Image-reviewer، confirmed، templateeditor
۷۲۱
ویرایش
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
در سال ۱۳۴۲ اهالی شرق تهران از امامخمینی درخواست اعزام روحانی برای امامت [[مسجد احمدیه نارمک]] کردند و ایشان جلالی خمینی را فرستاد.<ref>جلالی خمینی، جمهوری اسلامی، ۱۰.</ref> وی شهرت نام خانوادگی (خمینی) را برای شناسایی پایگاه طرفداران امامخمینی برگزید و همین امر حساسیت [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] «ساواک» را موجب شده بود؛ اما وی با همین نام به فعالیت ادامه داد.<ref>جلالی خمینی، جمهوری اسلامی، ۱۰.</ref> جلالی خمینی نخست [[مسجد اباعبدالله الحسین(ع)]] را در فلکه دوم تهرانپارس ساخت و پس از آن سینمای هفت حوض نارمک را با کمک مردم خرید و تبدیل به مسجد کرد و در سال ۱۳۴۳ [[سیداحمد خوانساری]] از [[مراجع تقلید]] وقت کلنک آن را بر زمین زد. [[مسجدالرسول(ص)]] در میدان رسالت تهران نیز به همت جلالی خمینی ساخته شد.<ref>حوزه تهران، پایگاه اطلاعرسانی؛ جلالی خمینی، جمهوری اسلامی، ۱۰.</ref> تلاش جلالی در امور خیریه عامالمنفعه، مورد توجه امامخمینی قرار گرفت.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۳۱۳.</ref> | در سال ۱۳۴۲ اهالی شرق تهران از امامخمینی درخواست اعزام روحانی برای امامت [[مسجد احمدیه نارمک]] کردند و ایشان جلالی خمینی را فرستاد.<ref>جلالی خمینی، جمهوری اسلامی، ۱۰.</ref> وی شهرت نام خانوادگی (خمینی) را برای شناسایی پایگاه طرفداران امامخمینی برگزید و همین امر حساسیت [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] «ساواک» را موجب شده بود؛ اما وی با همین نام به فعالیت ادامه داد.<ref>جلالی خمینی، جمهوری اسلامی، ۱۰.</ref> جلالی خمینی نخست [[مسجد اباعبدالله الحسین(ع)]] را در فلکه دوم تهرانپارس ساخت و پس از آن سینمای هفت حوض نارمک را با کمک مردم خرید و تبدیل به مسجد کرد و در سال ۱۳۴۳ [[سیداحمد خوانساری]] از [[مراجع تقلید]] وقت کلنک آن را بر زمین زد. [[مسجدالرسول(ص)]] در میدان رسالت تهران نیز به همت جلالی خمینی ساخته شد.<ref>حوزه تهران، پایگاه اطلاعرسانی؛ جلالی خمینی، جمهوری اسلامی، ۱۰.</ref> تلاش جلالی در امور خیریه عامالمنفعه، مورد توجه امامخمینی قرار گرفت.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۳۱۳.</ref> | ||
==ارتباط با امامخمینی== | ==ارتباط با امامخمینی== | ||
جلالی خمینی به سبب ارتباطی که با امامخمینی داشت، پس از دستگیری ایشان در سال ۱۳۴۲ موفق شد با ایشان در [[تهران]] در خانهای که محصور بود دیدار کند؛<ref>جلالی خمینی، خاطرات ۱۵ خرداد، ۱/۱۸۲.</ref> اما پس از [[تبعید]] و استقرار ایشان در [[نجف]]، او از طریق [[نامه]] ارتباطش را ادامه داد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۱۳۲.</ref> امامخمینی در مهر ۱۳۴۹ از جلالی خمینی خواست درباره شخصی که در (عینورزان) و اطراف مازندران مدعی [[وکالت]] از ایشان است و وجوهی را از مردم دریافت کرده تحقیق کند و اجازهنامه وکالت را از او مطالبه کند؛ همچنین با مشورت مردم یک روحانی برای تبلیغ در [[مسجد عینورزان]] تعیین کند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۲۹۸.</ref> چنانکه در همان سال از وی خواست به اهالی آن دیار ابلاغ کند در باره مسجد (عینورزان)، آنچه با نظر و تصویب سیداحمد خوانسارى عمل شده صحیح است و نباید مورد اشکال واقع شود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۳۱۱.