۲۱٬۲۹۵
ویرایش
جز (added Category:مقالههای دارای لینک دانشنامه using HotCat) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== معرفی == | == معرفی == | ||
جعفر شریفامامی در هفدهم شهریور ۱۲۸۹ در [[تهران]] به دنیا آمد.<ref>طلوعی، بازیگران عصر پهلوی، ۱/۵۵۲.</ref> پدر او محمدحسین مشهور به نظامالعلماء، پیشکار برادر خود، میرزاابوالقاسم، [[امامجمعه]] تهران بود.<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، مقدمه، نه و ده.</ref> شریفامامی تحصیلات ابتدایی را در مدرسه شرف و دوره متوسطه را در مدرسه | جعفر شریفامامی در هفدهم شهریور ۱۲۸۹ در [[تهران]] به دنیا آمد.<ref>طلوعی، بازیگران عصر پهلوی، ۱/۵۵۲.</ref> پدر او محمدحسین مشهور به نظامالعلماء، پیشکار برادر خود، میرزاابوالقاسم، [[امامجمعه]] تهران بود.<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، مقدمه، نه و ده.</ref> شریفامامی تحصیلات ابتدایی را در مدرسه شرف و دوره متوسطه را در مدرسه ایران و آلمان به پایان رساند؛ سپس از طرف وزارت راه و به سفارش میرزاابوالقاسم، برای ادامه تحصیل در رشته راهآهن به آلمان رفت و در سال ۱۳۰۹ به ایران برگشت و به استخدام وزارت راه درآمد. وزارت راه او را دو سال دیگر برای تکمیل تحصیلات به [[سوئد]] فرستاد. حضور او در وزارت راه پس از طی مراحل مختلف، به ریاست کل مهندسی راهآهن انجامید.<ref>شریفامامی، خاطرات، ۱–۲؛ مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۲.</ref> | ||
در شهریور ۱۳۲۲ نیروهای [[شوروی]] و [[انگلستان]] مستقر در ایران که بیم دسترسی و نفوذ آلمان در ایران را داشتند، تعداد زیادی از رجال ایران، افسران ارتش و کارکنان بنگاه راهآهن دولتی ایران را توقیف و زندانی کردند که یکی از اینان، شریفامامی بود.<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۱/۳۵۷؛ سفری، قلم و سیاست، ۱/۱۰۲.</ref> شریفامامی در سال ۱۳۲۴ مدیرکل بنگاه مستقل آبیاری، سازمانی برای توسعه و اصلاح امور آبیاری کشور، شد.<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، مقدمه، ده؛ بنگاه مستقل آبیاری، گزارش اقدامات، ۴/۲۲۰.</ref> وی به واسطه دوستی و نزدیکی با حاجیعلی رزمآرا، در تیر ۱۳۲۹ در دولت وی، نخست سرپرست وزارت راه و سپس وزیر راه شد<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۲.</ref>؛ اما پس از [[ترور]] رزمآرا در اسفند ۱۳۲۹، به شورای عالی سازمان برنامه رفت و در دوران نخستوزیری [[محمد مصدق]] در همین سازمان مشغول به کار بود. وی پس از [[کودتای ۲۸ مرداد]] ۱۳۳۲ در دولت فضلالله زاهدی، مدیرعامل سازمان برنامه و بودجه شد<ref>مؤسسه مطالعات، جستارهایی از، ۲/۴۰۰.</ref> و در دوره دوم [[مجلس سنا]] در اسفند ۱۳۳۲ به سنا راه یافت و به مدت سه سال نماینده تهران بود.<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۳۱؛ مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۳ و ۹.</ref> | در شهریور ۱۳۲۲ نیروهای [[شوروی]] و [[انگلستان]] مستقر در ایران که بیم دسترسی و نفوذ آلمان در ایران را داشتند، تعداد زیادی از رجال ایران، افسران ارتش و کارکنان بنگاه راهآهن دولتی ایران را توقیف و زندانی کردند که یکی از اینان، شریفامامی بود.<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۱/۳۵۷؛ سفری، قلم و سیاست، ۱/۱۰۲.</ref> شریفامامی در سال ۱۳۲۴ مدیرکل بنگاه مستقل آبیاری، سازمانی برای توسعه و اصلاح امور آبیاری کشور، شد.