confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۵۵۵
ویرایش
(+ 3 categories; ±رده:مقالههای آماده ارزیابی←رده:مقالههای ارزیابیشده using HotCat) |
(←پیوند و شیفتگی امامخمینی: اصلاح ارقام) |
||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
== پیوند و شیفتگی امامخمینی == | == پیوند و شیفتگی امامخمینی == | ||
منش و اندیشه مدرس و [[سادهزیستی]] وی به گونهای بود که خیلیها شیفته و هوادار او شوند. زمانیکه وی برای شرکت در مجلس دوم به تهران آمد، دو خانه اجارهای به او پیشنهاد شد و او آن را که ارزانتر بود، پسندید و تأکید کرد میخواهد آزاد باشد و نیازها و هزینههایش کم باشد تا زبانش آزاد باشد و بتواند آنچه را که در درون دارد، بیان کند.<ref>ترکمان، مجلس از منظر مدرس، ۱۴۵.</ref> [[امامخمینی]] که علاقه زیادی به مدرس داشت<ref>بهشتیسرشت، چتر شهید مدرس روی سر همه باز بود، ۱۵.</ref> از سنین جوانی در پی درسآموزی از او بود و برای دیدار او از [[قم]] به تهران میرفت؛<ref>عبداللهی، سه دیدار مهم امامخمینی با شهید مدرس، ۱۱.</ref> چنانکه ایشان خود اشاره کرده بارها به خانه وی میرفته و با او دیدار کردهاست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۳/۲۴۴.</ref> ایشان که یکبار در مدرسه سپهسالار تهران نیز، به پای درس مدرس رفته و شاهد سادهزیستی و فروتنی او بودهاست، میگوید با اینکه مدرس، نماینده مجلس بود و پست سیاسی و جایگاه اجتماعی داشت، مانند طلبهای که هیچ پست و مقامی ندارد، رفتار میکرد و با فروتنی وارد جلسه درس میشد و پس از تدریس به سوی مجلس میرفت.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۵۱.</ref> ایشان که مدرس را یک روحانی باسواد و پرهیزکار<ref> | منش و اندیشه مدرس و [[سادهزیستی]] وی به گونهای بود که خیلیها شیفته و هوادار او شوند. زمانیکه وی برای شرکت در مجلس دوم به تهران آمد، دو خانه اجارهای به او پیشنهاد شد و او آن را که ارزانتر بود، پسندید و تأکید کرد میخواهد آزاد باشد و نیازها و هزینههایش کم باشد تا زبانش آزاد باشد و بتواند آنچه را که در درون دارد، بیان کند.<ref>ترکمان، مجلس از منظر مدرس، ۱۴۵.</ref> [[امامخمینی]] که علاقه زیادی به مدرس داشت<ref>بهشتیسرشت، چتر شهید مدرس روی سر همه باز بود، ۱۵.</ref> از سنین جوانی در پی درسآموزی از او بود و برای دیدار او از [[قم]] به تهران میرفت؛<ref>عبداللهی، سه دیدار مهم امامخمینی با شهید مدرس، ۱۱.</ref> چنانکه ایشان خود اشاره کرده بارها به خانه وی میرفته و با او دیدار کردهاست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۳/۲۴۴.</ref> ایشان که یکبار در مدرسه سپهسالار تهران نیز، به پای درس مدرس رفته و شاهد سادهزیستی و فروتنی او بودهاست، میگوید با اینکه مدرس، نماینده مجلس بود و پست سیاسی و جایگاه اجتماعی داشت، مانند طلبهای که هیچ پست و مقامی ندارد، رفتار میکرد و با فروتنی وارد جلسه درس میشد و پس از تدریس به سوی مجلس میرفت.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۵۱.</ref> ایشان که مدرس را یک روحانی باسواد و پرهیزکار<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۲۲۲.</ref> با منطق قوی و اطلاعات خوب و شجاع<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۳۶۹.</ref> میدانست، پایمردی و پافشاری بر انجام وظیفه را نشانه اقتدار و الهیبودن وی شمردهاست و خاطرنشان کرده که مدرس فردی نترس بود و هر رفتاری از او برای خدا بهشمار میآمد. ایشان به نقل از [[ملکالشعرا محمدتقی بهار]] گفتهاست که از زمان مغول تاکنون، مانند مدرس به دنیا نیامده است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۳۰۵.</ref> ایشان خاطرنشان کردهاست که مدرس یکتنه در برابر رضاشاه ایستاد و در زمان قدرت او، فریاد زد «زنده باد خودم، مرده باد رضاخان»؛ اما مردم همراهی نکردند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۲۲۴؛ ۶/۲۳۹ و ۷/۳۰۵.</ref> | ||
امامخمینی بر این باور بود که مدرس از [[هوای نفس|هواهای نفسانی]] آزاد و وارسته بود و وابستگی دنیایی نداشت. ایشان او را انسانی میدیدکه به جایگاههای سیاسی و داراییهای دنیایی و زراندوزی بیتوجه بود و هیچ پست و مقامی او را جذب نمیکرد و در مجلس، پایدار و مقاوم در برابر رضاشاه بود؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۵۲.</ref> چنانکه در زمانی که در ایران قلمها شکسته و زبانها بسته بود، او در بیان حق و ابطال باطل دریغ نمیکرد. در هنگامی که دست مزدوران به خون عزیزان آزاده وطن، علما و دیگر اقشار آغشته بود، این عالم ضعیفالجثه با جسمی نحیف و ضعیف، اما روحی بزرگ، و شاداب از [[ایمان]] و صفا و حقیقت و زبانی چون شمشیر رویاروی ظلم ایستاد، فریاد کشید و حق را گفت و جنایت را آشکار کرد و مجال را بر رضاخان تنگ کرد و روزگار آنان را سیاه کرد و در عاقبت جان پاک خود را در راه اسلام عزیز و ملت شریف نثار کرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۷۳.</ref> و وجود امثال مدرس در میان [[روحانیت]]، نشاندهنده استقلال روحانیت است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۳۹۰.</ref> | امامخمینی بر این باور بود که مدرس از [[هوای نفس|هواهای نفسانی]] آزاد و وارسته بود و وابستگی دنیایی نداشت. ایشان او را انسانی میدیدکه به جایگاههای سیاسی و داراییهای دنیایی و زراندوزی بیتوجه بود و هیچ پست و مقامی او را جذب نمیکرد و در مجلس، پایدار و مقاوم در برابر رضاشاه بود؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۵۲.</ref> چنانکه در زمانی که در ایران قلمها شکسته و زبانها بسته بود، او در بیان حق و ابطال باطل دریغ نمیکرد. در هنگامی که دست مزدوران به خون عزیزان آزاده وطن، علما و دیگر اقشار آغشته بود، این عالم ضعیفالجثه با جسمی نحیف و ضعیف، اما روحی بزرگ، و شاداب از [[ایمان]] و صفا و حقیقت و زبانی چون شمشیر رویاروی ظلم ایستاد، فریاد کشید و حق را گفت و جنایت را آشکار کرد و مجال را بر رضاخان تنگ کرد و روزگار آنان را سیاه کرد و در عاقبت جان پاک خود را در راه اسلام عزیز و ملت شریف نثار کرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۷۳.</ref> و وجود امثال مدرس در میان [[روحانیت]]، نشاندهنده استقلال روحانیت است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۳۹۰.</ref> |