۲۱٬۱۴۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
'''حسن صانعی'''، روحانی مبارز، [[شاگردان امامخمینی|شاگرد]]، یار دیرین و مسئول امور مالی [[دفتر امامخمینی]] و رئیس [[بنیاد پانزده خرداد]]. | '''حسن صانعی'''، روحانی مبارز، [[شاگردان امامخمینی|شاگرد]]، یار دیرین و مسئول امور مالی [[دفتر امامخمینی]] و رئیس [[بنیاد پانزده خرداد]]. | ||
== | == خانواد و تحصیلات == | ||
حسن صانعی در ۱۳۱۳ در روستای نیکآباد جرقویه از توابع شهرستان شهرضا در استان اصفهان به دنیا آمد.<ref>← مشکینی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۲۸۳.</ref> پدرش محمدعلی صانعی از علمای آن منطقه و به [[تبلیغ]] و ارشاد مردم مشغول بود. حسن صانعی دهساله بود که مادرش شهربانو طاووسی را از دست داد. وی تحصیلات خود را همراه با برادر کوچکتر خود [[یوسف صانعی]] در زادگاه خود آغاز کرد.<ref>پیام انقلاب، مجله، شماره ۵۸، ۱۳۶۰ش، ۳۰–۳۸.</ref> وی پس از مدتی برای ادامه تحصیلات حوزوی به [[اصفهان]] رفت و پس از فراگیری دروس مقدماتی و سطح، در سال ۱۳۳۰ وارد [[حوزه علمیه قم]] شد.<ref>ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۱۷۶.</ref> صانعی نزد مرجع تقلید وقت، [[سیدحسین بروجردی]] و سپس [[امامخمینی]]، دروس خارج | حسن صانعی در ۱۳۱۳ در روستای نیکآباد جرقویه از توابع شهرستان شهرضا در استان اصفهان به دنیا آمد.<ref>← مشکینی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۲۸۳.</ref> پدرش محمدعلی صانعی از علمای آن منطقه و به [[تبلیغ]] و ارشاد مردم مشغول بود. حسن صانعی دهساله بود که مادرش شهربانو طاووسی را از دست داد. وی تحصیلات خود را همراه با برادر کوچکتر خود [[یوسف صانعی]] در زادگاه خود آغاز کرد.<ref>پیام انقلاب، مجله، شماره ۵۸، ۱۳۶۰ش، ۳۰–۳۸.</ref> وی پس از مدتی برای ادامه تحصیلات حوزوی به [[اصفهان]] رفت و پس از فراگیری دروس مقدماتی و سطح، در سال ۱۳۳۰ وارد [[حوزه علمیه قم]] شد.<ref>ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۱۷۶.</ref> صانعی نزد مرجع تقلید وقت، [[سیدحسین بروجردی]] و سپس [[امامخمینی]]، دروس خارج فقه و اصول را فرا گرفت و جزو [[شاگردان امامخمینی|شاگردان]] و همراهان امامخمینی شد و از آن تاریخ به بعد در همه مراحل تا آخر عمر امامخمینی از یاران و همراهان نزدیک ایشان بود.<ref>قاسمپور، صانعی، حسن، ۱/۲۲۳–۲۲۴.</ref> | ||
== حمایت از نهضت امامخمینی == | |||
صانعی از همان دوران طلبگی مورد اعتماد امامخمینی بود و مدیریت بخشی از پذیراییها و دید و بازدیدهای ایشان را بر عهده داشت.<ref>رسولی محلاتی، خاطرات آیتالله رسولی محلاتی، ۶۳.</ref> وی از آغاز مطرحشدن [[مرجعیت]] ایشان مسئول امور مالی [[بیت امامخمینی|بیت]] ایشان بود و امور مربوط به تقسیم [[وجوه شرعی]] و پرداخت [[شهریه امامخمینی|شهریه]] ایشان را انجام میداد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۰۰ و ۱۸/۶۵.</ref> وی با آغاز [[نهضت اسلامی]] به [[رهبری امامخمینی]] در سال ۱۳۴۱ به مبارزه با [[رژیم پهلوی]] پرداخت و در جریان بازداشت ایشان در سیزده آبان ۱۳۴۳ مراجع را به صدور اعلامیه در حمایت از ایشان و محکومیت رژیم پهلوی ترغیب کرد.