Image-reviewer، confirmed، templateeditor
۷۲۱
ویرایش
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
گزارش جشن هنر سال ۱۳۵۶ بهسرعت به [[نجف]] منتقل شد. امامخمینی طی سخنانی در [[مسجد شیخ انصاری]] نجف در ۷/۶/۱۳۵۶، ضمن برشمردن اقدامات غیر اخلاقی رژیم پهلوی با اشاره به فاصله مردم و دولت از یکدیگر، تأکید کرد چنان شکافی میان مردم و دولت ایجاد کردهاند که در صورت سقوط دولت، همه چراغانی خواهند کرد. ایشان سپس با اشاره به اجرای این جشن در شیراز، آن را مقدمه اجرای این برنامه در تهران دانست و از سکوت مردم و برخی از [[علما]] در برابر این فاجعه بزرگ بهشدت انتقاد کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۲۲۹.</ref> ایشان هدف رژیم از این کارها را تخدیر افکار عمومی معرفی کرد و افزود این کارها با رضایت محمدرضا پهلوی انجام میشود و انتقاد روزنامههای طرفدار رژیم نیز با هدف آرامکردن اوضاع و جلوگیری از انفجار درونی مردم صورت گرفته است و هشدار داد اگر از این موارد جلوگیری نشود، ممکن است دامنه آن به دیگر نقاط ایران نیز کشانده شود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۲۳۰.</ref> ایشان با تأکید بر جامعیت اسلام در تأمین نیازهای مادی و معنوی بشر از مردم خواست برای اجرای آن متحد شوند و همه مردم اعم از روحانیان و پزشکان و مهندسان و سیاستمداران در برابر این پدیدهها واکنش نشان دهند که فعالیتهای ضد اسلامی با اعتراض همگانی امکان وقوع پیدا نمیکند. ایشان خاطرنشان کرد نمایشهای مبتذل از ضعف و سستی روحانیان در عمل به [[قانون اسلام]] سرچشمه میگیرد. ایشان در ادامه مردم را پشتیبان علمای دین دانست که با پیشقدمی روحانیان، مردم به میدان خواهند آمد و در صورت بیتوجهی روحانیان مردم نیز آنان را رها خواهند کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۲۳۰.</ref> | گزارش جشن هنر سال ۱۳۵۶ بهسرعت به [[نجف]] منتقل شد. امامخمینی طی سخنانی در [[مسجد شیخ انصاری]] نجف در ۷/۶/۱۳۵۶، ضمن برشمردن اقدامات غیر اخلاقی رژیم پهلوی با اشاره به فاصله مردم و دولت از یکدیگر، تأکید کرد چنان شکافی میان مردم و دولت ایجاد کردهاند که در صورت سقوط دولت، همه چراغانی خواهند کرد. ایشان سپس با اشاره به اجرای این جشن در شیراز، آن را مقدمه اجرای این برنامه در تهران دانست و از سکوت مردم و برخی از [[علما]] در برابر این فاجعه بزرگ بهشدت انتقاد کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۲۲۹.</ref> ایشان هدف رژیم از این کارها را تخدیر افکار عمومی معرفی کرد و افزود این کارها با رضایت محمدرضا پهلوی انجام میشود و انتقاد روزنامههای طرفدار رژیم نیز با هدف آرامکردن اوضاع و جلوگیری از انفجار درونی مردم صورت گرفته است و هشدار داد اگر از این موارد جلوگیری نشود، ممکن است دامنه آن به دیگر نقاط ایران نیز کشانده شود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۲۳۰.</ref> ایشان با تأکید بر جامعیت اسلام در تأمین نیازهای مادی و معنوی بشر از مردم خواست برای اجرای آن متحد شوند و همه مردم اعم از روحانیان و پزشکان و مهندسان و سیاستمداران در برابر این پدیدهها واکنش نشان دهند که فعالیتهای ضد اسلامی با اعتراض همگانی امکان وقوع پیدا نمیکند. ایشان خاطرنشان کرد نمایشهای مبتذل از ضعف و سستی روحانیان در عمل به [[قانون اسلام]] سرچشمه میگیرد. ایشان در ادامه مردم را پشتیبان علمای دین دانست که با پیشقدمی روحانیان، مردم به میدان خواهند آمد و در صورت بیتوجهی روحانیان مردم نیز آنان را رها خواهند کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۲۳۰.</ref> | ||
