۲۱٬۱۴۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
== اعیان ثابته و سرّ قدر == | == اعیان ثابته و سرّ قدر == | ||
حکم و [[قضا و قدر|قضای الهی]] بر اساس علم ازلی الهی صورت میگیرد و این مطابق با عین ثابته آنها در صقع ربوبی است و از این حکم به «[[سرالقدر|سرّالقدر]]» تعبیر میشود.<ref>جندی، شرح فصوص الحکم، ۲۳۴؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۲۱ و ۸۱۵.</ref> این استعدادها به واسطه تجلی اول که همان تجلی به فیض اقدس است، در حضرت علمیه ظهور مییابند و با تجلی دوم (تجلی به فیض مقدس)، کمالاتی که در این استعدادهاست، در خارج محقق میشوند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۶۱–۶۲؛ جامی، لوامع و لوایح، ۱۳۱.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| | حکم و [[قضا و قدر|قضای الهی]] بر اساس علم ازلی الهی صورت میگیرد و این مطابق با عین ثابته آنها در صقع ربوبی است و از این حکم به «[[سرالقدر|سرّالقدر]]» تعبیر میشود.<ref>جندی، شرح فصوص الحکم، ۲۳۴؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۲۱ و ۸۱۵.</ref> این استعدادها به واسطه تجلی اول که همان تجلی به فیض اقدس است، در حضرت علمیه ظهور مییابند و با تجلی دوم (تجلی به فیض مقدس)، کمالاتی که در این استعدادهاست، در خارج محقق میشوند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۶۱–۶۲؛ جامی، لوامع و لوایح، ۱۳۱.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|تجلی | سرالقدر}}{{سخ}} | ||
امامخمینی همسو با دیگر عارفان، استعدادهای اشیا و سرّالقدر را همان حقایق علمی اشیا میداند؛ که به واسطه تجلی به فیض اقدس در مقام حضرت علمیه، تقدیر شدهاست.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۹۳ و ۳۲۲.</ref> به نظر ایشان، هر شیء خارجی در این مقام، جهات قبول و استعداد خود را به جهت وجه خاصی که با فیض اقدس دارد، میپذیرد و به تبع آن استعداد، اعیان خارجی در خارج ظهور مییابند؛ با این فرق که این ظهور اشیا در خارج، نیازمند فراهمشدن شرایط و اوقات خاص آنهاست ولی در اعیان ثابته منوط به شرایطی نیست، بلکه آنها حقایقی ازلی هستند.<ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۳۱.</ref>{{سخ}} | امامخمینی همسو با دیگر عارفان، استعدادهای اشیا و سرّالقدر را همان حقایق علمی اشیا میداند؛ که به واسطه تجلی به فیض اقدس در مقام حضرت علمیه، تقدیر شدهاست.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۹۳ و ۳۲۲.</ref> به نظر ایشان، هر شیء خارجی در این مقام، جهات قبول و استعداد خود را به جهت وجه خاصی که با فیض اقدس دارد، میپذیرد و به تبع آن استعداد، اعیان خارجی در خارج ظهور مییابند؛ با این فرق که این ظهور اشیا در خارج، نیازمند فراهمشدن شرایط و اوقات خاص آنهاست ولی در اعیان ثابته منوط به شرایطی نیست، بلکه آنها حقایقی ازلی هستند.<ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۳۱.</ref>{{سخ}} | ||