<ref>قاسمپور، صانعی، حسن، ۱/۲۲۴.</ref> | صانعی از همان دوران طلبگی مورد اعتماد امامخمینی بود و مدیریت بخشی از پذیراییها و دید و بازدیدهای ایشان را بر عهده داشت.<ref>رسولی محلاتی، خاطرات آیتالله رسولی محلاتی، ۶۳.</ref> وی از آغاز مطرحشدن [[مرجعیت]] ایشان مسئول امور مالی [[بیت امامخمینی|بیت]] ایشان بود و امور مربوط به تقسیم [[وجوه شرعی]] و پرداخت [[شهریه امامخمینی|شهریه]] ایشان را انجام میداد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۰۰ و ۱۸/۶۵.</ref> وی با آغاز [[نهضت اسلامی]] به [[رهبری امامخمینی]] در سال ۱۳۴۱ به مبارزه با [[رژیم پهلوی]] پرداخت و در جریان بازداشت ایشان در سیزده آبان ۱۳۴۳ مراجع را به صدور اعلامیه در حمایت از ایشان و محکومیت رژیم پهلوی ترغیب کرد.<ref>قاسمپور، صانعی، حسن، ۱/۲۲۴.</ref> | ||
خط ۴۵: | خط ۴۶: | ||
در پی [[اهانت روزنامه اطلاعات به امامخمینی]] در هفدهم دی ۱۳۵۶ صانعی یکی از سازماندهندگان تظاهرات [[قیام نوزده دی]] ۱۳۵۶ و نیز محرک طلاب و مردم برای شرکت در تظاهرات بر ضد رژیم بود.<ref>قاسمپور، صانعی، حسن، ۱/۲۲۴.</ref> کمیسیون امنیت اجتماعی قم در ۲۱/۱۰/۱۳۵۶ بار دیگر وی و عدهای از علما ازجمله محمد یزدی، [[محمدعلی گرامی]]، [[حسین نوری همدانی]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و [[ابوالقاسم خزعلی]] را به عنوان محرک اصلی به سه سال تبعید در شهرستان میاندوآب محکوم کرد<ref>← ربانی املشی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۳۶۱ و ۳۸۲–۳۸۳؛ طالبی دارابی، ۱۳۸–۱۴۰.</ref>؛ ولی صانعی پیش از بازداشت گریخت و به تبعیدگاه نرفت. در ۱/۵/۱۳۵۷ بر اساس تصمیم همین کمیسیون مکان تبعید وی از میاندوآب به ایذه تغییر کرد؛ در حالیکه هنوز نتوانسته بودند وی را بازداشت کنند.<ref>← ربانی املشی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۳۸۲–۳۸۳.</ref> | در پی [[اهانت روزنامه اطلاعات به امامخمینی]] در هفدهم دی ۱۳۵۶ صانعی یکی از سازماندهندگان تظاهرات [[قیام نوزده دی]] ۱۳۵۶ و نیز محرک طلاب و مردم برای شرکت در تظاهرات بر ضد رژیم بود.<ref>قاسمپور، صانعی، حسن، ۱/۲۲۴.</ref> کمیسیون امنیت اجتماعی قم در ۲۱/۱۰/۱۳۵۶ بار دیگر وی و عدهای از علما ازجمله محمد یزدی، [[محمدعلی گرامی]]، [[حسین نوری همدانی]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و [[ابوالقاسم خزعلی]] را به عنوان محرک اصلی به سه سال تبعید در شهرستان میاندوآب محکوم کرد<ref>← ربانی املشی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۳۶۱ و ۳۸۲–۳۸۳؛ طالبی دارابی، ۱۳۸–۱۴۰.</ref>؛ ولی صانعی پیش از بازداشت گریخت و به تبعیدگاه نرفت. در ۱/۵/۱۳۵۷ بر اساس تصمیم همین کمیسیون مکان تبعید وی از میاندوآب به ایذه تغییر کرد؛ در حالیکه هنوز نتوانسته بودند وی را بازداشت کنند.<ref>← ربانی املشی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۳۸۲–۳۸۳.</ref> | ||
== فعالیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی == | |||
پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] و [[بازگشت امامخمینی]] به کشور، صانعی از همان آغاز ورود در [[مدرسه رفاه و مدرسه علوی|مدرسه رفاه و علوی]] در خدمت ایشان بود. او برنامه دیدارهای امامخمینی را تنظیم و تصمیمات ایشان را به دیگران منتقل میکرد<ref>رفیقدوست، خاطرات، ۱۵۷ و ۱۵۹.</ref>؛ چنانکه پس از انقلاب نیز همچنان مسئولیت امور مالی [[دفتر امامخمینی]] را بر عهده داشت و امامخمینی مأموریتهای چندی را به وی سپرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ← ۱۷/۲۰۰ و ۱۸/۶۵.</ref> | پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] و [[بازگشت امامخمینی]] به کشور، صانعی از همان آغاز ورود در [[مدرسه رفاه و مدرسه علوی|مدرسه رفاه و علوی]] در خدمت ایشان بود. او برنامه دیدارهای امامخمینی را تنظیم و تصمیمات ایشان را به دیگران منتقل میکرد<ref>رفیقدوست، خاطرات، ۱۵۷ و ۱۵۹.</ref>؛ چنانکه پس از انقلاب نیز همچنان مسئولیت امور مالی [[دفتر امامخمینی]] را بر عهده داشت و امامخمینی مأموریتهای چندی را به وی سپرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ← ۱۷/۲۰۰ و ۱۸/۶۵.</ref> | ||
خط ۵۷: | خط ۵۹: | ||
صانعی علاقه ویژهای به امامخمینی و آرمانهای ایشان داشته و همواره ایشان را الگوی زندگی و مبارزات خود دانسته و معتقد است ایشان تمام وجودش خلاصه در [[عشق]] به خدا شده بود و همه چیز ایشان خدایی بود.<ref>اعتماد ملی، روزنامه، ۲۷/۱۱/۱۳۸۶ش.</ref> ایشان بسیار دقیق و با آگاهی عمل میکرد و از آغاز تا پیروزی انقلاب همواره در فکر [[دفاع]] از حق و مبارزه با باطل بود<ref>ایرنا، خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، پایگاه اطلاعرسانی، ۲۸/۱۰/۱۳۹۵ش.</ref> و در روزهای جوانی مانند قله آتشفشانِ فعّالی بود که هیچچیزش در وصف نمیگنجید.<ref>جماران، پایگاه اطلاعرسانی، ۱۲/۹/۱۳۹۶ش.</ref> وی خاطرنشان ساخته که امامخمینی نبوغ و استعداد فوقالعادهای داشت و ازجمله بدون اینکه کتاب اسفار [[ملاصدرا]] را پیش کسی خوانده باشد، تدریس میکرد که امری بس دشوار است.<ref>جماران، پایگاه اطلاعرسانی، ۱۲/۹/۱۳۹۶ش.</ref> به باور وی امامخمینی [[تواضع]] و [[اخلاص]] فوقالعادهای داشت و هرگز حاضر نمیشد خود را مطرح کند یا خود را در معرض و حتی جایی که گمان خودنمایی و در معرضبودن باشد قرار دهد<ref>جماران، پایگاه اطلاعرسانی، ۱۲/۹/۱۳۹۶ش.</ref>؛ چنانکه پس از درگذشت [[سیدحسین بروجردی]]، امامخمینی جز در مجلس ترحیم خود و مجلس فاتحه [[مسجد سلماسی]]، در هیچ مجلس فاتحه دیگری و حتی در تشییع جنازه حضور نیافت و حتی [[رساله عملیه امامخمینی]] را [[خلیل سروش محلاتی]] با هزینه خودش چاپ و منتشر کرد.<ref>جماران، پایگاه اطلاعرسانی، ۱۲/۹/۱۳۹۶ش.</ref> | صانعی علاقه ویژهای به امامخمینی و آرمانهای ایشان داشته و همواره ایشان را الگوی زندگی و مبارزات خود دانسته و معتقد است ایشان تمام وجودش خلاصه در [[عشق]] به خدا شده بود و همه چیز ایشان خدایی بود.<ref>اعتماد ملی، روزنامه، ۲۷/۱۱/۱۳۸۶ش.</ref> ایشان بسیار دقیق و با آگاهی عمل میکرد و از آغاز تا پیروزی انقلاب همواره در فکر [[دفاع]] از حق و مبارزه با باطل بود<ref>ایرنا، خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، پایگاه اطلاعرسانی، ۲۸/۱۰/۱۳۹۵ش.</ref> و در روزهای جوانی مانند قله آتشفشانِ فعّالی بود که هیچچیزش در وصف نمیگنجید.<ref>جماران، پایگاه اطلاعرسانی، ۱۲/۹/۱۳۹۶ش.