==گسترش اعتراضها و پیامد آنها== | ==گسترش اعتراضها و پیامد آنها== | ||
رفتارهای ساختارشکنانه عوامل رژیم پهلوی و پخش فیلمهای مبتذل، احساسات مردم را جریحهدار ساخت و آنان را به میدان مبارزه آورد و مبارزه رژیم با نمادها و ارزشهای دینی، سبب شد مردم در کنار روحانیان قرار بگیرند و به فرهنگ [[ایثار]] و [[شهادت]] و از خودگذشتگی برسند و انقلاب اسلامی ایران را شکل دهند.<ref>نظافتی، کلاه فرنگی بر سر فرهنگ ایران، ۵.</ref> پس از موضعگیری امامخمینی، اعتراض مردم علیه جشن هنر شیراز گسترش یافت و آن را به موضوعی مهم برای مبارزه تبدیل کرد.<ref>حسینیان، چهارده سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران، ۵۸۷.</ref> [[آنتونی پارسونز]]، سفیر وقت [[انگلیس]]، آن را یکی از نخستین جرقههای انقلاب ایران شمرد. پارسونز بر این باور بود (فستیوال بینالمللی) جشن هنر شیراز که هر ساله برگزار میشد، به علت نوآوریها و نمایشهایی که مطابق با روحیات جامعه سنتی و اسلامی ایران نبود، موجب تضادها و مباحثاتی شد.<ref>پارسونز و سولیوان، خاطرات دو سفیر، ۳۲۷.</ref>چنانکه روحانی سرشناس، [[محمد صدوقی]] در [[یزد]] در ۲۱/۵/۱۳۵۷ در [[مسجد حظیره]] سخنرانی پرشوری علیه جشن هنر شیراز و رواج [[مشروبات الکلی]] و [[فحشا]] انجام داد و از سکوت برخی از واعظان دراینباره انتقاد کرد.<ref>مرکز بررسی اسناد، جشن هنر شیراز به روایت اسناد ساواک، ۴۴۹.</ref> | رفتارهای ساختارشکنانه عوامل رژیم پهلوی و پخش فیلمهای مبتذل، احساسات مردم را جریحهدار ساخت و آنان را به میدان مبارزه آورد و مبارزه رژیم با نمادها و ارزشهای دینی، سبب شد مردم در کنار روحانیان قرار بگیرند و به فرهنگ [[ایثار]] و [[شهادت]] و از خودگذشتگی برسند و انقلاب اسلامی ایران را شکل دهند.<ref>نظافتی، کلاه فرنگی بر سر فرهنگ ایران، ۵.</ref> پس از موضعگیری امامخمینی، اعتراض مردم علیه جشن هنر شیراز گسترش یافت و آن را به موضوعی مهم برای مبارزه تبدیل کرد.<ref>حسینیان، چهارده سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران، ۵۸۷.</ref><br> | ||
مردم شیراز با همه وجود برای مبارزه با این مراسم آماده شدند و تأکید میکردند به قیمت خون خود از برگزاری این محفل در ماه رمضان جلوگیری خواهند کرد.<ref>مرکز بررسی اسناد، جشن هنر شیراز به روایت اسناد ساواک، ۴۴۷.</ref> و در ۲۲/۵/۱۳۵۷ تظاهرات با شکوهی در خیابانهای شیراز برپا شد و عدهای دستگیر شدند. در بازرسی مأموران امنیتی از خانه انقلابیان، اعلامیههای علما که مخالفت جامعه روحانیت شیراز با برگزاری جشنهای هنر شیراز را بیان میکردند به دست آمد.<ref>مرکز بررسی اسناد، جشن هنر شیراز به روایت اسناد ساواک، ۴۴۸.</ref> در [[تظاهرات|تظاهراتِ]] مردم شیراز در ۲۱/۵/۱۳۵۷ برای بیان مخالفت خود با جشن هنر شیراز، نیروهای امنیتی سه نفر از تظاهرکنندگان را [[شهید]] و صدها نفر را زخمی و دستگیر کردند و این باعث شد علمای شیراز این روز را [[عزای عمومی]] اعلام کنند. در ۲۵/۵/۱۳۵۷ سازمان جشن هنر اعلام کرد به جهت اعتراضات و وقایع اخیر شیراز و اصفهان، امسال جشن هنر در شیراز و اصفهان برگزار نمیشود<ref>کرباسچی، هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ۲/۸۸۱؛ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۴/۲۷۲.