، سابقه جدی دارد. از فواید این نوع نظارت آن است که گلوگاه مشکلات نظام را تشخیص میدهد و پیداکردن راه حل را آسان میکند<ref> منصورنژاد، فلسفه نظارت، 37 ـ 38.</ref>. | |||
برخی از مبانی نظارت عبارتاند از: | برخی از مبانی نظارت عبارتاند از: | ||
• مسئولیت(پاسخگویی و پذیرش حق نظارت)؛ | |||
• [[عصمت]] نداشتن و احتمال خطا در مورد زمامداران غیر معصوم؛ | |||
• حق مردم در حکومت؛ | |||
• امانتبودن قدرت و لزوم پیشگیری از سوء استفاده از آن؛ | |||
• لزوم صیانت از نظام؛ | |||
• مصونماندن حقوق افراد از تعدی قدرتها؛ | |||
• حق شهروندان برای نظارت بر حکومت<ref> جوان آراسته، گزینش رهبر و نظارت بر او، 187 ـ 194؛ محرمی، نظارت بر قدرت سیاسی، 159 ـ 163.</ref>؛ | |||
بنابراین نظارت برای محدودکردن قدرت، جلوگیری از استبداد و دیکتاتوری، تأمین عدالت و محوریت [[قانون]] است<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 123.</ref>. | بنابراین نظارت برای محدودکردن قدرت، جلوگیری از استبداد و دیکتاتوری، تأمین عدالت و محوریت [[قانون]] است<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 123.</ref>. | ||
یکی از مؤلفههای نظارت بیرونی در فقه شیعه، امر به معروف و نهی از منکر است که مهمترین نوع نظارت به شمار میآید<ref> جعفری، مبانی فقهی نظارت شهروندان برحاکمان، 183.</ref>. امامخمینی آن را از والاترین و شریفترین واجبات<ref> تحریر الوسیله، 1/439.</ref> و ابزاری برای رسوا و متزلزلکردن حاکمان ستمگر و بیداری مردم، برقراری واجبات دیگر و متضمن دعوت به اسلام، بازستاندن حقوق ستمدیدگان، مخالفت با ستمکاران و توزیع عادلانه ثروت میدانست<ref> امامخمینی، ولایت فقیه، 107 ـ 109.</ref> و این دو واجب را از راهکارهای اساسی کنترل قدرت بر میشمرد و همگان را به اجرای آن فرا میخواند<ref> امامخمینی، صحیفه، 8/487 ـ 488؛ 10/112 و 13/470.</ref>. ایشان نصیحت و انتقاد خیرخواهانه را ضروری و مایه اصلاح جامعه میدانست<ref> امامخمینی، صحیفه، 1/120 ـ 121؛ 14/401 و 19/362 ـ 363.</ref>{{ببینید|انتقاد}} بر اساس این اصل، مردم موظفاند در برابر ناهنجاریهای فردی و اجتماعیِ مردم و حاکمان و کارگزاران سکوت نکنند و در صورت وجود شرایط، دیگران را به خوبیها دعوت کنند و از بدیها باز دارند<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 236.</ref>. در اصل هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز امر به معروف و نهی از منکر و نظارت بر امور مختلف کشور، وظیفهای همگانی و تکلیف متقابل مردم و دولت دانسته شده است. | یکی از مؤلفههای نظارت بیرونی در فقه شیعه، امر به معروف و نهی از منکر است که مهمترین نوع نظارت به شمار میآید<ref> جعفری، مبانی فقهی نظارت شهروندان برحاکمان، 183.</ref>. امامخمینی آن را از والاترین و شریفترین واجبات<ref> تحریر الوسیله، 1/439.</ref> و ابزاری برای رسوا و متزلزلکردن حاکمان ستمگر و بیداری مردم، برقراری واجبات دیگر و متضمن دعوت به اسلام، بازستاندن حقوق ستمدیدگان، مخالفت با ستمکاران و توزیع عادلانه ثروت میدانست<ref> امامخمینی، ولایت فقیه، 107 ـ 109.</ref> و این دو واجب را از راهکارهای اساسی کنترل قدرت بر میشمرد و همگان را به اجرای آن فرا میخواند<ref> امامخمینی، صحیفه، 8/487 ـ 488؛ 10/112 و 13/470.</ref>. ایشان نصیحت و انتقاد خیرخواهانه را ضروری و مایه اصلاح جامعه میدانست<ref> امامخمینی، صحیفه، 1/120 ـ 121؛ 14/401 و 19/362 ـ 363.</ref>{{ببینید|انتقاد}} بر اساس این اصل، مردم موظفاند در برابر ناهنجاریهای فردی و اجتماعیِ مردم و حاکمان و کارگزاران سکوت نکنند و در صورت وجود شرایط، دیگران را به خوبیها دعوت کنند و از بدیها باز دارند<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 236.</ref>. در اصل هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز امر به معروف و نهی از منکر و نظارت بر امور مختلف کشور، وظیفهای همگانی و تکلیف متقابل مردم و دولت دانسته شده است. {{ببینید| امر به معروف و نهی از منکر}} | ||