به اعتقاد اهل معرفت، شهود اعیان ثابته و اطلاع بر حالات و استعدادهای اشیا در حضرت علمیه حقتعالی، جز برای [[انسان کامل]]، [[انبیا(ع)]]، و اولیا میسر نیست.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۴۲۴.</ref> به نظر [[امامخمینی]] این شهود، در سفر سوم از [[اسفار اربعه]] برای سالک کامل رخ میدهد؛ اگرچه افراد در این شهود مختلفاند؛ برای انبیا (ع)، شهودِ اسمی که در آن مظهریت دارند، ممکن است<ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۸۸.</ref> اما کشف و شهود [[پیامبر اسلام(ص)]] به سبب آنکه مظهر اسم جامع «الله»، که جامع همه اسمای الهی است، میباشد، از اعیان ثابته کشفی تام و مطلق است و بر حقایق همه [[اسما و صفات|اسمای الهی]] آگاهی دارد.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۵۹۱–۵۹۲؛ امامخمینی، دعاء السحر، ۷۶–۷۸.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|اسفار اربعه}} | به اعتقاد اهل معرفت، شهود اعیان ثابته و اطلاع بر حالات و استعدادهای اشیا در حضرت علمیه حقتعالی، جز برای [[انسان کامل]]، [[انبیا(ع)]]، و اولیا میسر نیست.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۴۲۴.</ref> به نظر [[امامخمینی]] این شهود، در سفر سوم از [[اسفار اربعه]] برای سالک کامل رخ میدهد؛ اگرچه افراد در این شهود مختلفاند؛ برای انبیا (ع)، شهودِ اسمی که در آن مظهریت دارند، ممکن است<ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۸۸.</ref> اما کشف و شهود [[پیامبر اسلام(ص)]] به سبب آنکه مظهر اسم جامع «الله»، که جامع همه اسمای الهی است، میباشد، از اعیان ثابته کشفی تام و مطلق است و بر حقایق همه [[اسما و صفات|اسمای الهی]] آگاهی دارد.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۵۹۱–۵۹۲؛ امامخمینی، دعاء السحر، ۷۶–۷۸.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|اسفار اربعه}} | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
[[بداء]] در اصطلاح به معنای تغییر در [[اراده الهی]]<ref>گنابادی، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العباده، ۳/۲۷۷.</ref> و تقدیرات جزئی<ref>مجلسی، مرآة العقول فی شرح اخبار آلالرسول (ص) ۲/۱۴۷.</ref> است. اعتقاد به بداء از معارف خاص [[مذهب شیعه]] است<ref>مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ۶۵–۶۸.</ref> در روایتی از [[امامصادق(ع)]]، برای خداوند دو علم ثابت است، علمی که مخصوص خداوند است و هیچکسی از آن اطلاع ندارد و این منشأ بداء است و علمی که به [[فرشتگان]] و [[پیامبران(ع)]]، آموزش دادهاست و [[اهل بیت(ع)]]، از آنها آگاه هستند.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۱۴۷.</ref> بعضی حقیقت بداء را در [[تکوین]]، مانند [[نسخ]] در تشریع دانستهاند که [[حکم شرعی]] پس از مدتی برداشته میشود.<ref>میرداماد، نبراس الضیاء و تسواء السواء فی شرح باب البداء و اثبات جدوی الدعاء، ۵۶.</ref> عدهای منشأ بداء را علم مکنون و مستأثر الهی دانسته<ref>ملاصدرا، شرح اصول الکافی، ۱/۱۲۶.</ref> و برخی نیز بداء را از ناحیه خداوند نمیدانند و معتقدند که صور موجودات عالم در [[امالکتاب]] و [[لوح محفوظ]] که از آن به خلق اول تعبیر میشود و همچنین در [[لوح محو و اثبات]] که از آن به خلق ثانی تعبیر میشود، موجود است. به اعتقاد آنان بداء در مرتبه خلق اول نیست؛ بلکه در مرتبه خلق ثانی و مقام لوح محو و اثبات است؛ زیرا جز این را مستلزم [[جهل]] در حقتعالی میشمارند.<ref>فیض کاشانی، الوافی، ۱/۵۱۲؛ ← امامخمینی، مصباح الهدایه، ۳۲.