<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، مقدمه، ده؛ بنگاه مستقل آبیاری، گزارش اقدامات، ۴/۲۲۰.</ref> وی به واسطه دوستی و نزدیکی با حاجیعلی رزمآرا، در تیر ۱۳۲۹ در دولت وی، نخست سرپرست وزارت راه و سپس وزیر راه شد<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۲.</ref>؛ اما پس از [[ترور]] رزمآرا در اسفند ۱۳۲۹، به شورای عالی سازمان برنامه رفت و در دوران نخستوزیری [[محمد مصدق]] در همین سازمان مشغول به کار بود. وی پس از [[کودتای ۲۸ مرداد]] ۱۳۳۲ در دولت فضلالله زاهدی، مدیرعامل سازمان برنامه و بودجه شد<ref>مؤسسه مطالعات، جستارهایی از، ۲/۴۰۰.</ref> و در دوره دوم [[مجلس سنا]] در اسفند ۱۳۳۲ به سنا راه یافت و به مدت سه سال نماینده تهران بود.<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۳۱؛ مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۳ و ۹.</ref> | ||
شریفامامی در سال ۱۳۳۵ با دختر محمد معظمی، معروف به معظمالسلطان (نماینده [[خوانسار]] و [[گلپایگان]] در دوره پنجم [[مجلس شورای ملی]]) [[ازدواج]] کرد. ارتباطیافتن او با خاندان معظمی تأثیر بسیاری در جایگاه سیاسی او داشت.<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۱۲–۱۳ و ۳۷.</ref> او در فروردین ۱۳۳۶ در دولت منوچهر اقبال، وزارت صنایع و معادن را بر عهده گرفت<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۷۵؛ شریفامامی، خاطرات، ۳؛ مؤسسه مطالعات، جستارهایی از، ۲/۴۰۰.</ref> و در پنجم شهریور ۱۳۳۹ به مدت هشت ماه به نخستوزیری رسید.<ref>شریفامامی، خاطرات، ۶؛ عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۱۱۳.</ref> به دنبال اعتراض و اعتصاب آموزگاران به پایینبودن حقوق خود و کشتهشدن یکی از آنان به دست پلیس در دوازدهم اردیبهشت ۱۳۴۰ و | شریفامامی در سال ۱۳۳۵ با دختر محمد معظمی، معروف به معظمالسلطان (نماینده [[خوانسار]] و [[گلپایگان]] در دوره پنجم [[مجلس شورای ملی]]) [[ازدواج]] کرد. ارتباطیافتن او با خاندان معظمی تأثیر بسیاری در جایگاه سیاسی او داشت.<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۱۲–۱۳ و ۳۷.</ref> او در فروردین ۱۳۳۶ در دولت منوچهر اقبال، وزارت صنایع و معادن را بر عهده گرفت<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۷۵؛ شریفامامی، خاطرات، ۳؛ مؤسسه مطالعات، جستارهایی از، ۲/۴۰۰.</ref> و در پنجم شهریور ۱۳۳۹ به مدت هشت ماه به نخستوزیری رسید.<ref>شریفامامی، خاطرات، ۶؛ عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۱۱۳.</ref> به دنبال اعتراض و [[اعتصاب]] آموزگاران به پایینبودن حقوق خود و کشتهشدن یکی از آنان به دست پلیس در دوازدهم اردیبهشت ۱۳۴۰ و استیضاح دولت شریفامامی در مجلس در چهاردهم، اردیبهشت همان سال، وی استعفا کرد<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، مقدمه، سیزده؛ عاقلی، نخستوزیران ایران، ۸۸۶–۸۹۱.</ref> و در سال ۱۳۴۱ نیابت تولیت بنیاد پهلوی{{ببینید|بنیاد مستضعفان}} را عهدهدار شد.<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۷۸، ۸۱ و ۱۱۶.</ref> وی از مهر ۱۳۴۲ ریاست مجلس سنا را به دست گرفت و حدود پانزده سال در این سمت بود. وی در سال ۱۳۴۶ نیز به ریاست [[مجلس شورای ملی]] رسید.<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۲۰۳؛ مؤسسه مطالعات، جستارهایی از، ۲/۴۰۴.</ref> حضور او در این جایگاهها در حالی بود که او در اسفند ۱۳۴۳ به لژ فراماسونری تهران ملحق شده بود.<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۱۳۳.</ref> | ||