وجود احزاب سیاسی در جامعه نیز از راهکارهایی است که برای مهار قدرت به آن توجه شده و از مهمترین کارویژههای احزاب، نظارت و مراقبت بر عملکرد حکومت است<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 272 ـ 273.</ref>{{ببینید|حزب و تشکل}} مطبوعات و رسانهها نیز راهکاری مهم برای اطلاعرسانی از عملکرد حاکمان و از برترین مؤلفهها در جهت نظارت و کنترل بر قدرت با نظارت بر امور عمومی و حکومتی و بیان خواستههای مردم به شمار میروند<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 285 ـ 286.</ref>{{ببینید|های رادیو؛ تلویزیون؛ مطبوعات}} | وجود احزاب سیاسی در جامعه نیز از راهکارهایی است که برای مهار قدرت به آن توجه شده و از مهمترین کارویژههای احزاب، نظارت و مراقبت بر عملکرد حکومت است<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 272 ـ 273.</ref>{{ببینید|حزب و تشکل}} مطبوعات و رسانهها نیز راهکاری مهم برای اطلاعرسانی از عملکرد حاکمان و از برترین مؤلفهها در جهت نظارت و کنترل بر قدرت با نظارت بر امور عمومی و حکومتی و بیان خواستههای مردم به شمار میروند<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 285 ـ 286.</ref>{{ببینید|های رادیو؛ تلویزیون؛ مطبوعات}} | ||
خط ۵۸: | خط ۶۷: | ||
از سوی دیگر، یکی از مهمترین شاخص نظارتپذیری یک جامعه از نظر امامخمینی، قانونمداری آن است. ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره بر مراعات قانون تأکید میکرد و همگان را به حساسیت و سنجش با معیار قانون توصیه میکرد<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 8/282.</ref> و معتقد بود هیچکس فراتر از قانون نیست و شخص اول مملکت با شخص آخر آن در برابر قانون مساویاند<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 9/425.</ref>{{ببینید|قانون}} | از سوی دیگر، یکی از مهمترین شاخص نظارتپذیری یک جامعه از نظر امامخمینی، قانونمداری آن است. ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره بر مراعات قانون تأکید میکرد و همگان را به حساسیت و سنجش با معیار قانون توصیه میکرد<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 8/282.</ref> و معتقد بود هیچکس فراتر از قانون نیست و شخص اول مملکت با شخص آخر آن در برابر قانون مساویاند<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 9/425.</ref>{{ببینید|قانون}} | ||
== نظارت نهادی == | |||
بر اساس اصول قانون اساسی در شاکله حکومت، نهادهایی مانند رهبری در اصل 110، خبرگان رهبری در اصل 107، مجلس شورای اسلامی در اصول 62 و 63، شورای نگهبان در اصل 99، شورای نظارت بر صدا و سیما در اصل 175، قوه قضاییه در اصل 156 و نهادهای مرتبط با آن مانند دیوان عالی کشور در اصل 161 و سازمان بازرسی کل کشور در اصل 174، مسئولیت نظارتی ویژهای بر عهده دارند: | بر اساس اصول قانون اساسی در شاکله حکومت، نهادهایی مانند رهبری در اصل 110، خبرگان رهبری در اصل 107، مجلس شورای اسلامی در اصول 62 و 63، شورای نگهبان در اصل 99، شورای نظارت بر صدا و سیما در اصل 175، قوه قضاییه در اصل 156 و نهادهای مرتبط با آن مانند دیوان عالی کشور در اصل 161 و سازمان بازرسی کل کشور در اصل 174، مسئولیت نظارتی ویژهای بر عهده دارند: | ||
=== نظارت رهبری === | |||