</ref> وی خاطرنشان ساخته که امامخمینی نبوغ و استعداد فوقالعادهای داشت و ازجمله بدون اینکه کتاب اسفار [[ملاصدرا]] را پیش کسی خوانده باشد، تدریس میکرد که امری بس دشوار است.<ref>جماران، پایگاه اطلاعرسانی، ۱۲/۹/۱۳۹۶ش.</ref> به باور وی امامخمینی [[تواضع]] و [[اخلاص]] فوقالعادهای داشت و هرگز حاضر نمیشد خود را مطرح کند یا خود را در معرض و حتی جایی که گمان خودنمایی و در معرضبودن باشد قرار دهد<ref>جماران، پایگاه اطلاعرسانی، ۱۲/۹/۱۳۹۶ش.</ref>؛ چنانکه پس از درگذشت [[سیدحسین بروجردی]]، امامخمینی جز در مجلس ترحیم خود و مجلس فاتحه [[مسجد سلماسی]]، در هیچ مجلس فاتحه دیگری و حتی در تشییع جنازه حضور نیافت و حتی [[رساله عملیه امامخمینی]] را [[خلیل سروش محلاتی]] با هزینه خودش چاپ و منتشر کرد.<ref>جماران، پایگاه اطلاعرسانی، ۱۲/۹/۱۳۹۶ش.</ref> | ||
== در نگاه امامخمینی == | |||
امامخمینی نیز بارها از خدمات و زحمات صانعی به نیکی یاد کردهاست. ایشان در ۱۵/۹/۱۳۶۱ با نوشتن نامهای در تأیید مراتب [[امانت و امانتداری|امانتداری]] و خدمات صانعی، آن را ادای حق برادری نسبت به وی دانست و او را برادر و فرزند خود خواند و از صمیمیترین و با سابقهترین دوستان وفادار خود در گذشته و حال شمرد و شهادت داد که از آغاز آشنایی و برعهدهگرفتن مسئولیت امور مالی دفتر از سوی وی، چه پیش از [[پانزده خرداد]] و [[تبعید امامخمینی|تبعید]] ایشان به خارج و چه پس از بازگشت به کشور و نیز چه اوقاتی که بهتنهایی متصدی امور مالی بود و چه زمانی که با شرکت رسولی محلاتی و رحیمیان مسئولیت آن را بر عهده داشت، با کمال صداقت، صمیمیت و امانتداری بودهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۳۱.</ref> ایشان در این نامه تأکید کردهاست صانعی امین، صالح و خدمتگزار اسلام است و با تمام همت، جدیت و حسن نیت، به ایشان کمک رسانده و بدون چشمداشت مادی وظایف خویش را انجام داده و دیناری به [[وجوه شرعی]] دستدرازی نکردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۳۱–۱۳۲.</ref> | امامخمینی نیز بارها از خدمات و زحمات صانعی به نیکی یاد کردهاست. ایشان در ۱۵/۹/۱۳۶۱ با نوشتن نامهای در تأیید مراتب [[امانت و امانتداری|امانتداری]] و خدمات صانعی، آن را ادای حق برادری نسبت به وی دانست و او را برادر و فرزند خود خواند و از صمیمیترین و با سابقهترین دوستان وفادار خود در گذشته و حال شمرد و شهادت داد که از آغاز آشنایی و برعهدهگرفتن مسئولیت امور مالی دفتر از سوی وی، چه پیش از [[پانزده خرداد]] و [[تبعید امامخمینی|تبعید]] ایشان به خارج و چه پس از بازگشت به کشور و نیز چه اوقاتی که بهتنهایی متصدی امور مالی بود و چه زمانی که با شرکت رسولی محلاتی و رحیمیان مسئولیت آن را بر عهده داشت، با کمال صداقت، صمیمیت و امانتداری بودهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۳۱.</ref> ایشان در این نامه تأکید کردهاست صانعی امین، صالح و خدمتگزار اسلام است و با تمام همت، جدیت و حسن نیت، به ایشان کمک رسانده و بدون چشمداشت مادی وظایف خویش را انجام داده و دیناری به [[وجوه شرعی]] دستدرازی نکردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۳۱–۱۳۲.</ref> | ||