[[فراماسونری]] که تشکیلاتی منسجم، مرموز و درهمپیوسته با مراکز جهانی قدرت سیاسی است، پدیدهای است که از قرن هجدهم و در پیوند با رویکرد | [[فراماسونری]] که تشکیلاتی منسجم، مرموز و درهمپیوسته با مراکز جهانی قدرت سیاسی است، پدیدهای است که از قرن هجدهم و در پیوند با رویکرد [[استعمار|استعماری]] تمدن غرب و مراحل تاریخی شکلگیری آن بهوجود آمد.<ref>مؤسسه مطالعات، اسناد فراماسونری، ۱/۱۷ و ۲۱.</ref> فراماسون به معنای «بنّای آزاد» و فراماسونری تشکیلات نیمهپنهانی بود که با نظارت و گاه سرپرستی مستقیم دولتهای غربی در کشورهای هدف ایجاد میشدند.<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۱۳۳.</ref> تلاش لژهای فراماسونری در واردکردن افراد سرشناس و درباریان کشور به عضویت در این تشکیلات، برای نفوذ در سازمانهای کشور بود.<ref>طباطبایی، نفوذ فراماسونری در مدیریت نهادهای فرهنگی ایران، ۲۹–۳۰.</ref> شریفامامی در سال ۱۳۴۸ رئیس فراماسونهای ایران بود و مشاغل دیگر او عبارت بود از: ریاست هیئتمدیره بانک توسعه صنعت و معدن ایران، ریاست اتاق صنایع و معادن و بازرگانی، ریاست کانون مهندسان، عضو هیئتامنای چند دانشگاه.<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۳۰۹، ۳۱۹؛ عاقلی، نخستوزیران ایران، ۸۹۶؛ عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۳۵۵؛ طلوعی، راز بزرگ فراماسونها، ۲/۷۴۲؛ عاقلی.</ref> | ||
از پنجم شهریور ۱۳۵۷ که سراسر ایران را [[تظاهرات]] و [[اعتصاب]] علیه رژیم پهلوی دربر گرفته بود، [[محمدرضا پهلوی]] برای جلوگیری از بحران و انقلاب، سمت نخستوزیری را با اختیارات تام به شریفامامی سپرد.<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۳۵۵؛ مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۵۳۸.</ref> پهلوی به دلیل سابقه روحانی خانوادگی شریفامامی و ارتباط خوب او با روحانیانِ میانهرو، به این کار دست زد<ref>استمپل، درون انقلاب اسلامی، ۱۶۴.</ref>؛ به همین دلیل [[روزنامه اطلاعات]]، به معرفی شریفامامی به عنوان یک روحانیزاده پرداخت<ref>اطلاعات، روزنامه، ۵/۶/۱۳۵۷.</ref> و دولت وی با شعار «آشتی ملی» به صحنه آمد<ref>شریفامامی، خاطرات، ۵۵۳–۵۵۶.</ref> و پهلوی نیز در مصاحبهای در حمایت از دولت شریفامامی به خطاها و غفلتهای خود اعتراف کرد و دولت او را دولت تغییر در راستای آشتی با مردم معرفی کرد.<ref>کیهان، روزنامه، ۸/۶/۱۳۵۷ش.</ref> | == نخستوزیری == | ||
از پنجم شهریور ۱۳۵۷ که سراسر ایران را [[تظاهرات]] و [[اعتصاب]] علیه رژیم پهلوی دربر گرفته بود، [[محمدرضا پهلوی]] برای جلوگیری از بحران و انقلاب، سمت نخستوزیری را با اختیارات تام به شریفامامی سپرد.<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۳۵۵؛ مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۵۳۸.</ref> پهلوی به دلیل سابقه روحانی خانوادگی شریفامامی و ارتباط خوب او با روحانیانِ میانهرو، به این کار دست زد<ref>استمپل، درون انقلاب اسلامی، ۱۶۴.</ref>؛ به همین دلیل [[روزنامه اطلاعات]]، به معرفی شریفامامی به عنوان یک روحانیزاده پرداخت<ref>اطلاعات، روزنامه، ۵/۶/۱۳۵۷.</ref> و دولت وی با [[شعار]] «آشتی ملی» به صحنه آمد<ref>شریفامامی، خاطرات، ۵۵۳–۵۵۶.</ref> و پهلوی نیز در مصاحبهای در حمایت از دولت شریفامامی به خطاها و غفلتهای خود اعتراف کرد و دولت او را دولت تغییر در راستای آشتی با مردم معرفی کرد.<ref>کیهان، روزنامه، ۸/۶/۱۳۵۷ش.</ref> | |||