ولی فقیه که رأس هرم حاکمیت سیاسی است، مدیریت کلان جامعه و هدایت آن را بر عهده دارد<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 316.</ref>. بنابر اصل 110 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، وظایف رهبری در یک تقسیمبندی کلی، شامل تعیین سیاستهای کلی نظام و نظارت پیوسته بر آن است. از نظر امامخمینی<ref> امامخمینی، صحیفه، 10/311.</ref> و بر مبنای اصل 57 قانون اساسی، همه قوای کشور، زیر نظر ولی فقیه قرار دارند و او برای ایفای نقش نظارتی خود میتواند از ابزار و شیوههایی به شکل مستقیم و غیر مستقیم بهره ببرد<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 329.</ref>. امامخمینی شأن ولایت فقیه را نظارت بر همه قوا و دستگاهها برای جلوگیری از خطا میدانست<ref> امامخمینی، صحیفه، 10/311 و 526.</ref> و معتقد بود نظارت ولی فقیه بر امور دولت و حکومت اسلامی، مانع کارهایی میشود که خلاف مصالح کشور و ملت است و باعث پیشگیری از آسیب خواهد شد<ref> امامخمینی، صحیفه، 10/58.</ref>. ایشان معتقد بود در اسلام، قانون حاکمیت دارد و ولی فقیه ناظر بر اجرای قانون و خود نیز تحت نظارت قانون اسلام قرار دارد<ref> امامخمینی، صحیفه، 10/353.</ref>. | |||
=== نظارت بر رهبری === | |||
از آنجاکه به تناسب اهمیت مسئولیتها، نظارت و مراقبت نیز شدت، حساسیت و دقت بیشتری خواهد داشت، خطیرترین نوع نظارت نیز نظارت بر رهبری خواهد بود<ref> جوان آراسته، گزینش رهبر و نظارت بر او، 186 ـ 187.</ref>. از راههای نظارت بر رهبری، نظارت عمومی مردم بر اساس [[امر به معروف و نهی از منکر|امر به معروف]] و [[نهی از منکر]] است که به دلیل ملاحظاتی که وجود دارد، منطقیترین راهِ تحقق نظارت مردمی بر رهبری، اعمال این نظارت از راه مجلس خبرگان است؛ بنابراین نظارت مردم بر رهبری مستقیم، ولی اعمال آن غیر مستقیم و نهادینه شده خواهد بود<ref> جوان آراسته، گزینش رهبر و نظارت بر او، 198 ـ 200.</ref>. علاوه بر نظارت مردمی، طبق قانون اساسی، میتوان از دیگر نهادهای ناظر بر رهبری از نظارت مالی رئیس قوه قضاییه بنا بر اصل 142، نظارت رئیسجمهور بر اجرای اصول [[قانون اساسی]] در اصل 113 و نظارت مجلس شورای اسلامی به جهت دارابودن حق تحقیق و تفحص در همه امور کشور در اصل 76 نام برد. فارغ از عملیبودن یا نبودن این نظارتها یا واقعیتهای بیرونی، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، نهادی رسمی با جایگاهی کاملاً تعریفشده و دو هدف اصلی گزینش رهبر و نظارت بر او را در نظر گرفته است و در اصل 111 وظیفه نظارتی مجلس خبرگان رهبری را مقرر کرده است. نظارت بر رهبری شامل نظارت بر عملکرد رهبر به صورت جدی و نظارت بر عملکرد دستگاههای زیرمجموعه رهبری به صورت کلی(و نه جزئی) میشود<ref> جوان آراسته، گزینش رهبر و نظارت بر او، 228.</ref>. | از آنجاکه به تناسب اهمیت مسئولیتها، نظارت و مراقبت نیز شدت، حساسیت و دقت بیشتری خواهد داشت، خطیرترین نوع نظارت نیز نظارت بر رهبری خواهد بود<ref> جوان آراسته، گزینش رهبر و نظارت بر او، 186 ـ 187.</ref>. از راههای نظارت بر رهبری، نظارت عمومی مردم بر اساس [[امر به معروف و نهی از منکر|امر به معروف]] و [[نهی از منکر]] است که به دلیل ملاحظاتی که وجود دارد، منطقیترین راهِ تحقق نظارت مردمی بر رهبری، اعمال این نظارت از راه مجلس خبرگان است؛ بنابراین نظارت مردم بر رهبری مستقیم، ولی اعمال آن غیر مستقیم و نهادینه شده خواهد بود<ref> جوان آراسته، گزینش رهبر و نظارت بر او، 198 ـ 200.