</ref> در آبان ۱۳۵۶ پس از درگذشت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]] که تأثیر عمیق بر نهضت داشت، علما و روحانیون ازجمله جلالی خمینی همدردی خود را به امامخمینی اعلام کردند و ایشان نیز در بهمن ۱۳۵۶، از پیام تسلیت جلالی قدردانی و تأکید کرد حوادث وارد بر [[اسلام]] و [[مسلمانان]] بهقدری عظیم است که فرصت اندیشه و تفکر به مسائل شخصی را ندارد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۳۱۳.</ref> جلالی خمینی در مواردی معرف افراد برای دریافت اجازه شرعی از امامخمینی بوده است.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۴۸۰، ۴۸۱ و ۳/۳۸۱.</ref> | جلالی خمینی به سبب ارتباطی که با امامخمینی داشت، پس از دستگیری ایشان در سال ۱۳۴۲ موفق شد با ایشان در [[تهران]] در خانهای که محصور بود دیدار کند؛<ref>جلالی خمینی، خاطرات ۱۵ خرداد، ۱/۱۸۲.</ref> اما پس از [[تبعید]] و استقرار ایشان در [[نجف]]، او از طریق [[نامه]] ارتباطش را ادامه داد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۱۳۲.</ref> امامخمینی در مهر ۱۳۴۹ از جلالی خمینی خواست درباره شخصی که در (عینورزان) و اطراف مازندران مدعی [[وکالت]] از ایشان است و وجوهی را از مردم دریافت کرده تحقیق کند و اجازهنامه وکالت را از او مطالبه کند؛ همچنین با مشورت مردم یک روحانی برای تبلیغ در [[مسجد عینورزان]] تعیین کند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۲۹۸.</ref><br> | ||
چنانکه در همان سال از وی خواست به اهالی آن دیار ابلاغ کند در باره مسجد (عینورزان)، آنچه با نظر و تصویب سیداحمد خوانسارى عمل شده صحیح است و نباید مورد اشکال واقع شود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۳۱۱.</ref> در آبان ۱۳۵۶ پس از درگذشت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]] که تأثیر عمیق بر نهضت داشت، علما و روحانیون ازجمله جلالی خمینی همدردی خود را به امامخمینی اعلام کردند و ایشان نیز در بهمن ۱۳۵۶، از پیام تسلیت جلالی قدردانی و تأکید کرد حوادث وارد بر [[اسلام]] و [[مسلمانان]] بهقدری عظیم است که فرصت اندیشه و تفکر به مسائل شخصی را ندارد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۳۱۳.</ref> جلالی خمینی در مواردی معرف افراد برای دریافت اجازه شرعی از امامخمینی بوده است.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۴۸۰، ۴۸۱ و ۳/۳۸۱.</ref><br> | |||
پس از پیام امامخمینی از نجف جهت ارتباط میان روحانیان که جلساتی با هم داشته باشند، در سال ۱۳۵۳، گروهی از علمای تهران ازجمله مرتضی مطهری، [[سیدمحمد حسینی بهشتی]]، [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]]، [[اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[سیدعلی خامنهای]]، جلالی خمینی، [[سیدمحمد موسوی خوئینی]] و [[حسن روحانی]] جلساتی تشکیل دادند که منجر به تشکیل [[جامعه روحانیت مبارز تهران]] در سال ۱۳۵۶ گردید.<ref>جلالی خمینی، جمهوری اسلامی، ۱۰؛ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۱۱۱؛ روحانی، خاطرات حسن روحانی، ۱/۴۲۷.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|جامعه روحانیت مبارز تهران}} با گسترش جامعه روحانیت مبارز، جلسات منطقه شرق تهران را جلالی خمینی، [[عباسعلی عمید زنجانی]]، [[سیدهاشم حمیدی]] و برخی دیگر برگزار میکردند.<ref>روحانی، خاطرات حسن روحانی، ۱/۴۲۸.</ref> | پس از پیام امامخمینی از نجف جهت ارتباط میان روحانیان که جلساتی با هم داشته باشند، در سال ۱۳۵۳، گروهی از علمای تهران ازجمله مرتضی مطهری، [[سیدمحمد حسینی بهشتی]]، [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]]، [[اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[سیدعلی خامنهای]]، جلالی خمینی، [[سیدمحمد موسوی خوئینی]] و [[حسن روحانی]] جلساتی تشکیل دادند که منجر به تشکیل [[جامعه روحانیت مبارز تهران]] در سال ۱۳۵۶ گردید.<ref>جلالی خمینی، جمهوری اسلامی، ۱۰؛ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۱۱۱؛ روحانی، خاطرات حسن روحانی، ۱/۴۲۷.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|جامعه روحانیت مبارز تهران}} با گسترش جامعه روحانیت مبارز، جلسات منطقه شرق تهران را جلالی خمینی، [[عباسعلی عمید زنجانی]]، [[سیدهاشم حمیدی]] و برخی دیگر برگزار میکردند.<ref>روحانی، خاطرات حسن روحانی، ۱/۴۲۸.</ref> | ||
==محکوم نمودن اهانت به امامخمینی== | ==محکوم نمودن اهانت به امامخمینی== | ||
در پی اهانت [[رژیم پهلوی]] در روزنامه اطلاعات ۱۷/۱۰/۱۳۵۶ به روحانیت و امامخمینی، جلالی خمینی همراه برخی علمای تهران ازجمله مطهری و [[محمدتقی فلسفی]] طی اعلامیهای خواستار تعطیلی دروس [[حوزه علمیه قم]] شد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ۶/۱۸۸ـ۱۸۹.</ref> در اردیبهشت ۱۳۵۷، جلالی در همراهی با علمای تهران مانند [[محیالدین انواری]] و [[محمدرضا مهدوی کنی]] طی نامهای به مراجع قم، حمله برنامهریزیشده مأموران رژیم پهلوی به منازل مراجع را محکوم کرد.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۸۹ـ۲۹۰.</ref> همچنین در اعتراض به خونهای ریختهشده به دست رژیم، در کنار دیگر اعضای جامعه روحانیت مبارز طی اعلامیهای در تیر ۱۳۵۷ از مردم خواست از دستور امامخمینی پیروی و مراسم ویژه [[نیمه شعبان]] را بدون تشریفات برگزار کنند و برای کسانی که مأموران رژیم به [[شهادت]] رساندهاند مجلس یادبود برگزار شود.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۳۲۳ـ۳۲۴؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ۶/۳۶۰ـ۳۶۱.</ref> | در پی اهانت [[رژیم پهلوی]] در روزنامه اطلاعات ۱۷/۱۰/۱۳۵۶ به روحانیت و امامخمینی، جلالی خمینی همراه برخی علمای تهران ازجمله مطهری و [[محمدتقی فلسفی]] طی اعلامیهای خواستار تعطیلی دروس [[حوزه علمیه قم]] شد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ۶/۱۸۸ـ۱۸۹.</ref> در اردیبهشت ۱۳۵۷، جلالی در همراهی با علمای تهران مانند [[محیالدین انواری]] و [[محمدرضا مهدوی کنی]] طی نامهای به مراجع قم، حمله برنامهریزیشده مأموران رژیم پهلوی به منازل مراجع را محکوم کرد.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۸۹ـ۲۹۰.</ref> همچنین در اعتراض به خونهای ریختهشده به دست رژیم، در کنار دیگر اعضای جامعه روحانیت مبارز طی اعلامیهای در تیر ۱۳۵۷ از مردم خواست از دستور امامخمینی پیروی و مراسم ویژه [[نیمه شعبان]] را بدون تشریفات برگزار کنند و برای کسانی که مأموران رژیم به [[شهادت]] رساندهاند مجلس یادبود برگزار شود.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۳۲۳ـ۳۲۴؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ۶/۳۶۰ـ۳۶۱.</ref> |