شریفامامی با [[شعار]] مبارزه همهجانبه با [[فساد]] و [[آزادی بیان]] در [[مطبوعات]]،<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۳۵۶.</ref> تعطیلی مراکز فساد و | شریفامامی با [[شعار]] مبارزه همهجانبه با [[فساد]] و [[آزادی بیان]] در [[مطبوعات]]،<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۳۵۶.</ref> تعطیلی مراکز فساد و قمارخانهها<ref>مرکز بررسی اسناد، جعفر شریفامامی (رجال عصر پهلوی)، ۵۴۵.</ref> و توجه به خواست روحانیان<ref>آیندگان، روزنامه، ۷/۶/۱۳۵۷ش؛ عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۳۶۲.</ref> بر سر کار آمد. وی با تشکیل دولتی که آن را دولت آشتی ملی نامید و اعلام تلاش برای بازگرداندن امامخمینی از [[تبعید]]، کوشید تا سمت و سوی تازهای به اوضاع سیاسی کشور ببخشد.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۷/۶/۱۳۵۷.</ref> | ||
=== واکنش امامخمینی === | |||
[[امامخمینی]] در ششم شهریور ۱۳۵۷ با صدور اعلامیهای از [[نجف اشرف]]، انتخاب شریفامامی را به نخستوزیری، گامی برای فریب مردم دانست و راه مذاکره و سازش با دولت را بست و او را یکی از مهرههای پهلوی برای اغفال ملت و شکست [[نهضت اسلامی]] برشمرد. ایشان هشدار داد که [[محمدرضا پهلوی]] به وسیله کارشناسان خود دست به توطئه خطرناکی زدهاست که با اندکسستی و تغافل، ملت ایران باید از به دست آوردن [[آزادی]] و [[استقلال]] و [[حقوق بشر]] ناامید شده، خود را برای همه نوع اختناق و [[شکنجه]] و قتل و غارت مهیا کند و احکام اسلام تعطیل خواهد شد. | [[امامخمینی]] در ششم شهریور ۱۳۵۷ با صدور اعلامیهای از [[نجف اشرف]]، انتخاب شریفامامی را به نخستوزیری، گامی برای فریب مردم دانست و راه مذاکره و سازش با دولت را بست و او را یکی از مهرههای پهلوی برای اغفال ملت و شکست [[نهضت اسلامی]] برشمرد. ایشان هشدار داد که [[محمدرضا پهلوی]] به وسیله کارشناسان خود دست به توطئه خطرناکی زدهاست که با اندکسستی و تغافل، ملت ایران باید از به دست آوردن [[آزادی]] و [[استقلال]] و [[حقوق بشر]] ناامید شده، خود را برای همه نوع اختناق و [[شکنجه]] و قتل و غارت مهیا کند و احکام اسلام تعطیل خواهد شد. | ||
خط ۲۸: | خط ۳۰: | ||
شریفامامی برای به دست آوردن فرصت و جلب نظر روحانیان، [[سیدحسن طباطبایی قمی]] را که پس از حوادث [[پانزدهم خرداد]] ۱۳۴۲ همراه امامخمینی در حصر رژیم در تهران بود و در سال ۱۳۴۶ به [[کرج]] تبعید شده بود، آزاد کرد<ref>جلالی، مشاهیر مدفون در حرم رضوی، ۱/۳۳۹.</ref>؛ اما امامخمینی در نامهای ضمن ابراز خوشحالی از آزادی سیدحسن طباطبایی قمی خطاب به ایشان، ضمن پرداختن به ترفندهای رژیم و شخص پهلوی، اظهار کرد که طباطبایی خود میداند و توجه دارد و همه نیز باید بدانند که ملت ایران محمدرضا پهلوی را نمیخواهد و هر کس که شاه و سلطنت او را بخواهد خائن است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۷۸ و ۴/۳۰۴.</ref> {{ببینید|سیدحسن طباطبایی قمی}} و بدین شکل این تلاش شریفامامی نیز ناکام ماند. | شریفامامی برای به دست آوردن فرصت و جلب نظر روحانیان، [[سیدحسن طباطبایی قمی]] را که پس از حوادث [[پانزدهم خرداد]] ۱۳۴۲ همراه امامخمینی در حصر رژیم در تهران بود و در سال ۱۳۴۶ به [[کرج]] تبعید شده بود، آزاد کرد<ref>جلالی، مشاهیر مدفون در حرم رضوی، ۱/۳۳۹.</ref>؛ اما امامخمینی در نامهای ضمن ابراز خوشحالی از آزادی سیدحسن طباطبایی قمی خطاب به ایشان، ضمن پرداختن به ترفندهای رژیم و شخص پهلوی، اظهار کرد که طباطبایی خود میداند و توجه دارد و همه نیز باید بدانند که ملت ایران محمدرضا پهلوی را نمیخواهد و هر کس که شاه و سلطنت او را بخواهد خائن است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۷۸ و ۴/۳۰۴.</ref> {{ببینید|سیدحسن طباطبایی قمی}} و بدین شکل این تلاش شریفامامی نیز ناکام ماند. | ||
ایشان در مناسبتهای مختلف با افشای ترفندهای دولت شریفامامی، تلاش میکرد ماهیت واقعی آن را به مردم نشان دهد و در این راستا آن را دولتی میدانست که با یک دولت نظامی هیچ تفاوتی ندارد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۰۴.</ref>؛ چنانکه از آغاز رویکارآمدن با شعار آشتی ملی، هزاران نفر از جوانان کشور را به خاک و خون کشیده<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۸۲.</ref> و همان کسی است که تا دیروز علمای اسلام و روحانیون را مرتجع و نجس میدانست اما امروز از در آشتی با آنان درآمده است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۵۰.</ref> و کشتار مردم را با خلاف [[ | ایشان در مناسبتهای مختلف با افشای ترفندهای دولت شریفامامی، تلاش میکرد ماهیت واقعی آن را به مردم نشان دهد و در این راستا آن را دولتی میدانست که با یک دولت نظامی هیچ تفاوتی ندارد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۰۴.</ref>؛ چنانکه از آغاز رویکارآمدن با شعار آشتی ملی، هزاران نفر از جوانان کشور را به خاک و خون کشیده<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۸۲.</ref> و همان کسی است که تا دیروز علمای اسلام و روحانیون را مرتجع و نجس میدانست اما امروز از در آشتی با آنان درآمده است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۵۰.</ref> و کشتار مردم را با خلاف قانون اساسی دانستن [[شعار|شعارهای مردم]]، توجیه کردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۶۰–۶۳.</ref> شریفامامی در نگاه امامخمینی در حالی سخن از بستن قمارخانهها و مراکز فساد میگفت که بزرگترین مرکز فساد خود حکومت پهلوی بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۹۶.</ref> | ||
از نگاه امامخمینی عوامل رژیم پهلوی میخواستند با حربه ملیت، ملت را بکوبند؛ چنانکه از سویی با شعار ملیت، سر قبر [[محمد مصدق]] میرفتند و از سوی دیگر، ملت را سرکوب میکردند. ایشان هنگامی که در پاریس بود نیز تأکید کرد شریفامامی با حربه «صلح» آمد و ملت را کوبید؛ ولی ملت در تمام مملکت، یکصدا خواستار دولت جدید هستند. رژیم آنان را ملت حساب نمیکند؛ زیرا از نظر آنان ملت آن است که منافع آمریکا را تأمین بکند و [[آمریکا]] آن را بشناسد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۱۸.</ref> | از نگاه امامخمینی عوامل رژیم پهلوی میخواستند با حربه ملیت، ملت را بکوبند؛ چنانکه از سویی با شعار ملیت، سر قبر [[محمد مصدق]] میرفتند و از سوی دیگر، ملت را سرکوب میکردند. ایشان هنگامی که در پاریس بود نیز تأکید کرد شریفامامی با حربه «صلح» آمد و ملت را کوبید؛ ولی ملت در تمام مملکت، یکصدا خواستار دولت جدید هستند. رژیم آنان را ملت حساب نمیکند؛ زیرا از نظر آنان ملت آن است که منافع آمریکا را تأمین بکند و [[آمریکا]] آن را بشناسد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۱۸.</ref> |