</ref>. علاوه بر نظارت مردمی، طبق قانون اساسی، میتوان از دیگر نهادهای ناظر بر رهبری از نظارت مالی رئیس قوه قضاییه بنا بر اصل 142، نظارت رئیسجمهور بر اجرای اصول [[قانون اساسی]] در اصل 113 و نظارت مجلس شورای اسلامی به جهت دارابودن حق تحقیق و تفحص در همه امور کشور در اصل 76 نام برد. فارغ از عملیبودن یا نبودن این نظارتها یا واقعیتهای بیرونی، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، نهادی رسمی با جایگاهی کاملاً تعریفشده و دو هدف اصلی گزینش رهبر و نظارت بر او را در نظر گرفته است و در اصل 111 وظیفه نظارتی مجلس خبرگان رهبری را مقرر کرده است. نظارت بر رهبری شامل نظارت بر عملکرد رهبر به صورت جدی و نظارت بر عملکرد دستگاههای زیرمجموعه رهبری به صورت کلی(و نه جزئی) میشود<ref> جوان آراسته، گزینش رهبر و نظارت بر او، 228.</ref>. | ||
===نظارت بر قوه مجریه=== | |||
در نظامهای سیاسی جدید، یکی از راههای پیشنهادشده برای کنترل و محدودکردن قدرت حاکمان، تفکیک قواست. این امر ضمن جلوگیری از تمرکز قدرت در یک فرد، احتمال سوء استفاده از اختیارات را نیز کاهش میدهد<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 260 ـ 261.</ref>. از حیث نظارتی، قوه مجریه دومین نهاد قدرت پس از نهاد رهبری است و اهمیت ویژهای دارد. به دلیل گستردگی اختیارات و امکانات، کارگزاران بیشمار و بودجه بسیار که در اختیار قوه مجریه است، قانونْ نظارت محکمتری را بر این نهاد پیشبینی کرده است<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 336.</ref>. از راهکارهای عمده نظارت بر قوه مجریه، نظارت ولی فقیه، انتخاب [[رئیسجمهور]] با رأی مردم، محدودیت زمانی و عملکرد وی در قالب قانون، نظارت نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی بر اعمال و نظرات قوه مجریه در قالب تصویب بودجه، رأی اعتماد، استیضاح، تذکر و مانند آن است<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 315.</ref>. افزون بر این موارد بنابر اصل 137 قانون اساسی هر یک از وزرا در برابر مجلس و رئیسجمهور مسئولاند؛ همانگونه که رئیسجمهور، بنا بر اصل 134 مسئول اقدامات جمعی وزیران است. | در نظامهای سیاسی جدید، یکی از راههای پیشنهادشده برای کنترل و محدودکردن قدرت حاکمان، تفکیک قواست. این امر ضمن جلوگیری از تمرکز قدرت در یک فرد، احتمال سوء استفاده از اختیارات را نیز کاهش میدهد<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 260 ـ 261.</ref>. از حیث نظارتی، قوه مجریه دومین نهاد قدرت پس از نهاد رهبری است و اهمیت ویژهای دارد. به دلیل گستردگی اختیارات و امکانات، کارگزاران بیشمار و بودجه بسیار که در اختیار قوه مجریه است، قانونْ نظارت محکمتری را بر این نهاد پیشبینی کرده است<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 336.</ref>. از راهکارهای عمده نظارت بر قوه مجریه، نظارت ولی فقیه، انتخاب [[رئیسجمهور]] با رأی مردم، محدودیت زمانی و عملکرد وی در قالب قانون، نظارت نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی بر اعمال و نظرات قوه مجریه در قالب تصویب بودجه، رأی اعتماد، استیضاح، تذکر و مانند آن است<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 315.</ref>. افزون بر این موارد بنابر اصل 137 قانون اساسی هر یک از وزرا در برابر مجلس و رئیسجمهور مسئولاند؛ همانگونه که رئیسجمهور، بنا بر اصل 134 مسئول اقدامات جمعی وزیران است. | ||
خط ۷۴: | خط ۸۴: | ||
امامخمینی ضمن تأکید بر نظارت دولت و [[قوه مجریه]] بر زیرمجموعههای خود<ref> امامخمینی، صحیفه، 6/397.</ref>، به حق نمایندگان مجلس برای نظارت برکار دولت نیز اذعان و به آنان توصیه میکرد نظارت و قضاوت خود را با در نظر گرفتن شرایط کشور و مشکلات موجود انجام دهند<ref> امامخمینی، صحیفه، 13/52 و 18/470.</ref>. همچنین طبق اصل 142 قانون اساسی، [[قوه قضاییه]] برای کنترل قوه مجریه وظایفی دارد؛ مانند رسیدگی به داراییهای مسئولان دولتی، و بنا بر اصل 173 رسیدگی به شکایات مردم از ادارههای دولتی که در دیوان عدالت اداری صورت میگیرد. | امامخمینی ضمن تأکید بر نظارت دولت و [[قوه مجریه]] بر زیرمجموعههای خود<ref> امامخمینی، صحیفه، 6/397.</ref>، به حق نمایندگان مجلس برای نظارت برکار دولت نیز اذعان و به آنان توصیه میکرد نظارت و قضاوت خود را با در نظر گرفتن شرایط کشور و مشکلات موجود انجام دهند<ref> امامخمینی، صحیفه، 13/52 و 18/470.</ref>. همچنین طبق اصل 142 قانون اساسی، [[قوه قضاییه]] برای کنترل قوه مجریه وظایفی دارد؛ مانند رسیدگی به داراییهای مسئولان دولتی، و بنا بر اصل 173 رسیدگی به شکایات مردم از ادارههای دولتی که در دیوان عدالت اداری صورت میگیرد. | ||
===نظارت بر قوه مقننه=== | |||
قوه مقننه (مجلس شورای اسلامی)، چنانکه امامخمینی نیز تصریح کرده است<ref> امامخمینی، صحیفه، 10/311؛ 10/223 و 13/53، 193.</ref>، افزون بر نظارت رهبری در اصل 57 قانون اساسی و مردم در اصل 90، در بخش اصلی کار خود تحت نظارت شورای نگهبان قرار دارد و این شورا موظف است تا به بررسی دقیق مصوبات مجلس شورای اسلامی بپردازد<ref> امامخمینی، اصول، 91 و 93.</ref>؛ اما از آنجاکه نمایندگان مجلس شورای اسلامی، به طور مستقیم با رأی مردم انتخاب میشوند و مصونیت پارلمانی دارند، قوه مجریه و قضاییه نظارتی بر این نهاد ندارند و قوه قضاییه تنها در حوزه امور تخلفات شخصی نمایندگان، حق پیگیری و نظارت دارد، نه در مباحث مربوط به حیثیت نمایندگی؛ از اینرو پس از نظارت ولی فقیه که مانند دیگر قوا بر این قوه نیز نظارت دارد، مردم میتوانند به نظارت بر کار مجلس و نمایندگان بپردازند<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 383 ـ 384.</ref>. امامخمینی بر نقش نظارتی مردم بر مجلس تأکید ویژه میکرد و حتی معتقد بود اگر نمایندگان مجلس وظیفه خود را درست انجام ندهند، مردم حق عزل آنان را دارند<ref> امامخمینی، صحیفه، 10/223 و 13/193.</ref>. | قوه مقننه (مجلس شورای اسلامی)، چنانکه امامخمینی نیز تصریح کرده است<ref> امامخمینی، صحیفه، 10/311؛ 10/223 و 13/53، 193.</ref>، افزون بر نظارت رهبری در اصل 57 قانون اساسی و مردم در اصل 90، در بخش اصلی کار خود تحت نظارت شورای نگهبان قرار دارد و این شورا موظف است تا به بررسی دقیق مصوبات مجلس شورای اسلامی بپردازد<ref> امامخمینی، اصول، 91 و 93.</ref>؛ اما از آنجاکه نمایندگان مجلس شورای اسلامی، به طور مستقیم با رأی مردم انتخاب میشوند و مصونیت پارلمانی دارند، قوه مجریه و قضاییه نظارتی بر این نهاد ندارند و قوه قضاییه تنها در حوزه امور تخلفات شخصی نمایندگان، حق پیگیری و نظارت دارد، نه در مباحث مربوط به حیثیت نمایندگی؛ از اینرو پس از نظارت ولی فقیه که مانند دیگر قوا بر این قوه نیز نظارت دارد، مردم میتوانند به نظارت بر کار مجلس و نمایندگان بپردازند<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 383 ـ 384.</ref>. امامخمینی بر نقش نظارتی مردم بر مجلس تأکید ویژه میکرد و حتی معتقد بود اگر نمایندگان مجلس وظیفه خود را درست انجام ندهند، مردم حق عزل آنان را دارند<ref> امامخمینی، صحیفه، 10/223 و 13/193.</ref>. | ||
===نظارت بر قوه قضاییه=== | |||
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به نظارت بر قوه قضاییه کمتر توجه شده است و تنها در شکلهای محدودی چون نظارت رهبری بر این نهاد و لزوم برخورداری قاضی از برخی اوصاف و شرایط، رعایت آداب قضاوت و مراقبت قاضی از امور خود، لزوم استقلال قضایی و نظارت قوه قضاییه بر کارگزاران خود، به آن پرداخته شده است<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 388 ـ 390.</ref>. امامخمینی وظیفه اصلی نظارت بر قضات قوه قضاییه را بر عهده خود این نهاد میدانست و خواستار عملکرد نیکویِ این نهاد بود<ref> امامخمینی، صحیفه، 14/218.</ref>. این نظارت شامل مراحل انتخاب درست قاضی، اشراف کامل بر عملکرد وی و جلوگیری از ادامه کار او در صورت مشاهده خلاف میشود<ref> امامخمینی، صحیفه، 19/156.</ref>. | |||
نظارت درونی | == نظارت درونی == | ||
از آنجاکه قدرت، بدون نظارت، باعث فساد حاکم و جامعه میشود، باید علاوه بر نظارت بیرونی، نظارت درونی نیز وجود داشته باشد. افراد خردمند هنگامی که میخواهند مسئولیت کاری را به کسی واگذار کنند، وجود برخی ویژگیهای فردی را برای انجام آن مسئولیت لازم میشمرند<ref> محرمی، نظارت بر قدرت سیاسی، 153 ـ 154.</ref>. نظارت درونی که به معنای مراقبت شخص از کارهای خود برای دوری از فساد و گناه است، با صفات و ملکاتی حاصل میشود که انسانها برای رسیدن به کمال و سعادت در درون خود ایجاد میکنند<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 146.</ref>. تأکید فراوان بر نظارت درونی و کسب شرایط لازم برای به دستگرفتن مسئولیت در نظام اسلامی، نشان از اهمیت این موضوع در اسلام دارد<ref> ورعی، نظارت بر قدرت سیاسی، 6/273.</ref>. این نظارت گرچه به همه مردم توصیه شده است، به دلیل اهمیت حکومت و تأثیر بسیار آن بر جامعه، برای حاکمان لازم شمرده شده است<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 147.</ref>. از اینرو امامخمینی با هشدار به مسئولان و مقامات کشور برای مراقبت از نفس خویش<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 13/198 ـ 202.</ref>، خودسازی برای دولتمردان را ضروریتر از دیگر اقشار مردم میدانست<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 14/391 ـ 392.</ref> و به آنان درباره خطرهای قدرت و مقامدوستی، که از شیطان نشئت میگیرد<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 19/249.</ref> و در شمار بزرگترین گرفتاریهای انسان است<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 14/14.</ref>، هشدار میداد. | از آنجاکه قدرت، بدون نظارت، باعث فساد حاکم و جامعه میشود، باید علاوه بر نظارت بیرونی، نظارت درونی نیز وجود داشته باشد. افراد خردمند هنگامی که میخواهند مسئولیت کاری را به کسی واگذار کنند، وجود برخی ویژگیهای فردی را برای انجام آن مسئولیت لازم میشمرند<ref> محرمی، نظارت بر قدرت سیاسی، 153 ـ 154.</ref>. نظارت درونی که به معنای مراقبت شخص از کارهای خود برای دوری از فساد و گناه است، با صفات و ملکاتی حاصل میشود که انسانها برای رسیدن به کمال و سعادت در درون خود ایجاد میکنند<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 146.</ref>. تأکید فراوان بر نظارت درونی و کسب شرایط لازم برای به دستگرفتن مسئولیت در نظام اسلامی، نشان از اهمیت این موضوع در اسلام دارد<ref> ورعی، نظارت بر قدرت سیاسی، 6/273.</ref>. این نظارت گرچه به همه مردم توصیه شده است، به دلیل اهمیت حکومت و تأثیر بسیار آن بر جامعه، برای حاکمان لازم شمرده شده است<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 147.</ref>. از اینرو امامخمینی با هشدار به مسئولان و مقامات کشور برای مراقبت از نفس خویش<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 13/198 ـ 202.</ref>، خودسازی برای دولتمردان را ضروریتر از دیگر اقشار مردم میدانست<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 14/391 ـ 392.</ref> و به آنان درباره خطرهای قدرت و مقامدوستی، که از شیطان نشئت میگیرد<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 19/249.</ref> و در شمار بزرگترین گرفتاریهای انسان است<ref> ایزدهی، مبانی فقهی نظارت بر قدرت، 14/14.</ref>، هشدار میداد. |
ویرایش