</ref>{{سخ}} | [[بداء]] در اصطلاح به معنای تغییر در [[اراده الهی]]<ref>گنابادی، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العباده، ۳/۲۷۷.</ref> و تقدیرات جزئی<ref>مجلسی، مرآة العقول فی شرح اخبار آلالرسول (ص) ۲/۱۴۷.</ref> است. اعتقاد به بداء از معارف خاص [[مذهب شیعه]] است<ref>مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ۶۵–۶۸.</ref> در روایتی از [[امامصادق(ع)]]، برای خداوند دو علم ثابت است، علمی که مخصوص خداوند است و هیچکسی از آن اطلاع ندارد و این منشأ بداء است و علمی که به [[فرشتگان]] و [[پیامبران(ع)]]، آموزش دادهاست و [[اهل بیت(ع)]]، از آنها آگاه هستند.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۱۴۷.</ref> بعضی حقیقت بداء را در [[تکوین]]، مانند [[نسخ]] در تشریع دانستهاند که [[حکم شرعی]] پس از مدتی برداشته میشود.<ref>میرداماد، نبراس الضیاء و تسواء السواء فی شرح باب البداء و اثبات جدوی الدعاء، ۵۶.</ref> عدهای منشأ بداء را علم مکنون و مستأثر الهی دانسته<ref>ملاصدرا، شرح اصول الکافی، ۱/۱۲۶.</ref> و برخی نیز بداء را از ناحیه خداوند نمیدانند و معتقدند که صور موجودات عالم در [[امالکتاب]] و [[لوح محفوظ]] که از آن به خلق اول تعبیر میشود و همچنین در [[لوح محو و اثبات]] که از آن به خلق ثانی تعبیر میشود، موجود است. به اعتقاد آنان بداء در مرتبه خلق اول نیست؛ بلکه در مرتبه خلق ثانی و مقام لوح محو و اثبات است؛ زیرا جز این را مستلزم [[جهل]] در حقتعالی میشمارند.<ref>فیض کاشانی، الوافی، ۱/۵۱۲؛ ← امامخمینی، مصباح الهدایه، ۳۲.</ref>{{سخ}} | ||
امامخمینی این نظر را نپذیرفته و معتقد است، بداء ناشی از [[تقدیر الهی]] در عین ثابت اشیا در حضرت علمیه است. به اعتقاد ایشان بداء در نشئه خارجی گرچه ظهور آن در [[عالم ملکوت]] و لوح محو و اثبات است؛ چنانکه [[حکما]]<ref>ملاصدرا، شرح اصول الکافی، ۴/۱۹۷؛ فیض کاشانی، علم الیقین، ۱/۲۴۲–۲۴۴.</ref> به آن معتقدند، ولی منشأ آن تقدیر الهی در حضرت اعیان ثابته است و این تبدّل و تغیر در آن محفوظ است و این خود سرّی از اسرار قدر الهی است.<ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۳۱–۳۲.</ref>{{سخ}} | امامخمینی این نظر را نپذیرفته و معتقد است، بداء ناشی از [[تقدیر الهی]] در عین ثابت اشیا در حضرت علمیه است. به اعتقاد ایشان بداء در نشئه خارجی گرچه ظهور آن در [[عالم ملکوت]] و لوح محو و اثبات است؛ چنانکه [[حکما]]<ref>ملاصدرا، شرح اصول الکافی، ۴/۱۹۷؛ فیض کاشانی، علم الیقین، ۱/۲۴۲–۲۴۴.</ref> به آن معتقدند، ولی منشأ آن تقدیر الهی در حضرت اعیان ثابته است و این تبدّل و تغیر در آن محفوظ است و این خود سرّی از اسرار قدر الهی است.<ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۳۱–۳۲.</ref>{{سخ}} | ||
{{ببینید|متن=ببینید|علم | {{ببینید|متن=ببینید|علم الهی | سرالقدر}} امامخمینی منشأ حصول بداء را ـ که به معنای تبدل در اراده الهی است ـ در حضرت اعیان ثابته میداند که از موارد مخزون در علم ربوبی است و [[قضا و قدر]] حتمی الهی در آنجا نوشته شده و این تبدلات نیز در آنجا مقدر شدهاست.<ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۳۱؛ امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۱۱۹.</ref> | ||
== پیامدهای پذیرش اعیان ثابته == | == پیامدهای پذیرش اعیان ثابته == |