confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸
ویرایش
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
==نامه امامخمینی درباره نهضت آزادی== | ==نامه امامخمینی درباره نهضت آزادی== | ||
در بهمن ۱۳۶۶ سیدعلیاکبر محتشمیپور، وزیر کشور | در بهمن ۱۳۶۶ سیدعلیاکبر محتشمیپور، وزیر کشور وقت، {{ببینید|سیدعلیاکبر محتشمیپور}} در آستانه سومین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، که در ۱۹ فروردین ۱۳۶۷ برگزار شد و به گفته وی نهضت آزادی ایران نیز برای شرکت در انتخابات فعال شد (محتشمیپور، یادآور، ۴۵)، درباره فقدان صلاحیت نهضت آزادی برای هر گونه فعالیت ازجمله امور دولتی، با استناد به تلاش برای تشویش اذهان و تضعیف و مخالفت با نظام، به امامخمینی نامه نوشت (← امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۴۷۹ ـ ۴۸۰). | ||
امامخمینی در ۳۰ بهمن در پاسخ به وی، طی نامهای که با توجه به محتوا و ارتباط آن با مسئولیت سایر قوا، به دستور ایشان افزون بر محتشمیپور، همان زمان برای پنج نفر دیگر شامل سران قوا، نخستوزیر و وزیر اطلاعات نیز فرستاده شد (خمینی، ۱/۶۳۳؛ محتشمیپور، جام، ۵۶)، ضمن تأیید نظر وزیر کشور، پرونده قطور نهضت آزادی و نیز عملکرد آن در دولت موقت را شاهد آن شمرد که این تشکل طرفدار جدی وابستگی ایران به امریکاست و در این زمینه از هیچ کوششی فروگذاری نکردهاست و این از اشتباهات آنان است که امریکا را بهتر از شوروی ملحد میدانند. ایشان در این پاسخ با اشاره به انحرافات افراد نهضت آزادی، پیامد استمرار دولت موقت را گرفتارشدن ملت ایران در چنگال امریکا و مستشاران آن و سیلیخوردن اسلام از امریکا دانست و نهضت آزادی را فاقد صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضایی شمرد و ضرر آنان را به این دلیل که متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان را منحرف خواهند کرد و با دخالت بیمورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث و تأویلهای جاهلانه، ممکن است موجب فساد عظیم شوند، از ضرر گروههای منحرف دیگر حتی «منافقین» که آنان را «فرزندان عزیز مهندس بازرگان» خواند، بیشتر و بالاتر دانست (صحیفه، ۲۰/۴۸۱). اشاره امامخمینی در این فراز از نامه به این گفته بازرگان بود که افراد سازمان مجاهدین خلق را «فرزندان مجاهد و مکتبی عزیزم» (میزان؛ یوسفی اشکوری، ۲/۵۰۰ ـ ۵۰۲) خوانده بود. | امامخمینی در ۳۰ بهمن در پاسخ به وی، طی نامهای که با توجه به محتوا و ارتباط آن با مسئولیت سایر قوا، به دستور ایشان افزون بر محتشمیپور، همان زمان برای پنج نفر دیگر شامل سران قوا، نخستوزیر و وزیر اطلاعات نیز فرستاده شد (خمینی، ۱/۶۳۳؛ محتشمیپور، جام، ۵۶)، ضمن تأیید نظر وزیر کشور، پرونده قطور نهضت آزادی و نیز عملکرد آن در دولت موقت را شاهد آن شمرد که این تشکل طرفدار جدی وابستگی ایران به امریکاست و در این زمینه از هیچ کوششی فروگذاری نکردهاست و این از اشتباهات آنان است که امریکا را بهتر از شوروی ملحد میدانند. ایشان در این پاسخ با اشاره به انحرافات افراد نهضت آزادی، پیامد استمرار دولت موقت را گرفتارشدن ملت ایران در چنگال امریکا و مستشاران آن و سیلیخوردن اسلام از امریکا دانست و نهضت آزادی را فاقد صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضایی شمرد و ضرر آنان را به این دلیل که متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان را منحرف خواهند کرد و با دخالت بیمورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث و تأویلهای جاهلانه، ممکن است موجب فساد عظیم شوند، از ضرر گروههای منحرف دیگر حتی «منافقین» که آنان را «فرزندان عزیز مهندس بازرگان» خواند، بیشتر و بالاتر دانست (صحیفه، ۲۰/۴۸۱). اشاره امامخمینی در این فراز از نامه به این گفته بازرگان بود که افراد سازمان مجاهدین خلق را «فرزندان مجاهد و مکتبی عزیزم» (میزان؛ یوسفی اشکوری، ۲/۵۰۰ ـ ۵۰۲) خوانده بود. | ||
امامخمینی در این نامه همچنین با تأکید بر اینکه نهضت آزادی و افراد آن از اسلام اطلاعی ندارند و با فقه اسلامی آشنا نیستند، به برخی لوازم این ناآگاهی اشاره کرد و خاطرنشان ساخت چون نهضت آزادی و افراد آن موجب گمراهی بسیاری از افراد ناآگاه میشوند، باید با آنها برخورد قاطعانه شود و نباید رسمیت داشته | امامخمینی در این نامه همچنین با تأکید بر اینکه نهضت آزادی و افراد آن از اسلام اطلاعی ندارند و با فقه اسلامی آشنا نیستند، به برخی لوازم این ناآگاهی اشاره کرد و خاطرنشان ساخت چون نهضت آزادی و افراد آن موجب گمراهی بسیاری از افراد ناآگاه میشوند، باید با آنها برخورد قاطعانه شود و نباید رسمیت داشته باشند؛ (صحیفه، ۲۰/۴۸۱ ـ ۴۸۲) {{ببینید|نهضت آزادی ایران}} اما این نامهنگاری آن زمان به صورت عمومی منتشر نشد و تنها محتشمیپور در چارچوب مسئولیت خود در وزارت کشور و در حالیکه سومین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در پیش بود، بر اساس آن عمل کرد. به گفته اسدالله بادامچیان گویا این نامه همان زمان در یکی از بولتنهای محرمانه نیز منتشر شدهاست (← نهضت آزادی، ۲۶/۱۵۷). | ||
===واکنش نهضت آزادی=== | ===واکنش نهضت آزادی=== | ||
نهضت آزادی در آذر ۱۳۶۸ با عنوان اینکه نامه «منتسب» به امامخمینی به صورت غیر رسمی و در سطح شهر منتشر شدهاست، بیانیهای مبسوط منتشر ساخت و در آن به صراحت نامه امامخمینی را «مجعول» شمرده و محتشمیپور را متهم به دروغگویی کرد و با انتشار تصویر یک نمونه شعر با دستخط امامخمینی و تصویرهای نامه یادشده و یک نمونه دستخط سیداحمد خمینی، بهصورت غیر مستقیم و تلویحی سیداحمد خمینی را متهم به جعل نامه ساخت (همان، ۲۰/۶۹ ـ ۷۳)؛ در حالیکه این مقایسهای نادرست بود؛ زیرا چنانکه سیداحمد خمینی در نامه به عموی خود سیدمرتضی پسندیده خاطرنشان کرده، امامخمینی هنگام قدمزدن شعر میگفت و دستخط شعر «من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم»، دستخط ایشان هنگام راهرفتن یا ایستادن است (خمینی، ۱/۶۳۲). به گفته سیداحمد خمینی، امامخمینی در آن زمان اجازه انتشار این نامه را نداد و خاطرنشان ساخت این نامه برای پس از درگذشت ایشان است تا اگر آنان خواستند ایران را به سوی غرب سوق دهند، منتشر شود (همان). | نهضت آزادی در آذر ۱۳۶۸ با عنوان اینکه نامه «منتسب» به امامخمینی به صورت غیر رسمی و در سطح شهر منتشر شدهاست، بیانیهای مبسوط منتشر ساخت و در آن به صراحت نامه امامخمینی را «مجعول» شمرده و محتشمیپور را متهم به دروغگویی کرد و با انتشار تصویر یک نمونه شعر با دستخط امامخمینی و تصویرهای نامه یادشده و یک نمونه دستخط سیداحمد خمینی، بهصورت غیر مستقیم و تلویحی سیداحمد خمینی را متهم به جعل نامه ساخت (همان، ۲۰/۶۹ ـ ۷۳)؛ در حالیکه این مقایسهای نادرست بود؛ زیرا چنانکه سیداحمد خمینی در نامه به عموی خود سیدمرتضی پسندیده خاطرنشان کرده، امامخمینی هنگام قدمزدن شعر میگفت و دستخط شعر «من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم»، دستخط ایشان هنگام راهرفتن یا ایستادن است (خمینی، ۱/۶۳۲). به گفته سیداحمد خمینی، امامخمینی در آن زمان اجازه انتشار این نامه را نداد و خاطرنشان ساخت این نامه برای پس از درگذشت ایشان است تا اگر آنان خواستند ایران را به سوی غرب سوق دهند، منتشر شود (همان). | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
همزمان، محتشمیپور در پی تأکید برخی افراد که اینک زمان انتشار نامه امامخمینی است (محتشمیپور، جام، ۵۶)، در نامهای به تاریخ ۴ آذر ۱۳۶۸ به ماهنامه پاسدار اسلام به مسئولیت محمدحسن رحیمیان، از اعضای دفتر امامخمینی، با اشاره به پرسشهای موجود درباره رسمیتنداشتن نهضت آزادی و درخواست برخی رسانهها درباره روشنشدن وضع این تشکل سیاسی و نیز با توجه به آگاهی خود از پیشینه و عملکرد این تشکل و نامهنگاری خود با امامخمینی، خواهان انتشار عمومی نامه خود و پاسخ امامخمینی در آن نشریه شد و نشریه نیز آن را همراه نامه محتشمیپور در شماره دیماه خود منتشر ساخت (پاسدار اسلام، ۲۶ ـ ۲۷). | همزمان، محتشمیپور در پی تأکید برخی افراد که اینک زمان انتشار نامه امامخمینی است (محتشمیپور، جام، ۵۶)، در نامهای به تاریخ ۴ آذر ۱۳۶۸ به ماهنامه پاسدار اسلام به مسئولیت محمدحسن رحیمیان، از اعضای دفتر امامخمینی، با اشاره به پرسشهای موجود درباره رسمیتنداشتن نهضت آزادی و درخواست برخی رسانهها درباره روشنشدن وضع این تشکل سیاسی و نیز با توجه به آگاهی خود از پیشینه و عملکرد این تشکل و نامهنگاری خود با امامخمینی، خواهان انتشار عمومی نامه خود و پاسخ امامخمینی در آن نشریه شد و نشریه نیز آن را همراه نامه محتشمیپور در شماره دیماه خود منتشر ساخت (پاسدار اسلام، ۲۶ ـ ۲۷). | ||
با انتشار نامه امامخمینی، نهضت آزادی محتوای بیانیه خود را در نامهای به نشریه پاسدار اسلام فرستاد و خواهان انتشار پاسخ خود شد (نهضت آزادی، ۲۰/۹۴ ـ ۹۹) و همزمان با فرستادن تصویری از مطالب نشریه پاسدار اسلام، در نامه ۱۸ دیماه به دادسرای عمومی تهران علیه محتشمیپور به اتهام اینکه نهضت آزادی را طرفدار هرجومرج و وابسته به بیگانه و توطئهگر معرفی کردهاست، طرح شکایت کرد (همان، ۲۰/۹۱ ـ ۹۳)؛ اما شعبه ۳۲ دادگاه عمومی که با حضور مهدی بازرگان، رئیس نهضت آزادی (← مقاله بازرگان، مهدی) و محتشمیپور، تشکیل شد، به دلیل فقدان شخصیت حقوقی نهضت آزادی، شکایت را غیرمسموع دانست و قرار منع پیگرد صادر کرد (مؤسسه مطالعات)؛ با این حال نهضت آزادی گفتهاست که محتشمیپور بهرغم درخواست دادگاه، اصل نامه امامخمینی را برای اعلام نظر کارشناسان خط، در اختیار دفتر امامخمینی شمرده و به دادگاه ارائه نکرده و شکایت معوق ماندهاست (نهضت آزادی، ۲۶/۱۵۵، ۱۶۵ ـ ۱۶۶)؛ البته اصل نامه در روند رسیدگی به شکایت مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، هم در محل مؤسسه به رؤیت و بررسی کارشناسان خط رسیده و هم به دادگاه نشان داده شدهاست | با انتشار نامه امامخمینی، نهضت آزادی محتوای بیانیه خود را در نامهای به نشریه پاسدار اسلام فرستاد و خواهان انتشار پاسخ خود شد (نهضت آزادی، ۲۰/۹۴ ـ ۹۹) و همزمان با فرستادن تصویری از مطالب نشریه پاسدار اسلام، در نامه ۱۸ دیماه به دادسرای عمومی تهران علیه محتشمیپور به اتهام اینکه نهضت آزادی را طرفدار هرجومرج و وابسته به بیگانه و توطئهگر معرفی کردهاست، طرح شکایت کرد (همان، ۲۰/۹۱ ـ ۹۳)؛ اما شعبه ۳۲ دادگاه عمومی که با حضور مهدی بازرگان، رئیس نهضت آزادی {{ببینید|}}(← مقاله بازرگان، مهدی) و محتشمیپور، تشکیل شد، به دلیل فقدان شخصیت حقوقی نهضت آزادی، شکایت را غیرمسموع دانست و قرار منع پیگرد صادر کرد (مؤسسه مطالعات)؛ با این حال نهضت آزادی گفتهاست که محتشمیپور بهرغم درخواست دادگاه، اصل نامه امامخمینی را برای اعلام نظر کارشناسان خط، در اختیار دفتر امامخمینی شمرده و به دادگاه ارائه نکرده و شکایت معوق ماندهاست (نهضت آزادی، ۲۶/۱۵۵، ۱۶۵ ـ ۱۶۶)؛ البته اصل نامه در روند رسیدگی به شکایت مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، هم در محل مؤسسه به رؤیت و بررسی کارشناسان خط رسیده و هم به دادگاه نشان داده شدهاست. | ||
===شکایت مؤسسه=== | ===شکایت مؤسسه=== | ||
در پی اقدام نهضت آزادی به انتشار گسترده بیانیه یادشده، محمدعلی انصاری به عنوان سرپرست مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، در تیر ۱۳۶۹ به نمایندگی این مؤسسه، از جنبه عمومی، برابر جایگاه شرعی و حقوقی آن، در نامهای به علی یونسی دادستان تهران، از مسئولان نهضت آزادی به اتهام نسبت جعل، شکایت کرد و خواهان رسیدگی دقیق شد. وی در این شکایت خاطرنشان کرد که نهضت آزادی بهرغم اینکه پیشتر درباره خط و امضای نامه هیچ گونه استعلامی از مؤسسه و کارشناسانی که خود امامخمینی در وصیتنامه خود به آن اشاره کرده، نکردهاست، نامه «خدشهناپذیر و قطعیالصدور» امامخمینی را با دلایل واهی جعلی شمردهاست؛ نامهای که همزمان برای رؤسای سه قوه و نخستوزیر و وزیر اطلاعات فرستاده شدهاست، و اتهامی که به معنای زیر سوال بردن و مخدوش جلوهدادن خط و امضای کسی است که مشروعیت فعالیتها در بالاترین سطوح بسته به تنفیذ و امضا و حکم ایشان بودهاست. با دستور معاون دادستان، همان شعبه ۳۲ موظف به رسیدگی به این شکایت شد (مؤسسه مطالعات). | در پی اقدام نهضت آزادی به انتشار گسترده بیانیه یادشده، محمدعلی انصاری به عنوان سرپرست مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، در تیر ۱۳۶۹ به نمایندگی این مؤسسه، از جنبه عمومی، برابر جایگاه شرعی و حقوقی آن، در نامهای به علی یونسی دادستان تهران، از مسئولان نهضت آزادی به اتهام نسبت جعل، شکایت کرد و خواهان رسیدگی دقیق شد. وی در این شکایت خاطرنشان کرد که نهضت آزادی بهرغم اینکه پیشتر درباره خط و امضای نامه هیچ گونه استعلامی از مؤسسه و کارشناسانی که خود امامخمینی در وصیتنامه خود به آن اشاره کرده، نکردهاست، نامه «خدشهناپذیر و قطعیالصدور» امامخمینی را با دلایل واهی جعلی شمردهاست؛ نامهای که همزمان برای رؤسای سه قوه و نخستوزیر و وزیر اطلاعات فرستاده شدهاست، و اتهامی که به معنای زیر سوال بردن و مخدوش جلوهدادن خط و امضای کسی است که مشروعیت فعالیتها در بالاترین سطوح بسته به تنفیذ و امضا و حکم ایشان بودهاست. با دستور معاون دادستان، همان شعبه ۳۲ موظف به رسیدگی به این شکایت شد (مؤسسه مطالعات). | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
بازرگان در بهمن ۱۳۶۹ در دو مرحله حضور در بازپرسی نسبت جعل و اسائه ادب به امامخمینی را انکار کرد و اقدام نهضت آزادی را با توجه به نشر نامه امامخمینی از سوی محتشمیپور و ابهام موجود، تنها ابراز تردید و تحلیل شمرد و نه حکم قطعی به جعل، و بیانیه نهضت آزادی را در راستای حفظ حریم امامخمینی و جلوگیری از سوء استفاده دیگران دانست. وی در جلسه ۳ اردیبهشت ۱۳۷۰ نیز تلاش کرد از نسبت جعل دادن به سیداحمد خمینی که بیانیه یادشده مشعر به آن بود، فاصله بگیرد و در لایحه دفاعی ۱۰ اردیبهشت نیز بر این امر تأکید کرد (همان). سیداحمد خمینی بهرغم مشکل جسمی شدید که بر اساس آن، دادگاه میتوانست توضیحات و مستندهای وی را در محل استقرار او بگیرد و دادگاه نیز همین را پیشنهاد کرد، وی برای پرهیز از هر گونه شائبه تبعیض، با دشواری زیاد در در جلسه بازپرسی حاضر شد و توضیحات خود را ارائه کرد. در همین مرحله دستخط امامخمینی به رؤیت دادگاه رسانده شد و تصویر آن همراه با سایر مستندات برای درج در پرونده به دادگاه داده شد (انصاری، جمهوری اسلامی، ۶). | بازرگان در بهمن ۱۳۶۹ در دو مرحله حضور در بازپرسی نسبت جعل و اسائه ادب به امامخمینی را انکار کرد و اقدام نهضت آزادی را با توجه به نشر نامه امامخمینی از سوی محتشمیپور و ابهام موجود، تنها ابراز تردید و تحلیل شمرد و نه حکم قطعی به جعل، و بیانیه نهضت آزادی را در راستای حفظ حریم امامخمینی و جلوگیری از سوء استفاده دیگران دانست. وی در جلسه ۳ اردیبهشت ۱۳۷۰ نیز تلاش کرد از نسبت جعل دادن به سیداحمد خمینی که بیانیه یادشده مشعر به آن بود، فاصله بگیرد و در لایحه دفاعی ۱۰ اردیبهشت نیز بر این امر تأکید کرد (همان). سیداحمد خمینی بهرغم مشکل جسمی شدید که بر اساس آن، دادگاه میتوانست توضیحات و مستندهای وی را در محل استقرار او بگیرد و دادگاه نیز همین را پیشنهاد کرد، وی برای پرهیز از هر گونه شائبه تبعیض، با دشواری زیاد در در جلسه بازپرسی حاضر شد و توضیحات خود را ارائه کرد. در همین مرحله دستخط امامخمینی به رؤیت دادگاه رسانده شد و تصویر آن همراه با سایر مستندات برای درج در پرونده به دادگاه داده شد (انصاری، جمهوری اسلامی، ۶). | ||
بهرغم اثبات درستی انتساب نامه یادشده به امامخمینی، گفته شده به دلیل نفوذ جریان مرتبط با نهضت آزادی و افراد آن در دستگاه قضایی، رسیدگی به این پرونده چندین بار به تعویق انداخته شد (محتشمیپور، یادآور، ۴۶) | بهرغم اثبات درستی انتساب نامه یادشده به امامخمینی، گفته شده به دلیل نفوذ جریان مرتبط با نهضت آزادی و افراد آن در دستگاه قضایی، رسیدگی به این پرونده چندین بار به تعویق انداخته شد. (محتشمیپور، یادآور، ۴۶) بازپرسی شعبه ۳۲ در مرداد ۱۳۷۰ در نامه خود به دادسرای عمومی تهران با استناد به فقدان شخصیت حقوقی برای نهضت آزادی و عدم صراحت در اهانت و نیز ارائهنکردن وکالت سیداحمد خمینی، از سوی حمید انصاری، نظر خود را مبنی بر رد شکایت و منع پیگرد اعلام کرد؛ ولی معاون دادسرا با این نظر مخالفت کرد و اعلام جعلیبودن نامه را اهانت به امامخمینی شمرد که نیاز به شاکی خصوصی ندارد و نهضت آزادی نیز گرچه رسمیت ندارد، اما منتشرکنندگان بیانیه ازجمله بازرگان باید تحت پیگرد قرار گیرند. نامهنگاریها میان بازپرسی شعبه ۳۲ و معاونت دادسرا تا روزهای پایانی مهرماه ادامه یافت و سرانجام شعبه ۱۶۲ دادگاه کیفری تهران که پرونده به آنجا ارجاع شده بود، در تاریخ ۳۰ مهر نظر بازپرس را مبنی بر منع تعقیب تأیید کرد و دادستان کل نیز در آذرماه بهرغم اینکه مخالف نظر بازپرس بود، اعلام کرد پیگیری نخواهد کرد و درنتیجه حکم به منع پیگرد قطعی شد (مؤسسه مطالعات). | ||
===پیگیری شکایت مؤسسه=== | ===پیگیری شکایت مؤسسه=== | ||
خط ۱۳۳: | خط ۱۳۳: | ||
===تکرار اتهام جعل و شکایت دوباره=== | ===تکرار اتهام جعل و شکایت دوباره=== | ||
از اسفند ۱۳۷۳ و پس از درگذشت بازرگان تا مرداد ۱۳۷۴ کار جدیدی در روند رسیدگی قضایی به شکایت دوباره مؤسسه رخ نداد. نهضت آزادی بهرغم رسمیتنداشتن، ابراهیم یزدی را در بهمن ۱۳۷۳ به عنوان دبیرکل انتخاب | از اسفند ۱۳۷۳ و پس از درگذشت بازرگان تا مرداد ۱۳۷۴ کار جدیدی در روند رسیدگی قضایی به شکایت دوباره مؤسسه رخ نداد. نهضت آزادی بهرغم رسمیتنداشتن، ابراهیم یزدی را در بهمن ۱۳۷۳ به عنوان دبیرکل انتخاب {{ببینید|ابراهیم یزدی}} و در ۲۷ بهمن به کمیسیون ماده ۱۰ احزاب معرفی کرد (نهضت آزادی، ۲۵/۵۷). یزدی به عنوان دبیر کل جدید در مرداد ۱۳۷۴ به شعبه ۳۱ مجتمع ویژه قضایی تهران احضار شد. این شعبه در ۲۶ مرداد از حمید انصاری نیز خواست برای ادای توضیح درباره شکایت مؤسسه در محل شعبه حاضر شود (مؤسسه مطالعات). | ||
در این میان در حالیکه فضای برگزاری انتخابات پنجمین دوره مجلس شورای اسلامی در اسفند ۱۳۷۴ به تدریج شکل میگرفت، به دنبال درخواست پروانه فعالیت از سوی نهضت آزادی از کمیسیون ماده ۱۰ احزاب و اشاره اسدالله بادامچیان رئیس این کمیسیون، در ۱۴ شهریور ۱۳۷۴ در نشریه صبح به نامه امامخمینی مبنی بر عدم صلاحیت نهضت آزادی برای فعالیت، نهضت آزادی در ۲۵ شهریور در پاسخ خود ضمن اشاره به بیانیه پیشین خود، اتهام مخدوشبودن نامه را تکرار کرد (نهضت آزادی، ۲۶/۱۵۴ ـ ۱۵۵) و این پاسخ همراه با پاسخ تفصیلی بادامچیان به آن، در شماره ۱۸ مهر این نشریه منتشر شد و وی نیز خواهان شکایت محتشمیپور علیه نهضت آزادی به اتهام افترا شد (صبح، ۱۴/۷/۱۳۷۴). متن توضیحات وی در مجموعه اسناد نهضت آزادی نیز آمدهاست (نهضت آزادی، ۲۶/۱۵۹ ـ ۱۶۱). حمید انصاری نیز در پاسخی که در همین نشریه منتشر شد، دوباره بر درستی نامه امامخمینی و وجود نسخه اصلی آن تأکید کرد (صبح، ۲۱/۷/۱۳۷۴). نهضت آزادی نیز در ۷ آبان در پاسخ دوباره خود، بر مخدوشبودن نامه تأکید کرد (نهضت آزادی، ۲۶/۱۶۴ ـ ۱۶۷). | در این میان در حالیکه فضای برگزاری انتخابات پنجمین دوره مجلس شورای اسلامی در اسفند ۱۳۷۴ به تدریج شکل میگرفت، به دنبال درخواست پروانه فعالیت از سوی نهضت آزادی از کمیسیون ماده ۱۰ احزاب و اشاره اسدالله بادامچیان رئیس این کمیسیون، در ۱۴ شهریور ۱۳۷۴ در نشریه صبح به نامه امامخمینی مبنی بر عدم صلاحیت نهضت آزادی برای فعالیت، نهضت آزادی در ۲۵ شهریور در پاسخ خود ضمن اشاره به بیانیه پیشین خود، اتهام مخدوشبودن نامه را تکرار کرد (نهضت آزادی، ۲۶/۱۵۴ ـ ۱۵۵) و این پاسخ همراه با پاسخ تفصیلی بادامچیان به آن، در شماره ۱۸ مهر این نشریه منتشر شد و وی نیز خواهان شکایت محتشمیپور علیه نهضت آزادی به اتهام افترا شد (صبح، ۱۴/۷/۱۳۷۴). متن توضیحات وی در مجموعه اسناد نهضت آزادی نیز آمدهاست (نهضت آزادی، ۲۶/۱۵۹ ـ ۱۶۱). حمید انصاری نیز در پاسخی که در همین نشریه منتشر شد، دوباره بر درستی نامه امامخمینی و وجود نسخه اصلی آن تأکید کرد (صبح، ۲۱/۷/۱۳۷۴). نهضت آزادی نیز در ۷ آبان در پاسخ دوباره خود، بر مخدوشبودن نامه تأکید کرد (نهضت آزادی، ۲۶/۱۶۴ ـ ۱۶۷). | ||
خط ۱۴۴: | خط ۱۴۴: | ||
دادگاه انقلاب سرانجام در جلسه دوم خود در تاریخ ۵ اسفند ۱۳۷۵، با تأکید بر احراز درستی انتساب نامه امامخمینی درباره نهضت آزادی و صلاحیت قانونی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی در کارشناسی در این باره و اعلام نظر، انتشار بیانیه نهضت آزادی در نشریه صبح و اظهارات ابراهیم یزدی در دادگاه را از مصادیق بارز توهین و نشر اکاذیب که باعث تشویش اذهان عمومی گردیدهاست، تشخیص داد و مجرمبودن وی را محرز دانست و به استناد ماده ۱۴۱ قانون مجازات اسلامی (ماده ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی جدید)، یزدی را به شش ماه حبس تعزیری محکوم کرد. این حکم پس از اعتراض یزدی در دادگاه تجدید نظر بررسی و تأیید شد و با یک درجه تخفیف به پرداخت سه میلیون ریال جزای نقدی تبدیل گشت و در تاریخ ۲۲/۹/۱۳۷۶ به دایره اجرای احکام فرستاده شد. یزدی سرانجام یک برگه چک به مبلغ سه میلیون ریال را به تاریخ ۱ بهمن ۱۳۷۶ در وجه خزانهداری کل کشور تحویل دادگاه داد (همان؛ نهضت آزادی، ۲۸/۱۹۴). | دادگاه انقلاب سرانجام در جلسه دوم خود در تاریخ ۵ اسفند ۱۳۷۵، با تأکید بر احراز درستی انتساب نامه امامخمینی درباره نهضت آزادی و صلاحیت قانونی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی در کارشناسی در این باره و اعلام نظر، انتشار بیانیه نهضت آزادی در نشریه صبح و اظهارات ابراهیم یزدی در دادگاه را از مصادیق بارز توهین و نشر اکاذیب که باعث تشویش اذهان عمومی گردیدهاست، تشخیص داد و مجرمبودن وی را محرز دانست و به استناد ماده ۱۴۱ قانون مجازات اسلامی (ماده ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی جدید)، یزدی را به شش ماه حبس تعزیری محکوم کرد. این حکم پس از اعتراض یزدی در دادگاه تجدید نظر بررسی و تأیید شد و با یک درجه تخفیف به پرداخت سه میلیون ریال جزای نقدی تبدیل گشت و در تاریخ ۲۲/۹/۱۳۷۶ به دایره اجرای احکام فرستاده شد. یزدی سرانجام یک برگه چک به مبلغ سه میلیون ریال را به تاریخ ۱ بهمن ۱۳۷۶ در وجه خزانهداری کل کشور تحویل دادگاه داد (همان؛ نهضت آزادی، ۲۸/۱۹۴). | ||
با این حال نهضت آزادی در بیانیهای با اشاره به روند رسیدگی، همراه با برخی ادعاها نظر قبلی خود را تکرار کرد؛ ازجمله اینکه شیوه نگارش این نامه برخلاف رویه در همه نامههای امامخمینی است؛ زیرا تاریخ این نامه در بالا نوشته شده و با جمله «و السلام علی من اتبع الهدی» پایان یافته که خطاب قرآن به غیر مسلمانان است و قاعدتاً نباید به وزیر کشور مسلمان گفته شود (نهضت آزادی، ۲۸/۱۸۸ ـ ۱۹۵)؛ در حالی که هر دو این ادعا نادرست و خلاف واقع است و نشاندهنده ضعف آگاهی به منطق قرآن و نیز روش امامخمینی است. امامخمینی تاریخ را بارها بالای نامهها و پیامهای خود نوشته و دهها بار نامهها و پیامهای خود به روحانیون، ملت مسلمان ایران و مسلمانان، نیروهای مسلح و حتی فرزند خود سیداحمد خمینی را با تعبیر «و السلام علی من اتبع الهدی» پایان دادهاست (صحیفه، ازجمله: ۲/۲۷۹؛ ۳/۲۵۶ و ۳۸۰؛ ۵/۱۵۴؛ ۶/۲؛ ۷/۴۶۶؛ ۱۳/۲۷۳؛ ۱۴/۴۷۶؛ ۱۹/۱۰۷؛ ۲۰/۱۵۸)؛ چنانکه نمونه هر دو مورد، در پیام ایشان به حجاج در ۲۶ مهر ۱۳۵۷ آمده (صحیفه، ۴/۴۳ ـ ۴۴) و دستخط آن نیز در مقاله آن موجود است | با این حال نهضت آزادی در بیانیهای با اشاره به روند رسیدگی، همراه با برخی ادعاها نظر قبلی خود را تکرار کرد؛ ازجمله اینکه شیوه نگارش این نامه برخلاف رویه در همه نامههای امامخمینی است؛ زیرا تاریخ این نامه در بالا نوشته شده و با جمله «و السلام علی من اتبع الهدی» پایان یافته که خطاب قرآن به غیر مسلمانان است و قاعدتاً نباید به وزیر کشور مسلمان گفته شود (نهضت آزادی، ۲۸/۱۸۸ ـ ۱۹۵)؛ در حالی که هر دو این ادعا نادرست و خلاف واقع است و نشاندهنده ضعف آگاهی به منطق قرآن و نیز روش امامخمینی است. امامخمینی تاریخ را بارها بالای نامهها و پیامهای خود نوشته و دهها بار نامهها و پیامهای خود به روحانیون، ملت مسلمان ایران و مسلمانان، نیروهای مسلح و حتی فرزند خود سیداحمد خمینی را با تعبیر «و السلام علی من اتبع الهدی» پایان دادهاست (صحیفه، ازجمله: ۲/۲۷۹؛ ۳/۲۵۶ و ۳۸۰؛ ۵/۱۵۴؛ ۶/۲؛ ۷/۴۶۶؛ ۱۳/۲۷۳؛ ۱۴/۴۷۶؛ ۱۹/۱۰۷؛ ۲۰/۱۵۸)؛ چنانکه نمونه هر دو مورد، در پیام ایشان به حجاج در ۲۶ مهر ۱۳۵۷ آمده (صحیفه، ۴/۴۳ ـ ۴۴) و دستخط آن نیز در مقاله آن موجود است. {{ببینید|حج ابراهیمی}} | ||
===تردیدافکنی دوباره=== | ===تردیدافکنی دوباره=== | ||
در سال ۱۳۹۱ به دنبال تکرار اتهام جعل و خدشه در اصالت نامه امامخمینی، در یکی از پایگاههای اینترنتی داخلی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی در پاسخی تفصیلی بر اصالت نامه و یکسانی آن با دستخط وصیتنامه امامخمینی تأکید کرد و با اشاره به رسیدگی قضایی به این موضوع و تأیید اصالت نامه از سوی کارشناسان رسمی خط در دادگستری و تصریح به آن و محکومشدن ابراهیم یزدی، ادعای نادرستی خط از سوی یک قاضی ناشناس و کارشناس خط ناشناس را دروغ دانست و سایر مواضع امامخمینی درباره نهضت آزادی را که در سخنرانیها و پیامهای ایشان آمدهاست، مؤید نامه شمرد؛ چنانکه خاطرنشان ساخت سیداحمد خمینی در نامه به عموی خود سیدمرتضی پسندیده که در پاسخ به درخواست پسندیده برای پیگیری کار یکی از زندانیان نهضت آزادی نوشته شده بود، در صدد برشماری بخشی از رفتارهای این تشکل در مقابله و مخالفت با امامخمینی در زمان حیات ایشان و پس از آن، ازجمله اتهام جعل نامه به وی و آگاهیبخشی از واقعیت موضوع بودهاست (مؤسسه تنظیم، حضور، ۲۵۵ ـ ۲۶۰). | در سال ۱۳۹۱ به دنبال تکرار اتهام جعل و خدشه در اصالت نامه امامخمینی، در یکی از پایگاههای اینترنتی داخلی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی در پاسخی تفصیلی بر اصالت نامه و یکسانی آن با دستخط وصیتنامه امامخمینی تأکید کرد و با اشاره به رسیدگی قضایی به این موضوع و تأیید اصالت نامه از سوی کارشناسان رسمی خط در دادگستری و تصریح به آن و محکومشدن ابراهیم یزدی، ادعای نادرستی خط از سوی یک قاضی ناشناس و کارشناس خط ناشناس را دروغ دانست و سایر مواضع امامخمینی درباره نهضت آزادی را که در سخنرانیها و پیامهای ایشان آمدهاست، مؤید نامه شمرد؛ چنانکه خاطرنشان ساخت سیداحمد خمینی در نامه به عموی خود سیدمرتضی پسندیده که در پاسخ به درخواست پسندیده برای پیگیری کار یکی از زندانیان نهضت آزادی نوشته شده بود، در صدد برشماری بخشی از رفتارهای این تشکل در مقابله و مخالفت با امامخمینی در زمان حیات ایشان و پس از آن، ازجمله اتهام جعل نامه به وی و آگاهیبخشی از واقعیت موضوع بودهاست (مؤسسه تنظیم، حضور، ۲۵۵ ـ ۲۶۰). | ||
علی مطهری، نایبرئیس وقت مجلس شورای اسلامی نیز در سال ۱۳۹۷ با ابراز تردید و خدشه در دستخط این نامه و نامه ۶ فروردین ۱۳۶۸ امامخمینی | علی مطهری، نایبرئیس وقت مجلس شورای اسلامی نیز در سال ۱۳۹۷ با ابراز تردید و خدشه در دستخط این نامه و نامه ۶ فروردین ۱۳۶۸ امامخمینی در راستای تردیدافکنی نهضت آزادی قرار گرفت (مطهری، تاریخ ایرانی)؛ اما وی با توضیحات مبسوط حمید انصاری در پاسخ به او (انصاری، جمهوری اسلامی، ۶)، از این گفته خود کموبیش برگشت و خاطرنشان کرد توجه اصلی وی بر محتوای نامه بودهاست و گفته مسئولان مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی در تایید دستخط امامخمینی را میپذیرد؛ اما به گمان او باید صدور این نامه را مربوط به ظرف زمانی خاصی شمرد و نه حکمی همیشگی. (تاریخ ایرانی) | ||
افزون بر موضوع اصالت دستخط نامه امامخمینی به نهضت آزادی، که با توجه به اعتبار مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی در تایید اصالت و درستی دستخط و مراحل طیشده در اعتبار آن از نظر رسیدگی قضایی، خدشه در آن نادرست و بیمورد است، یکی از اشکالاتی که از سوی نهضت آزادی (نهضت آزادی، ۲۸/۱۸۸) و نیز برخی فعالان سیاسی (مطهری، تاریخ ایرانی) بر محتوای نامه گرفته شده این است که محتوای آن با سیره و روش و نیز ادبیات امامخمینی در رفتار با گروهی مانند نهضت آزادی که اقدام عملی تندی در مقابله با انقلاب و نظام اسلامی نکردهاست، سازگاری ندارد؛ اما حمید انصاری این نامه را در راستای سایر سخنان و دیدگاههای امامخمینی شمردهاست؛ سخنانی که ایشان افزون بر بیان خطرهای ملیگرایی در برابر تفکر اصیل اسلامی از دوران حضور در نوفل لوشاتو و در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی،{{ببینید|ملیگرایی}} در پاسخ به موضع نهضت آزادی پس از ماجرای تصرف سفارت امریکا و نیز جنایتهای سازمان مجاهدین خلق و نیز موضوع جنگ تحمیلی و مانند آن، داشتهاست و نمونه روشن آن در پیام مبسوط ایشان به حوزههای علمیه و روحانیان (صحیفه، ۲۱/۲۸۴ ـ ۲۸۶) آمدهاست (انصاری، جمهوری اسلامی، ۶). | |||
==نامه امامخمینی به منتظری== | ==نامه امامخمینی به منتظری== | ||
بهرغم تصمیم نخست امامخمینی بر دخالتنکردن در اقدام مجلس خبرگان، در انتخاب حسینعلی منتظری به عنوان قائممقام رهبری، روند عملکرد و موضعگیریهای وی به گونهای شد که امامخمینی، افزون بر تذکرات خصوصی و نیز تذکرات عمومی غیر مستقیم و سپس تصمیم به برکناری وی از منصب قائممقامی و پیگیری آن، چارهای جز انتقاد شدید از عملکرد وی و برخورد قاطع و صریح با او ندید؛ چنانکه در ۲۸ اسفند ۱۳۶۷ یک نسخه از وصیتنامه خود را که به صورت سربسته پیش منتظری گذاشته بود تا وی پس از درگذشت امامخمینی بخواند، پس گرفت (منتظری، خاطرات، ۱/۶۷۱). پس از آن منتظری در ۳ فروردین نامهای تند به امامخمینی نوشت که سیدحسن طاهری خرمآبادی مانع فرستادن آن شد (همان، ۱/۶۵۷) و منتظری به جای آن نامه ۴ فروردین را نوشت (همان، ۱/۶۵۹ ـ ۶۶۰)؛ نامهای که روز ۵ فروردین به دست امامخمینی رسید و به گفته سیداحمد خمینی نوعی عذرخواهی بود و کمی از خشم امامخمینی را کاسته بود، ولی ایشان هنوز بر نظر خود (در برکناری منتظری) بود (هاشمی رفسنجانی، بازسازی و سازندگی، ۴۹). | بهرغم تصمیم نخست امامخمینی بر دخالتنکردن در اقدام مجلس خبرگان، در انتخاب حسینعلی منتظری به عنوان قائممقام رهبری، روند عملکرد و موضعگیریهای وی به گونهای شد که امامخمینی، افزون بر تذکرات خصوصی و نیز تذکرات عمومی غیر مستقیم و سپس تصمیم به برکناری وی از منصب قائممقامی و پیگیری آن، چارهای جز انتقاد شدید از عملکرد وی و برخورد قاطع و صریح با او ندید؛ چنانکه در ۲۸ اسفند ۱۳۶۷ یک نسخه از وصیتنامه خود را که به صورت سربسته پیش منتظری گذاشته بود تا وی پس از درگذشت امامخمینی بخواند، پس گرفت (منتظری، خاطرات، ۱/۶۷۱). پس از آن منتظری در ۳ فروردین نامهای تند به امامخمینی نوشت که سیدحسن طاهری خرمآبادی مانع فرستادن آن شد (همان، ۱/۶۵۷) و منتظری به جای آن نامه ۴ فروردین را نوشت (همان، ۱/۶۵۹ ـ ۶۶۰)؛ نامهای که روز ۵ فروردین به دست امامخمینی رسید و به گفته سیداحمد خمینی نوعی عذرخواهی بود و کمی از خشم امامخمینی را کاسته بود، ولی ایشان هنوز بر نظر خود (در برکناری منتظری) بود (هاشمی رفسنجانی، بازسازی و سازندگی، ۴۹). |