</ref> علمای شیراز بهویژه سیدعبدالحسین دستغیب از تعطیلی این مراسم استقبال و دوباره مفاسد آن را برای مردم بازگو کردند.<ref>مرکز بررسی اسناد، جشن هنر شیراز به روایت اسناد ساواک، ۴۲۳.</ref> البته فرح دیبا در خاطرات خود انتقاد مخالفان از جشنهای مکرر دربار و زیادهروی در مصرف لباس و غذای خارجی را در کشوری که مردم آن نیازمند نان و مدرسهاند، عوامفریبی خوانده و با این حال، این فستیوالها را بستری برای واکنش مذهبیها و یکی از دلایل فروپاشی [[سلطنت]] از نظر منتقدان شمرده است.<ref>دیبا، کهن دیارا، ۲۱۰ و ۲۲۴ـ۲۲۵.</ref> | [[آنتونی پارسونز]]، سفیر وقت [[انگلیس]]، آن را یکی از نخستین جرقههای انقلاب ایران شمرد. پارسونز بر این باور بود (فستیوال بینالمللی) جشن هنر شیراز که هر ساله برگزار میشد، به علت نوآوریها و نمایشهایی که مطابق با روحیات جامعه سنتی و اسلامی ایران نبود، موجب تضادها و مباحثاتی شد.<ref>پارسونز و سولیوان، خاطرات دو سفیر، ۳۲۷.</ref>چنانکه روحانی سرشناس، [[محمد صدوقی]] در [[یزد]] در ۲۱/۵/۱۳۵۷ در [[مسجد حظیره]] سخنرانی پرشوری علیه جشن هنر شیراز و رواج [[مشروبات الکلی]] و [[فحشا]] انجام داد و از سکوت برخی از واعظان دراینباره انتقاد کرد.<ref>مرکز بررسی اسناد، جشن هنر شیراز به روایت اسناد ساواک، ۴۴۹.</ref><br> | ||
مردم شیراز با همه وجود برای مبارزه با این مراسم آماده شدند و تأکید میکردند به قیمت خون خود از برگزاری این محفل در ماه رمضان جلوگیری خواهند کرد.<ref>مرکز بررسی اسناد، جشن هنر شیراز به روایت اسناد ساواک، ۴۴۷.</ref> و در ۲۲/۵/۱۳۵۷ تظاهرات با شکوهی در خیابانهای شیراز برپا شد و عدهای دستگیر شدند. در بازرسی مأموران امنیتی از خانه انقلابیان، اعلامیههای علما که مخالفت جامعه روحانیت شیراز با برگزاری جشنهای هنر شیراز را بیان میکردند به دست آمد.<ref>مرکز بررسی اسناد، جشن هنر شیراز به روایت اسناد ساواک، ۴۴۸.</ref><br> | |||
در [[تظاهرات|تظاهراتِ]] مردم شیراز در ۲۱/۵/۱۳۵۷ برای بیان مخالفت خود با جشن هنر شیراز، نیروهای امنیتی سه نفر از تظاهرکنندگان را [[شهید]] و صدها نفر را زخمی و دستگیر کردند و این باعث شد علمای شیراز این روز را [[عزای عمومی]] اعلام کنند. در ۲۵/۵/۱۳۵۷ سازمان جشن هنر اعلام کرد به جهت اعتراضات و وقایع اخیر شیراز و اصفهان، امسال جشن هنر در شیراز و اصفهان برگزار نمیشود.<ref>کرباسچی، هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ۲/۸۸۱؛ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۴/۲۷۲.</ref> علمای شیراز بهویژه سیدعبدالحسین دستغیب از تعطیلی این مراسم استقبال و دوباره مفاسد آن را برای مردم بازگو کردند.<ref>مرکز بررسی اسناد، جشن هنر شیراز به روایت اسناد ساواک، ۴۲۳.</ref> البته فرح دیبا در خاطرات خود انتقاد مخالفان از جشنهای مکرر دربار و زیادهروی در مصرف لباس و غذای خارجی را در کشوری که مردم آن نیازمند نان و مدرسهاند، عوامفریبی خوانده و با این حال، این فستیوالها را بستری برای واکنش مذهبیها و یکی از دلایل فروپاشی [[سلطنت]] از نظر منتقدان شمرده است.<ref>دیبا، کهن دیارا، ۲۱۰ و ۲۲۴ـ۲۲۵.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |